روزی روزگاری: سرانجام یک انتقام | نقد و بررسی بازی FABLE II

در نقد و بررسی بازی Fable Anniversary متوجه یک موضوعی شدیم و آن هم این بود که محوریت بازی های سری Fable بر اساس یک واقعه تلخ رقم میخورد. واقعه ای ناگوار که شما را مکلف به تلافی و انتقام می کند. اما تراژدی این بحث متغیر است. داستان میتواند از یک قتل خانوادگی آغاز شود و در ادامه با خاک و خون کشیده شدن دهکده خشن تر شود و یا به شکل ساده ای از یک واقعه دلخراش کوچک برای شخص کاراکتر شما شکل بگیرد. در این  Fable ما شاهد تغییراتی جالب و در ونار آن ناکارامد نسبت به نسخه قبلی هستیم. شاید بیشتر ما بر سر اینکه هیچ بازی از این فرنچایز نا امید کننده نبوده است، هم نظر باشیم. انقدر ماکروسافت استودیوز در نسل ۷ کارامد و مفید عمل کرد و عناوین جذابی را عرضه نمود که توانست از سایر رقیبان پیشی بگیرد و مستعد بودن این کمپانی را در عرصه خلق آثار با سبک های مختلف را به عرصه نمایش بگذارد. داستان بازی به زیبایی فیبل اورجینال نمایان نمی شود! اما به هر حال مکانیک بازی و اسرار پنهان آن شما را به گشت و گذار در Albion وا می دارد.

در این نقد و بررسی، با من و گیمفا همراه باشید.

پسرک یا دخترک (بر اساس انتخاب شما) و خواهرش که متاسفانه هم یتیم هستند و هم فقیر، در روستای کوچکی زندگی می کنند. خواهر بزرگتر، با شنیدن همهمه ی مردم، شما را به دنبال خود می کشاند تا جمعیتی از مردم را که در کنار یک کالسکه جمع شده اند به شما نشان دهد. پس از کمی جلو رفتن، متوجه می شوند که ژانگولر یا همان بانی صف کشیدن مردم یک جعبه ی اسرارآمیز قدیمی را برای فروش گذاشته است. جالب تر از آن، فریاد های او برای جذب مشتری بی جواب نمی ماند و شما باور می کنید که جعبه می تواند بر آورده کننده آرزو های شما باشد. پس کاراکتر شما و خواهر بزرگترتان، مجبور می شوید ۵ سکه برای خرید آن جعبه یا میستری باکس بدست بیاورید. که همانطور میدانید، در هیچ جای جهان حتی در بازی، پول در آوردن کار آسانی نیست! پس انقدر این کوچه و پس کوچه ها را می گردید تا به انجام درخواست مردم بپردازید. در این بین، حق انتخاب به شما داده می شود. در ابتدایی ترین مراحل بازی، شما میتوانید فعالیت های خوب و بد را آغاز کنید. در راه کسب سکه، میتوانید شوم عمل کنید و در عوض بدنام شوید و یا شرافت مندانه رفتار کنید و به خوبی نامدار شوید.

خیمه شهر که در آن مرد فروشنده مردم را به جعبه اسرارآمیز خود جذب کرده بود.

پس از خریدن جعبه، خواهر شما آنرا باز می کند و آرزوی خود یعنی ورود به قلعه را زمزمه می کند. پس از تمام شدن نمایش جعبه جادویی، زمانی سپری نمی شود که ارزوی دخترک به واقعیت تبدیل می شود. او بالاخره Lucien Fairfax، فرمانروای منطقه را رو در رو می بیند. از آنجایی که لوسین فردی خردمند و دانش پژوه بود، متوجه قدرت خانوادگی شما شده و رنگ از رخسارش می پرد! لویسن حتی نمیتواند ویژگی این قدرت خانوادگی که یادگاری از پدرجد شما که قهرمان Oakvale است را درک کند. او که این موضوع را به چشم خطر می دید، به خواهر شما شلیک می کند و او را به قتل می رساند. در این راستا به شما نیز شلیک می کند ولی با پرتاب شدن شما از قلعه به سمت کاشی های شهر به شکل غیر منتظره ایی زنده می مانید که متوجه می شوید، پیرزن جادوگر سالیان سال از شما مراقبت می کند و بعد از ۱۰ سال سختی و مشقت در زیر سایه تمرین و تعلیم از شما یک جوان رسید و تنومند و یک فرد انتقام جو میسازد کسی که با بهره بردن از قدرت ارثی خانوادگی اش یک قهرمان خواهد بود و کسی نیز نمیتواند جلودار او باشد،

یک ویژگی متمایز کننده بازی با فیبل قبلی، اضافه شدن سگ است. در همان ولوشو شهر، شما با سگی رو به رو می شوید که سالیان سال بدون صاحبی در کوچه پس کوچه های شهر زندگی می کرده و دور از سایه قانون به زیر بار ظلم رفته بود. شما با نجات دادن او، زندگی او را دگرگون می سازید. در این بازی رفیق بی کلک سگ شماست. او با پیدا کردن فلزات، اشیا با ارزش، گنج ها و حتی با اقداماتی مانند جنگیدن در کنار شما، به شما یاری می رساند. این وابستگی تا جایی پیش می رود که نبود او در کنار شما باعث احساس تنهایی و انزوا می شود. او به گونه ای دوست شما محسوب می شود و همپای شما به هر نقطه ایی که قدم بگذارید می آید. فعالیت های شما بر او تاثیر می گذارد و رفتار شما تعیین کننده برخورد اوست. برخورد او با شما همواره یک رابطه دو سویه مهربانانه خواهد بود که شما را به خنده و شادی وا خواهد داشت. همچنین هوشمندی سگ شما که راه های بی خطر را انتخاب می کند مثال زدنی است. او مانند شما از هر صخره ای نمی پرد بلکه بهترین راه ممکن برای حفظ سلامتی اش را انتخاب می کند.

علاوه بر سه سلاح قدرتمند خود، یک سگ شجاع و نترس دارید که همیشه در کنار شما خواهد بود.

در انتخاب های اصلی تاثیرات مخرب و بلعکس مفیدی میتواند سگ شما را هدف قرار دهد. یعنی اگر شما یک هیولا شوید در گام کنار شما نیز، سگ شما هم به یک هیولا درجه یک تبدیل می شود. انتخاب های شما در ابتدا شهر شما را نیز به تصویر می کشد. اگر شما در ابتدای بازی خوب عمل کرده باشید، شهری با عدالت و مقررات خاص می بینید که مردمان خوشحالی را در خود جای داده است در غیر این صورت، شهری تاریک و مرده را نظاره خواهید کرد که راهزنان و زنان بدکاره در آن صف کشیده به شکلی که احساس می کنید هوای شهر مصموم و منزجر کننده است.

انتخاب های شما فقط روند رسیدن به یک هدف مشخص را از شما تغییر می دهند. دید مردم نسبت به شما تغییر می کند. به شکل ویژه ای هر انسان در Albion یک دید خاصی به شما دارد که قابل مشاهده است. فعالیت های شما چه به صورت بصری و چه به صورت یک کلاغ، چهل کلاغ به گوش مردم می رسد و آن ها یک دید کلی از شما پیدا می کنند. آنها از شما متنفر خواهند شد و یا شما را از صمیم قلب دوست خواهند داشت. ویژگی های ظاهری شما در جذابیت شما نیز تاثیر می گذارد. هر چه شما زیبا تر باشید، مردم بیشتر جذب شما می شوند. در هنگام نبرد، پس از مرگ بر صورت شما خدشه و آسیب های وارد می شود که از جذابیت شما می کاهد و باعث ناپایدار شدن روابط شما و مردم می شود. به شکل واضح تر این جراحت ها شما را کریح می کند. هر چند اگر شما به صورت عادی نیز در مسیر بد حرکت کنید به یک انسان پلید و زشت تبدیل می شوید که میتوان جذابیت شما را -۱۰۰ پنداشت.

انتخاب های شما دوست و دشمن را برای شما مشخص می کند، شما میخواهید با چه کسانی در نبرد باشید؟

سیستم مبارزه نیز به شکل جالبی خاص جلوه داده می شود. مکانیک شمشیر زنی و دفاع، در کنار آن استفاده از سلاح های غیر melee مانند تپانچه ها و کراسبو ها به مرور شما را به یک جنگجوی حرفه ایی تبدیل می کند. همچنین وجود will که همان جادو و قدرت درون است میتواند پس از پیشرفا شما بسیار قدرتمند ظاهر شود. با آموختن جادو های متفاوت در صدد بدست آوردن Xp که از کشتن دشمنان بدست می آورید میتوانید استراتژی کارامدی را برای شکست دشمنان پیاده کنید. استفاده مرگبار سلاح گرم و سرد و قدرت ماورا میتواند مرگبارترین ترکیب نام بگیرند چه برسد به آنکه رفته رفته تقویت شوند. در کنار خشم و خشونت، اتمسفر آرامش بخش بازی با موسیقی های گوش نواز که روح انسان به دوران بی آلایش گذشته می برد، قابل تحسین است. وجود دشمنان مختلف و طیف گسترده ای از زیست بوم ها و موجودات محلی اش نیز بازی را به یک RPG اصیل تبدیل می کند. کاراکتر های خاصی در بازی مطرح نیستند، تنها پیشروی شما به سمت هدفتان، بازی را درخشان و منحصر به فرد می کند.

دنیای بی رحم Fable، منتظر ماجراجویی بی پایان شماست. این ویژگی بازی باعث جذابیت دوچندانش شده است.

یکی دیگر از سرگرمی های بازی که نقش اساسی در ساخت کاراکتر شما دارد، اموت ها و رفتار های نمایشی است. با به اجرا گذاشتن رفتار های مناسب در موقعیت های مربوطه، محبوبیت کسب می کنید. آنجایی که خنده باید حاکم شود، مردم را می خندانید. آنجایی که عشق شما و شریک زندگیتان حکمروا است عشق می ورزید و آنجایی که خشم و عصبانیت باید دیده شود میتوانید رفتار های مربوطه را از خود نشان دهید. استفاده نادرست از این رفتار ها و یا برخورد هایی که باعث نفاق و دعوا می شوند یا کدورتی را شکل میدهند، قلب شما را تیره خواهند کرد. همچنین علائم بی ادبانه که بازی برای آزادی هر چه بیشتر قرار داده شده اند، استفاده شما از آن ها نیز عامل ناراحتی ها و نفرت هایی است که رفع آن ها مدت طولانی زمان می برد.

ثروت شما میتواند مانند زندگی واقعی و نظام سرمایه داری حاکم، انبار شود. شما با باز کردن بیزنس و کسب در آمد میتوانید شهر را به نام خود کنید. خرید خانه و اجاره آن، خرید فروشگاه و تبدیل شدن یک سرمایه دار معروف در بازی ممکن است. حدی هم در بازی قائل نشده است لذا شما میتوانید تجارت خود را تا حد قابل توجهی گسترش دهید و از زندگی لاکچری خود که بدور هرگونه از مشکلات مالی خواهید بود، لذت ببرید. پول مغازه ها و خانه های مستجری، هر پنج دقیقه برای شما ارسال می شوند و ثروت شما را به شکل حسابی افزایش می دهند. همچنین میتوانید ازدواج کنید و زیر یک سقف با شریک زندگیتان، به سپری زندگی خود بپردازید و زندگی زناشویی را تجربه کنید. همچنین میتوانید بچه دار شوید و پدر شدن را نیز در بازی تجربه کنید! (به شخصه اولین بار در بازی Harvest Moon، حس پدر شدن در بازی را تجربه کردم). بچه دار شدن و داشتن رابطه تنها به ازدواج ختم نشده و خلاف سری قبل میتواند بدون ازدواج نیز رخ دهد. هر چند که میتواند احتمال مبتلا شدن به STD را متحمل تر کند. شما میتوانید در بازی کار پیدا کنید و یا فعالیت هایی را انجام دهید که مردم از شما میخواهند و پاداش دریافت کنید و سوای بخش مادی، محبوب قلب مردم شوید. همانطور که میدانید، بد شدن بسیار آسان تر از خوب شدن است. مانند ساختن و خراب کردن. لذا برای یک انسان خوب بودن در بازی تلاش بیشتری باید حاصل شود، تلاشی که برای بد بودن در یک ساعت میتواند طی شود.

جنگ با باس های قدرتمند رفته رفته برای شما مانند آب خوردن می شود.

در راستای سیستم نبرد و مبارزه، خیلی کم پیش می آید که بمیرید و یا مرگتان زیاد تاثیری ندارد. پس از اتمام جان صفحه به تاریکی می رود و کمکم کشته خواهید شد اما چند ثانیه بعد دوباره اسپاون می شوید و به نبرد ادامه می دهید گویا انگار اتفاق خاصی رخ نداده است. سگ شما هم در کنار شما پا پس نمی کشد و در کنار شما خواهد ماند. پس برای قدرتمند تر شدن باید از سلاح و وسایل بهتر و قابلیت های بهتر استفاده نمود. آپگرید و ارتقا بخش های Skill و will بسیار تاثیر گذار هستند به گونه ای که با پیشروی در بازی احساس می شوند. مثلا جادو در بخش کشتن تعداد زیاد، تیرکمان و یا سلاح گرم در بخش کشتن دشمنان از راه دور و همان میلی یا سلاح سرد نیز در نزدیکی بسیار مرگبار هستند.

دنیای بازی Fable، جایی برای گشت و گذار و ماجراجویی همراه با عقیده انتقامجویی است. تفکری که در فرنچایز نهادینه شده است در هر نسخه تکرار می شود. اینبار با ضعف در طراحی نقشه بازی نیز رو به رو هستیم. برخی باگ ها و خرابی های بافت های بازی حس می شود اما دنیای آرام و زیبای فیبل در کنار موسیقی های گوش نوازش و گرافیک کارتونی اش، طعم واقعی یک بازی و محصول درجه یک را فراهم می آورد. این بازی در زمان خود یعنی سال ۲۰۰۸ یک شگفتی محسوب می شد و بیشتر از ۳ میلیون کپی از بازی به فروش رفت. امروز نیز بسیاری از طرفداران فرنچایز منتظر FABLE IV هستند تا بتوانند با امکانات بیشتر و گرافیک واقعگرایانه تر، ولی با سبک و سیاق همیشگی فیبل، نسخه بعدی بازی را تجربه کنند. راستی شما فکر می کنید چه زمانی ممکن است که FABLE 4 رو تجربه کنیم؟!