بازی با غم | تراژیکترین مرگها در دنیای بازیهای ویدئویی
بدون شک بازیهای ویدیویی بستری بسیار مناسب برای روایت داستانهای مختلف هستند. داستانهایی که غمها و شادیهای زیادی را با خود دارند و بدون شک، مرگ نیز بخشی جدایی ناپذیر از بسیاری از این داستانهاست. تا به حال در بازیهای مختلف شاهد مرگ شخصیتهای مثبت و منفی زیادی بودهایم و بدون شک، بعضی از آنها غمانگیزتر و تأثیرگذارتر از سایرین بودهاند. در این مقاله، نگاهی داریم به غمانگیزترین مرگها در دنیای بازیها.
توجه: با توجه به این که این مقاله در مورد مرگ شخصیتها در بازیهاست، طبیعی است که بخشهایی از داستان در آنها لو میرود. به همین دلیل در تیتر هر بخش تنها نام بازی نوشته شده است و شخصیتی که مد نظر بوده است، در متن آن بخش قرار دارد. تنها در مواردی که مدت زمان زیادی از عرضه بازی گذشته باشد، ممکن است تصویر نیز به وضوح بیانگر شخصیت مورد نظر باشد. در مورد بازیهای جدید، در ابتدای آن نیز هشدار خطر اسپویل قرار داده شده است. همچنین از آن جایی که مرگهای زیادی را در بازیها شاهد بودهایم و نظر شخصی در این انتخابها مؤثر است، طبیعی است که به دلیل انتخاب تنها ۱۰ مرگ، بعضی از مرگهای تأثیر گذار در این لیست نباشند.
۱۰- Assassin’s Creed 2
در سری Assassin’s Creed نیز ما شاهد مرگهای بسیار زیادی بودهایم که بعضی از آنها به شدت غم انگیز بودهاند. از میان همه این موارد، مرگ ابتدایی Assassin’s Creed 2 را در این لیست قرار دادیم. یکی از راههای موفقی که بازیکن را در همان ابتدا با داستان بازی خود همراه کنید، این است که در همان اول کار صحنههای مرگ بسیار شوکه کنندهای را در مقابل او قرار دهید تا حداقل برای دیدن سرنوشت بانیان آن مرگ هم که شده، بازیکن بازی را ادامه دهد. Assassin’s Creed 2 از همین بازیهاست. در فصل ابتدایی بازی و بعد از این که مدتی را با پدر و برادر اتزیو سپری میکنید، در نهایت آنها با توطئه عدهای دستگیر شده و بعد از این که اتزیو خود را به میدان شهر میرساند، با صحنه اعدام و دار زدن آنها به جرم خیانت مواجه میشود. در این صحنه، اکثر اعضای اصلی خانواده اتزیو از جمله برادر کوچکتر او که شاید از خیلی از اتفاقات با خبر نبود، همگی با هم دار زده میشوند و طبیعتاً با توجه به قدرت کم شما در ابتدای بازی، کاری برای نجاتشان نیز از دست شما بر نمیآید و تنها کاری که میتوانید انجام دهید، فرار از صحنه است. حضور چنین صحنهای در کنار این که بسیار ناراحت کننده است، یک روش بسیار خوب برای تشویق بازیکن به ادامه بازی است تا لااقل شاهد گرفتن انتقام از بانیان این جنایت باشید و سازندگان نیز با علم به این موضوع، به خوبی از پتانسیل این صحنه استفاده کردهاند.
۹- Gears of War 3
سری Gears of War نیز جزو عناوینی است که همواره داستان خوب و باکیفیتی را به کاربران ارائه داده است. با این وجود دو مرگ بسیار غم انگیز در این سری وجود دارند که ما در این لیست فقط یکی از آنها را آوردهایم اما ابتدا به مورد دیگر که مربوط به Gears of War 2 است اشاره میکنیم. در Gears of War 2 در بخشی از بازی شما به همراه Dominic Santiago و بقیه افرادتان به لانههای اصلی دشمنان بازی یعنی Locust ها میروید تا همسر Dom که ماریا نام دارد را پیدا کنید. بعد از جست و جوی فراوان در نهایت او را در درون یک محفظه پیدا میکنید. در این هنگام Dom در ابتدا چهره قدیمی همسرش را میبیند اما بعد از مدتی، متوجه میشود که او بعد از شکنجههای فراوان، تقریباً به حالتی شبیه اغما رسیده است و در زجر است. در این جا دام تصمیم میگیرد با وجود همه علاقهاش، همسرش را که دیگر امیدی به نجات او نیست، با تفنگ خود میکشد.
اما موردی که باعث شده عنوان Gears of War در لیست ما باشد، مربوط به Gears of War 3 میشود و این بار موضوع مرگ، خود Dominic Santiago است. در بخشی از بازی، نیروهای شما به همراه بسیاری از افراد مورد اعتمادتان توسط لشکری از Lambent ها که لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده میشود، محاصره شدهاند و تقریباً هیچ امیدی به زنده ماندن وجود ندارد. در این هنگام، Dom به درون یک ماشین حامل مواد منفجره رفته. ابتدا از محل دور شده و سپس با خبر دادن به مارکوس برای این که از موقعیت فاصله بگیرند، با سرعت زیاد خود ماشین را به سمت دشمنان رانده و منفجر میکند. در این صحنه تقریباً همه دشمنان سوخته و نابود میشوند و افراد شما نجات پیدا میکنند اما در کمال ناباوری، شخصیت Dom که در این سه نسخه، شخصیت پردازی بسیار خوبی داشته و بازیکنان را کاملاً با خود همراه کرده بود در جلوی چشمان شما کشته میشود. نکتهای که بار غم این صحنه را بیشتر میکند این است که ابتدا مارکوس فینیکس سعی میکند به سمت ماشین برود تا Dom را از درون آن خارج کند اما دوستانش جلوی او را گرفته و درست لحظاتی بعد، با انفجار کامل ماشین، تمام امیدهای بازیکنان برای زنده ماندن این شخصیت به یاس تبدیل میشود. این صحنه مطمئناً برای کسانی که هر سه نسخه این عنوان را تجربه کرده بودند و با شخصیت پردازی خوب این شخصیت آشنا بودند، بیشک یکی از غمانگیزترین لحظات در میان تمام بازیها محسوب میشود.
۸- Halo: Reach
سری Halo نیز همانند خیلی از بازیهایی که بر پایه جنگ هستند، مرگ شخصیتهای زیادی را به خود دیده است. با این وجود Halo Reach در این زمینه تا حدودی متفاوت است. در این عنوان شما در طول مراحل مختلف در نقش اعضای تیمی ویژه به نام Noble هستید که سعی دارند به هر قیمتی شده جلوی نفوذ Covenant ها (موجودات فضایی که نقش منفی این بازی هستند) به سیاره Reach را بگیرند. با این وجود، در طول مراحل مختلف بازی، شاهد این هستیم که یکییکی اعضای این تیم در نبرد در مقابل چشمان دوستانشان کشته میشوند. همه این مرگها تا حد زیادی تراژیک و غم انگیز هستند ولی مهمترینشان، در اصل مربوط به آخرین مرحله بازی میشود. در این مرحله، آخرین عضو زنده مانده گروه یعنی Noble 6، در حالی که میداند سیاره تا ساعاتی دیگر به طور کامل سقوط کرده و به دست دشمنان میافتد، برای این که به سایر نیروهای حاضر فرصت فرار بدهد، روی سیاره میماند. در این هنگام او کلاه خود ویژه خود را بر میدارد و بر زمین گذاشته و مشغول مبارزه با دشمنانی میشود که از هر سو به سمت او یورش میبرند. در همین حین بازی نیز این لحظات را از درون نمای کلاهخود بر زمین گذاشته شده نشان میدهد و بعد از کشتن تعدادی از دشمنان، در نهایت آنها بر او غالب شده و Noble 6 را از پا در میآورند. جدای از قاب بندی فوقالعاده این صحنه و موسیقی زیبای آن، چیزی که بر غم این صحنه میافزاید این است که این شخصیت با ماندن در سیاره، به نوعی مرگ خود را قطعی میکند. بدون شک، این که بعد از ساعتها انجام مأموریتهای بازی در نهایت شاهد مرگ تک تک شخصیتهای گروه باشید، باعث میشود که مرگهای Halo: Reach در لیست غمانگیزترین مرگهای دنیای بازیها قرار بگیرد.
۷- Call of Duty: Modern Warfare 3
برخلاف عناوین جدید سری Call of Duty که از نظر داستانی ضعف بسیاری داشتهاند و در آخرین نسخه نیز این بخش به طور کلی حذف شده است، اما بعضی از نسخههای قدیمی Call of Duty، به واقع عناوینی بسیار باکیفیت از لحاظ داستانی بودهاند. در طول سری Modern Warfare شاهد مرگ شخصیتهای مختلفی بودهایم که به خصوص در نسخه دوم و سوم این سری، لحظههای به شدت غم انگیزی را برای بازیکن رقم میزنند؛ اما احتمالاً از نظر اکثر افراد، مرگ John “Soap” McTavish تأثیرگذارترین مرگ در تمام این سری است. بعد از مأموریتهای فراوانی که در طول نسخههای مختلف در کنار این شخصیت سپری کردهاید و خطرات مختلفی که پشت سر گذاشتهاید، درست در جایی که انتظار ندارید واقعه خیلی مهمی روی بدهد، با شکست در مأموریت ترور کردن ولادیمیر ماکاروف، در اثر انفجار، Soap به شدت مجروح میشود و با وجود این که شما تمام تلاشتان را میکنید تا او را به سرعت به پناهگاه برسانید، اما در نهایت او دوام نیاورده و در مقابل چشمان شما در پناهگاه جان میدهد. از آن جایی که این شخصیت، یکی از مهمترین شخصیتهای بازی در طول نسخههای مختلف Call of Duty بوده است، کمتر کسی انتظار مرگ او را داشت و با این اتفاق شوک بزرگی به بازیکنانی که از ابتدا پیگیر داستان سری Modern Warfare بودهاند وارد شد.
۶- Batman: Arkham City
Batman: Arkham City بدون شک یکی از بهترین عناوین –و شاید هم بهترین عنوانی- است که بر اساس بتمن ساخته شده است. با این وجود شاید دلیل حضور این عنوان در لیست ما کمی عجیب باشد. حضور این بازی در لیست به خاطر مرگ جوکر در انتهای بازی است. جوکر قطعاً یکی از مهمترین ضد قهرمانان در میان کل داستانهای کمیک است و با شخصیت پردازی فوقالعاده و منحصر به فرد، در بسیاری از عناوینی مرتبط با بتمن به شکلهای گوناگون حضور داشته است. جوکر در سری Batman: Arkham شخصیت پردازی بسیار خوبی داشت و با پیچشهای داستانی عجیب و غریب نظیر حضور دو جوکر، باعث خلق داستانی بسیار باکیفیت برای این عنوان شده بود. در نهایت، در تئاتر Monarch، جوکر سعی میکند که داروی مورد نیاز برای درمان خود را از بتمن بگیرد. دارویی که پیشتر بتمن نیز به دلیل آلوده شدن به بیماری جوکر اندکی از آن را نوشیده بود. در انتها نیز به دلیل دخالت خود جوکر، دارو از دست بتمن افتاده و جوکر به دلیل عدم دسترسی به آن، لحظاتی بعد میمیرد و بعد از آن بتمن با حالتی میان بهت و ناراحتی، در حالی که بدن جوکر را در دست گرفته، از تئاتر خارج میشود. با توجه به قتلهای زیادی که جوکر انجام داده است، در اصل نباید مرگ او ناراحت کننده باشد ولی شخصیت پردازی او به قدری خوب بوده است که باعث میشود اکثر بازیکنان و مخصوصاً افرادی که بیشتر با دنیای بتمن از طریق کمیکها آشنا هستند، از مرگ او در انتهای بازی احساس ناراحتی بکنند.
۵- Final Fantasy VII
Final Fantasy VII بدون شک یکی از شاهکارهای صنعت گیم است. این بازی آنقدر در زمان خود کیفیت بالایی از هر لحاظ داشته است که بعد از این همه سال، هنوز هم طرفداران زیادی دارد و اکنون نیز با توجه به این پتانسیل فوقالعاده بالا، شاهد ساخت مجدد آن تحت عنوان Final Fantasy VII Remake هستیم. طبیعتاً چنین عنوانی که ارزش ساخت مجدد را داشته، باید داستانی بسیار باکیفیت داشته باشد که ارزش این همه هزینه برای ساخت دوباره را داشته باشد. در کنار این موضوع، یکی از معروفترین و غمانگیزترین مرگها در تمام صنعت بازی نیز متعلق به همین عنوان است. مرگ Aerith در این بازی بیشک باعث ناراحتی بسیاری از گیمرها شده است. در قسمتی از بازی، شخصیت دوست داشتنی Aerith در یک عبادتگاه مشغول عبادت است و شخصیت اصلی بازی Cloud نیز وارد این مکان میشود. در این هنگام Sephiroth که یکی از مهمترین شخصیتهای منفی این سری است، سعی میکند با کنترل ذهن Cloud او را وادار به کشتن Aerith بکند و بعد از این که در این امر ناموفق میماند، خودش دست به کار شده و شمشیر معروفش که Masamune نام دارد را در درون بدن Aertih فرو میکند. این صحنه به همراه آهنگ همراه آن در زمان عرضه خود به قدری شوکه کننده بود که بسیاری از بازیکنان این بازی را به گریه انداخت. در حالی که اکثر بازیکنان انتظار داشتند در هنگامی که Sephiroth میخواهد شمشیرش را در بدن او فرو کند، با اتفاقی خارق العاده Aerith نجات پیدا کند، اما این طور نشد و در کمال ناباوری شاهد مرگ این شخصیت دوست داشتنی بودند. موسیقی فوقالعاده این صحنه که معروف به Aerith Theme است نیز اکنون به عنوان یکی از نمادهای این سری شناخته میشود. شاید بتوان این مرگ غیرمنتظره و به طور کلی داستان و روایت فوقالعاده این عنوان را مهمترین دلیل برای معروفتر بودن آن نسبت به سایر عناوین Final Fantasy دانست. با این تفاسیر این عنوان قطعاً شایسته رتبهای بسیار خوب در لیست ما است.
۴- Red Dead Redemption
نسخه اول Red Dead Redemption از جمله عناوینی بود که در بسیاری از زمینهها، از بازیهای زمان خود جلوتر بود و حتی امروز نیز بعد از ۹ سال میتوان متوجه کیفیت بسیار بالای آن در زمینههای مختلف شد. طبیعتاً داستانی که در مورد غرب وحشی باشد، پر از قتل و مرگ شخصیتهای مختلف خواهد بود و در این عنوان نیز ما شاهد کشته شدن شخصیتهای مختلفی بودیم. با همه اینها، بعید است که کسی منکر شوکه کننده بودن پایان بازی شود. بعد از ساعتها تجربه بازی در نقش جان مارستون و ارتباط برقرار کردن در نقش او، در نهایت در انتهای بازی شاهد مرگ فجیع او هستیم. جان مارستون که پیشتر عضو گروه Dutch van der Linde بوده، در پی اتفاقاتی که آنها را در Red Dead Redemption 2 مشاهده میکنیم از این گروه جدا شده و در این بازی، مأموران آژانس کارآگاهی پینکرتون، او را تحت فشار قرار میدهند تا اعضای سابق گروه خود را پیدا کرده و با کشتن یا تحویل دادن آنان، جرمهای گذشته خود را جبران کند. بعد از این که مارستون تمامی کارهایی که آنها خواسته بودند را انجام میدهد، با خیال راحت به خانه و مزرعهاش میرود تا زندگی آرامی را با همسر و فرزندش تجربه کند. با این وجود، مأموران که بهوسیله او تقریباً تمامی اعضای باند را از میان برداشتهاند، علیرغم وعدههای خود، در نهایت سراغ خود جان مارستون میروند. جان مارستون همسر و فرزندش را راهی میکند تا از محل دور شوند و در نهایت از مزرعه خود خارج شده و با تعداد بسیار زیادی از مأموران رو به رو میشود. در این هنگام بازی وارد حالت صحنه آهسته میشود و شما که تا به حال جان مارستون را کنترل کردهاید، فکر میکنید مانند سایر بخشهای بازی با ورود به این حالت آهسته میتوانید دشمنان را شکست دهید؛ اما بعد از شلیک چند تیر به دشمنان، همه آنها شخصیت اصلی داستان را که ماجراجوییهای زیادی را با او سپری کردهاید، تیرباران میکنند. کمتر کسی بود که انتظار داشته باشد بعد از این همه ماجراجویی و تلاش جان مارستون برای جبران گذشته، پایان او این چنین باشد. بعد از همه خدماتی که او به مأموران ارائه داد، در نهایت آنها به او خیانت کردند تا تمامی اعضای این باند را از میان برده باشند. بی هیچ شک و تردیدی، مرگ جان مارستون یکی از غمانگیزترین مرگها در میان تمامی بازیهای ویدیویی است.
۳- The Walking Dead
نسخه اول The Walking Dead را میتوان پدیدهای در زمینه بازیهای داستان محور دانست. عنوانی که در سال ۲۰۱۲ توانست لقب بهترین بازی سال را از آن خود کند و باعث ساخت بازیهای مشابهی زیادی توسط شرکت Telltale بشود. هر چند که در نهایت این شرکت در سال گذشته به خاطر عدم وجود نوآوری در بازیهای خود به این سرنوشت دچار شد. با این وجود کسی نمیتواند منکر کیفیت فوقالعاده داستان The Walking Dead بشود. در این بازی نیز شما بارها شاهد صحنههای بسیار ناراحت کننده و مرگ شخصیتهای مختلف هستید ولی مطمئناً هیچ چیزی در حد صحنه آخر آن ناراحت کننده نیست. بعد از مدتها که بازی را در نقش لی اورت پیگیری کرده و در کنار دختربچه کوچک داستان یعنی کلمنتاین از میان خطرات عبور میکنید، در نهایت لی نیز توسط یک زامبی گاز زده میشود. در این صحنه بسیار ناراحت کننده، بعد از دیالوگهای غم انگیز میان او و کلمنتاین، در نهایت او کلمنتاین را متقاعد میکند که دیگر نمیتواند با او باشد و دیر یا زود، او نیز تبدیل به یک زامبی خواهد شد. در این جا دو انتخاب در مقابل بازیکن قرار میگیرد. یکی این که لی را رها کند و یا این که خود کلمنتاین که کودکی بیش نیست، با تفنگ او را بکشد. در هر دو پایان، به هر حال میدانیم که لی در نهایت خواهد مرد و چه توسط کلمنتاین کشته شود و چه تنها بماند، دیگر لی وجود نخواهد داشت. هر انتخابی که بکنید، دیالوگهایی که میان این افراد رد و بدل میشود، به قدری ناراحت کننده هستند که به معنای واقعی کلمه غم را به شما منتقل میکنند؛ در نهایت نیز کلمنتاین باید لی را که به نوعی نقش پدر را برای او ایفا کرده، یا رها کند و یا با دستان خود بکشد. از آن بدتر این است که میدانید به هر حال، کلمنتاین در دنیای فوقالعاده بیرحم و خطرناک بازی تنها خواهد ماند و بهترین دوست و محافظش را از دست خواهد داد. مرگ لی اشک بسیاری از بازیکنانی که هیچ وقت در هنگام بازی گریه نکرده بودند را در آورده است و بدون شک در لیست ما قرار میگیرد.
۲- Red Dead Redemption 2
خطر شدید اسپویل… لطفاً اگر بازی را تمام نکردهاید، لطفاً به سراغ عناوین بعدی لیست بروید. متن زیر اواخر بازی را اسپویل میکند.
به طور کلی سری Red Dead Redemption از نظر داستان فوقالعاده عمل کرده است و در هر دو نسخه آن شاهد داستان و شخصیت پردازی فوقالعاده و در نهایت پایان غیرمنتظره هستیم. در این عنوان، تقریباً در نیمه دوم بازی متوجه میشوید که شخصیت اصلی بازی یعنی آرتور مورگان به بیماری سل دچار شده است و به هر حال مرگ او قریب الوقوع خواهد بود. بعد از این که خود او متوجه این موضوع میشود، نگرش او به دنیا به نوعی تغییر کرده و به جای تلاش برای به دست آوردن پول، سعی میکند اشتباهات گذشته خود را جبران کند. در نهایت او متوجه تغییر رفتار رئیس گروه یعنی Dutch Van der Linde هم شده و از طرفی میفهمد که یکی از اعضای گروه قصد خیانت دارد. با این وجود او همه سعی خود را میکند که اتفاقات را به نحو درستی پیش ببرد تا این که در نهایت، گروه که خود در معرض فروپاشی است، با حمله شدید نیروهای کلانتر و مأموران رو به رو میشوند. در همین حین، عضو نفوذی گروه به ذهن ِDutch القا کرده است که لو دادن گروه کار آرتور مورگان بوده و اوضاع بیش از پیش پیچیدهتر میشود. پس از تعقیب و گریزهای فراوان میان افراد مختلف، در نهایت آرتور مورگان، جان مارستون را از مهلکه نجات داده و مجبور به فرار میکند تا زن و بچهاش را نجات بدهد و به تنهایی سر دشمنان را گرم میکند. در نهایت او با عضو نفوذی گروه درگیر شده و در همین حین نیز Dutch سر میرسد. Dutch مانع برداشتن تفنگ توسط آرتور میشود و به نوعی باعث میشود که عضو خیانتکار اصلی زنده بماند. با همه این مشکلات، در نهایت آرتور با گفتن I gave you all I had Dutch … I did، بار غم انگیز صحنه را به بالاترین حالت ممکن میرساند و Dutch که همواره در طول بازی توانایی بالایی در سخنوری داشته است، در این جا هیچ حرفی برای گفتن ندارد. در صورتی که بازی را به شکل شخصی شرافتمند پیش برده باشید، در این جا شاهد رفتن Dutch و عضو خیانتکار گروه هستید و آرتور مورگان در هنگام طلوع خورشید، به دلیل بیماری و ضربات مختلفی که در نبرد خورده است، در زیر اولین تلالو نور خورشید جان خود را از دست میدهد. بله این بار نیز راکستار شخصیت اصلی بازی را که ساعتهای زیادی را با او سپری کرده بودید و کاملاً با شخصیت او همراه شده بودید، در انتهای بازی میکشد. بدون شک بعد از ساعتها ماجراجویی با این شخصیت، مشاهده مرگ او یکی از غمانگیزترین صحنهها در میان تمامی بازیها است.
۱- The Last of Us
The Last of Us به معنای واقعی کلمه نشان داد که بازیهای ویدیویی، پتانسیل فوقالعاده بالایی برای خلق داستانهای تأثیرگذار دارد. جدای از رابطه پدر و دختری خاصی که بین جوئل و الی شکل میگیرد و لحظات اکثراً غم انگیزی که در سفر این دو پیش میآید، چندین مرگ فوقالعاده غم انگیز نیز در این بازی وجود دارند. یکی از این موارد کشته شدن پسر سیزده سالهای به نام سم است که در طول داستان با او رو به رو میشوید. از آن جایی که این شخصیت توسط کلیکرها گاز گرفته میشود، شروع به تغییر کرده و به الی حمله میکند و برادر او هنری مجبور میشود با دستان خود به او شلیک کرده و او را بکشد. پس از آن نیز هنری نمیتواند با مرگ برادرش کنار بیاید و اقدام به خودکشی میکند. بدون شک این صحنه یکی از غم انگیزترین صحنههای این بازی است اما دلیل حضور این عنوان در این لیست، در اصل مربوط به مرگ دیگری میشود.
در همان چند دقیقه ابتدایی بازی که بیماری در شهر فراگیر میشود و جوئل به همراه دخترش سارا فرار میکنند، با ماجراهای زیادی رو به رو شده و در نهایت یک سرباز که فکر میکند آنها نیز جزو مردم آلوده شده هستند به سمتشان شلیک میکنند. لحظاتی بعد از شلیک این سرباز نیز کشته میشود اما در همین لحظه است که جوئل متوجه میشود دختر کوچکش جلوی چشم او تیر خورده است و او را در آغوش میگیرد. سارا در دستان پدرش در حالی که به شدت خونریزی دارد، جان میدهد و موسیقی فوقالعاده غم انگیز بازی نیز غم این صحنه را که به طور کامل در مقابل چشمان بازیکنان قرار گرفته است، بیش از پیش افزایش میدهد. نکته دیگری که غم این صحنه را افزایش میدهد این است که برخلاف بسیاری از مرگهای بازیها که در آنها شخصیتهای آسیب دیده، اکثراً افرادی نسبتاً قوی از نظر فیزیکی هستند و در نهایت شاهد اندکی ناله از آنها هستیم، در این جا با تیر خوردن یک کودک طرف هستیم که به وضوح دردی فراتر از تحملش را تجربه میکند. بدون شک مرگ سارا، یکی از ناراحت کنندهترین مرگ در میان تمام بازیهای ویدیویی است. از طرفی نقش فوقالعاده بالای این صحنه در روایت داستان را نیز نمیتوان نادیده گرفت. جوئل که مرگ دخترش را در جلوی چشمانش دیده است، در ادامه به الی به چشم دختر خود نگاه کرده و با توجه به سابقه از دست دادن دختر واقعیاش، کاملاً در مقابل زندگی او حس مسئولیت میکند و سعی میکند هر طور که شده او را از خطرات حفظ کند و این احساس مسئولیت خاص جوئل، در پایان بازی نیز به وضوح خود را نشان میدهد. بی هیچ شک و تردیدی، این بازی شایسته حضور در رتبههای اول فهرست ما است.
پر بحثترینها
- مایکروسافت به سازندگان خود هشدار میدهد که از طراحی شخصیتهای زن با اندام اغراق شده خودداری کنند
- تعداد بازیکنان Horizon Forbidden West روی PC حدود ۵۰ درصد کمتر از نسخه قبلی است
- تعداد بازیکنان همزمان Horizon Forbidden West در استیم از ۴۰ هزار نفر عبور کرد
- ویدیوی اختصاصی: گیمپلی و معرفی بازی Rise of the Ronin
- ویدیو: تریلر جدید بازی Hellblade 2 را مشاهده کنید
- عملکرد خوب استودیوی Nixxes در پورت PC بازی Horizon Forbidden West
- احتمال عرضه Final Fantasy 16 برای پلتفرمهای دیگر وجود دارد
- گزارش: Xbox در مقطعی اکثر عناوین خود را برای PS5 منتشر خواهد کرد
- تاریخ عرضه و قیمت کنترلر جدید Xbox فاش شد
- فیل اسپنسر: اخراجها در اکتیویژن برای کسب سود ضروری بود
نظرات