آری مرگ هم می تواند تجربه ای شیرین باشد… | نقد و بررسی بازی Nioh 2
اگر بخواهم برترین عناوینی که در نسل هشتم تجربه کرده ام را نام ببرم، بلاشک یکی از پنج بازی برتر نسل برای من، عنوان تحسین شده استودیو تیم نینجا، یعنی Nioh بود. جالب است بدانید هنگام تجربه این بازی تازه به عناوین هاردکور و سخت علاقه مند شده بودم و هنوز در این سبک عناوین تازه کار بودم. اما با این وجود، آن قدر Nioh تجربه فوق العاده ای را منتقل ساخت که به سرعت تبدیل به یکی از محبوبترین بازی های شخصی من در نسل هشتم شد. گیم پلی فوق العاده جذاب در قالب مبارزات عمیق و گسترده، طراحی مراحل جذاب و باس فایت های جان سخت، لحظه لحظه تجربه Nioh را برای شخص من فوق العاده سرگرم کننده ساختند.
نکته بسیار تحسین آمیز در مورد Nioh, به عنوان یک بازی که با الهام گیری از آثار میازاکی ساخته شده بود، این بود که تنها شاهد یک عنوان الهام گرفته شده معمولی نبودیم، بلکه از برخی جنبه ها، مانند عمق گیم پلی یا المان های شخصی سازی نقش آفرینی، Nioh حتی از سولزبورن نیز عملکردی بهنری از خود به نمایش گذاشت. و حتی از لحاظ سختی و چالش نیز می توان گفت بسیار بی رحمانه تر از عناوین یاد شده بود. خوشبختانه Nioh به آن دسته عناوینی تبدیل نگشت که از منتقدان نمره بالا دریافت سازد اما از حیث فروش ضعیف ظاهر شود. با گذشت چیزی نزدیک به سه سال از عرضه رسمی بازی، عنوان Nioh چیزی نزدیک به ۳ میلیون نسخه در سرتاسر جهان موفق به فروش شد که با توجه به سبک خاص بازی و سختی بی رحمانه آن، عدد قابل قبول و رضایت بخشی به شمار می آید. آوازه بسیار قابل توجه به دست آمده Nioh به عنوان یک عنوان هاردکور بی نظیر، در کنار فروش قابل قبول به نوعی ساخت نسخه احتمالی دوم را تایید ساخت. از زمان معرفی رسمی Nioh 2 تا عرضه رسمی بازی، شاهد عرضه نسخه های آلفا و بتا و همچنین دمو محدود بازی بودیم که در واقع جهت دریافت بازخورد از مخاطبان صورت گرفت. اکنون بعد از سه سال از عرضه نسخه اول، بالاخره Nioh 2 به صورت رسمی عرضه شد و علاقهمندان به این مجموعه، می توانند یکبار دیگر در دنیای سامورایی ها با چاشنی Yokai به ماجراجویی بپردازند. همانطور که از اسم مقاله نیز مشخص است، در ادامه به نقد و بررسی این عنوان به شدت مورد انتظار می پرداریم. با من و گیمفا همراه باشید…
همانند نسخه اول، سازندگان از شخصیت های تاریخی و جنگ ها و مکان هایی واقعی در جای جای بازی استفاده کرده اند. البته به اضافه المان های تخیلی و Yokai ها…
از لحاظ داستانی و زمان وقوع اتفاقات بازی، برخلاف شماره بازی، Nioh 2 یک دنباله داستانی به شمار نمی رود و در واقع حکم پیش درآمد یا Prequel را داراست. بازی در قرن شانزدهم و در دوران سن گوکو در ژاپن جریان دارد. بازیبازان در نقش فردی که با نام Hiddy شناخته می شود قرار دارند و همراه با دوست و همراه همیشگی او، Tokichiro, به خدمت Oda Nobunaga در می آیند. بعد از محاصره قلعه Inabayama, به شخصیت اصلی بازی به همراه همراه همیشگیش، Tokichiro این امتیاز داده می شود که به سامورایی واقعی تبدیل شوند و از اسم مشترک Hideyoshi برخوردار گردند. از آن به بعد نیز اتفاقات داستانی، جنگ های بزرگ و تحولات پیش آمده بازی بیشتر بستری هستند برای خلق مراحل مختلف و باس فایت های گوناگون. برخی از باس فایت های انسانی بازی، و همچنین برخی از قلعه ها و مکان های استفاده شده در مراحل، بر اساس شخصیت های تاریخی دوران سن گوکو طراحی شده اند. البته همانند نسخه اول، باید گفت سازندگان وقایع تاریخی، شخصیت های بزرگ، تحولات گسترده جغرافیایی و جنگ های متفاوت واقعی سن گوکو را، با المان های عمیق تخیلی-هیولایی Yokai ترکیب ساخته اند و دنیای فانتزی با ریشه های حقیقی و تاریخی به وجود آورده اند. در مورد داستان بازی باید بگویم، همانند نسخه اول، به هیچ وجه نمی توان داستان، روایت و سیر اتفاقات آن را در سطح بسیار خوب قرار دارد، چرا که اگر سطح کیفی داستان را با دیگر جنبه ها و بخش های بازی مانند مبارزات یا المان های نقش آفرینی مقایسه کنیم، داستان بازی هیچ حرفی برای گفتن نخواهد داشت. البته نکته ای نیز در اینجا وجود دارد که اشاره به آن خالی از لطف نیست، در عناوینی که به شدت مبارزه محور و گیم پلی محور هستند، مانند همین عنوان Nioh, به صورت خواه ناخواه، داستان بازی به حاشیه می رود و به صورت خود به خودی، از کانون توجه بازیباز دور می گردد. خصوصا اگر گیم پلی و مبارزات بازی مانند Nioh سخت، چالش برانگیز و فوق العاده عمیق بوده و نیازمند سطح بالایی از تمرکز و آمادگی باشد، این دور شدن داستان از کانون توجه مخاطب بیشتر می شود. در مورد خود داستان بازی نیز باید گفت Team Ninja بر آن بوده است هم از اتفاقات، شخصیت ها و نبرد های تاریخی بهره ببرد و هم آنکه داستان خاص خود را نیز روایت سازد. که البته این تصمیم آنها بسیار هوشمندانه و منطقی بوده است. منتها مشکل این جاست که سازندگان دلیل و بهانهای به بازیبازان جهت اهمیت دادن به داستان و اتفاقات مربوطه نمی دهند. یعنی اگر شما تمامی فیلم ها و کات سین های بازی را رد کنید و به دیالوگ های بازی نیز توجهی نکنید، باز هم اصل بازی برای شما بدون مشکل جذاب و سرگرم کننده خواهد بود(البته که بدیهی است skip کردن کات سین ها و بی توجهی به مکالمات حرکتی بسیار غیرحرفهای برای مخاطبان پر و پاقرص سری محسوب می شود) شاید اگر سازندگان می توانستند ارتباطی معنا دار بین اتفاقات داستانی و گیم پلی ایجاد سازند و یا آن که با استفاده از حربه های خاص، Plot Twist های جذاب و اتفاقات سوپرایز کننده مانند خیانتی بزرگ عمیق بیشتری به داستان بازی بدهند، می توانستیم شاهد داستانی قدرتمند تر و استخوان دار تر باشیم که مخاطب را بیشتر به سمت خود جذب سازد. البته اشتباه نکنید، به هیچ وجه نمی توان داستان، روایت و اتفاقات داستانی Nioh 2 را ضعیف و پیش و پا افتاده قلمداد کرد. خیر. بلکه از یک طرف داستان بازی در مقایسه با دیگر جنبه های بازی در سطح پایین تری قرار دارد و از طرف دیگر به نظر می رسد خود سازندگان نیز آنچنان قصد مانور دادن بر روی بخش داستان و شخصیت پردازی را نداشتند. اگر خود شما بازی را تجربه کنید تا حد زیادی متوجه منظور من خواهید شد چرا که ممکن این صحبت من در مورد کم اهمیت بودن داستان بازی و تمرکز گسترده سازندگان بر روی مبارزات و طراحی مراحل کمی گنگ به نظر برسد.
و اما می رسیم به مهم نرین بخش عنوان Nioh 2. یعنی گیم پلی و مبارزات. برای آن دسته افرادی که به صورت کلی با این سری آشنایی ندارند باید بگویم مجموعه Nioh, عنوان اکشن نقش آفرینی است که با الهام گیری کلی از سری سولز بورن و آثار فرام سافتور ساخته شده است و مبارزات بازی عموما در دو قالب مبارزات نزدیک و دور انجام می پذیرد. مبارزات نزدیک بازی مانند تمامی عناوین اکشن نقش آفرینی دیگر به واسطه طیف وسیعی از سلاح های سرد مختلف، مانند انواع شمشیر، تبر، نیزه و سلاح های دیگر صورت می گیرد و حملات از راه دور نیز از یک طرف توسط تیر و کمان یا سلاح گرم صورت می گیرد و از طرف دیگر، امکان پرتاب مواد منفجره، Shuriken و برخی آیتم های جادویی دیگر نیز وجود دارد. نکته قابل توجه این است که میزان مهمات و آیتم های Ranged Attack محدود است و به همین دلیل با توجه به محدود بودن این آیتم و مهمات ها از یک طرف، و ریتم سریع مبارزات بازی و حملات سریع و پی در پی دشمنان، امکان استفاده بیش از حد از سلاح های از راه دور وجود ندارد. از طرف دیگر در مبارزات تن به تن و نزدیک است که سازندگان به خوبی نبوغ خود را به نمایش گذاشته اند. مبارزات نزدیک فقط به فشردن کلید حمله سریع یا قدرتی خلاصه نمی شود بلکه مفهومی به نام Stance, عمق مبارزات بازی را چند برابر کرده است. هر سلاح بازی را می توان در سه Stance متفاوت Low, medium و High استفاده کرد. در حالت Low, ضربات وارد بسیار سریع هستند و خط استقامت یا همان Ki را کمتر خالی می کنند اما از طرف دیگر آسیب و Damage این ضربات کم است. در حالت High ضربات کند و محدود هستند و مقدار قابل توجهی از نوار Ki را مصرف می کنند، اما آسیب و Damage قابل توجهی نیز وارد می سازند. حالت Medium چیزی بین Low و High است و یک تعادل در آسیب وارده، میزان استقامت مصرف شده و سرعت حملات وجود دارد. بدین ترتیب هر سلاح خود سه زبرحالت مبارزه گوناگون دارد. کار به همین جا خلاصه نمی شود چرا که هر Stance, دارای کمبو ها و حرکات کامل منحصربفرد است که این مسأله خود پیچیدگی و عمق مبارزات را بار دیگر افزایش می دهد. همچنین در قالب درخت مهارت ها یا همان Skill Tree, می توان ضربات، حملات نهایی، کمبو و ویژگیهای خاص، کارآمد و جدیدی برای هر Stance آزاد کرد. پس طبیعی است که اگر فردی بیشتر با حالت High بازی می کند، بیشتر بر روی مهارت های مربوط به این Stance مانور دهد و آنها را آزاد سازد. این توضیحات کلی در مورد سیستم مبارزات عنوان Nioh بود. در نسخه دوم نیز هسته و ستون کلی گیم پلی بازی دست نخورده باقی مانده است. سه Stance نام برده شده هنوز حضور دارند، سلاح های نسخه اول شامل Axe, Sword, Spear, و دیگر سلاح ها در این نسخه نیز حضور دارند و همچنین شاهد اضافه شده Double Hatchet یا تیشه دوتایی نیز هستیم که سلاحی بسیار جذاب، با کمبو های بسیار قدرتمند به شمار می آید.
مدیریت نوار استقامت یا همان Ki, همچنان مهم ترین مسأله در مبارزات بازی به شمار می آید. اگر بازیبازان بتوانند به خوبی در استفاده از مهارت Ki Pulse مهارت کسب کنند، محدودیت های ناشی از کمبود Ki کمتر خودنمایی خواهد کرد.
اولین تغییر اساسی نسخه دوم نسبت به بازی اول، مربوط به شخصیت اصلی است. در نسخه اول بازیبازان کنترل سامورایی انگلیسی، Willam Adam را به عهده گرفتند و به انجام مراحل مختلف می پرداختند. شخصیتی که دارای چهره و جزییات کاملا از پیش طراحی شده بود. اما در Nioh 2 شاهد سیستم Character Creation هستیم و در ابتدا بازی، مخاطبان می توانند شخصیت دلخواه خود را خلق کنند. میزان و تعداد آپشن های در اختیار قرار داده شده شخصی سازی، بسیار قابل قبول است و از لحاظ مدل مو، نوع صورت، چشم، دهان و موارد جزئی دیگر، گزینه های متعددی پیش روی شما قرار دارد. در واقع باید گفت Character Creation بازی به خوبی نمره قبولی را از لحاظ وسعت شخصی سازی و جزییات صورت دریافت می کند. بعد از ساخت شخصیت و انتخاب دو کلاس سلاح اصلی، ماجراجویی شما در دوران سن گوکو آغاز می گردد. به مانند نسخه اول، شاهد World map هستیم که در قالب این نقشه، می توان ماموریت های اصلی( ویا فرعی در صورت علاقه) را انتخاب کرد و وارد مرحله مذکور شد. این جا بد نیست به نکته ای دیگر اشاره کنم. بر خلاف عناوینی مانند سری سولز و بلادبورن، Nioh, چه در نسخه اول و چه در نسخه دوم، از ساختار مراحل و مناطق به هم پیوسته و حالت نیمه جهان باز یا Semi Open World استفاده نمی کند بلکه بازی از تعدادی مراحل و مأموریت های متفاوت، در مکان ها و قسمت های مختلف و مجزا تشکیل شده است. به شخصه فکر می کنم تصمیم سازندگان در استفاده از این قالب ماموریت بسیار هوشمندانه بوده است چرا که دنیای نیمه جهان باز و مناطق یکپارچه و به هم پیوسته، آنچنان با فضای مبارزات و اتمسفر بازی همخوانی نداشت. از طرف دیگر استفاده از مراحل و مناطق جداگانه، این امکان را به سازندگان داده است که در طراحی مراحل خلاقیت بسیار خوبی خرج دهند و از چه از لحاظ ساختاری، و چه از لحاظ ساختاری مراحل جذاب و چشم نوازی را خلق سازند. از قلعه های قدیمی ژاپنی دوران سن گوکو گرفته، تا مناطق جنگلی و کوهستانی و لوکیشن های متنوع دیگر.
طراحی مراحل بازی، خوشبختانه در سطح بسیار رضایت بخشی صورت گرفته است. نه تنها شاهد مسیر های میانبر و به هم پیوسته در هر مرحله هستیم، بلکه از لحاظ ساختاری نیز استاندارد های کلی به خوبی پیاده سازی شده است. هر مرحله نیز، عموما با یک باس فایت جدید و خاص به پایان می رسد و شکست آن باس، به معنی انجام موفقیت آمیز آن مرحله است. در واقع به طور کلی باید اشاره کنم ایراد و نقد خاصی بر طراحی مراحل اصلی وارد نیست، بلکه این مراحل فرعی است که کمی مشکل ساز ظاهر شده است. مسأله این جاست که مراحل و مأموریت عای فرعی Nioh 2, به هیچ عنوان هویت و استقلال جداگانه ای را دارا نیستند و در اکثر مواقع، حتی مکان و لوکیشن این مراحل تکراری است و بعضا از stage و مکان های مراحل اصلی استفاده شده است. همین مسأله باعث یکنواختی کلی مراحل فرعی گشته است. در کنار این مسأله، مشکل دیگر مربوط به بالانس نبودن سختی بازی در برخی مراحل فرعی است. درست است که هر مرحله دارای Recommend Level است، اما مسأله این جاست در برخی قسمت ها، تعداد دشمنان به شکل غیرمنطقی بالا است و مثلا در یک فضای بسیار کوچک، باید با پنج-شش دشمن در آن واحد مبارزه کنید! آن هم دشمنانی که هر کدام از آنها قابلیت کشتن شما را در دو و بعضا حتی یک ضربه دارا هستند. البته خوشبختانه مسأله بالانس سختی بازی در مراحل و مأموریت های اصلی به خوبی برقرار شده است. در کل مشکل مراحل فرغی بازی این است که فاقد طراحی منحصربفرد و خاص هستند و بیشتر بستری برای Level Up کردن و سپری کردن زمان بیشتر به شمار می آیند. البته با این وجود تجربه این مراحل فرعی در نوع خود سرگرم کننده و جذاب است اگر مشکلات کلی مربوطه را نادیده بگیریم.
قابلیت Burst Counter که ویژگی کاملا جدید محسوب می شود، می تواند در نبرد های سخت و چالش برانگیز به برگ برنده شما تبدیل شود. البته که استفاده از این قابلیت ممکن است به صورت شمشیر دو لبه نیز عمل کند.
در بخش مبارزات، همانطور که قبلا هم گفته بودم، هسته اصلی گیم پلی نسبت نه نسخه قبلی تغییر نداشته است و به نوعی ففط تکمیل شده است. یکی از این ویژگی های اضافه شده، مربوط به قابلیت استفاده از حالت Yokai توسط شخصیت اصلی بازی است. شخصیت اصلی، فردی نیمه انسان نیمه Yokai است و به همین دلیل، او توانایی بهره بردن از نیروهای مختلف Yokai را داراست. در زیر خط استقامت یا همان Ki, شاهد نوار بنفش رنگی هستیم که مربوط به این قابلیت است و با مبارزه کردن و کشتن دشمنان، این خط پر می شود و شما می توانید از قابلیت ها و حملات مختلف بهره ببرید. برای بدست آوردن این حملات نیز می توانید با کشتن Yokai ها، soul Core آنها را بدست آورید و پس از پاکسازی در Shrine، آنها را Equip کنید. این Core ها نه تنها حمله و مهارتی جدید در اختیار شما قرار می دهند، بلکه Stats و ویژگی های شخصیت شما را نیز افزایش می دهند. البته اضافه شدن این قابلیت به معنای ساده تر شدن بازی نیست، چرا که از یک طرف استفاده از این قابلیت ها محدود و انگشت شمار است و باید با کشتن دشمنان دوباره کامل شود، و از طرف دیگر آسیب وارده توسط این حملات با آنکه قابل توجه است، اما به شکل غیرمنطقی بالا نیست.
و اما دیگر ویژگی جدید بازی، که می تواند در برخی نبرد های سخت ورق را به سمت شما برگرداند، Burst Counter است. زمانی که دشمنی، چه مینی باس باشد چه باس، حمله Burst انجام می دهد می توانید با فشردن R2 + دایره، Burst Counter انجام دهید. البته انجام این کار اصلا و ابدا به این سادگی ها نیست چرا که هم باید فاصله مشخص و درستی با دشمن داشته باشید، و هم در بهترین زمان ممکن دکمه ها را فشار دهید. چرا که دیرتر یا زودتر فایده ای ندارد و اگر نتوانید آنها را Counter کنید، آسیب بسیار زیادی دریافت می کنید و بنابراین در بعضی نبرد ها، Burst Counter بسیار ریسکی و پرخطر به شمار می آید. اما از طرف دیگر اگر موفق به انجام این کار شوید، هم حمله دشمن را خنثی ساخته اید، هم به او آسیب وارد کرده اید و هم امکان چند حمله و ضربه دیگر به صورت متوالی را نیز فراهم ساخته اید. در جریان برخی از سخت ترین نبرد های بازی، Burst Counter می تواند بسیار کارآمد ظاهر شود. البته از طرف دیگر این قابلیت به مانند شمشیر دو لبه نیز عمل می کند و می تواند تبعات سنگینی نیز در پی داشته باشد.
همانند نسخه اول، مدیریت نوار سلامتی یا همان Ki, کلید پیروزی و موفقیت در مبارزات است. اگر شخصیت شما تمامی استقامت و انرژی خود را مصرف کند، حتی تکان نیز نمی تواند بخورد و به هدفی راحت برای دشمنان تبدیل می گردد. از طرف دیگر برخی دشمنان بازی، توانایی ایجاد منطقه ای کوچک را دارند که در آن قسمت، یا استقامت شما اصلا بازیابی نمی شود، و یا با سرعت بسیار کمی پر می گردد. وجود محدودیتی به نام خط استقامت موجب شده حتی اگر شرایط برای حمله کاملا فراهم باشد، امکان زدن ضربات پرتعداد در فاصله کم وجود نداشته باشد. و در این جاست که قابلیت Ki Pulse, اهمیت خود را نشان می دهد. فشردن دکمه مربوطه(R1), پس از ضربه زدن و مصرف Ki, تمامی انرژی پیرامون شخصیت را در قالب استقامت به او باز می گرداند. استفاده از Ki Pulse می تواند تا حد خوبی به شما در مدیریت Ki کمک کند.
اگر نسخه اول بازی را تجربه کرده باشید، می دانید Nioh دارای گرافیک هنری خارق العاده یا محشری نبود، بلکه بیشتر هنر سازندگان در Team Ninja در استفاده از طیف رنگ وسیع و طراحی مخوف و فوق العاده هیولاهای بازی بود که بیشتر بار گرافیکی بازی را بر دوش می کشید. در نسخه دوم نیز، هر چند شاهد بهبود کیفی تکسچر ها، بافت ها، سایه زنی و نورپرازی هستیم، اما در کل شاهد پیشرفت وسیع یا گسترده از حیث فنی و هنری نیستیم. البته این مسأله به هیچ عنوان نقطه ضعف قلمداد نمی شود چرا که بازی همچنان فوق العاده زیبا و چشم نواز است و می تواند به خوبی مخاطب را جذب سازد. حالا که صحبت است نکات گرافیکی شد، بد نیست به فریم و رزولوشن بازی نیز اشاره ای داشته باشیم. همانند نسخه اول، سه گزینه پیش روی مخاطبان برای انتخاب قرار دارد. اولی Movie Mode است که فریم ریت را در ۳۰ قفل می کند و رزولوشن ۱۰۸۰p تا ۱۸۰۰p را ارائه می دهد. Action Mode فریم ریت را ۶۰ قرار می دهد و رزولوشن را بین ۷۲۰ -۱۰۸۰p قرار می دهد و مود سوم، چیزی بین این دو مود بالا و حالتی تعادلی مانند است. به شخصه Action Mode را پیشنهاد می کنم چرا که در عناوینی مانند Nioh, که مبارزات ریتمی بسیار سریع و تند دارند، فریم ریت بالاتر می تواند در انجام بهتر مبارزات کمک کننده باشد.
سخن پایانی:
برای علاقه مندان به عناوین هاردکور و چالش برانگیز، Nioh 2 انتخابی فوق العاده به شمار می رود. مبارزات عمیق و چندلایه، باس فایت های فوق العاده، طراحی مراحل استاندارد و تنوع سلاح ها و آیتم های شخصی سازی، می تواند Nioh 2 را به بهشتی برای عاشقان اکشن نقش آفرینی های سولزلایک تبدیل سازد.درست که تفاوت های Nioh 2 با نسخه قبلی، آن قدر زیاد و گسترده نیست، اما ویژگیهای اضافه شده به اندازه کافی جذاب و جالب هستند که تجربه ای کامل و خاص تر از نسخه اول خلق سازند…
پر بحثترینها
- رسمی: Death Stranding Director’s Cut برای ایکس باکس عرضه شد
- گپفا ۲۴؛ امتیاز شما به نیمۀ اول نسل نهم پلی استیشن
- ادعای مدیر سابق Sweet Baby: استودیوها سراغ ما میآیند تا داستان بازیهایشان را بهبود دهیم
- مشخصات کامل سختافزار پلی استیشن ۵ پرو فاش شد
- مدیرعامل پلی استیشن: طرفداران باید انتظارات خود را کاهش دهند، PS5 Pro یک کنسول نسل بعدی نیست
- دیجیتال فاندری: پلی استیشن ۵ پرو نمیتواند برخی بازیها را با نرخ فریم ۶۰ اجرا کند
- پلی استیشن ۵ پرو با قیمت نجومی وارد ایران شد
- آیپی Death Stranding دیگر متعلق به سونی نیست
- سازنده سابق راکستار: مردم سالها از واقعگرایی GTA 6 صحبت خواهند کرد
- تماشا کنید: گیمپلی چندین بازی روی پلی استیشن ۵ پرو
نظرات
ایول بابا انتظار نداشتم به این سرعت نقدش کنید
خسته نباشید اقای زاهدی
هر چه از سونی رسد نیکوست… :inlove:
دوستان پیشنهاد می کنم بازیش کنید..
اینه. :yes: :yes: :yes:
نقد باید به کسی سپرده بشه که سبک بازی رو دوست داره و باهاش زندگی کرده.
ممنون از مصطفی زاهدی بخاطر این نقد عالی. :rose:
از نظر من این بازی خیلی گیمه! واقعا کلاسیک و سخت و دلچسب. هر مرحله جذابیت خاص خودش رو داره و البته ارزش تکرار بالا.
مرسی آقای زاهدی عزیز چقدر سریع واقعا دست مریزاد :yes: :heart: :rose:
باس های بتزی رو تو youtube دیدم طراحیشون جالبه واقعا
به دلیل این کرونا و افزایش نجومی قیمت ها و بی رحمی فروشنده های عزیز هنوز که هنوزه نتونستم این بازی رو که سبک اول و مورد علاقه م هست رو تجربه کنم چقد غم انگیزه در طول سال هیچ بازی ای نمی خریم تا بتونیم سبک مورد علاقمونو تجربه کنیم بازیاشو ولی تا میرسی به خریدش قیمت ها دو برابر میشه الان قیمت ها از نجومی هم گذشته. اما خب ویدیو های گیمپلی رو دیدم نکته ای که حائز اهمیته به غیر از موارد ذکر شده، شخصی سازی شخصیت اصلی هست که خیلی خوب پوشش دادن همه چیزو و کیفیت خوبی داره این بخش. امیدوارم قیمت ها متعادل بشه این نسل ما گیمر ها رو صبور تر کرده ولی دیگه صبرم حدی داره.
متاسفانه هرچی بازیه خوبه برا سونیه و گرنه منی که به خاطر ارزان تر بودن ایکس باکس نسبت به ps در ایران مجبور شدم ایکس باکس بخرم میتونستم با فقط چهل هزار تومان بازی رو روی ایکس باکس داشته باشم افسوس
ما را از مرگ میترسانید؟
ما فرزندان سونی هستیم :yes:
شاهکاره این بازى. دیروز داشتم یوزر اسکور ها رو تو سایت متاکریتیکت میدیدم. واقعا جالب بود. یارو امده صفر داده به بازى نوشته بازى خیلى سخته و بالانس نیست. لا مصب تو کودنى بلد نیسى بازى کنى برا چى زحمت چند ساله ى بازیسازو میبرى زیر سوال؟!
دارم بازیش میکنم
باید بگم از نسخه اول هم سخت تر ولی لذت بخش تر شده
استفاده از فرم یوکای تو مبارزات خیلی خوبی و میتونین حمله و ضد حمله خوبی بزنین
گرافیک بازی نسبت به نسخه قبل تغییر انچنانی نداشته ولی محیط های سبز و رنگی رنگی بسیار خوب کار شدن
موزیکش عالیه
خیلی بازی خوبیه حتما بازی کنید :yes: :yes:
سلام میشه لطف کنید بگید چجوری میتونم میزان خون یا الکسیر را از ۸ بیشتر کنم
خیلی ممنون اقای زاهدی عزیز که به سرعت نقد بازی رو گزاشتید
واقعا بازی رو میشه شاهکار خطابش کرد همین
درود بر همه بچه های گیمفا بچه ها مدت هاست ی سوالی ذهنمو مشغول کرده من موندم این مایکرو و سونی چیکار میکنن من الان ی pc دارم ی gtx 1060 روشه ۵ میلیون الان پولشه و ی ps4 هم دارم اوایل گرفتم یک و چهارصد الان سوال من اینه اینا چطوری این کنسول رو میدن ۵۰۰ دلار در حالی که من فقط بخوام ی کارت گرافیک با قدرت xbox بخرم که میشه rtx 2080ti super باید ۲۰ میلیون پول بدم وژدانن هر کی میدونه قضیه رو روشن کنه؟
با این که اسپمه میگم.
مهم ترین چیزی که باعث میشه ارزون باشه خرید انبود و قرارداد با AMD هستش. چون قرار میلیون ها کنسول ساخته باشه و سود زیادی بدست میاد از فروش زیاد برای همین خرید سونی و مایکروسافت به تعداد بالاست و این اولین تاثیر در ارزان شدن قطعات رو داره.
دومین تاثیر کاستوم بودن هست. تمام قطعات شخصی سازی میشن توسط شرکت ها با هدف قدرت بالا و ارزان بودن.
سومین تاثیر هم اینه اصولا کنسول ها با قیمت پایین عرضه میشن چون که شرکت ها سود زیادی روی سخت افزار نمیبرن. مثلا اگر ساخت کنسول ۵۰۰ دلار تموم بشه با همین قیمت عرضه می کنن و حتی ممکنه ضرر کنن. مثلا ps4 قیمت ساختش ۴۶۰ دلار بود اما ۳۹۹ دلار عرضه شد. ضرر خیلی سریع با فروش پلاس،بازی و سرویس ها جبران میشه. اینا سه عامل اصلیه.
داداش حرفات درسته ولی آخه تا چه حد اختلاف قیمت واقعا باورنکردنیه
حرف دوستمون درسته ولی بنظر منم باز اختلاف قیمت زیاد رو توجیه نمیکنه . من فکر میکنم گرافیک کنسول یکسری امکاناتش رو حذف میکنن نسبت به گرافیک پی سی و فقط ترافلاپس مورد نیاز رو ازش میخوان و کارت رو ساده سازی میکنن . البته حدس میزنم .
بذار کامل تر توضیح بدم.
برای ساخت یک قطعه کارت گرافیک HIGH-END مطمئنا خیلی خیلی کمتر از قیمتی که به فروش میره خرج میشه مثلا شاید کمتر از نصف میزانی که قیمتش هست هزینه ساخت اون قطعه میشه و شرکت هایی مثل GIGABYTE یا AMD یا NVIDIA که قطعه تولید می کنن دیگه پلاس یا گلد یا استیم یا هر شبکه دیگه ای ندارن که ازش دلار در بیارن. اونا فقط یه قطعه رو میفروشن و تمام سودشون به اون قطعه بر می گرده اما قضیه برای سونی و مایکروسافت و همکاری اونها با AMD کاملا متفاوته. قطعه با همون قیمت تولید ( که در اصل باید دو برابر بشه) و یا حتی کمتر بر روی کنسول ها قرار میگیره چون می دونن این پایان ماجرا نیست بلکه شروع ماجرا برای سود دهی هستش. این مخاطب در طول نسل کلی بازی و دی ال سی و اشتراک می خره چندین برابر بیشتر از اون قطعه که قرار بود یک جا سود ده باشی و بعدا دیگه سود دهی نداشته باشه برای سونی و مایکروساف درآمد داره. به طور خلاصه قطعاتی که بر روی کنسول ها قرار میگیرن سود دهی مداوم دارن تا پایان نسل اما قطعات AMD و شرکت های دیگه که به صورت جداگانه عرضه میشن فقط در زمان خرید توسط خریدار سود دارن برای همین باید یکجا جبران بشه.
اون قرار داد بین AMD و شرکت ها و تولید انبوه بیش از اون چیزی که فکر می کنید قیمت رو کاهش میده. چون روی قطعات خیلی خیلی سود میگیرن شرکت ها.
سودی که کنسول ها از بازی ها و اشتراک و … در میارن به راحتی کفاف ضرر سخت افزاری رو میده ممکنه در سه ماه کل نسل رو جبران کنه. مثلا نگاه کنید قیمت بازی های PC تقریبا ۲۰ درصد کمتر از بازی های PS و XBOX هستش دلیلش اینه برای جبران ضرر سخت افزاری و قرارداد ها مایکروسافت و سونی مجبورن با این دریافت ۲۰ درصد بیشتر جبران کنن ضرر رو. اینا همه دست به دست هم میدن تا کنسول ها با قیمت پایین قدرت معقولی داشته باشن. اگر فقط سود شرکت سونی از پلاس / بازی / دی ال سی / سرویس ها حساب کنیم متوجه میشیم چی به چیه.
کنسول ها قابل ارتقاء نیستن و باید هر نسل عوضش کنی. کنسول ها برای بازی آنلاین باید سرویس بخری. برای بازی ها ۳۳ درصد تقریبا به جیب مایکروسافت و سونی میره. یعنی شما که ۶۰ دلار بازی میخری ۲۰ دلارش به جای ناشر(مثلا ea) میره تو جیب سونی یا مایکروسافت.
درسته پول سخت افزار رو نمیدین ولی به جاش باید مداوم خرج کنید.
اینو واقعا منطقی گفتی
درسته کاملا .
با تشکر از آقای زاهدی,واقعا سخت و پدر در بیارو بشدت باحاله من که خیلی حال کردم با نسخه قبلش و دموی همین نسخه ایشالا بیاد بتونیم بگیریمش
با عرض سلام خدمت سایت گیمفا… بنده نسبت به نقد هاتون که بعضی جاها شبیه نقد بچه های ۱۲ ساله ی هیجان زده از گیمی میشه که روش تعصب بچه گونه قائل میشن، شکایت دارم. از طنز های نابجا و مسخره تا این نتیجه گیری نهایی. در نتیجه گیری نهایی قرار بر اینه که نکات مثبت و منفی به طور خلاصه بیان شه، نه اینکه یه مقاله دیگه داخل کادر امتیاز دهی بنویسین. خواهشا این نکات رو رعایت کنید تا ارزش نقد ها و به تبعش ارزش سایتتون بره بالا. به امید موفقیت و محبوبیت بیشترتون
بازی جذابی هست.امیدوارم هر کی دوست داره بتونه تجربه کنه.
کسانی که از این سبک بازی ها لذت میبرند به طور قطع از بیماری مازوخیس رنج میبرند و البته سازنده بازی هم یک انسان سادیسم هست
اشتباه میکنی . مازوخیسم به این نمیگن . اینطوری باشه ورزشهای سخت هم که احتیاج به تمرین زیاد و شکست فراوان و عذاب کشیدن داره هم مازوخیسم محسوب میشه . بشرطی که تو چالش منطق باشه این بازیها مخصوص کسانی هست که قدرت تکرارپذیری و یادگیری و درس گرفتن دارن .
اول اینکه من به این سبک خیلی علاقه دارم و بازی های زیادی تو این سبک بازی کردم از جمله نسخه اول همین بازی و بسیار هم لذت بردم.
دوم اینکه خودم پلی استیشن دو و سه داشتم و الان هم پلی استیشن چهار رو دارم.
اما نسخه دوم نسبت به نسخه اول تغییر چندانی نداشته از جمله گرافیک و گیم پلی؛ و مشکلاتی هم منتقد محترم ذکر کردن (ماموریت های فرعی تکراری و کم عمق و سیستم random drop loot) که اگر همین موارد در یکی از فرانچایزهای مایکروسافت مشاهده بشه منتقدین حداقل دو نمره از بازی کم خواهند کرد.
این رفتار دوگانه در نقد بازی ها از کجا نشات میگیره؟!!
سلام دوست عزیز
چندتا نکته رو خدمتتون عرض کنم
۱-هر منتقد با منتقد دیگه فرق داره، برای همینه که نمرات مختلف وجود داره و اصولا بحثی به نام متا مطرحه.
۲-نقد هر بازی، فارغ از توجه به پلتفرم صورت میگیره. من خودم منتقد بازی دث استرندینگ بودم برای گیمفا و بهش ۸ دادم. میتونین اون مقاله رو بخونین تا متوجه بشین هیچ گونه تعصب، علاقه و نمیدونم رفتار دوگانه وجود نداره.
۳-نمره ای که به Nioh 2 داذم، بر اساس تجربه کلی و کیفیت نهایی بوده.
روی صحبت من فقط با شما نبود. در بخش اعظمی از جامعه منتقدین بازی ها این رویکرد وجود داره، متاسفانه! این رو از روی بیش از ۱۵ سال خوندن نقدهای مختلف از سایت ها و مجله های مختلف خدمتتون عرض میکنم. منتقدها سوار موج میشن البته بعضی ها هم برخلاف جریان شنا میکنن!
البته همونطور که حتما شما هم تایید میکنید به هر حال نقد نظر شخصی منتقد هست و از این بابت هیچ ایرادی هم وارد نیست. هنگام نقد حتی دسته ای که توی دستات هست روی نظر نهایی تاثیر میذاره!!!
سلام میشه لطف کنید بگید چجوری میتونم میزان خون یا الکسیر را از ۸ بیشتر کرد، چون تو ویدیو ها دیدم ۱۳ شده
شما که نقد می کنید بازی تمام کردید ؟؟ کامل ؟
سلام
تا چهارشنبه عصر که نقد منتشر شد و مشغول نوشتن نقد بودم، فکر کنم حدود ۷۰_۸۰ درصد بازی رو تمام کرده بودم. با اتمام بازی چیزی در مورد نقد عوض نمیشه چون نکات کلی و قوت و ضعف مشخصه
ماشاالله خوب بیکار هستید این بازی های سنگین و طولانی تمام می کنید
مرسی سرعت :laugh: خوب واقعا اطلاعات باحالی بود راجع بازی و ظاهرا خیلی خفنه :yes: مبارک فن هاش
تلفظ درستش چیه؟
سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه
فکر نکنم کسی اینجا منو بشناسه چون این اولین کامنتم تو گیمفا هست ولی حدودا ۸ ساله مستمر گیمفا و مقالاتش رو دنبال میکنم و صمیمانه از آقای بابایی و بقیه نویسنده ها تشکر و قدردانی میکنم بابت تلاش بی وقفشون و حالا نزدیک تحویل سال تصمیم گرفتم که وارد بخش کامنت بشم و لازمه که خودمو معرفی کنم
بنده حقیر کوچیک شما رضا هستم با ۱۷ سال سابقه گیمری و با آتاری و سگا شروع کردم و باید اعلام کنم فن منطقی و بدون تعصب سونی هستم و خاطرات شیرینی با تمام کنسول های سونی داشتم و از خانواده ایکس باکس فقط کنسول افسانه ای ۳۶۰ رو تجربه کردم که کنسول خارق العاده ای بود
در کل از همه کاربران گیمفا چه سونی فن چه مایکرو فن و چه پیسی فن تشکر میکنم و کوچیک همشونم که این کامنتمو خوندن و امیدوارم منو در خانواده بزرگ گیمفا شریک بدونین و سال خوبی رو برای همتون آرزومندم
خیلی سریع نقد کردید انتظار نداشتم دمتون گرم اقای زاهدی
مبارک طرفدارانش از جمله خودم نیوه تنها بازی سولزلایک بود که موفق عمل کرد و واقعا به نظرم بهترینه
سلام ممنون میشم یه توضیح بدید که چجوری میشه افزایش خون یا الکسیر از ۸ به بالاتر داشت
سلام! آقا من نسخهی ویندوز اینو نصبکردم، گرافیکو رو بهترین حالت گذاشتم؛ ولی گرافیکش خیلی داغونه. مشکل کجاست؟