۲۷ سال همراهی… / محبوبترین شخصیتهای من در دنیای بازیها (بخش اول)
در ماه های اخیر بارها شما عزیزان از طریق تلگرام و پیام خصوصی و کامنت در مطالب بنده، پیشنهاد نوع جدیدی از مقالات ۱۰ برتر را به من دادید و درخواست داشتید که جدا از مقالات ۱۰ برتر رسمی و عمومی سایت که بیشتر حالت رده بندی جهانی و کاملا منطقی دارند و نظر شخصی در آنها خیلی کم دخیل شده است، مقالاتی را نیز به صورت ۱۰ برترهای کاملا شخصی برای شما عزیزان نگارش کنم که در واقع مشابه مقالات Opinion وبسایت های خارجی است که در آن نویسندگان مطالب و لیست هایی را فقط بر طبق نظر شخصیشان می نویسند و با مخاطبین در اختیار می گذارند. امروز نخستین مقاله از این سری را کلید می زنیم و در آینده شاهد مقالات بیشتری هم بر طبق پیشنهادهای شما خواهیم بود. در مقاله امروز که بخش اول از یک مقاله دو قسمتی است، بنده محبوب ترین شخصیت هایی که طی ۲۷ سال بازی کردن در دنیای بازی ها داشته و دارم، برای شما عزیزان به رشته تحریر در آورده ام و آنها را با شما در میان می گذارم. در واقع در این مطلب دو قسمتی قصد دارم تا به ۲۴ نفر از شخصیت هایی که در دنیای بازی ها برای من محبوب ترین بوده و هستند اشاره کنم. شخصیت هایی که قطعا برای من و شاید هم برای خیلی از شماها خاطرات زیادی را رقم زده اند و بسیار هم محبوب هستند. به مانند همیشه و در مقالات ۱۰ برتر و ۲۰ برتر و … قبل از شروع این مطلب باید نکاتی را ذکر کنم که از شما عزیزان خواهشمندم آن ها را مطالعه نمایید تا شک و شبهه ای برای شما دوستان پیش نیاید. در ابتدا باید بگویم که ملاک انتخاب شخصیت های این لیست فقط و فقط و فقط نظر شخصی بنده است و هیچ ملاک دیگری غیر از این وجود نداشته و ندارد. یعنی این لیست دقیقا مثل هر لیستی از شما عزیزان است که مثلا در بخش نظرات محبوب ترین شخصیت هایتان را بنویسید. یعنی مطلبی بر اساس “نظر کاملا شخصی”. در این مطلب از هر فرنچایز سعی شده است تا تنها یک شخصیت انتخاب شود تا شاهد دو شخصیت از یک فرنچایز مشترک نباشیم. در دنیای بازی ها تعداد بسیار زیادی شخصیت های بی نظیر و محبوب وجود دارند که می توانستند در لیست هر شخصی حاضر باشند اما در این مقاله که لیست شخصی بنده است، انتخاب هایی را که برای خودم محبوب تر بوده و هستند در لیست جای داده ام. پس دقت کنید که این مقاله، “محبوبترین شخصیتهای من در دنیای بازیها” است. رتبه بندی و ترتیبی هم که در این لیست برای شخصیت های مختلف لحاظ شده است کاملا نظر شخصی نویسنده است و هیچ معیار و میزانی برای درست یا غلط بودن آن وجود ندارد زیرا پای سلیقه شخصی مطرح است. بالاخره هر شخصی بر اساس تجربه و خاطراتی که دارد جایگاه ها و شخصیت ها را تعیین می کند. در واقع شخصیتی که مثلا من در رتبه اول قرار داده ام شاید حتی اصلا در لیست شما حضور هم نداشته باشد.پس بهتر است تا این مطلب را به عنوان یک مقاله سرگرم کننده که به همراه آن برخی خاطراتتان یا برخی از شخصیت های محبوب را مرور خواهید کرد، نگاه کنید. با بیان این نکات اگر تا کنون به خواندن مقاله ادامه داده اید از شما دعوت می کنم تا در ادامه بخش اول مطلب “محبوبترین شخصیتهای من در دنیای بازیها” که به بررسی شماره های ۲۴ تا ۱۳ لیست می پردازد، با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید.
لطفا در بخش نظرات اگر پیشنهادی در مورد این دارید که برای مقالات بعدی در مورد چه موضوعی بر اساس نظر شخصی خودم بنویسم، لطفا آن موضوع را با من در میان بگذارید و قطعا نظر شما اولین اولویت من برای نوشتن این مقالات است، همان طور که شروعش هم بر اساس درخواست شماست که امروز این نوع مقالات استارت می خورد. همچنین بسیار خوشحال می شوم که در این مقاله که کاملا نظر شخصی است شما هم لیست محبوب ترین شخصیت هایتان را بنویسید تا لیست ها را با هم مقایسه کنیم و قطعا تفاوت های جالب و جذابی را در لیست های مختلف خواهیم دید که بیانگر وسعت دامنه نظرات و سلایق است.
۲۴ – Olgierd von Everec
سری بازی: The Witcher
صاحب امتیاز شخصیت و سری: Capcom
نخستین حضور: بسته الحاقی Hearts of Stone از بازی The Witcher 3 در سال ۲۰۱۵
آخرین حضور: بسته الحاقی Hearts of Stone از بازی The Witcher 3 در سال ۲۰۱۵
بالاترین امتیاز متا در بازی های حضور یافته: امتیاز ۹۰/۱۰۰ در بسته الحاقی Hearts of Stone از بازی The Witcher 3
فکر می کنم در درجه ی اول چیزی که باعث شد خیلی زود به این شخصیت جذاب شوم و و به کند و کاو در مورد او بپردازم مدل موهای او بود چرا که خیلی از این مدل مو خوشم می آید! بگذریم… شاید برخی از شخصیت ها با حضور در یک بازی کامل تبدیل به یکی از محبوب ترین شخصیت های ما شده اند و در این لیست هم برخی از آنها حضور دارند، ولی این که با یک دی ال سی جایت را در لیست محبوب ترین شخصیت های یک نفر باز کنی یعنی واقعا عجب شخصیتی هستی! این دقیقا داستان Olgierd von Everlec و من است! این شخصیت فقط با حضور در دی ال سی بازی ویچر ۳ تبدیل به یکی از شخصیت های محبوب من شد. اجازه دهید تا از ابتدا وی را به طور کامل تر معرفی کنم. شخصیت Olgierd von Everlec در دنیای بازی های ویدئویی به واسطه حضور در بسته الحاقی Hearts of Stone از بازی The Witcher 3 شناخته شده است و با همین حضور کوتاه خود بسیاری را از جمله من به شخصیت پیچیده و جذابش علاقمند کرد. وی اولین و آخرین بار در بسته الحاقی Hearts of Stone از بازی The Witcher 3 حضور داشته است که دی ال سی بسیار موفق و با کیفیتی هم محسوب می شود و موفق به کسب امتیاز متای ۹۰/۱۰۰ گردید. در این DLC گرالت با گروهی آشنا می شود که رهبر آن ها Olgierd von Everlec است که شخصیتی فوق العاده جذاب و قدرتمند (هم از لحاظ ظاهری و هم از جنبه شخصیتی) و البته نامیراست که ماموریتی را به گرالت محول می کند که پس از انجام آن گرالت متوجه می شود که گویا تله ای بیش نبوده و توسط گروهی دیگر به دام می افتد.
در حالی که گرالت اسیر شده و وی را برای محاکمه و اعدام، با کشتی به سرزمین ofieri می برند یکی از شخصیت هایی که در ابتدای بازی اصلی چند لحظه ای وی را در اولین مسافرخانه بازی دیده بودیم و در خصوص ینفر از او سوال پرسیده بودیم، ظاهر می شود و گرالت را نجات می دهد. اما حتما می دانید که در این دنیای سیاه هیچ لطفی قرار نیست بدون چشم داشت باشد و همیشه خواسته ای در راه است. وی نشانه ای را بر صورت گرالت حک می کند تا پس از نجات، وی مجبور باشد برای پاک کردن این نشانه ماموریتی را برای وی انجام دهد. وی شخصیتی است که تشخیص هویت وی یکی از اصلی ترین و البته جذاب ترین دغدغه های بازیباز برای به انتها رساندن Hearts of Stone است و همواره می خواهید تا هر چه زودتر دلیل کارهای عجیب و فرا انسانی وی و همچنین دلیل نامیرا بودن Olgierd von Everlec را متوجه شوید. این شخصیت که در دنیای The Witcher شخصیتی از نژاد انسان است، به سبب شخصیت پردازی بسیار پیچیده و فوق العاده عمیقی که داشت، بازیبازان و طرفداران به خوبی با وی ارتباط برقرار کردند. صداپیشگی شخصیت Olgierd von Everlecدر بسته الحاقی Hearts of Stone در نهایت سطح حرفه ای گری و زیبایی است و یکی از دلایل بی نظیر بودن شخصیت Olgierd von Everlec حرف زدن و صداپیشگی زیبای وی است که باعث شده است این شخصیت یک سر و گردن از بسیاری شخصیت های بازی اصلی نیز جذاب تر باشد.
وی کاملا این پتانسیل را دارد که باز هم در نسخه های بعدی سری ویچر حتی در نقش های پررنگ تر حضور داشته باشد. لازم به ذکر است که همان طور که قطعا می دانید امتیاز استفاده از این شخصیت و فرنچایز ویچر البته در دنیای بازی ها، در اختیار کمپانی سی دی پراجکت است زیرا در اصل امتیاز اصلی این نام در اختیار نویسنده و خالق کتاب های ویچر است. سری عناوبن Witcher همواره از داستان و شالوده داستانی محکم و غنی برخوردار بوده است و با توجه به این که بر اساس کتابی بسیار زیبا و پرطرفدار از Andrzej Sapkowski خلق شده است همیشه توانسته است تا خود را به عنوان یکی از برترین ها در دنیای بازی های رایانه ای معرفی کند و با برخورداری از پایه های داستانی محکم و استوار جای خود را در دل بازیبازان باز کرده است و به واقع هیچ گاه ضعفی از این جهت و از بابت شخصیت های بی نظیر نداشته است. بسته الحاقی Hearts of Stone نیز همان طور که در اشاراتی کوتاه که از داستان آن داشتم مشخص است، از یک خط داستانی جمع و جور ولی جذاب و گیرا بهره می برد که بازیباز را تا انتها به دنبال خود می کشد و با بهره مندی از شخصیت هایی مثل Olgierd von Everlec که بسیار عالی پرداخته شده اند و گاها حتی از برخی شخصیت های بازی اصلی نیز جذاب تر هستند، توانسته است تا حق مطلب را در مورد داستان ادا کند و به بهترین شکل بازیباز را جذب و او را برای ادامه بازی تشویق و تهییج نماید. در نهایت باید بگویم شخصیت Olgierd von Everlec با همان یک حضور در بسته الحاقی بازی ویچر ۳ جایگاه ویژه ای برای من پیدا کرد و در مطلب امروز بنده در مورد “محبوبترین شخصیتهای من در دنیای بازیها” رتبه بیست و چهارم را به خود اختصاص داده است.
۲۳ – Trip
سری بازی: Enslaved Odyssey to the West
صاحب امتیاز شخصیت و سری: Namco Bandai
نخستین حضور: Enslaved Odyssey to the West در سال ۲۰۱۰
آخرین حضور: Enslaved Odyssey to the West در سال ۲۰۱۳ (در نسخه فول ادیشن بازی برای پی سی)
بالاترین امتیاز متا در بازی های حضور یافته: امتیاز ۸۲/۱۰۰ در بازی Enslaved Odyssey to the West
بازی هایی مثل Enslaved Odyssey to the West و شخصیت هایی مثل Trip نشان می دهند که همیشه نیاز به داستان هایی پیچیده نیست و گاهی سادگی و صمیمیت داستان و شخصیت های آن برای دلنشین کردن یک بازی و شخصیت های آن کافی هستند. شخصیت Trip در دنیای بازی های ویدئویی به واسطه حضور در بازی Enslaved Odyssey to the West شناخته شده است و به طور عجیبی توانست در همین یک بازی من را به خود علاقمند کند و انگار که یک معصومیت خاصی در چهره و نگاه وی وجود دارد. وی اولین و آخرین بار در بازی Enslaved Odyssey to the West حضور داشته است که بازی موفق و با کیفیتی هم محسوب می شود که موفق به کسب امتیاز متای ۸۲/۱۰۰ گردید. البته باید به این اشاره کنم که ابتدا وی در نسخه اصلی در سال ۲۰۱۰ حضور یافت و سپس در سال ۲۰۱۳ در نسخه فول ادیشن بازی که برای رایانه های شخصی منتشر شد، بار دیگر وی را ملاقات کردیم. لازم به ذکر است که امتیاز استفاده از این شخصیت و سری Enslaved Odyssey to the West در اختیار کمپانی Namco Bandai است.
Trip مصداق بارز یک دختر دوست داشتنی است چه از لحاظ ظاهری که وی یک دختر زیبا با چهره ای معصومانه است و چه از لحاظ شخصیتی که قلبی بسیار مهربان و اخلاق و رفتار شیرین و جذابی نیز دارد. حتی با این که وی در ابتدای بازی Enslaved Odyssey to the West به زور یک هدبند مرگبار بر روی سر شخصیت اصلی بازی (شما) بسته است (اگر از او دور شوید منفجر می شود) تا به اجبار به وی کمک کنید، اما باز هم هیچ گاه از او دلزده و ناراحت نمی شوید زیرا متوجه می شوید که وی دختری تنهاست که واقعا نیاز به کمک دارد و در این دنیای بی رحم چاره ای جز این نداشته است. نوعی که وی به شخصیت اصلی بازی که در کنترل شماست نگاه می کند یکی از زیباترین و معصومانه ترین نگاه هایی است که تاکنون در بازی های رایانه ای دیده ایم و شما را شیفته وی می کند (دل من را که آب می کرد!).
از ابتدای بازی که شخصیت اصلی بازی (و شما) کمی با اکراه و اجبار کمک کردن به وی را می پذیرید به بعد، هر لحظه که در بازی پیشروی می کنید بیشتر به این دختر علاقمند می شوید و زمانی که انتهای بازی می رسد مشاهده می کنید که دوست ندارید از وی جدا شوید. یکی از اصلی ترین دلایلی که بعد از چندین و چند سال هنوز هم عنوان Enslaved Odyssey to the West را فراموش نکرده ام (و نخواهم کرد) و گاهی به سراغ آن می روم بدون شک شخصیت جذاب، ساده و صمیمانه Trip است که باعث می شود این بازی بسیار برای من لذتبخش جلوه کند. امیدوارم که باز هم این سری ادامه پیدا کند و شاهد حضور تریپ و همینطور مانکی باشیم. در نهایت باید بگویم شخصیت Trip در دنیای بازی های ویدئویی همواره جایگاه ویژه ای بر ای من داشته است و در مطلب امروز بنده در مورد “محبوبترین شخصیتهای من در دنیای بازیها” جایگاه بیست و سوم را به خود اختصاص داده است.
۲۲ – Shao kahn
سری بازی: Mortal Kombat
صاحب امتیاز شخصیت و سری: Warner Bros
نخستین حضور: Mortal Kombat II در سال ۱۹۹۳
آخرین حضور: Mortal Kombat 11 در سال ۲۰۱۹
بالاترین امتیاز متا در بازی های حضور یافته: امتیاز ۸۶/۱۰۰ در بازی Mortal Kombat سال ۲۰۱۱
بدون شک باس آخر عنوانی که نماد خشونت وحشتناک و افسارگسیخته در طول تاریخ است، یک ابهت و عظمت خاصی دارد و شاید حتی مقداری ترس در جان بازیباز می اندازد. مجموع این احساسات سبب شد تا از همان ابتدا که در کلوپ مورتال کامبت بازی می کردم Shao kahn برایم دومین شخصیت برتر سری باشد. همیشه غول آخر یک بازی، تصویری پر ابهت و مخوف در ذهن ما داشته است و Shao kahn دقیقا با این تعریف مطابقت دارد و چه از نظر ظاهری و چه قدرت، یک غول آخر به تمام معناست. در داستان زندگی شائوکان و اعمال و رفتار وی حتی نقطه ای به غیر از سیاهی و پلیدی دیده نمی شود و وی معنای کامل شیطانی بودن است، آن هم یک شیطان فوق العاده نیرومند و مرگبار و بی رحم. مثل همیشه ابتدا با معرفی این شخصیت آغاز می کنیم. شخصیت Shao kahn در دنیای بازی های ویدئویی به واسطه حضور در سری عناوین Mortal Kombat شناخته شده است و طی سال ها به عنوان آنتاگونیست اصلی این سری در نسخه های مختلف با او همراه بوده ایم و بهتر است بگویم در مقابل او بوده ایم. وی نخستین بار در عنوان Mortal Kombat II به دنیای بازی ها معرفی شد و جدیدترین عنوانی هم که در آن شاهد حضور این شخصیت بوده ایم بازی Mortal Kombat 11 در نسل هشتم است که بازی بسیار موفق و با کیفیتی هم محسوب می شود. لازم به ذکر است که از بین ۱۵ حضور (با احتساب سری کمیک و بازی موبایل و دی ال سی) شخصیت Shao kahn در عناوین مختلف، برترین عنوان، بازی ریبوت Mortal Kombat سال ۲۰۱۱ است که موفق به کسب امتیاز متای ۸۶/۱۰۰ گردید. البته نسخه مورتال کامبت ایکس هم دارای متای ۸۶ است. لازم به ذکر است که امتیاز استفاده از این شخصیت و فرنچایز Mortal Kombat بعد از یکی دو بار دست به دست شدن در طول سال ها، اکنون در اختیار کمپانی برادران وارنر است. از آنجایی که در ابتدا این ایده بر سری حاکم بود که تمام شخصیت های دنیای بیرونی در نهایت از نژاد باراکا یعنی تارکاتان هستند، شائوکان نیز در ابتدا بدون ماسک و با دندان های مخوفی مثل باراکا در این سری حاضر بود ولی بعدا این ایده از سری کنار گذاشته شد.
Shao kahn یکی از بهترین آنتاگونیست های تاریخ بازی های رایانه ای نیز است که البته بازی کردن با او کار راحتی نیست و کمتر دیده ایم که بازیبازان حرفه ای این سری با Shao kahn مقابل رقیب قرار بگیرند. با این که یکی از بهترین و سنگین ترین سبک های مبارزه در این سری متعلق به Shao kahn است، بازی کردن حرفه ای با او کار هر کسی نیست، زیرا استایل خاص و کندی دارد که بر پایه قدرت است. همه ما بارها و بارها از او شکست خورده ایم و البته بارها نیز وی را شکست داده ایم، البته نه در درجات سختی خیلی بالا، زیرا که در این درجات گاهی شکست وی غیر ممکن به نظر می رسید. هیچ گاه حس و حال صحنه ای که بعد از شکست وی در مبارزه به نمایش در می آمد و او با فریادی بلند و نعره کشان در حالی که دستهایش را باز کرده بود از بین می رفت از خاطرمان پاک نخواهد شد. شخصیتی که می دانستیم زیاد به ما امان نخواهد داد و از چپ و راست به سمت ما به سرعت ضربه خواهد زد. تنه هایی بسیار سریع که با شانه خود که با پوششی تیغ دار مجهز بود به ما می زد یا تبر خود را بیرون می کشید و بر ما فرود می آورد. با پای خود لگدی مرگبار به سمت ما روانه می کرد و از همه روی اعصاب تر این که، در حالی که ما غرق در استرس مبارزه و ترس از شکست از او بودیم، می ایستاد و دست به کمر می زد و بلند بلند در وسط مبارزه به ما می خندید. Shao kahn از هوش بسیار بالایی برخوردار است و همچنین به خوبی رموز استفاده از هنرهای سیاه را می داند. او نیز مانند شنگ سانگ پلید، قابلیت مصرف روح قربانیانش را داراست. در بازی Mortal Kombat Deception مشخص گردید که شائوکان با Raiden از یک نژاد است و در واقع او نیز یک خداست.
با این که Shao kahn بسیار در راه رسیدن به هدفش عزم راسخ دارد و از فدا کردن هیچ چیز و هیچ کس در این راه ترسی ندارد، ولی بزرگترین ضعف او همین خودبینی و غرور بیش از حد و اعتماد به نفس بسیار بالای اوست که جالب است حتی در نبردهای سری هم بارها باعث شکستش شده است و زمانی که به جای تمام کردن کار حریفش، ایستاده و به او خندیده است، حریف از این فرصت استفاده کرده و به مبارزه بازگشته است و حتی شائوکان را نهایتا شکست داده. در مطلبی در مورد داستان زندگی و چگونگی به قدرت رسیدن وی آمده است: “همانند اوناگا، Shao kahn هم میخواست با تسخیر دیگر قلمروها حکومت و قدرت خود را گسترش دهد. او آرام آرام و در طی هزاران سال قدرت خود را با حمله و تسخیر قلمروهای کوچک افزایش داد. بالاخره، قدرت Shao kahn آن قدر افزایش پیدا کرد که بتواند قلمرویی هم اندازه دنیای خارج را تصاحب کند، قلمروی باشکوه و حاصلخیز ادنیا. برای تسخیر ادنیا، Shao kahn باید در تورنمنت مورتال کامبت برنده می شد. با وجود تلاش های فراوان جنگجویان ادنیا ، شائوکان در دهمین تورنمنت پی در پی هم برنده شد. آسمان آبی ادنیا به پورتال های در حال باز شدن تبدیل شد و Shao kahn و نیروهای مهاجمش وارد ادنیا شدند. حاکم ادنیا، شاه جراد (King Jerrod) به قتل رسید. شائوکان همسر او، سیندل (Sindel) را به عنوان ملکه خود و دختر او ، کیتانا (Kitana) ، را به عنوان دختر خود برگزید و او را به عنوان محافظ شخصی خود و یک آدمکش تربیت کرد. سیندل که نمی توانست ملکه شائوکان بودن را تحمل کند، دست به خودکشی زد، اما شائوکان روح او را در دنیای خارج نگه داشت و مانع رفتن او به دنیای پس از مرگ شد. او هرگز نمی گذاشت که ملکه مورد علاقه اش به این راحتی از دستش برود.” در نهایت باید بگویم شخصیت Shao kahn در دنیای بازی های ویدئویی همواره یک ابهت خاصی برای من داشته است و با وجود این که یک شیطان مطلق است ولی خیلی او را دوست دارم! این جادوی شخصیت پردازی است. Shao kahn در مطلب امروز بنده در مورد “محبوبترین شخصیتهای من در دنیای بازیها” جایگاه بیست و دوم را به خود اختصاص داده است.
۲۱ – Yennefer of Vengerberg
سری بازی: The Witcher
صاحب امتیاز شخصیت و سری: CD Project Red
نخستین حضور: The Witcher 2: Assassins of Kings در سال ۲۰۱۱
آخرین حضور: The Witcher 3: Wild Hunt در سال ۲۰۱۵
بالاترین امتیاز متا در بازی های حضور یافته: امتیاز ۹۴/۱۰۰ در بازی The Witcher 3: Wild Hunt
سری ویچر از نظر داستان و شخصیت پردازی به قدری قدرتمند و فوق العاده است که واقعا وقتی انسان فکر می کند می بیند که از هیچ کدامشان نمی توان صرفنظر کرد و هر شخصیت آن بی نظیر و فوق العاده است. همین که ۳ شخصیت از این سری در لیست محبوب ترین شخصیت های من و خیلی از دیگر بازیبازان قرار دارند، خودش گویای خیلی چیزهاست. در ابتدا با بانوی سیاه پوش سری آغاز می کنیم. شخصیت Yennefer of Vengerberg در دنیای بازی های ویدئویی به واسطه حضور در سری عناوین ویچر شناخته شده است و در چند نسخه به عنوان یکی از اصلی ترین همراهان و البته یکی از ۲ عشق پروتاگونیست اصلی این سری حضور داشته است. وی نخستین بار در عنوان The Witcher 2: Assassins of Kings به دنیای بازی ها معرفی شد و جدیدترین عنوانی هم که در آن شاهد حضور این شخصیت بوده ایم بازی The Witcher 3: Wild Hunt در نسل هشتم است که بازی بسیار موفق و با کیفیتی هم محسوب می شود و بازی سال ۲۰۱۵ شد. گرالت افسانهای بدون شک خوش سلیقه ترین شخصیت مرد دنیای بازی هاست و به لطف طراحان حرفهای، خوش سلیقه و زیبایی شناس CD Project Red همواره زیباترین بانوان را در کنار خود داشته است! در این سری که پر است از بانوان زیبارو، یکی از زیباترین و شاید حتی باید بگویم زیباترین و خوش چهره ترین آن ها بدون شک Yennefer of Vengerberg است که یکی از دو بانوی مورد علاقه گرگ سفید محبوب ماست که در واقع عشق سرکش تر و جنجالی تر گرالت است.
به دلیل شخصیت پردازی بسیار پیچیده و فوق العاده عمیق Yennefer، بازیبازان و طرفداران به خوبی با وی ارتباط برقرار کرده اند و وی را به عنوان یکی از شخصیت های به یادماندنی و قدرتمند سری Witcher می شناسند. Yennefer در کنار تریس یکی از دو معشوقه ابدی گرالت محسوب می شود و با این که با تریس نیز دوست است اما شخصیتی کاملا متفاوت از وی دارد و از همه لحاظ با تریس فرق می کند. Yennefer همواره زبان تلخ تری نسبت به تریس دارد و همیشه خود را در درجه اول اهمیت قرار می دهد حتی با حضور گرالت. وی زنی بسیار قدرتمند و مجرب در زمینه استفاده از جادوها است و کمتر کسی را یارای در افتادن با وی و جان سالم به در بردن است. Yennefer ظاهری خونسردتر نسبت به تریس دارد و گاهی حس می کنید که وی بسیار سرد و بی احساس است و همیشه در صحبت با گرالت کنایه های زیادی را استفاده می کند، اما در واقع و در درون خود، از صمیم قلب عاشق گرالت است و حاضر است تا همیشه به وی کمک کند. Yennefer به سبب شخصیت پردازی پیچیده و فوق العاده، رفتار بسیار خاص، دیالوگ های هوشمندانه و زیبایی فراطبیعی خود از محبوب ترین و برترین شخصیت های مونث دنیای بازی های رایانه ای به شمار می رود.
البته می توان گفت Yennefer به سبب رفتار خاص خود، نسبت به تریس طرفداران کمتری در این فرنچایز دارد و تریس به سبب مهربان تر بودن و بیشتر نقش داشتن در نسخه های قبلی سری The wicher، محبوب ترین شخصیت مونث این سری محسوب می شود، ولی بدون شک اختلاف فاحشی هم از این نظر با Yennefer of Vengerberg ندارد و Yennefer در واقع به نوعی عشق خاص و پیچیده تر گرالت به حساب می آید! مخصوصا بر روی اسب که خیلی پیچیده است! در نسخه سوم The wicher، شما می توانستید با Yennefer (یا تریس یا هیچکدام) رابطه عاشقانه گرالت را محکم تر کنید و سرنوشت ابدی گرالت را با Yennefer رقم بزنید و آن ها را برای همیشه در کنار هم قرار دهید. لازم به ذکر است که از بین ۳ بازی مختلفی که Yennefer of Vengerberg تا کنون در آن ها حضور یافته است (The Witcher 2: Assassins of Kings و The Witcher Battle Arena و The Witcher 3: Wild Hunt)، برترین عنوان نیز همین بازی The Witcher 3: Wild Hunt است که موفق به کسب امتیاز متای ۹۴/۱۰۰ گردید. امتیاز استفاده از این شخصیت و فرنچایز ویچر البته در دنیای بازی ها، در اختیار کمپانی سی دی پراجکت است زیرا در اصل امتیاز اصلی این نام در اختیار نویسنده و خالق کتاب های ویچر است. در نهایت باید بگویم شخصیت Yennefer of Vengerberg در دنیای بازی های ویدئویی و سری ویچر همواره یکی از محبوب ترین ها برای من بوده و هست و خواهد بود. Yennefer در مطلب امروز بنده در مورد “محبوبترین شخصیتهای من در دنیای بازیها” جایگاه بیست و یکم را به خود اختصاص داده است.
۲۰ – Elena Fisher
سری بازی: Uncharted
صاحب امتیاز شخصیت و سری: Sony
نخستین حضور: Uncharted در سال ۲۰۰۷
آخرین حضور: Uncharted 4: A Thief’s End در سال ۲۰۱۶
بالاترین امتیاز متا در بازی های حضور یافته: امتیاز ۹۶/۱۰۰ در بازی Uncharted 2: Among Thieves
زمانی که در انتهای نسخه چهارم بازی عکسی را از نسخه اول بازی بر روی قایق که در آن نیتن و النا و سالی حضور داشتند مشاهده کردم بی اختیار اشک در چشم هایم جمع شد و چند سال خاطره شیرین لحظه لحظه از جلوی چشمانم گذشت. آن عکس یک پیام دیگر نیز داشت. می دانید چه بود؟ النا از همان اولین صحنه و اولین لحظه شروع این فرنچایز کنار نیتن بوده است و اکنون در پایان چهارمین نسخه نیز در کنار او ایستاده است و به وی عشق می ورزد، این بار با دخترشان، حاصل و ثمره زندگیشان. حتی قبل از ازدواج با نیتن و در نسخه های قبلی سری Uncharted نیز کاملا میشد حس کرد که بین النا و نیتن رابطه ای عمیق و شباهتی عجیب برقرار است. تنها شخصی که اگر می شنیدیم با نیتن ازدواج کرده است جا نمیخوردیم و موضوع برایمان قابل هضم بود بی شک همین النا فیشر دوستداشتنی است و در نسخه چهارم Uncharted چنین نیز شد و دیدیم که این دو با هم یک زندگی خوب و خوش را دارند و حتی هنوز هم عاشق ماجراجویی با یکدیگر هستند.
ابتدا مثل همیشه به معرفی کلی این شخصیت می پردازیم. شخصیت Elena Fisher در دنیای بازی های ویدئویی به واسطه حضور در سری عناوین Uncharted شناخته شده است و در نسخه های مختلف سری به عنوان همراه و همسر پروتاگونیست اصلی این سری یعنی نیتن دریک، با او همراه بوده ایم. وی نخستین بار در عنوان Uncharted به دنیای بازی ها معرفی شد و جدیدترین عنوانی هم که در آن شاهد حضور این شخصیت بوده ایم بازی Uncharted ۴ در نسل هشتم است که بازی بسیار موفق و با کیفیتی هم محسوب می شود. لازم به ذکر است که از بین ۴ بازی مختلفی که Elena Fisher تا کنون در آن ها حضور یافته است (شامل Uncharted: Drake’s Fortune, Uncharted 2: Among Thieves, Uncharted 3: Drake’s Deception و Uncharted 4: A Thief’s End)، برترین عنوان از نظر متا، بازی Uncharted 2: Among Thieves است که موفق به کسب امتیاز متای ۹۶/۱۰۰ و جایزه بازی سال گردید. امتیاز استفاده از این شخصیت و فرنچایز Uncharted در اختیار کمپانی سونی است که در واقع خالق این سری (استودیوی ناتی داگ سونی) و این شخصیت نیز محسوب می شود.
خیلی سخت است که برای شخصیتی مثل نیتن دریک که به قول معروف کله اش بوی قرمه سبزی می دهد و دردسر همیشه به همراهش است، یک همدم و همراه و همسر پیدا شود. خانمی که بتواند چنین شخصیتی را همراه و یار باشد و همواره در تمام مصیبت ها و خطرهای مرگ و سوء قصدهای پی در پی که به جان او میشود بتواند آرامش خود را حفظ کند و بر شرایط مسلط شود. از آن مهم تر این که شخصی که می خواهد همراه نیتن باشد بایستی به اندازه خود وی ماجراجو، مسلط به تیر اندازی، پرش از ارتفاعات و خلاصه این که بازیگر مرگ باشد تا بتواند همیشه کنار کسی مثل نیتن دریک افسانه ای دوام بیاورد و از زندگی بیزار نشود! اگر در دنیا یک نفر و تنها یک نفر برای همراهی و همدم بودن نیتن دریک آفریده شده باشد، وی فقط و فقط Elena Fisher است. او می داند چطور نیتن را آرام کند، او می داند که چه وقتی باید پا به پای او باشد و حتی مانند نسخه چهارم می داند که چه زمانی باید گندکاری های نیتن را ببخشد و باز هم با او همراه شود. در نهایت باید گویم شخصیت Elena Fisher در دنیای بازی های ویدئویی همواره جایگاه ویژه ای برای یکی از محبوب ترین شخصیت های تاریخ یعنی نیتن دریک داشته است و همچنین برای ما بازیبازها که عاشق نیتن دریک هستیم نیز Elena شخصیتی دوست داشتنی و محبوب است. Elena Fisher در مطلب امروز بنده در مورد “محبوبترین شخصیتهای من در دنیای بازیها” جایگاه بیستم را به خود اختصاص داده است.
۱۹ – Knight Artorias
سری بازی: Dark Souls
صاحب امتیاز شخصیت و سری: Bandai Namco
نخستین حضور: Dark Souls Prepare to Die Edition در سال ۲۰۱۲
آخرین حضور: Dark Souls Remastered در سال ۲۰۱۸
بالاترین امتیاز متا در بازی های حضور یافته: امتیاز ۹۰/۱۰۰ در بازی Dark Souls
در جنگل مخوف دارک سولز به یک پل رسیدیم. وقتی جلوتر روی پل رفتیم دیدیم که نوری از یک درب بزرگ ساطع می شود. آن را باز کرده و وارد یک منطقه بزرگ شدیم که در وسط آن یک سنگ قبر خیلی بزرگ قرار داشت و راستش خیلی تابلو بود که این جا منطقه باس است! آن زمان هنوز داستان Artorias و گرگش و سرنوشتش را نمی دانستیم و هنوز دی ال سی بازی عرضه نشده بود که مستقیما با خود او دیدار کنیم. در واقع اول در بازی اصلی گرگ وی را دیدیم و سپس در دی ال سی بازی اول، خود Artorias را ملاقات کرده و به نبرد او رفتیم. بعدا فهمیدیم که این منطقه آرامگاه ابدی Artorias the Abysswalker است که خودش را فدا کرده است تا از گسترش Abyss به Oolacile جلوگیری کرده و Princess Dusk را نجات داده است. باس این منطقه یک گرگ عظیم بود که انصافا هم عجب گرگ خوشگلی بود. بعدا فهمیدیم که این گرگ زیبا، گرگ شوالیه Artorias بوده است که هنوز هم از مزار و شمشیر صاحبش محافظت می کند.
ابتدا مثل سایر شخصیت های این لیست به معرفی کلی Artorias بپردازیم. شخصیت Knight Artorias در دنیای بازی های ویدئویی به واسطه حضور در بازی Dark Souls شناخته شده است و همان طور که قبل تر اشاره کردم به طور عجیبی توانست من را به خود علاقمند کند. وی اولین و آخرین بار در بازی Dark Souls و در واقع در بسته الحاقی آن و نسخه های Dark Souls Prepare to Die Edition و Dark Souls Remastered حضور داشته است که هم بازی اصلی و هم بسته الحاقی و دیگر ادیشن های آن فوق العاده موفق و با کیفیت هستند و امتیاز متای ۹۰/۱۰۰ را در اختیار دارند. لازم به ذکر است که همان طور که قطعا می دانید امتیاز استفاده از این شخصیت و سری Dark Souls در اختیار کمپانی باندای نامکو است. حتی برای خودم هم عجیب است که چطور و چرا این قدر به Knight Artorias علاقه دارم و تصویرش مدت ها روی صفحه موبایل و دسکتاپ من بوده است. راستش دقیقا نمی دانم چطور شد که او این قدر برای من محبوب و جذاب شد. از همان ابتدا که در دی ال سی سولز ۱ با او مبارزه کردم حس می کردم انگار یکی دارد او را این طرف و آن طرف می کشد و انگار خودش خیلی راضی نیست. سریعا رفتم و داستان او را خواندم و فهمیدم که چه شوالیه فداکار و قدرتمندی بوده که برای نجات مردم و سرزمینش در سیاهی مطلق Abyss غرق شده است. حتی در بازی بیشترین لباسی که دوست داشتم به تن داشته باشم زره و کلاه خود Knight Artorias بود. بعد هم فهمیدم که آن گرگ زیبا و عظیمی که با او در بازی نخست نبرد کردم در واقع گرگ و همراه وفادار Knight Artorias بوده است که با شمشیر اربابش با ما نبرد کرد.
Artorias the Abysswalker برای من یکی از بهترین و جذاب ترین شخصیت های دنیای بازی هاست که یکی از غمگین ترین سرگذشت ها و یکی از بهترین طراحی های طاهری در تاریخ بازی ها را دارد و با این که حرفی از وی نمی شنویم و فقط به عنوان یک باس در بسته الحاقی دارک سولز با وی نبرد کردیم و گهگداری در موردش حرفی خوانده یا شنیده ایم، ولی یک شخصیت کامل است و به وضوح غم و سرنوشت نفرین شده اش را حتی در حرکاتش نیز می بینیم. همان طور که اشاره کردم وقتی او جمله می کند انگار چیزی دارد او را به زور می کشد که حمله می کند و انگار یک جسد است که یکی داخلش رفته و کنترلش را گرفته است و این abyss است که تمام وجود او را گرفته است و وی با این کار خود را قربانی و نفرین ابدی کرد تا سرزمینش را نجات دهد. خیلی خیلی امیدوارم که باز هم شاهد داستانی از این شخصیت جذاب و قدرتمند در سری سولز باشیم و شاید حتی روزی کنترلش را به دست بگیریم و مسیرش تا Abyss را با او همراهی کنیم. در نهایت باید بگویم شخصیت Knight Artorias در دنیای بازی های ویدئویی همواره جایگاه فوق العاده خاص و یونیکی بر ای من داشته است که زیاد نمی توانم با کلمات توضیحش دهم. Knight Artorias در مطلب امروز بنده در مورد “محبوبترین شخصیتهای من در دنیای بازیها” جایگاه نوزدهم را به خود اختصاص داده است.
۱۸ – Joel
سری بازی: The Last of Us
صاحب امتیاز شخصیت و سری: Sony
نخستین حضور: The Last of Us در سال ۲۰۱۳
آخرین حضور: The Last of Us ۲ در سال ۲۰۲۰ (به زودی منتشر خواهد شد)
بالاترین امتیاز متا در بازی های حضور یافته: امتیاز ۹۵/۱۰۰ در بازی The Last of Us
Joel را خیلی دوست دارم. او برایم مصداق بارز یک مرد در دنیای بازی هاست. یک مرد با یک دنیا مردانگی و انسانیت و حس پدر بودن. او بسیار رنج کشیده و شکسته است، اما هر چقدر هم که شکسته باشد باز هم مرد است و هرگز نگذاشته است که مردانگی و انسانیتش هم زیر بار غم هایش بشکند. شخصیت Joel در دنیای بازی های ویدئویی به واسطه حضور در سری The Last of Us شناخته شده است که قرار است به زودی با او در نسخه دوم شاهکار لست آو اس نیز همراه شویم. وی نخستین بار در عنوان The Last of Us به دنیای بازی ها معرفی شد و جدیدترین عنوانی هم که در آن شاهد حضور این شخصیت خواهیم بود نسخه دوم The Last of Us در نسل هشتم است که قطعا بازی بسیار موفق و با کیفیتی هم خواهد بود که البته این بار برخلاف بازی اول که کنترل Joel را در دست داشتیم، کنترل الی را در دست خواهیم داشت. لازم به ذکر است که The Last of Us موفق به کسب امتیاز متای ۹۵/۱۰۰ گردید و جزو برترین عناوین تاریخ محسوب می شود. امتیاز استفاده از این شخصیت و فرنچایز The Last of Us در اختیار کمپانی سونی است که در واقع خالق این سری (استودیوی ناتی داگ سونی) و این شخصیت نیز محسوب می شود.
Joel که یک بار دخترش را از دست داده است وقتی با الی آشنا می شود کم کم او را مثل دخترش می بیند و دیگر نمی خواهد که او را هم از دست بدهد، حتی اگر نگهداری از الی به دلیل شرایط خاصش خیلی سخت باشد و حتی اگر مجبور شود جلوی یک دنیا بایستد. الی هیچ گاه مانند همسن و سال های خود در دوران گذشته طعم زندگی و شادی را نچشیده است و تازه همواره با یک مورد دیگر نیز درگیر بوده است که باعث شده تا روزگار وی تیره و تارتر نیز بشود و هیچ گاه نتواند تصمیمی برای خود بگیرد. زیرا که وی تنها شخصی است که نسبت به بیماری قارچی مقاوم است و می توان از وی برای تهیه واکسن یا دارو استفاده کرد، به همین خاطر نیز همیشه عده ای به دنبال گرفتن او هستند و عده ای نیز به مقاصد خاص، قصد حفاظت از او را دارند که این باعث شده است تا زندگی وی تبدیل به یک تعقیب و گریز همیشگی شود و هیچ گاه در امنیت کامل نباشد. اما Joel این امنیت را برای او تضمین می کند. هیچ وقت و هیچ زمان صحنه ای را که در رستوران Joel مثل یک پدر الی را در آغوش گرفت و آرام کرد، فراموش نمی کنم، چرا که برای چندمین بار در این بازی چشم های من نیز همراه آن ها خیس شده بود.
شخصیت پردازی Joel به قدری عمیق و قدرتمند است و طوری در روایت بی نظیر داستان بازی جا افتاده است که بنده تاکنون کمتر شخصیتی را در این سطح از شخصیت پردازی دیده ام و مطمئن هستم که برای بسیاری از شما و بازیبازان مختلف در سراسر دنیا نیز همین گونه است. واقعا باید به ناتی داگ بابت خلق چنین عنوانی و چنین شخصیتی تبریک گفت. در مورد هر کدام از شخصیت ها و اتفاقات و داستان و تک تک المان های این بازی میتوان یک کتاب نوشت و تا ابد در مورد آن حرف زد. در نهایت باید بگویم شخصیت Joel در دنیای بازی های ویدئویی با همان یک حضور فوق العاده در لست آو اس من و بسیاری از بازیبازان را شدیدا به خود علاقمند کرد و مشتاق دیدن وی در بازی دوم هستیم که البته گویا خیلی غمناک خواهد بود. Joel در مطلب امروز بنده در مورد “محبوبترین شخصیتهای من در دنیای بازیها” جایگاه هجدهم را به خود اختصاص داده است.
۱۷ – Leon S Kennedy
سری بازی: Resident Evil
صاحب امتیاز شخصیت و سری: Capcom
نخستین حضور: Resident Evil 2 در سال ۱۹۹۸
آخرین حضور: Resident Evil ۲ Remake در سال ۲۰۱۹
بالاترین امتیاز متا در بازی های حضور یافته: امتیاز ۹۶/۱۰۰ در بازی Resident Evil 4
تقریبا تمامی افراد حاضر در صنعت و هنر بازی های رایانه ای قبول دارند که شخصیت Leon S Kennedy یکی از خوش تیپ ترین و برترین شخصیت های مرد از لحاظ ظاهری و اصطلاحا یکی از Handsome ترین شخصیت های مذکر در دنیای بازی به شمار می رود. Leon از همان ابتدا برای من هم خوش تیپ ترین و با استایل ترین شخصیت سری رزیدنت اویل بوده و درست است که مثل کریس ردفیلد خیلی عضلانی و بدنساز نیست ولی از لحاظ فیت بودن و خوش تیپ بودن قطعا برترین شخصیت مرد سری رزیدنت اویل است که هر وقت بخواهم از بهترین شخصیت های مرد چه از نظر شخصیتی و چه از نظر تیپ و قیافه صحبت کنم حتما نام Leon S Kennedy محبوب و دوست داشتنی را نیز می آورم. شخصیت Leon S Kennedy در دنیای بازی های ویدئویی به واسطه حضور در سری عناوین Resident Evil شناخته شده است و طی سال ها به عنوان یکی از پروتاگونیست های اصلی این سری در نسخه های مختلف با او همراه بوده ایم.
وی نخستین بار در عنوان Resident Evil 2 به دنیای بازی ها معرفی شد و اتفاقا جدیدترین عنوانی هم که در آن شاهد حضور این شخصیت بوده ایم ریمیک همین بازی یعنی Resident Evil 2 Remake در نسل هشتم است که بازی بسیار موفق و با کیفیتی هم محسوب می شود و کاندید بازی سال ۲۰۱۹ شد. لازم به ذکر است که از بین کلی عناوین مختلف که Leon S Kennedy تا کنون در آن ها حضور یافته است، برترین عنوان، بازی Resident Evil 4 است که موفق به کسب امتیاز متای ۹۶/۱۰۰ گردید و یکی از چند بازی برتر تاریخ محسوب می شود. امتیاز استفاده از این شخصیت و فرنچایز Resident Evil در اختیار کمپانی کپکام است که در واقع خالق این سری و این شخصیت نیز محسوب می شود. در وقایع بازی رزیدنت اویل ۲ که لیان یکی از شخصیت های قابل بازی آن بود و در واقع اولین حضور او در این سری محسوب می شد، لیان هنوز یک پلیس تازه کار و جوان بود که در همان اولین روزهای خدمت پایش به شهر مرده و ویران شده راکون سیتی باز می شود.
در طول بازی او با یک شهروند نجات یافته از زامبی ها، به نام کلیر ردفیلد تشکیل یک تیم می دهند و شری برکین جوان را نجات می دهند و البته توسط یک زن مرموز و زیبا به نام ایدا وانگ نیز به آن ها کمک هایی می شود. در طول سری رزیدنت اویل همواره بین کلیر و لیان و ایدا شاهد یک مثلث عشقی بوده ایم و به نوعی می توان گفت کلیر از همان ابتدا عاشق لیان می شود و لیان نیز از همان اوایل عاشق ایدای مرموز است و البته کاملا واضح است که ایدا نیز به لیان علاقه دارد ولی با روش خاص خودش. شش سال بعد از وقایع نسخه دوم، در بازی Resident Evil 4 لیان به عنوان یک مامور سرویبس مخفی ایالات متحده مامور نجات دادن دختر رئیس جمهور آمریکا از چنگال یک فرقه خطرناک می شود و بعد از آن نیز در رزیدنت اویل ۶ می بینیم که لیان همچنان به کار برای دولت آمریکا ادامه می دهد و با ایدا و شری برکین که حالا بزرگ شده است همراه می شود. لیان تا کنون در خیلی بازی های دیگر هم به عنوان شخصیت قابل بازی حضور داشته و در سری انیمیشن های Resident Evil: Degeneration در سال ۲۰۰۸ و Resident Evil: Damnation در سال ۲۰۱۲ و Resident Evil: Vendetta در سال ۲۰۱۷ نقش اصلی را بر عهده داشته است. شخصیت Leon S Kennedy در دنیای بازی های ویدئویی مثل خود سری رزیدنت اویل، همواره جایگاه ویژه ای بر ای من داشته است و به شخصه یک وابستگی و علاقه خاصی را همواره نسبت به وی داشته و دارم. Leon S Kennedy در مطلب امروز بنده در مورد “محبوبترین شخصیتهای من در دنیای بازیها” جایگاه هفدهم را به خود اختصاص داده است.
۱۶ – Scorpion
سری بازی: Mortal Kombat
صاحب امتیاز شخصیت و سری: Warner Bros
نخستین حضور: Mortal Kombat در سال ۱۹۹۲
آخرین حضور: Mortal Kombat 11 در سال ۲۰۱۹
بالاترین امتیاز متا در بازی های حضور یافته: امتیاز ۸۷/۱۰۰ در بازی Mortal Kombat سال ۲۰۱۱
Scorpion برای من پادشاه شخصیت های Mortal Kombat است و البته این تتها نظر من هم نیست و وقتی لیست ها و ویدئوهای مختلف را در دنیا نگاه می کنید، می بینید که در اکثریت آن ها نیز نینجای آتشین سری یعنی Scorpion به عنوان برترین و محبوب ترین حضور دارد. Scorpion نه تنها محبوب ترین شخصیت بین تمامی شخصیت های مثبت و منفی این سری بین طرفداران و علاقمندان است، بلکه سازنده و خالق فرنچایز Mortal Kombat یعنی آقای Ed Boon نیز از بین این تعداد شخصیت بسیار زیاد در تاریخ این سری، Scorpion را به عنوان محبوب ترین شخصیت خود می داند و حتی خود در نقش وی صداگذاری کرده است. بله! هر چه که در این سری تاکنون “Get Over Here!” و “Come Here” شنیده اید کار خود جناب Boon است. اتفاقا همین دیالوگ ها جزو معروف ترین ها و شناخته شده ترین ها در تاریخ بازی های این سبک به حساب می آیند. Ed Boon صراحتا بیان کرده است که کاراکتر مورد علاقه اش، Scorpion هست و بدون حضور این شخصیت Mortal Kombat مفهومی ندارد. Scorpion به نوعی نماد این فرنچایز است و همواره به عنوان معرف این سری محبوب بر روی پوسترها و… قرار داشته است و دارد. مورتال کامبت فرنچایزی است که کم شخصیت منفی ندارد اما بی شک محبوب ترینشان همین نینجای زرد پوش است. برویم سراغ معرفی کلی این شخصیت. شخصیت Scorpion نخستین با در عنوان Mortal Kombat II به دنیای بازی ها معرفی شد و جدیدترین عنوانی هم که در آن شاهد حضور این شخصیت بوده ایم بازی Mortal Kombat 11 در نسل هشتم است که بازی بسیار موفق و با کیفیتی هم محسوب می شود. لازم به ذکر است که از بین ۲۱ حضور (با احتساب سری کمیک و بازی موبایل و دی ال سی) شخصیت Scorpion در عناوین مختلف، برترین عنوان، بازی Mortal Kombat سال ۲۰۱۱ است که موفق به کسب امتیاز متای ۸۷/۱۰۰ گردید. امتیاز استفاده از این شخصیت و فرنچایز Mortal Kombat بعد از یکی دو بار دست به دست شدن در طول سال ها، اکنون در اختیار کمپانی برادران وارنر است.
بد نیست تا اطلاعاتی بیشتر را از پیشینه و زندگی Scorpion برای شما عزیزان بیان کنیم تا هر چه بیشتر با شخصیت وی آشنا شویم. در بیوگرافی فارسی این شخصیت می خوانیم Scorpion یا عقرب یکی از نینجاهای احیا شده در سری Mortal Kombat است که نام واقعی وی هانزو هاساشی (Hanzo Hasashi) می باشد و عضو فرقه نینجاهای شیرای ریو (Shirai Ryu) در ژاپن بوده است. در اطلاعات مربوط به زندگی گذشته وی آمده است “Scorpion در قبیله نینجاهای شیرای ریو در ژاپن به دنیا اومد. پدر هانزو هاساشی (Hanzo Hasashi) که خود سابقا عضو گروه شیرای ریو (Shirai Ryu) بود زمانی که فهمید پسرش می خواهد به گروه بپیوندد، هانزو را به عنوان پسر خود انکار کرد چرا که نمی خواست پسرش به عنوان یک قاتل در گروه عضو شود و آرزوی این را داشت که وی برخلاف پدرش، یک زندگی آرام را داشته باشد. با این حال اما هانزو به گروه نینجاها پیوست. هانزو در بین افراد قبیله یکی از بهترین شینوبی ها (Shinobi) بود و به دلیل مهارت های باور نکردنیش در نینجوتسو ، لقب عقرب را به دست آورد. او همیشه سعی می کرد تا برای افتخار آفرینی برای رئیس قبیله و گروه تلاش کند، با این حال وقتی هانزو از سوی جادوگر بدذات یعنی کوان چی ماموریت پیدا کرد تا نقشه مقدس عناصر و الواح را از معبد شائولین بدزدد، توسط یکی از جنگجویان لین کوای (Lin Kuei) به نام ساب زیرو ( Sub-Zero) به طور وحشیانه کشته شد و خانواده و قبیله او نیز توسط کوان چی به طور فجیعی تار و مار شدند. روح Scorpion به قلمرو زیرین فرستاده و در آن جا طلسم شد. وی دوباره در زندان ارواح (Prison of Souls) با Sub-Zero بزرگ مبارزه کرد اما باز هم شکست خورد. دو سال بعد کوان چی اسکورپیون را احیا کرد و به قلمروی زمین بازگرداند و این بار وی توانست تا انتقام خود و خانواده اش را از Sub-Zero بگیرد و او را در آتش خشم و انتقام خود سوزاند. بلافاصله بعد از این کار او آتش گرفت و خاکستر شد و به قلمرو زیرین برگشت. بعد از مدتی که او در قلمرو زیرین بود، طی وقایع بازی Mortal Kombat 2، اسکورپیون مطلع شد که در دنیای خارج (Outworld) مسابقه جدیدی برگزار شده و ساب زیرو در آن شرکت کرده است. با این خبر او شوکه و خشمگین شد چرا که قاتل او به نحوی به زندگی برگشته بود. اسکورپیون تصمیم گرفت تا ساب زیرو را به طور کامل نابود کند؛ بنابراین در مسابقات شائوکان حضور یافت. اما در یکی از مسابقات ساب زیرو ، وقتی اسکورپیون مشاهده کرد که ساب زیرو پس از شکست دادن رقیب خود، به او رحم کرد، فهمید که او برادر کوچک قاتل خود هست.
پس از این واقعه اسکورپیون برای فرو نشاندن خشم خود تصمیم گرفت تا به جای انتقام، از این برادر کوچکتر محافظت کند. اما ساب زیرو دلیل این را نمی دانست. طی وقایع عناوین Ultimate Mortal Kombat 3/ Trilogy، وقتی حمله شائوکان به زمین با شکست روبرو شد، اسکورپیون به طور سهوی آزاد گردید و بار دیگه به زمین آمد. او نه با کسی دوست و هم پیمان بود و نه با کسی دشمنی داشت. با این حال شائوکان که توانایی های زیاد او را به عنوان یک نینجا دیده بود، از اسکورپیون خواست تا با وی هم پیمان شود. اسکورپیون این پیمان را پذیرفت اما طولی نکشید که از پیمان خود سرباز زد، چرا که فهمیده بود ساب زیرو نیز به عنوان یکی از جنگجویان برگزیده زمینی، مورد هدف شائوکان قرار گرفته است؛ بنابراین در مبارزه نهایی با امپراطور اهریمن، طرف جنگجویان زمینی را گرفت. با شکست شائوکان و زیر دستانش؛ وضعیت زمین به حالت عادی برگشت و اسکورپیون بار دیگر به قلمرو زیرین بازگشت. سپس نوبت به بازی Mortal Kombat 4/Gold رسید که طی اتفاقات این نسخه، مدتی بعد از بازگشت اسکورپیون به قلمرو زیرین، او شنید که همسر و فرزند او به قتل رسیدند. او با کوان چی جادوگر روبرو شد. کوان چی به او گفت که عامل این قتل کسی نیست جز ساب زیرو. با شنیدن این خبر خشم سراسر وجود اسکورپیون را فرا گرفت و بر این شد که ساب زیرو را همانند برادرش نابود کند. اما بعدا کوان چی این موضوع را فاش کرد که او اسکورپیون را فریب داده تا ساب زیرو را به جای خودش قاتل معرفی کند تا اسکورپیون دست از حفاظت او بردارد. بعد از آن کوان چی قصد داشت تا اسکورپیون را به قلمرو زیرین برگردانذ اما اسکورپیون با یک حرکت سریع به سمت او دوید و هر دوی آنها با هم به آنجا بازگشتند.” بد نیست یک نکته جالب هم در مورد Scorpion برایتان بگویم. در بخش Versus Mode بازی Shaolin Monks، وقتی اسکورپیون شکست می خورد، توسط اسکلت ها به درون مواد مذاب کشیده می شود و وقتی که در آخرین لحظات دستش دارد به زیر می رود، یک علامت اوکی یا thumbs up با شستش به بازیباز می دهد که ارجاعی مستقیم است به فیلم Terminator 2: Judgment Day که در آن وقتی T-800 دارد در فلزات مذاب فرو می رود، به جان کانر با شستش یک thumbs up می دهد. در نهایت باید بگویم شخصیت Scorpion در دنیای بازی های ویدئویی همواره یک ابهت خاصی برای من داشته است و با وجود این که بیشتر منفی است تا مثبت، ولی بدجوری من را علاقمند به خود کرده است و محبوب تین شخصیت من در کل این سری به حساب می آید! این جادوی شخصیت پردازی است. Scorpion در مطلب امروز بنده در مورد “محبوبترین شخصیتهای من در دنیای بازیها” جایگاه شانزدهم را به خود اختصاص داده است.
۱۵ – Vergil
سری بازی: Devil May Cry
صاحب امتیاز شخصیت و سری: Capcom
نخستین حضور: Devil May Cry در سال ۲۰۰۱
آخرین حضور: Devil May Cry ۵ در سال ۲۰۱۹
بالاترین امتیاز متا در بازی های حضور یافته: امتیاز ۹۴/۱۰۰ در بازی Devil May Cry
مگه میشه که دو برادر نیمه شیطان و نیمه فرشته ی سری Devil May Cry در لیست محبوب ترین شخصیت های من نباشن؟ یکی این قسمت و یکی هم در قسمت بعد! ابتدا با برادر شیطانی تر آغاز می کنیم که در واقع خصلت های شیطانی اش همیشه به نیمه ی فرشته اش چربیده است و بدجوری هم چربیده است! در دنیای بازی های ویدئویی برخی آنتاگونیست ها هستند که از تعداد زیادی از پروتاگونیست های عناوین مختلف، بسیار محبوب تر هستند و تاثیر زیادی را بر روی بازیبازان و این هنر و صنعت برجای گذاشته اند. Vergil بدون شک یکی از همین شخصیت هاست که به عنوان ضدقهرمان اصلی سری عناوین بی نظیر Devil May Cry و برادر و دشمن اصلی پروتاگونیست اصلی این سری یعنی Dante همیشه با او در نبرد بوده ایم اما خیلی هم دوستش داریم! ابتدا برویم سراغ معرفی کلی این شخصیت. Vergil در دنیای بازی های ویدئویی به واسطه حضور در سری عناوین Devil May Cry شناخته شده است و طی سال ها به عنوان آنتاگونیست اصلی این سری در نسخه های مختلف، هم روبروی او قرار گرفته ایم و هم بارها کنترلش را به دست گرفته و با او همراه بوده ایم. وی نخستین با در عنوان Devil May Cry به دنیای بازی ها معرفی شد و جدیدترین عنوانی هم که در آن شاهد حضور این شخصیت بوده ایم بازی Devil May Cry ۵ در نسل هشتم است که بازی بسیار موفق و با کیفیتی هم محسوب می شود. لازم به ذکر است که از بین ۱۲ بازی مختلفی که Vergil تا کنون در آن ها حضور یافته است، برترین عنوان، بازی Devil May Cry است که موفق به کسب امتیاز متای ۹۴/۱۰۰ گردید. امتیاز استفاده از این شخصیت و فرنچایز Devil May Cry در اختیار کمپانی کپکام است که در واقع خالق این سری و این شخصیت نیز محسوب می شود.
Vergil از Dante بزرگتر است و از لحاظ شخصیتی نیز کاملا نقطه مقابل Dante است و برخلاف برادر بذله گو و شوخ طبع خود، دارای شخصیتی جدی، خشک، بسیار کم حرف، سرد و ساکت است، این دو فرزندان اسپاردا هستند و در حقیقت دارای پدر شیطان و مادر فرشته هستند و از این رو دو رگه محسوب می شوند و بسیار در دنیای این فرنچایز، با ارزش و قدرتمند هستند. از لحاظ خصوصیات مبارزه ای نیز Vergil اگر قدرتمندتر از برادرش نباشد، کمتر نیز نیست و تبحر بسیار زیاد در فنون رزمی و شمشیر زنی بسیار سریع دارد و واکنش های وی فوق العاده سریع و ناگهانی تر از Dante هستند. از همه لحاظ چه رفتاری و شخصیت، و چه ظاهری دو برادر کاملا متضاد هم هستند. Vergilبرخلاف پالتوی رمز رنگ برادرش، پالتوی ابی زیبایی می پوشد، بر خلاف برادرش همیشه موهای خود را به عقب می زند (در عناوین اصلی این سری و نه در نسخه بازسازی شده). سلاح اصلی، قدرتمند و محبوب Vergil شمشیر یاماتو است. پس از این که در نسخه بازسازی شده DMC Devil May Cry شاهد این بودیم که چگونه دشمنی بین این دو آغاز می شود و از برادری به کینه و جنگ می رسد، در پایان بازی Devil May Cry 3 وی از Dante شکست می خورد و نقشه هایش نقش بر آب می شوند. مبارزه حماسی بین دو برادر در پایان نسخه سوم این فرنچایز و همچنین در پایان نسخه DMC Devil May Cry یکی از به یادماندنی ترین باس فایت هایی هستند که تاکنون تجربه کرده ایم. در نسخه DMC Devil May Cry، وقابع بعد از پایان بازی و شکست خوردن وی از برادرش در قالب یک بسته الحاقی به نام Vergil’s Downfall منتشر گردید که می توانستیم در نقش وی چند مرحله جدید را بازی کنیم که این مورد بسیار مورد استقبال طرفداران قرار گرفت و لذت بازی کردن در نقش Vergil هیچ چیزی کمتر از بازی در قالب Dante نداشت و فنون و استایل مبارزات منحصر به فرد Vergil مانند یک روح جدید در کالبد این سری محبوب و دوست داشتنی بود.
با وجود این که Vergil نقش منفی و دشمن همیشگی شخصیت محبوب ما یعنی Dante محسوب می شود اما این موضوع هیچ گاه باعث نشده است تا ذره ای از محبوبیت او کم شود و در واقع وی نیز درست به مانند برادرش جذابیت و محبوبیت بین طرافداران بازی های رایانه ای و این فرنچایز دارد و نام او همواره جزو محبوب ترین شخصیت های تاریخ بازی های رایانه ای و نه فقط شخصیت های منفی محبوب، قرار خواهد گرفت و منتظر دیدارهای دوباره با او چه در قالب دشمن و چه شخصیت قابل بازی خواهیم بود. در اطلاعات مربوط به شخصیت Vergil شاهد خصوصیات منفی زیادی از لحاظ قدرت طلبی در وی هستیم. ” Vergil شخصیتی دل سنگ، قدرت طلب و بی رحم است که برای بدست آوردن قدرت و باز کردن دروازه جهنم دست به هر کاری میزند و حتی حاضر به کشتن برادر دوقلوی خود یعنی Dante نیز هست و از هیچ کاری در این راه دریغ نمی کند. وی خصلت های شیطانی بسیار بیشتری نسبت به برادرش دارد و همیشه در حال تحقیق و بررسی است که چطور دروازه جهنم را می شود باز کرد و همواره می خواهد درباره گذشته پدر خویش اطلاعات بیشتری بدست بیاورد.” همانطور که قطعا می دانید و خیلی هم واضح است خوش تیپی در خانواده اسپاردا انگار یک صفت ژنتیکی است! زیرا برادر Vergil یعنی دانته که از همه لحاظ و حتی از نظر ظاهری نیز با او زمین تا آسمان متفاوت است هم در تیپ شلخته خودش جزو جذاب ترین شخصیت های تاریخ است و تازه از Vergil هم خوش تیپ تر است! در نهایت باید بگویم شخصیت Vergil در دنیای بازی های ویدئویی همواره جایگاه ویژه ای بر ای من داشته است و با این که همیشه روبروی دانته قرار می گیرد ولی باز هم نمی شود که عاشقش نباشیم. Vergil در مطلب امروز بنده در مورد “محبوبترین شخصیتهای من در دنیای بازیها” جایگاه پانزدهم را به خود اختصاص داده است.
۱۴ – Axel Stone
سری بازی: Streets of Rage
صاحب امتیاز شخصیت و سری: قبلا Sega و اکنون DotEmu
نخستین حضور: Streets of Rage در سال ۱۹۹۱
آخرین حضور: Streets of Rage ۴ در سال ۲۰۲۰
بالاترین امتیاز متا در بازی های حضور یافته: امتیاز ۸۹/۱۰۰ در بازی Streets of Rage 2 (البته فقط بازی دوم و چهارم متا دارند)
تمام افراد حاضر در صنعت و هنر بازی های رایانه ای و مخصوصا بازیبازهای قدیمی تر که طعم ناب شورش در شهر را چشیده اند با ما هم عقیده اند که شخصیت Axel Stone یکی از باحال ترین و خوش تیپ ترین شخصیت های مذکر در دنیای بازی به شمار می رود و برای ما قدیمی ها و لااقل بنده یکی از قهرمانان دوران کودکی محسوب می شود. از همان نسخه اول تا امروز که در حال تجربه بازی چهارم هستم، به شخصه همواره در تمام نسخه ها شخصیت اکسل را انتخاب کرده و می کنم. شخصیت Axel Stone در دنیای بازی های ویدئویی به واسطه حضور در سری عناوین Streets of Rage شناخته شده است و طی سال ها به عنوان یکی از پروتاگونیست های اصلی این سری و یدون شک محبوب تریتنشان، در نسخه های مختلف با او همراه بوده ایم.
وی نخستین با در عنوان Streets of Rage به دنیای بازی ها معرفی شد و جدیدترین عنوانی هم که در آن شاهد حضور این شخصیت بوده ایم بازی Streets of Rage ۴ در نسل هشتم است که بازی بسیار موفق و با کیفیتی هم محسوب می شود و اتفاقا مدتی قبل منتشر شد. لازم به ذکر است که از بین ۵ بازی مختلفی که Axel Stone تا کنون در آن ها حضور یافته است، تنها نسخه دوم و چهارم امتیاز متا دارند که این بازی ها به ترتیب موفق به کسب امتیاز متای ۸۹ و ۸۴ گردیده اند. امتیاز استفاده از این شخصیت و فرنچایز Streets of Rage هم اکنون در اختیار کمپانی DotEmu است که ناشر نسخه چهارم بازی نیز هست. در واقع با این که خیلی ها نمی دانند و فکر می کنند که اکسل تنها در ۴ نسخه سری شورش در شهر دیگر حاضر بوده است ولی دیگر حضور این شخصیت در بازی Project X Zone 2 (که یک بازی کراس اور بین سگا و کپکام و باندای نامکو بود) در سال ۲۰۱۵ بوده است.
اکسل که در واقع شخصیت کلیدی و اصلی و بهتر است بگویم Frontman شورش در شهر با همان Streets of Rage است در بازی نخست سری یک کارآگاه پلیس است و قصد دارد یک باشگاه کاراته تاسیس کند که در ادامه روند داستان این سری اتفاقات دیگری برایش رقم می خورد و پیچ و خم های زیادی را از سر می گذراند. در نهایت باید بگویم شخصیت Axel Stone یکی از قهرمانان دوران کودکی من بوده و از خیلی از شخصیت های بزرگ هم برای من محبوب تر است زیرا که از کودکی و نوجوانی او را دوست داشته و با او بزرگ شده ام. Axel Stone در مطلب امروز بنده در مورد “محبوبترین شخصیتهای من در دنیای بازیها” جایگاه چهاردهم را به خود اختصاص داده است.
۱۳ – Triss Merigold
سری بازی: The Witcher
صاحب امتیاز شخصیت و سری: CD Project Red
نخستین حضور: The Witcher در سال ۲۰۰۷
آخرین حضور: The Witcher 3: Wild Hunt در سال ۲۰۱۵
بالاترین امتیاز متا در بازی های حضور یافته: امتیاز ۹۴/۱۰۰ در بازی The Witcher 3: Wild Hunt
Triss Merigold از آن دست شخصیت های مونثی است که همه چیز را با هم برای محبوب شدن داراست و با زیبایی و قدرت بسیار زیاد خود می تواند که تا ابد در یاد بازیبازها به عنوان یکی از شخصیت های محبوب باقی بماند. او یک ساحره بسیار قدرتمند، فوق العاده زیبا و بسیار دوست داشتنی است که در دنیای ویچر با القابی مثل Fourteenth of the Hill و Merigold the Fearless شناخته می شود. Triss Merigold در چند نسخه به عنوان یکی از اصلی ترین همراهان و یکی از ۲ عشق پروتاگونیست اصلی این سری حضور داشته است که او عشق آرام تر و اصطلاحا “خانم تر” در مقایسه با ینفر است و به همین دلیل هم من بیشتر تریس را دوست دارم چرا که در اصل بیشتر “زن زندگی” است! وی نخستین بار در عنوان The Witcher به دنیای بازی ها معرفی شد و جدیدترین عنوانی هم که در آن شاهد حضور این شخصیت بوده ایم بازی The Witcher 3: Wild Hunt در نسل هشتم است که بازی بسیار موفق و با کیفیتی هم محسوب می شود و بازی سال ۲۰۱۵ شد. لازم به ذکر است که از بین ۴ بازی مختلفی که Triss Merigold تا کنون در آن ها حضور یافته است (شامل The Witcher و The Witcher 2: Assassins of Kings و The Witcher Battle Arena و The Witcher 3: Wild Hunt)، برترین عنوان، بازی The Witcher 3: Wild Hunt است که موفق به کسب امتیاز متای ۹۴/۱۰۰ گردید. امتیاز استفاده از این شخصیت و فرنچایز ویچر البته در دنیای بازی ها، در اختیار کمپانی سی دی پراجکت است زیرا در اصل امتیاز اصلی این نام در اختیار نویسنده و خالق کتاب های ویچر است.
Triss می تواند در عین این که بهترین بانوی زندگی گرالت است، بهترین و مورد اعتماد ترین مبارز همراه وی نیز باشد زیرا که Triss هرگاه که گرالت به وی نیاز داشته است بدون هیچ فکر و منفعتبینی و چشم داشتی به کمک وی شتافته است و از صمیم قلب عاشق و شیفته گرگ سفید محبوب سری ویچر است. وی مانند تکیه گاهی بوده است که گرالت همواره در مواقع دشوار توانسته است تا به وی تکیه کند و البته گرالت نیز همین حس را به وی داشته است و همواره با شنیدن نام Triss حاضر است تا هر خطری را به جان بخرد تا فقط او سالم باشد. Triss زمان بیشتری زا هم نسبت به ینفر در این سری با ما و گرالت گذرانده است و خیلی وقت ها گرالت را به خود ترجیح داده است و رابطه نزدیک تر و استوارتری را با وی داشته است. در واقع با این که گرالت امکان برقراری رابطه با خانم های زیادی را در بازی داراست اما رابطه وی و Triss چیز دیگری است و کاملا خاص است. این که گرالت چه انتخابی را برای اجازه دادن به Triss برای ورود به زندگی اش انجام دهد، نقش مهمی را در پیشبرد روند اصلی داستانی این سری ایفا می کند. صرف نظر از هر انتخابی که بازیبازان در مورد رابطه بین گرالت و تریس انجام دهند، هرگز نمی توانند رابطه خاص و محکم بین این دو نفر را انکار کنند و گرالت هر کاری که انجام دهد باز هم در اعماق وجودش دل در گرو تریس دارد.
Triss Merigold از آن دست بانوانی است که حتی در بدترین شرایط نیز کاملا می تواند به تنهایی از خود مراقبت کند و از پس خیلی ها بر آید. وی علاوه بر چهرهای زیبا، بسیار سریع، باهوش و به جای خود قدرتمند است که به راحتی می تواند از پس چند نفر برآید. وی یک شفابخش ماهر است و همیشه تعداد زیادی از معجون های جادویی را همراه خود دارد که البته هیچ گاه از آن ها بر روی خود استفاده نمی کند. وی یک mage قدرتمند است که به راحتی می توان در مواقع حساس و حیاتی روی او حساب کرد. در نسخه سوم بازی ویچر می توانستید در انتها سرنوشت گرالت را با وی رقم بزنید (مثل ینفر) و آنها را به سمت خوشبختی ابدی با یکدیگر رهسپار کنید؛ سرنوشتی که مطمئنا هر دو از آن رضایت کامل دارند. در نهایت باید بگویم شخصیت Triss Merigold در دنیای بازی های ویدئویی و سری ویچر همواره محبوب ترین شخصیت من بعد از گرالت محسوب می شود و در مطلب امروز بنده در مورد “محبوبترین شخصیتهای من در دنیای بازیها” جایگاه سیزدهم را به خود اختصاص داده است.
جا دارد دوباره در انتهای مقاله خدمت شما عرض کنم که لطفا در بخش نظرات اگر پیشنهادی در مورد این دارید که برای مقالات بعدی در مورد چه موضوعی بر اساس نظر شخصی خودم بنویسم، لطفا آن موضوع را با من در میان بگذارید و قطعا نظر شما اولین اولویت من برای نوشتن این مقالات است، همان طور که شروعش هم بر اساس درخواست شماست که امروز این نوع مقالات استارت خورد. همچنین بسیار خوشحال می شوم که در این مقاله که کاملا نظر شخصی است شما هم لیست محبوب ترین شخصیت هایتان را بنویسید تا لیست ها را با هم مقایسه کنیم و قطعا تفاوت های جالب و جذابی را در لیست های مختلف خواهیم دید که بیانگر وسعت دامنه نظرات و سلایق است.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
شخصیت های مورد علاقه من از میان کمتر معروفا
arbitor (هیلو ۲ و ۳)
Urdnot Dagg (از نژاد کروگان تو mass effect 3)
لیست من:
۱-Arthas menethil
۲-cloud strife
۳-tifa lockhart
۴-noctis lucis
۵-leon kennedy
۶-grom hellscream
۷-darion migraine
۸-sephiroth
۹-Lor’themar theron
۱۰-shay patrick cormac
Lich king رو که مهمترینه یادت رفت
اولین نفر اسمشو نوشتم دوست عزیز :laugh:
محبوب ترین شخصیت واسه من grommash hellscream.
Leon :heart:
Quite :heart:
Arthur Morgan :heart:
Eli and Joel :heart:
ممنون از داش سعید گل .کلا مثل من عاشق ویچری ها :laugh: :laugh: ولی خداوکیلی شخصیت خوب کم نداره این ویچر خودم به شخصه عاشقه وزمیرم.شخصیتی که حواسش به همه هست.کلا مثل پدر خانواده
مقاله که خداست و نظر شخصی سعید آقابابایی برای گیمفایی ها خیلی عزیز و محترمه. :yes: :heart: :rose:
تا اینجا فهمیدیم که سعید آقابابایی اگه گرالت بود ، با تریس به ینفر خیانت میکرد. :mean:
در مورد شخصیت های محبوبم چیزی نمیگم چون تا اینجا که نظرم به سعید جان نزدیکه، حالا منتظر قسمت های بعدی مقاله میمونم.
ولی در مورد پیشنهاد برای مقالات دیگه بنظر من برو سراغ احساسی ترین قضیه تو بازیها یعنی “مرگ” شخصیت ها. سعید جان جالبه بدونیم تلخ ترین و بدترین و خاطره انگیز ترین مرگ هایی که تو بازیها تجربه کردی کدوما بوده و توضیحات هم در این موارد حتما میتونن جالب باشن. من خودم مرگ ها بیشتر از هرچیزی تو بازیها در یادم موندن و در بین موارد بسیار که همچنان هم ادامه دارن؛ خودکشی کریتوس در خدای جنگ ۳ و مرگ کاپیتان شپرد در مس افکت ۳ خیلی برام شوکه کننده و خاص بودن.
جوئل,گرالت,نیتن دریک,کریتوس
آرتور کجایی که ببینی حقتو خوردن؟…🗿