شما شخصیت اصلی هستید؛ ۲۲ شوتر اول‌شخص برتر در تاریخ بازی‌ها (قسمت اول)

سبک First Person Shooter یا همان شوتر اول‌شخص، یکی از سبک‌های بسیار پرطرفدار در دنیای بازی‌های رایانه‌ای است که از زمان قدیم تا به امروز علاقه‌مندان زیادی را در سراسر دنیا به خود جذب کرده و شاهد عرضه‌ی شاهکارهای بی‌نظیری در این سبک بوده‌ایم که تحسین تمام دنیا را برانگیخته و در کشور ما نیز شوتر اول‌شخص محبوب‌ترین و پرطرفدارترین ژانر بازی‌های رایانه‌‌ای به حساب می‌آید که تا چند سال قبل، اصلا انگار سبک دیگری غیر از این در کشور ما وجود نداشت! بدون شک در سبک شوتر اول‌شخص نیز مانند سایر ژانرهای مختلف، برخی عناوین، شاخص و شناخته‌شده‌تر از دیگر بازی‌ها هستند و به نوعی حکم معیار و شاخص سنجش در این سبک را دارند و در حقیقت ویترین سبک شوتر اول‌شخص محسوب می‌شوند. هر ساله تعداد زیادی بازی در این سبک توسط استودیوها و کمپانی‌های مختلف ساخته و به بازار عرضه شده و با بازخوردهای مختلفی نیز روبه‌رو می‌شوند. برخی از سال‌ها ممکن است با فقر عناوین قدرتمند شوتر اول‌شخص مواجه باشیم و برعکس در برخی سال‌ها، ممکن است اوضاع کاملا بر وفق مراد دوستداران این سبک باشد. در این مطلب دو قسمتی قصد داریم تا به ۲۲ عدد از برترین بازی‌های شوتر اول‌شخص در تاریخ بازی‌های رایانه‌‌ای اشاره کنیم و آن‌ها را همراه شما برشماریم. شوترهایی که هر کدام برای ما خاطرات زیادی را رقم زده‌‌اند و بسیار محبوب هستند. مهم‌ترین و اساسی‌ترین نکته در مورد این مطلب آن است که در این لیست عناوینی قرار دارند که ممکن است از سبک‌های مادر مختلف باشند، ولی مبارزات در همگی آن‌ها بر پایه‌ی دوربین اول‌شخص و تیراندازی با سلاح‌های گرم بنا نهاده شده‌‌ و در زیر شاخهٔ شوتر اول‌شخص جای می‌گیرند. همین‌طور توجه داشته باشید که از هر فرنچایز در این مطلب، یک بازی قرار گرفته است. این دو نکته که خدمت شما عرض کردم مهم‌ترین مواردی بودند که باید هنگام خواندن مقاله در نظر داشته باشید. قطعا جدا از این لیست که بنده تهیه کرده‌‌ام، تعداد بسیار زیادی گزینه‌های دیگر وجود داشته‌‌اند که می‌توانستند در این مطلب حاضر باشند، اما به هر حال تعداد محدودیت دارد و نویسنده، انتخاب‌هایی را که از نظر خود برتر بوده‌‌اند در لیست جای داده است. پس دقت کنید که این مقاله، «۲۲ بازی برتر سبک شوتر اول‌شخص در تاریخ بازی‌های رایانه‌‌ای» به انتخاب بنده است، زیرا که اساس چنین مقالاتی این‌گونه است و سلیقه‌ی شخصی نیز بسیار اهمیت دارد. رتبه‌بندی و ترتیبی که در این لیست برای بازی‌های مختلف لحاظ شده است، کاملا نظر شخصی نویسنده است و هیچ معیار و میزانی برای درست یا غلط بودن آن‌ها وجود ندارد، زیرا پای سلیقه مطرح است، البته سلیقه‌ی منطقی. ما در این مطلب سعی کرده‌‌ایم تا عناوینی را قرار دهیم که یک وفاق جمعی بین بسیاری از بازی‌بازان دنیا در مورد فوق‌العاده بودن آن‌ها برقرار است. بهتر است تا این مطلب را به عنوان یک مقاله‌ی سرگرم‌کننده که به همراه آن برخی خاطراتتان را مرور خواهید کرد، نگاه کنید. با بیان این نکات، اگر تاکنون به خواندن مقاله ادامه داده‌‌اید، شما را به مطالعه‌ی ادامهٔ قسمت اول مطلب «۲۲ بازی برتر سبک شوتر اول‌شخص در تاریخ بازی‌های رایانه‌‌ای» دعوت می‌کنم.

Borderlands 3 عنوانی است که به لطف گان‌پلی فوق‌العاده قدرتمند، دنیا و اتمسفری جذاب، چاشنی طنز همیشگی در داستان‌گویی، المان‌های عمیق نقش‌آفرینی و همین‌طور تنوع بی‌نظیر سلاح‌ها، یکی از عناوین قدرتمند نسل هشتم محسوب می‌شود که می‌تواند مدت خیلی زیادی شما را سرگرم نماید. وقایع داستانی Borderlands 3 بعد از اتفاقات تمامی نسخه‌های قبلی روایت می‌شود. جایی که پس از کشته شدن Roland به دست Handsome Jack, اکنون Lilith فرماندهی Crimson Raiders را برعهده گرفته است. در پایان نسخه‌ی دوم، مشخص شد Vault‌های دیگری در مناطق مختلف و سیاره‌های گوناگون وجود دارند و حالا یک خواهر و برادر دوقلو، با نام‌های Troy و Tyreen Calypso, به دنبال پیدا کردن و دست‌یابی به این Vault‌ها هستند تا بتوانند از هیولاهای موجود در آن‌ها، در جهت رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. در واقع، این دفعه بیش از یک Vault در بازی وجود دارد و بازی‌بازان برای پیدا کردن این مناطق، باید به سیاره‌های مختلفی سفر کنند. هدف شما مقابله با Calypso twins و جلوگیری از به ثمر رسیدن نقشه‌های آن‌هاست و البته در این بین، خط‌های داستانی گوناگونی نیز در شهرها و سیارات مختلف پیش روی بازی‌بازان قرار می‌گیرد. در Borderlands 3 شاهد حضور چهار Vault Hunters جدید به نام‌های Moze, Zane, Amara و FL4K هستیم که در ابتدای بازی باید از بین این چهار شخصیت، یکی را به عنوان شخصیت اصلی انتخاب کنید. این چهار شخصیت نه تنها از نظر ظاهری کاملا جدید هستند، بلکه قابلیت‌های جدید، متنوع و جذابی را نیز به همراه دارند.

این‌بار هرکدام از شخصیت‌های بازی، به جای تنها یک Action Skill که در بازی‌های قبلی شاهد آن بودیم، سه عدد Action Skill در اختیار دارند. یکی از نکات مهم گیم‌پلی بازی، اضافه شدن سیستم Loot Drop جداگانه برای بازیکن‌های مختلف، هنگام بازی چندنفره است تا دیگر شاهد مشکلاتی مثل برداشتن لوت‌ها توسط یک نفر و ایجاد درگیری و تنش در بازی نباشیم. از لحاظ میزان و تنوع محتوا Borderlands 3 بسیار عظیم‌تر از عناوین قبلی سری است و دنیای فوق‌العاده وسیع و عمیقی دارد که می‌تواند با احتساب مراحل فرعی و فعالیت‌های جانبی و با وجود سیارات مختلف، هفته‌ها و ماه‌ها شما را سرگرم کند. تنوع سلاح‌های موجود در بازی مثل همیشه در این سری، نقطه‌ی عطف گیم‌پلی و جزو برترین‌ها در تاریخ محسوب می‌شود. تعداد شگفت‌انگیزی ترکیبات مختلف سلاح در بازی وجود دارند و حتی با ساعت‌ها بازی کردن نیز نمی‌توانید تمامی ترکیبات ممکن سلاح‌ها که به صورت تصادفی در بازی ایجاد می‌شوند را مشاهده کنید. گان‌پلی بازی مثل همیشه بسیار روان و جذاب به نظر می‌رسد و با پیشرفت‌ها و بهبودهایی هم که به خود دیده است، از اصلی‌ترین نقاط قوت بازی به حساب می‌آید. ویژگی‌های اضافه شده به گیم‌پلی و دنیای بازی، در کنار المان‌های ثابت و جذاب این سری، می‌تواند ساعت‌ها مخاطبان را با یک ماجراجویی دیوانه‌وار و لذت‌بخش سرگرم کند.

بازی Team Fortress 2 که کار ساخت و توسعه‌ی آن را Valve برعهده داشت، عنوانی در سبک شوتر اول‌شخص چندنفره محسوب می‌شود که در تاریخ ۱۰ اکتبر سال ۲۰۰۷، شرکت Valve آن را برای پلتفرم‌های پلی‌استیشن ۳، ایکس‌باکس ۳۶۰ و رایانه‌های شخصی منتشر کرد. جالب است بدانید که این بازی، در واقع دنباله‌ای برای ماد Team Fortress از بازی Quake و ریمیک سال ۱۹۹۹ آن با نام Team Fortress Classic است. یعنی ماد Team Fortress به قدری عالی و جذاب و محبوب شد که باعث شد Valve که چنین فرصت‌هایی را از دست نمی‌دهد، ابتدا در سال ۱۹۹۹ یک بازی کامل براساس این ماد با نام Team Fortress Classic بسازد و آن را کاملا از سری Quake جدا کند و سپس در ادامه، بازی Team Fortress 2 را به عنوان یک بازی کامل و مجزا در ادامهٔ آن نسخه عرضه نماید تا رسما یک فرنچایز ادامه‌دار جدید خلق کند. البته انتشار نسخهٔ دوم به صورت تنها نبود و این بازی در قالب باندل ارزشمند Orange Box منتشر شد که شامل نسخهٔ کامل Half-Life 2 به همراه دو بازی جدید Portal و Team Fortress 2 بود. Orange Box واقعا کالکشنی جذاب و پر از محتوا بود که از نام بازی‌های آن مشخص است این مجموعه چه کیفیتی داشت.

شما در این بازی می‌توانستید در قالب یکی از دو تیم RED یا BLU قرار بگیرید و سپس از بین ۹ کلاس متنوع موجود در بازی، یکی را انتخاب کرده و در مدهایی مثل capture the flag و king of the hill با دیگر بازی‌بازان به رقابت بپردازید. جالب است بدانید که ساخت این بازی را هم دقیقا دو سازندهٔ ماد اولیهٔ Team Fortress برعهده داشتند که با نسخهٔ دوم هم بی‌نظیر عمل کردند. Team Fortress ۲ به واسطه‌ی گیم‌پلی بی‌نهایت جذاب و هیجان‌انگیز و خلق تجربه‌‌ای عالی از بازی چندنفره، موفق شد تا امتیاز متای فوق‌العاده‌ی ۹۲/۱۰۰ را به خود اختصاص دهد تا تبدیل به یکی از بازی‌های شوتر اول‌شخص باکیفیت در تاریخ بازی‌ها شود. البته این سری هم مثل دیگر فرنچایزهای Valve با وجود موفقیت عالی و فروش خوب و کلی طرفدار، به امان خدا رها شده است تا Valve فقط بچسبد به استیم!

Destiny 2 به عنوان یک شوتر اول‌شخص، از نظر کیفیت واقعا بی‌نظیر بود (و هست) و به قدری جذاب و زیباست که می‌توانید مدت‌ها و مدت‌ها آن‌ را تجربه نمایید و در بخش‌های مختلف این بازی سرگرم شوید. در واقع با این که نحوه‌ی انتشار این بازی و عنوان اول، یک ننگ بزرگ در تاریخ بازی‌های رایانه‌‌ای بود و سازندگان و ناشر بازی وقیحانه آن‌ها را چند قسمت کرده و چند بار به ما فروختند، ولی خب هر دو واقعا بازی‌های فوق‌العاده زیبا و جذابی بودند. انتشاری که اکتیویژن در دو بازی نخست انجام داد و دو بازی را ۶ بار فروخت، واقعا کثیف و زشت بود و اگر در نسخه‌ی سوم هم این را ببینیم (اگر نسخه‌ی سومی در کار باشد) مشخص می‌شود که مشکل از بانجی هم بوده است! بازی Destiny 2 که کار ساخت و توسعه‌ی آن را بانجی برعهده داشت، عنوانی در سبک Open World First Person Shooter Multiplayer محسوب می‌شود که در تاریخ ۶ سپتامبر سال ۲۰۱۷، شرکت اکتیویژن آن را برای پلتفرم‌های پلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس‌وان و رایانه‌های شخصی منتشر کرد.

Destiny 2 برخلاف بازی نخست، عنوانی میان‌نسلی نبود و نسخهٔ دوم دیگر برای پلی‌استیشن ۳ و ایکس‌باکس ۳۶۰ عرضه نشد. سازندگان در Destiny 2 همان معدود ضعف‌های بازی اول را نیز رفع کرده و با اضافه کردن المان‌های جدید و متنوع، یک عنوان بسیار بهتر و هیجان‌انگیز‌تر از بازی اول را عرضه کردند و البته هم‌چنان هم شاهد ارتقاها و محتویات جدید و زیادی در این بازی هستیم. Destiny 2 به واسطه‌ی گیم‌پلی بی‌نهایت جذاب و هیجان‌انگیز، بهبود ایرادات نسخه‌ی اول و خلق تجربه‌‌ای عالی، موفق شد تا امتیاز متای فوق‌العاده‌ی ۸۷/۱۰۰ را به خود اختصاص دهد تا تبدیل به یکی از بازی‌های آنلاین چندنفره‌ی باکیفیت در نسل هشتم شود. بسیاری از ما اکنون منتظر معرفی و انتشار نسخه‌ی سوم این سری و پایان سه‌گانه‌ی جذاب دستینی هستیم. البته دیگر اکتیویژن در این بازی و امتیاز آن دخیل نیست و تمام اختیار این فرنچایز در کنترل بانجی است و امیدواریم دیگر شاهد یک انتشار ننگین برای بازی سوم نباشیم.

بازی GoldenEye 007 یک بازی مهم در تاریخ سبک شوتر اول‌شخص محسوب می‌گردد. اول به این خاطر که بیش از پیش، کنسول‌های خانگی را به عنوان یک پلتفرم مطمئن و توانمند برای سبک شوتر اول‌شخص معرفی نمود و دوم نیز به دلیل شروع یک روند تغییر از شوترهای تخیلی و Doom‌گونه‌ی آن زمان، به شوترهایی واقعی‌تر و رئالیستیک‌. بازی GoldenEye 007 که ساخت و توسعه‌ی آن را Rare برعهده داشته است، عنوانی است در ژانر First-person shooter که در سال ۱۹۹۷ توسط کمپانی Nintendo برای پلتفرم‌ Nintendo ۶۴ منتشر گردید. دنباله‌ی معنوی بازی GoldenEye 007 (بازی Perfect Dark) که اتفاقا آن هم در این لیست حضور دارد، در سال ۲۰۰۰ عرضه گردید و همین‌طور یک نسخه‌ی تقریبا ریمیک نیز از بازی GoldenEye 007 در سال ۲۰۱۰ منتشر شد. جالب است بدانید که تیم سازنده‌ی این عنوان موفق (به رهبری Martin Hollis که طی کمتر از ۳ سال این بازی را ساختند)، تجربه‌ی خاصی در زمینه‌ی ساخت چنین عنوانی نداشتند و قبلا روی ورژن سکه‌‌ای بازی Killer Instinct کار کرده بودند!

در ابتدا بازی GoldenEye 007 قرار بود یک شوتر ریلی الهام‌گرفته از بازی Virtua Cop سگا باشد، ولی بعدا دوباره طراحی شد و تبدیل به یک شوتر اول‌شخص با حرکت آزادانه شد. GoldenEye 007 پس از انتشار، بازخوردهای بسیار مثبتی را از کاربران و منتقدین دریافت نمود و نهایتا متای فوق‌العاده‌ی ۹۶/۱۰۰ که نشان‌دهنده‌ی یک شاهکار است را کسب نمود. هم‌چنین بازی فروش بی‌نظیری داشت و حدود ۸ میلیون نسخه از آن به صورت جهانی به فروش رسید که آن را تبدیل به سومین بازی پرفروش تاریخ Nintendo 64 کرد و جوایز بسیار زیادی را نیز در سال انتشار خود دریافت نمود. این بازی بهترین عنوانی است که تاکنون از سری محبوب جیمز باند ساخته شده است و اتفاقا فیلمش در سال ۱۹۹۵ هم یکی از بهترین فیلم‌های سری جیمز باند است که هیچ‌گاه صحنه‌ی تعقیب و گریز ابتدای آن را فراموش نمی‌کنم. بازی دارای بخش تک‌نفره بود که در آن کنترل مامور سرویس اطلاعاتی مخفی، یعنی جیمز باند را برعهده می‌گرفتید و باید با مبارزات مختلف، سبب توقف استفاده‌ی یک سندیکای جنایتکار از یک سلاح ماهواره‌‌ای بر علیه لندن (که تمام دنیا را در بحران و رکود اقتصادی فرو می‌برد)، می‌شدید. در بازی بخش مولتی‌پلیر به صورت اسپلیت‌اسکرین نیز وجود داشت که در آن دو، سه و یا چهار بازی‌باز در انواع مختلف مدهای deathmatch رقابت می‌کردند.

Rainbow Six: Siege یک بازی واقعا معرکه است که هر چه از عرضه‌اش گذشت، بهتر و کامل‌تر هم شد و تبدیل به عنوانی گشت که حالا بعد از ۶ سال هنوز هم بسیار محبوب است. بازی Rainbow Six: Siege که کار ساخت و توسعه‌ی آن را یوبی‌سافت برعهده داشت، عنوانی در سبک شوتر اول‌شخص محسوب می‌شود که در تاریخ ۷ آپریل سال ۲۰۱۵، شرکت یوبی‌سافت آن را برای پلتفرم‌های پلی‌استیشن ۴، ایکس‌باکس‌وان و رایانه‌های شخصی منتشر کرد. با آغاز نسل نهم و در تاریخ اول دسامبر ۲۰۲۰، نسخهٔ پلی‌استیشن ۵ و ایکس‌باکس سری ایکس و اس این بازی هم منتشر شدند که این نشان از محبوبیت بسیار بالای بازی و پشتیبانی عالی یوبی‌سافت از این عنوان دارد، زیرا با گذشت ۶ سال از عرضهٔ بازی، هنوز هم تعداد خیلی زیادی بازی‌باز (حتی در کشور خودمان)، مشغول تجربهٔ این عنوان زیبا هستند و مدام هم نام این بازی را در مراسم گیم‌اواردز هر سال در بخش‌های بهترین بازی در حال پیشرفت و بهترین پشتیبانی از یک بازی مشاهده می‌کنیم.

Rainbow Six: Siege به واسطه‌ی ارائه‌ی گیم‌پلی بی‌نهایت جذاب و هیجان‌انگیز با المان‌های تاکتیکی و تیمی، موفق شد تا بسیار محبوب شود و به عنوان یک بازی چند‌نفره‌ی آنلاین، امتیازات خوبی را هم دریافت کرد. البته متای این عنوان ۷۹ شد ولی خب اصولا بازی‌های آنلاین چندنفره در ابتدای عرضه، نمرات خیلی بالایی نمی‌گیرند (ساخت یوبی‌سافت بودن را هم از یاد نبرید!) و اگر این بازی مثلا یک سال بعد از عرضه و یا همین الان نقد شود، قطعا امتیازاتی در حد یکی از برترین شوترهای اول‌شخص تاریخ دریافت می‌کند، زیرا همین کیفیت را دارد و تعداد افراد جامعهٔ بازی‌بازان این عنوان، خودش نشان‌دهنده‌ی همه چیز است. در واقع وقتی یک بازی ۶ سال بعد عرضه‌اش هنوز کاملا روی بورس است و تازه برای کنسول‌های نسل جدید منتشر می‌شود، یعنی از همه نظر فوق‌العاده است، مخصوصا وقتی که هر سال کلی بازی جدید این سبک دارند منتشر می‌شوند.

Titanfall 2 نسبت به بازی اول خیلی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و حتی کاندید بازی سال هم شد. دلیل اصلی این موضوع، آن بود که Titanfall 2 برخلاف نسخهٔ اول، از یک بخش داستانی نیز بهره‌مند بود که اتفاقا یکی از برترین قسمت‌های این عنوان نیز بود و روندی هیجان‌انگیز در گیم‌پلی و روایتی جالب از وابستگی یک انسان و یک تایتان را به تصویر می‌کشید. در واقع اضافه شدن بخش داستانی و تک‌نفره، تبدیل به یکی از اصلی‌ترین نقاط قوت بازی شد و مشخص بود که سازندگان تنها یک بخش داستانی بیهوده و سرسری را فقط برای پر کردن عریضه در بازی قرار نداده‌‌اند، بلکه این بخش هم، چه از نظر داستان و چه عمق و جذابیت گیم‌پلی، کاملا پرداخت‌شده و باکیفیت بود و در کنار بخش چندنفره‌ی معرکه‌ی این بازی، عنوانی کامل و قدرتمند را پدید آوردند. کلا سال ۲۰۱۶ میلادی سالی بسیار عالی برای علاقه‌مندان سبک شوتر بود و همان‌طور که سال ۲۰۱۵ به نوعی سال نقش‌آفرینی‌بازها بود، سال ۲۰۱۶ نیز سال شوتربازها محسوب می‌شد و عناوین فوق‌العاده‌‌ای در این سبک برای آن‌ها منتشر گردید که هر نوع سلیقه‌‌ای را پوشش می‌دادند.

تنها کافی است به نام‌هایی مانند اوورواچ، بتلفیلد ۱، Doom و البته تایتانفال ۲ نگاهی انداخته تا متوجه شوید که در این سال، طرفداران سبک شوتر از چه عناوینی بهره‌مند بودند. حتی بعد از گذشت بیشتر از ۴ سال و عرضه‌ی کلی شوترهای جدید، خیلی از این عناوین هنوز در حال بازی شدن هستند. Titanfall 2 به واسطه‌ی گیم‌پلی بسیار بهینه‌شده و باکیفیت، استفاده‌ی عالی از تایتان‌ها برای هر چه لذت‌بخش‌تر کردن بازی و همین‌طور افزودن یک بخش داستانی تک‌نفره‌ی عالی و هیجان‌انگیز، موفق شد تا پس از انتشار بازخوردهای خوبی را از سوی منتقدین و بازی‌بازان دریافت نماید و همان‌طور که اشاره کردم، حتی در لیست برترین‌های سال نیز قرار گرفت. نهایتا نیز این عنوان زیبا توانست از مجموع نقد‌ها و نمرات خود، امتیاز متای فوق‌العاده عالی ۸۹/۱۰۰ را به خود اختصاص دهد تا تبدیل به تجربه‌‌ای موفق برای سازندگان و یکی از بازی‌های شوتر اول‌شخص باکیفیت در نسل هشتم شود. باید گفت Titanfall 2 نه فقط یکی از برترین شوترهای نسل هشتم، بلکه یکی از بهترین شوترهای اول‌شخص در طول تاریخ است که تاکنون تجربه کرده‌ایم.

Overwatch به واسطه‌ی حضور کلی شخصیت‌های جذاب و بالانس‌شده و گیم‌پلی عمیق و هیجان‌انگیز PvP، از آن دست عناوینی است که همه از انجام آن لذت می‌برند و راه سرگرم شدن خود را در بازی پیدا می‌کنند، زیرا که بازی به معنای واقعی سرشار از لذت ناب و بدون آلایشی است که امروزه زیاد پیدا نمی‌شود و در زرق و برق گرافیک و وضوح تصویر و … گم می‌شود. لذتی که هر کسی را شیفته‌ی خود می‌کند و برای همه قابل دسترسی است. Overwatch در عین قدرتمند بودن، سادگی خاصی دارد که به دل بازی‌باز می‌نشیند و حس این که انگار مدت‌هاست این بازی را می‌شناسیم به ما منتقل می‌کند. Overwatch عنوانی است در مورد آداپته شدن با شرایط اطرافتان و انجام بهترین کاری که برای تیمتان مفید است. نکته‌ی زیباتر این‌جاست که واقعا بازی در مورد این که کدام شخصیت بیشتر به استایل بازی شما می‌خورد نیست، بلکه مهم این است که از شخصیتی استفاده کنید که با وضعیت و ترکیب تیمتان بیشتر جور باشد. به عنوان یک بازی‌باز، هر نوع سلیقه و روشی که برای بازی کردن داشته باشید، Overwatch عنوانی است که برای شما محتوایی جذاب دارد و حتما شخصیتی مشابه با سلیقه‌ی شما (حتی بیشتر از یک نفر) در آن وجود دارد.

معمولا وقتی یک سازنده که همواره در سبکی خاص و مشخص بازی ساخته است، ناگهان یک بازی در سبکی بسازد که تا به حال تجربه‌‌ای در آن نداشته است، حتما در مورد کیفیت آن بازی نگرانی‌هایی به وجود می‌آید، اما نه وقتی که آن سازنده بلیزارد باشد. بازی‌سازان کمپانی محبوب، دوست‌داشتنی و عظیم بلیزارد که همواره در طول تاریخ به عنوان استاد ساخت نقش‌آفرینی و استراتژی و MMORPG مطرح بودند، چنین تصمیمی گرفتند و این تصمیم نهایتا به خلق «بازی سال» منجر شد. بلیزارد به حدی قدرتمند است که از همان زمان معرفی Overwatch نه تنها کسی نگران نبود، بلکه همه تقریبا مطمئن بودند عنوانی که بلیزارد بسازد، قطعا بازی فوق‌العاده‌‌ای خواهد بود. Overwatch نشان داد که فقط نام بلیزارد خودش به تنهایی یعنی تضمین بازی شاهکار و اصلا نام و سبک آن بازی مهم نیست. بلیزارد ثابت کرد که هر عنوانی در هر سبکی که بخواهد بسازد، یک بازی بی‌نقص یا بسیار کم‌نقص تحویل مخاطبین و کاربران خواهد داد و به نوعی انگار اصلا بلد نیست بازی ضعیف بسازد!

Left for Dead با تم آخرالزمانی مخوف و گیم‌پلی بسیار عمیقش، عنوانی بسیار زیبا، هیجان‌انگیز و فوق‌العاده بود که یکی از برترین تجربه‌های کوآپ و شوتر اول‌شخص در تاریخ بازی‌های رایانه‌‌ای را در اختیار بازی‌بازان قرار داد و تجربه کردن آن و مبارزه با زامبی‌های مخوف بازی در کنار دوستانتان، لذتی وصف‌نشدنی داشت و به این ترتیب نام Left for Dead در تاریخ بازی‌ها جاودانه شد. یکی از برترین جنبه‌های این بازی مربوط به تعدد و تنوع عالی دشمنان بود و در بازی انواع و اقسام زامبی‌های معمولی و خاص و بزرگ و کوچک و زامبی‌های ویژه و … وجود داشتند که باید با هر کدام از آن‌ها به روشی خاص و با تاکتیک تیمی ویژه‌ای مقابله می‌کردید و آن‌ها را شکست می‌دادید که این کار در مقابله با دشمنان ویژه‌ی بازی مثل The Witch بسیار سخت‌تر هم بود. بد نیست کمی هم در مورد این Witch‌ها صحبت کنیم. دشمنانی مخوف و به یادماندنی که زنانی هستند لاغر و رنگ‌پریده که چشم‌های قرمز درخشانی دارند و آرام در گوشه‌های تاریک اتاق‌ها و … نشسته‌‌اند و انگار ضجه می‌زنند و ناله می‌کنند. در بازی، خیلی وقت‌ها لازم نیست که اصلا با این دشمنان درگیر شوید، زیرا وقتی که از آن‌ها فاصله داشته باشید کار خاصی به شما ندارند و می‌توانید آرام و در تاریکی، بدون این که متوجه شود از او بگذرید و وارد مبارزه‌‌ای دشوار نشوید. این موجودات به طور شدیدی به نور حساسیت داشته و همیشه در تاریکی حضور دارند.

همین‌طور آن‌ها شدیدا حضور انسان‌های غیر‌آلوده را در نزدیک خود حس می‌کنند و سریعا واکنش شدیدی نشان داده و می‌توانند بدترین کابوستان در بازی شوند. آن‌ها می‌توانند در لحظه‌‌ای شما را بدرند و تبدیل به ترسناک‌ترین دشمن بازی شوند. اگر روی آن‌ها نور بیاندازید و یا زیادی نزدیکشان شوید، دیگر خدا بهتان رحم کند! آن‌ها ناگهان برمی‌خیزند و با قیافه‌ی وحشتناک خود و چنگال‌های مرگبارشان، با سرعت هر چه بیشتر به سمت شما حمله می‌کنند و البته چنان جیغ بدی هم می‌کشند که از صدای نکرومورف‌های Dead Space هم بدتر است. آن‌ها روی شما می‌پرند و به سرعت با چنگال‌های بلند و وحشتناک خود به شما ضربه وارد می‌کنند و اگر زود نتوانید نسبت به آن‌ها واکنش نشان دهید، کارتان تمام است. Left 4 Dead عنوانی است که هم از نظر کاربران و هم منتقدین، فوق‌العاده بود و در واقع برخورد کاربران و مخاطبین Left 4 Dead نیز تا حدود نسبتا زیادی با امتیازات منتقدین به این بازی همسو بود نشان از این داشت که Left 4 Dead یکی از برترین شوترهای اول‌شخص تاریخ است.

بازی Resistance: Fall of Man توانست موفقیت زیادی را برای سازندگان و کنسول پلی‌استیشن ۳ کسب نماید و پایه‌گذار یکی از سری عناوین انحصاری بی‌نظیر سونی شد. داستان و روایت جذاب و هیجان‌انگیز، محیط‌ها و مراحل متنوع، گیم‌پلی و مبارزات بسیار لذت‌بخش، سلاح‌های یونیک و معرکه که هیجانی بی‌نظیر به بازی می‌بخشیدند، دشمنان قدرتمند و مخوفی به نام کایمراها و همین‌طور وجود یک تم ظریف و مناسب از وحشت در لایه‌ی زیرین بازی، همگی سبب خلق یک شوتر اول‌شخص فوق‌العاده خوش‌ساخت و هیجان‌انگیز شدند که جزو بهترین لانچ‌تایتل‌های تاریخ محسوب می‌شود و اولین بازی پلی‌استیشن ۳ بود که به فروش بالای ۱ میلیون نسخه رسید. Resistance: Fall of Man مانند دیگر شوترها نیست، زیرا با گیم‌پلی جذابش و ترکیب آن با سلاح‌های معرکه از نوع اینسامنیاکی، می‌توانید لذت ناب یک بازی بسیار خوش‌ساخت را از این عنوان که در مرز شاهکار بودن قرار دارد، کسب نموده و مبارزات بسیار جذابی را با دشمنان مخوف و قدرتمند بازی یعنی انواع کایمراها تجربه نمایید. مخصوصا این که با خوش‌ذوقی سازندگان و طراحی مخوف و ترسناک کایمراها، یک تم ظریف و جذاب وحشت-بقا نیز در بازی قرار داده شده بود که آن را هیجان‌انگیز‌تر از حالت عادی می‌کرد.

وقایع بازی در سال ۱۹۵۱ (خیالی) دنبال می‌شود و داستان گروهبان Nathan Hale را دنبال می‌کند که وی و نیروهای مقاومت تلاش می‌کنند تا تهاجم یک سری موجودات بیگانه‌ی ترسناک را به بریتانیا خنثی کنند و در این راه با مشکلات و مصائب زیادی روبه‌رو می‌شوند، زیرا دشمن بسیار قدرتمند است. وقایع این بازی بعدا مستقیما در نسخه‌ی دوم دنبال می‌شود. Resistance: Fall of Man دارای نقاط قوت بسیاری است که سبب شده‌‌اند نقاط ضعف خیلی کم‌تعداد آن در بخش گرافیک فنی، بسیار کم رنگ شوند و خاطره فوق‌العاده‌‌ای از این عنوان برای بازی‌باز باقی بماند. در حقیقت، نقاط قوت پرتعداد Resistance: Fall of Man سبب می‌شوند تا یک تجربه‌ی لذت‌بخش در دل یک داستان و دنیای آخرالزمانی برای شما رقم بخورد و عنوانی را تجربه نمایید که وقنی آن را به پایان می‌رسانید، از زمانی که برای آن گذاشته‌‌اید کاملا راضی هستید. در مجموع باید گفت Resistance: Fall of Man یک شوتر اول‌شخص جذاب با گیم‌پلی عالی و سلاح‌های بسیار متنوع است که این گیم‌پلی جذاب در کنار جو و داستان تاریک و آخرالزمانی بازی و وجود موجودات مخوفی مثل کایمراها، ترکیب لذت‌بخشی را پدید آورده‌‌اند و مطمئن باشید که این را با اطمینان می‌گویم هنوز هم کاملا ارزش دارد که به نسل هفتم بازگردید و این شوتر اول‌شخص عالی انحصاری را تجربه نمایید تا یکی از بازی‌های انحصاری خوب نسل هفتم سونی و اینسامنیاک را از دست نداده باشید.

انتشار عنوان Perfect Dark در سال ۲۰۰۰ نه تنها یکی از برترین شوترهای تاریخ را رقم زد، بلکه همان‌طور که قبلا هم خدمت شما عرض کرده‌‌ام، بحث‌برانگیزترین عنوان نینتندو تا آن زمان نیز بود، زیرا که این عنوان، نخستین بازی با درجه ی M (فقط مخصوص بزرگ‌سالان) بود که نینتندو تا آن زمان عرضه کرده بود، آن هم در زمانی که این شرکت را با بازی‌های شاد و خانوادگی و مناسب سنین پایین مانند Pokémon و Mario Bros می‌شناختیم. در واقع، دو دهه‌ی قبل Nintendo ثابت کرد که اگر بخواهد بازی بزرگ‌سالانه و هاردکور و شوتر اول‌شخص هم منتشر کند، عنوانی مانند Perfect Dark است که در زمان انتشارش یک بازی بی‌نقص و شگفت‌انگیز بود و بالاترین سطح لذتی که یک شوتر می‌تواند به شما منتقل کند را در اختیارتان قرار می‌داد و به همین دلیل هم هست که امروزه به عنوان یکی از برترین شوترهای اول‌شخص تاریخ و یکی از برترین بازی‌های کمپانی Nintendo محسوب می‌شود.

بازی Perfect Dark که ساخت و انتشار آن را Rare و نینتندو برعهده داشتند، در سال ۲۰۰۰ در دسترس بازی‌بازان و علاقه‌مندان در دنیا قرار گرفت و موفق شد تا نظر تمامی بازی‌بازان و منتقدین را به خود جلب کرده و بارها توسط منابع و مراجع معتبر گیمینگ در دنیا مورد تحسین قرار گرفت. پلتفرم مقصد این بازی در زمان انتشار، Nintendo ۶۴ بود و البته بعدا نسخه‌ی Xbox 360 بازی هم با نام زیرو در نسل هفتم منتشر شد و با این که اصلا نتوانست مانند بازی اصلی، رویایی عمل کند، ولی عنوان بسیار خوبی بود و متای ۸۱ را کسب کرد. سرانجام و از مجموع نظرات و نمراتی که مراجع مختلف گیمینگ به این بازی که در سبک شوتر اول‌شخص قرار دارد، اعطا کردند، امتیاز متای عجیب و رویایی ۹۷/۱۰۰ برای Perfect Dark حاصل شد تا به یکی از برترین عناوین تاریخ از لحاظ امتیاز متا تبدیل شود و به عنوان یک بازی بسیار موفق، نامش در دفتر تاریخ بازی‌های ویدئویی ثبت گردد. تا مدت‌ها خیل طرفداران این عنوان، منتظر شنیدن خبری در مورد ریمستر یا ریمیک شدن این بازی بودند و سرانجام در اواخر نسل هشتم، مایکروسافت دوباره نام این بازی را به میان آورد و ساخت نسخه‌ای جدید از این سری را اعلام کرد.