در پی شگفتیها | نقد و بررسی بازی Beyond Blue
از بازیهای مطرحی نظیر Assassin’s Creed IV Black Flag و یا Sea of Thieves که بگذریم، بازی هایی معروف زیادی را نمی توان پیدا کرد که اتفاقاتشان در داخل دریا دنبال می شوند. بازیهای زیادی هستند که بنابر سیر پیشروی داستان بازی، شما را با مبارزات دریایی و یا حتی گشت و گذار در اقیانوس ها آشنا می کنند. اما تعداد بازی هایی که محوریتشان بر روی آب و دریا و اقیانوس باشد ( به استثنای برخی از بازیهای ورزشی ) چندان زیاد نیست. تازه خیلی از این بازیها آن قدر قدیمی هستند که شاید حتی در خاطر کسی هم نباشند. از آن جایی که شخصا عاشق بازیهایی هستم که در محیط های اقیانوسی و یا دریایی دنبال می شوند، سعی می کنم بازی های این سبکی را از دست ندهم. چند ماه قبل با نقد و بررسی بازی Abandon Ship در خدمت شما بودیم. محصول استودیو بریتانیایی نسبتا تازه تاسیس Fireblade Software که بازی بدی نبود. یک بازی مستقل که البته، قادر نبود هر گیمری را سرگرم نگه دارد. Abandon Ship را می توان در دسته بازیهایی قرار داد که می تواند برای مدتی طولانی، یک بازیکن را سرگرم نگه دارد، اگر از مشکلاتی مثل تکراری شدن بازی و ضعف در سیستم مبارزات آن، چشم پوشی کنید. البته، بدیهی است که هر سلیقه ای با Abandon Ship همخوانی ندارد; موضوعی که صرفا مختص بازی های مستقل هم نیست. حتی می تواند در رابطه با بازی های AAA و پرطرفدار هم صدق کند. اما از Abandon Ship که صرف نظر کنیم، خیلی قبل تر و اواخر سال ۹۷، در رابطه با Subnautica صحبت کردیم. Subnautica واقعا بازی با کیفیتی بود. یک بازی مستقل در سبک بقا از استودیو Unknown World Entertainment که احتمالا می توانست در جمع یکی از ۱۰ بازی برتر مستقل سال ۲۰۱۹ هم قرار بگیرد. عنوانی که به لحاظ هنری فوق العاده بود، اتمسفر بازی شما را در دنیای خود غرق می کرد و سازندگان نیز در پیاده سازی یک ایده نسبتا متفاوت، موفق عمل کرده بودند. Subnautica بازی بدون مشکلی نبود ولی نسبت به خیلی از بازیهای دیگر در سبک بقا، عملکرد بهتری داشت. در مجموع بازی Subnautica این قابلیت را داشت که به تجربهای به یاد ماندنی تبدیل شود. محصول سال ۲۰۱۹ استودیو Unknown World Entertainment در گیمفا نمره بسیار خوب ۸٫۷ را دریافت کرده و به صورت جهانی هم با بازخوردهای مثبتی همراه بود. این بازی در نهایت در متاکرایتیک هم عملکرد قابل قبولی را از خود برجای گذاشت.
اما عنوانی که قصد داریم امروز در موردش صحبت کنیم، کاملا بدون تفاوت نسبت به دو بازی نام برده شده در پاراگراف بالا نیست. البته به این لیست می توان بازیهای دیگری مثل Abzu، In Other Waters، Song of the Deep، OceanX و Endless Ocean را هم اضافه کرد. همه این ها بازی هایی هستند که در سبک خود، شما را به اعماق دریاها و اقیانوسها می برند. بنابراین بازیهایی که اسمشان را خواندید، انتخابهای خوبی برای افرادی که به گشت و گذار و ماجراجویی در دریا علاقه مند هستند، به شمار می روند. عناوینی که در سطح قابل قبولی هم ظاهر شده و اکثرا بازیهای خوبی به شمار می روند. همان طور که از تیتر مطلب مشخص است، مقاله امروز به نقد و بررسی جدیدترین محصول استودیو E-Line Media اختصاص دارد. استودیویی که شاید خیلی معروف نباشد، ولی کارنامه قابل دفاعی دارد. شاید اسم بازی Never Alone به گوشتان خورده باشد. بازی که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد و الحق هم، بازی زیبایی بود. Never Alone در استیم با بازخوردهای فوق العاده ای مواجه شد. این بازی از دیدگاه اکثر منتقدین نیز در سطح بالایی ظاهر شده بود. Never Alone عنوانی بود که توانست به عنوان یک نقطه قوت در کارنامه E-Line Media ( به عنوان ناشر ) ثبت شود. در خوب بودن این بازی در همین حد بدانید که وبسایت یوروگیمر به Never Alone، نمره ۱۰ را داده است! استودیو E-Line Media در سال ۲۰۱۹ هم مسئول توسعه یک بازی دیگر به نام The Endless Mission بود. این بازی در حال حاضر در فاز Early Access به سر می برد. شاید این بازی نتواند موفقیت های Never Alone را تکرار کند با این حال، ایده بازی The Endless Mission هم ایده بدی نیست و اگر به درستی پیاده سازی شود، شاید بتواند نظر گیمرها را به خود جلب کرده و دست کم، از سوی منتقدین نمرات قابل قبولی را دریافت کند. Beyond Blue اما، نام جدیدترین محصول E-Line Media است. عنوانی که مثل بازی های نام برده شده، قصد دارد تا بازیکن را در اعماق آبها با خود همراه کند. به عنوان سازنده یا نشر، Never Alone به هر حال یک بازی در کارنامه E-Line Media محسوب می شود. شاید انتظار این که بازی Beyond Blue هم بتواند در همان سطح Never Alone ظاهر شود، کمی انتظار بالایی باشد ولی به هر حال، نمی توان منکر این قضیه شد که Beyond Blue هم در حد و اندازه های خود، بازی مطرحی است. عنوانی که اکنون در سرتاسر دنیا، پلیرهای کم تعدادی ندارد و تا پیش از انتشار هم، از طرف E-Line Media بازاریابی خوبی داشته است. در حال حاضر Beyond Blue جزو آن دسته از بازی های مستقل ناشناس به شمار نمی رود. شاید به لحاظ معروفیت، پایین تر از خیلی از بازی های مستقل دیگر باشد، ولی همچنان افراد زیادی هستند که دست کم اسم این بازی به گوششان خورده. از طرف دیگر، این طور که پیداست، خیلی از افرادی که بازی را تجربه کرده اند، نظر مثبتی نسبت به آن داشته اند. حقیقت این است که انتظار نداریم که Beyond Blue یک بازی استثنایی باشد; قرار هم نیست که در جمع بهترین بازی های مستقل سال قرار بگیرد. منتهی خب می توانیم این انتظار را داشته باشیم که این بازی، دست کم در حد و اندازه های یک بازی مستقل قابل قبول ظاهر شده باشد. بحث سلیقه به کنار، اینجا بحث کیفیت مطرح است. شاید اصلا این بازی با سلیقه شمایی که این مطلب را می خوانید سازگاری نداشته باشد! منتهی این که بازی به لحاظ کیفی در چه سطحی قرار دارد مهم است! با این مقدمه، نقد و بررسی محصول جدید استودیو E-Line Media در سال ۲۰۲۰ را آغاز می کنیم. عنوانی که از انتشارش تقریبا دو هفته می گذرد و در حال حاضر هم بازی کم فروغی نبوده. امروز با گیمفا همراه باشید تا درباره بازی Beyond Blue صحبت کنیم و ببینیم که عملکرد این بازی مستقل جدید در چه سطحی بوده است.
بعضی از بازی های مستقل نیاز به برخورداری از یک داستان قوی ندارند. البته این موضوع صرفا راجع به بازی های مستقل صدق نمی کند. حتی برخی AAAها هم تمرکز خود را بر روی بخش های دیگر گذاشته و ضعف احتمالی در داستان بازی را با گرافیک، گیم پلی و یا صداگذاری و موسیقی قوی پوشش می دهند. به عنوان مثال، غالبا بازی های Racing احتیاجی به داشتن یک داستان قوی در بک گراند خود نمی بینند. خب طبیعتا همین موضوع باعث می شود تا سازنده، به جای تمرکز بر روی روایت یک داستان قدرتمند، وقت و انرژی خود را بر روی بخش های دیگر بازی بگذارد. این موضوع را منتقدین و کاربران هم درک می کنند. از طرفی دیگر، برخی بازی ها کلا به خاطر داستانی که دارند تجربه می شوند! داستان، رکن اول خیلی از بازیهای مستقل چند سال اخیر بوده. به عنوان مثال، بازی های مثل Sea of Solitude، Ashen، Gris، Florence، Life is Strange و Gone Home از جمله بازی هایی هستند که طی چند سال اخیر، با تکیه بر یک داستان قوی، موفق به جذب نظر مثبت مخاطبان خود شده اند. موضع بازی هایی که به سادگی از داستان عبور کرده و بیشتر با تکیه بر بخش های دیگر خود به موفقیت می رسند هم کاملا واضح است. اما Beyond Blue در کدام دسته قرار می گیرد؟ E-Line Media باید به داستان محصول خود اهمیت دهد یا برعکس، سعی کند که بیشتر بر روی بخش های دیگر بازی خود کار کند؟ در Beyond Blue، برخورداری از یک داستان قوی مطمئنا یک نقطه قوت برای بازی خواهد بود.
در بازی Beyond Blue شما کاراکتری به نام Mirai را کنترل خواهید کرد. دختری که عاشق تحلیل کردن مسائل مختلف است. در ابتدای بازی، از زبان Mirai می شنوید که او عاشق اقیانوس بوده و علاقه زیادی به پیدا کردن رمز و رازهای اقیانوس ها دارد. علاقه Mirai از کودکی به دریا و اقیانوس و پیدا کردن رمز و رازهایی که در زیر آب هنوز کشف نشده هستند، دلیل اصلی Mirai به سفر به زیر اقیانوس می شود. داستان بازی از جایی آغاز می شود که شما در نقش Mirai، در حال همکاری با یک سازمان مطالعه درباره زندگی زیر دریا هستید. میرای در واقع، اکنون یک دانشمند و محقق است و اولین وظیفه شما در زیر آب های اقیانوس، پیدا کردن اسپرم وال هایی است که سالها در موردشان تحقیق شده. اتفاقات بازی در واقع در آینده ای نزدیک رخ می دهند و مربوط به زمان حال نمی شوند. چیزی که در مورد داستان بازی جالب به نظر می رسد، آموزنده بودن آن است. در واقع داستان بازی به شکلی روایت می شود که خودِ شخصی که در حال تجربه بازی است، به عنوان مخاطب قرار گرفته و قرار است که چیزهای جالبی درباره زندگی موجوداتی که در زیر اقیانوس زندگی می کنند یاد بگیرد. دقیقا یکی از نقاط قوت بازی هم همین است. Beyond Blue صرفا یک بازی نیست، بلکه می تواند حکم یک مستند جالب را هم داشته باشد. خود Mirai هم صرفا یک کاراکتر ساده در یک بازی نیست! اگرچه در شخصیت پردازی میرای مشکلاتی هم دیده می شود، ولی این شخصیت می تواند به عنوان یک محقق تلقی شود که اطلاعات جالبی که به دست می آورد را به صورت زنده با بینندگان ( در رابطه با Beyond Blue البته باید گفت بازی بازان ) به اشتراک می گذارد. از این دید وقتی به Beyond Blue نگاه می کنیم، با بازی ارزشمندی طرف هستیم. در واقع داستان بازی مقداری متفاوت با چیزی است که شما عموما در بازی های دیگر می بینید. استودیو E-Line Media در روند ساخت خود دست به کار جالبی زده است. این استودیو بازی Beyond Blue را با همکاری سری Blue Planet II ساخته است. Blue Planet II برنامه ای است که توسط BBC پخش می شود. چنین چیزی را احتمالا در بازی های دیگر یا اصلا ندیده اید و یا اگر هم دیده باشید، احتمالا حضور ذهن ندارید. به هر حال، بازی های زیادی نیستند که به این شکل ساخته می شوند. حتی از این حیث هم می توان Beyond Blue را یک بازی متفاوت دانست.
بر خلاف بسیاری از بازی های روز، Beyond Blue هدفش صرفا سرگرم کردن مخاطب نیست. به گیم پلی بازی که برسیم، در رابطه با سرگرم کننده بودن بازی هم صحبت خواهیم کرد. صرف نظر از نکات آموزنده ای که ریشه در داستان بازی دارند، Beyond Blue به لحاظ سرگرم کننده بودن هم در سطح قابل قبولی به سر می برد. منتهی موضوع این است که اگر صرفا برای سرگرم شدن و پر کردن اوقات فراغت به سراغ این بازی می روید، در واقع حداکثر بهره از آن را نبرده اید. نمی دانم تا چه اندازه به دانستن درباره زندگی در زیر دریا و اقیانوس علاقه دارید اما اگر به طور کلی، جزو افرادی هستید که دوست دارید اطلاعات خود را در رابطه با جانداران دیگر بالا ببرند، تجربه Beyond Blue توصیه می شود. به خصوص با توجه به این که گیمر هستید، به این بازی هم می توانید به عنوان یک بازی نگاه کنید و هم یک کلاس آموزشی. منتهی از بحث آموزنده بودن داستان بازی که بگذریم، Beyond Blue مشکلات خاص خود را در زمینه شخصیت پردازی دارد. کاراکتر اصلی بازی، میرای، می توانست شخصیت پردازی خیلی بهتری داشته باشد. شما به مرور در طول بازی با چیزهایی که میرای دوست دارد و یا روابطش با دیگر اعضای تیم آشنا خواهید شد. با این حال، برقراری ارتباط با میرای کار ساده ای نخواهد بود. البته وجود چنین اشکالی را شاید احساس نکنید و در طول بازی هم این کمبود اصلا به چشم نیاید. اما خب تاثیر خود را بر روی کیفیت بازی می گذارد. البته با توجه به سبک داستان و روایت داستان بازی، می توان از چنین مشکلی چشم پوشی کرد.
در عنوان Beyond Blue شما مجموعا ۸ دایو خواهید داشت. به طور کلی، گیم پلی بازی به این ترتیب است که شما باید به بخش های هنوز ناشناخته ی اقیانوس سفر کنید. اساس گیم پلی بازی Beyond Blue چندان پیچیده نیست. شما در هر Dive، شما یک سری از کارها را باید تکرار کنید. در واقع، یک الگوی خاص در هر Dive در حال تکرار شدن است. در واقع به طور کلی، وظیفه شما این است که زندگی زیر دریا را در نظر داشته و اطلاعات کافی را کسب کنید. با این وجود، به طور کلی در Beyond Blue شما تقریبا آزاد هستید. یکی از مواردی که شاید یک گیمر به آن عادت نداشته باشد، بی خطر بودن بازی است. شما تقریبا در هر سبکی، باید از خود به نحوی مراقبت کنید. در بازیهای بقا به یک شکل، در استراتژیها به یک شکل، در جهان بازها به یک شکل و در شوترها هم به نحوی دیگر. به طور کلی شما معمولا عادت دارید که در بازی ها در حال مبارزه کردن باشید. گاهی با بدیها، گاهی با دشمنان، گاهی با اهریمنها، گاهی اوقات با زامبی ها و بعضی وقتها هم باید محیط و هر چه که در دنیای بازی می بینید را دشمن خود بدانید و از خود مراقبت کنید. در Beyond Blue اما، هیچ خطری بازیکن را تهدید نمی کند. اگرچه پیاده سازی این ایده توسط E-Line Media قابل احترام است، ولی به ارزش تجربه بازی به شدت ضربه می زند. در وهله اول، گیم پلی بازی حالتی کاملا تکراری به خود می گیرد. وقتی هیچ موجود زنده ای شما را تهدید نمی کند، وقتی لازم نیست نگران مواردی مثل فشار آب، میزان اکسیژن و یا نوار سلامتی خود باشید، وقتی حتی به این که توسط یک حیوان شکارچی دریایی مورد حمله قرار می گیرید فکر هم نکنید، خب طبیعتا بعد از مدتی، از حالت یکنواخت بودن بازی خسته خواهید شد. از ابتدا تا انتهای بازی، وظیفه شما تکرار می شود. ضربه دومی که این موضوع به بازی می زند، گرفتن هیجان است! کشف کردن رازهای مختلف در Beyond Blue جذابیت خاص خودش را دارد. ولی وقتی به صورت کلی به بازی نگاه می کنیم، Beyond Blue واقعا فاقد هیجان است. عدم وجود هیجان در بازی، مجددا یکنواخت شدن بازی و در نهایت خسته شدن بازیکن از بازی را به دنبال خواهد داشت. بیشترین کاری که در دنیای Beyond Blue باید انجام دهید، اسکن کردن حیوانات است. نکته جالب این جاست که خیلی اوقات، باید حیواناتی را اسکن کنید که قبلا اسکن کرده اید. هر چند که طول بازی نسبتا کوتاه است، ولی خب در همین زمان کوتاه هم این مشکلات را با تمام وجود احساس خواهید کرد.
احتمالا با صرف ۵ ساعت در دنیای بازی Beyond Blue، به تمامی محتویات بازی دست پیدا خواهید کرد. همان طور که در پاراگراف بالا هم اشاره کردیم، بازی به ۸ دایو مختلف تقسیم می شود. Diveهای بازی در مجموع، به لحاظ محیطی با هم متفاوت هستند. البته برخی از دایوها در یک مکان اتفاق می افتند ولی به لحاظ ساعتی با هم تفاوت دارند. در حالت پیش فرض هم که هر Dive جدید، شما را وارد محیطی می کند که قبلا در آن حضور نداشته اید. از این لحاظ بازی عملکرد خوبی دارد. Diveهای مختلف به لحاظ هنری، طراحی خیلی خوبی دارند منتهی در بحث گیم پلی، همان طور که اشاره کردیم خبری از تنوع نیست. در کنار انجام دادن ماموریت اصلی که توسط کاراکترهای دیگر بازی به شما داده می شود، می توانید دیگر موجودات زنده ای که در اقیانوس می بینید را هم اسکن کنید و به اطلاعات جالبی دست پیدا کنید. از وال و کوسه گرفته تا عروس های دریایی، خرچنگ ها و یا لاک پشت ها. می توانید کمی پایین تر رفته و محیطهای دیگر را هم مشاهده کنید. وقتی که صحبت در رابطه با گرافیک هنری بازی را آغاز کنیم، در رابطه با زیبایی های اعماق اقیانوس بیشتر صحبت خواهیم کرد. دنیای بازی Beyond Blue را در مجموع، می توان یک دنیای پویا دانست. البته خب از این حیث هم کاملا بدون مشکل نیست ولی در حدی عمل کرده که بتواند از خود دفاع کند.
یکی از نقاط قوت بازی Beyond Blue، طراحی هنری بازی است. همان طور که اشاره شد، استودیو E-Line Media با کمک Blue Planet II این بازی را ساخته است. بنابراین قطعا در طراحی محیط های بازی از Blue Planet II مشاوره گرفته شده است. خود محیط زیر اقیانوس که به بهترین شکل ممکن طراحی شده است. عملکرد E-Line Media در بخش رنگ پردازی و ترکیب رنگ، سبب شده تا با محیطی چشم نواز در Beyond Blue طرف باشیم. این موضوع در رابطه با هر ۸ دایو بازی صدق می کنند. طراحی موجودات زنده زیر اقیانوس هم می توان گفت که شگفت انگیز است! عنوان Beyond Blue شاید در گیم پلی خود مشکلات زیادی را داشته باشد، شاید حتی داستان بازی هم بدون عیب و نقص نباشد، ولی از لحاظ گرافیک هنری فوق العاده است. تجربه گشت و گذار در زیر آب های اقیانوس، دست کم به واسطه طراحی هنری فوق العاده بازی، در Beyond Blue سرگرم کننده و احتمالا لذت بخش خواهد بود. استفاده از کلمه فوق العاده در رابطه با انیمیشن های بازی شاید کمی اغراق آمیز باشد، ولی خب در طراحی انیمیشنها نیز، E-Line Media کار خود را به درستی انجام داده است. ایرادی که می توان به بازی Beyond Blue گرفت، ضعف در طراحی چهره میرای، شخصیت اصلی بازی است. در صورت میرای، تقریبا هیچ احساسی را نمی توان پیدا کرد. سوای از این، به هیچ وجه روی جزئیات کلی صورت وی هم کار نشده است. روی تکسچرهای بازی هم به خوبی کار نشده است. مشکل دیگر بازی هم مربوط به افت فریم آن می شود. شاید Beyond Blue در بحث گرافیک هنری، حرفه ای عمل کرده باشد ولی وقتی صحبت از گرافیک فنی به میان می آید، این بازی هیچ حرفی برای گفتن ندارد. در مجموع، اتسمفر بازی Beyond Blue این قابلیت را دارد که شما را در دنیای بازی غرق کند، منتهی در این مسیر مشکلاتی را هم مشاهده خواهید کرد. تا پاراگراف قبل شما را با ضعفها و کمبودهای گیم پلی بازی آشنا کردیم و در این پاراگراف هم گفتیم که بازی هر چه قدر از لحاظ هنری خوب باشد، ولی در بحث فنی مشکلات انکارناپذیری را در خود می بیند. شاید بهتر بود سازندگان بازی را کمی دیرتر منتشر کرده و بیشتر بر روی ابعاد فنی بازی کار می کردند. مشکلات فنی بازی غالبا قابل حل هستند و احتمالا هم در آینده با انتشار آپدیتهای جدید، برطرف خواهند شد. ولی خب چه خوب می شد که نسخه ابتدایی بازی هم عاری از چنین مشکلاتی بود.
متاسفانه محتوای Beyond Blue در حدی قوی نیست که بتواند یک بازیکن را راضی نگه دارد. البته نباید از کیفیت بالای برخی از ابعاد بازی هم غافل شد. در مطلبی که خواندید، هم نکات مثبت بازی را گفتیم و هم نکات منفی اش را. منتهی بزرگ ترین مشکل Beyond Blue این است که در قامت یک بازی، در ارائه یک گیم پلی جذاب، هیجان انگیز، متنوع و به طور کلی قابل قبول، شکست می خورد. کوتاهی بازی هم در نوع خود یک مشکل محسوب می شود. بنابراین اگر بخواهیم با کوتاه بودن بازی، چنین مشکلی را توجیه کنیم، می شود عذر بدتر از گناه! عنوان Beyond Blue بیش از هر قشری، برای آن دسته از گیمرهایی جذاب خواهد بود که به گشت و گذار در دریا و اقیانوس علاقه مند هستند. در غیر این صورت، بعید است که Beyond Blue این پتانسیل را داشته باشد که بتواند برای مدتی حتی کوتاه، مخاطب خود را در دنیای خود نگه دارد. با وجود این که ایده کلی E-Line Media قابل تحسین است، اما متاسفانه Beyond Blue فاصله زیادی تا تبدیل شدن به یک ” بازی ” خوب را دارد.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
نظرات
برای من بدور از نمره گیمفا بازی آرامشبخش و زیبایی بود ولی با ۸ مرحله بازی کوتاهی هم بود و در مجموع لذت دنیای زیر آب را به طور کامل بهم منتقل کرد امیدوارم در آینده بازیهایی از این دست بیشتر ساخته شن چون من عاشق این بازیام از آریل لیتل میرماید میکرو و سگا بگیر تا ابزو و همین بیاند بلو
اقا ممنون که به همچین بازی هایی اهمیت میدین و نقدش میکنین، من یه بازی تو sega بود به اسم ecco که یه دلفین بود داخل آب یادش بخیر یه موقعی خیلی باهاش حال میکردم بعدشم تو سونی ۱ یه بازی زیر دریایی بود اسمشو یادم نیست ولی تمومش کردم بعد از اون دیگه بازی زیر ابی ندیدم
و نه کردم مگه اینه بانو لارا تو تومب رایدر میرفت زیر آب شنا کنه … ژانر بسیار کمرنگی هست در ویدیو گیم بگذریم که خودمم مدتهاست دریا نرفتم شنا اخرین باری که دریا رفتم صبح بود که زیر دوش بودم :laugh:
با سلام ممنون از سایت گیمفا که اجازه نمی ده این بازی ها زیر دست و پای عناوین بزرگ له بشن و به این ها هم اهمیت میده . ولی واقعا این چه عقیده ای هست که هر بازی اکشن و هیجان نداشته باشه باید نمره اش پایین بشه ؟ خدا رحم کرد اگر آی جی ان و گیم آواردز نبود الان سلست و دیسکو و کنتاکی و اینساید و جورنی و ماریو به همین روز می افتادند همه بازی ها که قرار نیست خدای جنگ و دی ام سی و … باشن . ولی باز هم ممنون . امیدوارم یه روز گیمفا هم به این نتیجه برسه که خلاقیت در بازی های کوچک این چنینی یا ایندی گیم ها موج میزنه و به به چه چه گفتن به عناوین تریپل A چیزی به صنعت گیم اضافه نمیکنه اگه لول دیزاین ماریو نبود الان معلوم نبود صنعت گیم به این اندازه زیبا میشد یا نه .
ممنون بابت نظرتون
شما مراجعه کنید به متن متوجه میشید که موضوع صرفا هیجان نیست. اساسا بازی به شدت تکراری هستش. بازیهایی که ذکر کردین هیچ کدوم این مشکل رو ندارن.
حق با شماست اصلا یادم نبود داخل متن گفتین بازی دارای محتوای تکراری هستش عذر خواهی می کنم در ضمن میشه یه مقاله درمورد بازی observation هم قرار بدید چنین بازی ای حیفه در گیمفا بهش پرداخته نشه
چشم
پیگیری میکنم اگر از دوستان کسی تجربه کرده بود پوشش بدن :rose: