یک Rougelike سرگرم کننده… | نقد و بررسی بازی RAD

نمی دانم تا چه اندازه با عناوین Rougelike آشنایی دارید، و آیا این دسته عناوین جزء لیست خرید و تجربه شما از دنیای گیم قرار دارند یا خیر. اما اگر بخواهم به صورت خیلی خلاصه و مفید چند کلامی در مورد این دسته عناوین صحبت کنم، باید بگویم Rougelike زیر شاخه و در اصل زیرسبک یا Subgenre سبک محبوب Role-playing یا نقش آفرینی است که عناوین این زیرسبک، معمولا از بازی های Pen & Paper قدیمی که آغاز کننده سبک نقش آفرینی نیز محسوب می شوند، الهامات زیادی کسب کرده اند. در عناوین Rougelike مراحل، ماموریت ها و محیط بازی یا هر منطقه، به صورت تصادفی و Random بر اساس الگوهای از پیش تعیین شده ساخته شده و در اختیار بازیبازان قرار می گیرند. حال این مأموریت ها و مراحل تصادفی می توانند سیاهچال ها و زیرزمین های یک عنوان تخیلی باشند، یا محیط های گوناگون یک دنیای آخرالزمانی و هر چیز دیگری که بتوان از آن، مناطق و مأموریت های گوناگون را ایجاد کرد. سرتاسر این مناطق و مراحل تصادفی هم اغلب اوقات Loot ها و آیتم های مختلفی برای کسب کردن وجود دارند که همین جزئیات کوچک، باعث می شود بازی های Rougelike دیرتر حالت تکراری یا یکنواخت به خود بگیرند. البته Rougelike ها ویژگی‌های بسیار زیادی دارند که اگر بخواهم وارد جزئیات آنها شوم، مقاله از مطلب اصلی دور شده و به حاشیه خواهد رفت. شاید در مقاله ای دیگر و زمانی مناسب تر، به تشریح کامل Rougelike پرداختم.

حتما با توجه به مقدمه ای که بالاتر خوانده اید، متوجه شدید که مقاله امروز به نقد و بررسی یک عنوان Rouglike اختصاص دارد. آن هم عنوانی آخرالزمانی که تجربه ای جالب، سرگرم کننده و در عین حال چالش برانگیز محسوب می شود. عنوانی که ناشر معروف یعنی Bandai Namco را به عنوان ناشر خود میبیند. اجازه دهید بدون پرداخت به مسائل متفرقه، برویم سراغ نقد و بررسی این بازی جذاب به نام RAD…

در عناوین Rougelike, گیم پلی، فضاسازی و طراحی هنری معمولا از اهمیت بیشتری نسبت به بخش داستان برخوردارند. طرح کلی داستان و روایت اتفاقات در این دسته بازیها نیز بیشتر بهانه ای است برای خلق مراحل بی شمار با ویژگی‌های گوناگون. البته این مسأله اصلا بدین معنا نیست که عناوین Rougelike لزوما داستان سطحی یا ضعیفی داشته باشند، خیر. بعضا شاهد عناوینی با داستان و حتی روایت داستانی جذاب و درگیر کننده با تعلیق بالا نیز هستیم. اما آنچه که مشخص است این است که اکثر مخاطبان این دسته عناوین، به دنبال داستانی پیچیده و چندلایه که از شخصیت پردازی عمیق بهره می برد نیستند. جون اگر به دنبال این دسته.عناوین باشند گزینه های بسیار مناسب تر و درجه یکی در اختیار خواهند داشت. حقیقت این است که سادگی گیم پلی و مبارزات Rougelike ها، در کنار طراحی هنری خاص و اغلب چشم نواز آنها بسیار بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار می گیرد.

و اما داستان RAD از چه قرار است… همانطور که پیش تر گفتم RAD عنوانی آخرالزمانی است. پس بدیهی است فاجعه ای بزرگ می بایست اتفاق افتاده باشد. در RAD دنیای بازی پسا-پسا آخرالزمانی یا Post Post-Apocalyptic است. دلیل این اتفاق نیز این است که یک فاجعه نه یک بار، بلکه دوبار اتفاق افتاده است. یعنی پس از انفجار اولیه که به تخریب بخش بزرگی از زمین و مرگ تعداد زیادی از انسان ها منجر شد، گروهی تلاش کردند با استفاده از تکنولوژی های پیشرفته، اوضاع را سر و سامان داده، و زندگی انسان ها را تا حد امکان به حالت نرمال و طبیعی بازگردانند، اما این گروه نیز موفق نشده، و آن تکنولوژی‌های پیشرفته به نوعی کار را بدتر و سخت تر از قبل کردند. حال در همچین شرایط نابه سامان و مرگباری، که اکثر مناطق زمین کاملا نابود شده یا از انسان عالی است، بازیبازان نقش یکی از چند نوجوان قابل انتخاب را برعهده می گیرند و ماجراجویی خود در مناطق و نواحی مختلف آخرالزمانی بازی را آغاز می نمایند. هدف اصلی بازیباز، بازگرداندن برق و قدرت به مناطق مسکونی و انسان نشین، و همینطور یافتن تکنولوژی های گوناگون گذشتگان است. حال در این بین وظایف کوچک و بزرگ دیگری نیز به بازیباز محول می شود که آنچنان نکته خاصی در بر ندارد. در کل همین طرح کلی داستان بیشتر بهانه و دست آویزی بوده است برای خلق محیط ها و مناطف گوناگون در قالب محیط های نابود شده، آخرالزمانی و خطرناک بازی. داستان باری آنچنان نکته ای در بر ندارد و تعامل های مختلفی که ممکن است در بخش های مختلف بازی مشاهده کنید نیز آنچنان اهمیت خاصی دارا نیستند(دوباره تکرار میکنم منظور این نیست که داستان بازی ضعیف است، بلکه به صورت کلی جنبه ی داستانی در بازیهای Rougelike آنچنان مورد قضاوت و بررسی قرار نمی گیرد)

رنگ بندی مناسب در کنار طراحی هنری جذاب و درجه یک باعث شده اند شاهد تابلو ها و قاب های خوش رنگ و لعاب و چشم نوازی در دنیای RAD باشیم.

و اما گیم پلی بازی. بخشی که مهم ترین جنبه RAD و به صورت کلی تر مهم ترین جنبه عناوین Rougelike محسوب می شود. گیم پلی بازی دارای دو بخش کلی است. بخش اول مربوط به حرکات و حملات شخصیت اصلی بازی است که شامل دویدن، پریدن و ضربه زدن با چوب بیسبال می شود. همچنین حملات با سلاح سرد نیز خود به چند دسته مانند ضربه و چرخش معمولی (Regular Swing) یا ضربات سنگین تر و یا حمله با قدرت بر روی سطح زمین می شود که این حملات و ضربات، با توجه به نوع دشمنان و الگوی حمله ی آنها، شما را در نابود ساختن دشمنان و هیولاهای آخرالزمانی یاری می‌سازد. گیم پلی این بخش بازی با این که تا حد زیادی ساده و سطحی است، اما انتظارات را تقریبا برآورده می سازد و ضعف یا مشکل خاصی که روند مبارزات بازی را مختل کند خیلی خیلی کم به چشم می خورد. اما بخش دوم گیم پلی و مبارزات بازی است که به نوعی مهم ترین بخش بازی نیز به شمار می آید.

وقتی که صحبت از دنیای آخرالزمانی، آن هم به دلیل وقوع انفجار اتمی می شود، مشخص است با هیولاهای جهش یافته و همچنین اشعه های رادیواکتیو به جا مانده در دنیای بازی طرف هستیم. اما در RAD یک ویژگی مهم وجود دارد. پس از کشتن دشمنان و هیولاهای مختلف، برداشتن برخی آیتم های خاص و یا موارد مشابه، خط Mutation شخصیت شما پر می شود و پس از کامل شدن این خط یا نوار، شخصیت شما یک قابلیت تصادفی تخیلی دریافت می کند. حالا این قابلیت ممکن است به شما اجازه دهد سر خود را مانند بمب به سمت دشمنان پرت کرده، یا دست خود را به بومرنگ تبدیل کنید، یا این که دو بال به شما بدهد تا امکان Double Jump و پرواز را بدست آورید. این قابلیت های Mutation بخش قابل توجهی از بار جذابیت و سرگرمی بازی را به دوش می کشند خصوصا آنکه این قابلیت ها کاملا تصادفی هستند و بازیبازان هیچگونه انتخابی در این زمینه ندارند و پس از هر بار کسب Radiation.و در نتیجه پر شدن خط Mutation, شخصیت شما قابلیت جدید و متفاوتی را بدست خواهد آورد. البته شخصیت شما توانایی استفاده از سه Mutation همیشگی و دائمی یا همان Exo را داراست که یکسری امتیازات یا توانایی های خاص را بدون محدودیت زمانی در اختیار بازیباز قرار می دهند. البته بدست آوردن یا خریدن این قابلیت ها به هیچ وجه کار آسان و ساده ای محسوب نمی شود. اما بلاشک مهم ترین و خلاقانه ترین بخش RAD مربوط به همان قابلیت های Mutation است که اکثر آنها خلاقانه، سرگرم کننده و همچنین بسیار مفید هستند و به شما در جریان مبارزات کمک بسیاری خواهند کرد. به صورت کلی، گیم پلی بازی با این که آنچنان عمیق نیست و حالتی ساده و سطحی دارد، اما به لطف برخی نکات مانند همین Mutation ها، سرگرم کننده و جذاب است و به خوبی توانایی سرگرم ساختن بازیبازان را داراست.

طراحی دنیا و محیط های بازی بسیار استاندارد و ماهرانه صورت گرفته است.

در مورد طراحی مراحل و.مأموریت ها نیز باید بگویم همان طور که پیش تر اشاره کردم، RAD به دلیل Rougelike بودن از ساختار ساخت. تصادفی بهره می برد بنابراین شما هر دفعه با منطقه و مرحله ای تصادفی مواجه خواهید شد که دشمنان متنوعی را در خود جای داده است. هر چند تنوع محیط ها و مراحل بازی حتی با  به توجه تصادفی بودن ساختار آنها قابل قبول است، اما متاسفانه پس از گذشت چند ساعت احتمال برخورد و تجربه یک مرحله یا منطقه کاملا مشابه به همراه دشمنان یکسان و تکراری بسیار بالاست و پس از مدتی، ممکن است این قضیه آزاردهنده باشد و.حس تکرار و یکنواختی را منتقل سازد. با این وجود بازهم تا حد قابل توجهی تنوع.مراحل و مناطق بازی قابل قبول است. در مورد تنوع دشمنان هم بگویم سازندگان در این بخش عالی کارکرده اند و شاهد طیف وسیعی از هیولاهای سمی، موجودات آتشی و دیگر دشمنان در بازی هستیم که همه.ی آنها از لحاظ چگونگی حمله و یا نقاط قوت و ضعف با یکدیگر تفاوت دارند بنابراین بازی از این لحاظ در سطح مطلوبی به سر میبرد. اما دیگر مشکل و ضعف بازی، در بخش پیشرفت یا همان Progression به چشم می خورد. درست است که بازی دارای فروشگاه های مختلفی بوده که آیتم ها، تجهیزات و.موارد مختلفی را ارائه می کنند، اما متأسفانه بازی از لحاظ القای حس پیشرفت آنچنان موفق عمل نمی کند. یعنی ممکن است شما سه-چهارساعت به تجربه بازی بپردازید، چندین مرحله را انجام دهید و حتی چند باس بازی را شکست دهید، اما پس از گذشت این سه-چهارساعت از لحاظ قابلیت های موجود و امکانات مختلف، پیشرفت خاصی را حس نکنید. اگر سازندگان کمی روی این بخش ببشتر کار میکردند نتیجه خروجی می توانست بسیار مطلوب تر باشد و شاهد ساز و کار بهتری باشیم. بد نیست به این نکته نیز اشاره کنم که ارز و پول بازی، نوار کاست ها یا همان Cassette tape هایی است که در دنیای بازی وجود دارند و با کشتن بعضی دشمنان، پیدا کردن آنها از محیط بازی و یا از طریق موارد دیگر، می توانید این نوار کاست ها را جمع آوری کرده، و سپس با استفاده از این نوار کاست ها قابلیت ها یا آیتم های مختلفی را خریداری و.آزاد کنید. البته در این بخش نیز کمی عدم تعادل به چشم می خورد و برای مثال برخی قابلیت ها بیش از صد عدد نوار کاست قیمت دارند در حالی که شما به مدت زمان بسیار قابل توجهی نیاز خواهید داشت تا فقط بتوانید همان یک قابلیت را خریداری کرده و آزاد سازید. تازه این نکته را نیز باید در نظر بگیریم که اگر در بین مراحل یا گشت و گذار توسط دشمنان کشته شوید، تمام نوار کاست هایی که کسب کرده اید نیز از دست می روند به.همین دلیل باید در فواصل زمانی کوتاه به پایگاه اصلی خود سر زده، یا نوارکاست ها را خرج کنید، یا آنها را ذخیره سازید.

در مورد چالش و سختی بازی نیز باید بگویم RAD با توجه به این که عنوانی آخرالزمانی است، تجربه ای سخت و چالش برانگیز را به ارمغان می آورد که می تواند با سختی های مختلف خود صبر و شکیبایی شما را نیز به نوعی آزمایش کند. خصوصا هنگام برخورد با دشمنان جدید و یا ورود به منطقه ای ناشناخته، خطر شکست و مرگ بسیار بالاست و در نتیجه ممکن است شما نوار کاست ها و پیشرفت خط Radiation خود را نیز از دست بدهید.

گیم پلی بازی به لطف قابلیت های Mutation, با وجود سادگی، می تواند برای مدت مناسبی شما را سرگرم سازد و تجربه ای لذت بخش را به ارمغان بیاورد. چالش و سختی قابل توجه بازی نیز می تواند به مانند یک چاشنی، لذت بازی را افزایش دهد.

در زمینه گرافیک هنری، سازندگان عملکرد بسیار مناسب و قابل قبولی از خود به جای گذاشته‌اند و دست به خلق مناظر زیبا و محیط های چشم نواز زده اند. به لطف طراحی هنری چشم نواز، رنگ بندی استادانه و نورپردازی مناسب، با مناظری بسیار خوش رنگ و.لعاب طرف هستیم که کاملا انتظارات را از حیث هنری برآورده ساخته است. در بخش فنی نیز خوشبختانه آنچنان مشکل و نقص خاصی به چشم نمی خورد و اندک مشکلات و باگ های گرافیکی و فنی نیز معمولا یا تاثیری بر روی گیم پلی ندارند، یا آنکه با کمی اغماض، به راحتی قابل چشم پوشی اند.

ساندترک بازی بسیار با دنیا و.اتمسفر بازی مطابقت داشته، و یک حس مکمل بودن را به وجود آورده است. چون دنیای بازی در دهه هشتاد میلادی دچار انفجارات اتمی و اتفاقات آخرالزمانی شده است، بسیاری از موارد همچنان مانند دهه هشتاد میلادی هستند و به همین دلیل آهنگ ها و افکت های صوتی بازی نیز بسیار به حال و هوای آن دوره نزدیک است که این مسأله به فضاسازی هر چه بهتر بازی کمک قابل توجهی می کند.

فضا و دنیای آخرالزمانی بازی به خوبی در ظاهر، رنگ بندی و طراحی ساختمان هت، محیط، اجسام و دشمنان دیده می شود. اصولا رنگ سبز در بازیها یا به عنوان سم، یا به عنوان اسید، یا به عنوان رادیواکتیو شناخته می شود.

سخن پایانی:

برای علاقه مندان به بازیهای Rougelike، یادعناوینآخرالزمانی، RAD می تواند پیشنهاد مناسب و سرگرم کننده ای باشد کهدبهدخوبی توانایی جذب مخاطب را هر چند برای مدت محدود و.مشخص را داراست. شاید اکر برهی کم و.کاستی های کوچک در بطن بازی دیده نمی شدند، با عنوانیذبهدمراتب کامل و.جذاب تر طرف بود. با این وجود RAD عنوانی سرگرم کننده، جذاب و در عین حال چالش برانگیز است.