خروش نینجای سایبرگی | نقد و بررسی عنوان Metal Gear Rising: Revengeance

سری بازیهای Metal Gear از قدمت بالایی در صنعت بازیهای ویدئویی برخوردار هستند و میتوان از آن به عنوان یکی از تاثیرگذارترین فرانچایزهای تاریخ نام برد.سبک مخفی کاری با این بازی پا به عرصه ی وجود گذاشت و شخصیت پردازی و نحوه ی روایت داستان توسط آقای هیدئو کوجیما،باعث شد استانداردهای نوینی پایه ریزی بشود.حال پس از گذشت ۲۵ سال،سری متال گیر صاحب یک فرزند خاص شده است.Raiden،شخصیتی که در متال گیر ۲ کنترلش را به عنوان یک مامور در اختیار داشتیم و در قسمت چهارم به شکل یک نینجای حرفه ای به کمک اسنیک میاید،این بار تحت کنترل بازیکن است و سبک Hack & Slash را به فرانچایز متال گیر تزریق میکند.

نام: Metal Gear Rising: Revengeance

سازنده: P*latinum Games (با نظارت مستقیم Kojima Production)

ناشر: Konami

سبک: Hack & Slash

پلتفرم: PS3/Xbox360

درجه سنی : M

از روزی که MGS4 رو تموم کردم،آرزو داشتم بتونم شخصیت Raiden رو با همون شکل و شمایل نینجا و اون سرعت و هیجان رو کنترل کنم و به دل دشمن بزنم.در سال ۲۰۰۹ و E3 اون سال،آقای هیدئوکوجیما وارد صحنه ی کنفرانس مایکروسافت میشود و از بازی Metal Gear Solid : Rising با شخصیت Raiden رونمایی میکند.از همان روز انتقاد ها نسبت به اینکه Metal Gear Solid همیشه با اسنیک و سبک مخفیکاری اجین شده است بالا گرفت.نزدیک ۲ سال سکوت رسانه ای برقرار شد و در نهایت هیدئو کوجیما دوباره در اطلاعیه ای اعلام کرد بازی Rising کنسل نشده و اینبار با شکل و شمایلی جدید میخواد مخاطبین رو غافلگیر کنه.اسم بازی به Metal Gear Rising : Revengeance تغییر کرد و سازنده ی آن استودیو مطرح پلاتینیوم گیمز شد.از اینجا بود که سیر تکاملی این بازی و فرانچایز جدید آغاز شد.

چشم ها را باز کنید !

اول از همه باید نکته ای رو به خوانندگان عزیز بگم.Metal Gear نام اصلی فرانچایز محبوب آقای هیدئو کوجیما و استودیوی وی کوجیما پروداکشن است.تا به حال بازی های زیادی از این سری ساخته شده اند و نام های متعددی داشتند که بیشترین آنها از شاخه ی Metal Gear Solid بودند.سری دیگری نیز تحت عنوان Metal Gear Acid نیز وجود داشته و قسمت های اول فقط نام Metal Gear را داشته اند.حال پس از سالها شاخه ی دیگری از این بازی به نام Metal Gear Rising شروع به رشد و نمو پیدا کرده و داستان یکی دیگر از شخصیت های این فرانچایز را به نام Raiden روایت میکند.مشخصه ی این شخصیت،شمشیر،سرعت،خون و شلوغی و اکشن بسیار بالا است و مسلما بازیی که قرار است Raiden شخصیتش باشد،باید هم پا و هم سو با خود شخصیت باشد و به همین سبب سری Metal Gear Rising سبک Hack & Slash را برای جلوه دادن این شخصیت انتخاب کرده است.کسی که متال گیر باز باشد باید این فرق ها را به خوبی درک کند و بداند هر شخصیت در این فرانچایز اگر قرار است یک بازی از رویشان ساخته شود،نیازمند چه سبکی هستند ! پس بهتر است چشمهایمان را باز کنیم و به Rising به چشم یک متال گیر از نوع Hack & Slash نگاه کنیم و متهم به این نکنیم که چرا اسنیک نیست و مخفی کاری نداره…

سلام! من رایدن هستم اینم بازی خودمه هر جور عشقمه جلو میرم ! آی لاو یو گیمفا 😐

وقتی کار به کاردان سپرده میشه !

در اول راه ساخت این بازی،استاد کوجیما بازی را دست یک تیم جوان در استودیو خود داد تا آن را بسازند.بازی از نظر گیم پلی و پیاده سازی شخصیت Raiden و همینطور مشخصه ی وی یعنی شمشیر خوب از آب در آمده بود ولی تیم راهشان را گم کردند.بازی قرار است به کجا برود و چه چیزهایی یک متال گیر اکشن و خونین نیاز دارد.به همین سبب،سکوتی طولانی مدت حکم فرما شد.در این سکوت آقای کوجیما ظاهرا دنبال استودیویی مناسب برای ساخت بازی Rising بود و خیلی هم برای ساختش مسمم بود.در پایان استودیو پلاتینیوم گیمز که در کارنامه ی خود عناوین شلوغ و اکشن Vanquesh و بیونیتا را دارد،بهترین گزینه برای ساخت یک بازی با محوریت Raiden دانست.استودیو پلاتینیوم گیمز شامل بازی سازان بزرگ ژاپنی مانند آقای inaba است که یکی از بزرگترین و پرافتخارترین بازی سازان تاریخ است و اگر نگوییم بیش از کوجیما است کم هم نیست.وی کار تهیه کنندگی این بازی را بر عهده گرفت و دیگز اعضای استودیو نیز به تیم ساخت بازی Rising ملحق شدند.انتخاب هوشمندانه ی آقای کوجیما سبب شد این بازی از زیر بار منتقدان و مخالفان تعصبی جان سالم بدر ببرد و خیلی زود یکی از عناوین محبوب و پرطرفدار بین حتی کسانی که Metal Gear بازی میکنند شد.اگر بازی های ونکوییش و بیونیتا را به یاد داشته باشیم،به خوبی میدانیم که استودیو پلاتینیوم گیمز در ساختن صحنه های شلوغ و سرعتی با مکانیزمی بسیار روان و سینماتیک؛بسیار قهار است و الان میبینیم که سیستم خود را به خوبی بر روی Rising سوار کرد و جواب مثبت داد.

اتاق فرمان ! مثل تمامی سریهای Metal Gear میتونید با ارتباط بیسیم،شروع به صحبت و گپ با بجه های پشت کنید !

داسنان بازی تقریبا به همان شیوه ی آقای کوجیما روایت میشود و بیشتر در بین متنها و صحبت هایی که در بازی رد و بدل میشود باید فهمید قضیه از چه قرار است.خود آقای کوجیما در این پروژه نقش ناظر کیفی و تهیه کنندگی بخش خلاقیت را برعهده داشت و همین مسئله سبب شد تا داستان بازی به بیراهه خاصی نرود.داستان درست ۴ سال پس از رخداد های مهم MGS4 یعنی سال ۲۰۱۸ روایت میشود.گروه های تروریستی توانسته اند به سلاح های مخوفی مانند متال گیرهای عظیم الجثه و تکنولوژی سربازان شکست ناپذیر دست پیدا کنند و گروه میهن پرستان (که در نسخه ی چهار نیز وجود داشتند) وظیفه ی مقابله با آنها را دارند.نحوه ی روایت داستان مخلوطی از عناصر به کار رفته در بازیهای سابق استودیو پلاتینیوم و شگردهای استاد کوجیما است طوری که هر کسی که عاشق سری متال گیر باشد حس غریبی و بیگانگی نسبت به اتمسفر موجود در بازی و نحوه ی روایتی پیدا نمیکند.شخصیت رایدن که در نسخه ی چهارم پخته شده بود و نقش بسزایی در روند داستان و اهداف اسنیک داشت،در MGR به نقطه ی اوج خود رسیده و کنترل وی را میتوان یکی از بهترین کنترل ها در بین شخصیت های سبک Hack & Slash دانست.سرعت ،انفجار و اکشن های مافوق صوتی،مشخصه های بازی های استودیو پلاتینیوم است و در MGR به وضوح میتوان آنها را مشاهده کرد.کومبوهای رایدن قابلیت ارتقاع دارند و سرعت عمل بازیکن میتواند صحنه های بسیار زیبا و خشنی را از نابودی دشمنان پدید بیاورد.اما رایدن علاوه بر داشتن ضربات کومبو متعدد،قدرت های خاصی نیز دارد.

مبارزه با این گنده بک لذت بخشه !

حالت Blade Mode ،این قابلیت را به بازیکن میدهد تا دشمن و هر شیئی را از هر جایی که دوست دارد ببرد و قطعه قطعه کند.این قابلیت بسیار مهیج است و بازیکن با آن حس واقعی یک نینجا و تیزی شمشیر را حس میکند ولی با این حال استفاده ی زیاد از این قابلیت گاهی خسته کننده میشود.یکی از اشکالاتی که در گیم پلی بازی میتوان یافت عدم وجود دکمه ی مخصوص بلاک یا همان دفاع کردن است و همین امر سبب میشود دفعات مرگ بازیکن در درجات سختی بالا بسیار زیاد شود.البته بازی هر چقدر در بخش دفاع ضعیف است ،در نقطه ی مقابل سلاح های حمله و یورش متنوع و مرگبار هستند و بازیکنی که به طورکامل مسلط بر سلاحهای خود باشد،میتواند بدون دریافت حتی یک ضربه ، از پس دشمنان با تعداد بالا نیز بربیاید.علاوه بر شمشیر اصلی رایدن،در طول بازی سلاحهای دوربرد نیز دریافت میکنید که برای درگیریهای گروهی بسیار کاربرد دارد. بطور کل MGR در بخش گیم پلی کمترین نقص را دارد و با ارائه ی کات سین های بسیار حرفه ای و دکمه زنی های به جا ،باعث میشود صحنه ها و مبارزات حماسی و هیجان انگیزی پدید بیاید.

زمین گیر شدنش هم لذت بخشه !!

وقتی اشک از چشمانمان جاری میشود ! 

احساسی نشید ! منظورم گرافیک بازی هست.وقتی اولین بار در مراسم VGAs 2011  این بازی بار دیگر توسط استودیو پلاتینیوم گیمز معرفی شد،بسیاری به گرافیک بازی لعن و نفرین فرستاند و آن را بسیار ضعیف شمردند.خوشبختانه پلاتینیوم گیمز بر و بچ حرف گوش کن و وسواسی داره و اصلا دوست ندارن تو حاشیه ها آماج حمله ی منتقدین قرار بگیرند.هر چقدر به تاریخ انتشار بازی نزدیک میشدیم،گرافیک بازی در ویدئوهای تبلیغاتی منتشر شده بالاتر میرفت و محصول نهایی،یک بازی خوش ساخت و تمیز با گرافیکی امروزی و قابل قبول شد.البته گرافیک بازی ضعفهایی در بخش تکستچرها دارد ولی تمامی آنها در بخش اکشن و درگیریهای بازی بخشیده میشن.حالا چرا اشک به چشمهامون میاد ! بازی Vanquesh رو به یاد دارید ؟ اول بازی پیامی بهداشتی میاد و میگه اگر چشماتون حساس به نور و فلش های متعدد هست خواهشا یا بازی نکنید یا کمتر بازی کنید.این مورد در باره ی MGR نیز صدق میکند.گاهی به قدری صحنه های بازی پر زد و خورد میشود که چشمهایتان از کاسه درمیاد ولی هیجانی که این صحنه ها به بازیکن القا میکند،بسیار حساب شده و دقیق است.با اینکه گرافیک MGR نمیتواند با رقیبی مثل God Of War رقابت کند،اما موتور اختصاصی پلاتینیوم گیمز در این بازی نمره ی قبولی خود را دریافت میکند.

هیایااااااااااااااااااااااااااااااا !!!!!

زدن این بزرگا راحتتره !اونا که بازی کردن میدونن !

زیبــــــــــــــــــــــــــاست !

پس بقیه کوشن ؟

راحت بگم،تو این بازی خبری از اسنیک،اتاکان و شخصیت های سابق نیست ! مشخص نمیشه چرا رایدن که در MGS4 بعد از کلی بدبختی تونست خانواده تشکیل بده چی شد دوباره تبدیل به یک نینجای سایبرگ شد و اینکه آیا اسنیک زنده است یا دارفانی رو وداع گفته !؟ داستان بازی با اینکه روایت خوبی داره ولی وقتی مثلا با MGS4 مقایسه میشه یه تیکه آشغال بیشتر نیست!شخصیت پردازی در MGS4 کجا و شخصیت پردازی MGR کجا !ولی MGR هر نقصی در داستان دارد،همه را در بخش گیم پلی،مبارزه با Boss ها و روند سریعش جبران کرده و به نوعی بر روی ایراد های خود سرپوش گذاشته است.داستان بازی نسبت به یک عنوان Hack & Slash خوب است ولی وقتی اسم Metal Gear اول آن دیده میشود،انتظارات از داستان به شدت بالا میرود !

این بازی رو بنده به تمامی عاشقان سری Metal Gear و همینطور سبک Hack & Slash توصیه میکنم.از دستش ندید !