نیروی امداد دست و پا چلفتی | نقد و بررسی Mighty Switch Force! Collection
احتمالاً اکثر بازیکنان حداقل یکبار نام سری مگامن به گوششان خورده است. سری بازی که با محوریت یک ربات و به صورت پلتفرمر دو بعدی ساخته و عرضه میشوند و با توجه به گیم پلی خاصی که دارند، تا به حال عناوین زیادی با ایده گرفتن از آن ساخته شدهاند. سری Mighty Switch Force از جمله عناوینی است که هر چند در بطن خود تفاوتهای زیادی با مگامن دارد، در نگاه اول به شدت شبیه آن به نظر میرسد. در ادامه قصد داریم به نقد و بررسی Mighty Switch Force! Collection که شامل چهار نسخه از این سری میشود، بپردازیم.
به احتمال بسیار زیاد تا به حال نام سری Mighty Switch Force به گوشتان نخورده است. برای همین ابتدا به صورت مختصر تاریخچه این سری را بررسی میکنیم تا ببینم اصلاً چه عناوینی تا به حال از این سری عرضه شده است و بعد به سراغ نقد و بررسی میرویم. اولین نسخه این سری که البته با نسخه فعلی تفاوتهای بارزی از نظر فضای کلی دارد، عنوانی به نام Mighty Flp Champs! بود که در سال ۲۰۰۹ و برای کنسول Nintendo DSi عرضه شد. هدف بازیکنان در این بازی پیدا کردن یکسری افراد هر مرحله بود و قابلیتهای کلی شخصیت بازی نیز راه رفتن و پریدن –مانند همه بازیهای پلتفرمر- و البته جا به جا کردن قسمت پایین و بالای تصویر بود. به نسبت تبلیغات کم بازی، استقبال نسبتاً خوبی از آن شد و توانست فروش نسبتاً خوبی داشته باشد. نسخه بعدی این سری Mighty Milky Way بود که در سال ۲۰۱۱ و باز هم برای Nintendo DSi منتشر شد. این نسخه مبتنی بر حرکت بین یکسری سیاره کروی بر اساس قوانین جاذبه مخصوص بازی و پیشروی در مراحل بود. این بازی نیز با توجه به ابعاد آن و بودجه نه چندان زیاد، با استقبال مطلوبی از طرف بازیکنان مواجه شد. نسخه بعدی این سری Mighty Switch Force! بود که در سال ۲۰۱۱ برای Nintendo 3DS و یک سال بعد برای Wii U عرضه شد. داستان این بازی در مورد یک پلیس است که باید تعدادی دختر تبهکار که از زندان فرار کردهاند را در طول مراحل پیدا کرده و دستگیر کند. در این میان قابلیتهای پلتفرمینگ و سکوبازی خاصی نیز به بازی اضافه شدهاند که آن را متنوع کنند. از آن جایی که در طول نقد به گیم پلی این بازی پرداختهایم، بیش از این در مورد آن صحبت نمیکنیم. نسخه بعدی این سری نیز Mighty Switch Force! 2 بود که در سال ۲۰۱۳ برای ۳DS و WiiU عرضه شد. در این عنوان، بازیکنان در نقش همان شخصیت نسخه قبلی هستند با این تفاوت که این شخصیت اکنون یک آتشنشان است و به جای یافتن تبهکاران نسخه قبلی، باید آنها را که اکنون در مراحل مختلف در میان شعلههای آتش گیر افتادهاند، نجات دهد. هر دوی این عناوین با استقبال نسبتاً مناسبی رو به رو شدند و اکنون شاهد این هستیم که بازی Mighty Switch Force! Collection عرضه شده است. این بازی شامل چهار نسخه Mighty Switch Force!، Mighty Switch Force! 2، Mighty Switch Force! Hyper Drive Edition و Mighty Switch Force! Academy میشود که البته نسخه Hyper Drive Edition در واقع بازی HD نسخه اول این سری محسوب میشود و یک بازی کاملاً مجزا نیست.
نقد این بازی را با داستان آن شروع میکنیم. در زمینه داستان از چنین عنوان پلتفرمری تقریباً نباید انتظار داستان خاصی داشت. داستان Mighty Switch Force! در مورد پلیسی به نام پاتریشیا واگن (Patricia Wagon) است. بعد از فرار کردن گروهی از دختران تبهکار به نام Hooligan Sisters و ورود یکسری هیولا به زمین در اثر خرابکاری آنها، پاتریشیا مأمور میشود که آنها را دوباره دستگیر کند. کل داستان نسخه اول بازی در همین دو سه خط خلاصه میشود. در نسخه دوم این عنوان، در اثر رویدادی، بخشهای زیادی از شهر آتش میگیرند و این بار پاتریشیا در نقش آتشنشان، باید اعضای همان گروه Hooligan Sisters را که در شهر پراکنده شده و در میان آتش گیر افتادهاند را نجات دهد. نسخه Mighty Switch Force! Academy نیز با این مقدمه شروع میشود که شخصیتی که او را کنترل میکنید، میخواهد به عنوان امور وارد اداره پلیس شود اما دستگاه تشخیص مأمورین او را به رسمیت نشناخته و او باید تستهای لازم برای پلیس شدن –که همان مراحل بازی هستند- را طی کند. کل داستان این سه نسخه در همین چند خط خلاصه میشود و نسخه Hyper Drive Edition هم صرفاً بازسازی HD نسخه اول بوده و داستان مجزایی ندارد.
از بعد داستانی هر چند بازی تقریباً داستان خاصی ندارد، اما نمیتوان ایراد خاصی نیز به آن وارد کرد. اصولاً هدف این بازی ارائه داستان خاصی نبوده و صرفاً یک داستان دو سه خطی برای آن طراحی شده است تا مراحل بازی بهوسیله آن توجیه شود. بقیه بازی صرفاً وابسته به گیم پلی آن بوده و داستان نقش اساسی در آن ایفا نمیکند.
مهمترین بخش این بازی اما گیم پلی آن است. پایه و اساس گیم پلی کلی بازی اصول معمول سبک پلتفرمر نظیر راه رفتن و پریدن روی بخشهای مختلف است. در این میان شخصیت اصلی داستان سلاحی نیز دارد که در نسخه اول تا حد خیلی زیادی شبیه سلاح مگامن بوده و در نسخه دوم، یک دستگاه آبپاش آتشنشانی است. مهمترین نکتهای که بازی را متمایز میکند، المان تغییر در ساختار محیط با فشار دادن یک کلید است. بخشهایی از سکوها و سایر المانهای قرار گرفته در بازی به صورت کمرنگ نمایش داده میشوند که با فشار دادن یک کلید، بخشهای کمرنگ وارد صحنه اصلی شده و امکان تعامل با آنها مهیا میشود و در عوض بخشهای مشخصی از صحنه به پیش زمینه رفته و به صورت کمرنگ در میآیند. این المان مهمترین موضوعی است که در گیم پلی بازی وجود دارد و باعث خلق نکات بسیار مختلفی میشود.
اولین نوع این المانها که با فشردن دکمه تغییر وضعیت میدهند، سکوهای معمولی هستند که شخصیت میتواند روی آنها بپرد و به نقاط مختلف محیط برسد. طبیعتاً در بخشهایی از محیط، موانعی وجود دارد که باید با فراخوانی این سکوها و بلوکها و استفاده از آنها، امکان عبور از این موانع فراهم میشود. از سوی دیگر گاهی اوقات خود این بلوکها مانع راه شما میشوند و باید با انتقال آنها به پیش زمینه، از آن قسمت عبور کنید. ضمن این که باید توجه کنید که اگر شخصیت شما در موقعیت نامناسبی قرار گرفته باشد، با فراخوانی بلوک از پیش زمینه ممکن است باعث پرتاب شدن او به بیرون از صحنه با یک انیمیشن خنده دار باشید و البته یکی از ۳ قلبی را که در حکم سلامتی برای شخصیت هستند نیز در اثر این کار از بین خواهند رفت. به جز المان معمولی که صرفاً در نقش یک مانع یا سکو برای پریدن ظاهر میشود، موارد دیگری نیز به این شکل وجود دارند. یکی از آنها یکسری دستگاههایی هستند که باید هنگامی که در پیش زمینه و به صورت غیرفعال قرار دارند، شخصیت را به کنار آنها ببرید و بعد با فعال کردن آنها، شخصیت با استفاده از آن وسیله در جهت خاصی از محیط با سرعت پرتاب میشود. از قسمت خاصی از بازی به بعد، معماهای مربوط به این وسایل بسیار متنوع و بیشتر میشوند و البته برای استفاده درست از آنها، باید سرعت عمل خوب و مناسبی در فشردن کلید در لحظه مناسب داشته باشید تا دقیقاً در لحظهای مناسب، آنها را فعال کنید. به تدریج که در بازی پیشروی میکنید، آلمانهای دیگری نیز اضافه میشوند. مثلاً شاهد بلوکهایی خواهید بود که به طور معمول غیرفعال میشوند اما اگر شما روی دکمه خاصی قرار بگیرید، امکان تغییر وضعیت آنها تا زمانی که روی دکمه قرار دارید، از بین میرود. با استفاده از همین نکات باید در قسمتهایی طوری اجزای محیط را با همدیگر هماهنگ کنید که به شکل مناسب و خوبی امکان جا به جایی در محیط و رسیدن به نقاط مدنظر برای شما فراهم باشند.
در نسخه دوم بازی یعنی Mighty Switch Force! 2، بیشتر آلمانهای نسخه اول حضور دارند، با این تفاوت که در این جا سلاح شخصیت اصلی آبپاش آتشنشانی است و استفاده از آب نیز در حل معماها نقش خواهد داشت. بخشی از استفاده از آب مربوط به خاموش کردن آتش و یا یکسری موانع گِلی میشود که در محیط قرار دارند؛ اما علاوه بر این، با اضافه شدن یکسری وسایل خاص، امکان هدایت آتش در جهات مشخصی نیز فراهم میشود که برای گذر از بعضی از معماهای بازی به آنها نیاز دارید. ضمن این که مثلاً هیولای کوچک و آتشینی نیز در بعضی مراحل حضور دارد که با برخورد به موانع چوبی باعث نابودی آنها میشود اما از طرفی جا به جایی آن هیولا در حالت آتشین با استفاده از امکانات موجود معمولاً منجر به مرگ او میشود و بنابراین باید اول آتش او را خاموش کنید تا امکان جا به جایی وی فراهم شده و بعد از جا به جایی، منتظر مشتعل شدن دوبارهاش باشید.
در نسخه سوم یعنی Mighty Switch Force! Academy شاهد المان خیلی جدیدی در گیم پلی نظیر بخشهای قبلی نیستیم. در عوض در این بخش نقشه کل مرحله به شکل کامل برای شما به نمایش در میآید و ویژگی اصلی آن این است که امکان بازی به صورت همزمان توسط چهار نفر روی یک نقشه و با استفاده از یک PS4 مهیا شده است؛ بنابراین این قسمت از بازی بیشتر جنبه رقابتی دارد و از این رو حتی بعضاً نقشههای دو نسخه قبلی که مناسب بازی چندنفره بودهاند، برای این عنوان نیز استفاده شده است.
اما علاوه بر آلمانهای خاص پلتفرمر بازی که ذکر شد، باید به خود طراحی مراحل بازی و کیفیت آنها اشاره کنیم. از نظر کلی با توجه به تنوع نسبتاً خوب بازی در بین مراحل مختلف، میتوان طراحی مراحل بازی را در حد قابل قبولی ارزیابی کرد. با این وجود به هیچ وجه انتظار طراحی مراحل خیلی ویژه و عمیق پلتفرمر نظیر سری Super Mario را از این عنوان نداشته باشید. بسیاری از مراحل بازی صرفاً یک راه حل معمولی و البته سرراست دارند و خیلی عمق خاصی نظیر مکانهای مخفی سری Super Mario و یا موارد این چنینی را در آنها شاهد نخواهید بود. البته چندین مرحله هم هستند که واقعاً از بعد طراحی، کیفیت بسیار بالا و قابل قبولی دارند ولی قطعاً بازی در مقایسه با بازیهایی نظیر Super Mario ضعفها و کاستیهایی دارد. کاستیهایی نظیر روند سر راست اکثر مراحل و نبود عناصر خاص نظیر بخشهای مخفی که بتواند بازیکنان حرفهایتر را به خود جلب کند. با این وجود کیفیت مراحل بازی در حدی هست که بتوانید از آن لذت ببرید و ضعفهای آن آنقدر بزرگ نیستند که به تجربه کلی بازی لطمه زده باشند و حتی اگر بازیهای خیلی مطرح این سبک را بازی نکرده باشید، ممکن است چندان متوجه این کاستیها نیز نشوید.
البته با وجود این که چالشهایی از بعد ساختار مرحله برای افراد حرفهای طراحی نشده است، اما هر مرحله یک چالش زمانی دارد که اصطلاحاً با نام PAR شناخته میشود و با اتمام یک مرحله در زمان تعیین شده، اصطلاحاً آن مرحله PAR میشود. این چالش زمانی برای اکثراً مراحل به شدت سخت و سختگیرانه طراحی شده است و تمام کردن بازی در زمانهای تعیین شده که انصافاً برای برخی مراحل بیرحمانه هستند، نیاز به مهارت فوقالعاده بالایی دارد. هر چند طراحی چالش زمانی به اندازه طراحی نکات و ظریف کاریهای ساختاری در مرحله جذابیت ندارد اما به هر حال بیانگر توجه سازندگان بازی برای جلب نظر افراد حرفهایتر این سبک بوده است و به واقع دستیابی به رکورد در بعضی مراحل کار فوقالعاده سختی است. در بعضی مراحل میتوانید به عنوان مأموریت فرعی یک بچه را که در محیط گیرافتاده است نجات بدهید که اندکی به زمان انجام بازی میافزاید و معمولاً رسیدن به او نیز نسبتاً سختتر از بخشهای دیگر مرحله است. در کنار همه این موارد خوشبختانه حرکات و پرشها و سایر ویژگیهای بازی به اندازه کافی روان هستند و مشکلی از بابت گیر کردن و یا باگهای گاه و بی گاه در این بخشها شما را آزار نخواهد داد.
نکته حائز اهمیت دیگر مدت زمان بازی است. مدت زمان هر کدام از بازیها به تنهایی چندان زیاد نیست و اگر به طور پیوسته هر کدام را بازی کنید، احتمال دارد که در کمتر از ۲ ساعت به پایان برسند و اگر حرفهای باشید، این زمان حتی کمتر هم خواهد شد. با این وجود به دلیل حضور چهار بازی در این نسخه، این ایراد شاید خیلی چشم گیر نباشد اما به هر حال ذکر این نکته لازم بود تا بدانید که هر کدام از این چهار بازی، عناوین چندان طولانی نیستند.
با تمامی این مواردی که در مورد گیم پلی بازی گفتیم، در نهایت میتوان Mighty Switch Force! Collection را یک عنوان سرگرم کننده دانست. بازی آنقدر المان متنوع دارد که در مدت زمان نسبتاً کوتاه بازی، تکراری نشود و به علاوه هر چند از بعد طراحی مرحله با بزرگان سبک پلتفرمر فاصله دارد اما همچنان کیفیت مطلوب و خوبی را ارائه میدهد. تنها مشکل بازی شاید عدم توانایی در متقاعد کردن مخاطب در مراحل اولیه برای ادامه بازی باشد. اگر بتوانید چند مرحله اول بازی را که روند معمولی دارند تحمل کنید، کمکم با مراحل بسیار خوبی از نظر طراحی رو به رو خواهید شد که میتوانند شما را تا انتها با این بازی نگه دارند.
بعد از گیم پلی نوبت به گرافیک بازی میرسد. از بعد فنی، مهمترین نکته مربوط به گرافیک نسخه Hyper Drive Edition میشود. نسخه اول و دوم معمولی بازی که در این مجموعه قرار دارد، از گرافیک Pixel Art بهره میبرند اما نسخه Hyper Drive Edition که در اصل بازسازی HD نسخه اول است، گرافیکی کاملاً متفاوت داشته و با یک عنوان کاملاً HD رو به رو خواهید بود و خبری از پیکسل آرت و موارد این گونه که جنبه قدیمی دارند در این نسخه نیست. پیشنهاد میکنم که اگر با بازیهای پیکسل آرت میانه خوبی ندارید، ابتدا از این بخش بازی شروع کنید تا با گیم پلی آن آشنا بشوید و گرافیک آن تأثیری بر قضاوت شما نگذارد و بعد از این که در مورد کیفیت گیم پلی مطمئن شدید و در صورتی که از آن خوشتان آمد، به سراغ نسخههای پیکسلی بازی بروید.
از بعد هنری عملکرد بازی با توجه به مدت زمان نه چندان طولانی بازی قابل قبول است. شخصیتهای بازی طراحیهای متفاوت و بامزهای دارند و محیطهای آن نیز با توجه به طول بازی تنوع کافی را دارند. هر چند در بعضی قسمتها امکان بالا بردن کیفیت بازی با افزایش تنوع یکسری موارد بصری ممکن بود ولی با توجه به این که تجربه بازی مدت زیادی طول نمیکشد، وضعیت کنونی بازی نیز قابل قبول است و ایراد خیلی خاصی به آن وارد نیست.
آخرین زمینه نیز در بحث موسیقی و صداگذاری است. در زمینه صداگذاری از آن جایی که بازی داستان چندانی ندارد، به جز یکی دو جمله در بازی شاهد صداگذاری دیگری برای شخصیتها نیستیم و سایر موارد صداگذاری نیز عملاً در چنین عنوانی اهمیت چندانی ندارند و صرفاً حضور یکسری صداهای محیطی برای خسته کننده نشدن بازی برای قابل قبول بودن آن کافی است. در زمینه موسیقی، بازی از یکسری قطعات عمدتاً الکترونیکی استفاده کرده است که در سایر بازیهایی که چنین اتمسفری دارند نیز معمولاً از موارد مشابهی استفاده میشوند. موسیقیهای بازی طبیعتاً خیلی به یاد ماندنی نیستند ولی هماهنگی کافی با فضای آن را دارند و مشکلی در زمینه تکراری و خسته کننده شدن در طول زمان بازی برای آنها مشاهده نمیشود.
نتیجهگیری نهایی:
Mighty Switch Force! Collection عنوان نسبتاً خوبی در سبک پلتفرمر است که هر چند در سطح بزرگان این سبک ظاهر نمیشود، اما همچنان میتوان به آن به چشم یک عنوان سرگرم کننده نگاه کرد. بازی از چهار عنوان تشکیل شده است که در اصل یکی از آنها بازسازی نسخه اول سری بوده و از این رو عملاً با سه عنوان رو به رو خواهید بود. مدت زمان هر کدام از بازیها چندان زیاد نیست ولی مجموع آنها در کل برای این عنوان قابل قبول محسوب میشود. در کل برای افرادی که تا به حال رابطه خوبی با سبک پلتفرمر نداشتهاند، تهیه این بازی توجیه خاصی ندارد ولی دوستداران و طرفداران دوآتشه عناوین پلتفرمر، احتمالاً از این عنوان نسبتاً کوتاه لذت خواهند برد.
پر بحثترینها
- ۱۵ مشکل بزرگ سری GTA که طرفداران سرسخت نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- ویدیو: مقایسه Call of Duty Black Ops 6 روی PS5 و Xbox Series X/S [زیرنویس فارسی]
- نقدها و نمرات بازی Dragon Age: The Veilguard منتشر شدند
- رسمی: سونی دو استودیوی Neon Koi و Firewalk، سازنده Concord، را تعطیل کرد
- نقدها و نمرات بازی Call of Duty: Black Ops 6 منتشر شدند
- بیش از ۸۰ بازی برای PS5 Pro بهینه شدهاند
- ادعای سازنده Concord: اثری ساختیم که تجربه فوقالعادهای را به گیمرها ارائه میدهد
- گزارش: کارگردانان بازی Marvel’s Wolverine نقش خود را رها کردند
- شمار بازیکنان همزمان Dragon Age: The Veilguard در روز عرضه به بیش از ۷۰,۰۰۰ نفر رسید
- تحلیلگر: Ghost of Tsushima ارزش سرگرمی و عدم تحمیل ایدئولوژی را در اولویت قرار داد
نظرات
سلام اقای نامجو
ممنون برای نقد به نظر بازیه جالبی میاد
ممنون برای نقد زیباتون