متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا
متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا
متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا
متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا
متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا
متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding

مصطفی زاهدی
۰۹:۰۰ ۱۳۹۸/۰۹/۱۲
متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

بازیساز ژاپنی، Hideo Kojima را باید یکی از معروفترین، شناخته شده ترین و در عین حال یکی از متفاوت ترین بازیسازان دنیای گیم به شمار آورد. فردی که به واسطه خلق فرانچایز Metal Gear Solid, نام خود را در تاریخ بازی های ویدئویی جاودان کرده است. کوجیما در قالب نسخه های متفاوت متال گیر، نه تنها همواره به دنبال روایتی متفاوت و ساختار شکن بود، بلکه در زمینه های دیگر مانند گیم پلی نیز حرف های زیادی برای گفتن داشت. اگر بگوییم سبک Stealth یا همان مخفی کاری به شدت به کوجیما و سری Metal Gear Solid مدیون است حرف اشتباهی به زبان نیاورده ایم. اما سرانجام، کار کوجیما با دنیای متال گیر به پایان رسید و او با تأسیس استودیو Kojima Production, ماجراجویی جدید خود به عنوان بازیساز را آغاز کرد. پس از اختلافات و مشکلات متعدد با Konami که در نهایت به خروج پر سر و صدای کوجیما منجر شد، نگاه ها به کوجیما دوخته شده بود. بسیاری از افرادی که به طور همیشگی و‌ مرتب دنیای گیم را دنبال می کردند، به شدت کنجکاو بودند که اثر جدید کوجیما چه اثری و در چه ژانری خواهد بود. پس از مدتی کوتاه که کوجیما در سکوت خبری فرورفته بود و شایعات در مورد اثر جدید او و Kojima Production به اوج خود رسیده بود،  نهایتا در جریان کنفرانس E3 سال ۲۰۱۶ بود که کوجیما به طور رسمی با نمایش تیزری کوتاه جدیدترین اثر خود را معرفی ساخت. پس از این معرفی اولیه نگاه های زیادی به سمت این اثر معطوف شد. خصوصا بدلیل آنکه تیزر نمایش داده شده در کنفرانس E3 فوق العاده مرموز، مبهم و عجیب بود. در حالی که گمانه زنی های متفاوت در بین مخاطبان و‌ کارشناسان ادامه داشت، کوجیما در مراسم TGA همان سال تریلر دیگری از این عنوان منتشر ساخت. در این تریلر شاهد حضور دو‌ شخصیت Cliff و Deadman بودیم. پس از این تریلر دقیقا تا یکسال بعد دوباره این عنوان در سکوت کامل خبری فرو رفت تا اینکه در TGA سال ۲۰۱۷, کوجیما با انتشار تریلری طولانی تر و با جزئیات بیشتر، دوباره توجهات را نسبت به بازی جدید خود جلب ساخت. در ادامه در فوریه ۲۰۱۸، Emily O’Brien و Troy Baker به صورت رسمی به تیم ساخت بازی ملحق شدند. در ادامه شان لیدن از سونی رسما اعلام کرد که Death Stranding یکی از چهار بازی اصلی سونی در E3 آن سال خواهد بود. در E3 شاهد نمایشی نسبتا طولانی بودیم که در آن برای بار اول دو شخصیت Fragile و Amelie حضور داشتند. در همان دوران بود که Léa Seydoux و Lindsay Wagner به تیم بازیگران بازی اضافه شدند. وجود بازیگران نام آشنا در تیم ساخت بازی، خود موجب بالارفتن انتظارات از Death Stranding شد.
در ادامه در TGS سال ۲۰۱۸, اعلام شد که Tommie Earl Jenkins نیز به بازی پیوسته و نقش کلیدی را نیز ایفا خواهد کرد. در ادامه در طی کنفرانس ها و مراسمات مختلف، بازیگران و صداپیشگان جدیدی به صورت رسمی معرفی شدند. خود کوجیما نیز از یک سال مانده به انتشار بازی، فعالیت خود در شبکه های اجتماعی خود را افزایش داد و به پست کردن و اشتراک پست ها و تصاویر مرموز، مبهم و عجیب پرداخت که این فعالیت ها خود باعث جلب توجه بسیاری از افراد در فضای مجازی شد. این نکته را نیز باید در نظر بگیریم که کوجیما محبوب ترین بازیساز جهان از حیث تعداد فالوور و دنبال کننده به شمار می آید که همین مسأله به تبلیغات بازی نیز کمک بسیاری نمود. اما در پایان انتظارها به سر آمد و عنوان جنجالی و مورد انتظار Death Stranding به صورت رسمی برای پلتفرم PS4 عرضه شد. اما نتیجه خروجی چه بود؟ آیا بازی توانسته بود در حد و اندازه های انتظارات و حواشی پیش از عرضه ظاهر شود؟ آیا Death Stranding تجربه ای جذاب و فوق العاده درگیر کننده است؟

 

بررسی بازی Death Stranding

عنوان Death Stranding, خاص ترین تجربه سال، و شاید هم متفاوت ترین بازی نسل هشتم است… باید بگویم کلمات قبلی بهترین توصیف برای جدیدترین ساخته Hideo Kojima به شمار می آیند. Death Stranding یک اثر فوق العاده متفاوت و خاص است. Death Stranding عنوانی است که در زمینه های مختلف بر خلاف سنت های همیشگی و آشنا در صنعت گیم عمل کرده، و مسیر منحصربفرد خود را طی می کند. اما نکته این جاست که لزوما متفاوت بودن به معنای فوق العاده بودن نیست. خاص بودن یک اثر، شی یا مفهوم می تواند مانند شمشیر دولبه عمل کند، و در نتیجه ممکن است یک اثر متفاوت، یک اثر فوق العاده نباشد. Death Stranding دارای وضعیت مشابه ای است. بازی متفاوت، با المان های نسبتا جدید و نو که در برخی زمینه ها کلیشه های مرسوم در بازی های ویدیویی را در هم می شکند. اما در برخی زمینه ها، دوری از کلیشه ها و اصول کلی، باعث شده Death Stranding در برخی قسمت ها ضعف ها گسترده ای به خود ببیند. درست است که می گویند فرد خلاق و اثرگذار بر خلاف مسیر عامه مردم شنا می کند، اما ممکن است آن مسیر خلاف جهت شنا، به سقوط و مرگ منتهی شود. شاید کمی با خواندن مقدمه گیج شده باشید. عیبی ندارد… اگر این مقاله را به طور کامل مطالعه کنید، در پایان به تمامی مطالب گفته شده پی خواهید برد.

قهرمانی برای احیا جامعه
داستان بازی Death Stranding, در آینده ای نزدیک روایت می شود. جایی که بشریت نه با ربات های یاغی، بیگانگان فضایی و موجودات اهریمنی، بلکه با خطر و تهدیدی جدید روبه‌رو می شود. یکسری سلسله انفجارهای گسترده، با منشأ های نامشخص و مبهم، یکسری اتفاقات و پیش آمد های ماوراءالطبیعه به نام Death Stranding را کلید می زنند. در نتیجه این حوادث، سر و کله موجوداتی ماوراءالطبیعه به نام BT (Beached Things) بر روی سطح زمین پیدا می شود. BT ها خود می توانند انفجارهای به نام Voidout را به وجود بیاورند و همچنین بارانی مرگبار و فوق العاده خطرناک به نام Timefall را ایجاد می سازند. Timefall پس از برخورد با هر موجود زنده یا هر جسمی، به شدت زیاد و سرعت بالا فرایند بالا رفتن سن و عمر مفید را در آنها بالا برده و در نتیجه آنها را نابود می سازد. به علت Timefall, حضور گسترده BT ها و‌ دلایل مختلف دیگر، وحدت و یکپارچگی جامعه آمریکا در هم شکسته و ایالات متحد آمریکا خود به بخش های کوچکتری تقسیم می شود. در این دوره دیگر خبری از جامعه، مردم و زندگی گروهی نیست و بیشتر ساکنان باقی مانده، در انزوا به سر می برند. حال در همچین شرایطی، بازیبازان کنترل Sam Bridges را بر عهده می گیرند. فردی که قهرمان دنیای Death Stranding است. او قرار نیست دشمن اصلی را نابود کند، BT ها را ریشه کن کند و یا کار مشابهی انجام دهد. تنها کاری که او باید انجام دهد این است که جامعه انسانی یا همان کشور آمریکا را دوباره متصل و یکپارچه سازد. از چه طریقی؟ به وسیله تحویل بسته های گوناگون به کلونی های مختلف انسانی، کسب رضایت و اعتماد آنها و کمک به آنها جهت بقا. همین نکته را باید یکی از بزرگترین تفاوت های داستان و روایت Death Stranding با عناوین آخرالزمانی مشابه دانست. در Death Stranding نه خبری از قهرمان قدرتمندی است که بخواهد دنیا را پاک سازد، و نه قصد و برنامه ای برای این کار وجود دارد. هدف متصل ساختن انسان ها و کلونی ها پراکنده ای است که توانسته اند از اتفافات پیش آمده جان سالم به در ببرند. هدف ایجاد وحدت و یکپارچگی و خلق یک جامعه است. همانطور که می گویند، بقا در جمع است…و این هدف شما و Sam Bridges است.

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

همراه همیشگی Sam, یعنی Bridge Baby توانایی شناسایی BT ها را داراست. از آنجایی که BT از مکانی که مربوط به Afterlife است به زمین آمده اند و BB نیز به نوعی با دنیای دیگر ارتباط دارد، امکان مشاهده و درک حضور BT ها برای Bridge Baby وجود دارد. محفظه ای که او در آن قرار دارد به نوعی شبیه ساز رحم مادر است.

در مورد بسته ها و محموله های سم نیز باید بگویم محتویات آنها می تواند کاملا متفاوت و عجیب و غریب و بسته به نیاز فرد دریافت کننده متفاوت باشند. از اقلام و مواد دارویی و پزشکی گرفته، تا پیتزا و مواد خوردنی یا حتی جنازه انسان یا خود انسان!!! در واقع نیاز های متفاوت افراد نیازمند بسته ها و Cargo ها متفاوت است.
برای تحویل بسته ها Sam Porter باید به مناطقی سفر کند و موانعی را پست سر بگذارد که خیلی از انسان ها توان مقابله با آنها را ندارند. او چند مانع بزرگ بر سر راه خود برای تحویل سالم و مناسب بسته های خود می بیند. اول همان Timefall است که پیش تر در مورد آن توضیح دادم. مورد بعدی شرایط و ویژگیهای محیطی دنیای بازی است. برخی رودخانه ها بیش از حد عمیق هستند، برخی کوه ها و تپه ها شیب بسیار بلندی دارند که پیشروی را برای Sam سخت می سازند. برخی مناطق سنگلاخ بوده و پستی و بلندی های متعدد آنها حتی راه رفتن با سرعت کم در آنها را کمی دشوار می سازد. مانع سوم BT ها هستند که در جای جای دنیای بازی حضور دارند و می توانند Sam را به دردسر بیاندازند. مورد چهارم هم افرادی هستند به نام MULES. کسانی که زمانی مانند خود Sam شغل تحویل بسته ها و Delivery را برعهده داشتند اما اکنون دچار نوعی جنون و دیوانگی شده و به هر قیمتی می خواهند بسته ها و Cargo هایی که Sam به همراه دارد را از آن خود کنند. هر کدام از این مشکلات و موانع، خود دارای راه حل های مخصوص به خود هستند که بازیبازان باید با به کار گیری این راه حل ها، هر کدام از موانع، چه سخت و چه سهل را پشت سر گذاشته و در نهایت وظیفه اصلی خود یعنی تحویل دادن بسته ها و Delivery را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. چرا که هدف و Objective اصلی همواره فقط سالم رساندن Delivery هاست. برای پشت سر گذاشتن مشکلات و موانع نیز باید بگویم در حد نسبتا قابل قبولی آزادی عمل در اختیار بازیبازان قرار دارد. برای مثال چگونه می خواهید با BT ها مقابله کنید؟ آیا ترجیح می دهید بدون سر و صدا و با مخفی کاری از برخورد مستقیم با آنها خودداری کرده و از آنها عبور کنید یا این که مستقینا با آنها درگیر شوید؟ آیا هنگام مواجه با MULES آنها را به صورت Non Lethal یا همان غیر مرگبار از پای در میاورید یا می خواهید آنها را بکشید؟ بسیاری از لحظات انتخاب با شماست. فقط باید خوب به این نکته توجه داشته باشید که هر کاری عواقب خود را داراست. برای مثال اگر انسانی را در طول بازی بکشید، اگر جنازه او طی مدت کوتاهی سوزانده نشود، جنازه آن انسان خود انفجاری بزرگ را شکل می دهد. البته هستند لحظات و قسمت هایی که به دلیل محدودیت‌های مختلف امکان تصمیم گیری دلخواه وجود ندارد، اما در کل شیوه طراحی مراحل و پیشروی بازی به گونه ای بوده است که توپ را در زمین بازیبازان انداخته، و تصمیم را به آنها محول سازد.

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

در بازی شاهد وسایل نقلیه متفاوتی هستیم که کار انتقال بسته ها را به شدت راحت می سازند.‌ تنها نکته قابل توجه در این بخش این است که وسایل نقلیه در مناطق صعب‌العبور و سنگلاخی قابل استفاده نیستند و برای استفاده از آنها به جاده نیاز دارید که می توانید خود شما با کمک بازیبازان دیگر به صورت آنلاین کیلومترها جاده احداث کنید که می تواند بسیار به شما کمک کند.

داستان بازی Death Stranding, مانند پازلی است که از چند هزار قطعه متفاوت تشکیل شده است. در ابتدای بازی، بازیبازان در حالی که چند قطعه کوچک را در دست دارند نگاهی به پازل انداخته، و به خاطر ابهام بالا ممکن است کمی گیج شوند. اما هر چه بازیباز در بازی پیشروی کند و‌ مراحل اصلی را پست سر بگذارد، داستان بازی شکلی مشخص تر و معنادار تر به خود می گیرد. در واقع هر کات سین بازی (که تعداد و مدت آنها فوق العاده زیاد است) مانند تکه پازلی است که اطلاعات مفیدی را به شما می دهد. دیالوگ های کلی شخصیت های مکمل و هم‌چنین برخی متن ها و اطلاعات مکتوب که در بازی وجود دارند نیز پازل های کوچک تر داستان محسوب می شوند. هر چه به پایان بازی نزدیک تر می شوید، طبیعتاً اطلاعات بسیار زیادی را کسب کرده و به نوعی قطعات زیادی از یک پازل را بدست آورده اید. حال اگر این اطلاعات بدست آمده را کنار هم بگذارید، یک تصویر و درک عمیق تر و کامل تری از داستان، انگیره های شخصیت ها، علت وقایع مختلف و موارد مشابه بدست خواهید آورد. در واقع در این شرایط پازل داستان به تکمیل شدن نزدیک گشته است.
نکته جالب در مورد داستان و روایت Death Stranding این است که بر خلاف تصور اولیه, داستان بازی با تأکید بر روی Plot Twist ها (یا همان پیچش های داستانی) روایت نمی شود. باید گفت تعداد Plot Twist ها و اتفاقات غیر منتظره احتمالا به مراتب کمتر از چیزی است که پیش از تجربه بازی ممکن است از داستان بازی انتظار داشته باشید. که البته اشاره به این نکته ضروری است که این امر تصمیمی هدفمند و دقیق بوده است، چرا که دنیای داستانی بازی، می بایست روایتی مستقیم و خطی داشته باشد و زیاد بودن اتفاقات غیرمنتظره و Plot Twist ها، ممکن بود به اصل داستان بازی کمی آسیب وارد کرده و به نوعی ویژگی اصلی داستان را تحت الشعاع خود قرار دهد. چرا که پس از صرف ۶_۷ ساعت در دنیای بازی، پر واضح است که کوجیما ایجاد وحدت و اتصال نقاط مختلف آمریکای از هم گسیخته را به عنوان هدفی ارزشمند و شرافتمندانه به بازیبازان می شناساند و متقابلاً از آنها انتظار دارد که آنها نیز این حس را هنگام کمک برای یکپارچگی دوباره آمریکا در خود احساس کنند.

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

شخصیت Higgs به شدت به Villain های کلاسیک دنیای گیم و سینما نزدیک است وبسیاری از دیالوگ ها و رفتارهای او‌ کلیشه ای و تا حد زیادی قابل پیش بینی است. با این وجود نمی توان او را شخصیتی ضعیف تلقی کرد چرا که در وهله اول نقش او به خوبی در داستان بازی قرار گرقته و در وهله بعدی عملکرد Troy Baker به عنوان صداپیشه و بازیگر تحسین برانگیز است.

بزرگ ترین مشکل بخش داستانی بازی، مربوط به شخصیت پردازی سطحی و نه چندان دلچسب تقریبا اکثر شخصیت های فرعی، چه مثبت، چه منفی و چه خاکستری است. شخصیت های مکمل بازی، بیشتر بهانه و دست آویز های هستند جهت ارائه اطلاعات مختلف پیرامون دنیای بازی و مراحل پیش روی Sam. برای مثال شخصیت Fragile که به نوعی شخصیت خاکستری یا Anti Hero داستان محسوب می شود، بیشتر زمان دیالوگ های خود با Sam را صرف توضیح در مورد جهان بازی و تاریخچه برخی اتفافات می کند. در حالی که او می توانست دارای انگیزه های عمیق تر و شخصی تر، و نقشی قابل ملاحظه تر باشد. Die-Hardman دیگر شخصیت مکمل مهم بازی نیز دارای دیالوگ هایی است که به سرعت فراموش می شوند و آنچنان نکته خاصی در برندارند. Die-Hardman بیشتر در نقش فردی است که مأموریت های مختلف را به Sam سپرده و اطلاعاتی کلی در این مورد به او می دهد. احتمالا پس از تحربه بازی با شنیدن نام Die-Hardman به مهم ترین چیزی که فکر کنید، ماسک عجیب و غریب و اسم متفاوتش باشد تا اینکه به صحبت ها و دیالوگ های او در طول بازی فکر کنید. دیگر شخصیت های فرعی نیز تقریبا حالتی مشابه داشته و بیشتر برای هدفی مشخص و ساده در بازی گنجانده شده اند تا اینکه خودشان فردی انسانی با ویژگیهای عمیق و قابل باور باشند. در خود شخصیت Sam هم متاسفانه کمی ضعف در شخصیت پردازی به چشم می خورد. دلیل آن هم این است که در طول بازی، تقریبا هیچگاه او نظر و عقیده ای برای خود ندارد و برخی رفتارهای او نیز قابل توجیه نیستند. البته بازی Norman Redus در نقش Sam فارغ از این ضعف شخصیت پردازی، در سطح فوق العاده ای قرار دارد. در کل باید بگویم شاید شخصیت های داستان Death Stranding در دید اول امیدوار کننده به نظر آیند، اما اگر کمی به آنها توجه کنیم در می یابیم سخت می شود آنها را شخصیت های انسانی و طبیعی در نظر گرفت.

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

فراموش نکنید Sam همواره می تواند وزن مشخصی را حمل کند و اگر بیش از حد نیاز ابزار و وسایل همراه خود ببرید، Sam سنگین شده و پر نتیجه هم حرکات او کند می گردد و هم سرعت واکنش های فیزیکی او پایین می آید.

مشکل این جاست که اکثر شخصیت های حاضر در داستان، آنچنان انگیزه و هدف مشخصی نداشته و نمی توان آنها را شخصیت های زنده و واقعی در نظر گرفت. حضور انها فقط به دلیل اهداف خاص Plot بوده و نه چیز دیگری…

دیگر مسأله ای که کمی ممکن است آزار دهنده باشد این است که در روایت داستان و وقایع بازی، گاهی اوقات شاهد این مسأله هستیم که حجم بسیار قابل توجهی از اطلاعات مهم و حیاتی داستان بازی در مدت کوتاه به بازیبازان منتقل می شود در حالی که مقدمه سازی برای دریافت اطلاعات کاملا با برنامه و به خوبی شکل نگرفته است. برای مثال در بخش های پایانی برخی مکالمان بین Sam و Amelie نه تنها طولانی هستند، بلکه مطالب مهمی را نیز به بازیبازان منتقل می سازند اما بدون هیچگونه آمادگی ذهنی و پرداخت لازم. به همین دلیل ممکن است درک و هضم برخی مطالب مهم و حیاتی به سرعت برای مخاطبان امکان پذیر نبوده و در نتیجه آنها برخی نکات مهم را از دست بدهند. شاید بهتر بود کمی داستان و دنیای بازی پیچیدگی و ابهام کمتری داشت تا سازندگان مجبور نشوند برای توضیح و توجیه برخی وقایع و اتفاقات، کوهی از اطلاعات ریز و درشت را بدون پرداخت لازم به سمت مخاطب سرازیر سازند.
در کنار این نکته، نوع نگارش داستان بازی و دیالوگ های آن، عملکردی پر فراز و نشیب از خود به جای گذاشته است. کوجیما و دو نویسنده دیگر بازی یعنی Kenji Yano و Shuyo Murata تلاش کرده اند تا در کنار موضوع اصلی بازی که همان ارتباط، همبستگی و لزوم با هم بودن است، به برخی مسائل حاشیه ساز دیگر مانند خانواده، انزوا طلبی و انزوا گرایی و حتی سقط جنین نیز به صورت گذرا اشاراتی داشته باشند. اما نکته این جاست که گاهی دیالوگ ها و نحوه روایت داستان از مسیر اصلی خود منحرف شده و کمی به بیراهه می رود. اما با این وجود به لطف تعلیق بالای داستان بازی و همچنین بازی خوب بازیگران مشهور مانند Mads Mikkelsen، بهش داستانی بازی تا حد قابل قبولی جذابیت های خود را خفظ کرده و به خوبی توانایی همراه ساختن مخاطبان با خود را داراست. به صورت کلی داستان بازی خود از دو خط داستانی یا Storyline بزرگ تشکیل شده است. خط داستانی اول مربوط به Amelie, شرکت Bridge و همان تلاش برای متصل کردن و گردآوردن مردم پیرامون جامعه و شبکه ی واحد است، و خط داستانی دوم نیز به شدت با شخصیت Cliff با بازی Mads Mikkelson گره خورده است.

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

Sam در حال ساخت یک Safe House

اما باید به یکی از بزرگترین نقاط قوت بازی نیز در این جا اشاره کنم. کیفیت بسیار بالای کات سین های بازی…استفاده پرتعداد از بازیگران در کنار مهارت قابل توجه شخص کوجیما در کارگردانی (که افرادی مانند Mads Mikkelson و Norman Redus در مصاحبه های خود به مهارت بالای کارگردانی کوجیما نیز اشاره کرده اند) موجب شده تا برخی از برترین کات سین ها و صحنه های سینمایی در نسل هشتم را در عنوان Death Stranding شاهد باشیم. استفاده هوشمندانه از زوایای دوربین نه چندان مرسوم، به کارگیری حداکثری پتانسیل بازیگر ها، دیالوگ های سلسله مراتبی گیرا همه دست به دست هم داده اند تا نتیجه خروجی بسیار فوق العاده از آب درآید. شخصا باید بگویم عملکرد بازیگران و صداپیشگان بازی مانند Mads Mikkelson, Norman Redus و یا Tommie Earl Jenkins را باید در سطح فوق العاده بی نظیر قرار دارد و برای خود من، Death Stranding سینمایی ترین بازی است که تا به امروز تجربه کردم. این نکته را نیز در نظر بگیرید که بازی چیزی بیش از ۱۱ ساعت کات سین و صحنه های سینمایی دارد بنابراین ارزش کیفیت کات سین ها این جاست که بیشتر مشخص می شود. در واقع باید بگویم اگر صحنه های سینمایی و کات سین های بازی را جدا کرده و به صورت پست سر هم نگاه کنید، این حس به شما منتقل می شود که در حال تماشای یکی از سریال‌های Sci-Fi شبکه HBO با کیفیت قابل توجه هستید. شاید هم اگر ایده Death Stranding در قالب یک سریال تلویزیونی ساخته می شد می توانست ننیجه موفقیت آمیزی در بر داشته باشد. شاید نتیجه ای مطلوب تر از نتیجه فعلی…

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

همه چیز در تحویل بسته ها خلاصه می شود

کات سین های بازی Death Stranding از لحاظ فنی، اجرا و هماهنگی در سطح فوق العاده ای قرار دارند. برخی از برترین کات سین ها و سکانس های سینمایی تاریخ گیم را در Death Stranding می توان شاهد بود.

و اما گیم پلی بازی Death Stranding, بخشی که بلاشک بحث برانگیز ترین قسمت بازی نیز به شمار می آید. روند کلی کار مشخص، ساده و البته ثابت است. شما بسته ها و Cargo ها را در مراکز توزیع تحویل گرفته و وظیفه دارید آنها را به مقصد برسانید. حال اینکه چه مسیری را انتخاب کنید، چگونه پیشروی کنید و در چه شرایطی Cargo را تحویل دهید کاملا به نحوه بازی شما بستگی دارد. دنیای Death Stranding مملو از کوه های بلند، تپه های مرتفع، رودهای خروشان، زمین های سنگلاخ و دیگر موارد مشابه است. بسته به مسیری که برای رسیدن به مقصد انتخاب می کنید، با موانع طبیعی مختلفی رو به رو خواهید شد. ممکن است راهی را انتخاب کنید که از کوهستان عبور می کند. در این شرایط باید با استفاده از نردبان و دیگر وسایل کوه پیمایی، خود را از مناطق کوهستانی عبور دهید. یا این که ممکن است مسیری را انتخاب کنید که از ساختمان ها و مناطق متروکه می گذرد. انتخاب مسیر و البته و عواقب احتمالی کاملا برعهده شماست. خصوصا آنکه هر مسیر و هر مکان موانع طبیعی و غیرطبیعی مخصوص خود را داراست. ممکن است انتخاب یک مسیر به مواجهه با BT ها و یا MULES منتهی شود (در حالی که مسیر کوتاه تر و راحت تری از حیث مسافت است), و در عین حال انتخاب مسیر دیگر شانس مواجه با MULES, BT یا Timefall را کاهش دهد، اما از سمت دیگر موانع طبیعی مختلفی را پیش روی شما قرار دهد. در کل انتخاب بر عهده بازیبازان است. انتخاب مسیر مناسب و منطقی از یک سوی دیگر نیز حائز اهمیت است و آن نیز جمع آوری و به همراه داشتن ابزار ها و وسایل مختلف بر اساس مسیر انتخابی است. اگر مسیر انتخابی شما بیشتر با موانع طبیعی سر و کار دارد بدیهی است عقل حکم می کند بیستر وسایل کوه نوردی و ابزارهای پیمایشی مختلف مانند نردبان و طناب های پایه ای را به همراه آورید. اما اگر می دانید بیشتر با MULES یا BT ها مواجه خواهید شد، پس منطقی است اولویت شما به همراه داشتن انواع سلاح ها، ابزار های Lethal و Non Lethal و همچنین نارنجک های گوناگون باشد. همچنین فراموش نکنید Sam همواره می تواند وزن مشخصی را حمل کند و اگر بیش از حد نیاز ابزار و وسایل همراه خود ببرید، Sam سنگین شده و پر نتیجه هم حرکات او کند می گردد و هم سرعت واکنش های فیزیکی او پایین می آید.

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

دیگر دشمنان پیش روی شما و Sam, همان MULES ها هستند که به شدت تلاش می کنند بسته های شما را تصاحب کنند. در برخی از قسمت های نقشه آنها دارای پایگاه هایی هستند که می توانند در آن مناطق کار را بر شما سخت کنند. در مواجه با این دشمنان انسانی، شما هم می توانید با آنها به قصد کشتن آنها مبارزه کنید، و هم اینکه با نبرد تن به تن و یا ابزار ها و سلاح های Non Lethal و غیرکشنده فقط آنها را بیهوش سازید. کشتن این افراد همانطور که گفتم می تواند موجب انفجار های بزرگی شود (اگر جنازه آنها ظرف زمان مشخص سوزانده نشود), به همین دلیل بهتر است تا حد امکان از کشتن آنها خودداری کرد. از طرف دیگر آنها نیز زمانی مانند Sam یک مأمور انتقال بسته بوده اند به همین دلیل از حیث موارد انسانی و احساسی نیز شاید کشتن آنها اخلاقی نباشد. البته در پایان انتخاب نهایی کاملا بر عهده بازیبازان است و‌ بازیبازان آزادی عمل کاملی در این زمینه دارند و هیچگونه اجبار و تحمیلی در این بخش وجود ندارد. فقط باید همواره این نکته را در نظر داشته باشید که هر تصمیم و اقدام، می تواند عواقب مختلف خود دارا باشد بنابراین باید همواره به عواقب اعمال خود بیاندیشید.

در زمینه گیم پلی، جای خالی یک مکانیزم و بخش اصلی در بازی حس می شود. نبرد های تن به تن گاه و بیگاه با افراد MULES, صحنه های دردرگی با BT و سر و کله زدن ها بسیار در بخش Inventory Management به تنهایی نمی توانند یک گیم پلی استخوان دار و عمیق را شکل دهند. شاید اگر کوجیما توجه بیشتری نسبت به گیم پلی معطوف می کرد، نتیجه متفاوت می بود.

در واقع باید گفت مدیریت داشته ها یا همان Inventory Management یکی از اصول اساسی گیم پلی بازی به شمار می آید. نحوه چینش ابزار ها و آیتم ها، وزنی که آنها اشغال می کنند، کاربردشان و موارد دیگر همه و همه در چینش ابزار ها بسیار حائز اهمیت هستند. اشتباه در چینش آیتم ها و ابزار ها و مدیریت وزن و Cargo های حمل شده نه تنها می تواند سرعت تحویل بسته ها را به شدت کاهش دهد، بلکه حتی می تواند باعث از دست رفتن بسته های حمل شده شود. بنابراین باید همواره در نظر داشته باشید که تنها وسایل و ابزارهایی را به همراه خود داشته باشید که می دانید از آنها در طول آن مرحله استفاده خواهید کرد و آن ابزار یا وسیله می تواند در طول مسیر برای شما موثر ظاهر شود. در غیر اینصورت حمل وسایل بدون کاربرد فقط فضای قابل حمل را کاهش داده و باعث افزایش وزن بی دلیل می گردد. از طرف دیگر هر چه Sam وسایل و وزن کمتری حمل کند، سرعت و چالاکی حرکات او بیشتر می شود که این سرعت و چالاکی بیشتر می تواند به شما کمک کند تا هم در جنگ های تن به تن بهتر و سریعتر دشمنان را از پای درآورید، و هم آنکه سرعت بیشتر Sam می تواند باعث زودتر تحویل دادن بسته ها شود. پس همانطور که گفتم Inventory Management بسیار نقش مهمی در موفقیت شما در یک مرحله ایفا می کند. در پایان این بخش باید بگویم Inventory Management در عنوان Death Stranding را باید یکی از عمیق ترین و پیچیده‌ترین بخش های مدیریت داشته ها در طول تاریخ بازی های ویدئویی نامید.

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

سکانس های سینمایی بازی از حیث فیلمبرداری و کارگردانی تحسین برانگیز هستند.

و اما برویم سراغ بررسی دقیق تر موانع پیش روی Sam هنگام تحویل بسته ها. اولین مشکل پیش روی او، حضور BT ها در مناطق مختلف نقشه بازی است. در ساعات اولیه بازی و در مراحل ابتدایی، شما هیچ راهی جهت مقابله و نبرد با BT ها ندارید و تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که از آنها دوری کرده و با آهستگی هر چه تمام تر از آن مناطق عبور کنید. رفته رفته با پیشروی در بازی شما به ابزار ها، سلاح ها و نارنجک های متفاوتی دست پیدا خواهید کرد که این ابزار ها می تواند به شما کمک کنند BT ها را از پای درآورید. در واقع باید گفت BT ها به نوعی حکم باس فایت ها در Death را دارا هستند. اما نکته این است هرچقدر نبرد و مواجه با آنها از حیث بصری و فضاسازی ممکن است جذاب و جالب به نظر برسد، اما اگر دقیق ترین این نبرد ها را بررسی کنیم در می یابیم که متاسفانه فاقد عمق و چالش لازم هستند. مبارزه با BT ها پس از دو سه مرتبه تلاش به یک چیز قابل پیش بینی و یکنواخت تبدیل می شود. حملات آنها را جاخالی دهید و به آنها آسیب برسانید. این کار را ادامه دهید تا تمام سلامتیشان به پایان رسیده و آنها نابود شوند. نبرد با BT ها پتانسیل این را دارا بود که به مبارزاتی جذاب و به شدت سرگرم کننده تبدیل شوند به شرطی که BT, ها دارای جزئیات گیم پلی و موارد مبارزاتی بیشتری بودند. با این وجود همچنان نبرد با آنها می توان تا سطح قابل قبولی لذت بخش و جذاب باشد.

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

پس از تحویل بسته به مقصد مورد نظر، Sam بر اساس عملکرد خود رتبه و امتیاز دریافت می کند. طبیعی است هر چه سریعتر بتوانید بسته ها را تحویل دهید امتیاز و رتبه بهتری را دریافت می کنید. مسیر انتهاب شده توسط سما، آسیب وارده به بسته و تعداد بسته های تحویل داده شده نیز همگی در امتیاز و رتبه پایانی هر مرحله تاثیرگذارند. همچنین برخی مراحل و برخی بسته ها دارای برخی نکات اضافی نیز هستند. به عنوان مثال اگر بسته مورد نظر پیتزا باشد باید درست در Inventory قرار گرفته و همچنین قبل از سرد شدن نیز تحویل داده شود. یا مواد دارویی معمولا دارای مدت زمان مشخصی هستند که طی این مدت می بایست بسته را تحویل دهید. همچنین برخی بسته ها شکننده بوده و آسیب بیشتری را از ضربات و خطرات مختلف دریافت می کنند بنابراین هنگام حمل این بسته ها می بایست دقت بیشتری به خرج داد. در پایان هر مرحله در کنار رتبه، شما لایک نیز دریافت می کنید که در واقع لایک ها در دنیای Death Stranding حکم همان XP در دیگر بازیها را داشته و بدست آوردن تعداد مشخصی لایک می تواند مهارت ها و توانایی‌های Sam را ارتقاء دهد.

دیگر دشمنان پیش روی شما و Sam, همان MULES ها هستند که به شدت تلاش می کنند بسته های شما را تصاحب کنند. در برخی از قسمت های نقشه آنها دارای پایگاه هایی هستند که می توانند در آن مناطق کار را بر شما سخت کنند. در مواجه با این دشمنان انسانی، شما هم می توانید با آنها به قصد کشتن آنها مبارزه کنید، و هم اینکه با نبرد تن به تن و یا ابزار ها و سلاح های Non Lethal و غیرکشنده فقط آنها را بیهوش سازید. کشتن این افراد همانطور که گفتم می تواند موجب انفجار های بزرگی شود (اگر جنازه آنها ظرف زمان مشخص سوزانده نشود), به همین دلیل بهتر است تا حد امکان از کشتن آنها خودداری کرد. از طرف دیگر آنها نیز زمانی مانند Sam یک مأمور انتقال بسته بوده اند به همین دلیل از حیث موارد انسانی و احساسی نیز شاید کشتن آنها اخلاقی نباشد. البته در پایان انتخاب نهایی کاملا بر عهده بازیبازان است و‌ بازیبازان آزادی عمل کاملی در این زمینه دارند و هیچگونه اجبار و تحمیلی در این بخش وجود ندارد. فقط باید همواره این نکته را در نظر داشته باشید که هر تصمیم و اقدام، می تواند عواقب مختلف خود دارا باشد بنابراین باید همواره به عواقب اعمال خود بیاندیشید.
یک نکته جالب دیگر در مورد نبرد با MULES ها وجود دارد و آن نیز این است که این دشمنان معمولا دارای Loot های ارزشمند و قابل توجهی هستند که همین مسأله نیز در نوع خود می تواند وسوسه کننده باشد. در اینجا دوباره تصمیمی نسبتا سخت پیش می آید. آیا می خواهید با MULES ها درگیر شده و با شکست آنها به Loot های آنان دست یابید با وجود اینکه خطر آسیب یا نابودی بسته شما وجود دارد؟ در اینجا نیز بازیبازان تصمیم گیرنده خواهند بود.

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

رفته رفته با پیشروی در بازی شما به ابزار ها، سلاح ها و نارنجک های متفاوتی دست پیدا خواهید کرد که این ابزار ها می تواند به شما کمک کنند BT ها را از پای درآورید. در واقع باید گفت BT ها به نوعی حکم باس فایت ها در Death را دارا هستند. اما نکته این است هرچقدر نبرد و مواجه با آنها از حیث بصری و فضاسازی ممکن است جذاب و جالب به نظر برسد، اما اگر دقیق ترین این نبرد ها را بررسی کنیم در می یابیم که متاسفانه فاقد عمق و چالش لازم هستند. مبارزه با BT ها پس از دو سه مرتبه تلاش به یک چیز قابل پیش بینی و یکنواخت تبدیل می شود.

پس از تحویل بسته به مقصد مورد نظر، Sam بر اساس عملکرد خود رتبه و امتیاز دریافت می کند. طبیعی است هر چه سریعتر بتوانید بسته ها را تحویل دهید امتیاز و رتبه بهتری را دریافت می کنید. مسیر انتهاب شده توسط سما، آسیب وارده به بسته و تعداد بسته های تحویل داده شده نیز همگی در امتیاز و رتبه پایانی هر مرحله تاثیرگذارند. همچنین برخی مراحل و برخی بسته ها دارای برخی نکات اضافی نیز هستند. به عنوان مثال اگر بسته مورد نظر پیتزا باشد باید درست در Inventory قرار گرفته و همچنین قبل از سرد شدن نیز تحویل داده شود. یا مواد دارویی معمولا دارای مدت زمان مشخصی هستند که طی این مدت می بایست بسته را تحویل دهید. همچنین برخی بسته ها شکننده بوده و آسیب بیشتری را از ضربات و خطرات مختلف دریافت می کنند بنابراین هنگام حمل این بسته ها می بایست دقت بیشتری به خرج داد. در پایان هر مرحله در کنار رتبه، شما لایک نیز دریافت می کنید که در واقع لایک ها در دنیای Death Stranding حکم همان XP در دیگر بازیها را داشته و بدست آوردن تعداد مشخصی لایک می تواند مهارت ها و توانایی‌های Sam را ارتقاء دهد. برای مثال وزن بیشتری را تحمل کند، بسته های بیشتری حمل کند و موارد مختلف دیگر.
هنگام حمل کردن بسته ها و Cargo ها نیز باید دقت لازم را به خرج دهید. سقوط از ارتفاع، ضربه خوردن توسط دشمنان، به زمین افتادن، قرار گرفتن در معرض Timefall همگی می توانند به بسته حمل شده آسیب وارد کنند. حتی امکان وقوع اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی نیز بسیار بالاست. برای مثال ممکن است به زمین بیفتید و یکی از بسته های شما در رود افتاده، و جریان آب آن را همراه خود ببرد. در کل اتفاقات مختلفی ممکن است برای شما رخ دهد. دنیای بازی و دشمنان انسانی و ماوراءالطبیعه هرکدام ممکن است باعث از دست رفتن یا آسیب دیدن بسته های شما شوند.

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

به لطف استفاده از موتور گرافیکی قدرتمند guerilla Games یعنی Decima, شاهد دنیای فوق العاده چشم نواز، زیبا و خارق العاده هستیم. کیفیت بافت ها و تکسچر ها چه از فاصله نزدیک و چه در فاصله دور بسیار مطلوب و مناسب است و عملکرد بسیار کم نقصی دارد. نورپرداری بسیار ماهرانه و طبیعی صورت گرفته و کمتر ایرادی بر آن وارد است. سایه زنی ها نیز کاملا در حد و اندازه‌های عنوانی نسل هشتمی و در خور نام نسل هشتم است. به لطف موتور Decima, در Death Stranding شاهد برخی از چشم نواز ترین مناظر در تاریخ بازی های ویدیویی هستیم.

اما مشکل گیم پلی Death Stranding این جاست که به اندازه کافی توانایی جذب و نگه داشتن عامه مخاطبان را دارا نیست. در بازی علاوه بر Inventory Management و حفظ تعادل هنگام حرکت یا صعود، یکسری لحظات اکشن و یا نبرد های تن به تن در مواجه با BT ها و MULES ها نیز وجود دارد که کمی تنوع به گیم پلی بازی می بخشند. اما این صحنه های اکشن و خاص در مقایسه با بخش های دیگر بازی کم تعداد و کم اهمیت هستند. هنوز هم اکثر زمان گیم پلی بازی به راه رفتن در دنیای بازی و حفظ تعادل Sam خلاصه می شود. نکته این جاست که Death Stranding عنوانی ۱۰_۱۵ ساعته نیست و برای اتمام آن حداقل به ۴۵ ساعت زمان نیاز دارید به همین دلیل خیلی دشوار است کل این زمان را به اندک مبارزه های موجود و الباقی تلاش برای حفظ بسته ها سپری کرد. شاید بهتر است بگویم جای خالی یک مکانیزم بزرگ گیم پلی در بازی حس می شود. یک مکانیزم یا سیستمی عمیق که بتواند کاملا رنگ و بویی جدید و سرگرم کننده به گیم پلی کند و آرام بازی ببخشد. اما متأسفانه اینچنینن مکانیزم و بخشی در گیم پلی بازی به چشم نمی خورد و به همین دلیل با گیم پلی کند، آرام و تقریبا یکنواخت طرف هستیم که بیشتر زمان مخاطب هنگام تجربه آن صرف Inventory Management و مشاهده کات سین ها می شود و عملا آنچنان خبر خاصی از گیم پلی فعال و جذاب نیست.
در کنار این نقطه ضعف، طراحی مراحل بازی نیز از حیث تنوع اصلا تعریفی ندارد. نه تنها تقریبا تمام مراحل اصلی بازی به صورت صرف به انتقال بسته ها خلاصه می سود، بلکه متاسفانه مراحل فرعی بازی نیز شرایط مشابهی دارند و در طی مراحل فرعی نیز جهت راضی کردن گروه ها و افراد مختلف برای پیوستن به سبک اصلی، باید بسته های مختلفی را جابه کنید و عملا تفاوت خاصی میان مراحل اصلی و فرعی دیده نمی شود‌. در واقع باید گفت ضعف در طراحی مراحل فرعی در کنار گیم پلی نه چندان راضی کننده باعث شده است Death Stranding را نتوان عنوانی فوق العاده در نظر گرفت. بالاخره نباید فراموش کرد این اثر یک بازی ویدئویی است و در دنیای بازی های ویدئویی گیم پلی نقش بسیار پررنگی در موفقیت یک عنوان ایفا می سازد و بنابراین ضعف شدید در گیم پلی، یعنی ضعف قابل توجه خود اثر.

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

شخصا باید بگویم عملکرد بازیگران و صداپیشگان بازی مانند Mads Mikkelson, Norman Redus و یا Tommie Earl Jenkins را باید در سطح فوق العاده بی نظیر قرار دارد و برای خود من، Death Stranding سینمایی ترین بازی است که تا به امروز تجربه کردم. این نکته را نیز در نظر بگیرید که بازی چیزی بیش از ۱۱ ساعت کات سین و صحنه های سینمایی دارد بنابراین ارزش کیفیت کات سین ها این جاست که بیشتر مشخص می شود. در واقع باید بگویم اگر صحنه های سینمایی و کات سین های بازی را جدا کرده و به صورت پست سر هم نگاه کنید، این حس به شما منتقل می شود که در حال تماشای یکی از سریال‌های Sci-Fi شبکه HBO با کیفیت قابل توجه هستید. شاید هم اگر ایده Death Stranding در قالب یک سریال تلویزیونی ساخته می شد می توانست ننیجه موفقیت آمیزی در بر داشته باشد. شاید نتیجه ای مطلوب تر از نتیجه فعلی…

عملکرد تیم بازیگران و صداپیشگان Death Stranding, فوق العاده رضایت بخش است و کمتر جای نقد و بحث را باقی می گذارد.

در بخش گرافیک، عملکرد بازی چه در حوزه فنی و چه در حوزه هنری بسیار رضایت بخش و مطلوب است. به لطف استفاده از موتور گرافیکی قدرتمند guerilla Games یعنی Decima, شاهد دنیای فوق العاده چشم نواز، زیبا و خارق العاده هستیم. کیفیت بافت ها و تکسچر ها چه از فاصله نزدیک و چه در فاصله دور بسیار مطلوب و مناسب است و عملکرد بسیار کم نقصی دارد. نورپرداری بسیار ماهرانه و طبیعی صورت گرفته و کمتر ایرادی بر آن وارد است. سایه زنی ها نیز کاملا در حد و اندازه‌های عنوانی نسل هشتمی و در خور نام نسل هشتم است. به لطف موتور Decima, در Death Stranding شاهد برخی از چشم نواز ترین مناظر در تاریخ بازی های ویدیویی هستیم. خوشبختانه به همان میزان که گرافیک هنری بازی عملکرد بسیار مطلوبی از خود به نمایش گذاشته، مشکلات فنی بازی در سطح حداقلی قرار دارد. فریم ریت حتی در Ps4 معمولی تقریبا اکثر اوقات ثابت و بدون افت است و باگ های فنی و گرافیکی هر چند که در بازی به صورت گاه و بیگاه به چشم می خورند، اما هرگز نمی توانند مانع و مشکلی بزرگ جهت تجربه بازی تلقی شوند. به صورت خلاصه نقد خاصی بر گرافیک بازی چه در بخش هنری و چه در بخش فنی وارد نیست.

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

در واقع باید گفت مدیریت داشته ها یا همان Inventory Management یکی از اصول اساسی گیم پلی بازی به شمار می آید. نحوه چینش ابزار ها و آیتم ها، وزنی که آنها اشغال می کنند، کاربردشان و موارد دیگر همه و همه در چینش ابزار ها بسیار حائز اهمیت هستند. اشتباه در چینش آیتم ها و ابزار ها و مدیریت وزن و Cargo های حمل شده نه تنها می تواند سرعت تحویل بسته ها را به شدت کاهش دهد، بلکه حتی می تواند باعث از دست رفتن بسته های حمل شده شود. بنابراین باید همواره در نظر داشته باشید که تنها وسایل و ابزارهایی را به همراه خود داشته باشید که می دانید از آنها در طول آن مرحله استفاده خواهید کرد و آن ابزار یا وسیله می تواند در طول مسیر برای شما موثر ظاهر شود

بخش قابل توجهی از لحظاتی که در دنیای Death Stranding می گذرانید، به عمد خبری از موسیقی متن و ساندترک نیست و فقط صداهای محیط و کارهای مختلف به گوش می رسد. با این وجود در برخی لحظات خاص مانند وقتی که به مقصد نزدیک هستید، یا در برخی لحطات نفس گیر و پر استرس، ساندترک بازی وارد عمل شده و خود را به خوبی نشان می دهد. آهنگساز بازی آقای Ludvig Forssell است. فردی که پیش تر به عنوان آهنگساز در Metal Gear Solid V Phantom Pain نیز با کوجیما همکاری کرده بود. عملکرد Ludvig Forssell در Death Stranding بسیار قابل تحسین است و آن هم به یک دلیل عمده. همخوانی فوق العاده ساندترک بازی با اتمسفر و دنیای بازی‌. برای درک بهتر و کامل تر این نکته خود باید بازی را تجربه کرده و با گوشت و خون این مطلب را حس کنید اما شک نکنید که عملکرد Ludvig Forssell در Death Stranding کاملا انتظارات را برآورده ساخته است…

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

متفاوت ترین تجربه نسل هشتم؟ نظر شما در مورد این عنوان چیست؟

آیا تجربه Death Stranding به همگان توصیه می شود؟
برای لذت بردن از Death Stranding باید صبور باشید. نکات مختلفی وجود دارد که می توانند به تجربه شما از بازی لطمه جدی وارد سازند. متاسفانه گیم پلی بازی تا سطح ایده آل فاصله بسیار قابل توجهی دارد، تنوع مراحلی فرعی اصلا راضی کننده نیست و از طرف دیگر شخصیت پردازی اکثر شخصیت های مکمل فاقد عمق و واقع گرایی لازم است. با این وجود Death Stranding تجربه ی فوق العاده خاص و‌ منحصربفرد به شمار می آید. جدیدترین اثر کوجیما توانایی برانگیختن احساساتی را داراست که بسیاری از بازی های ویدئویی از شناخت آنها عاجز اند. تلاش برای بازسازی جامعه و ایجاد وحدت و پیوستگی یک حس فوق العاده شریف و انسانی را در مخاطبان بر می انگیزد. به لطف بازیگران ماهر، کارگردانی سطح بالای کوجیما و همچنین گرافیک هنری فوق العاده چشم نواز، Death Stranding برخی از برترین کات سین های تاریخ بازی های ویدئویی را خلق کرده است. در پایان باید بگویم Death Stranding عنوانی نیست که همگان بتوانند از آن لذت ببرند. بازی دچار نقص ها و مشکلات مختلفی است که بعضا لذت بردن از بازی را سخت می سازند. اما اگر به دنبال تجربه ای متفاوت هستید، Death Stranding می تواند پیشنهاد مناسبی برای شما باشد. به شرط آنکه صبور باشید.

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

SamMaster Chiefمنم یکی مثل خودتHitmanRezaGtxghostکاکاسنگیSpider-Man

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا
متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا
متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا
متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا
متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا
متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا
متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

  • Mr Hill93 گفت:

    دث فوق العادس
    بازی تروی بیکر بی نظیره با توجه به اینکه فک کنم اولین باری هست که نقش یک ویلن رو اجرا کرده
    بازی به موقش اکشن خودش و داره
    به موقش مخفی کاری داره
    به موقش تحویل بسته داره
    به موقش کات سین داره
    داستانش واقعا خاصه
    زیاد هم نیاز نیس صبور باشید اندازه پنج شیش ساعت وقت بزارید برسید چپتر ۳ از اون موقع به بعد بازی باقلوا میشه با توجه به کلی وسایل که گیرتون میاد حمل و نقل هم اسون میشه خیلی اسون
    البته به همه توصیه نمیشه ( مخصوصا ریسینگ بازا و شوتر باژا )

    هایزنبرگHitmanRezaGtxامیرحسین نصرتی
    • نظر شما کاملا محترم هست ولی شما دارید میگید بازی نیاز به صبر نداره چون بعد میشه چیزای رو بدست بیارید که مثلا بتونید بهتر وسایل ها رو حمل کنید ولی اینم زیاد چیزی رو تغیر نمیده که اگر ما به اونجا برسیم دیگه نیاز به صبر نداره و گیم پلی لذت بخش میشه بله ممکنه برای شما اینطور باشه ولی بزرگوار این که بازی برای افراد خاصی هست رو نمیشه انکار کرد و بازی پلیر های خاص خودش رو داره خودم به عنوان کسی کی بازیای میازاکی رو باشون زندکی کردم میگم شما میدونید که بازیای میازاکی چقد به صبر احتیاج داره و چه داستان غنی و پیچیده ای داره ولی این حرف شما درست نیست که میگید شوتر بازا و ریسینگ بازا این بازی واسشون توصیه نمیشه انگار همه اونا کار اشتباهی میکنن که به بازی شوتر و ریسینگ علاقه دارن و این یک عیبه ولی کسای که با این سبک علاقه دارن اونا کارشون درسته .درکل هم به نظر شما بزرگوار وار اخترام میزارم هم افراد دیگر ممکنه از این بازی خوششون نیاد

      • من فقط یچیز دارم بگم و اونم اینه که ممنون گیمفا!!!
        تنها نقد درستی که از این بازی تا به الان خوندم همین نقده که به وضوح میگه با چی طرف هستیم!
        آقای زاهدی به درست ترین حالت و بدون واقعا هیچ جبهه گیری ای تونستن این بازی رو نقد کنن که یه خسته نباشید ویژه براشون در نظر باید گرفت چون شاید نقد دث استرندینگ رو بشه چالش بر انگیز ترین نقد ممکن برای یه منتقد نسل هشتمی در نظر گرفت و آقای مصطفی زاهدی به درست ترین شیوه ی ممکن این موضوع رو کنترل کرده که نه مثل خیلی ها(!!!!) بره به سمت پرستش کوجیما به عنوان خالق متال گیر و به احترام ساخته های قبلیش دث رو در حد یه شاهکار انقلابی بالا نیاورده و نه دوباره مثل خیلی ها(!)(ضمنا این تعداد علامت تعجب ها هم به احترام کوجیما نماینده ی دو دسته از کاربرای سایته ها یه دقت بکنید) بازی رو به خاطر عامه پسند نبودنش و بیش از حد هایپ شدن بی جا کوبیده. آقای زاهدی واقعا ممنون بابت این نقد به جاتون.
        اما راجع به خود بازی هم بگم که هرکسی دیدید که بهش میگه شاهکار بدونید یا بازی رو بازی نکرده و یا چون پیش خرید کرده نمیتونه نظر منفی راجع بهش بده.
        و هرکی رو هم که دیدید داره به این بازی میگه شبیه ساز پیاده روی بدونید که دوباره اونم بازی رو تجربه نکرده!
        دث استرندینگ نه خاصه نه انقلابیه نه متفاوته نه جدیده!!! این بازی فقط و فقط عناصر چندتا بازی رو تو حاشیه های خودش جا داده و بقیه ی تمرکزش رو عناصر مشترک فیلم و بازیه یعنی کادر بصری، موسیقی و داستان و کارگردانی. رسما به غیر این دث استرندینگ چیزی ندارد. بله آقایون علمای عزیز دث استرندینگ توی چهارتا بخش شاهکاره حقیقتا ولی یه بازی یعنی گیم پلی و وقتی گیم پلی بازی یه چیز بی محتواست نمیتونیم به کلیت محصول بگیم شاهکار! مثل یه نمره ی ۰ بین چندتا نمره ی ۲۰ میمونه و نتیجه ی کار هم مشخصه که چه معدلی میاد.
        این بازی تنها عنوانی که به خودش میگیره فوق سلیقه ای بودنه. به قول یکی از دوستای سایت همسایه یا عاشقش میشید یا حالتون ازش بهم میخوره و غیر این امکان نداره. کوجیما اگه قرار باشه قسمت دوم این سری رو بسازه قطعا یه جا به جایی بزرگ توی طیف پلیراش دیده میشه و به احتمال خیلی زیاد و خوشبختانه جبهه گیری های احمقانه ای مثل یکی از نظرات بالا که رسما داشت میگفت شوتر و ریسینگ و اکشن فن بودن جرمه(!!!!!!!!!!!) تموم میشن به حول قوه ی الهی.
        به هر حال دث استرندینگ میتونه بدترین بازی زندگیتون باشه و یا یکی از بهترین هاش اما قطعا و قطعا باید قبل اینکه حتی نظر بدید راجع بهش تجربش کنید و بعد بگید که چی به نظرتون اومد.

        امیرحسین نصرتی
    • aliboostani گفت:

      تروی بیکر جوکر توی آرکام اریجینز بود و پگان مین توی فار کرای ۴ و دو چهره در سری آرکام و pain در ناروتو و ماگنی در گاد او وار که اینا هم منفی هستن

    • هر گیمری سلیقه ای داره . شما هم مثل هر آدم مختاری می تونی حتی بی دلیل از این بازی راضی باشی . ولی بحثی فراتر از سلیقه شخصی هم اینجا وجود دارد.
      اونم بحث عملکرده . طیف عظیمی از متخصص ها و بازی سازها و بازی بازها مکانیزم و انرژی خود را می گذارند تا هسته اصلی بازی ها از آینه اختیارشان ساطع شود.
      خیلی تفاوته بین اینکه بخواهی یک بازی ساختار شکن بسازی یا ایده ای داشته باشی و بخواهی بر اساس اون بازی بسازی.
      ایده میکامی خوب بوده اما ساختار بازی سازی قوانینی داره که لاجرم باید از آن تبعیت کنی. مثل گیم پلی غنی یا ……. غیره. نباید گیم پلی فدای داستان بشه اگه بخواهی این کار را بکنی بهتره وارد فیلم سازی بشی و از اون ساختار پی روی کنی.

    • nima_nz09 گفت:

      پیگن توی فارکرای هم بازی کرد

  • Alireza_yoo گفت:

    تا اینجا ک خوندم نقد منصفانه ای بود بازی بیشتر برای کسایی هست که حال و حوصله گشت و گذار دارن و خیلی ب گیم پلی اهنیتی نمیدن و اتمسفر و داستان براشون مهمه وگرنه اگه گیم پلی محور بخوای بازیو در نظر بگیری ارزش نداره ولی از نظر هنری کلی ارزش داره میتونست بجای اینهمه کات سین و بازی بدون گیم پلی جالب یه انیمیشن بسازه خیلی هم باحال میشد با کارگردانیش مثل همین کات سینا که تا جایی ک میدونم یه پرده هست اکثرا کارای کوجیما و از این صحنه به اون صحنه نمیشه توی کات سین هاش

  • Ozhan گفت:

    بازی گیم پلی کاملا سلیقه ای داره بر کسی پوشیده نیست ولی توی چیزهایی دیگ داستان.گرافیک.مکانیزم های جدید.روایت.شخصیت پردازی اکثر کاراکترها.موسیقی.کارگردانی کاملا درجه یک
    پس اگ فقط گیم پلی واستون اولویت نیست بهتون این بازی رو توصیه میکنم هرچند گیم پلیشم از اپیزود دوم خیلی هیجانی تر میشه
    خلاصه بین بازیای بزن بکش و انلاین امثال دث استرندینگ لیاقتش بیشتر از این متاهاست و مث یه الماس میمونه واس صنعت گیم
    سونی دست میازاکی یا خیلیای دیگ(مث دیوید کیج و…)رو هم گرفت و وقتی دیمون سولز اومد کسی قدرشو نفهمید
    چندین سال طول کشید تا همه فهمیدن دیمون سولز چه شاهکاریه
    امیدوارم این بازی هم کم کم قدرشو بدونن همه

    • Vagabond گفت:

      دیمون سولز رو در سال انتشارش منتقد گیم اسپات و گیمزرادار و IGN ستایشش کردن و حسابی ازش تعریف کردن و اتفاقا فروش بالایی داشت که همه رو متعجب کرد
      نمیدونم چرا میگی چندسال طول کشید تا همه بفهمن ارزش بازی چیه!!
      اتفاقا برعکس یوشیدا وقتی بازی رو تجربه میکنه تا تصمیم بگیره سونی بازی رو برای اروپا و آمریکا منتشر کنه عصبانی میشه و دسته رو پرت میکنه و میگه این بازی رو هیچ مخاطبی دوست نخواهد داشت برای همین سونی فقط وظیفه نشر ژاپن رو به عهده گرفت و باندای نامکو با هوشمندی شدش ناشر جهانی.بعدها سونی از این کار به شدت اظهار پشیمانی کرد که خبراش تو سایت های خارجی هست بخون و گفتند که اگه دیمون سولز رو به انحصار کامل در میاوردند الان فرام سافتور فقط برای اونا انحصاری میساخت یعنی سه گانه سولز و سکیرو و بازی بعدی میازاکی هم الان انحصاری PS4 بودند

      • Ozhan گفت:

        Vagabound
        دمت گرم داداش یه ادم منطقی پیدا کردم من تو این سایت
        یوشیدا اگ خوشش نمیومد بعده اینکه تست کرده بود بازی رو کنسلش میکرد
        ای جی ان هم مرتبط نبودتو این جریان ولی وقتی دیمون سولز عرضه شد خود سونی فک کرد این بازی تو امریکا نمیفروشه که با سماجت فرامسافتور بلاخره اتلوس شد ناشرش و این بازی رو تو امریکاهم عرضه کردن
        دلیل معروف شدنش این بود که اقای کوین ونورد(که الان نویسنده بازی شده) توی گیم اسپات وقتی سال ساله انچارتد۲ بود و چپو راست گوتی میگرفت از تموم مراجع؛ اومد به دیمون سولز۹ داد و این بازیو کرد بازی سال که بعد مردم موندن سالی که انچارتد۲ عرضه شده گیم اسپات یه بازی دیگه رو بازی سال کرده؟؟؟؟و واس همین میشه که شروع به تولد سری بازی های سولزبورن میشه و میازاکی میگه بخاطر دینی که به سونی داشتم دریم پراجکتم(ینی پروژه رویاییم که همون بلادبورنه)رو براش میسازم ینی واس سونی
        منظور کلی من این بود که بعضی بازیا مث همین دیمون سولز وقتی میان کسی ارزششونو نمیدونه حتی یوشیدا که تستش کرده ولی بعدها میدرخشن

      • vaan 2 گفت:

        یه داستان نیمه کاره شنیدی نیا به عنوان واقعیت تعریف کن… استودیو ژاپن به فروم سافتور پیشنهاد همکاری میده، اما چیزی که میسازن خیلی زاغارت بوده، اونجاست که میازاکی میاد وسط و اجازه ساخت بازی رو میگیره… اتفاقا این یوشیدا بود که با ریسکی کرد و فرصتی که به یه جوون داد، رسید به اینجا که یه استاد جلوی اسمش میزارن چهار تا تریلی هم نمیکشدش

    • Vagabond گفت:

      https://www.eurogamer.net/articles/2012-02-10-sony-admits-dropping-the-ball-with-demons-souls
      اینم از لینک خبر مصاحبه یوشیدا بخونش که توش میگه بعد از دو ساعت بازی کردن هنوز همونجایی بودم که بازی رو شروع کرده بودم و حسابی جوش آوردم:D

      • Ozhan گفت:

        من که نمیگم اشتباه میگی
        من میگم گاهی یه چیزایی همون اول مشخص نمیشن چه شاهکارین
        باید درک بشن
        مث گیم اسپات که دیمون سولز رو درک کرد و بازی سال کردش

        • Vagabond گفت:

          این کامنت من قبل اینکه جواب شما رو بخونم فرستاده شد عذر میخوام.بله حق با شماست کاملا باهاتون موافقم.واقعا هم دینش رو ادا کرد به سونی چون بلادبورن اصلا مثل نگینه در تاریخ بازی ها:inlove:
          بنده همیشه به سونی و به ویژه شخص یوشیدا احترام گذاشته و خواهم گذاشت چون گیمرها به این ها مدیون اند همونطور که به کن لوین و میکامی و بلیزارد و کوجیما و راک استار و خیلی بزرگواران دیگه مدیون هستند.سونی همیشه با کیفیت بازی هاش به مشتری نهایت احترامو گذاشته و چندتا از بهترین خاطرات گیمینگ من با کریتوس و نیتن و جوئل و الی رقم خورده و این نسل از خرید PS4 بسیار خوشحالم چون واقعا انحصاریهاش ثابت کردند ارزششو داشته که کنار PC این کنسول رو هم داشت

          • Ozhan گفت:

            منم با اینکه فقط نسل هفت pc داشتم و از اول با سونی بودم ولی این نسلم پی سی دارم کنارps4 و هیچ شرکتی واسم مث بلیزارد قابل احترام نیست حتی ناتی یا سانتا
            چون عشقی که بلیزارد به بازیاش میده تو ساختنشون هیچ شرکتی اینکارو نمیکنه
            از wow گرفته تا هارت استون و دیابلو که جدیدا شدید درگیرشم همه بازیاش شاهکاره قرنه و این یه فکته
            هر شرکت دیگه ای میبود مخصوصا اکتی؛ اورواچ یک رو منسوخ میکرد میگفت برید شماره دوش رو بخرید

            • Vagabond گفت:

              بلیزارد عشقه عشق با اینکه کمی افت داشته اما هنوز جزو سلاطین گیم هستش فقط ایکاش با اکتیویژن شریک نمیشد 🙁 درود بر شما که خودت رو محدود به یک ژانر یا یک پلتفرم نمیکنی به شما میگند گیمر نه یک عده که کنسول و کامپیوتر میخرند برای پز دادن و تحقیر دیگران و به کل دنیای شیرین گیم رو هم برای خودشون و هم دیگران مثل زهرمار تلخ میکنند…
              اگر از بازیای دیابلو خیلی خوشت اومده پیشنهاد میکنم اگر اهل کتابی حتما کتاباشو بگیر بخون که شاهکار فانتزی هستند

              • Ozhan گفت:

                عزیزی داداشم
                افت کرده ولی در مقایسه با خودش افت کرد نه بقیه
                منwow رو از پچ پاندا به بعد ولش کردم با اینکه دوتا هیرو فیل الایت و هیروییک داشتم چون بخاطر دخالت های بیجای اکتیویژن خواستن تو پچ پاندا بازی رو کژوال تر کنن و شد مهدکودک ولی الان دوباره برگشته به روزای اوجش
                من کتابای ورد وارکرفت رو تا طلوع هورد خوندم ولی به بعدش ترجمه خوب پیدا نکردم
                اگ کتاب واس دیابلو سراغ داری که ترجمه خوب کرده باشنش معرفی کن بهم؛ ترجمه هم پیدا نکردی فقط زبان اصلیشو بهم لینک بده چون نت استان ما هنوز وصل نیست متاسفانه

                • Vagabond گفت:

                  ترتیب مجموعه کتاب های دیابلو بر اساس زمان وقایع به این شکله:اول سه گانه جنگ گناه که هر شمارش یک جلده و مجموعا سه جلد که ترجمه شدن و تو فیدیبو دو جلد اول هستش این سه کتاب حتما برای فهمیدن جهان دیابلو خواندنشون لازمه و پایه های جهان دیابلو و شخصیتاش رو بنا کردند به غیر این سه تا هیچ ترجمه رسمی از بقیه کتاب های دیابلو وجود نداره
                  دوم: زهر شیاطین که اولین کتاب دیابلو هست که منتشر شده(مثل اینکه یک ترجمه ازش هست اما بنظر حرفه ای نمیادش و زبان اصلی بخونید بهتره).سوم: جاده سیاه چهارم: میراث خون. جاده سیاه و میراث خون قبل از اتفاقات بازی دوم هستند.پنجم: پادشاهی سایه که جزو بهترین کتاب های مجموعه هست و مربوط به وقایع بعد از بازی دوم هست ششم: ماه عنکبوت که ادامه پادشاهی سایه هست هفتم: “فرقه” این کتاب بین بازی دوم و بازی سوم رو روایت میکنه
                  هشتم و نهم:دیابلو۳ خیزش قهرمانان و دیابلو۳ سقوط تاریکی کمی قبل از وقایع بازی سوم هستند در آخر هم که بازی سوم هستش و دو کتابی که بعد از اون رو روایت میکنند به نام های book of Tyrael و طوفان روشنایی
                  بازی چهارم از اونجایی که فعلا داستانش معلوم نیست نمیشه گفت کجای خط زمانی مجموعه قرار میگیره

                • Vagabond گفت:

                  یک کتاب جا افتاد اونم اسمش Book of Cain هست که پیشنهاد میکنم اگر بازی ها رو تمام کردی حتما بخونیش بر اساس ترتیب وقایع درست بعد از سه گانه جنگ گناه هست و قبل از زهر شیاطین

        • vergil2max گفت:

          گاهی یه چیزایی همون اول مشخص نمیشن چه شاهکارین.با این حرفتون موافقم
          ولی کلا شک دارم تاثیرگذاری ds به پای سولز برسه.به خاطر اینکه نکته بارز دیمون سولز گیم پلی و روایت داستانی خاصش بود اما ds کات سین ها و سعی به ایجاد ارتباط و همبستگی در دنیای گیم بود که متاسفانه به خاطر ضعف در گیم پلی اونطور نشد که باید میشد

    • amin.electric گفت:

      باش حالا برو تو لونت جونور :rotfl: امین کم میاری نیا چهارتا اکانت بساز با همش بیای تو هر پست خودتو ریپلای کنی مرد باش با یک اکانت اراجیفتو بگو :yes:

    • Mr Hill93 گفت:

      Heavy squad
      زباله ک تویی با این طرز حرف زدنت
      بعدشم مایکروسافت هم شما رو ادم حساب نمیکنه ن زبان فارسی دارید ن تخفیفات خوب ک ازش بهره مند شین ن گارانتی
      پی سی باز هم ک باشی بازم ی زباله دزد کرکی بیشتر نیستی پس شر و ور نباف اینجا برا ما
      فاز روش عن فکری ام برت نداره ی ایرانی هستی ک برا هیشکی پشیزی ارزش نداری
      پ نظر تو شی … اف کن

      Sam
    • Ozhan گفت:

      برق زده جان جواب تورم نمیدم چون ارزش جواب دادن نداری

    • saeed_nl70 گفت:

      زیربغل.دیوید کیج علنا خودش گفت ماکروسافت نخواستش سونی پذیرفتش.بعلاوه ی اینکه قرارداد ساخت سه بازی رو امضا کردن.بازیا رو ساخت قرارداد تموم شد.

  • ALIREZA0111 گفت:

    دث استرندینگ رو کسایی درک میکنن که بازی کردن و تک تک سینماتیک های بازی رو با دقت دیدن..میفهمن این بازی واقعا عالیه .واقعا با تمام بازی های عمرم متفاوت اصلا فکرش رو نیمکردم بازی که بیشتر گیم پلیش روی جابجایی باشه اینجوری ادمو معطوف خودش کنه..واقعا افرین به کوجیما 😉 😉 :yes: :yes:

  • Clara گفت:

    از گرافیک فنی و هنری بازی که حرف خاصی نباید زد چون همه چی واضح و مبرهن ه
    موسیقی های بازی به حدی گوش نواز ن که امکان نداره آلبوم بازی رو بعد تموم شدنش دانلود نکنید
    صداگذاری شخصیت ها به بهترین شکل ممکن صورت گرفته تک تک شخصیت ها از اصلی تر ها تا فرعی ترین هولوگرام های بازی بی نظیرن
    صدا های محیطی، صدای خش خش BT ها، تک تک قدم های سم و… کاری میکنن که در بهترین حالت تو فضا قرار بگیرین اما داستان:
    شخصیت پردازی تک تک شخصیت ها مو به تن آدم سیخ میکنه از بس دیالوگ ها پر مغزن از بس که رفتار و اعمال شخصیت ها منطقی ه
    شخصیت پردازی هیگز تو اوایل داستان کم بهش پرداخته میشه و به نوعی میشه گفت شخصیت پردازی بدی نداره اما میشد بیشتر بهش پرداخته شه اما در نیمه دوم بازی آروم آروم اوج میگیره و یک پایان حماسی رقم میخوره
    پلات توییست های بازی یکی از یکی به اصطلاح خفن ترن و هوش از سر آدم میبرن
    سرنوشت کاراکتر های آملی، دای هارد من، دد من، و کلیف انگر به حدی جذاب به هم گره میخورن که همش به خودم میگفتم این استدیو باید فیلم بسازه!
    جدا از اون مفهوم واقعی داستان ه که آخرش واقعا آدم به خودش میاد میبینه یه فرد دیگه شده، حداقل من آخرش به خودم گفتم واقعا حق انسان ها هست که فرصت دوباره ای بهشون داد؟؟
    اسپویل:.
    .
    .
    . میبینیم که تو داستان آملی بعد سالیان به این نتیجه میرسه واقعا انقراض ششم وضع جهان رو بدتر میکنه یا بهتر؟ میفهمه که انسان ها ارزش قربانی یه فرد دیگه برای نجات زندگی شون رو ندارن اما تا زمانی که با سم آشنا میشه و نحوه رسیدن ش به سم میتونم به جریت بگم بهترین خط داستانی نسل ۸ بود
    (پایان اسپویل)
    .
    .
    . کلیف به زیبا ترین شکل ممکن مفهوم تضاد بین وظیفه وخانواده رو حس میکنه و نتیجه گیری رو هم به مخاطب میسپاره و
    اما مهم ترین بخش همین bb دوس داشتنی سم که یه جورایی همراه با آملی انگیزه اون برای اتصال ایالات مختلف به شبکه chiral network میشه و بهترین نوع ممکن ثابت میکنه در صورت وجود یک دلیل برای زندگی، انسان ها چه شگفتی ها یی که نمیتونن به وجود بیارن

    • hadi gamer 77 گفت:

      سلام خدمت دوستان عزیز گیمر والا من که خیلی حال کردم با بازیش با اینکه طرفدار بازیای اکشن هستم و بهترین بازی که بازی کردم و پلات کردم بلادبورن بوده این بازی کاملا متفاوت تر از بازیایی بود که چند سال اخیر بازی کردم و این همون دلیلیه که یکی از بهترین بازی عمرم شد مثل بلادبورن مهم هم نیست نظر دیگران چیه من توصیه میکنم طرفدار هر سبکی هستید یجوری یکم از بازی رو تجربه کنید حالا کرایش کنید یا بخرید یا گیم نتی جایی بازیش کنید چون معلوم نیست طرفدار هر سبکی باشید ممکنه عاشق بازی بشید.

  • kingp گفت:

    در جمع بندی کل Death Stranding
    فقط یک نتیجه ثابت است . با این بودجه و امکانات هنگفت که خرج این بازی شد .
    اگر به چند استودیو توانا بدادن میشد چند شاهکار ساخت

    امیرحسین نصرتی
    • saeed_nl70 گفت:

      شاهکار ساختن به بودجه نیست به تواناییه
      امثال inside یا ori اینا بودجه های بسیار پایینی داشتن اما شاهکارن توی نوع خودششون
      من که تحقیقی نکردم اما مگه شایعه نیست که هیلو با ۵۰۰ ملیون دلار ساخته میشه که فن های ماکرو به این بودجه افتخار میکنن…با این بودجه چند تا شاهکار میشه ساخت؟ همه چی که بودجه و امکانات نیست

    • Ali_BUTCHER گفت:

      بودجه Death Stranding بودجه هنگفتی نبوده دقیقا نگفتن چقدر بوده ولی خود کوجیما تو یکی از مصاحبه هاش گفت ما نمی خواستیم بازیی در سطح و بودجه بازی هایه aaa بسازیم

  • Dovahkiin گفت:

    نقد عالی و عادلانه ای بود ممنون

  • ممنون بابت نقد زیبا و منصفانه
    اسپویل اسپویل
    به نظرم باید ببیند که شما از بازی چه انتظاری دارید
    از بازی مثل دث استرندینگ با توجه به اتمسفر و پلات داستانی
    نباید انتظار داشت که شما رو تو یه محیط قرار بده که مملو از دشمن ها ریز و درشت باشه
    نباید انتظار داشته باشید یک اکشن خالص رو مثل ولفنشتاین یا سری call of تجربه کنید
    همه این ها به طور متعادلی در بازی وجود داره که البته صبر شمار و میطلبه
    اما نباید از بحث پیاده روی و یا تحویل محموله ها هم غافل بشیم
    که لذت های خاص خودش رو داره
    به خصوص در مراحل پایانی بازی وقتی قرار هست محموله حساسی رو به یک نقطه دور کوهستانی برسونید
    اما در راه و در میان کوهستاان با کوران برف مواجه میشید و باید به سختی از این کوران جان سالم به در ببرید و البته در این شرایط حتی مراقب B.T ها هم باشید مراحل و مامویت های اینچنینی واقعا در جای خود جذاب و لذت بخش بود
    یه مشکلی که نویسنده هم اشاره کرد اگرچه مبارزه با B.T ها و باس های اون ها جذاب هست اما
    اگر باس های B.T تنوع بیشتری داشتند و یا کمی چالش بیشتری داشتند خب مسلما هیجان انگیز تر بود
    اما در هر صورت باز هم من تا لحظه مبارزه با آخرین باس B.T همچنان استرس داشتم و لحظه ای از هیجان مبارزه کم نشد
    ساندترک های بازی هم واقعا بی نظیرند و هرچی بگم کم گفتم

  • Ali_BUTCHER گفت:

    می شه تو نقدتون بجا اینکه فقط برچسب بزنین توضیح بدین,کدوم شخصیت بازی عمق نداشته بهش خوب پردازش نشده؟

    اسپویل

    deadman که یه شخصیت پشتیبان هست داستانش فوقالعادس که نه روح داره نه ساحل نه پدر ومادر
    heartman که تمام عمرش تو ساحل ها دنبال خانوادشه
    fragile ,mama حتی خوده sam همه شخصیت هایه عالی بودن باپیش زمینه خوب

  • بازی از شروع تا پایان پر از اتفاقات و لحظات بی نظیر هست که میشه ازش لذت برد.
    گیم پلی مبارزات بازی عمیق نیست ولی داریم بازیهایی مث Hellblade رو که با همین شرایط متای شاهکار گرفتن چون انتظار از سازنده بالا نبود و هرکیم بازی کرده تبدیل به یکی از متفاوت ترین تجربه های نسل براش شده.
    تنها چیزی که میتونم بگم اینه که شل کنید و لذت ببرید ازین بازی متفاوت. و یسری از برترین لحظات نسل رو از دست ندید.

  • سلام دوست عزیز
    در نقد به اینکه شخصیت ها اونقدر که باید و شاید واقع گرایانه نیستند اشاره شده. ربطی به معمولی بودن شخصیت ها نداره. در مورد نقد وبسایت های دیگه هم دوست عزیز بدیهیه هر منتقدی دید و نظر خودشو داره و بر اساس معیار های خودش نمره میده.

    • میشه منظورتون از واقع گرایانه رو بهم بگین اگه منظورتون سورئاله که باید عرض کنم از شخصیت سورئال باید انتظار شخصیت پردازی سورئال داشت مثلا از اتان مارس تو هیوی رین باید انتظار شخصیت پردازی سورئال داشت نه از هیگزـ فک کنم منظورمو رسونده باشم و نقش پردازی مدس میکلسن تو بازی از دنیای گیم خیلی فرارتره و شخصیت پردازیش فراتر از مدیوم دنیای گیمه..حتی میتونم بگم درحد نامزدای اسکار بود…فرمودین هرکسی معیاری داره بله ولی کسی نمیتونه واسه حقیقت معیار تعیین کنه مثلا الان شما میتونی بیای رونالدو رو نقد کنی بر اساس معیارات ولی نمیتونی بر اساس سلیقت چون دوسش نداری بگی بازیکن بدیه و جز ۲بازیکن برتر دنیا نیست هرجند مطابق معیار شما نباشه اصل موضوع اینه منتقد نباید سلیقه رو دخالت بده و باید بازی رو تو سبکی که انتخاب کرده نقد کنه ممنون از زحمتی ک کشیدین واسه نقد تا حدودی نقدتون درست بود یجاهاییم واقع خوب نبود موفق باشید

  • amin.electric گفت:

    حال کردی بازی شکست خورد حال کن چون بدبختیات حل شد از الان شدی علی بی غم :rotfl: امین ادامه بده بیشتر بخندیم :yes:

  • Mr Hill93 گفت:

    Heavy squad
    ن اینکه تو خارج زندگی میکنی و کل زندگیت اورجینال هست نکشیمون بابا اوریج باز
    ی جوری اونایی ک پولشون نمیرسه هکی میزنن و دزد خطاب میکنه انگار ک خودش ک کرکی میزنه فرشتس تو ام ی دزدی ک فقط سر خودتو گول میمالی تو الان دزدی زنده ایی پ شر و ور نباف
    بدجور سوزونده دث با نامزد شدنش تو مراسم گیم اواردز امسال تو چند بخش
    میدونی چی لذت بخشه
    گوتی شدن دث لذت بخش نیس
    ولی سوزش تو و امسال تو لذت بخشه
    بسوزید ک بوی گند سوختتون کل سایت و برداشته

    Sam
  • ManHunt گفت:

    خدایا قدرتتو شکر که برای شادی ما. چنین موجوداتی خلق کردی :pray:

  • ehsan M گفت:

    اسپویل نداره برای کسی که بازیش نکرده ؟

  • Vahid333 گفت:

    کلا به همه ی شغلهای شریف اهمیت داده

  • بالاخره یک نقد خوب در سایت های ایرانی برای این بازی نوشته شد. ممنون. نقد شما از هر لحاظ بهتر از سایت های دیگه بود.

  • Yazdun گفت:

    با سلام خدمت عزیزانی که این کامنت رو میخونند و نویسنده محترم این نقد. در درجه اول بهتون خسته نباشید میگم چون میدونم نگارش نقد همچین عنوانی به هیچ وجه کار ساده ای نیست ولی در کمال احترام کاملا نسبت به گیمپلی بازی کم لطفی روا داشتین !

    بنده سواد آکادمیک برای تحلیل یک بازی ویدیویی رو ندارم و بعد از تجربه ۱۷۰ ساعت از دث استرندینگ و کسب تروفی پلاتینیوم بازی , از تجربه شخصی خودم براتون مینویسم تا برای عزیزانی که در تهیه بازی مردد هستند چند نکته رو روشن کنم

    در این نقد اشاره ای به سیستم ساخت و ساز عمیق بازی نشده ! متعجبم که از سیستم فوق العاده لذت بخش زیپ لاین ها که در مناطق برفی و کوهستانی میتونه هزاران برابر کار شمارو ساده کنه و همچنین از فلاتینگ داک ها که هم برای حمل بار و هم اسکی در دامنه ها میتونین استفاده کنین نام برده نشده

    مناطق مسطح بازی رو با ساخت جاده میتونین هموار کنین تا نیازی نباشه تا مقصد به درگیری با بی تی ها یا میول ها بپردازین و کارتون صد برابر راحت میشه

    به ربات هایی که پای سم متصل میشن و هر کدوم عملا میتونن گیمپلی بازی رو متحول کنن ! پاور اسکلتن ها به شما اجازه میدن بار بیشتری حمل کنین . اسپید اسکلتن ها سرعت شمارو چند برابر میکنن و آلترین اسکلتن ها در مناطق کوهستانی و برفی مانع کاهش سرعت شما میشن

    حتما با تکمیل ماموریت های شلتر کالکتور , بک پک کاور رو آنلاک کنین تا محموله ای که حمل میکنین توسط تایم فال آسیب نبینه

    چطور در این نقد بیشتر به بخش مولتی پلیر بازی نپرداختین؟ زمانی که عاجز و بدون استامینا در نا امیدی دارید حرکت میکنین و ناگهان کمکی از غیب میرسه که میتونه کاملا سرنوشت اون محموله رو عوض کنه

    پل ها و سازه هایی که توسط پلیر های دیگه ساخته شدن و با آپگرید کردنشون میتونین روش موزیک بذارین که در دنیای غم زده بازی به طرز فوق العاده ای لحظات به یاد موندنی براتون خلق میکنه

    هرکدوم ازین سازه ها میتونن آپگرید بشن و و حتی safe house هارو میتونین به سلیقه خودتون کاستومایز کنین !

    بهترین و عمیق ترین بخش بازی رو به عنوان نقطه ضعف مطرح کردین ! این برام از سمت یک پلیر معمولی قابل درکه که متوجه عمق این بازی نباشه ولی از سمت منتقد هرگز برام قابل قبول نیست

    عزیزان من تا سال ها میتونم در مورد گیمپلی بی نظیر این بازی براتون حرف بزنم ! دث استرندینگ آزادی عمل مطلقه و همیشه شمارو تشویق به خرج کردن خلاقیت و عبور از خط قرمز های معمول میکنه, از نقطه a به نقطه b صد ها سناریو وجود داره که تمام بستگی به پلیر داره که چطور میخواد ازین سناریو ها استفاده کنه. عناوینی مثل رد دد و د لست آو آس شاهکار ویدیو گیم هستند ولی عناوینی مثل بلادبرن و دث استرندینگ و بایوشاک و زلدا پا رو صد ها فرسخ فراتر میذارن, به ما ثابت میکنن که هیچ رسانه ای قادر نیست به مانند ویدیو گیم مفاهیم رو مخاطبش انتقال بده, هیچ رسانه ای تا این حد تعامل با مخاظبش نخواهد داشت ! این عناوین الماس هستن ولی هرکسی نمیتونه درخشش این الماس هارو ببینه. قبول دارم خیلی ها هستن که به تبع بقیه از بلادبرن و بایوشاک شاهکار یاد میکنن ولی ایمان دارم هرگز متوجه ارزش این عناوین نشدن و فقط با موج حرکت میکنن ! دث استرندینگ در روزگاری که پاچیدن مغز دیگران روی زمین در بازی ها و واقعیت به چیزی معمول داره تبدیل میشه مارو تشویق با محبت و نوع دوستی میکنه و این در DNA بازی ثبت شده. در تک تک ثانیه های بازی این حسو در شما ترقیب میکنه

    بیش از این حرف بزنم زیاده گویی میشه اگه تا همین الانش نشده باشه. دث استرندینگ نه تنها بهترین تجربه من در این نسل. بلکه بهترین تجربه گیمینگ من بوده و امیدوارم روزی برسه که نه تنها اقلیت, بلکه همه به ارزش کاری که هدیو کوجیما در سال ۲۰۱۹ انجام داد برسن

    • Yazdun داداش عالی گفتی..حیرت زده از هر چیزی توی این بازی شدم…کاری به گرافیک و موسیقی و داستان و اتمسفر بازی ندارم…چون هیچ کس نمیتونه منکر عالی بودن تک تکشون بشه…اما در مورد گیمپلی…کوجیما به هر زبونی که بلد بود…گفت که با هیچ برداشت قبلی سمت این بازی بیاین…من به شخصه گاهی سم رو کوجیما میدیدم…انگار قصه زندگی خودشو بیان کرده…زندگی که خیلیامون(حداقل توی ایران)داریم تجربه میکنیم….دث استرندینگ یه تعریف جدید از سختی…تلاش…تکرار…ترس…تنهایی…کابوس….امید….و نا امیدیه….
      اصلا کاری به مراسم گیم اوارد ندارم (دث بیشترین نامزدیو داره)
      کاری به فروش ندارم….
      اما…
      چرا زمانی که یکی از بزرگان صنعت گیم…توی این نسل…بزرگترین ریسک ممکنو میکنه…به نظرم ریسک بزرگتر از سانتامونیکا و گوریلیاگیمز…اینجوری بهش یه عده حمله ور میشن…کم نیستن افرادی که این روزا با این بازی دارن زندگی میکنن…بازی از نظر من همون چیزیه که امضای کوجیما همه جاش نمایان هست…داستان چند لایه…دنیای عجیب از مغزی عجیب تر..کاراکترای اورجینال اورجینال…گرافیک مبهوت کننده…موسیقی که چیزی نگم برات…کات سینای به شدت استادانه…دیالوگای بسیار پرمغز…در آخر گیم پلی خاص…
      بابا چقدر تکرار مکررات؟؟
      در آخر به نظرم کسی که حال کرده و یا بدش اومده…با هم بحث نکنن…چون هیچ نتیجه گیری واسشون ب دست نمیاد…جز خسته شدن از افکار طرف مقابل..

      • bushwhack گفت:

        بالاخره دو نفر پیدا شد سطح سایت رو یه پله بالاتر ببرن و سگ و گربه بازی چندتا بچه رو انجام ندن…
        سپاس از هر دو کاربر عزیز YAZDUN و OMIDSOLTANI7…
        مجبورم کردین بعد از بازی کردن چند ساعت اول دوباره یه تجدید نظر بکنم تو عقایدم…
        سپاس از همه کاربرای با فهم و شعور گیمفا که دیگه فن بوی بازی رو کنار گذاشتن و نظرات کارشناسی و با اندیشه میدن!

    • دقیقا بنظر منم یکی از نقاط قوت بازی همین گیم پلیشه که ذهنتو درگیر میکنه و در تایید حرف شما در مورد گیمپلی نقد خوبی نشده

    • hadi gamer 77 گفت:

      دقیقا اینقدر سیستم لایک و گیمپلی ساخت و سازش معتاد کنندس منم بهترین تجربه گیمینگم شده در کنار بلادبورن با اینکه عاشق بازیای هک اند اسلش و اکشن خالص هستم .

    • G.LN گفت:

      به نظرم شما خوب گفتید. لطفا دوستان تعصبات بیخود رو کنار بذارن و خودشون بازی کنند نه تو یوتیوب ببینند و در ضمن براساس نقدا دنبال خرید گیم نباشن بلکه نقدا رو بخونند که نکات بازی رو متوجه بشند و نقد مشخصا بر اساس سلیقه خود نویسنده بوده وگرنه خیلی اشتباهه تصور بدی از بازی داشته باشیم و بیاییم بازی رو بگیریم. با این بازی بایستی زندگی کرد در ضمن من فقط به خاطر کوجیما بازی رو خریدم و فکر کردم به احتمال زیاد از بازی خوشم نیاد که حتی اوایل بازی من کلا بازی رو بیخیال شدم و دیگه بازیش نکردم اما بعد از تموم کردن سایر بازیها مجددا سراغش رفتم و اوایل بارها فحش میدادم به کوجیما اما بعد از مدتی واقعا عاشق بازی شدم و الان هر موقع از سر کار برمیگردم سریعا سراغ بازی میرم و باید بگم این بازی نه فقط خوبه بلکه فوق العاده س.

      پ.ن:
      من سلیقه م بازی های ادونچر و شوتره ولی واقعا با این بازی تازه میخوام برم سراغ بلادبورن و دارک سولز

  • yazdan azizi گفت:

    سلام.ممنون بابت نقد.من از سالی که بازی معرفی شد منتظرش بودم ولی به دلایلی امسال نمی تونم تجربه اش کنم.نقد های مختلف نشون می ده که این بازی به شدت سلیقه ای است و خیلی ها عاشق همین کولبری یا حمالی یا هرچیزی که بقیه روش اسم گذاشتند شدند و خیلی هم ازش متنفر شدند.به نظر من کوجیما بازی ای را ساخت که خودش دوست داشت و ریسک اینکه ممکنه قشری از مردم خوششون نیاد را به جون خرید.شاید اگر انتظار ما از کوجیما بالا نبود و به این بازی به چشم یک بازی مستقل نگاه می کردیم شاید هم خودمان لذت می بردیم و هم نمرات بازی بهتر می شد ولی آدم وقتی اسم کوجیما و این بازیگر های بزرگ را می شنوه انتظارش میره بالا.ولی در کل به نظرم بازی ای هست که ارزش تجربه دارد.

  • عالی عالی عالی
    دست اقای زاهدی عزیز درد نکنه نقد عالی و طولانی بود اما خسته نشدم تا خوندمش
    چیزی که با توجه به نقد ها و این نقد عالی متوجه شدم
    بازی در قسمت شخصیت ها مشکلاتی داره در قسمت گرافیک و موسیقی فوق العاده جهان فوق العاده کات سین ها فوق العاده
    کات سین هاش که عالی هستن اینطور که معلومه برترین ها تاریخ
    دلیلش رو میشه این گفت کوجیما همیشه میخواسته کارگردان سینما بشه و نشد و به جاش کارگردان گیم شده و تو بازیش هم پر است از بازیگران محبوب سینما چون همون طور که میدونید علاقه بسیار زیاد و خاصی به سینما داره (که کوجیما علاقه خاصی به نرمن ریداس هم داره) و مهارت بالای خود استاد باعث این کات سین ها شده

  • بنظرم بازیش حرف نداره من بعضی وقتا میشینم پاش زمان از دستم در میره البته اینم بگم بقول بزرگی سبک باران ساحلها این بارو میندازن فرار میکنن.من خودم بعضی وقتا میرم کلوپ بچه های دهه ۷۵ به بالا و که میبینم اصلا حوصله ندارن و پیشنهاد میکنم سمت این بازی نرن چون مغزشون قفل میکنه.

  • vergil2max گفت:

    خسته نباشید اقای زاهدی واقعا نقدعالی و منصفانه ای بود.معلومه که خوب روی نقد فکر کردید،با دلایل منطقی و نه شخصی و غیر منطقی دلیل کم شدن نمره بیان کردید،طوریکه نمره با نقد همخوانی داره
    حقیقتش من بازی را تجربه نکردم و فقط ویدیوی هاش دیدم ولی هر جور با خودم کلنجار رفتم دیدم ویژگی های مثبت بازی اونقدری پر رنگ نیستن که بتونن ویژگی های منفی رو کم رنگتر کنن مثل زلدا ۲۰۱۷ یا گاد ۲۰۱۸ به عبارتی ds بازی نیست که لیاقت نمره کامل باش

  • zabimon گفت:

    بازی قشنگیه خدایی ولی مث این میمونه ال کلاسیکو بجای توپ با بادکنک بازی کنن

  • saeed_nl70 گفت:

    اولا بازی شکست نخورده..دوما گیریم شکستم بخوره چه این بازی چه هر بازی ای..آدم خیلی باید لجن باشه که از اینکه حاصلزحمت سال ها افراد منجر به شکست بشه
    اگه مریضی برو درمان کنن وگرنه دادن این کامنت از یه آدم سالم بعیده.

  • crash گفت:

    این بازی شاهکاره ولی برای کسایی که به آنلاین و بازیهای سرعتی علاقه دارن پیشنهاد نمیکنم چون از بازی لذت نمی‌برن حتما یکبار هم شده این عنوان تجربه کنید به متا اهمیت ندین چون هر منتقدی سر تعصب امتیاز میده حالا یکی از بازی خوشش میاد امتیاز۱۰ میده اونوری ۷ میده اینا دلیل نمیشه که

  • Hesam1371 گفت:

    درود بر گیمفا، متحیرم از این همه سرعتتون.یک ماهه بازی اومده تازه دارین نقدش میکنین

  • 65Razor گفت:

    کشتی ما رو با این dead standing کی می خواد بیاد . هی بررسی بازی بابا بیارش دیگه

  • Kaladin گفت:

    خسته نباشید بابت این نقد پر و پیمون
    من درباره ی بازی هیچ نظری نمیتونم بدم چون هنوز بازیش نکردم
    ان شاالله در آینده تجربه میکنمش .
    فقط میتونم بگم موسیقی بازی بینظیره . من عاشق موسیقی متنم و هر روز
    موسیقی های مختلفی گوش میکنم . از ونجلیس و یانی بگیر تا قطعه های جذاب فیلم های سینمایی و بازی .و به جرئت میگم که موسیقی متن های این بازی عالیه :inlove:
    در این که کوجیما فردی خلاق و کارگردانی برجسته هست شکی نیست ولی در مورد بازی ها همیشه گفتم که باید بدون در نظر گرفتن نام سازنده نقد بشه و وقتی بازی ساخته شد دیگه اهمیتی نداره که کی بازی رو ساخته .چون خود بازی قادره تا ارزشش رو نشون بده :yes:
    امیدوارم هر چه زودتر بازی روی استیم ریلیز شه تا ببینم نظر خودم راجب این بازی چیه . :inlove:

  • Senatorbigy گفت:

    مرسی بابت نقد :yes: من خودم بشخصه با بازیش خیلی حال میکنم :inlove: tnxXx

  • Bombsam گفت:

    اسپم

    آقا عکسای RE3 Remake لو رفتن. :-)) :-))

  • Amir gamer084 گفت:

    شاید دوستان این نظرم زیادی منفی بخوره ولی بازی اصلا معنی کات سین رو نمیده بازی فیلم نیست کوجیما کاری کرده که یک ربع بیست دقیقه بشینی کات سین ببینی یا دو ساعت!! البته کات سین چیزه مهمیه اما زمانش نباید خیلی زیاد باشه البته بازی همش کات سین نیست و لذت بخشه

  • با تشکر از منتقد که این جوری منصفانه نقد کرد. حقیقتا با خوندن این متن و تجربه یکی از دوستام حتما این بازی رو باید تجربه کنم. دوستم این بازی رو مثل یه فیلمی فوق‌العاده تعریف کرد که صحنه های اکشن نداره ولی به خاطر داستان دلنشینش حتما باید دیدش. متاسفانه الان گرونه و نمیشه خرید ببینم نزدیک عید میشه خرید یا نه.
    ولی در کل انتظاراتی که از کوجیما داشتم بیشتر از این حرف ها بود اون همه تریلر حماسی و … نتیجه‌اش نباید این میشد که فقط باید بسته جا به جا کنی یه کمی صحنه های اکشن و معمای اضافه میکرد بهتر بود.

  • مشکل اساسی بازی اینه که گیم پلیش اصلا لذت بخش نیست بنظر بنده جوهر اصلی یه بازی گیم پلی اش هست درسته داستان عالی داره و گرافیک و موزیک و کلی چیز های تکمیلی داره اما به شخصه اعتقاد دارم که گیم پلی مهمترین عامله کاش کوجیما یکم وقت میزاشت بیشتر و روی گیم پلی بازی کار میکرد تا لذت بخش تر باشه بنظرم نقد و نمره ی بسیار مناسب و خوبی بود ممنونم از مقاله خوبتون :rose:

  • Artorias گفت:

    دوستان نهنگ بزرگ از باتلاق در میاد باید با ار پبجی و صلاحا نابودش کنید بله این باس اخر مرحلس 😀

  • sarafraz گفت:

    درسته این بازی کاملا سلیقه ایه اما نمیفهمم چه فازیه ایجاد شده هرکی بازیش میکنه یا دوسش داره میگه اینو همه نمیفهمن و برای شوتر بازا و ریسینگ بازا و.. نیست..
    تو هیچ مدیا مخصوصا گیمینگ نمیشه یه بازیو مخصوص افراد خیلی خاصی دونست مخصوصا که نه همه بلکه برخی دوستان فکر میکنن چون از دث خوششون اومده درک گیمینگ بالایی دارن در حالی که فقط بحث سلیقه هست همین
    خود کوجیما این تبو با گفتن اینکه این بازی تو اروپا بیشتر از آمریکا درک و ازش استقبال میشه راه انداخت ددر حالی که تو جدول انگلیس چه خوب چه بد کلا یک هفته بین ده تای اول بود
    توجه هم کنین که به هرحال بازیش برای پیسی هم قراره بیاد و من دوسه تا از بهترین تجربه های گیمینگم بازیهای انحصاری نسل هفت و هشت بودن پس به خاطر انحصاری بودنش اینو نمیگم

    امیرحسین نصرتی
  • UnReal گفت:

    سلام خدمت دوستان من تازه اکانت ساختم تو تین سایت با یکی از اعضا کار داشتم اما با گوشی نمیدونم چجوری باید پیام خصوصی بدم تینکه گفتم اینجا پیام‌ بدم شاید ببینه در ادامه یک کامنتی هم در مورد مطلب میدم.
    با ۳۲ سال سن تقریبا اکثر گیم هارو بازی کردم اما سرس استالکر رو بازی نکردم هنوز از خودم شرمم گرفت.
    اقای persian stalker ظاهرا در مورد بازی استالکر تخصص داری اگر بخوام فقط یکیشو بازی کنم نرسم همرو بازی کنم‌ اگه داستانش به هم ربطی نداره کدومش بهترینش و اسمشو به یدک میکشه؟

    در مورد بازی دث استرندینگ این بازی رو میشه پر‌حاشیه ترین بازی سال انتخاب کرد .
    کسایی که نظر میدن در مورد‌بازی چندین گروه هستن اما فقط نظر ۲ گروه اهمیت داره.
    ۱. کسایی که بازی کردن و از گیم‌های ادونچری خوششون میاد حتی اگه تو بازی تنها باشن
    ۲.کسایی که بازی کردن اما از بازی خوششون نیومد چون سبک بازی براشون جذاب نبود ادونچر رو با npc زیاد و کمی اکشن می‌پسندن
    ۳.کسایی که فن سونی ان
    ۴. کسایی که هیتر سونی ان
    ۵. کسایی که فن کوجیمان
    ۶ کسایی که هیتر کوجیمان و از طرز فکرش بدشون میاد
    ۷.فنای سونی بعد از فهمیدن امدن بازی برای سونی (خودم به شدت فن سونی ام)
    فقط گروه ۱ و ۲ نظرشون فابل شنیدن هست
    بازی به احتمال زیاد گوتی نمیشه از نظر من شرایط جایزه گرفتنو داره اما بازی که گوتی میشه حداقل باید قشر کثیری از گیمر ها قبولش داشته باشن و دث بازی هست که برای همه نیست حالا نمیدونم از اول این فکرو داشتن یا به صورت اتفاقی گیم طوری رفت جلو که دیدن بازی برای همه سرگرم‌ کننده نیست.

    البته هر سال فاکتورهای انتخاب game of the year فرق میکنه.
    به غیر گاد بازی دیگه توان رقابت با رد دد و نداشت با اینکه فن سونی ام اما از حق خوری خوشم نمیاد رد دد قطعا لایق جایزه بهترین بازی سال بود اما نه وقتی که گاد با او همه ریسک و تغییر و کیفیت اونجا بود حق بی چون چرا گاد بود.
    وقتی ۲ تا بازی کاندید هستن که هر ۲ خوبن فاکتورا بسته به شرایط تغییر میکنه اگه گاد گثل ۱ تا ۳ میساخت و خوبم میساخت احتمالا رد دد میشد اما وقتی بازی که با کلی شهامت دگرگون شده و باعث شده گیمر از تغییر راضی باشه و سرگرم شه که حتی این دگگرگونی سطح بازی رو افزایش داده در کنارش رقیبش از لحاظ داستان و گرافیک بهتر شده اما فرمول همون فرموله قبلیه .گرافیک چیزی که باید بهتر شه و قابل انتظاره اما وقتی مثل رددد رشدش زیادتر از حد باشه فاکتور مثبت در نظر گرفته میشه.
    رد دد یک بار برای اون فرمول و رد دد بودنش جایزه گرفت اگه رقیباش مثل خکدش تغییر چندانی‌ نکرده‌ باشن دوباره واجد شرایط جایزه گرفتن میشه اما نه زمانی‌ که یک عنوانی کلا از ریشه عوض شده و گیفیت بازی هم‌ به سطح دیگه رفته.
    مثل این میمونه پراید بشه ماشین سال بعد‌ دوباره چند سال بعد بیاد چراقا و چرخا رو عوض کنه.این پراید یک بار جایزه برای موتورو اتاقش گرفته دوباره جایزه دادن بهش باعث میشه سازنده ها بخوان فرمول رو تکرار کنن و هیچ خلاقیتی رخ نمیده.
    سال بعد رقابت جالبه مثل پارسال . سایبر که عن ان جدیدیه تو نوع خودش و لست که یک بار باعث الهام بازیای دیگه شد اما جایزشو نگرفت.
    امسال هم حق devil may cry خورده شد احتمالا دیدن capcom رزیدنت رو دتره خواستن جاشو به یک گیم‌ دیگه بدن.
    قبلا یک فعالیت کوچیکی برای گیم‌ اسپات میکردم ۲ تا دوست دارم اونجا چند وقت پیش‌درباره گیم‌ اوارد با هم‌حرف‌میزدیم گفتم با شما هم‌ در‌میون بزارم.
    اینا صرفا نظر شخصی فکتی نیست همه خودشون بیشترشو میدونستن بعضی ها هم نظرشون فرق داره که شاید درست بگن.
    معمولا کامنت نمیدم کامنت میخونم شاید برای همین طولانی شد اومدم فقط یک سوال بپرسم مثالا
    اگه غلطی چیزی بود تو جمله هام که زیاده حتما شرمنده عادت ندارم با گوشی فارسی تایپ‌ کنم.
    @persian stalker پیام خصوصی نمیدونم‌ چجوری باید‌ داد‌ با گوشی هیچ جایی پیدا نکردم اما خواستی پیام بدی اکی صندوق پیام خصوصی رو پیدا کردم تو پروفایلم 😀 سوالم رو اول متن پرسیدم.

  • با اینکه هنوز تجربش نکردم ولی با این مقاله و نظرات شما فکر کنم ارزشش رو داره بازی کنم اما اگه صد سالم بگذره هیچ بازی ای نمیتونه جای عشقم یعنی god of war رو برام بگیره. از وقتیم تو برنامه ی کنسول عضو شدم و محبوبیتش و ترفنداشو میبینم بیشتر دوسش دارم. راستی چرا اینجا هیچ مطلبی راجب کنسول نیست ?:-)

  • توی این مدتی که تو سایت نبودم مشغول تجربه این بازی شاهکار بودم تقریبا بخش جذاب گیم پلی از اواسط بازی تا انتهاش هست که به اوجش میرسه‌‌…..داستان و شخصیت پردازی سم هم که عالی بود :yes:

  • hamed 66 گفت:

    بعد از بیست و پنچ ساعت بازی کولبری تحویل بار ب ترمینالهای استان تازه بازی ب قولی فان میشه یکم جالب تر باید تا این مدت صبور باشید

  • silvesun گفت:

    Death stranding بنظرم هرچی کم و کاستی هم داشته باشه اما به خاطر چند جانبه بودن کلیتش خیلی میشه دربارش گپ و گفت کرد…چیزی که کم تو بازیای این نسل میشه پیداش کرد.. حداقل برای من..

  • به عنوان کسی که با آثار میازاکی زندگی کرده و بلاد ها و سویلز ها دیده و بازی ای مثل dark souls 2رو با تموم دی ال سی هاش تموم کرده پس برای امثال ما از صبر نگید.این بازی چون اسم کوجیما روشه اینجوری حرف میزنن در موردش و من به عنوان یکی از طرفداران سر سختش که البته بعد از جریان ptکه با اون همه استقبال ولش کرد یکم ازش ناامید شدم ولی الان با این بازی متاسفانه متاسفانه مزخرف ازش ناامید شدم .کاش امیدم رو برگردونی استاد.
    ببخشید من یکم رکم.

  • michaelisa گفت:

    با سلام و تشکر از نقد خوب و کامنتهای دوستان. یه نکته اضافه کنم در این خصوص که که این اثر هنری رو نباید فقط یک بازی بدونیم. کوجیما مجموعه ای از مدیاهای مختلف رو در اون جمع کرده و این قضیه رو فقظ زمانی متوجه میشید که وقت بذارید داخل بازی تمام ایمیلها و اینترویو ها رو بخونید و تمام مموری ها رو که تصاویری با زیر نویس هستند و روند ساخت بازی از جرقه اولیه تا انتها رو روایت میکنند ببینید. اینکه ایده اولیه بازی از کاور یک آلبوم موسیقی به ذهن کوجیما رسیده، چه فیلمها و چه مطالب تاریخی و علمی و فلسفی به نویسنده ها کمک کرده دا داستان بازی رو سازند. اگر در طول بازی وقت بذارید و درگیر این موارد بشید و به چشم حاشیه بهشون نگاه نکنید میتونید از این اثر لذت ببرید. اینجوری به گفته نویسنده متن آخر بازی کات سینهای انتهایی حجم بالایی از اطلاعات رو در خصوص داستان بهبتون نمیده چون قبلش در طول بازی در قالب متن و تصویر و موسیقی کم کم اطلاعات منتقل میشه و همه توضیحات داده میشه.

    یه ایراد بازی تو همین اینترویوهاست که خوب بود مثل MGS نوار صوتی بود یا حداقل متنها درشت تر بودن که چشم خواننده خسته نشه.

    جذابیت گیم پلی هم به خودتون بستگی داره ابزار زیاد درستتون میاد و استفاده ازشون به خلاقیت خودتون بستگی داره.

  • OmidRG گفت:

    چه عجب … یه نفر که پاچه خوار کوجیما نیست، اومده و یه نقد درست حسابی از این بازی گذاشته !! حالمونو به هم زدن انقد الکی ۱۰/۱۰ دادن به این بازی.

متفاوت ترین تجربه نسل؟ | نقد و بررسی بازی Death Stranding | گیمفا