یک ریمستر نسبتا خوب | نقد و بررسی The Last Remnant Remastered
نسل هشتم را به نوعی می توان “نسل ریمستر ها” نامید. از ریمستر عناوین انحصاری چون Uncharted Nathan Collection ، Last of us, Gears of war گرفته، تا ریمستر عناوینی چون Skyrim, Borderlands و بسیاری عناوین دیگر. آنقدر در این نسل عناوین انحصاری و غیر انحصاری کوچک و بزرگ از نسل شش و هفت ریمستر شده اند که اکثرا دارندگان کنسول ها و رایانه های شخصی، حداقل چند عنوان ریمستر را تجربه کرده اند. در بین انواع ریمستر های بزرگ، گاهی عناوین کوچک تر و کم سر و صدا تر نیز با بهبود های گرافیکی و اضافه شدن برخی جزئیات، برای این نسل هم عرضه شده اند. یکی از این عناوین کم سر و صدا و بی حاشیه، عنوان Last Remnant ساخته و منتشر شده توسط Square Enix است. این عنوان در سه ماهه اول سال ۲۰۰۹ برای کنسول های نسل هفتم و رایانه های شخصی منتشر شد. این عنوان پس از عرضه با بازخورد های ضد و نقیض بسیاری همراه شد و در نهایت امتیاز متای ۶۶ را به خود اختصاص داد. البته این بازی در زمینه تجاری به خصوص در ژاپن بسیار موفق عمل کرده و فقط در دو هفته بیش از ۵۰۰۰۰۰ نسخه از این عنوان فقط برای کامپیوترهای شخصی به فروش رسید. حال در سال ۲۰۱۸ شرکت Square Enix دستی بر سر و روی این بازی کشیده و این بازی را برای نسل هشتم عرضه کرده است. با نقد و بررسی این بازی همراه گیمفا باشید.
داستان بازی در دنیایی کاملا خیالی و افسانه ای جریان دارد. جایی که نژاد های مختلف انسان ها و دیگر موجودات در کنار یکدیگر زندگی می کنند. برخی از این نژاد ها شامل The mitras, The Yamas و Qsitis هستند. دنیای بازی خود به شهر ها و قلمرو های مختلفی تقسیم شده است که هر شهر و منطقه ای، فرهنگ، ویژگیهای ظاهری و خصوصیات مربوط به خود را داراست. داستان بازی حول محور Remnant ها روایت می شود. Remnant ها اشیا بسیار قدیمی و جادویی هستند که قدرت بسیار زیادی دارند. هر Remnant وابسته و در اختیار یک فرد خاص می تواند باشد که ان فرد به دلخواه می تواند از آن Remnant برای کارهای خوب و بد استفاده کند. اگر یک Remnant برای مدتی طولانی بدون صاحب باشد و به فردی تعلق نداشته باشد، این احتمال وجود خواهد داشت که Remnant از بین رفته، و در عین حال موجودات و هیولاهای بسیاری را به دنیای بازی احضار کند که همین مسأله بزرگترین خطر و مشکل برای انسان هاست. معمولا حاکم یا پادشاه هر قلمرو یا شهر، یک Remnant در اختیار دارد که با استفاده از قدرت آن، دشمنان و یاغیان را شکست می دهد و صلح را در شهر خود برقرار می سازد. البته احتمال سواستفاده از قدرت هر Remnant نیز وجود دارد
خب اجازه دهید وارد جزئیات داستان بازی شویم. پروتاگونیست بازی و شخصیت شماره یک بازی، نوجوانی جنگجو به نام Rush Sykes است. در همان ابتدای بازی خواهر Rush به نام Irins ربوده می شود. از طرف دیگر Rush توسط یکی از حاکمان شهر ها، یعنی David massau که حاکم شهر Athlum است استخدام می شود تا با همراهی چهار ژنرال دیگر به نوعی نقش نجات دهنده را ایفا کنند. در واقع Rush از یک طرف می بایست خواهر خود را نجات دهد و متوجه شود به چه علت او ربوده شده، و از طرف دیگر با کمک متحدان و افراد مختلف فاجعه پیش رو را کنترل کنند. چه فاجعه ای؟ قدرت گرفتن Conquerer, آنتاگونیست بازی که با تفکراتی هیتلر مانند به بسیاری از قلمروها و شهر ها حمله کرده، و سعی در یافتن و استفاده از Remnant ها دارد. و اگر نتواند از انها استفاده کند، آنها را نابود کند. به نوعی داستان بازی همان تم همیشگی نجات دنیا و داستان دو گروه خیر و شر را روایت می کند. اما داستانی بسیار طولانی و پر پیچ و خم در قالب یک ماجراجویی نسبتا طولانی.
در طول داستان بازی و به غیر از Rush و چهار ژنرال متحد، شما می توانید شخصیت های متعدد و بسیاری را در قالب مراحل اصلی و فرعی پیدا کرده و به گروه خود اضافه کنید. هر شخصیت منحصر به فرد، قابلیت ها، توانایی ها و نقاط قوت و ضعف مخصوص خود را داراست اما، Rush و چهار ژنرال اصلی، توانایی ها و قدرت های به خصوص و موثری دارند که باعث می شود آنها نسبت به بقیه قدرتمند تر باشند و در نبرد ها انتخاب و اولویت اول شما، این افراد باشند. داستان بازی هم از جایی آغاز می شود که Rush شاهد نبردی بین هیولاها و ارتش David massau است و سپس به آنها ملحق می شود و از آنجاست که داستان بازی به طور جدی آغاز می گردد. داستان بازی در کل روایت قابل قبولی دارد و به خصوص استفاده هوشمندانه از بعضی عناصر داستانی و همچنین عنصر غافلگیری، باعث می شود پیچش های داستانی یا اصطلاحا Twist های جذابی را در طول بازی شاهد باشیم. دیگر نقطه قوت داستان بازی، تعلیق مناسب داستان است که پس از سپری شدن قسمت ابتدایی داستان، بازیبازان علاقه دارند تا پایان همراه Rush و گروه او باقی بمانند تا متوجه شوند آخر داستان به کجا خواهد رسید. البته در بخش داستانی کم و کاستی و نقص هایی نیز دیده می شود. برای مثال برخی کارها و اتفاقات از سوی شخصیت های فرعی کاملا و گنگ و غیر منطقی هستند و حتی پس از پایان بازی هم این ابهامات و گنگی برطرف نمی شود. شخصیت پردازی بازی هم عملکردی سینوسی داشته و هم شاهد شخصیت های عمیق، جذاب و چند لایه هستیم، و هم شاهد شخصیت های پوشالی و سطحی. با این وجود، با توجه به تمامی نقاط مثبت و منفی، Last Remnant از بعد داستانی موفق عمل کرده و نمره قبولی می گیرد.
برویم سراغ گیم پلی بازی Last Remnant. این بازی یک عنوان JRPG است که به مانند تقریبا تمامی عناوین مشابه، شما توانایی کنترل شخصیت اصلی بازی یعنی Rush را از دید سوم شخص دارید. مبارزات بازی اکثرا مبارزاتی نسبتا پرتعداد و پیچیده بوده که تصمیمات و انتخاب های شما می تواند نتیجه را به سود شما رقم زند. بگذارید کمی در مورد مکانیزم گیم پلی هم توضیحاتی بدهم. در هنگام مبارزات شما می توانید افراد همراه خود را به گروه های مختلف تقسیم کنید که اصطلاحا به هر گروه Union گفته می شود. در هنگام جنگ، شما می توانید براساس نقسه های خود، وضع موجود و حرکات دشمنان، دستورات لازم را اتخاذ کنید. مثلا به یک Union حالتی تهاجمی داده و دستورات مربوط با انجام فنون و حرکات حمله را صادر کنید، در همین حین به Union دوم دستور داده تا نقشی به مانند Supporter داشته و از باقی افراد حمایت و محافظت کند. البته لازم به ذکر است شما توانایی کنترل افراد خود را به صورت فردی ندارید که متاسفانه همین ویژگی باعث می شود گاهی اوقات که شما به یک Union یک دستور خاص می دهید، ممکن است فردی یا افرادی در آن گروه توانایی انجام آن حرکت، جادو یا دستور را نداشته باشند که در این صورت، آن فرد فقط می ایستد و هیچ کاری انجام نمی دهد. پس بسیار ضروری است هر گروه به نوعی تشکیل شود که همهی اعضای آن گروه توانایی انجام فرمان ها و دستورات شما را داشته باشند.
همانطور که در ابتدای مقاله نیز گفتم، شما می توانید بسیاری از شخصیت های فرعی که در گوشه و کنار دنیای بازی و در شهرهای مختلف به آنها برمیخورید را به تیم خود اضافه کنید که هر کدام از این شخصیت ها، توانایی ها، قابلیت ها و ویژگیهای متفاوتی را دارا هستند. در هنگام نبرد هم هنگام گروه بندی و هم هنگام تصمیم گیری باید به ویژگیها و نقاط قوت و ضعف سربازان و افراد خود توجه داشته باشید تا بتوانید پیروز از میدان خارج شوید. این نکته وقتی بیشتر اهمیت پیدا می کند که متوجه شوید بازی Last Remnant شاید عنوان بسیار سختی نباشد، اما به هیچ وجه عنوان آسانی نیز محسوب نمیشود و در واقع سختی بازی متوسط رو به بالاست. برای همین برخلاف برخی بازیهای مشابه که در آنها به علت سادگی، آنچنان انتخاب نیروها و انجام دستورات اهمیت خاصی ندارند، در Last Remnant گاهی یک دستور و یا فرمان اشتباه می تواند پیروزی را از تیم شما بگیرد. در واقع گاهی اوقات استفاده درست از قابلیت های شخصیت های بازی، به خصوص در مواقعی که در جنگ دشمن اوضاع بهتری دارد و در شرف پیروزی است، می تواند ضربه ای مهلک به آنها وارد کرده و شما را برای برگرداندن نتیجه امیدوار کند. برای مثال شخصیت اصلی یعنی Rush توانایی آهسته کردن زمان را دارد که در برخی لحظات، این قابلیت می تواند حسابی کارساز شود. در کل شناخت درست و کامل از نقاط قوت نیروهای خودی و در مقیاس وسیع تر هر Union، و تصمیم گیری درست در لحظات حساس، مهم ترین عوامل پیروزی در هر نبرد، چه کوچک و چه بزرگ محسوب می شوند.
کمی در مورد مراحل اصلی و فعالیت های مختلف نیز صحبت کنیم. اکثر مراحل اصلی شامل پیدا کردن متحدان قدرتمند، یافتن سرنخ برای پیدا کردن خواهر Rush و تقابل های متعدد با نیروهای دشمن یا نیروهایConquerer می شوند. اما دامنه فعالیت های جانبی و مراحل فرعی بسیار گسترده تر است. برخی مراحل فرعی بسیار کوتاه بوده و مثلا فقط می بایست گروه کوچکی از هیولاها را نابود کرده تا Side quest را به پایان برسانید. از طرف دیگر برخی دیگر از ماموریت های جانبی بسیار طولانی بوده و حالتی زنجیروار دارند تا حدی که ممکن است نزدیک به نیم ساعت فقط در حال انجام یک مرحله فرعی باشید. البته این موضوع گاهی اوقات و در طی چند مرحله کمی اعصاب خورد کن می شود به خصوص در مراحلی که شما می بایست به چند نقطه متفاوت بروید و هر نقطه با نقطه دیگر فاصله ی زیادی دارد. تنوع ماموریت های جانبی نیز قابل قبول است. از Fetch quest هایی که می بایست گیاهان، آیتم ها و موارد خاصی را پیدا کرده و تحویل دهید گرفته، تا Quest های پیچیده تر و کامل تر.
برویم سراغ گرافیک بازی. نسخه اصلی Last Remnant که در سال ۲۰۰۹ برای سه پلتفرم اصلی منتشر شد، توسط موتور گرافیکی Unreal Engine 3 توسعه یافته بود. اما Square Enix در نسخه ی ریمستر، موتور گرافیکی را از Unreal Engine 3 به Unreal Engine 4 ارتقأ داده است. در نتیجه این ارتقأ موتور گرافیگی، کیفیت بافت ها بهبود یافته، نورپردازی با کیفیت تر شده و از همه مهم تر تعداد باگ های بیشمار و افت فریم های متعدد بازی که در نسخه نسل هفتم تبدیل به یک فاجعه شده بودند نیز در نسخه نسل هشتم کاهش یافته. البته باید بگویم همچنان مشکلات گرافیگی مانند افت فریم هنگام مبارزات و نبرد ها و برخی باگ های گرافیکی در بازی دیده می شوند که تعداد آنها کم نیست. اما گرافیک فنی بازی نسبت به نسخه سال ۲۰۰۹ به شدت بهبود یافته.
طراحی محیط ها، شهر ها، زره ها، سلاح ها و دیگر جزئیات هنری بازی، خوب و قابل قبول کار شده است. اما مهم ترین مشکل در بخش هنری، استفاده بیش از حد نیاز از رنگ های تیره در اجسام مختلف بوده است. در صورتی که در بسیاری از قسمت ها هیچ نیازی به استفاده از رنگ ها و تم تیره در طراحی محیط نبوده است. این مسأله جایی به مشکل تبدیل می شود که شما چندین ساعت بازی را تجربه کنید و آن وقت است که چشم شما از اینهمه تیرگی و سیاهی خسته خواهد شد. در واقع اگر رنگ های استفاده شده کمی روشن تر بودند بازی از لحاظ هنری نیز جذاب تر و خوش آب و رنگ تر از آب در میامد. با این وجود هنوز گرافیک هنری Last Remnant را می توان خوب نامید
آخرین بخش این نقد و بررسی، بخش موسیقی و صداگذاری بازی است. در مورد صداگزاری شخصیت ها باید بگویم عملکرد سازندگان واقعا خوب و قابل دفاع بودهاست، به خصوص اینکه بسیاری از شخصیت های فرعی(که تعداد آن ها هم بسیار است) دارای صداگزاری متفاوت و مخصوص به خود هستند. صداگزاری شخصیت های اصلی نیز قابل قبول است. صداگزاری جزئیات و سلاح ها، صدای پس زمینه و موارد این چنینی نیز در سطح مطلوبی به سر میبرد. هر چند کمی می توانست عمیق تر و کامل تر باشد
بخش موسیقی بازی نیز جزء نقاط مثبت بازی محسوب می شود. اهنگساز بازی Tsuyoshi sekito است. کسی که پیش از آهنگسازی این بازی، در چند نسخه از Final fantasy نیز در بخش اهنگسازی همکاری کرده تست. البته Last Remnant اولین پروژه مستقل او محسوب می شود. برای این بازی بیش از ۹۷ ساندترک ساخته شده که مدت زمان آن ها در مجموع بیش از ۳ ساعت است. هماهنگی اهنگ ها با فصای بازی و اتمسفر کلی قابل تحسین است. به طور خلاصه بخش موسیقی و صداگزاری بازی واقعا خوب و مناسب کار شده است.
نتیجه گیری:
ریمستر عنوان Last Remnant, تا حد قابل قبولی مشکلات گرافیکی نسخه اصلی را برطرف کرده و با بهبود های جزئی گرافیکی عرضه شده است. Last Remnant با تکیه بر گیم پلی جذاب و خوب خود، در کنار داستانی قابل قبول، عنوانی با کیفیت متوسط رو به بالا محسوب می شود که می تواند علاقه مندان به سبک JRPG را راضی کند.
پر بحثترینها
- ۱۰ بازی ویدیویی با گیمپلی عالی و داستان ضعیف
- ویدیو: Marvel’s Spider-Man 2 در حالت Fidelity ویژه PS5 Pro با نرخ فریم ثابت ۶۰ اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- سونی از ۲۰۲۵ به بعد سالانه بازیهای انحصاری تکنفره بزرگی را برای PS5 عرضه خواهد کرد
- کار ساخت بازی جدید ناتی داگ از سال ۲۰۲۰ آغاز شده است
- Red Dead Redemption 2: آیا آرتور مورگان رستگار شد؟
- کار ساخت STALKER 2: Heart of Chornobyl به پایان رسید
- ۱۴ دقیقه از گیمپلی Indiana Jones and the Great Circle را مشاهده کنید
- گزارش: ایکس باکس درحال آمادهسازی پیشنمایشهای South of Midnight است
- بازی چندنفره Horizon احتمالاً در سال ۲۰۲۵ منتشر خواهد شد
نظرات
با این نسل ریمسترتون خیلی حال کردم
گرافیک مهم نیست
گیم پلی و داستان رو بچسب 😀
این بازی از همون اولش هم مشکلات افت فریم بسیاری رو داشت و هرگز برطرف نشد
بازیش حسابی سرگرم کننده هستش اما خیلی شلوغه و یه مدیریت خاص میخواد برای بازی کردنش
شباهت خیلی زیادی به فاینال فانتزی ۱۲ داره و تنها دلیلی که من بازیش کردم همین بود