پشتیبانی از محتوای پس از انتشار Dying Light 2 مشابه نسخهی اول خواهد بود
استودیوی تکلند (Techland) از زمان انتشار نسخهی اول Dying Light تاکنون، با عرضهی محتوا، بستههای الحاقی و بهروزرسانیهای مختلف پشتیبانی بسیار خوبی از این بازی کرده است. به گفتهی این استودیو، بازی Dying Light 2 نیز از چنین محتویات و بهروزرسانیهای مختلف برخوردار خواهد بود.
بهتازگی آقای تایمون اسمکتالا (Tymon Smektała)، تهیهکنندهی ارشد بازی Dying Light 2، مصاحبهای را با وبسایت Gamingbolt داشته است. وی در صحبتهای خود گفت که این بازی در هنگام عرضه از محتویات کاملی برخوردار خواهد بود و همانند نسخهی اول، محتوای پس از انتشار و بهروزرسانیهای گوناگون برای آن عرضه خواهد شد. البته این موضوع پیشتر نیز به صورت ضمنی از سوی توسعهدهندگان تایید شده بود.
آقای اسمکتالا در پاسخ به این سؤال که آیا پشتیبانی از Dying Light 2 همانند نسخهی اول طولانی مدت است، گفت:
بله، برنامهی ما دقیقاً همین است. ما در تلاش هستیم تا Dying Light 2 در هنگام عرضه دارای محتویات کاملی باشد. ما همچنین قصد داریم همانند نسخهی اول، از این بازی نیز به مدت طولانی پشتیبانی کنیم. هر روزه ایدههای مختلفی در خصوص این محتویات در ذهن ما ایجاد میشود. میدانیم که جامعهی طرفداران بازی به این مورد (محتویات پس از عرضه) عادت کردهاند؛ بنابراین مانند همیشه تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا یک تجربهی فراموش نشدنی را به آنها ارائه دهیم.
وی همچنین در مورد تاریخ انتشار این بازی گفت:
فعلاً چیزی نمیتوانیم بگوییم. یک تیم عالی وجود دارد که در مورد بخش ارتباطات این بازی کار میکند و من نمیخواهم کار آنها را خراب کنم.
بازی Dying Light 2 در تاریخی نامشخص برروی کنسولهای پلیاستیشن ۴، اکسباکس وان و پلتفرم رایانههای شخصی عرضه خواهد شد. همچنین استودیوی تکلند عرضهی این بازی را برای کنسولهای نسل نهمی پلیاستیشن ۵ و اکسباکس سری اکس نیز تایید کرده است. تهیهکنندهی ارشد بازی ماه پیش تایید کرد که این عنوان در مراحل پایانی توسعه قرار دارد. بر اساس اطلاعات جدید منتشر شده، تاریخ انتشار این اثر احتمالاً در هفتههای پیش رو مشخص خواهد شد.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
- سونی ۳۱۹ میلیون دلار از سهام Kadokawa، شرکت مادر FromSoftware، را خریداری کرد
- فهرست نامزدهای بهترین بازی های سال ۲۰۲۴ گیمفا
نظرات
بازی خیلی خوبیه و تو سبک بازی های مورد علاقه م هستش
داین لایت ۱ هم اونایی که بازی کردن میدونن خیلی داستان تلخی داشت
با سلام و عرض پوزش اگه میشه این کامنتو ثبت کنید با اینکه اسپمه دوستان بعد از نزدیک یک ماه از انتشار لاست او اس ۲ متاسفانه هر نقد چه در سایتهای خارجی چه داخلی خوندم ناقص و بدونه نتیجه گیری صحیح بود که البته به خاطر زمان کم برای نوشتن نقد کامل بود برای همین این نقد که به بیشتر سوالهای بازی پاسخ میده رو مینویسم.مشکل اول افراد برای درک لاست۲ اینه که بسیار سطحی به داستان نگاه میکنن و متوجه روایت لینچ گونه ان نمی شن برای همین بازی رو مقصر می دونن. تو چند مثال این روایت شگفت انگیز و بینظیر رو ساده شده توضیح میدم.
اول اینکه ناتی داگ انتقام رو از ۴ زاویه به صورت مفصل برسی میکنه
۱-نحوه دلیل و چرایی انتقام (کشته شدن جوئل)
۲-زمانی که راهیه گرفتن انتقام میشوید و حسی که در آن زمان دارین
(راهی شدن الی اتفاقات سه روز سیاتل)
۳-زمانی که انتقام خود را می گیرید که نکته بسیار جالبی دارد (زمانی که آبی جوئل را شکنجه ومیکشد)
۴-زمانی که انتقام را گرفته و با احساسات و اتفاقات بعد از آن روبرو میشوید(شروع بازی با کاراکتر آبی در سیاتل)
بخدا بعد از عمری (نزدیک به ۴۰ سال) بازی کردن و دیدن بزرگترین فیلمهای تاریخ هم ،چنین روایتی ندیده بودم(هرچند به وضوح الهام گیری از دیوید لینچ در کل روایت رو میشه دید( داستان اول پاسخ میدهد و بعد از آن سوال را مطرح میکنه)
داستان چرایئه دلیل انتقام را همزمان با هنگامی که انتقام می گیرید در یک مکان و زمان به تصویر می کشه که واقعا در هیچ مدیومی غیر از گیم امکان پذیر نیست.
دلیل درک نکردن داستان و روایت ان از طرف اکثر مخاطبان نه اشکال در داستان بلکه روایتی ورای بازیهای کامپیوتری است.
روایت در لاست ۲ برخلاف قسمت اول والبته بیشتر بازیها بدور از لحظات سانتی مانتال است.
داستان به هیچ عنوان برای احساسی کردن سکانس ها به دنبال بر انگیختنه احساس ترحم نسبت به کاراکترها نیست (دقیقا خلاف نسخه اول، برای مثال لحظه کشته شدن سارا که به واسطه موزیک و صحنه پردازیه غمناک در پی ایجاد حس ترحم در مخاطب است که البته برای یک بازی بسیار هم عالی به اجرا در آمده اما خب در کل کلیشه ایست البته بازم میگم اجرا در لاست ۱ عالیه اما نسبت به لاست۲ بسیار کلیشه ایست(البته اگه لاست ۲ رو بفهمید)
حتی لاست۲ بر خلاف اکثره فیلمهایی که به داستان دگر باشها میپردازه
نه به واسطه زیبا طراحی کردن چهره های این افراد (در اصل دینا چهره زشتی داره) بلکه به خاطر رابطه آنها اثر گذار میشود(والا منم خودم اینگونه مسائل دوست ندارم که خوب موضوعش جداست) وبه هیچ وجه سانتی مانتال و اغراق امیز رفتار نمیکند که واقعا شایسته تقدیر است .داستان همانند قسمت اول روایت فصلی داره(برای مثال در فیلمها میشه به مرثیئه ایی برای یک رویا اشاره کرد ) اما برخلاف لاست ۱ که با بهار یا تابستان شروع میشد لاست۲ دو با زمستان (که وقوعه تلخترین اتفاق بازی که همان مرگ جوئل است را اشاره میکند) شروع میشه و هیچ راهی بهتر از این برای نشان دادن هر ۴ زاوییه انتقام نمی تونید پیدا کنید که البته فقط به روایت فصلی بسنده نمیکند (رسیدن فرضیه فصل بهار و شیرینیه لذت انتقام و اشاره به ارتباط رمانتیک الی و دینا) و با نماد و نور (زمانی که الی اولین انتقام رو به اختیار خودش می گیره محیط ها رفته رفته تاریک تر می شه و دیگه به غیر از فلاشبکها نور به نمایش در نمیاد) و حتی رنگ آمیزی داستان تعریف می شه که واقعا برای ما (اول خودم) گیمر جماعت فهم آن بسیار دشوارتر.
نماد سازی فقط جنبه ظاهری نداره(مثل اکثر بازیا و یا فیلمهای امروزی)
بلکه اول نماد به تصویر در میاد بعد به تعریف از آن پرداخته میشه و در آخر در داستان تاثیر گزار میشه (برای مثال گیتار که نماد جوئله هم در شروع هم در پایان وهم در کل داستان دیده میشه )
حتی نوع آب و هوا و شکل مراحل اتفاقات پیش رو را هشدار میدهد.
مشکل اینجاست که همه انتظار دارن در همون لحظه و خیلی ساده جواب سوال شون رو بگیرند که خوب تولاست۲ از این خبرا نیست.
شخصا مات و مبحوت روایت پیچ در پیچ موضوع انتقام از ۴ زاویه بودم که ناگهان داستان در آخر زاویئه دیگری از انتقام را نشان داد و آن بخشش بود .
واقعا عجیب بود که در داستان هم انتقام بگیرید و هم از انتقام بگزرید هم حال و روز بعد انتقام رو تجربه کنی و هم لذت بخشش را بچشی .
اما چراییه این بخشش سوال بود که به چندین گونه و کاملا منطقی توضیح داده میشه .
روایت ساده که اتفاقا در کشور خودمون بارها در واقعیت اتفاق افتاده زمانیست که شخصی در حال بدار آویختن ویا همان انتقام گرفتن است که بعد از دیدن ضعف شخص ،در بعضی مواقع از انتقام میگزرد و می بخشد .
بزارید به زمانی که جوئل کشته میشه برگردیم . الی به زمین چسبیده و دوربین از دید او نمایش داده میشود که حالت دید پایین به بالا دارد که در واقع ابی و دوستانش شخص قویتر و الی جوئل شخص ضعیفتر نمایش داده میشوند (البته برای نفرت هر چه بیشتر از آبی هم بوده که چون موضوعش روشن شده احتیاج به اشاره نداره)بعد از اون الی به سوی انتقام میره دوربین اکثرا همان نگاه پایین به بالا رو داره فقط جای الی با اونا عوض میشه که در صحنه ای که دختر دکتر را(والا اسمش یادم نیست) با اختیار کامل(اینجا بازی با کویک تایم اونت ،فیلمبرداری هدف دار و نور پردازیه سرخ صحنه (روایت به واسطه نور پردازی و رنگ آمرزیه صحنه) که نشانه جنون و نه
نشانه رضایت کاری میکنه که بازیکن و الی عملا یکی شده و با اختیار انتقام بگیرد . که به نظر من با اینکه فقط سه تا مربع میزنی اما تاثیرات گزار ترین کویک تایم اونت که من تجربه کردم .)می کشیم نشان داده میشه که الی هر چند شعار انتقام سر میده اما در کل ذاتی بخشنده داره(توضیحش مفصله سادش میشه احساس رضایت نمیکنه) اما زمان دیدار دوباره با آبی الی دوباره در پایین در ضعف وابی بالا درقدرت(لحظه ای که دینا رو میخواد بکشه)قرار میگیره و بعد از زنده ماندن باز هم از انتقام نمیگزره الی کلا در نقطه ضعف نمیتونه شخصیتشو نشون بده (اینجا اتفاقات گویی ساده و یا گنگ روایت میشه اما در اصل با الگو ازلینچ زوایای انتقام رو بین این دو شخص جا به جا میکنه)تا اینکه در آخر آلی آبی رو در نقطه ضعیفتر میبینه و در لحظه تمام کردن کار آبی چهره ای از جوئل در حالت سلامتی نه در زمان مرگ میبینه . روایت ساده میشه الی تا زمانی که آبی رو نبخشیده خاطره ای خوب از جوئل رو به یاد نمیاره.
اما اگه صبر داشته باشیم و کامل سکانس رو ببینیم به زیباییه روایت پی میبریم .
اینجا حرفای زیادی بین الی و جوئل زده میشه اما همچنان موضوع اصلی بی معنا بودن زندگی الی است نه اعمال جوئل در قسمت قبل.
در اینجا زیباترین و مهم ترین روایت بازی را در حالتی گنگ اما کاملا اصولی شاهد هستیم.
الی نه تنها با بخشیدن بلکه با نجات آبی از مرگ (اگر الی در پی انتقام نمی رفت ابی میمرد اینجا .باز هم زوایای انتقام بین این دو عوض میشه ) به زندگی خود معنا میده .
اینکه آلی در کمال قدرت دشمن و قاتل جوئل را ببخشد خیلی سختره از اونه که روی تخت بخوابه و بعد با ساخت واکسن جان بده(اینجا مسئله تصمیم اگاهانه الی مطرحه)
هر چند جان هزاران نفر از دو نفر مهمتر باشد اما در لاست او اس روایت دیگریست.
جوئل از جان هزاران میگذرد الی را نجات می دهد آلی از خون جوئل میگزرد دشمن ش را نجات میدهد .
غیر از این بازی با مرگ جوئل به الی نشان میدهد که جوئل که یکبار دخترش را از دست داده چرا اینگونه برای نجات الی رفتار میکند.
این داستان برای آبی هم صدق میکنه.
هر چند کاربرد این بیت اینجا نیست اما …….
آتش بگیر تا که ببینی چه می کشم …
لذت سوختن به تماشا نمیشود….
واقعا تفسیر بی نظیری از بازی کردین و قطعا عمیق به داستان نگاه کردین و نه فقط فشاردادن□○♢× وقتی به انگلیسی مسلط باشی و حرفاشونو میشنوی به شخصیت و اهداف الی پی میبری اگه متوجه حرفاش نشی داستان برات یکم نامفهومه.
دوست عزیز نظر لطف تونه
واقعا بازی سوالی رو بی جواب نمی زاره و همه داروندارش رو برای روایتی بینظیر خرج میکنه . (برای مثال مکانیزمهای بسیار زیاد و با کیفیتی برای خلق سگها به کار برده شده ،اما کمتر از ۳۰ بار با اونا روبرو میشیم که به روایت داستان (بواسطه تکراری شدن انها)ضربه وارد نشه.
فقط نزدیک به ۵۰ نوع متفاوت میتوان سگها رو کشت .
هر بازیه دیگه ای بود ۱۰۰۰بار با سگا درگیرت میکرد تا شورش در بیاد.
ظاهرا این بازی دنوو هم نداره پشتیبانی هم عالی امیدوارم روزی استدیو تکلند زیرمجموعه cdpr بشه
ای کاش سوم شخص بود این بازی
خخخخ
چرا انقدر دیسلایک خوردم
خب دیس لایک ها معنیش چیه ؟
با حرفت مخالفن نمونش من خودم بهت دیس لایک دادم
چون جذابیت نسخه اول این بازی به اول شخص بودنش بود ! اون حس پارکور عالی ش… وقتی شب میشد بازی اکشن میشد بازی ترسناک ! قشنگ حس میکردی تو اون محیط با کلی زامبی گیرافتادی !
سوم شخص اصلا برای این بازی مناسب نیست
اون موقع بازی فیلم هندی میشد :smirk:
بازی اول شخص که خیلی هم خوبه وقتی بازی اول شخصه یعنی همه مکانیک های بازی متناسب با زاویه دوربین طراحی شده الان حرفت مثل این بود که بگی هیلو اول شخص باشه
هیلو اول شخصه ها :sarcasm:
یادتونه گفتن برای گرفتن بسته الحاقی یه اب بخورین عکسشو تو توییتر پست کنین؟
من عاشق این کمپانی تکلند هستم اصالت بازیاش و سبکش رو حفظ کرده و حاشیه نمیره
نسل ۷ بهترین نسل بود یاد دیپ سیلور و گرش شاپر و سودا۵۱ بخیر
یه بازی عالی دادن اسمش shadow of damned بود خیلی هم بازی +۱۸ بودش
نسخه اول که یه بازی نسل هشتی به معنای واقعی کلمه بود….کلا جدا از پشتیبانی خود بازی سنگ تموم بود….
بخصوص اینکه اوایل نسل بود
تریلرشو تو یوتیوب دیدم واقعا گیمپلیش پیشرفت کرده و یه پارکور درجه یک شده پیشنها میکنم تریلر نسخه دومشو تو یوتیوب ببینید خیلی هیجان داره
عالیه
انتظار دیکه ای نمیشه از سازندگان بزرگ این اثر داشت