سینماگیمفا: نقد و بررسی انیمه Terror In Resonance
Terror In Resonance انیمهای در ژانر جنایی و روانشناسی است که در سال ۲۰۱۴ از شبکه FNS پخش شد. این انیمه توسط کوجی یاماموتو، ماکوتو کیمارو و تاکامیتسو اینویی ساخته شده و کارگردانی این انیمه برعهده شینیچیرو واتانابه است.
شروع با انفجاری قدرتمند
از همان نقطه آغازین این انیمه میتوان متوجه شد که شخصیتهای اصلی این داستان شخصیتهای معمولی نیستند، با اینکه ماموریت دزدی اولیه به شکل بسیار ساده انجام میشود، اما داستان خیلی زود نشان میدهد که شرایط بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که بنظر میرسد. حرفهای عجیب و جالبی که بین دو شخصیت مبادله میشود بسیار زیبا است و این دو شخصیت جالب به زیبایی در داستان معرفی میشوند. نکته جالب قسمت ابتدایی انیمه این است که مخاطب نمیتواند حدس بزند که چه چیزی در انتظار او است و همین موضوع باعث جذابیت این انیمه شده است. داستان آهسته آهسته از شخصیتهای فرعی خود استفاده میکند و از موضوع اصلی خود رونمایی میکند که این موضوع نیز بسیار جذاب است.
ادامه مطلب را از اینجا مطالعه کنید.
پر بحثترینها
- مایکروسافت هماکنون روی پلی استیشن بازیهای پرفروش بیشتری نسبت به سونی دارد
- نقدها و نمرات بازی Stellar Blade منتشر شدند
- شایعه: احتمال عرضه Helldivers 2 روی Xbox Series X|S وجود دارد
- بازی هایی که مورد بیمهری مخاطبین قرار گرفتند (قسمت دوم)
- دنیاهای آخرالزمانی که اگر در واقعیت رخ بدهند بقاء در آنها دشوار خواهد بود (قسمت اول)
- رتبهبندی شخصیتهای اصلی سری GTA
- انتقاد EA از ممنوعیت فروش Dead Space در ژاپن اما صدور اجازه انتشار به Stellar Blade
- آیا Final Fantasy 7 Rebirth فروش کمی داشته است؟ تحلیلگران پاسخ میدهند
- شایعه: سری Watch Dogs به پایان راه خود رسیده است
- آپدیت جدید بازی Marvel’s Spider-Man 2 منتشر شد
نظرات
مگه این انیمه نقد هم میخواد فقط باید بشینی و نگاش کنی و هیچی نگی و تو سکوت انتهایی انیمه غرق شی ، همین
یکی از قشنگ ترین های انیمه هست ولی جالبه که بدونید حتی جزو ۲۰۰ تا انیمه ی اول مال هم نیست.
انیمه zankyou no terror یکی از بهترین انیمههای ژانر روانشناختی ، مهیج، درام و رازآلود است. داستان آن بسیار زیبا و عالی است و شیوۀ روایت تدریجی و بدون کلیشهای آن موجب شده است که در بین علاقهمندان به ژانر روانشناختی، جایگاه عالیی داشته باشد. برخی از انیمههای موجود در این سبک، در نهایت کلیشه و حول و محور موضوع اصلی، میچرخند و هیچ شکاکیتی را به مخاطب ارائه نمیکنند؛ مثلاً یک اتفاق به دور از ذهن، در انیمه رخ دهد و ذهن مخاطب از مسیر اصلی خود منحرف گردد. اما انیمه zankyou no terror این حس و حال را به مخاطب خود القا میکند و بسیاری از منتقدان، این موضوع را یک ننگ به شمار میآورند، اما برخی دیگر(مثل شخص خودم) این موضوع را یک آرایه و رستۀ زیبا به شمار میآورند. موضوع اصلی بر سر این اختلاف، قاطی کردن فیلم سریال با انیمه است که در برخی از مواقع، همین موضوع، باعث اصلی اختلاف میگردد. کسانی که این مورد را یک ننگ به حساب میآورند، اغلب از رستۀ کسانی هستند که هم منتقد سریال و هم منتقد انیمه هستند و این دو امر را همراه با هم انجام میدهند. در سریالها، اگر شکاکیت ایجاد گردد و مخاطب از مسیر خود منحرف گردد، نشانۀ بیتجربگی کارگردان است و این امر در انیمه، خود را به شکلی دیگر نشان میدهد و آن شکل، آمیختن ناشیانۀ داستان انیمه با فلسفه است و در یکی از مقالاتم به موضوع آمیختن ناشیانۀ داستان انیمه با فلسفه اشاره کردم و آن را با عنوان یکی از نقاط ضعف انیمه شمردم. شاید برخی از خوانندگان این کامنت، هنگام خواند آن دچار یه متناقضنما یا پارادوکس شده باشند و آن پارادوکس از آن جهت است که در اول گفتم، شکاکیت و ایجاد مانع پیشروی داستان در طیف محوری که مخاطب در ذهن خود دارد(به نوعی، دوری از کلیشهای بودن داستان) یکی از نقاط قوت انیمهها است، اما در پایان آن را به عنوان یک نقطه ضعف شمردم و حالا نوبت تشریح آن است. مورد پایانی که آن را به عنوان ضعف انیمه شمردم، مربوط به اصل داستان و موضوع محور است و دوری از کلیشهای بودن داستان(ایجاد شکاکیت و مانع موضوع محوری بودن داستان) مربوط به بخش روایی داستان انیمه است و این دو موضوع کاملاً جدا از یکدیگر اند.
به طور خلاصه، انیمه zankyou no terror یک انیمۀ عالی و زیبا در ژانر اصلی خود یعنی روانشناختی و زیرشاخههای ژانر آن، یعنی رازآلود و معمایی و جنایی است و دیدن آن خالی از لطف نیست. گرچه چندان مشکلی در بخش طراحی محیط و چهره داشت، اما صداگذاری عالی و شیوۀ روایت بدون کلیشۀ آن، این مشاکل را پوشیده گردانیده و آن را به یک اثر زیبا(شاهکار منظورم نیست!!! این بحثش جداست و این انیمه لایق این کلمه نیست!!!) مبدل ساخته است. 😎
درود بر اقا ارش.
حقیقتش خیلی جاها دیدم موقع نظر دادن در مورد انیمه ای از کلمه کلیشه استفاده میکنید.یک درکی کوچکی ازش دارم ولی اگه ممکن دوست دارم نظر خودتون را با یک توضیح مختصر و رسا در موردش بدونم.اگه با ذکر مثال باش چه بهتر.مثلا فلان انیمه
با تشکر از نقد.حتما اگه وقت شد این انیمه را نگاه میکنم
درودی دیگر بر شما دوست گرامی.
واقعاً خیلی به بنده لطف دارید و این لطف شما، نشانۀ شخصیت و اخلاق خرسند شما است.
اگر بخواهم در مورد کلیشه، بحث کنم و آن را به صورتی فصاحتوارانه بیان کنم، لازم است که چند سطری را به صورت کلی توضیح دهم.
شما در نظر بگیرید که یک قدرت ماوراءطبیعت دارید و هر روز آن را در میان دوستان و همسالان خود در نیان بگذارید و اینقدر بر روی این قدرت خود تأکید کنید و آنرا بازگو کنید، که اطرافیان از شما عاجز شوند و این موضوع قدرت شما، برایشان بسیار ساده و تکراری به نظر برسد؛ در این صورت، این قدرت شما، با آنکه هیچ یک از دوستان شما آن قدرت را ندارند، اما یک چیز ساده و تکراری و محصوص(یعنی دست یافتنی) به حساب میآید و دیگر آن ابهت اولیۀ خود را نخواهد داشت و به گونهای، طاقت فرسا میشود. به طور کلی، مفهوم کلیشه، یعنی تکرار یک موضوع در چندین بازۀ زمانی مختلف، به گونهای که تکراری به نظر رسد و ابهت و جایگاه خود را به دلیل تکرارهای مکرر از دست بدهد. در انیمه نیز، موضوع همین است و در هر انیمهای، این بحث متفاوت است و به موضوع اصلی داستان انیمه که کل انیمه حول آن میگردد را شامل میشود. مثلا در انیمه Charlotte استفادۀ مکرر از قدرت شخصیت اصلی و حول همین محور چرخیدن انیمه ویا اعتراف نمودن شخصیت اصلی به عشق خود نسبت توموری از کلیشههای موجود در این انیمه است. البته کلیشه، فقط به داستان خاص یک انیمه مربوط نمیشود و گاهی اوقات، این کلیشهها به دلیل تکراری بودنشان در تمام دنیای انیمه، خود را نشان میدهند؛ مثلاً همان کلیشۀ دوم، از مواردی است که در بیشتر انیمهها دیده میشود و در این انیمه، باری دیگر، خود را نشان داده است و موجب به وجود آمدن کلیشه گردیده است. مثلاً در بسیاری از انیمه و انیمیشنها مشاهده شده است که، پایان بندی داستان انیمه، پایانی خوشآیند و معلوم است، که همین موضوع، خودش موجب ایجاد کلیشه میگردد و یک چیز نخنما و کلیشهای را باری دیگر به نمایش میگذارد. امیدوارم که متوجه موضوع کلی کلیشه شده باشید و این کامنت من برای شما موثر واقع شده باشد. 😎
با تشکر.
خیلی توضیح خوب و قابل درکی بود و امیدوارم در اینده بازم بتونم از دانش شما بهره ببرم.با تشکر
حالا هرچقدرم میخای فلسفی صحبت کن و دلیل بیار :yawn: :yawn: … واسم مهم نیست این انیمه یک شاهکار محضه، یکی از بهترین انیمه هایی که تو عمرم دیدم، Ending این انیمه خودش تنهایی باعث میشه شاهکار حسابش کرد… :loser: :loser: :loser: تنها دلیلی که باعث شد اونجور که باید دیده نشه، فقط بخاطر Death note بود، چون اون موقع همه به خاطر دیدن Death Note از این سبک انیمه سیراب شده بودن، ولی بعد از گذشت چندسال تازه فهمیدن که چه انیمه ای رو از دست دادن، به حرف دیگران گوش ندین، حتما این یکیرو از دست ندین ، به من اعتماد کنید، این انیمه واقعا شاهکاره و ارزششو داره 😉
تا حالا ندیده بودم اندینگ معیار شاهکار بودن باشه!!! 😉
این یکی از قشنگترین انیمه هایی بود که دیدم کلا از داستانو رمز آلود بودنش خیلی خوشم اومد ولی باز نمیتونستم با شخصیتا ارتباط بر قرار کنم مخصوصا دختره شخصیتش بی معنی بود برام; بهترین کاراکتر همون کاراگاهه بود 😎
nice، دقیقا همینطوره، شخصیت محبوب منم شیبازاکیه :yes: :yes: ( Kenjiro Shibazaki)
سلام آقای طامه , این یکی از انیمه هایی هستش که من خیلی دوس دارم و ممنون که نقدش کردید.نقدتون خیلی عالی بود و همه نکات انیمه رو صحیح و به جا و کامل در نقدتون توضیح داده بودید.بازم سپاس
سلام و عرض ادب , ممنونم از شما و خوشحالم که نقد مورد پسندتون بوده, امیدوارم که نقد های بعدی هم مورد رضایتتون قرار بگیره.