رستاخیز نافرجام | نقد و بررسی بازی Warlander
استودیو Clock Drive Games یکی از استودیوهای نوظهور و تازه تاسیسی محسوب می شود که رسما از سال ۲۰۱۸ شکل گرفت. طبیعتا استودیویی که به سختی دو سال از تاسیس شدنش می گذرد، نمی تواند در بین گیمرها، خیلی معروف باشد. این استودیو صربستانی ظاهرا یک استودیو بازی سازی جاه طلبی است! می دانید اولین بار، نام این استودیو را چه موقع شنیدم؟ در سال گذشته میلادی بودیم که مصاحبه کارگردان بازی Warlander را در یوتیوب دیدم! این مصاحبه، یک گفت و گوی کوتاه تقریبا ۵ دقیقه ای بود ولی همین زمان کوتاه هم کافی بود تا در مورد بازی Warlander کنجکاو شده و بیشتر راجع به این بازی تحقیق کنم. خب راستش را بخواهید، بهترین منبع در رابطه با اطلاعات کلی بازی، همان مصاحبه بود. به ندرت می شد در فضای اینترنت، چیزی را پیدا کرد که پس از دیدن مصاحبه با کارگردان بازی، آن را متوجه نشده باشید. در این مصاحبه، ابتدا توضیحاتی در رابطه با داستان بازی داده شده و بعدا کمی به مکانیک های گیم پلی پرداخته می شد. مکانیکی به نام Slicing، چیزی بود که توجه مرا به خود جلب کرد. این مکانیک هم در قالب یک تریلر به نمایش در آمده بود و هم کارگردان بازی در موردش توضیحی مختصر داد. مکانیکی که همان طور که انتظارش را داشتم، یکی از نکات مثبت بازی شد. خب با وجود این که شخصا از طرفداران قدیمی و متعصب بازی هایی به سبک و سیاق Warlander نیستم، ولی احساس می کردم که این یکی فرق دارد! از آن زمان به بعد به Warlander به چشم یکی از بازی های مورد انتظارم نگاه می کردم.
بعدا و پس از این که این بازی منتشر شد، با نمرات بازی مواجه شدم. خلاصه ای از برخی از نقد و بررسی های سایت های معتبر را خواندم و گاهی اوقات هم سری به فیدبکهای کاربران می زدم. خب عنوانی که در موردش صحبت می کنیم، در مجموع یک بازی موفق به شمار نمی رود. اولین حدسی که می توان زد، این است که استودیو صربستانی Clock Drive Games ایده خوبی داشته ولی در پیاده سازی آن به مشکل خورده است. سولزلایک ها طی چند سال اخیر غوغا کرده اند! سه گانه Dark Souls اکنون شاید جزو پرطرفدارترین بازی هایی باشد که تاریخ به خودش دیده است. هر دو نسخه Nioh طرفداران خاص خود را داشته و از آن ها به عنوان محصولاتی موفق در کارنامه Team Ninja یاد می شود. Bloodborne همچنان یکی از بهترین انحصاری های PS4 محسوب می شود و کماکان طرفداران سونی، از شنیدن شایعات مربوط به نسخه دوم این بازی هیجان زده می شوند. Sekiro Shadows Die Twice آخرین محصول فرام سافتور در سال گذشته موفق به کسب جایزه بهترین بازی سال شد. Elden Ring هر چند فعلا سر و صدایی به پا نکرده و ظاهرا هنوز زمان تبلیغاتش فرا نرسیده، ولی باز هم کم نیستند گیمرهایی که از این بازی به عنوان یکی از بازی های مورد انتظارشان یاد می کنند. تازه به همه این بازی ها، یک سری عناوین مستقل را نیز اضافه کنید. عنوان Warlander اولین محصول استودیو Clock Drive Games، در نگاه اول یک بازی مشابه دیگر بازیهایی است که چند نمونه از آن ها را ذکر کردیم. زمانی که وارد بازی می شویم اما، می بینیم که Clock Drive Games ظاهرا قصد و نیت دیگری داشته است. استودیو نوپای صربستانی به نظر، می خواهد که از محبوبیت سیستم مبارزات بازی های فرام سافتور در بازی خودش استفاده کند. از طرفی، عنوان Warlander به نوعی، یک روگ لایک است و هدف سازندگان هم در واقع، این بوده که المان ها و مکانیک های دو سبک و سیاق نسبتا متفاوت را با هم ترکیب کرده و به نوعی، یک بازی منحصر به فرد را به بازار عرضه کنند. وقتی که به نمرات و متای بازی نگاه می کنید، از خود می پرسید که آیا حاصل این ترکیب، تا این اندازه افتضاح بوده؟ خب احتمالا این طور نیست! متای ۵۹ بازی یک نمره به شدت بی رحمانه برای این بازی محسوب می شود. انکار کردن مشکلات Warlander تقریبا غیرممکن است ولی واقعا این بازی تا این اندازه هم بد نیست! حقیقت این است که Warlander چه در بحث داستان و روایت آن، چه در بحث گرافیک و چه در مکانیک های گیم پلی، مشکلات خاص خودش را دارد. در مجموع هم شاید این مشکلات به نکات مثبت بازی بچربند، شاید گاهی اوقات Warlander یک بازی اعصاب خوردکن به نظر برسد، ولی در مجموع برای برخی از گیمرها نیز می تواند یک تجربه و ماجراجویی جالب باشد. ماجراجویی در دنیای بازی و اتفاقاتی که شخصیت اصلی بازی با آن ها رو به رو می شود را کنار بگذارید; منظور این جا ماجراجویی در صنعت گیم است. در مجموع ولی، باید بدانید که Warlander یک اکشن روگ لایک است. خوشبختانه طی سالیان اخیر روگ لایکهای خوب و با کیفیت زیادی هم به بازار عرضه شده اند. به لحاظ کیفی، راستش را بخواهید Warlander در زمره بهترین روگ لایک های اخیر جایی ندارد. همان طور که اشاره شد، Warlander عنوانی با پتانسیل بالا ولی با مشکلات فراوان است. Warlander مثل استعدادی است که نتوانسته به شکوفایی برسد. از آن دست استعدادهایی که به نظر می رسد آینده روشنی را در پیش دارند ولی در نهایت انتخابات و تصمیمات اشتباه، تمام معادلات را به هم می زند. نمی خواهم از Warlander چیزی فراتر از حد واقعیاش برایتان بسازم، ولی خب این بازی، از آن دست بازی هایی است که می توانست خیلی بهتر از این ها عمل کند. می توانست خیلی بیشتر دیده و شنیده شود. عنوان Warlander تقریبا دو ماه پیش، در ماه فوریه برای PC به بازار عرضه شد. این بازی برای PS4 و Xbox One نیز منتشر خواهد شد ولی هنوز تاریخ انتشار دقیقی برایش مشخص نشده. انتظار می رود که این اتفاق در سال ۲۰۲۰ رخ دهد. به هر شکل، همان طور که اشاره هم کردیم Warlander پتانسیل بالایی دارد ولی در نهایت به آن چیزی که انتظارش را داشتیم نمی رسد. کیفیت نهایی بازی پایین تر از چیزی است که باید باشد و مشکلات بازی به شدت، گریبانش را می گیرند. در ادامه و در گیمفا، قصد داریم مفصل تر و کامل تر در رابطه با بازی Warlander و تجربه ای که از آن داشتیم، بحث کنیم. با ما همراه باشید.
همان طور که در مقدمه هم اشاره کردیم، هیچ کدام از بخش های بازی Warlander کاملا بی عیب و نقص نیست. چه داستان چه گرافیک چه گیم پلی و چه حتی صداگذاری و موسیقی بازی، دارای مشکلات خاص خود هستند و در عین حال، نقاط قوتی هم در خود دارند. به لحاظ کیفی که به بازی نگاه می کنیم، به نظر می رسد که نقاط ضعف بازی به نقاط قوت آن می چربند. Warlander از آن دست بازی هایی است که داستان در آن ها از اهمیت بالایی برخوردار است. اولا که کلا در روگ لایک ها، داستان چیز بی اهمیتی نیست! ضمنا Warlander به طور کلی، سعی کرده از چندین بازی الهام بگیرد. عناوینی نظیر God of War، Dark Souls و Star Wars Jedi: Fallen Order ظاهرا هر کدام به نوبه خود و به نوعی، الهام بخش این بازی بوده اند. و اما برویم و ببینیم داستان بازی از چه قرار است. بگذارید داستان بازی را خلاصه شرح دهم و از بیان جزئیات بپرهیزم! بازی Warlander شما را در نقش جنگجویی از قوم بربر به نام Bruce قرار می دهد. قبلیه بروس توسط ارتشی موسوم به Techno Order که توسط فردی به نام Morven رهبری می شده، سلاخی شده و خود بروس هم پس از نابودی دهکدهاش، مرده است. بروس اما توسط قدرتی جادویی از طرف خدای جنگل، به دنیای زندگان برمی گردد. اکنون قهرمانی که رستاخیز را هم تجربه کرده، تشنه خون و انتقام است. قهرمان بازی اکنون مردی است که یک شمشیر جادویی در دست گرفته و یادش نمی آید که برایش چه اتفاقی افتاده است. داستان بازی نکات جالبی را در خود دارد. در واقع Movren، یک خدای فناناپذیر بوده و هدف بروس، نابودی یک خدا است. سوای از این که قهرمان داستان بازی Warlander یک جنگجو است، بازی در لایه هایی از داستان خود سعی می کند که جنگ بین خدایان را هم به صورت غیر مستقیم به تصویر بکشد. جنگ میان خدایان خوب و خیر، و خدایان بد و شر. در واقع داستان بازی، ترکیبی از داستان بازی ها و افسانه های دیگر است. ولی خب این ترکیب توانسته برای Warlander یک نکته مثبت به شمار برود.
داستان بازی اما یک نکته جالب در خود دارد. بگذارید این گونه بگویم که اگر می خواهید از داستان Warlander لذت ببرید، سعی کنید که بر روی خط داستانی بازی و جزئیاتی که بروس از گذشته اش به یاد می آورد تمرکز کنید. دیالوگهای بازی لنگ می زنند! از این حیث، واقعا Warlander جای پیشرفت دارد و نمی تواند انتظارات را برآورده کند. ولی خب در عوض، راه های دیگری برای درگیر کردن بازیکن با داستان و اتفاقات بازی را در خود گنجانده است. دنبال کردن خط داستانی بازی کار چندان سختی نیست. داستان بازی اگرچه تا حدی به خدایان مربوط می شود، ولی آن قدر پیچیده نیست که بازیکن را در خود سرگرم کند. از طرفی، خیلی هم سطحی نیست و رسالتش را به درستی به انجام می رساند. داستان Warlander جزو آن داستان هایی است که به مرور جذاب تر می شود. شاید دقایق ابتدایی بازی برایتان خیلی لذت بخش ( از نظر داستانی ) نباشد ولی در ادامه و به لطف روایت فوق العاده و داستانگویی Clock Drive Games، این مشکل هم برطرف می شود. داستان بازی احتمالا برای شما هم بهترین بخش بازی Warlander به شمار خواهد رفت. بخشی که کمتر لنگ می زند، ایرادات کمتری دارد و بازیکن را بیشتر با خود درگیر می کند. هر چه خاطرات بیشتری را به یاد می آورید، علاقه بیشتری به داستان بازی پیدا می کند. خاطرات گذشته، در واقع خاطرات مربوط به پیش از مرگ بروس هستند. به هر شکل همان طور که اشاره شد، داستان بازی در واقع ترکیبی از داستان افسانههاست. این ترکیب به درستی در بازی پیاده سازی شده و بازیکن را با خود همراه می کند. درگیر شدن با داستان بازی Warlander و همین طور لذت بردن از آن کار چندان سختی نخواهد بود. داستان انتقام بروس را دنبال کنید و از آن لذت ببرید.
وقتی به گیم پلی بازی نگاه می کنیم، بیشتر به این حقیقت پی می بریم که Clock Drive Games قصد داشته تا از ترکیب چند بازی موفق، به چیزی که می خواسته برسد. این موضوع را بیش از هر چیز در مبارزات بازی می بینیم. در واقع مبارزات بازی به لحاظ سبکی، شبیه به مبارزات دارک سولز هستند. مبارزاتی چالش برانگیز که استقامت ( Stamina ) در آن ها از اهمیت بالایی برخوردار است. در چنین بازیهایی، شما باید مراقب نوار استقامت خودتان هم باشید. در عین حال، از نظر بصری، این مبارزات شما را به یاد مبارزات بازی Star Wars Jedi: Fallen Order می اندازند. حال از دید داستانی به قضیه نگاه کنیم، شما با چیزی مثل God of War طرف هستید! همه این ها را که کنار هم می گذاریم و المانها و مکانیکهای منحصر به فرد Clock Drive Games را هم به آن ها اضافه می کنیم، می شود Warlander! عنوانی که اساسا بر پایه انتقام دنبال می شود و شما را در نقش یک قهرمان از مرگ بازگشته قرار می دهد. اساس و بیس گیم پلی بازی Warlander به این ترتیب دنبال می شود که شما باید به منطق مختلف سفر کنید و دشمنان سخت جان و قدرتمند زیادی را شکست دهید. این بِیس در واقع همواره در حال تکرار شدن است. عنوان Warlander گیم پلی چندان طولانی ندارد و همین موضوع هم می تواند به عنوان یکی از ضعفهای بازی تلقی شود. در طول مدت زمانی که در حال تجربه بازی هستید، همواره باید وارد مناطق مختلف شوید، با گروههای مختلفی از دشمنان درگیر شوید، آن ها را شکست دهید و در نهایت بازی را ذخیره کرده و از منطقه ای که در آن هستید خارج شوید و از پیشرفتهایتان در مبارزات بعدی استفاده کنید. این چرخه می تواند کمی بازیکن را آزار دهد. با وجود طولانی نبودن گیم پلی بازی، این موضوع می تواند بازیکن را دلزده کرده و به تکراری و یکنواخت شدن محصول نهایی کمک کند. اکنون برویم و در رابطه با سیستم مبارزات بازی صحبت کنیم. سیستم مبارزات بازی هم می تواند جذابیت های خودش را داشته باشد و هم می تواند به افت کیفیت بازی کمک کند. در واقع سیستم Combat بازی Warlander کلکسیونی از نقاط قوت و ضعف است. اساسا حملات بازی مشابه با چیزی هستند که قطعا پیش از این هم دیده اید. حملاتی که به صورت افقی یا عمودی انجام شده و حالت حمله معمولی را دارند، حملاتی که در بازی های مختلف به Heavy Attack معروف هستند، و همچنین ضربات پا یا همان Kick. قطعا به عنوان یک گیمر کاربرد این حملات را به خوبی می دانید و احتیاج به توضیح اضافه نیست. در بحث مبارزات، باید گفت که بازی Warlander به مراتب بازی سریع تری نسبت به مثلا Dark Souls است. چیزی که Warlander را تبدیل به عنوانی متفاوت می کند، توانایی نشانه گیری در حین مبارزات است. در واقع در Warlander مهارت و تجربه شما مهم است، ولی نباید اهمیت استراتژی را هم دست کم گرفت. دشمنان مختلف از Armor در نقاط مختلف بدن خود استفاده می کنند. چیزی که نباید آن را فراموش کنید، این است که سعی کنید ضربات خود را بیشتر به نقاطی وارد کنید که یا شامل Armor نمی شود و یا آرمور دشمن ضعیف شده است. در بازی های دیگر، معمولا زدن ضربه به سر دشمن بهترین راه برای نابود کردن وی است. در Warlander اما این موضوع همیشه صادق نیست و گاهی اوقات برای پیروزی راحت تر، باید به جای سر، پای دشمن خود را قطع کنید.
راه دیگر این است که از یک سری مهارت یا همان Ability استفاده کنید و دردسر خود را کمتر کنید. تنوع دشمنان در Warlander قابل قبول است و این موضوع در نهایت، باعث شده تا بازی کمی از حالت یکنواختی دور شود. البته کماکان حتی تنوع دشمنان هم نمی تواند سرپوشی برای مشکلات کلی گیم پلی باشد. صحبت از مهارت شد; شما در Warlander می توانید مهارتهای جدیدی را آنلاک کرده و یا یک سری آپگریدها را بر روی کاراکتر خود اعمال کنید. عدهای از کاربران معتقد هستند که مهارتهای موجود در Warlander ناکارامد بوده و خیلی به درد بازیکن نمی خورند. چنین چیزی را شخصا در بازی ندیدم! المانهای نقش آفرینی بازی شاید پا فراتر از استانداردها نگذاشته باشند، ولی واقعا کمبودی هم ندارند. شکست دادن دشمنان بدون استفاده از Ability هم ممکن است ولی دلیلش ناکارامدی یا ضعف Ability نیست، دلیل این است که Warlander به مراتب، بازی ساده تری نسبت به مثلا Dark Souls است. سیستم پیشروی بازی واقعا جالب است. بگذارید این گونه بگویم که در Warlander، شما خودتان باید مسیر خودتان را مشخص کنید. نقاط مختلف با آیکون های متفاوت نشان داده می شوند. برای مثال، نقطه ای که در آن باید با یک باس فایت مبارزه کنید آیکونی متفاوت با نقاطی دارد که در آن ها می توانید خاطرات خود را بازیابی کنید. دنیای بازی در واقع به چندین Arena تقسیم شده و هر آرنا مختص مدل خاصی از بازی کردن است. همان طور که اشاره شد، مسیر هر فرد می تواند با فرد دیگری متفاوت باشد، ولی در مجموع هر بازیکن برای رسیدن به Movren، باید ۵ باس فایت را در بازی شکست دهد. باس فایت ها البته در دنیای این بازی، Techno Champions نام دارند ولی خب به اسمشان دقت کنید. همان کار باس فایت را انجام می دهند!
عنوان Warlander از نظر بصری بدون شک در وضعیت فوق العاده ای قرار دارد. تصور می کنم که پس از ورود به دنیای بازی، یاد دنیاهای علمی تخیلی بیفتید! در واقع برخلاف بسیاری از بازیهای مشابه، Warlander اتسمفر چندان سنگینی ندارد. آن فضای دارکی که فکرش را می کنید را در Warlander مشاهده نخواهید کرد. در عوض، با دنیایی سر و کار دارید که پر از رنگهای متنوع روشن و چراغ های نئونی است. در نگاه اول، طراحی محیطهای مختلف بازی تقریبا بی عیب به نظر می رسد. فراموش نکنید که محصول استودیو Clock Drive Games یک بازی ایندی است. در طول مبارزات خود با انواع و اقسام رنگها سر و کار خواهید داشت. بنابراین اتسمفر بازی شاید چندان سنگین نباشد، ولی جذاب است و بازیکن را راضی نگه می دارد. طراحی چهره بروس نیز در وضعیت مطلوبی قرار داشته و نمی توان به آن ایرادی وارد کرد. بازی به لحاظ فنی اما چندان قابل قبول نیست. اولا که Warlander پر از باگ ریز و درشت اسنت. این باگها تعدادشان خیلی بیشتر از آن است که بخواهیم چشممان را بر رویشان ببندیم. موارد دیگری نظیر کیفیت تکسچرها و یا حتی سرعت لود بازی نیز گاهی اوقات می توانند بازیکن را اذیت کنند. هر چند که به لحاظ هنری و بصری Warlander بازی خیلی خوبی است، اما از نظر فنی نمی توان به محصول Clock Drive Games نمره قبولی داد.
بازیهایی نظیر Dark Souls، Nioh، Star Wars Jedi Fallen Order و The Surge را در نظر بگیرید. از هر کدام یک تکه بردارید و روی هم بچینید. وقتی تکه ها را کاملا روی هم چیدید، چند تکه هم خودتان بسازید و پازل را کامل کنید. عنوان Warlander دقیقا از همین فرمول استفاده کرده است. برخی از ایدههای Clock Drive Games در قابل Warlander جواب داده اند ولی در مجموع، نمی توان بازی استودیو صربستانی را یک بازی کاملا قابل قبول و با کیفیت دانست. همان طور که قبلا هم اشاره کردیم، مشکلات بازی قابل چشم پوشی نیستند. منتهی این مشکلات، به نظر میرسد که بیشتر به دلیل کم تجربگی سازنده به وجود آمده باشند تا موارد دیگر. به هر شکل عنوان Warlander یکی از بازی های متوسط سال ۲۰۲۰ محسوب می شود که همه را نه، ولی خب شاید بتواند قشر خاصی از بازیبازان را با ماجراجوییهای خود برای چند ساعتی سرگرم نگه دارد.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
- سونی ۳۱۹ میلیون دلار از سهام Kadokawa، شرکت مادر FromSoftware، را خریداری کرد
- فهرست نامزدهای بهترین بازی های سال ۲۰۲۴ گیمفا
نظرات
خیلی ممنون اقای اریامقدم عزیز نقد عالی بود
مشکلاتش سخته باشون کنار اومدن