چرا تمام نمیشوی؟ | بازیهایی که احساس میکنیم بیش از حد طولانی هستند
یکی از معیارهایی که میتواند در سنجش یک بازی شرکت داشته باشد، قطعا طول مدت زمانی است که برای به پایان رساندن آن نیاز دارید. بازیبازان اصلا دوست ندارند که هزینهای هنگفت کنند و سپس بازی را دریافت کنند که آنان را تنها برای ۱۰ ساعت سرگرم نگه دارد. از همین رو، بسیاری از سازندگان به سمت این مورد رفتهاند که بازیهای خود را به صورت آنلاین بسازند تا بتوانند در طول زمان محتویاتی جدید برای آن ارائه کنند و بازیبازان را مشغول نگه دارند. از سمتی دیگر، بعضی سازندگان به سراغ جهانآزاد کردن بازیهای خود رفتند و قسمی دیگر از سازندگان، مخلوطی از هر دو مورد ذکر شده را استفاده کردند. به هر حال، هر کس در تلاش است تا بازی خود را پرمحتوا و کامل بسازد…ولی آیا تا حالا این حس را داشتهاید که فلان بازی دیگر بیش از جد طولانی است؟ بحث اصلا خستهکننده بودن نیست؛ چرا که همین طولانی بودن بازی با گیمپلی و داستانی زیبا همراه شده. ولی آیا تا به حال با خود گفتهاید «قبول که بازی یک شاهکار است! قبول که گیمپلی بینظیر است! قبول که گرافیک و داستان و موسیقی عالی هستند! ولی چرا این بازی تمام نمیشود؟ چرا اینقدر طولانی است؟». امروز میخواهیم جمعی از بازیها را به همراه یکدیگر مرور کنیم که در کنار تمام نکات مثبت و منفی، بیش از حد طولانی بودند و ما را وادار به گفتن جملهی بالا میکردند.
Persona 5
بازیبازان مدت بسیار مدیدی برای بازی Persona 5 صبر کردند. البته این صبر کاملا ارزشش را داشت. بازی Persona 5 نه تنها یکی از برترین بازیهای نقشآفرینی سال انتشارش بود، بلکه یکی از برترین بازیهای نسل و البته جزو معدود بازیهایی است که میتواند شما را به سمت مبارزات نوبتی سوق دهد. به هر کجای این بازی که نگاه کنید، به یاد انیمههای ژاپنی میافتید و از نظر طول داستان بازی نیز شما این قاعده را مشاهده خواهید کرد. بسیاری از انیمههای سریالی ژاپن، بیش از ۱۵ الی ۲۰ سال است که پخش میشوند و هنوز هم داستانهای زیادی برای شخصیتهای اصلی این انیمهها در نظر گرفته شده است. بازی Persona 5 نیز از همین رویه استفاده کرده و حداقل خط داستانی ۹۰ ساعته را پیش پای شما میگذارد. داستانی پر از مدرسه رفتن، ارتباط با دیگران، کار نیمه وقت، ورزش و خیابان گردی و در نهایت، نفوذ به قلعههای مختلف. اگر بخواهیم روراست باشیم، بازی با این که یک شاهکار به تمام معنا است، ولی بیش از حد تلاش میکند داستان را طولانی کند. نقطهای در داستان بازی وجود دارد که با خود میگویید چرا داستان اینقدر کند پیشروی میکند؟ داستان به خوبی پرداخته شده است، ولی طولانی بودن بیش از حد بعضی از بخشهای آن، قطعا میتواند برای بعضی بازیبازان دردسر ساز باشد. با این حساب، بازی Persona 5 در لیست ما پانزدهیمن «چرا تمام نمیشوی؟!» ما است.
Final Fantasy 15
بازی Final Fantasy 15 برای بسیاری از بازیبازان مورد انتظار بود و تاخیرهای زیادی نیز در راه انتشارش داشت. بازی داستانی بسیار زیبا را به بهترین نحو ممکن روایت میکند و جهانی وسیع را در اختیار شما میگذارد. اگر تنها بخواهیم به داستان بازی بپردازیم، چیزی حدود ۲۵ الی ۳۰ ساعت بیشتر از وقت شما گرفته نمیشود؛ مخصوصا که مراحل انتهایی بازی کاملا حالتی خطی پیدا کردهاند و اجازهی گشت و گذار از شما گرفته میشود. ولی چالش اصلی وقتی نمایان میشود که شما بخواهید تمام دنیای بازی را کاوش کنید و فعالیتهای آن را انجام دهید. هر یک از شخصیتها مهارت مخصوص به خود را دارد و شما برای افزایش مهارت آنان، باید در هر جا و بیجایی کمپ بزنید، غذا درست کنید، پیاده روی کنید و در نهایت برروی خطرناکترین و زیباترین مناطق بازی یک عکس دسته جمعی بگیرید. بازی Final Fantasy 15 در حقیقت سفری است بسیار جذاب، پر از شور و نشاط، عمیق و احساسی، ولی در نهایت باز هم شما با تجربهی این بازی بیش از ۱۰۰ ساعت، به خودتان میگویید «چرا تمام نمیشوی؟!».
Resident Evil 6
برخلاف ۲ باز ذکر شده، Resident Evil 6 نه به عنوان یک بازی اکشن و نه به عنوان یک بازی ترسناک، عملکرد قابل قبولی نداشت. بازی دارای ۳ خط داستانی کاملا مجزا است و اگر بخواهیم صادق باشیم، تنها لحظاتی اندک و تنها در بخش داستانی لیان است که واقعا حس میکنید این بازی یک نسخه از Resident Evil و یک بازی واقعا خوب است. دو خط داستانی دیگر به جای تمرکز بر عناصر بقا و ترسناک، بیشتر برروی عناصر اکشن تمرکز کرده بود که در این حیطه نیز موفق عمل نکرد. شاید اگر خط داستانی لیان را در نظر نگیریم، بازی حدود ۲۰ الی ۲۵ ساعت برای یک بازیباز معمولی طول بکشد. در حالت عادی این زمان اصلا زیاد نیست، ولی شما با خود ۲۵ ساعتی را تصور کنید که به طور مکرر از خود میپرسید «آیا این بازی واثعا یک Resident Evil است؟» یا «ای بابا! چرا بازی اینقدر اکشن بی محتوا دارد!؟». به صورت خلاصه بخواهیم بگوییم، ۲۵ ساعت مربوط به بازی برای طرفداران این سری، چیزی حدود ۶۰ الی ۷۰ ساعت به نظر میرسد…۶۰ ساعتی پر از خاطرههای بد و عذاب.
L.A.Noir
بازی L.A.Noir از نظر داستانی و گیمپلی یک شاهکار به حساب میآید، ولی به احتمال زیاد شما نیز با من هم عقیده هستید که اصلا نیازی نبود که L.A.Noir یک بازی جهان آزاد باشد. تمرکز اصلی بازی برروی داستان است و در این راه نیز بسیار موفق عمل میکند، ولی جهان بازی به صورتی طراحی شده که شما برای مسائل بسیار حیاتی نیز گهگاها نیاز دارید تا زمان بسیار زیادی را در خیابانها بگذرانید. بازی به شما میگوید که به سراغ فلان کس بروید و شما برای رسیدن به او باید ۵ دقیقهی تمام در خیابانها به سمت او بروید. این ۵ دقیقهها را باید در کنار هم بگذارید تا مشاهده کنید که چه زمان زیادی را شما در بازی به جای گشتن دنبال فرد گناهکار، تنها در خیابانها بودهاید. در کنار دنیایی که وجود آن اصلا لزومی نداشت، مراحل بازی نیز پس از مدتی حس نکراری بودن را به شما میدهند و همین مورد باعث میشود که شما احساس کنید بازی دو برابر چیزی که باید باشد، طول میکشد.
Witcher 3
بازی Witcher 3 طولانی است، نه به دلیل جهان آزادش و نه به دلیل داستان طولانیاش؛ چرا که اتفاقا دنیای این بازی کاملا به جا و غنی بوده و داستان نیز از سرعت کاملا درستی برخوردار است. بازی Witcher 3 طولانی است، چون واقعا طولانی است! داستان بازی چیزی حدود ۶۰ الی ۷۰ ساعت به طول میانجامد. اگر ماموریتهای فرعی بازی را نیز در نظر بگیریم، این زمان به عدد ۱۰۰ ساعت میرسد. سپس بستههای الحاقی بازی هستند که هر کدام به صورت میانگین حدود ۱۵ الی ۲۰ ساعت زمان نیاز دارند. ماموریتهای فرعی هر کدام را نیز در نظر بگیرید. مجموعا بازی Witcher 3 به همراه بستههای الحاقی مربوطه، چیزی حدود ۲۰۰ ساعت به طول میانجامد که واقعا طولانی است و هر کسی حوصلهی تمام کردن این بازی را ندارد. در این مقاله، قرار است که بازیهایی که بیش از حد طولانی هستند را نام ببریم و بر حسب انصاف، Witcher 3 نیز در لیست قرار دارد، ولی برای خود من Witcher 3 در انتهایش نه تنها جملهی «چرا تمام نمیشوی» را نداشت، بلکه با خودم گفتم «چرا تمام شدی؟».
Assassins Creed Odyssey
به احتمال خیلی زیاد، Assassins Creed Odyssey برترین نسخه از این سری است که در سالهای متمادی گذشته منتشر شده است. خط داستانی بازی چیزی حدود ۴۰ الی ۵۰ ساعت طول میکشد و انصافا نیز داستانی به جا و جالب را روایت میکند. ولی اوضاع وقتی به سمت «چرا تمام نمیشوی» میرود که بخواهید ماموریتهای فرعی بازی را در جهان شگفتانگیز این بازی تمام کنید. کافی است که به سراغ تابلوی اعلانات در یک شهر بروید؛ ماموریتهایی بعضا بسیار بد و غیر قابل قبول به شما داده میشود که کاملا حس بازی را از بین میبرد. نکتهی جالب این است که این ماموریتها تقریبا تمامی ندارند و تا دلتان بخواهد، میتوانید نقش پستچی را در بازی ایفا کنید. در کنار این ماموریتهای فرعی ناشایست، ماموریتهای فرعی جالب و کاملا شگفتانگیزی نیز در بازی وجود دارد، همانند ماموریت مربوط به کشف اتلانتیس. ماموریتهای جانبی، اعم از خوب و بد، خط داستانی بازی و هزاران علامت سوالی که در نقشه وجود دارد در کنار مناطق مختلفی که میتوانید آنان را از دست آتنیان در آورده و به اسپارتانها بدهید (و برعکس) بازی Assassins Creed Odyssey را به یک تجربهای تبدیل میکند که در عین لذتبخش بودن، بیش از حد طولانی است.
Mass Effect Andromeda
احتمالا قبول دارید که Mass Effect Andromeda ایرادات زیادی داشت و جهان آزاد بازی نیز در این میان نقش پررنگی داشت. اگر منطقی بخواهیم به قضیه نگاه کنیم، ایدهی جهان باز برای سری Mass Effect کاملا جذاب و درست است، ولی زمانی که این ایده به حیطهی عمل وارد شد، شاهد نتیجهی جالبی نبودیم. جهان بازی کاملا خالی از هر گونه مورد جالبی بود و صرفا محیطی بزرگ در اختیار شما قرار داده شده بود. همین مورد باعث شده بود تا بازی بیش از حد نیاز طولانی و خسته کننده باشد. علاوه بر جهان خالی از سکنه و پوچ Mass Effect Andromeda، باید داستان بازی را نیز اضافه کنیم. داستان بازی به خوبی شروع میشود و به خوبی ادامه داده میشود؛ به طوری که شما در میانهی داستان فکر میکنید که هزاران ساعت پتانسیل وجود دارد که داستان ادامه پیدا کند، ولی در انتهای بازی، تنها این حس در شما وجود دارد که بازی باید ۱۵ الی ۲۰ ساعت زودتر پروندهی داستان را میبست و بخش تیتراژ را به شما نشان میداد. پس بدون شک بازی Mass Effect Andromeda از آن دست عناوینی است که شما با خود میگویید «چرا تمام نمیشوی؟».
Shadow of War
بدون شک، خریدهای درون برنامهای یکی از بزرگترین مشکلاتی بود که در این نسل گریبانگیر بازیبازان و البته بازیچهی دست سازندگان شد. بسیاری از عناوین بودند که ایدههای جالب و کاملی داشتند، ولی شما تنها در صورتی میتوانستید از آن بازی لذت ببرید که موارد زیادی را به وسیلهی پول واقعی در بازی خریداری کنید. بازی Shadow of War نیز همین مورد را در پیش پای شما قرار میدهد. میخواهید قوی شوید و سریع بازی را به پایان برسانید؟ پس دست توی جیبتان کنید و حسابی خرج این بازی کنید. نمیخواهید خرج کنید؟ به سراغ کسب XP و دیگر آیتمهای بازی بروید که حسابی وقتتان را میگیرد. اشتباه برداشت نکنید! بازی Shadow of War حتی بدون خرید درون برنامهای نیز یک بازی خوب است، ولی این عنوان میتوانست چندین مرتبه لذتبخشتر باشد اگر سیاستهای پول پرستی سازنده و ناشر، بازی را در دام خریدهای درون برنامهای نمیکرد. اگر بدون خرج کردن بخواهید بازی را تجربه کنید، قطعا با جملهی «چرا تمام نمیشوی» در ذهنتان مواجه خواهید شد.
Red Dead Redemption 2
بازی Red Dead Redemption 2 آتشی است که بر زیر خاکستر پنهان شده. هدفش را میداند، مسیر را نیز به خوبی میداند و تنها منتظر موقعیتی مناسب برای فوران نشسته است. با این حال، Red Dead Redemption 2 دوست دارد تا زا تک تک لحظاتی که بازیباز در آن حضور دارد، نهایت استفاده را ببرد. شما هیچ لحظهای از بازی را پیدا نمیکنید که بیهوده باشد، ولی به جرئت میتواند گفت که این اهمیت بالا به موارد کوچک، باعث طولانی شدن بیش از حد بازی میشود. Red Dead Redemption 2 یک شاهکار در حیطهی داستانسرایی بود، ولی داستان خود را به قدری ریزبینانه و با دقت تعریف کرد که ممکن است برای بعضی بازیبازان خوشایند نباشد. در کنار داستانی که عالی، ولی کند پیشروی میکند، مقدار زیادی اسب سواری و جابجایی از مکانی به مکان دیگر در بازی وجود دارد که دوباره برای هوادران اکشن محض، میتواند آزار دهنده باشد. همین موارد هستند که باعث شدهاند بازی Red Dead Redemption 2 در لیست امروز ما قرار بگیرد.
The Phantom Pain
چه کسی فکرش را میکرد که روزی ما یک نسخه از سری Metal Gear Solid را در لیستی قرار دهیم و بگوییم چرا تمام نمیشوی؟ بخش اول بازی به شدت جذاب، عالی، پرورده شده و سینماتیک است و به جرئت میتوان گفت صنعت بازیهای ویدئویی کمتر مثالی را دیده است که بتواند با بخش اول The Phantom Pain رقابت کند. این بخش باعث میشود که همچنان در فکر بمانیم که در صورت عدم دخالت کونامی، کوجیما چه بازی تحویل میداد و The Phantom Pain میتوانست به چه شاهکار بزرگی تبدیل شود. برخلاف بخش اول The Phantom Pain، بخش دوم آن یک اشتباه به تمام معنا است. به معنای واقعی کلمه شما در بخش دوم بازی، باید دوباره همان مراحلی را تکرار کنید که در بخش اول تجربه کردهاید! بدون هیچ گونه تغییر حاص و چشمگیر. ماموریتهای فرعی بازی نیز اکثرا در چند مورد خاص خلاصه شده و به زودی خسته کننده میشوند. در اصل، دلیلی که باعی میشود بازی جزو دستهی «چرا تمام نمیشوی» باشد، تکراری بودن تمامی مراحل بخش دوم است و علاوه بر آن، پایانبندی که نه تنها باعث شور و شعف بازیباز نمیشود، بلکه باعث میشود خستگی سفر با ماموریتهای تکراری در تن شما بماند.
God of War
بازی God of War در اصل نسبت به دیگر عناوین حاضر در لیست، به میزان کمتری حس طولانی بودن به بازیباز را میدهد ولی به دلایلی که عرض میکنم، قطعا این حس به بعضی از هوادران این سری منتقل شده است. بازی God of War به طور قطع یکی از برترین بازیهای سونی در نسل هشتم و یکی از برترین بازیهای تاریخ است. داستان بازی چیزی حدود ۲۵ الی ۳۰ ساعت، بنا بر مهارت شما در مبارزات و درجهی سختی بازی، به طول میانجامد. اما ۲ نکته را باید در این میان در نظر گرفت. اول آن که ۳۰ ساعت، تقریبا دو برابر زمانی است که طولانیترین نسخهی God of War پیش از این طول میکشید و برای هوادران این سری، قطعا این میزان از داستان و گیمپلی، زیاد بود. دوم، بخش زیادی از بازی به راه رفتن، گشت و گذار و البته یافتن آیتمهای مختلف، مخصوصا پس از اتمام بخش داستانی، اختصاص خواهد یافت. این مورد نیز برای هوادران سری God of War که عادت دارند مسیر خودشان را با خون رنگین کنند و راهشان را از میان جنازهی دشمنان خود باز کنند، کمی خستهکننده است.
Skyrim
اصلا میتوان اسم دوم بازی Skyrim را «چرا تمام نمیشوی» گذاشت. دوباره همانند بازی Witcher 3، بازی Skyrim از کند بودن سرعت داستان یا محتویات نامربوط و بیکیفیت رنج نمیبرد و به این دلایل نیست که Skyrim در لیست ما حضور دارد. Skyrim در میان طولانیترین بازیهای تاریخ است؛ چرا که واقعا طولانی است! داستان اصلی بازی چندان طولانی نیست و در طی ۱۵ الی ۲۰ ساعت به راحتی پایان مییابد. ولی بیایید نگاهی به ماموریتهای فرعی بیندازیم. فکر نکنم هنوز هم کسی باشد که تمام ماموریتهای فرعی بازی Skyrim را تکمیل کرده باشد. از طرفی دیگر، جهانی پویا، غنی و به طور شگفتانگیزی بزرگ، وجود دارد که التماس میکند شما آن را کاوش کنید. تمام این موارد را در نظر بگیرید، اکنون به سراغ مهارتهای جادویی، مبارزات تن به تن، ساخت و ساز، کیمیاگری، تیراندازی، سخنپروری و … بروید. کامل کردن درخت مهارت هر یک از موارد ذکر شده دوباره از شما ساعتها زمان میگیرد. راستش را بخواهید، خیلی تلاش کردم تا بتوانم حدود زمانی برای بازی Skyrim مشخص کنم…ولی به نظر میرسد که Skyrim تا به حال تمام نشده، تمام نمیشود و به احتمال زیاد کسی نیز نمیتواند آن را به صورت کامل، تمام کند. اینجا است که پس از گذشت حدود ۱۰ سال از انتشار بازی Skyrim، هنوز از او میپرسیم «چرا تمام نمیشوی لعنتی؟».
پر بحثترینها
- مایکروسافت هماکنون روی پلی استیشن بازیهای پرفروش بیشتری نسبت به سونی دارد
- نقدها و نمرات بازی Stellar Blade منتشر شدند
- شایعه: احتمال عرضه Helldivers 2 روی Xbox Series X|S وجود دارد
- بازی هایی که مورد بیمهری مخاطبین قرار گرفتند (قسمت دوم)
- دنیاهای آخرالزمانی که اگر در واقعیت رخ بدهند بقاء در آنها دشوار خواهد بود (قسمت اول)
- رتبهبندی شخصیتهای اصلی سری GTA
- انتقاد EA از ممنوعیت فروش Dead Space در ژاپن اما صدور اجازه انتشار به Stellar Blade
- آیا Final Fantasy 7 Rebirth فروش کمی داشته است؟ تحلیلگران پاسخ میدهند
- شایعه: سری Watch Dogs به پایان راه خود رسیده است
- آپدیت جدید بازی Marvel’s Spider-Man 2 منتشر شد
نظرات