جنگل جهنمی | نقد و بررسی بازی Green Hell
اجازه دهید تا این مقاله را با نگاهی به گذشته شروع کنیم. به ۵ مهر سال ۱۳۹۷ برگردیم، جایی که مطلبی تحت عنوان نقد و بررسی بازی Green Hell منتشر شد و سعی کردیم به صورت کامل این بازی را تشریح کرده و آن را زیر ذرهبین قررا دهیم. همان طور که در مطلب نام برده شده هم گفته شد، نسخهای که در آن تاریخ مورد نقد و بررسی قرار گرفته بود، نسخه ارلی اکسس بازی بود; نسخهای که سازنده در اختیار گیمفا قرار داده بود و طبیعتا با توجه به ارلی اکسس بودن آن، نمیشد به چشم یک بازی کامل به آن نگاه کرد. با وجود ارلی اکسس بودن بازی Green Hell در آن زمان، باز هم این عنوان توانسته بود به عنوان یک بازی جذاب در سبک بقا، مرا ساعتها سرگرم کند. عنوان Green Hell محصول استودیو نه چندان معروف Creepy Jar است، استودیویی که اعضایش سابقه کار بر روی بازیهای بزرگ و AAA مثل Call of Juarez: The Cartel را هم در کارنامه خود دارند. همان طور که میدانید شبیه سازهای بقا در محیطهای مختلفی دنبال میشوند. گاهی اوقات ما را به فضای جنگهای جهانی میبرند، بعضی اوقات میتوانند در محیطهای سرد و یخبندان دنبال شوند. زیر دریا و داخل جنگل هم از دیگر گزینههایی هستند که بازیسازان میتوانند از آن ها استفاده کنند. حتی گاهی اوقات سازندگان بازیکن را در نقش یک فضانورد قرار داده و وی را در یک سیاره دیگر تنها میگذارند. این چنین بازیها میتوانند گاهی اوقات به صورت کامل، اکشن را فراموش کنند. مثلا در Frostpunk، یکی از بازیهای موفق دو سه سال اخیر، شما عملا با هیچ دشمنی دست و پنجه نرم نکرده و فقط باید مردم خود را در سرما و یخبندان، زنده و راضی نگه دارید. بازی استراتژیکی که روشن نگه داشتن ژنراتور مهمترین چالش پیش روی بازیکن است. در بیشتر شبیه سازهای بقا اما، شما با یک سری دشمنان باید دست و پنجه نرم کنید اما خب تمرکز اصلی بازی روی بخش مبارزات و اکشن آن نیست. همین هم بهانه خوبی برای بعضی از استودیوهای کوچکتر است که روی سیستم مبارزات بازی خود کمکاری کنند.
در سالهای اخیر Survival Simulator ( شبیه ساز بقا ) خوب کم نداشتهایم! Subnautica، Frostpunk، The Forest، Minecraft، Don’t Starve و حتی This War of Mine و Pathologic 2 به نوعی. با وجود تعدد بازیهای این ژانر، همواره راه برای توسعه یک بازی با یک ایده جدید هموار بوده و در هر صورت بازیهای بقا گزینه خوبی برای بازیسازان و استودیوهای مستقل به شمار میروند. صرف نظر از محیطی که بازی در آن جریان دارد، چنین عناوینی حتی از نظر طراحی هم میتوانند متفاوت باشند. همچنین المانهای بقا را این روزها به شکلهای مختلف در بازیهای دیگر هم میبینیم. استفاده از این المانها طبیعتا به واقعگرایانهتر شدن بازیهای روز کمک میکند. بازیهایی که بالاتر اسمشان را بردیم، بازیهایی هستند که بیشتر از دیگر شبیهسازهای بقا طرفدار داشته و اسمشان را احتمالا بیشتر شنیدهاید. خب اگر Green Hell را هنوز تجربه نکردهاید و یا دربارهاش چیز زیادی نمیدانید، باید بگویم که این بازی شباهتهایی به The Forest دارد. البته خب در مجموع، ارزش تجربه بازی Green Hell به مراتب بیشتر از The Forest بوده و دلیلش را هم بعدا ذکر خواهیم کرد. نسخه Early Access بازی Green Hell فقط شامل حالت Survival بازی میشد. بخش Story Mode بازی غیرفعال بود و به همین خاطر نمیشد در رابطه با داستان بازی نظر خاصی داد. اکنون نسخه کامل بازی شامل این حالت هم شده که اتفاقا درجات سختی مختلفی هم دارد. به این ترتیب چه بازیکنانی که تازه پا به عرصه شبیه سازهای بقا گذاشتهاند و چه حرفهای تر ها، میتوانند از این عنوان لذت ببرند. اگر نقد و بررسی نسخه ارلی اکسس این بازی را درگیمفا خواندهاید، باید بگویم که خیلی از مشکلاتی که در آن مطلب به آنها اشاره کردهایم، اکنون در نسخه اصلی و کامل بازی رفع شدهاند. Green Hell جزو آن شبیه ساز بقاهای استراتژیک و دو بعدی نیست. قرار نیست بازیکن را به یک سیاره دیگر برده و یا با دوران جنگ جهانی آشنایش کند. تمامی اتفاقات بازی Green Hell در یک جنگل رخ میدهند که خب البته خطرات خاص خودش را دارد. در این شبیهساز هم تقریبا شما هیچ راهنمای خاصی نداشته و باید زنده ماندن و البته سالم ماندن را یاد بگیرید. باید بتوانید از خطرات دور بمانید و یا با آنها مقابله کنید، خود را از بیماریها مصون نگه داشته و در صورت لزوم برای خود پناهگاه بسازید. روش استفاده از نقشه و قطبنما را باید بلد باشید، از حداقل تجهیزاتی که در اختیار دارید باید بیشترین استفاده را ببرید. مصرف مواد غذایی خود را کنترل کرده و بتوانید از هر آیتمی که روی زمین پیدا میکنید یک چیز جدید بسازید. باید مواظب خوردن و آشامیدن خود باشید. برخی چیزها سمی بوده و نه تنها به سلامتی بازیکن کمکی نمیکنند، بلکه نتیجه عکس داده و سبب مشکلاتی برای شما میشوند. به هر شکل همان طور که از اسم ژانر بازی مشخص است، شما باید خود را جای شخصیت اصلی گذاشته و برای زنده ماندن تقلا کنید. خب البته در مورد Green Hell، قضیه فقط شخصیت اصلی بازی نیست! این بازی همسر شما را هم درگیر ماجرا میکند. در هر صورت حتی اگر ذرهای با بازیهای Survival Simulator آشنایی نداشتهاید، با خواندن این پاراگراف احتمالا، دست کم یک شناخت جزئی از این ژانر پیدا کردهاید. اما بیایید ببینیم که خود Green Hell چه کار کرده است. نسخه Early Access بازی نوید یک عنوان موفق و برای طرفداران سبک خود، یک بازی اعتیاد آور را میداد. حتی تجربه نسخه ارلی اکسس بازی و صرفا حالت Survival Mode بازی میتوانست بازیکن را چندین ساعت مشغول کند. استیم پر است از بازیهای این چنینی و سازندگانی که سعی داشتهاند یک شبیه ساز بقای موفق را توسعه دهند. اما خب واقعا چند درصد این بازیها ارزش تجربه کردن را دارند؟ عموما طرفداران رایانههای شخصی بیشتر از کنسولبازها با چنین عناوینی ارتباط برقرار میکنند. Green Hell هم دلایل قانعکنندهای برای لذت بردن از این بازی را پیش روی بازیکن قرار میدهد. حتی با توجه به کیفیت نسخه ارلی اکسس بازی هم، این عنوان شدیدا توصیه میشود اما خب نسخه اصلی بازی چه ویژگیهایی دارد؟ در ادامه با نقد و بررسی بازی Green Hell همراه شما خواهیم بود.
حتی در نسخه Early Access بازی Green Hell هم اطلاعاتی در رابطه با داستان بازی و شخصیتهای آن به شما داده میشد اما خب از جزئیات داستان بازی بیاطلاع بودیم. اکنون پس از ریلیز نسخه نهایی و فعال شدن حالت Story Mode، از ابتدا تا انتهای داستان بازی را میدانیم. خب قبل از این که به سراغ بازگو کردن داستان بازی Green Hell برویم، ذکر این نکته لازم است که این عنوان در بحث روایت داستان توانسته بهتر از خیلی از بازیهای هم سبک خودش عمل کند. خود بازیهای Survival Simulator به تیپهای مختلفی تقسیم بندی میشوند. اصولا Green Hell از آن تیپهایی است که بازیکن احتمالا خیلی به داستان آن توجه نداشته و صرفا روی انجام Objectiveها و البته زنده ماندن تمرکز خواهد کرد. اما خب حتی با این تفاسیر، نمیتوان از داستان یک بازی غافل شد. در مورد Green Hell هم داستان آن را شاید نتوان یک نقطه قوت چشمگیر در بازی دانست ولی توانسته حداقل به مخاطب خود یک هدف مشخص و البته از آن مهمتر، قابل قبول دهد.
داستان بازی در مورد یک نویسنده به نام Jake Higgins و همسرش Miaاست که وارد یک جنگل شدهاند. در مکالمات چند روز اول این دو نفر، خواهید شنید که افراد بومی این جنگل خیلی اهل خوشامد گویی به غریبهها نیستند! ظاهرا کتابی که اخیرا توسط شخصیت اصلی بازی به رشته تحریر درآمده زندگی را بر این غریبهها دشوارتر کرده و حتی ارتش هم برای بررسی بومیهای این جنگل وارد ماجرا شده است. حتی Mia، همسر شخصیت اصلی بازی به بومیها حق داده و تا حدی از این رفتار خشونت آمیز بومیها دفاع میکند. شاید این هم یک مکانیزم دفاعی برای مردم این جنگل باشد! به هر شکل Mia نقش یک مذاکردهکننده را در بازی Green Hell ایفا خواهد کرد و شخصیت اصلی بازی هم بازی هم در پناهگاهی که نزدیک به ورودی جنگل پیدا شده، چند روزی را شب خواهد کرد. اما خب روزهای آرام شما در بازی چندان طولانی نخواهند شد. میپرسید چه اتفاقی رخ میدهد؟ پاسخ میدهم خودتان باید بازی را تجربه کنید!
خبر خوب در رابطه با پیشروی در بازی Green Hell، هیجان نسبی است که داستان آن به بازیباز منتقل میکند. سوای از گیم پلی بازی که کلا یک بحث مفصل و جدا دارد، داستان بازی سعی کرده تا از حالت یکنواختی خارج شده و هر چند اندک، هیجان را به بازیباز منتقل کند. همان طور که اشاره شد، کم و بیش در میسر کردن این امر موفق ظاهر شده و حداقل خود را از تیغ انتقادات در امان نگه داشته است. این نکته را هم نباید فراموش کرد که هدف اصلی Green Hell ارائه یک داستان فوق العاده نیست، جزو اولویتهای این بازی هم فکر نمیکنم باشد. قطعا چیزهای مهمتری وجود دارند که Creepy Jar باید روی آنها تمرکز کرده تا بتواند عنوانی را توسعه دهد که در جذب مخاطبان پرشمار آن هم در این بازار شلوغ، به موفقیت برسد. از طرفی دیگر بازی سعی میکند خیلی سر سری به دو کاراکتر اصلی بازی هم بپردازد. اگرچه انتخاب دیالوگها بر عهده خود بازیکن است، اما در مجموع شما یک سری اطلاعات راجع به گذشته زوج حاضر در بازی کسب خواهید کرد. البته داشتن این اطلاعات نه مهم است و نه به بازی کمکی میکند. اما خب Green Hell سعی کرده تا بازیکن را با شخصیت اصلی بازی کمی بیشتر آشنا کند. Creepy Jar خیلی سطحی و غیرپیشرفته به کاراکترهای بازی پرداخته اما خب همین هم کفایت میکند. همین پرداختن سطحی و غیرعمیق را در خیلی از شبیه سازهای بقای این روزها نمیبینیم. البته با این تفاسیر، با توجه به قرار گرفتن یک زوج در مرکز داستان یک بازی، میشود گفت که پتانسیلهای روایت داستان و شخصیتپردازی خیلی خیلی بیشتر از چیزی است که در بازی میبینیم.
اما از داستان بازی که انصافا عملکرد قابل قبولی داشت و در موردش هم بحث شد، بگذریم و برسیم به مهم ترین رکن بازی Green Hell و دیگر بازیهای مشابه این عنوان یعنی گیم پلی! به صورت خیلی مقدماتی، اساسی و خلاصه باید گفت که شما هر کاری که در دنیای بازی انجام میدهید نوعی تلاش برای زنده ماندن و ادامه حیات است. از خوابیدن گرفته تا خوردن و نوشیدن و کمپ پیدا کردن و حتی مکانیابی، همه و همه در نهایت به این هدف ختم میشوند که شما از این جنگل جهنمی، در قالب یک انسان و در یک تکه خارج شوید. طبیعتا خو گرفتن با محیط، رابط کاربری و همچنین بیسهای گیم پلی چنین عناوینی کار چندان آسانی نخواهد بود. اولین نکته مثبت بازی Green Hell، بخش Tutorial است، بخش آموزشی بازی که البته میتوان آن را Skip کرده و یک راست سر اصل بازی رفت. با این حال وجود این بخش نه تنها شما را با داستان بازی و کاراکترهای آن بیشتر آشنا میکند، بلکه مثل یک فایل آموزشی جامع و چند ساعته عمل کرده و عملا هر چیزی که لازم دارید را به بازیکن آموزش میدهد. قبلا در بررسی نسخه Early Access بازی هم ذکر کرده بودم که شبیه ساز بقاهای زیادی را میتوان یافت که به خوبی به بازیکن آموزشهای لازم را نداده و گیج و سردرگم وی را در دنیای خود رها میکنند. محصول Creepy Jar اما در تعلیم دادن به شما کم کاری نکرده و هر کاری که از دستش برمیآید را انجام می دهد تا بعدا به مشکل نخورید. طولانی بودن بخش Tutorial بازی البته گاهی اوقات میتواند آزاردهنده هم باشد. اگر کلا اهل این چنین بازیها هستید و واقعا این سبک را میشناسید، خب طبیعتا نیازی به یک آموزش کامل و جامع ندارید. Green Hell در ابتدای کار سعی میکند که حتی خرده ریزههای داخل بازی را هم به شما یاد بدهد. بازیکنان با تجربه تر این اجازه را دارند که کلا بخش آموزشی بازی را فراموش کرده و آن را Skip کنند. این جا اما به یک مشکل و دو راهی بزرگ برخورد خواهید کرد. با Skip کردن حالت Tutorial، عملا شما مقدمه داستانی بازی را از دست خواهید داد.
این بد است! در عمل، بخش آموزشی بازی به قسمت مهمی از داستان بازی چسبیده است و این واقعا بد است. شما یا باید داستان بازی را کنار گذاشته و از بخش آموزشی هم بگذرید و یا اگر واقعا دوست دارید داستان بازی را درک کنید، Green Hell شما را مجبور به گذراندن یک دوره آموزشی طولانی مدت می کند. البته به غیر از بخش Tutorial بازی، جیک در دفترچه خود ( Notebook ) روش ساخت و ساز آیتمهای مورد نیاز را یادداشت کرده است. در ورژن ارلی اکسس این بازی، آیتمهای کمتری در این دفترچه دیده میشدند اما اکنون آموزش هر چیزی که فکرش را بکنید در این دفترچه راهنما دیده می شود. به هر ترتیب طبیعتا سیستم Crafting برای چنین بازیهایی فراتر از یک فاکتور مهم است، در بازیهای Survival Simulator همه چیز به سیستم ساخت و ساز بازی برمی گردد. این که حالا می دانیم که ابزار مورد نیاز خود را چگونه بسازیم، خبر بسیار خوبی است. شما در بازی Green Hell قبل از هر چیز، باید یک سری مواد خام جمع آوری کنید. چه بخواهید سلاح بسازید، چه پناهگاه و چه هر وسیله دیگری، باید ابتدا موارد مورد نیاز جهت ساخت آن آیتم را داشته باشید. این جاست که گشت و گذار در محیط بازی اهمیت خودش را نشان میدهد. پیدا کردن چیزهایی نظیر طناب، چوب بزرگ و کوچک و حتی سنگ برای بازیکنان نباید چالش چندان دشواری باشد. ولی خب هر چه جلوتر بروید، متوجه خواهید شد که جیک برای زنده ماندن به چیزهای بیشتری نیاز دارد. پناهگاههای بازی خود به چند دسته تقسیم میشوند. در محیط بازی میتوانید برای تغذیه از میوههایی نظیر موز استفاده کنید. شکار کردن هم یک فاکتور مهم در این بازی محسوب میشود. خب البته نیاز به گفتن نیست که برای این که بتوانید شکار کنید، اول باید یک سلاح برای خود بسازید. در بخش آموزشی، بازی به شما یک ساطور داده و به این ترتیب برای قطع درختان و جمع آوری آیتم هایی نظیر چوب و برگ درختان چالش خاصی پیش روی شما نخواهد بود. به پایان رسیدن بخش آموزشی بازی به منزله بازگشت شما و آغاز بازی از نقطه صفر خواهد بود.
شاید حتی کمتر از صفر! شما زمانی که بخش آموزشی را پشت سر بگذارید، در مکانی دور از پناهگاه خود از خواب بیدار می شوید، جایی که حتی همان ساطور را هم ندارید. عجیب نیست که بازی، کاربر خود را مجبور کرده تا در دنیای بازی به گشت و گذار بپردازد. البته عنوان Green Hell گاهی اوقات واقعا بیرحمانه سخت می شود. شما قبل از این که حالت Story Mode بازی را شروع کنید، باید درجه سختی مورد نظر را انتخاب کنید. در این بخش شما ۴ درجه سختی را مقابل خود خواهید دید. نکه مهم این است که بازیکنان تازهکار حتی روی آسانترین درجه سختی هم به مشکل خواهند خورد. Green Hell در هر شرایطی، یک سری چالش سخت را پیش روی بازیکن قرار می دهد. حال در درجات سختی بالاتر این چالش سختتر و پیشرفته تر میشود. در محیط بازی میتوان میوههایی را پیدا کرد و برای تغذیه از آنها استفاده کرد. همچنین پیدا کردن جای خواب ممکن است. در مجموع ولی باید بلد باشید شکار کنید و یا برای خود پناهگاه درست کنید; در غیر این صورت به مشکل بر خواهید خورد. آموزشهای لازم به شما داده میشود و سپس در جنگل به حال خود رها میشوید. در صورت برخورداری از مواد اولیه و منابع، ساختن چیزهایی مثل یک پناهگاه موقتی کار خیلی آسانی خواهد بود. شما فقط باید طبق دستورالعمل داده شده جلو بروید. اما چیزی که کار را میتواند کمی سخت کند، بحث پیدا کردن چیزهایی نظیر چوب و طناب و برگ درخت و غیره است. به هر شکل بازی دلایل قانع کننده خاص خود را دارد تا بازیکن را مجبور کند که از کاوش در محیط دست برندارد.
اگر بخش آموزشی بازی را Skip نکرده باشید، قاعدتا میدانید که میا، همسر شخصیت اصلی بازی جیک، برای تولد وی یک ساعت به جیک هدیه داده است. تولد جیک مصادف است با سومین روزی که این زوج در جنگل هستند و مصادف است با اولین روزی که میا و جیک در جنگل از هم جدا شدهاند. این ساعت چیزی فراتر از یک وسیله برای نشان دادن زمان است. شما وضعیت سلامتی خود را هم میتوانید به کمک این ساعت کارامد چک کنید. همچنین میتوانید از این ساعت به عنوان یک قطبنما استفاده کنید. مجموعا ساعت جیک نقش نسبتا مهمی را در بازی ایفا کرده و باید بلد باشید با آن کار کنید. یکی دیگر از ویژگیهایی که استودیو Creepy Jar در بازی Green Hell گنجانده است، ویژگی چک کردن سلامتی جسمی جیک است. شما در یک نگاه میتوانید وضعیت سلامت همه اعضای بدن خود را بررسی کنید. در حالت پیش فرض دنیای بازی Green Hell و جنگلی که جیک در آن روزها را سر میکند، یک دشمن واقعی محسوب میشود. در بهترین حالت، شما همواره با مشکلاتی نظیر کمبود آب، کمبود غذا، گم شدن در جنگل و همچنین زالوها دست و پنجه نرم خواهید کرد. حتی اگر به هر طریقی از سه مشکل اول رهایی یابید، حل مشکل حمله زالوها غیر ممکن است. هر از گاهی به خاطر حملات زالوها باید بهایی بپردازید. جالب این جاست که همان طور که اشاره شد، هیچ راهی برای در امان ماندن از این موجودات در بازی وجود ندارد. توجیه Creepy Jar هم این است که جیک از یک تی شرت آستین کوتاه استفاده میکند! خب این یک توجیه منطقی است و نمیتوان در مقابل حرف حق ایستاد. البته خیلی طول میکشد تا زخمهای ایجاد شده بر اثر حمله زالوها، روی بازیکن تاثیر منفی چشمگیری بگذارند. شما باید بیشتر نگران چیزهای دیگری مثل کم خوابی و گرسنگی باشید. در مورد حیوانات درنده بازی هم می توان جگوارها را مثال زد حیواناتی که می توانند مشکلات زیادی را برای جیک و کسی که کنترل این شخصیت را بر عهده دارد ایجاد کنند.
رمز موفقیت در بازی Green Hell عملا شکست خوردن است! بگذارید این گونه بگویم که افرادی در بازی Green Hell موفق بوده و از این عنوان لذت می برند که صبر و حوصله به خرج داده و از هر باخت خود یک چیز جدید یاد بگیرند. عوامل زیادی می توانند مسبب مرگ جیک شوند. حملات حیوانات وحشی مثل جگوارها احتمالا بیش از هر عامل دیگری جیک را روانه آن دنیا می کند. در مورد نحوه زندگی در بازی Green Hell و اهمیت غذای سالم خوردن هم صحبت کردیم. این موضوع در رابطه با آب هم صدق می کند. باید دقت داشته باشید که آبی که مصرف می کنید باید تمیز باشد. در مجموع اگر راه و چاه بازی Green Hell را یاد بگیرید، زنده ماندن در جنگل کار خیلی سختی نیست. شاید انجام Objectiveها، رسیدن به نتیجه نهایی، پیشروی در بخش داستانی و حتی پیدا کردن منابع و مواد خام کار سختی باشد ولی بقا و زنده ماندن، بحث دیگری است. همان طور که اشاره شد حملات حیوانات وحشی معمولا عامل مرگ جیک هستند. خب سیستم مبارزات بازی بیش از اندازه سطحی بوده و اگر حمله حیوان درنده غافل گیر کننده نباشد، احتمالا بتوانید با استفاده از تیر و کمان خودتان را نجات دهید. در واقع نکته مهم هم همین است. شما باید سعی کنید که در بازی Green Hell غافلگیر نشوید. جیک باید مراقب همه چیز باشد. در Green Hell کسی به جز خود شما مسئولیت مراقبت از شما را بر عهده نخواهد گرفت. در هر زمینه ای ، خودتان مسئول سلامتی، بقا و زنده ماندن خودتان هستید. یکی دیگر از نکاتی که باید به آن پرداخت، Inventory بازی است که طراحی جالبی دارد. شما موادی که در اختیار دارید را در یک کوله پشتی نگه داری می کنید. حالت به نمایش در آمدن داشتههای شما در Green Hell احتمالا حداقل در نگاه اول میتواند جالب توجه باشد. در واقع کوله پشتی جیک برای آیتمهایی مثل چوب، غذا، طناب و اسلحه جایگاهای خاصی دارد. به این ترتیب گذشته از بحث طراحی جالب این بخش، پیدا کردن آیتمهای مورد نیاز شما هم حالتی واقع گرایانه تر به خود می گیرد.
نمی توان به سادگی از عملکرد Creepy Jar در طراحی حیات وحش بازی گذشت. در Green Hell شما وارد یم جنگل شده اید که بومیهایش روی خوش به غریبهها و خارجی ها نشان نمیدهند. انسانها به کنار، دیگر حیوانات بازی هم می توانند گهگاهی برای بازیکن مشکل درست کنند. حقیقت این است که حرکت کردن و گشت و گذار در جنگل در طول شبها کار سخت تر و خطرناکتری است. حتی در طول روز هم باید مراقب همه چیز باشید. حداقل باید بدانید که در اطرافتان چه اتفاقاتی رخ می دهند. زمانی که هنوز تازه وارد دنیای Green Hell شده بودم، چندین بار به صورت سهوی به مارهای بازی نزدیک شده بودم. این که بدانید کجای نقشه بازی هستید هم مهم است. جنگلی که اتفاقات بازی در آن رخ می دهند جنگل کوچکی نیست. ضمنا به لحاظ طراحی هم واقعا شبیه به جنگلهای واقعی است. گم شدن در جنگلها خیلی آسان تر از آن چیزی است که فکرش را می کنید; خب در Green Hell هم همین طور است. هر نقطه از جنگل می توانید چیزهای جدید پیدا کنید. مارها، خوک ها، جگوارها و انواع اقسام حیوانات خطرناک و بی خطر در بازی Green Hell حاضر هستند. برخورد با دیگر موجودات زنده در بازی Green Hell اجتناب ناپذیر است. در ضمن، به هر حال برای شکار هم که شده باید از دیدار با دیگر حیوانات جنگل بازی خوشحال شوید.
در مجموع وقتی به طراحی هنری بازی Green Hell نگاه میکنیم، عنوانی را میبینیم که توانسته در حد و اندازه های یک بازی مستقل، عملکرد خوبی را از خود بر جای بگذارد. قطعا Green Hell در این زمینه بهترین بازی Survival Simulator منتشر شده تا به امروز نیست ولی از بین بازیهایی که در جنگل جریان دارند، یکی از بهترینهاست واقعا. در مقایسه با The Forest که در سال ۲۰۱۴ منتشر شده، نمی توان برای Green Hell با تاکید از لفظ ” بهتر ” استفاده کرد، به هر حال بین انتشار نسخه نهایی این دو بازی ۵ سال فاصله وجود دارد! با این حال Green Hell بدون در نظر گرفتن بازیهای دیگر و در یک نگاه، توانسته در خلق یک محیط جنگلی، خوب عمل کند. خوشبختانه مشکلات فنی که در نسخه ارلی اکسس بازی دیده میشوند هم دیگر رفع شدهاند و Green Hell از نظر فنی هم یک بازی کم عیب و نقص است. طراحی جنگل با درختان پرشمار، حیات وحش زنده و رنگپردازی فوق العاده خود وقتی با صداهای داخل جنگل ترکیب می شود، یک ترکیب جادویی را ایجاد میکند. اتسمفر بازی Green Hell واقعا عالی است! بازی Green Hell از این نظر هم از کیفیت بالایی برخوردار است. همچنین صداگذاری روی شخصیتهای بازی هم به خوبی انجام گرفته و با پیشروی در داستان بازی، این موضوع را راحتتر متوجه خواهید شد.
عوان Green Hell یک تجربه فوقالعاده ماندگار خواهد بود! حتی وقتی که بازی را روی درجات سختی مختلف به پایان برسانید، باز هم میتوانید از حالت Survival بازی لذت ببرید. عنوان Green Hell نه تنها یک بازی جذاب و با کیفیتِ مستقل در سال ۲۰۱۹ محسوب می شود، بلکه میتواند حکم یک کلاس آموزشی را هم داشته باشد. با نگاهی به لیست شبیه سازهای بقایی که در سال ۲۰۱۹ منتشر شدهاند، می توان به این نتیجه رسید که Green Hell احتمالا در این ژانر، بهترین بازی امسال باشد. حتی اگر Pathologic 2 را هم یک شبیه ساز بقا بدانیم، باز هم Green Hell امسال حرف اول را میزند. خلاصه این که Green Hell هم یک بازی بی نقص نیست و طبیعتا همه پسند هم نیست. با این وجود خیلی بیشتر از خیلی دیگر از بازیهای حتی با کیفیت بالای این سبک و سیاق میتواند بازیکن را به سمت خود جذب کند. با عنوانی طرف خواهید بود که ابتدا همه آموزشهای لازم را در اختیار شما گذاشته و سپس تک و تنها، شما را در یک جنگل مرموز و وسیع تنها میگذارد. حال اگر میخواهید زنده از این جهنم سبز بیرون بروید، باید برای آن بجنگید. باید با همهچیز بجنگید، چه به صورت فیزیکی و چه به صورت ذهنی! در حالی که در روزهایی به سر میبریم که کم کم به تاریخ انتشار بازیهای مورد انتظار سال ۲۰۱۹ نزدیک میشویم، Green Hell یک تجربه فوقالعاده برای کاربران PC خواهد بود که ارزش آن خیلی بیشتر از تگ ۲۵ دلاری است که در استیم روی اسم این بازی خورده است.
پر بحثترینها
- ۱۵ مشکل بزرگ سری GTA که طرفداران سرسخت نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- ویدیو: مقایسه Call of Duty Black Ops 6 روی PS5 و Xbox Series X/S [زیرنویس فارسی]
- نقدها و نمرات بازی Dragon Age: The Veilguard منتشر شدند
- رسمی: سونی دو استودیوی Neon Koi و Firewalk، سازنده Concord، را تعطیل کرد
- نقدها و نمرات بازی Call of Duty: Black Ops 6 منتشر شدند
- بیش از ۸۰ بازی برای PS5 Pro بهینه شدهاند
- ادعای سازنده Concord: اثری ساختیم که تجربه فوقالعادهای را به گیمرها ارائه میدهد
- گزارش: کارگردانان بازی Marvel’s Wolverine نقش خود را رها کردند
- شمار بازیکنان همزمان Dragon Age: The Veilguard در روز عرضه به بیش از ۷۰,۰۰۰ نفر رسید
- تحلیلگر: Ghost of Tsushima ارزش سرگرمی و عدم تحمیل ایدئولوژی را در اولویت قرار داد
نظرات
خیلی خیلی ممنون از اقای اریامقدم عزیز بابت نقد و بررسی عالی
یه بازیه survival تمام عیار و عالی هستش بی صبرانه منتظر هستم تا تجربه اش کنم تجربه ای شبیه به بازیه عالی the forest فقط این سختی بی رحمانه بازی رو نمیدونم چی بگم
مرسی از نقد…بازی خوب خوش ساختیه واقعا.و البته که همه پسند نیست گرافیک بازی هم عالیه…ولی بخش کمپینش که داره عالیه..اگه برای کنسول ها هم باشه یا منتشر بشه سر فرصت بازی میکنم…
خسته نباشید آقای مقدم
یکی از ویژگی های نقد های شما اینکه سراغ بازی های کمتر شناخته شده هم میرید.حتما تهیه میکنم بازی جذابی به نظر میرسه.
ارزشش آن خیلی بیشتر از ۲۵ دلاره؟ رایگان چطوره؟
بازی کرک شده و هیچکس ۱ دلار هم نمیده بابتش، برا رفع مشکل سختی از ترینر استفاده میشه و مشکل حل میشه.
ممنون بابت بررسی دقیق و جامع.
نترکی بامزه. مثل اینکه تورو زیادی تو آب نمک خوابوندن زیادی نمک شدی. تو فک کردی همه مردم مثل توان؟ خیلیا مثل من هستن که بازیارو اورجینال می خرن این بازیم تو استیم کلی ریویو خورده و خیلیا خریدنش
خودم کرکی نمیتونم بازی کنم چون کنسول دارم ولی اکانت اشتراکی زیاد میزنم بخاطر قیمت اورجینال هم میگیرم، خواستی اکانتمو نشونت میدم، همه نسخه های بتلفیلد روش دارم.
جدیداً عضو یه گروه تلگرام شدم برا PC گیمرا ایرانی بود، دیدم جز بازیای رایگان هیچکدوم بازی اورجینال نخریدن، حتی بتل هم کرکی میزنن که بخش داستانی کوتاه داره.
همه سوالاشون هم این بود:
Call of Duty جدید داره میاد قبلیه هنوز کرک نشده :idk:
مورتال ۱۱ کرک نمیشه ?:-)
کرک مترو مشکل داره، بیرون میپره 😐
تازه فهمیدم چه دنیایی دارن.
بعد جالب این بود Sekiro رو با ترینر بازی میکردن :rotfl:
صبح بخیر گیمفا :inlove:
خسته نباشید اریا مقدم عزیز :rose:
نمرات فوق العاده کاربران استیم گویای همه چیز این بازی هست …
واقعا دروغ نگفتن که ادم تو محدودیت شکوفا میشه ، بازیایی هستن که میلیونی خرجشون میشه و بازم نمیتونن سرگرم کننده باشن یه انتظاری که ازشون داریم رو نمیتونن به جا بیارن اما بازیهایی امثال همین با بودجه کم و تیمی قدرتمند و ذهنی خلاق ساخته میشن و اینطوریه که میدرخشن ! بنطر شخص من دنیای گیم ، به یک صنعت کثیف پولساز تبدیل شده …
یادش بخیر قدیما یه گیم میومد سرشار از هنر و خلاقیت و حتی شرکتای بزرگ مثله امثال یوبی و ea و امثالهم از خلاق بودن نمیترسیدن و همش به فکر پول نبودن ! مثله سری اساسین که قشنگ اومدن گفتن گور بابای طرفذارای قدیمی ! بذار یه چی بسازیم قشنگ تخیلی و سیاسی تا ملت بخرن هم اونا حال کنن هم ما ! اینا نگرانی های یک کهنه گیمر در مورد صنعتی بود که یک روز عاشقش بود…
خودم بیشتر سعی میکنم سمت عناوین قدیمی تر برم و برای چندمین بار تمومشون کنم مثله dishonored که جدیدا میخوام برای ۶۳ امین بار تمومش کنم :rotfl: و دیشب هم ۴ ساعت و ۸ دقیقه یکسره مشغول تموم کردن sniper elite 2 remastered بودم خاطراتم زنده شد…
بهرحال روز خوبی داشته باشید و ممنون که نظرم رو خوندید :heart:
بچه های survival باز
یه بازی خوب اومده جدیدا به اسم Die Young
از دستش ندین که عالیه :inlove:
” گاهی اوقات مجبور میشوید ساعت ها بدون هیچ هدف خاصی در جنگل به راه رفتن بپردازید ” :rotfl: :rotfl: :rotfl:
این مشکل تو چندین بازی survival جدید دیگه هم هست.
اسپم
.
.
.
.
.
.
.
کاربران محترم گیمفا ببخشید بابت این اسپم.پیام Data is Croupted برای بازی Dauntless در کنسول پی اس ۴ رو کسی نمیدونه چه جور باید رفع کرد؟من تازه می خوام این بازی رو نصب کنم و همیشه این اررور CE-36244-9 رو میده.
این محلیا که میگین تو بخش survival هم هستن یا فقط توبخش داستانی هستن ؟؟؟
آخه منتا الان ندیدمشون آخه بخش آموزش روتموم کردم کرش کرد و خارج شد دلم میخواد یه بار باهاشون درگیر شم
نسخه ۱٫۰٫۰ رو دارم
لطفا آموزش کرفت هاروهم بگید تو دفترچه منکه هرچیزیرو شانسی بسازم مینویسه وچیز دیگه ای بجزساخت خونه و…. نیست ?:-) ?:-) ?:-)