لبه ی تیغ | نقد و بررسی Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge - گیمفا
لبه ی تیغ | نقد و بررسی Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge - گیمفا
لبه ی تیغ | نقد و بررسی Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge - گیمفا
لبه ی تیغ | نقد و بررسی Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge - گیمفا

لبه ی تیغ | نقد و بررسی Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge

بهزاد شعبانی
۱۵:۲۰ ۱۳۹۲/۰۱/۲۵
لبه ی تیغ | نقد و بررسی Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge - گیمفا

پس از آنکه هایابوسا در آخرین ملاقاتش فاجعه آفرینی کرد، این بار با ضربات شمشیر بران خود به دشمنانش، عذرخواهی به سبک نینجا را اِعمال کرده است. البته جای ذکر می گشاید که شکوه این عذرخواهی توقعات بسیاری را منجر نکرد اما از انصاف هم نباید گذشت، چرا که هایابوسا یک رزمی کار و نینجای واقعی است.

نام: Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge

سازنده: Team Ninja

ناشر: Koei Tecmo

سبک: Hack and Slash / Beat’em Up

پلتفرم: X360 / PS3 / Wii U

ng 3 razor's Edge

طلوع دوباره ی سری بازی های Ninja Gaiden به سال ۲۰۰۴ بر می گردد و تکرار موفقیتش با نسخه دوم، در سال ۲۰۰۷. هر دو نسخه بی نظیر ظاهر شدند و یک تعادل دلچسب را بین سبک Hack and Slash و Beat’em Up ایجاد کرد که هم اکنون الگوی بسیاری از بازی های موفق اخیر است. پس از عرضه Ninja Gaiden 3 در سال ۲۰۱۲ برای پلتفرم های X360 / PS3، داد منتقدان و بازیباز ها در جهت منفی در آمد و ایرادات بسیاری را به این بازی وارد کردند. سومین NG به معنای واقعی کلمه هم از نظر فروش و هم از نظر جهت تفکر منتقدان، شکست خورد. پس از آن که کنسول Wii U عرضه شد، Tecmo، صاحب امتیاز Ninja Gaiden قصد بر انتشار یک NG را بر رو ی این کنسول داشت. تکمو برای اثبات حرف شنویش از بازیباز ها و منتقدان، ادامه ای برای NG 3 در نظر گرفت و ضمن ترکیب با نسخه سوم، Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge را برای Wii U عرضه کرد. همچنین برخی از مراحل NG 3 را هم در این نسخه گنجاندند. خلاصه ای از نسخه سوم و حفظ محوریت های این قسمت در Razor’s Edge شاید برای نینتندو بازان اتفاقی خوشآیند باشند، ولی قطعا برای هواداران کنسول های مایکروسافت و سونی چنین نیست. NG 3 یک شاهکار نبود که یک بازیباز، از تکرار آن خوشحال شود.

بازهم تروریست و یک قهرمان

این هم از شاهکار های نسل هفتم بود که محوریت داستانی بسیاری از اکشن ها را، ضد تروریسم قلمداد کرد. شاید این قضیه در عناوین شوتر یا علمی تخیلی توجیه جالبی داشته باشد ولی توقع این که یک نینجا از مشرق زمین به مبارزه بر علیه تروریست ها در اروپا برخاست کند، آن طور که باید به دل نمی چسبد. البته هدف تروریست ها اروپا نیست. تروریست های Ninja Gaiden 3 از سوی یکی از آزمایشگاه های نظامی خصوصی که بر علم سیبرنتیک تمرکز دارد، سازماندهی می شود. این سازمان که در بازی به طور مخفف به نام LOA از آن یاد می شود، علاوه بر قصد تسخیر دنیا، یک سری تصفیه حساب هایی را هم با ریو هایابوسا (Ryu Hayabusa)، شخصیت اصلی بازی دارد. از این رو هایابوسا مجبور است تا برای حفظ جان خود و دنیای خود، یک حماسه را ترتیب دهد. در این راه Mizuki از طریق یک کدک راهنمای شما خواهد بود و Ayane هم به نحوی در Razor’s Edge به شخصیت دوم تبدیل شد و روح تازه ای به روند داستانی بازی بخشید.

سازندگان برای آن که داستان RE اندکی از NG 3 و نحو روایتش فاصله بگیرد، اندکی از دمو های جای مانده از نسخه سوم را تغییر دادند و با نمایش کات سن ها و سنماتیک های بیشتر، سعی در شناساندن ابعاد دیگر شخصیت هایابوسا را دارند. در NG 3: RE به راحتی می توانید با هایابوسا ارتباط برقرار کنید و از کنترل این نینجا، لذت ببرید. این مسئله در مورد آیانه نیز صدق می کند و شخصیت شجاع این بانوی مبارز، کمکی شایانی در درآوردن بازی از تک محوری شدن داستان، بر حول هایابوسا را داشته است.

ayane شجاع و جسور

Ayane، شجاع و جسور

وقتی شمشیر هایابوسا، تیز شود!

روند سریع و پر ضرب و شتمی که تمام Beat’em Up ها دارند، مهم ترین عامل ایجاد انگیزه جهت ادامه بازی است. NG 3: RE نیز از این قاعده مستثنی نشده و به جرات می توان گفت که یکی از بهترین ها در ژانرش می باشد. فیزیک بازی شاید در مقایسه با بسیاری از عناوین سریع امروزی آن انعطاف مد نظر را عرضه نکند، اما به لطف سلاح های بازی همین فیزیک باعث شده تا سیستم مبارزات بازی در مقایسه با بسیاری از هم سبک ها متفاوت باشد و جذابیتی خاصی را القا کند. از اصالت این سبک و NG، وجود باس فایت های (غولآخر) چالش برانگیز است که در Razor’s Edge به دلیل پیروی از NG 3، این امر چندان تحسین برانگیز نیست. باس فایت ها بسیار آسان هستند و در مقایسه با دشمنان معمولی، تغییر قابل ذکری را به سیستم مبارزات بازی تحمیل نمی کند.

تنوع در دشمنان نیز در مواقع لازم چالش و هیجان کافی را نمایان گر است و استفاده از دو سه نوع سلاح گرم توسط این افراد، بر همین راستا تاکید دارد. البته با استفاده از کمانی که در اختیارتان است، می توانید برای از بین بردن نینجاهایی که فاصله زیادی از شما دارند، استفاده کنید اما متاسفانه محدودیت چندانی جهت استفاده از این سلاح وجود ندارد. این نینجا ها اکثر مواقع در استتار هستند پس همیشه انتظار حملات غافلگیر کننده شان را داشته باشید. هوش مصنوعی بازی به خصوص نسبت به نسخه سوم بهبود یافته بود ولی این مسئله در مورد برخی ربات ها آن طور که توقع می رفت، مورد پردازش قرار نگرفته بود.

اگر کسی اذیتتان کرد اینطوری از وسط نصفش کنید

اگر کسی اذیتتان کرد، اینطوری از وسط نصفش کنید!

تنوع سلاح های هایابوسا و آیانه نیز در بازه ی سبک بازی تحسین برانگیز است و قابلیت آپگرید مهارت ها هم به کمک این قضیه آمده است. البته سیستم ارتقا مهارت ها آنطور که توقع می رفت کارآمد نیست و تکنیک های جدید چندان تفاوت و تنوعی را به سیستم مبارزات القا نمی کند. قابلیت take down هم در بازی وجود دارد اما مرحله مخفی کاری در این بازی طراحی نشده و این قابلیت به غیر از انگشت شمار موقعیت هایی از گیم پلی بازی، هیچ کاربرد دیگری ندارد. نینجا بازی های هایابوسا و آیانه هم جذابیت خاص خود را به بازی عفو کرده که از جالب توجه ترین آنها می توان به پرش از ارتفاعات بلند و راه رفتن بر روی دیوار و دیوار نبردی و… اشاره داشت.

همانطور که اشاره شد قابلیت کنترل Ayane هم در این بازی اضافه شده است. تفاوت سیستم مبارزه او و هایابوسا اندک است و بارز ترین آن، شکست هایابوسا در سرعت است. البته تحلیل این که کدام یک قدرتمند تر است، در این مقاله جایی ندارد. این تفاوت باعث شده تا از سیستم مبارزه اصلی بازی دور نشویم و فقط یک تنوع استاندارد و دلچسب نصیب مان شود.

بازی دارای سه درجه سختی می باشد که آسان ترین آن سطحی با نام Hero است که بسیار راحت است و با توجه به +۱۸ بودن درجه سنی مخاطب این بازی، چالش های Hero به هیچ وجه استاندارد های Ninja Gaiden های قدیمی شبیه نیست. البته نیروی فرابشری هایابوسا و آیانه نیز در راستای کم چالش شدن بازی، کمک های شایانی کرده اند. سیستم ذخیره سازی بازی هم نوعی ایراد تلقی می شود. سیستم ذخیره سازی به لطف همان دوست پرنده هایابوسا انجام می شود که فاصله ی زمانی بین آمد های این پرنده بسیار زیاد است. به نظر سازندگان ایجاد چالش را بهانه این نوع سیستم ذخیره سازی کرده اند که به هیچ وجه توجیه قابل قبولی نیست.

این شکلی هم مهارت هاتون رو ارتقا می دید

این شکلی هم مهارت هاتون رو ارتقا می دید

طعم سرخی خون

معمولا بازی هایی که در سبک Beat’em Up هستند، از گرافیک فنی بالایی بهره مند نیستند و البته یک توجیه ساده برایش موجود است: سرعت بالای بازی در تناسب با قدرت سخت افزارهای نسل هفتم، قادر به دادن یک خروجی در کیفیت کرایسیس نیست! شاید فیزیک بازی اندکی در ارائه انعطاف کم کار باشد، اما یک سیستم دفاع و جای خالی را به بازی اهدا کرده و حتی می توانید از در و دیوار بالا بروید و شروعی مجدد جهت حمله داشته باشید. محیط های بازی کم جزئیات هستند و وسعت قابل قبولی ندارند. به همین جهت شاید بتوان سازندگان را به این متهم کرد که قادر به ارائه گرافیک فنی بهتری بودند اما بدون در نظر گرفتن نکات مذکور، NG 3: RE در این آزمون نمره قبولی را دریافت خواهد کرد. لازم بذکر است که مانند بسیاری دیگر از بازی به هین checkpoint با یک افت فریم مواجه می شوید اما با مشکل دیر لود شدن بافت ها، برخورد نخواهید کرد.

در زمان پخش سینماتیک ها و کات سن ها گرافیک بازی بهبود چشمگیری می یابد اما آنچه مد نظر است، ایجاد تفاوت در طراحی های هنری در حالت های in-game و سینماتیک است. متاسفانه به هنگام گیم پلی در مقایسه با سینماتیک ها، می توان برخی از طراحی های هنری و جزئیات محیط را زیر سوال برد. همچنین سیاق یک نینجای ژاپنی، آن هم شخصیت محبوبی چون هایابوسا، این امکان را می داد تا هماهنگی شخصیت بازی و گرافیک هنری کولاک به پا کند اما سعی در به نمایش در آوردن محیط های مدرن، جلوی ایجاد ارتباط با این بخش را گرفته است.

طراحی هایابوسا و گرافیک خرج شده برای زره ی او بی نظیر است

طراحی هایابوسا و گرافیک خرج شده برای زره ی او، بی نظیر است

نوای شمشیر!

روند بازی به قدری سریع است که کم ترین توجه ها را به سمت موسیقی و صداگذاری این بازی وا دارد. بازی در بخش صداگذاری قابل قبول عمل کرده. صدای سایش شمشیر ها و شلیک سلاح های گرم ضمن فریاد و ادعا های نه چندان مودبانه ی نینجا های رقیب، حال و هوای یک مبارزه خونین را در این بازی به وجود آورده است. صدا پیشه های بازی نیز به خوبی انجام وظیفه کرده اند.

بازی در بخش موسیقی بعنوان آن چه که به سبکش احترام گذاشته باشید، خیلی خوب عمل کرده و ضرب سریع این موزیک، شما را به سوی مبارزه فرامی خواند. البته به هنگام مبارزه با غیر غولآخر ها، موسیقی از نخستین مرحله تا آخرین مرحله بر یک تم و ضرب نهادینه شده که چندان خوشایند نیست.

و…

و در آخر بایست گفت که Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge ضمن رفع بسیاری از نواقص Ninja Gaiden 3، بعد دیگری از داستان این بازی را نیز روایت می کند. البته تغییرات در گیم پلی بازی نیز کاملا مشهود است. کسانی که NG 3 را تجربه کرده اند، اگر Razor’s Edge را از دست دهند، قطعا خالی از لطف نیست اما اگر از آن دسته کسانی هستید که سومین Ninja Gaiden را تجربه نکرده اید، بی درنگ به سراغ NG 3: Razor’s Edge روید و از خون ریختن به لطف فنون شرقی هایابوسا، لذت ببرید!

ninja gaiden 3 razor edge

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

لبه ی تیغ | نقد و بررسی Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge - گیمفا
لبه ی تیغ | نقد و بررسی Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge - گیمفا
لبه ی تیغ | نقد و بررسی Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge - گیمفا
لبه ی تیغ | نقد و بررسی Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge - گیمفا
لبه ی تیغ | نقد و بررسی Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

لبه ی تیغ | نقد و بررسی Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge - گیمفا
لبه ی تیغ | نقد و بررسی Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge - گیمفا