دنیای متفاوت | نقد و بررسی بازی Dear Esther

در سال ۲۰۰۸ یک ماد مستقل (برای Half Life 2) منتشر شد که از انجین Source شرکت Valve استفاده می کرد برای تعریف کردن داستانی غم انگیز راجع به مردی که با مرگ به مقابله می پردازد در حالی که در جزیره ی مرموز و متروک Hebridean در حال جست و جو برای پیدا کردن دلایل ورودش به این جزیره و همسر کشته شده اش توسط ماشین است. Dear Esther در استودیوی The chineseroom با کمک Robert Briscoe که کارمند قبلی Dice بوده بهینه سازی و اصلاح شد. آپدیت ها و تغییرها شامل بالا بردن گرافیک، زیباتر کردن و بهبودسازی موسیقی ها، داستان سرایی هوشمندانه و کیفیت دادن به طراحی ها بود و حالا بازی منتشر شده است و این نگاه کوتاه به عکس العمل های یک مرد درد کشیده ممکن است که به چشم خیلی ها به عنوان بازی جالب نباشد اما یک سفر با ارزشی است برای بازیبازان روشن فکر!

نام کامل بازی : Dear Esther
سازنده : Thechineseroom
ناشر : Thechineseroom
سبک : Adventure Visual Novel
پلتفرم : PC
———————————————-

تابلوی نقاشی

تعامل با دنیای Dear Esther محدود است. کنترل کاراکتر اصلی در حرکات پایه ای و قوه ی مشاهده و نظارت خلاصه شده است. فقط بازی را باید با حس های بینایی و شنوایی درک کنید. با جست و جو و کشف رابطه ها میان اجزا و اتفاقات مختلف و به خاطر آوردن خاطرات از طریق طبیعت و اشیا، راحت می توانید بازی را پیش ببرید.

در این بازی شما با زاویه دید اول شخص در شکاف ها نمی خزید و حتی نمی توانید درها را در حالی که مشغول قدم زدن در این جزیره ی خالی از سکنه هستید باز کنید. یکی از مشکلاتی که می توان به گیم پلی بازی گرفت، این است که نمی شود دوید! فقط باید قدم زد! شما در این بازی عاشق نگاه کردن به خرابه های کشتی ها که به کنار خط ساحلی ضربه می زنند، آبشارها و آبراهه های درون غارها، دامنه ی سبز کوه ها که با ساختارهای سنگی پوشانده شده اند و غارهایی که با تکه سنگ های نورانی تزیین گشته اند، می شوید. گرافیک فوق العاده ی این بازی شما را مجذوب خود می کند؛ مانند تابلوی نقاشی است که می شود برای چند لحظه بازی را رها کرد و فقط به مناظر آن چشم دوخت. البته شاید برای بازیبازانی که عاشق گرافیک های آنچنانی نسل الان هستند این گرافیک زیاد به مذاق شان خوش نیاید زیرا از نزدیک وقتی که کنار سنگ ها و کوه های بزرگ و گیاهان راه می روید گرافیک خوبی را احساس نمی کنید.

عجایب و اشاره های نهان بسیار داستان در هر گوشه ای پنهان است. قسمت های نامه های نوشته شده به Esther توسط یک بازیگر با استعداد بریتانیایی به نام Nigel Carrington که نقش روایتگر را در طول بازی بر عهده دارد، خوانده می شود. روایتگر در این نامه ها به چند کاراکتر مشاهده نشده، اشاره می کند که یکی از آن ها مردی به نام Donnelly است. اشاره شده است که Donnelly در گذشته نقشه ی این جزیره را کشیده و راوی از کتاب او استفاده کرده تا این جزیره را برای بازیباز تشریح کند. شخصیت دیگر Paul است که احتمال داده می شود راننده ی دیگری است که در قتل Esther درگیر بوده. راوی همچنین از Jakobson صحبت می کند که چوپان قرن هجدهمی بوده، در جزیره زندگی کرده و روایتگر، زندگی اش را به تفصیل بیان می کند. هنگامی که داستان در حال پیش رفتن می باشد هویت های راوی (چون در بازی معلوم نیست که راوی کدام شخصیت بازی است؟!) ، Esther، Paul، Donnelly و Jakoboson کمرنگ تر می شوند!

موسیقی بازی بسیار تاثیر گذار است. خانم Jessica Curry برای این بازی سنگ تمام گذاشته و آواها و موسیقی های بسیار زیبایی را ساخته و تدوین کرده است. کل داستان بازی توسط روایتگر روایت می شود که تا پایان بازی همچنان هویت او مشخص نمی گردد. صدای Carrington که صداقت در آن موج می زند و انتقال احساسات لطیف او باعث جذب بیشتر بازیباز به داستان می شود.

داستان بازی بسیار تاثیر گذار است و کاملا شما را مات و مبهوت خود می نماید طوری که نمی توانید از بازی دست بکشید و معماها و سوالات بسیاری فکر شما را مشغول خود می کند. همچنین ابهامات بازی واقعا جذاب و درگیر کننده است.

من از وقتی که برای این بازی صرف کردم پشیمان نیستم بلکه از تجربه های Dear Esther واقعا لذت بردم ولی راه رفتن در خطوط باریک بازی با سرعتی آهسته می تواند خسته کننده باشد.

Dear Esther یک تجربه ی غیر معمول در بین این همه از بازی های منتشر شده است ولی با توجه به تجربه های درگیر کننده ی ذهن و فکر، این بازی بسیار جذاب جلوه می کند.

این بازی مناسب هر بازیبازی نیست! شما باید این بازی را همانند یک فیلم یا یک رمان جذاب در نظر بگیرید نه یک بازی! البته باید مسلط به زبان انگلیسی باشید تا این رمان درام شما را به گریه بیاندازد!!

اگر شما به داستان های فکری جذاب و گیج کننده و گرافیک فوق العاده ی هنری علاقه مندید، بدون تلف کردن وقت به سراغ این آزمایش مرموز بیاید.

نکات مثبت: داستان عالی، موسیقی های جذاب، گرافیک هنری
نکات منفی: آهسته راه رفتن، پیچیدگی بعضی قسمت ها

امتیازات:
گیم پلی: ۹
گرافیک: ۹.۵
صداگذاری و موسیقی: ۱۰
داستان: ۱۰