خون و زامبی | هر آنچه از Dying light 2 می دانیم
زامبی ها، در قالب ها و شکل های مختلف و گوناگون، سالهاست پیوند قوی و عمیقی با دنیای سرگرمی ایجاد کرده اند. حال چه در قالب فیلم های سینمایی و سریال های مختلف، و یا در قالب بازی های ویدیویی. اگر نگاهی به برترین، محبوب ترین و پرفروش ترین عناوین تاریخ بیاندازیم، چندین عنوان آخرالزمانی و یا با تم زامبی در آن ها یافت می شود. خصوصا در یک دهه گذشته شاهد حضور متعدد زامبی ها، Walker ها یا هر چه که سازندگان آنها را می نامند بوده ایم.
یکی از این عناوین آخرالزمانی جهان آزاد که پس از عرضه به محبوبیت بسیار گسترده ای دست یافت، بازی Dying light بود. این عنوان در سال ۲۰۱۵ توسط Techland توسعه یافته و به بازار عرضه شد. از همان ابتدا، با وجود این که مخاطبان زیادی برای عرضه این عنوان روزشماری می کردند، اما همواره سطح انتظارات از Dying light در حد معقولی قرار داشت. همگان می دانستند که Techland استودیو بزرگ و با سابقه ای مانند استودیو های طراز اول جهان نبوده، و طبیعتا بودجه ساخت بازی نیز در مقایسه با عناوین مشابه ناشران بزرگ، رقم کمتری به خود اختصاص داده بود. اما پس از عرضه، مخاطبان و منتقدان از عملکرد و کیفیت بسیار مطلوب Dying light متحیر شدند. بازی یک جهان بزرگ و پر جزئیات را در اختیار بازیبازان قرار می داد تا آزادانه در آن بچرخند، کاوش کنند و به سلاخی زامبی ها با طیف وسیعی از سلاح های سرد و گرم بپردازند. تنوع فوق العاده بالای سلاح های سرد، که شامل انواه چاقو، چوب بیسبال، میله های آهنی، شمشیر، تبر، و ده ها نوع سلاح سرد دیگر بود، لذت گیم پلی بازی را چند برابر ساخته بود. تعداد بالای ماموریت های فرعی و فعالیت های جانبی نیز به خوبی توانسته بود مدت زمان بازی را تا حد قابل توجهی افزایش دهد و در نتیجه بازیبازان به راحتی می توانستند ده ها ساعت غرق در دنیای بازی به کشتن زامبی ها، انجام مراحل فرعی و کارهای مختلف دیگر مشغول شوند. وجود حرکات پارکور و همچنین سرعت و چالاکی بالای شخصیت اصلی بازی یعنی Crane، جابه جایی و گردش در محیط بازی را بیش از پیش جذاب و سرگرم کننده ساخته بود. Dying light این توانایی را داشت که چندین ساعت پشت سر هم مخاطب را فقط به انجام پارکور، سلاخی زامبی ها و کارهای متفرقه ترغیب سازد، بدون این که حس خستگی و تکرار را ایجاد کند. البته بازی نقص و مشکلاتی در زمینه تنوع مراحل فرعی، روایت داستان و موارد دیگر را در خود می دید، اما با این وجود Dying light عنوان به شدت سرگرم کننده و جذابی بود.
پس از عرضه موفق Dying light و فروش بسیار قابل توجه بازی (طبق آخرین آمار منتشر شده، Dying light ببش از ۱۱ میلیون نسخه فروش را ثبت کرد)، مخاطبان و بازیبازان مشتاقانه منتظر معرفی نسخه جدیدی از این بازی بودند. موفقیت تجاری و فنی بازی تقریبا همگان را مطمئن ساخته بود که قطعا Techland نسخه دوم این عنوان را خواهد ساخت. حدسی که کاملا درست و منطقی بود و در E3 2018, شاهد معرفی نسخه دوم Dying light بودیم. از آن موقع تا به امروز، به صورت پراکنده نمایش ها، اطلاعات و تریلر های مختلفی از این بازی منتشر شده است. در این مقاله، نگاهی کامل به این عنوان به شدت مورد انتظار خواهیم انداخت. پس با من و گیمفا همراه باشید…
بازی Dying light 2, پانزده سال پس از وقایع نسخه اول در جریان است. جایی که ویروسی که در نسخه اول شاهد آن بودیم، حال مناطق بسیار بیشتر و گسترده تری از زمین را آلوده ساخته است. بازی در شهری نامشخص در یکی از کشورهای اروپایی در جریان است. جایی که بازیبازان در نقش فردی به نام Aiden Caldwell قرار می گیرند. Aiden مانند بسیاری از انسان های شهر، آلوده شده و حال به دنبال دارو یا درمانی است تا از تبدیل شدن او به زامبی جلوگیری کند. جزئیات بیشتری در مورد داستان، روایت یا به طور کلی روند اصلی داستان منتشر نشده است. به نظر می رسد سازندگان نمی خواهند هیچ گونه نکته جالب و مهمی از بخش داستانی بازی را جلوتر در اختیار همگان قرار دهند. آن چیز که مشخص است این است که Aiden در کنار دوستان و متحدانش، که یگ گروه بزرگ را تشکیل می دهند به شدت برای بقا تلاش کرده، و در این راه با موانع و مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم می کنند. مشکلاتی مانند کمبود آب آشامیدنی، نبود دارو، هجوم و اختلاف با دیگر گروه ها و اجتماعات انسانی و صد البته، هزاران زامبی که در ساختمان ها، خیابان ها و تک تک نقاط شهر دیده می شوند. یکی از تفاوت های عمده داستان و اتفاقات مختلف داستانی نسخه اول با این نسخه، این است که این بار بازیبازان با مشکلات و موانع بسیار گسترده تری روبه رو بوده، و از طرف دیگر مسئولیت سنگین تری در قبال اعضای گروه خود دارند. در واقع در Dying light 2, عناصر آخرالزمانی و بقا بیشتر به چشم می خورند و مردم کار سخت تری در حفظ جان خود در قبال تهدید های کوچک و بزرگ مختلف دارند.
گیم پلی Dying light 2 بسیار شبیه به نسخه اول خواهد بود. این چیزی است که هم سازندگان به آن اذعان داشته اند، هم گیم پلی ها منتشر شده از بازی آن را تایید می کنند. در نسخه دوم نیز طیف وسیعی از سلاح های سرد، مثل انواع تبر، چاقو، چوب و دیگر سلاح های مختلف در دسترس بازیبازان قرار خواهند داشت. همچنین قابلیت ساخت یا همان Craft کردن سلاح های ترکیبی و.اضافه کردن المان هایی مثل آتش، سم و الکتریسیته نیز به مانند نسخه اول در بازی وجود خواهد داشت. این قابلیت Craft کردن و ساختن سلاح های خلاقانه، مرگبار و جذاب، به یکی از بخش های سرگرم کننده و جذاب برای مخاطبان در نسخه اول تبدیل شده بود بنابراین وجود این قابلیت و سیستم در نسخه دوم بدیهی به نظر می رسید.
اما چیزی که سازندگان وعده آن را داده اند، این است که گیم پلی بازی با حفظ نکات مثبت نسخه اول، تغییرات و پیشرفت هایی را شامل شود. مثلا فیزیک حرکات شخصیت اصلی یعنی Aiden هنگام جا خالی دادن، ضربه زدن و مبارزه کردن واقعی تر و به روز تر شود. یا این که زامبی ها یا دشمنان انسانی مختلف بازی، دارای حرکات و عکسالعمل های طبیعی تر، به موقع تر و کامل تر باشند.
در Dying light 2, به مانند نسخه اول تمرکز اصلی گیم پلی و مبارزات، بر روی استفاده از سلاح های سرد و مخفی کاری خواهد بود. البته سلاح های گرم و یا Ranged Weapons هم در بازی وجود خواهد داشت. اما هم تعداد آنها به مراتب کمتر خواهد بود، هم به دست آوردن آنها سخت تر، و هم اینکه مهمات آنها به صورت فراوان در دسترس بازیبازان قرار نخواهد داشت. البته به جز سلاح هایی مانند Handgun، Double Barrel Shotgun یا Assault Rifle, شاهد تعدادی سلاح جدید و متفاوت نیز خواهیم بود. برای مثال در یکی از گیم پلی های به نمایش درآمده از بازی، شاهد سلاحی به نام Scorpio بودیم. Scorpio شکلی به مانند یک Hunting Rifle داشته، و به لطف قدرت زیاد و Damage بالا، می تواند دشمنان معمولی را با یک شلیک از پای دربیاورد(اصطلاحا آنها را One Shot کند). البته کاربرد این سلاح فقط به شلیک و استفاده از راه دور خلاصه نمی شود، چون انتهای Scorpio, حالتی تیغه مانند و سر نیزه شکل دارد که بازیبازان می توانند از این قسمت سلاح به عنوان یک سلاح سرد و Melee Weapons استفاده کنند. سلاح Scorpio قطعا تنها سلاح جدید، خلاقانه و متفاوت بازی نخواهد بود و قطعا شاهد حضور سلاح های گوناگونی در Dying light 2 خواهیم بود.
بخش پارکور Dying light, یکی دیگر از عوامل مهم در محبوبیت و موفقیت نسخه اول بود. امکان جابه جایی سریع بین ساختمان ها، سقف ها و مناطق مختلف، آن هم به لطف حرکات سریع و پارکور هم جابه جایی در دنیا و محیط بازی را جذاب ساخته بود، هم وقت کمتری به خود اختصاص می داد. در نسخه دوم، بنابر گفته Techland تعداد حرکات پارکور بیش از دوبرابر شده است. همچنین انیمیشن های حرکتی و تعاملی حین جابه جایی و پارکور بهبود یافته، و شکلی به مراتب جذاب تر و واقع گرایانه تر به خود میبینند. در کنار بهبود و پیشرفت در حرکات، پرش ها و بالارفتن از اجسام چند قابلیت جدید در این بخش به بازی اضافه شده است. یکی از این قابلیت های جدید، امکان استفاده از پاراگلایدر (Paraglider) جهت جابه جایی سریع، خصوصا برای رسیدن به نقطه ای کم ارتفاع تر است. استفاده از پاراگلایدر قطعا می تواند ریتم سریع تری به حرکات Aiden ببخشد و احتمالا در جریان بازی هم می تواند به ابزاری بسیار مفید جهت تعقیب دشمنان، یا فرار از دست زامبی ها تبدیل شود.
در کنار پاراگلایدر، یکسری ویژگیهای جزیی تر نیز به بازی اضافه شده است. برای مثال بازیبازان می توانند قبل از فرود از ارتفاعی زیاد، یکی از زامبی ها را گرفته و با او به روی زمین سقوط کنند تا انرژی و آسیب سقوط فقط به زامبی منتقل شود و Aiden سالم بماند. این ویژگی خصوصا در تعقیب و گریز های سریع می تواند بسیار مفید باشد و شما را از مهلکه بدون هیچگونه آسیبی برهاند. البته قطعا نکات و ویژگیهای اضافه شده به همین دو مورد خلاصه نمی شوند ولی برای پی بردن به قابلیت های بیشتر، باید تا زمان عرضه بازی، یا حداقل گیم پلی های جدیدتر صبر نمود.
اما بلاشک مهم ترین ویژگی اضافه شده به نسخه دوم Dying light, امکان تصمیم گیری در شرایط مختلف، و روایت چند شاخه داستان است. در کل به نظر می رسد Dying light 2 بیش از پیش تبدیل به یک “نقش آفرینی” شده است. در طول بازی و در قالب مراحل و لحظات گوناگون، بازیبازان باید بین دو حالت متفاوت تصمیم گیری کند. هر تصمیم عواقب، خوبی ها و بدی های خود را دارا خواهد بود و می تواند بر روی یک منطقه، شهر و یا کل انسان ها تاثیر مثبت یا منفی بگذارد. نکته قابل توجه این است که از آنجا که Dying light یک عنوان آخرالزمانی است، چیزی آنچنان به عنوان تصمیم درست یا بهترین تصمیم وجود نخواهد داشت. چون هر تصمیم ممکن است یکسری نکات مثبت و لاجرم اتفاقاتی منفی را در پی داشته باشد. برای مثال در یکی از گیم پلی های بازی دیدیم که Aiden و دوستانش با فردی به اسم Colonel جهت باز کردن فلکه های آب در حال مذاکره هستند که طی فعل و انفعالاتی، Frank که یکی از دوستان نزدیک Aiden به شمار می آید تیر خورده و زخمی می شود و از آن طرف دشمنان سوار بر ماشینی شده و فرار می کنند. حال یا می توانید پیش دوست زخمی خود بمانید و مثلا به دنبال دکتر برای او بروید، یا این که ماشین دشمن را تعقیب کرده و در نهایت بتوانید فلکه های آب را باز کنید. اگر به دنبال آب بروید، Frank به علت خونریزی و نبود دکتر جان خود را از دست خواهد داد. اما اگر بمانید شاید شانسی برای زنده ماندن داشته باشد. بنابراین هر تصمیم می تواند با جان انسان ها و منافع یک گروه ارتباط مستقیم داشته باشد.
البته این تصمیم گیری ها لزوما به مسائل کلی محدود نمی شوند بلکه می توانند مقدمه ساز اتفافات بسیار بزرگ تری نیز باشند. برای مثال در ادامه مرحله قبل اگر شما به دنبال ماشین دشمنان بروید، در پایان امکان باز کردن فلکه های آب وجود خواهد داشت. هر چند Colonel به Aiden هشدار می دهد این کار را نکند جون عواقب بدی به دنبال دارد. اگر بازیباز تصمیم به باز کردن فلکه های آب بگیرد، پس از گذشت مدتی آن قسمت از شهر که آب به انجا رسیده است کاملا آباد شده و شکلی زنده و پویا به خود می گیرد. در نتیجه ساختمان ها ظاهری به مراتب بهتر به خود می گیرند. همچنین با خالی شدن آب از پشت سد، منطقه ی جدیدی که تا آن موقع زیر آب پنهان شده بود، در دسترس بازیبازان قرار می گیرد. این منطقه جدید خود دارای آیتم های گوناگون، مراحل جدید و ساختمان های متفاوتی است که می تواند مکان خوبی برای اکتشاف به شمار آید. اما روی دیگر سکه این است که با خالی شدن سطح آب از آن منطقه، یکسری زامبی های به شدت قدرتمند و وحشی که تا آن موقع به علت سطح آب توانایی فعالیت نداشتند آزاد می شوند.
همانطور که در بالا خواندید، هر تصمیم کوچک و بزرگ هم می تواند سرنوشت شخصیت ها و بعضا گروه ها را مشخص سازد، هم ظاهر محله ها و مناطق هفت گانه شهر را تغییر دهد و هم مناطق جدیدی را آزاد سازد. از طرف دیگر ممکن است زامبی های جدیدتر و خطرناک تر در شهر پدیدار شوند. یا این که یک گروه یا منطقه به کل نابود گردد.
این تصمیم گیری ها به شدت می تواند هیجان و جذابیت بازی را بالا ببرد و کاملا حس و حال یک عنوان نقش آفرینی تمام عیار را به مخاطب منتقل سازد. از سوی دیگر، سازندگان اعلام کرده اند با یک بار به پایان رساندن بازی، بازیبازان فقط چیزی حدود ۵۰ درصد از کل محتویات بازی را مشاهده و تجربه خواهند کرد. بنابراین ارزش تکرار بازی نیز به شدت افزایش خواهد یافت.
پس از مشاهده تریلر ها و گیم پلی های گوناگون، یکی از نکاتی که بسیار توجه آدم را به خود جلب می سازد، تنوع بسیار قابل قبول ساختمان ها، محیط ها و خیابان هاست. اگر نسخه اول Dying light را تجربه کرده باشید، به خوبی می دانید که تعداد زیادی از ساختمان ها و خانه ها در سرتاسر شهر، کاملا تکراری و یکنواخت بوده و از لحاظ ظاهری، و همچنین محیط داخلی، اجسام دکوراسیون و جای کمد ها هیچ تفاوتی با یکدیگر نداشتند. این مساله شاید در اوایل کار آنچنان اهمین نداشت، اما پس از گذشت مدتی دیدن یک اتاق یکسان برای ده ها بار، حس یکنواختی را به گیم پلی و جریان بازی منتقل می ساخت. اما با توجه به نمایش هایی که از Dying light 2 دیده ایم و همچنین وعده های Techland, در این نسخه تنوع بسیار بیشتری را در زمینه ساختمان ها، خیابان ها، پشت بام ها و در کل محیط های منحصر بفرد شاهد خواهیم بود. تنوع محیط های داخلی، باعث می شود بازیبازانی که به کاوش و Loot کردن ساختمان ها علاقه زیادی دارند و وقت زیادی را در این زمینه صرف می کنند، کمتر دچار حس یکنواختی و تکرار شوند. البته هنوز برای قضاوت نهایی زود است و تنها می توان امیدوار بود و به حرف سازندگان دل خوش کرد.
در زمینه گرافیکی هم Dying light 2 پیشرفت های بسیار محسوسی را به خود می بیند. البته ارتقا کیفیت بافت ها و تکسچر ها با توجه به این که چهار سال از عرضه نسخه اول می گذرد، تا حد زیادی نکته واضحی به نطر می رسد. اما اگر بخواهیم دقیق تر و ریز تر به بخش گرافیکی بازی نگاهی بیاندازیم، باید بگوییم در وهله اول طراحی چهره ها، پیشرفت قابل توجهی به خود دیده است. همچنین طراحی هنری محیط های گوناگون و مناطق مختلف شهر، به مراتب متنوع تر از نسخه اول است. رنگ پردازی نیز بیشتر به چشم می آید و از طیف رنگ وسیع تری در اجسام مختلف یا ساختمان ها استفاده شده است. نورپردازی بازی نیز یکی از بخش هایی است که به نظر می رسد پیشرفت و ارتقأ در آن بسیار محسوس است. البته در مورد باگ های گرافیکی و مشکلات فنی، هیچگونه صحبتی نمی توان به میان آورد و تنها باید امیدوار بود که سازندگان عنوانی کم نقص از جهت مشکلات گرافیکی را مهیا سازند.
انتظاراتی که از Dying light 2 داریم…
۱-تنوع بالای Side Quest ها و فعالیت های جانبی
در نسخه اول شاهد ماموریت های جانبی متفاوتی بودیم. از فردی که عینکش را در داخل اپارتمان پر از زامبی جا گذاشته گرفته، تا پاکسازی منطقه ای به در خواست یکی از همراهان. این مامورین های جانبی مختلف، هر چند برای چندساعت اول کاملا جذاب، سرگرم کننده و با ارزش بودند، اما اگر فردی می خواست مدت زمان خیلی بیشتری را صرف مراحل فرعی کند، احتمالا حس یکنواختی را کاملا احساس می کرد. چون با وجود اینکه شاید در ظاهر مأموریت های فرعی تفاوت داشتند، اما در واقع اکثر آنها روند مشابه و خاصی را طی کرده، و به نتیجه یکسانی نیز ختم می شدند. با وجود اینکه دنیای آخرالزمانی بازی پتانسیل بالایی برای ماموریتهای مختلف و همچنین راز و رمز های بیشتر داشت، اما سازندگان نتوانسته بودند از پتانسیل حداکثری اتمسفر و شرایط بازی نهایت استفاده را ببرند. به شخصه امیدوارم با عمیق تر شدن ویژگی ها و عناصر نقش آفرینی، تنوع مراحل فرعی و Side quests ها نیز افزایش یابد تا هر کدام از این فعالیت های جانبی حس و حال مخصوص خود را داشته باشند.
۲-روایت داستانی عمیق تر، وجود Plot Twist و تعلیق بالای داستان
بخش داستانی نسخه اول، عملکردی متوسط داشت. به این معنا که نه می توان از آن به عنوان داستانی ضعیف و کلیشه ای نام برد، نه می توان داستان و روایت آن را در سطح عالی و فوق العاده ای در نظر گرفت. در نسخه دوم، به لطف امکان تصمیم گیری های متعدد و تاثیر گذار، امیدوارم با داستانی جذاب تر، درگیرکننده تر و عمیق تر مواجه شویم که توانایی همراه کردن مخاطبان تا ساعت های پایانی را داشته باشد. همچنین پیچش های داستانی می تواند به غیر منتظره شدن داستان بازی کمک زیادی کند.
۳-حداقل بودن مشکلات فنی و باگهای گرافیکی تاثیرگذار
در عناوینی مثل Dying light, که گیم پلی بازی دارای بیش از یک بخش و بدنه اصلی مانند پارکور، مبارزات و… می باشد، باگهای گرافیکی و مشکلات فنی می توانند به شدت به تجربه و لذت مخاطبان از بازی لطمه وارد کنند. حال ممکن است هنگام انجام حرکات پارکور یا بالارفتن از ساختمان ها دچار باگ شده و نتوانید ادامه دهید، یا این که هنگام نبرد با یکی از باس های بازی به علت باگ یا مشکل فنی، برای چند لحظه هم که شده دچار مشکل شده و همان چند لحظه به قیمت جان شما تمام شود. البته بدیهی است بازی بدون باگ اصلا وجود ندارد، اما خب این مسأله مهم است که آیا مشکلات فنی به صورت مستقیم بر روی گیم پلی و مبارزات تاثیر می گذارند یا خیر…
به عنوان حسن ختام این مقاله، به برخی از نکات کلی در مورد Dying light 2 نگاهی می اندازیم.
- تاریخ عرضه دقیق بازی مشخص نشده اشت، ولی تاریخ حدودی عرضه بازی بهار سال ۲۰۲۰ است.
- Dying light 2 علاوه بر سه پلتفرم اصلی، برای کنسول های نسل بعد نیز عرضه خواهد شد.
- تعداد افرادی که بر روی این بازی کار می کنند و همچنین بودجه اختصاص داده شده به این بازی به مراتب از نیروی انسانی و بودجه نسخه اول بیش تر است.
- نقشه بازی از هفت منطقه مختلف تشکیل شده که هر منطقه دارای گروه انسانی متفاوت، ماموریت های مختلف و ظاهر منحصر بفرد خود است.
- برخی تصمیم ها به صورت مستقیم بر روی سرنوشت و اوضاع یک منطقه یا Faction و گروه تاثیر می گذارند. تصمیمات شما ممکن است یکی از هفت منطقه را به ویرانه تبدیل کند و دیگر منطقه را آباد سازد.
- پس از اتمام بازی برای بار اول، تنها حدود ۵۰ درصد از محتویات بازی را تجربه خواهید کرد. چون تصمیمات مختلفی که اتخاذ می کنید به دسترسی به مناطق و یا مأموریت های جدیدتر منتهی می شود و از آن طرف یک تصمیم خاص ممکن است برخی مأموریت ها و محتویات را از دسترسی شما خارج سازد.
- در شب، بقا در دنیای Dying light 2 بسیار سخت و پیچیده خواهد بود. حتی از شرایط نسخه اول نیز سخت تر و مرگبار تر.
- برای بالارفتن از ساختمان ها، یا آویزان ماندن از جایی، Aiden از خط Stamina خود استفاده می کند. بنابراین شما نمی توانید برای مدت طولانی روی یک لبه به صورت معلق آویزان بمانید و یا بدون وقفه از ساختمانی بالا بروید.
- برای باز کردن برخی در ها و یا فعالیت های مشابه، خط استقامت یا همان Stamina شخصیت Aiden بایستی حتما پر باشد.
- با استفاده از UV Flare می تواند زامبی ها را گیج کرده و به عقب برانید تا بتوانید از مهلکه بگریزید. البته هر UV Flare فقط برای چند ثانیه فعال خواهد بود.
نظر شما در مورد Dying light 2 چیست؟ آیا این عنوان می تواند به اثری موفق تبدیل شود؟
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
خیلی منتظرشم چون خیلی خاصه بازیش
کاشکی برای pc نیاد تا کسی نتونه رایگان بازی کنه
مسعود داداشم توروخدا بس کن
ابروی خودمون پی اس فور فنا میره اینجوری
بیخیال داش کسی که میره ۷ ۸ میلیون پی سی میبنده به نظرت پول یه بازی رو نداره؟خب مشخصه که داره بعدشم تو کنسول که هکی بازی کردن بیشتر بازارش داغه..من خودم نصف بازیام کپیه و بازیای شاهکارو فقط میرم سی دیشونو میخرم که همایت کنم از سازندش
پی سی ام یه پلتفرمه و قدمتش مال اول شروع دنیای گیمه
بیاین بجا این حرفا گیمر باشیم
تو این وضعیت مملکتی که نه میشه پی سی خرید نه کنسول باید هوای همو داشته باشیم
این فن بازیا چیه دیگ
این کلا ابروی گیمر جماعت رو برده قربان تصدقت
پیام های شخصی تون رو چک کنید لطفا دوستان یه پیامی اومده انگلیسی هست نمیفهمم برای همه اومده
داداش چشم فقط به خاطر تو
خوندی اون نامه فدایت شوم من رو
یکی از افرادی که اسم من میاد میلرزه اینه :rotfl:
ای کاش هر کی برای پلتفرم و گیمر مقابل ارزش قائل م شد. چون نمی تونی کرک و رایگان بازی کنی سوختی برادر من؟
– از دوستان دیگر و کاربران محترم طلب پوزش دارم!
اینم ی شعر جدید ک نوبا ساختن 😐 این read dead1372 دیونس
اینکه تو طول روز زامبی نداره خیلی اذیت کنندس..تو روز سرعتش کم بود راحت میشد هزار جور بکشیشون
اصلا بازی عشقش به همین بود چون تو شب که نمیشد زیاد کاری کنی الانم بخوان زامبی تو روز نباشن دیگه بازی زامبی محور نیس
حال بازی به شبشه، وگرنه تو وز که هر شیرخور بچه ای میتونه زامبی بکشه! کسی که تو این بازی شبا نمیاد بیرون میره میخوابه یه ترسو و نوب ئه
کاملا با دیدن گیم پلی این قسمت میشه به پیشرفت بازی نسبت به نسخه اول پی برد از هر نظر مشخصه از بازی اول یه سر و گردن بالاتره پارکور این قسمت وسعت بیشتری داره و بیشتر روش کار شده و کمی دستخوش تغییر شده و به بهترین شکل پیاده شده بخش مبارزه هم به نظرم پخته از قسمت اول به نظر میاد در مورد داستان نمیشه نظر داد ولی با وجود شخصی مثل chris avellone میشه خیلی امیدوار بود و بخش انتخابات که مسیر بازی رو تغییر میده به نظر میاد ارزش تکرار رو بالا ببره در کل بی نهایت به این بازی امید دارم و شدیدا منتظرشم و احتمال زیاد بازی کم نقصی خواهد شد
تاریخ انتشار بده لامصصب!
این گیم پلی که جدیدا اومد عالی بود
واقعا گیم پلی خیلی خوبی داشت
شهر هم خیلیی بزرگ
نویسنده اصلی بازی هم chris avellone افسانه ای هستش. داستانش عالی میشه
اینطوری هم که معلومه کلی انتخابای خاکستری داره و هر تصمیمی تاثیرات مهمی روی دنیا میزاره :inlove:
واقعا خیلی خوبه که با اینکه ژانرش Action RPG هست. انقدر تصمیم های مهم توی بازی هست
الان کلی بازی هست که میگن RPG هستن ولی نصف این هم آزادی عمل به پلیر نمیدن
این بازی درکنار greedfall و vampire the masqurade bloodlines 2 و the outer worlds با Cyberpunk 2077
و البته starfield اگه ۲۰۲۰ بیاد :inlove:
امسال و سال اینده سال خیلی خوبی برای RPGباز ها هستش
با تشکر از آقای زاهدی
اخ گفتی استارفیلد
ببینیم تاد هاوارد ایندفه چه خوابی برامون دیده
با فال ات زندگی کردم و دلم میخواد واس یه بارم که شده بازیای بتسدا رو با گرافیک و انیمیشن خفن بازی کنم چون فال ات و الدر اسکرولز از ابلیوین تا همین اسکایریم هرچقدم تو جزیات گیم پلی خیلی قوی ان ولی تو گرافیک و انیمیشن یکم ضعیفن که البته حقم میدم بهشون با اون دنیایی که اونا درست کردن سخته به همه اجزای بازی برسی
البته که استثتا هم داریم مث سی دی پراجکت رد که هم گرافیک خفن میدن بیرون هم گیم پلی دیوانه وار و هم ار پی جی اصیل
دراصل سایبرپانک همون فال اتی هست که همیشه دوست داشتیم با گرافیک دیوانه وار بازیش کنیم
پس یه خبر خوب دارم برات
یه سری لیک بوده که معلوم شده بتسدا از یه موتور جدید انیمیشن و فیزیک و گرافیکی استفاده میکنه
پایه همون موتور قدیمیه ولی تقریبا همه ش اپگرید شده
بنظرم دلیل اینکه بازی های CD red خیلی خوش ساخت ترن بخاطر اینه که به شدت بودجه شون بالاتره
اعضای تیم شون هم تقریبا سه برابره و اینکه ناشرشون زنی مکس نیست( zenimax صاحب پولپرست بتسداس)
اینم بگم که ویچر بنظرم RPGاصیل نبود. بیشتر Action RPG بود.البته شاهکار بود درهرصورت
ولی سایبرپانک خیلی بیشتر المان های رول پلی کردن داره
مطمئنم استارفیلد و سایبرپانک دوتاشون یه شاهکار خفن میشن
منم امیدوارم چون مین استریمم ار پی جیه
عاشق تمام بازیای ار پی جی ام
درضمن لیک نشده داداش خود تاد هاوارد گقت تو یه مصاحبه ای سال پیش که داریم دوتا بازی میسازسم و الدر اسکرولز نیستن
یکیشون از موتور فال ات۴ استفاده میکنه(فال ات ۷۶)
یکیشون از موتور پیشرفته تری استفاده میکنه(استارفیلد)
درضمن اینکه موتورشون پیشرفته باشه یه طرف بحثه و اینکه بخوان رو انیمیشن ها کار کنن یه طرف دیگه بحث
بلاخره هممون امید داریم به بتسدا چون میدونیم چیزی جز شاهکار نمیسازه
نه کاری با حرف تاد هاوارد ندارم
یه سری trademark لیک شده که کامل نشون میده engine انیمیشن و فیزیک بازی رو تغییر و اپگرید کردن. یه سر به ویدیوهای skullzi یوتیوب بزن
یکی دیگه از trademark ها فیزیک لباس ها و موها بود که با حرکت و توی باد تکون میخورن :inlove:
اگه داستانش و المان های RPG ش هم خوب باشه شاهکار میشه واقعا
من کلن با یه بازی زامبی طور “خیلی” حال کردم اونم تلو بود
تلو یعنی عشق
خسته نباشید اقای زاهدی؛ همه نکات رو به خوبی ذکر کردید و دیگه نکته ای ناگفته نمونده.
(دوستان این قسمت از کامنتم ممکنه اسپویل داشته باشه و اگر گیم پلی رو ندیدید این قسمت رو بیخیال شید)
«برای مثال در ادامه مرحله قبل اگر شما به دنبال ماشین دشمنان بروید، در پایان امکان باز کردن فلکه های آب وجود خواهد داشت. هر چند Colonel به Aiden هشدار می دهد این کار را نکند چون عواقب بدی به دنبال دارد….»
دوستان اگر این قسمت رو دقت کرده باشید یک بحث گذرا بین aiden و colonel به وجود میاد؛ colonel ظاهراً آدم منطقی هست و یه چیزی میدونست اما نکته قضیه اونجا است که وقتی aiden میگه شما به سمت frank تیراندازی کردید و باعث مرگش شدید، که colonel در جواب میگه: تو با چشم خودت دیدی ما اینکارو کردیم؟ و aiden در جواب میگه: من نه ولی matt (همون سیاه پوسته) دیده. colonel میگه: من پنج نفر از افرادم رو (مرد) فرستادم پس اونا چی؟ aiden شک میکنه (به اصطلاح هنگ میکنه) …. اگر دقت کنید frank هنگام نفس های آخرش قصد داشت یه چیزی بگه که matt سعی میکنه جلوش رو بگیره؛ حالا نکته قضیه چیه! از ظاهر قضیه (حرفای colonel و رفتار هنگام مرگ frank) کاملاً واضحه که matt یک مخربه، و اینجا است که تاثیر انتخاب هارو روی بازی درک میکنید …. :cigarette: البته خیلی واضح بود و همتون میدونستید دوستان، اما بد نبود اشاره ای کنم.
نابود کننده عناوین وحشت و بقا :inlove:
آخ آخ دیروز اون ویدیو ۲۵ دقیقهایه رو دیدم، به طرز وحشتناکی گیرا بود. دیشب باز یک ـشو نصب کردم، دارم میرم.
چیکا میشه کرد؟ چیکا میشه کرد؟
سلام ، کسی میتونه راهنماییم کنه ، تو بازی مترو اکسدوس نسخه پی سی میخوام رو ماسک که شکسته چسب بچسبونم اما نمیدونم چه جوری میشه . یه بار انجام دادم اما نمیدونم چه جوری کردم الان هر کار میکنم نمیشه هر دکمه ایی رو کیبوردم میزنم نمیشه ظرف چند ثانیه خفه میشه . لطف راهنماییم کنید . ممنون
اوکی خودم فهمیدم ، دو بار پشت سر هم دکمه G کیبورد رو میزنی رو ماسک شکسته چسب میچسبونه . 😉 😛
از همون آپدیت ها و محتویات اضافه نسخه اول معلوم بود که این استودیو کاملا برای گیمر احترام قائله و میخواد پیشرفت کنه. تو توضیحات کاملا تغییرات گسترده و پیشرفت بازی مشخصه، تو تریلر گیم پلی هم حس تکراری بودن وجود نداشت.
دستتون درد نکنه اقای زاهدی فردا یبار دیگه مقاله رو کامل میخونم
هرچی از این بازی بگم بازم کمه
یکی از بزرگترین نامزد ها گوتی هستش
گیم پلی که منتشر شد از خوشحالی بال دراوردم کلی ازش تعریف کردم
گرافیک.گیم پلی.موسیقی.داستان.دنیا.اتمسفر.شخصیت ها و … همه عالی هستن گیم پلی گویای همه چیز بود
گیم پلی کلا شبیه کات سین های بازی بود خیلی سینمایی و با کیفیت همراه با موسیقی که خیلی زیبا و هیجان انگیز بود و دنیای بازی که کاملا با تصمیمات بازیکن تعغیر میکنه و اتمسفر بسیار عالی ای داره و به خیلی بزرگه و به نظر میرسه تمامی خونه های بازی باز هستن که بری توشون و … وتصمیمات که واقعا سخته و مبارزات بازی عالی جاخالی دادنا استفاده از قدرتا و حرکات همگی عالی و حرکات پارکور بسیار جذاب کلی حرف دیگه مونده که زیاد میشه اگه بگم
دستتون درد نکنه آقای زاهدی بسیار مقالهی مفیدی بود و به خوبی تمامی اطلاعات منتشر شده تا الان پوشش میداد .
البته یه ایراد ریز میتونم بگیرم و اونم این هستش که یه سری از جزئیات جالب مربوط به گیمپلی رو نگفتید .
موارد زیر یه سری از موارد جدید و جزئیاتی هستند که به بازی اضافه شدند :
۱ : علاوه بر پاراگلایدر و قلاب (grappling hook) گجت ها و وسایل دیگهای هم داخل بازی وجود دارن که البته رونمایی نشدن . همچنین تمامی این گجت ها قابل ارتقا هستن اما به نظر میاد که برخلاف اکثر بازیها ، ارتقا دادن گجت ها به تصمیمات پلیرها گره خورده . برای مثال شما یک فردی رو نجات میدید و در ازای کار شما اون فرد قلاب شمارو ارتقا میده . همچنین این ارتقاها فقط روی مولفههای گجت (مثل افزایش برد قلاب) تاثیر نمیزارن بلکه به گفته سازندگان روی ظاهر گجت هم تاثیر میزارن .
۲ : یه سری از گجت ها علاوه بر تاثیر روی سیستم جابجایی و حمل روی بخش های دیگری از گیمپلی مثل مبارزات هم تاثیر میزارن . برای مثال شما میتونید از قلابتون برای انداختن بشکه ها و دیگر اشیا روی دشمن استفاده کنید و حتی ممکنه که بتونید با ارتقا دادن قلاب و توانایی های شخصیت ، دشمنانتون رو خلع سلاح کنید .
۳ : شما میتونید در این بازی دفاع کنید ، برخلاف نسخه قبلی بازی که فقط میشد جاخالی داد و فقط به کمک سپر میشد دفاع کرد . حالا شما میتونید بدون کمک سپر و فقط با سلاح عادی (و احتمالا هم با دستای خالی) دفاع کنید و جلوی حمله دشمن رو بگیرید .
۴ : ارتقاهای مربوط اسلحه ها مثل دادن قابلیت الکتریسیته به خنجر در نسخه دوم باید فعال بشن و یا به اصطلاح دستی شدن و با زدن یه دکمه قابلیت اون سلاح مثل دادن قدرت آتش یا الکتریسیته فعال میشه ؛ برخلاف نسخه قبلی که ارتقاها همیشه روی اسلحه فعال بودن اما دادن افکت ها (مثل آتش) یه چیز نسبتا شانسی (یا به اصطلاح passive) بود که باید چند ضربه میزدیم هدف آتش بگیره .
۵ : اگه دقت کنید روی مچ دست چپ شخصیت یه دستبند میبینید که دارای یه سری LED یه رنگ های سبز و قرمز هستش و به نظر میاد که اگه تمامی اون LED ها به رنگ قرمز در بیان ، کارکتر بازی یه Infected (زامبی های داخل بازی) تبدیل میشه .
۶ : یه چیز جالب که داخل این بازی وجود داره دارک زون ها (dark zones) و نحوه تعامل شخصیت اصلی با اون هاست . زامبی های بازی روزها در این مناطق استراحت میکنن و شب ها بیرون میان . همچنین این مناطق دارای لوتها و منابع ارزشمندی هستن .اما نکته جالب اینجاست که داخل این مناطق به خاطر جو و محیط اونجا ، روند تبدیل شخصیت اصلی به زامبی به شدت تسریع میشه پس نمیشه مدت زیادی رو اونجا گذروند .
۷ : تشعشعات ماورای بنفش (UV Rays) اهمیت بسیار بیشتری نسبت به نسخه قبل دارن . حالا علاوه بر چراغ قوه UV و UV Flare گجت ها و وسایل بیشتری مربوط به تشعشعات ماورای بنفش میشن .
۸ : حالا دشمنان داخل بازی میتونن مثل ما از سلاح های ارتقا یافته و ترکیبی استفاده کنن . مثل سلاح scorpio که جناب زاهدی نام بردن و یا اون تبر عظیم ترکیب شده در دست colonel champion که با یه وسیله جت مانند سرعت و قدرت ضربه هاش رو افزایش میداد .
این تمام نکاتی بود که من فعلا تونستم از گیمپلی بازی دربیارم و بهشون اشارهای نشده بود . و همچنین دوباره از جناب زاهدی بابت مقاله عالیشون تشکر میکنم .
مورد انتظارترین بازی ۲۰۲۰٫ناموس زامبی محور بی صبرامه منتظرتم تو فقط بیا(Good night Good luck) :heart:
پارسال خبر اومده بود Dying Light 2 زامبی محور نیست
نسخه اول بازی یه نقطه ضعف بدی داشت، اونم این بود که کل وظیفه تیم رو دوش ما بود و عملا کس دیگه ای هیچ کاری نمیکرد!! آدم قشنگ حس تنها بودن بهش دست میداد و واقعا خیلی ضعف بزرگی بو، ولی به هرحال بازیش انقد خوب و مهیج بود که این نقطه ضعف به چشم نمیومد. ولی امیدوارم تو نسخه دومش اینطوری نباشه و بقیه هم تو ماموریتا کمکمون کنن