رویا در سرزمین دور | نقد و بررسی Operencia: The Stolen Sun
ژانر Dungeon Crawler، یکی از قدیمیترین زیر سبکهای ژانر نقش آفرینی محسوب میشود که هر چند در سالهای اخیر شاهد عناوین زیادی در این سبک نبودهایم، اما پیشتر، این بازیها جزو عناوین محبوب این سبک به شمار میرفتند و از بعضی لحاظ، زمینه ساز عرضه عناوین جدیدتر شدند. بازی Operencia: The Stolen Sun عنوانی است که قصد دارد تجربهای امروزی از این سبک را ارائه بدهد. در ادامه به نقد و بررسی این عنوان میپردازیم تا ببینیم سازندگان آن چه قدر در این کار موفق بودهاند.
پیش از شروع نقد و بررسی، در مورد پیشینه سازندگان بازی صحبت میکنم. استودیوی سازنده بازی یعنی Zen Studios، یک استودیوی مجارستانی است که تا پیش از این عنوان، بیشتر بر روی ساخت بازیهای مختلف پینبال تمرکز داشته است. عناوین پینبال مختلفی در طول سالیان اخیر با شکل و شمایل عناوین گوناگون سینما و دنیای بازی نظیر مجموعه جنگ ستارگان، دنیاهای مارول، بازیهای مختلف بتزدا نظیر DOOM و Skyrim و عناوین دیگر ساخته شده است و شاید ورود این شرکت به ساخت یک بازی در سبک نقش آفرینی بعد از موفقیتهای مختلف آنها در همکاری با سازندگان مختلف در ساخت بازیهای پینبال، کمی دور از انتظار بود. با این وجود، این شرکت به عنوان یک استودیوی مستقل شناخته شده که سابقه کار با شرکتهای بزرگ دنیا برای هماهنگ کردن پینبال با دنیاهای داستانی بازیهای آنان را داشت، تصمیم گرفت کمکم زمینه کاری خود را گسترش بدهد و اقدام به ساخت عناوین بزرگتر و جاهطلبانهتری نسبت به بازیهای پینبال بکند.
با این مقدمه به سراغ نقد خود بازی Operencia: The Stolen Sun میرویم. اولین بخشی که آن را مورد بررسی قرار میدهیم، داستان بازی است. در ابتدا و در مقدمه حدوداً ۲۰ دقیقهای بازی، شما در نقش یک پادشاه افسانهای به نام آتیلا قرار میگیرد که به همراه ملکهاش، برای جلوگیری از حمله موجودات جهان زیرین (Underworld) وارد عمل شده و با بستن دروازه ورود آنها به جهان و همچنین اژدهای سه سری به نام Thain که قصد ایجاد آشوب و نابودی در جهان را دارد، با کمک شمشیر جادویی و قدرتمند خود به حمله این موجودات اهریمن پایان میدهد و با امضای یک قرارداد با آنها، جلوی حمله مجدد آنان را میگیرد. پس از آن مردم تا سالها با آرامش به زندگی خود ادامه میدهند تا این که در نهایت آتیلا میمیرد و با این اتفاق، کمکم فعالیت موجودات اهریمنی جهان زیرین برای ورود دوباره به دنیا شدت میگیرد.
پس از این مقدمه کوتاه، شما در نقش فرزند یک کشاورز قرار میگیرید که روزهای پی در پی، با رؤیای گوزنی که او را به یک قصر زیر دریاچه راهنمایی میکند، رو به رو میشوید و از این رو بعد از کشمکشهای فراوان، تصمیم میگیرد که قدم در راه سفری ناشناخته در مسیری که در رؤیاهایش دیده است بگذارد تا ببیند تقدیر چه چیزی برای او در نظر گرفته است و به این شکل داستان بازی شروع میشود. در همان ابتدا و مرحله اول بازی، شاهد ورود اسرار آمیز او از میان آب به درون قلعه افسانهای داستان بازی هستیم. درون این قلعه او با یک دزد رو به رو میشود که توسط پادشاه سرزمین استخدام شده است تا به این قلعه بیاید؛ زیرا توسط موجودات اهریمنی این قلعه، همسران نه تن از شوالیههای وفادار پادشاه دزدیده شدهاند و آن نه نفر هم که به قلعه برای یافتن همسران خود اعزام شدند، هیچ کدام زنده بازنگشتهاند. به این ترتیب کمکم، وقایع بازی شروع به شکل گیری میکنند و با رسیدن خبر دزدیده شدن شاه خورشید که Napkirály نام دارد، داستان بازی رسماً آغاز میشود و شما باید قدم را ره پر پیچ و خم این سفر ناشناخته برای برملا کردن اسرار این سرزمین عجیب و غریب و شکست موجودات گوناگون آن بگذارید.
داستان این بازی براساس افسانههای فولکور و محلی کشور مجارستان که در طول سالیان دراز سینه به سینه بین مردم نقل شده است، نوشته شده و سازندگان قصد داشتند تا با این بازی، نوعی برداشت نوین از افسانههای محلی خود را به مردمان دنیا بشناسانند. به طور کلی افسانهای محلی این کشور، ترکیبی از افسانههای محلی و دینی چندین دین مختلف است که در طول تاریخ، به نوعی در این منطقه حضور داشتهاند. از نوعی مذهب قبیلهای به نام تنگریسم که در میان یکسری از قبایل آسیای میانه نظیر هونها رایج بوده گرفته تا ریشههایی از اسطورههای زرتشتی، بودایی و هندی که به دلیل مهاجرت قبایل هونها و عبور آنها از میان کشورهای مختلف و ورودشان به مجارستان وارد افسانههای آنها شده است و همچنین مسیحیت که به عنوان دین غالب در اروپا، در نوع داستانهای مردمان این کشور هم اثرگذار بوده است. در افسانههای این کشور، جهان از سه بخش تشکیل شده است. دنیای زیرین که محل حضور شیاطین و موجودات تاریک است و روح انسانهای بد نیز بعد از مرگ به آن جا میرود. جهان میانی که همان دنیای معمول و محل زندگی انسانهاست و در نهایت جهان پسین که محل زندگی خدایان بوده و روح انسانهای درستکار پس از مرگ به آن جا میرود. به جز این، موجودات اساطیری و قهرمانان مختلفی در میان افسانههای مجارستان وجود دارند که شاید تا قبل از این کمتر در بازیهای ویدیویی شاهد حضور آنها بودهایم و یا اصلاً در هیچ بازی به آنها پرداخته نشده بود و سازندگان این بازی به خوبی توانستهاند بسیاری از موجودات مهم اساطیری را به شکلی جذاب برای مردم سایر نقاط دنیا، در بازی Operencia: The Stolen Sun قرار بدهند. مثلاً همان گوزن افسانهای که در بند قبل به آن اشاره کردیم، یکی از موجودات اسطورهای مهم مجارستان است که با نام Csodaszarvas شناخته میشود و در بسیاری از آثار باستانی این کشور، ردی از این موجود افسانهای پیدا میشود. قطعاً بابت استفاده درست از عناصر محلی و فولکور مجارستان باید به سازندگان بازی تبریک گفت، زیرا به شکل زیبایی توانستهاند آنها را در تار و پود داستان این بازی قرار بدهند و به دلیل تازگی بسیاری از این موجودات، ممکن است شما را تشویق به جست و جو در اینترنت برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد آنها بکنید. در حالی که سازندگان میتوانستند مانند بسیاری از بازیهای دیگر، به سراغ افسانههای شناخته شده تر یونانی و یا اسکاندیناوی بروند و با تحقیق کمتر و با الگوبرداری از سایر بازیها، آنها را در این عنوان قرار بدهند، ترجیح دادند که به سراغ موضوع کمتر شناخته شدهای بروند و در ارائه خوب این افسانهها نیز موفق عمل کردهاند.
البته طبیعتاً تنها موضوع مورد توجه در مورد داستان بازی، استفاده درست از منبع الهام نیست و باید مسائل دیگری نظیر شخصیت پردازی را هم مورد بررسی قرار بدهیم. خوشبختانه در این زمینه نیز سازندگان عملکرد قابل قبولی از خود نشان دادهاند. کاراکترهایی که با شخصیت اصلی همراه میشوند، همگی به شکل بسیار خوبی شخصیت پردازی شدهاند و ویژگیهای اخلاقی خاص خود را دارند و در دیالوگهایی که بین آنها در طول بازی و مثلاً در هنگام استراحت کنار آتش و یا در حین انجام بازی و ورود به محیطهای جدید رد و بدل میشود، میتوانید به خوبی شخصیت خاص آنها را درک کرد و حضورشان را کنار خودتان احساس خواهید کرد. علاوه بر شخصیت پردازی خوب، روند کلی داستان هم قابل قبول است و هر چند در بعضی قسمتها کند میشود و یا اندکی حالت کلیشهای پیدا میکند، اما در کل کیفیت کلی سیستم روایی داستان بازی قابل قبول و خوب است و میتواند انگیزه خوبی برای انجام بازی در زمانی حدوداً ۲۰ تا ۳۰ ساعته باشد.
از داستان بازی که بگذریم، به گیم پلی آن میرسیم. همان طور که در ابتدا گفتیم، این بازی رد سبک Dungeon Crawler طبقه بندی میشود. در این سبک، تمامی نقاط مختلف نقشه بازی به صورت یکسری مربع در بازی قرار میگیرند و امکان حرکت کاملاً آزادانه در محیط بازی وجود نداشته و حرکات شما از یک مربع به یکی از مربعهای مجاورش که مانعی در آن قرار نداشته باشد، امکان پذیر است. در روزهای اولیه پدید آمدن این سبک، شاید دلیل اصلی استفاده از چنین سیستمی، نوعی سادگی در پیاده سازی بوده باشد، اما با پیشرفت تکنولوژی، بازیهایی که در این سبک ساخته شدهاند، بیشتر قصد داشتند نوعی حرکت تاکتیکی و هدفمند در محیط بازی را شبیه سازی کرده و در عین حال، ادای دینی هم به عناوین قدیمی این سبک داشته باشند.
البته، فکر نکنید که به دلیل این سیستم حرکتی محدود، در بازی چیزهای زیادی برای پیدا کردن وجود نخواهد داشت و نهایتاً با یک یا چند مسیر کاملاً خطی رو به رو میشوید، برعکس، به دلیل استفاده از چنین سیستمی، سازندگان وقت بیشتری روی طراحی دقیق تکتک اجزای محیط گذاشتهاند و در هر نقطه از بازی، نکات جالب توجهای وجود دارد. از صندوقچههای گنجی که در گوشه و کنار مخفی شدهاند و بعضاً باید در محیط بازی به طور دقیق به دنبال کلید آنها بگردید گرفته تا یکسری معما که مبتنی بر سیستمهای بازی و علائم مختلفی که در محیط قرار گرفتهاند، طراحی شدهاند. از این رو بازی قرار نیست به هیچ وجه حالت خشک داشته باشد.
صبحت از معما شد، در Operencia: The Stolen Sun معماهای مختلفی برای گذر از بخشهای مختلف محیط طراحی شده است که اکثراً طراحی خلاقانهای دارند و برخلاف خیلی از بازیها که معماهای آنها نهایتاً معطوف به پیدا کردن یک آیتم و استفاده از آن در جای دیگر است، در این بازی معماهای جذابتری هم وجود دارد که تا حدی آن را شبیه یکسری از بازیهای اکشن ادونچر میکند. معماهایی نظیر هدایت نور در جهتهای مشخص، قرار دادن آیتمها با ترتیب درست و براساس شواهد محیطی موجود در نقاط خاص، استفاده از میلهها و اهرمهای مختلف برای تشکیل یک مسیر قابل پیشروی در محیط و همچنین استفاده از آیتمهای مختلف به شکلهای خلاقانه، مثلاً استفاده از یک پر جادویی برای معلق کردن اشیا، از جمله مواردی هستند که در بخشهای مختلف این بازی با آنها رو به رو میشوید و باعث میشوند که بازی روند خشک و یکنواختی نداشته باشد. مثلاً در همان اوایل بازی، متوجه میشوید که میتوانید با برداشتن یک سطل و پر کردن آن از آب، آتش را خاموش کنید. بدین ترتیب میفهمید که سیستم آیتمهای بازی، یک سیستم خشک و معمولی نیست و امکان استفاده از آیتمها به شکلهای گوناگون در محیط بازی وجود دارد. البته بعضاً و به خصوص در نیمه دوم بازی، یکسری معماهای بیش از اندازه طولانی و بیهدف نظیر گشتن در کل محیط و پیدا کردن یک کلید خاص در یک گوشه، آن هم در محیطی نسبتاً بزرگ تا حدودی آزاردهنده و اعصاب خردکن شده و باعث از بین رفتن ریتم خوب بازی میشوند ولی چنین مواردی خیلی زیاد نیستند اما به هر حال باعث افت کیفی نیمه دوم بازی میشوند.
از معماها که بگذریم باید به دشمنان در بازی اشاره کنیم. شاید با توصیفی که از حرکت مبتنی بر خانههای جدولی در بازی کردیم، تصور کنید که حرکت تمامی اجزای محیط به صورت نوبتی صورت میگیرد، در حالی که این طور نیست و حرکات کلی دشمنان بازی تا قبل از شروع خود مبارزه به صورت کاملاً همزمان و Real-Time است. اگر در محدوده دید یک دشمن قرار بگیرید، احتمالاً به سمت شما حرکت میکند تا به شما حمله کند و اگر هم زاویه دید شما مخالف دشمن باشد، ممکن است بدون این که حواستان باشد، دشمن از پشت شما را غافلگیر کند. البته این موضوع غافلگیری از سمت شما هم امکان پذیر است و میتوانید از پشت به دشمنی که حواسش به شما نیست، حمله کنید. بعد از برخورد دشمنان با شما، بازی وارد فاز مبارزه میشود.
خود مبارزات بازی به صورت کاملاً نوبتی انجام میگیرند. دشمنان در بازی در سه فاصله مختلف یعنی نزدیک، متوسط و دور از شما قرار میگیرند و براساس قدرتهای مختلف شخصیتها، به ترتیب نوبت شخصیتهای شما و دشمنان یکییکی عوض شده و امکان انجام یک حرکت در هر نوبت برای شخصیتها امکان پذیر میشود. هر کدام از شخصیتهای بازی نیز تواناییهای گوناگونی دارد که اگر بخواهیم به طور کلی دسته بندی کنیم، در سه دسته کلی جنگجو، تیرانداز و جادوگر قرار میگیرد. البته مثلاً حضور یک شخصیت در دسته جنگجو به این معنی نیست که امکان استفاده از تیر و کمان را ندارد اما به طور کلی تواناییهای ویژه شخصیتها در دستههای مختلف با یکدیگر متفاوت است. ضمن این که این دسته بندی به سه شاخه مختلف، در اصل مربوط به شخصیت اصلی است و شخصیتهای همراه شما هر چند از نظر مهارتهای کلی در همین دستهها قرار میگیرند، اما تفاوتهای جزئی با شکل پایه و پیش فرض این دستهها دارند. ضربات مختلفی که سلاحها و تواناییهای مختلف بر روی دشمنان اعمال میکنند نیز هر کدام ویژگیهای خاصی دارند. مثلاً ضربات سلاحهای سرد، هم میتوانند جاخالی داده شوند و هم توسط سپر بلوکه شوند؛ اما امکان اجتناب از جادوها به این راحتی میسر نیست و امکان بلوکه کردن آنها به این شکل وجود ندارد. همچنین با توجه به این که جایگیری دشمنان در محیط مرحله تفاوت دارد، اثرگذاری سلاحها نیز بر نقاط مختلف متفاوت است؛ یعنی سلاحهای سرد نظیر شمشیر، بر روی دشمنان که در ردیف جلو و نزدیک قرار دارند، اثرگذارتر بوده و در عوض سلاحی نظیر تیر و کمان بر دشمنان عقبی تأثیرگذارتر است. در عین حال اکثر جادوها روی تمامی فواصل تأثیر یکسانی دارند اما باید توجه کنید که هر کدام از دشمنان ممکن است نسبت به یکسری جادوها (مثلاً آتش و صاعقه و…) مقاومت بیشتری داشته و در مقابل تعدادی دیگر ضعف دارند و در نتیجه باید در هنگام استفاده از جادوهای مختلف، حواستان به این موضوع هم باشد.
سیستمهای سنتی و رایج بازیهای نقش آفرینی نظیر استفاده از سلاحها و زرههای گوناگونی که در محیط پیدا میکنید و همچنین کسب تجربه و ارتقای شخصیتها هم در این بازی وجود دارد. بعد از کسب میزان تجربه مشخصی در بازی و بالاتر رفتن سطح شخصیت، میتوانید قابلیتهای پایهای او نظیر هوش، قدرت، چابکی و… را ارتقا دهید. هر کدام از این موارد روی یکسری از قابلیتهای شخصیت اثرگذار هستند. مثلاً قابلیتی نظیر قدرت برای استفاده از سلاحهای از راه نزدیک بیشتر کاربرد دارد و از طرف دیگر، هوش برای استفاده از جادو بیشتر به درد میخورد. علاوه بر این، میتوانید یکسری قابلیت جدید که در یک درخت مهارتی قرار داده شدهاند را بسته به کلاس شخصیت خود به دست بیاورید و در آینده از این قابلیتها در مبارزه با دشمنان برای آسیب زدن به آنها یا کمک به نیروهای خودی استفاده کنید.
سیستمهای نقش آفرینی و مبارزاتی بازی، هر چند نوآوری خیلی خاصی ندارند و بیشترین تفاوت قابل توجه آن با بعضی بازیهای دیگر، سیستم فاصله بندی بین مکان قرار گیری دشمنان است؛ اما به طور کلی پیاده سازی استاندارد و متعادلی دارند و با توجه به تنوع دشمنان مختلف بازی چه از نظر ظاهری و چه از نظر تواناییهای گوناگون تا انتهای بازی سرگرم کننده بودن خود را تا حد خوبی حفظ کنند. هر چند در بعضی قسمتهای نیمه دوم بازی کمی این تعادل بهم خورده و تنوع دشمنان هم کاهش مییابد اما دوباره وضعیت بازی بهتر میشود و در کل میتوان سیستمهای مبارزاتی بازی را استاندارد و خوب ارزیابی کرد.
همان طور که در بندهای گذشته هم چند بار اشاره شد، نیمه دوم بازی از بعضی لحاظ نظیر بخشهایی از مبارزات و معماها تا حدی افت میکند و کیفیت خوبی که در نیمه اول بازی شاهد بودیم را در آن قسمتها شاهد نیستیم. از این رو میتوانیم به وضوح ببینیم که سازندگان با توجه به نیمه اول خوب، از نظر فنی پتانسیل ساخت یک عنوان باکیفیتتر را داشتهاند اما متأسفانه به دلیل مشکلاتی، شاهد افتهایی در نیمه دوم بازی بودهایم که قطعاً بر کیفیت و تجربه نهایی بازیکنان از بازی اثرگذار است.
در مجموع و با تمام آن چه که از گیم پلی بازی گفتیم، میتوان وضعیت Operencia: The Stolen Sun را از این لحاظ در حد خوب دانست. عنوانی که میتواند به خوبی از المانهای یک سبک قدیمی که این روزها کمتر شاهد آن هستیم، به خوبی استفاده کرده و آنها را در یک قالب نسبتاً مدرن و کاربر پسندتر به بازیکنان عرضه کند. هر چند به دلیل یکسری افتهایی که در نیمه دوم بازی از نظر کیفی رخ میدهد و همچنین کلیات طراحی بعضی بخشهای بازی، نمیتوان آن را عالی و در حد یک عنوان AAA که بتواند به طور کامل این سبک را زنده کند، ارزیابی کرد اما همچنان میتوانیم آن را یک اثر خوب در این سبک بدانیم که نشان میدهد میتوان همچنان عناوین خوبی در ژانر Dungeon Crawler عرضه کرد. البته با همه اینها، باید توجه کنید که به دلیل ذات نسبتاً قدیمی سیستم حرکتی این سبک، شاید اگر خیلی به بازیهای بزرگ امروزی عادت کرده باشید، نتوانید خیلی راحت با این بازی ارتباط برقرار کنید؛ اما اگر به بازی وقت بدهید و کمکم عناصر آن را کشف کنید، میبینید که بازی در کلاً از نظر کیفی ارزش وقت گذاشتن را دارد.
پس از گیم پلی نوبت به گرافیک بازی میرسد. از بعد هنری، سازندگان Operencia: The Stolen Sun عملکرد فوقالعادهای از خود به نمایش گذاشتهاند. طراحی قصرها، جنگلها و محیطهای عجیب و غریب بازی در کنار تصویرسازی اساطیر مجارستان که تا به حال در بازی خاصی به تصویر کشیده نشده بودند و طراحی دشمنان و هیولاهای عجیب و غریب در کنار تصاویر هنری بسیار باکیفیت برای شخصیتهای بازی و بخشهای مربوط به صحبتهای شخصیتها و روایت داستان بازی که به طور کامل با تصاویر باکیفیت هنری روایت میشود، نشان میدهد که عملکرد سازندگان بازی در این زمینه فوقالعاده بوده است.
در زمینه گرافیک فنی بازی، اولین نکته مورد توجه استفاده از موتور Unreal Engine 4 در ساخت این بازی است. از نظر کلی، گرافیک کلی بازی اختلاف قابل توجهی با عناوین رده بالای ساخته شده با این موتور گرافیکی دارد که البته با توجه به سطح سازندگان و مستقل بودن آنها، این موضوع تا حدی قابل درک است. البته، به طور کلی وضعیت بازی در زمینه فنی قابل قبول است و در حدی نیست که خیلی توی ذوق بزند و به ویژه مدلسازیهای انجام شده برای شخصیتهای گوناگون همگی به بهترین شکل ممکن انجام شدهاند. با این وجود بعضی افکتهای گرافیکی در هنگام بعضی ضربات، کیفیت خیلی خوبی ندارند و تا حدی مصنوعی به نظر میرسند، در حالی که بعضی دیگر نیز باکیفیت بالا تهیه شدهاند و بسیار خوب هستند. علاوه بر این، یکسری مشکلات رایج نظیر دیر لود شدن بافتها که در بسیاری از بازیهای ساخته شده با این موتور به چشم میخورند، در این عنوان نیز وجود دارند. به علاوه ظاهراً بعضی از بازیکنان گاهی اوقات با باگهایی رو به رو بودهاند که فیزیک زمین بازی دچار مشکل شده و به طور ناگهانی به درون آن سقوط کردهاند و در نتیجه مجبور شدهاند آن بخش از بازی را دوباره انجام دهند، هر چند خود من در حین بازی به چنین مشکلی برنخوردم.
در نهایت به موسیقی و صداگذاری بازی میرسیم. از لحاظ موسیقی عملکرد سازندگان بسیار خوب بوده است. موسیقیهای بازی، به خصوص موسیقیهای ابتدایی آن بسیار دلنشین هستند و احساس حضور در یک دنیای فانتزی عجیب و غریب و ناشناخته را به خوبی به بازیکن منتقل میکنند. موسیقیهای انتهایی بازی نیز کیفیت خوبی دارند اما از نظر کیفی به نظر من به موسیقی بخشهای ابتدایی بازی نمیرسند، هر چند در کل نمیتوان ایراد قابل توجهی به مجموعه کلی موسیقیهای این عنوان گرفت. از بعد صداگذاری، عملکرد سازندگان برای دوبله صدای شخصیتهای مختلف بسیار خوب بوده است و شخصیتها به طور کامل صداگذاری شدهاند و شاهد دیالوگهای مختلفی در بخشهای مختلف میانپردهها و حین گیم پلی بازی هستیم که همگی به بهترین شکل ممکن انجام شدهاند. در مورد صداگذاری ضربات و برخوردها نیز، به جز صدای نه چندان خوب حرکت شمشیر، بقیه صداها و افکتهای صوتی نظیر جادوهای آتشین و صاعقههایی که از سمت شما به دشمنان شلیک میشوند، همگی از کیفیت قابل قبولی برخوردار هستند.
نتیجهگیری نهایی:
بازی Operencia: The Stolen Sun، عنوانی است که به خوبی نشان میدهد میتوان از سبکهای قدیمی نظیر Dungeon Crawler بازیهای خوب نقش آفرینی امروزی ساخت که ضمن حفظ اصول کلی این سبک، بتواند ذات نسبتاً مدرنی داشته باشند و در کنار آن با ارائه داستانی براساس افسانههای محلی مجارستان، روایتی متفاوت از شخصیتهای اسطورهای را در مقابل بازیکنان قرار میدهد. با تمام اینها، در نیمه دوم بازی شاهد ایراداتی در گیم پلی هستیم که جلوی تبدیل شدن این عنوان به یک اثر عالی را میگیرند. ضمن این که به دلیل سبک خاص این بازی، نمیتوان آن را به همه بازیکنان به راحتی پیشنهاد داد. با تمام اینها، Operencia: The Stolen Sun اثری است که با گیم پلی خوب، روایت داستانی جذاب و گرافیک هنری خاص خود، ارزش تجربه کردن را دارد.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- شایعه: کمپانی مادر FromSoftware احتمالا برای جلوگیری از تصاحب خصمانه از سوی یک شرکت کرهای به سونی مراجعه کرده است
- از صنعت بازی های ویدیویی در سال ۲۰۲۵ چه انتظاراتی داریم؟
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
خیلی ممنون اقای نامجوی عزیز
هروقت بی حوصله بی اعصاب و … هستم مقاله های گیمفا بهم ارامش میده
به نظرم این سبک بازی ها فقط رو PC حال و جواب میدم
لطفا نقد بازی no one lives forever رو قرار بدید