فرشته مرگ | نقد و بررسی بازی Hitman 2
سه هفته پیش، پیش نمایش کاملی از بازی Hitman 2 خدمت شما ارائه دادیم. همان طور که در مطلب مذکور هم گفتیم، Hitman 2 یکی از آخرین بازیهای سال ۲۰۱۸ و برای طرفداران بازیهای مخفیکاری و خود سری Hitman قطعا یکی از مورد انتظارترین بازیهای سال به شمار میرود. اپیزودیک بودن نسخه قبلی، نارضایتیهای زیادی را از سوی کاربران به بار آورده بود و اکنون Hitman 2 به همان شیوه سنتی منتشر شده است و در آینده نیز بستههای الحاقی برای این عنوان معرفی و منتشر خواهند شد. سری Hitman یک سری بازی محبوب و دوست داشتنی است که در سرتاسر دنیا طرفداران زیادی دارد و در کشور خودمان نیز این بازی کم طرفدار نیست. با توجه به این که به طور کلی بازیهای مخفی کاری نسبت به دیگر سبکها از فراوانی کمتر برخوردار هستند و اکنون با خداحافظی Metal Gear Solid و غیبت چند ساله Splinter Cell، نسخه جدید Hitman مسئولیت سنگین تری نسبت به گذشته داشته و باید بتواند در خور نامش ظاهر شود. خبر خوب این است که برای طرفداران Stealth، این بازی، بازی قابل قبولی خواهد بود و میتواند بازیکن را راضی نگه دارد. مامور ۴۷ را همه میشناسیم; یک قاتل خطرناک که در کشتن اهدافش درنگ نمیکند و در کارش بهترین است! بدون شک در دنیای بازیهای ویدئویی مامور ۴۷ یک کاراکتر منحصر به فرد است.
ریبوت Hitman که دو سال پیش، سال ۲۰۱۶ به صورت اپیزودی منتشر شد ما را به گذشته Agent 47 برد، جایی که وی به تازگی به استخدام ICA درآمده بود و از طریق Diana Burnwood اطلاعات اهداف را دریافت کرده و کار آنها را یکسره میکرد. نسخه قبلی به این صورت بود که هر اپیزود هدف جدیدی را به بازیکن معرفی میکرد و شما بایستی فرد مورد نظر را ترور میکردید. هر هدف پیشینه مشخصی داشت و به علاوه، دلایل موجه و قابل قبولی در اختیار بازیکن قرار میگرفت تا فرد مورد نظر را به قتل برساند. البته در نهایت داستان بازی نقطه ابهامات زیادی داشت. میتوان گفت بزرگترین پیشرفت Hitman 2 نسبت به Hitman، ریشه در داستان دارد. جایی که هم مامور ۴۷ و هم دایانا این بار با دلایل موجه تری دست به ترور کردن اهداف خود میزنند و البته شما نیز به عنوان کسی که کنترل Agent 47 را بر عهده دارید نیز با کنجکاوی بیشتری بازی را دنبال میکنید. بازی در مکانها و محیطهای متفاوتی دنبال میشود و شهر یا کشور به لحاظ طراحی ویژگیهای خاص خودش را دارد. نسخه قبلی Hitman نیز از چنین امتیازی بهره مند بود و هر اپیزود شرایط متفاوتی نسبت به اپیزودهای قبل و بعد داشت. در Hitman 2 نیز در هر ماموریت شما حداقل دو هدف دارید و باید از هر طریقی، دو هدف خود را از سر راه بردارید. ترور کردن چیزی است که طرفداران هیت من با آن آشنایی دارند و میدانند داستان از چه قرار است. باید از میان دهها سرباز و نگهبان خود را به هدف برسانید، کار وی را تمام کنید و سپس فرار کنید. تمام موارد گفته شده را نه تنها در Hitman 2016 بلکه در نسخههای دیگر Hitman نیز دیدهایم و در واقع هنوز چیز تازهای نخواندهاید! از این لحظه اما با نقد و بررسی اختصاصی Hitman 2 از گیمفا ما را همراهی کنید.
سابقا داستان بازیهای Hitman اهمیت چندانی نداشت و بیشتر به خاطر ویژگیهای منحصر به فرد، بازیکنان جذب نسخههای این سری میشدند. Hitman 2016 عملا فاقد داستان مشخص و درگیرکننده بود و صرفا یک سری هدف در اختیار شما قرار داشت و به عنوان قاتل سازمانی به نام ICA وظیفه داشتید که این اهداف را از بین ببرید. Hitman 2 اما دارای داستانی است که شروع فوقالعادهای نداشته اما در انتها پر از سوپرایز برای بازیکن خواهد بود. در Hitman 2 خبری از کاتسینهای سنتی نیست و این اولین نکتهای خواهد بود که میتواند برای بازیکن یک علامت تعجب قرمز رنگ ایجاد کند. در ادامه البته متوجه خواهید شد که عدم وجود کاتسینهایی که در بازیهای مختلف و حتی خود Hitman Absolution میدیدیم نمیتواند تاثیر منفی روی روند کار داشته باشد. توضیح در مورد داستان بازی، هر چقد خلاصه و کوتاه میتواند آن را برایتان اسپویل کند و به همین خاطر از آن صرف نظر میکنیم. همه ما Agent 47 را به عنوان یک قاتل قراردادی میشناسیم که به عنوان ترورسیت ICA فعالیت میکند و بدون دلایل شخصی افراد مختلفی را به قتل میرساند. در Hitman 2 این موضوع کمی تغییر کرده و فعالیتهای مامور ۴۷ حالت شخصی به خود میگیرند و این در حالیست که Diana Burnwood نیز در این راه به ۴۷ کمک میکند. راهی که کاملا مخالف قوانین ICA است.
بخش داستانی بازی کوتاه است و بعد از به پایان رساندن چند مرحله انگشت شمار و ترور کردن اعضای Providence به اندینگ بازی رسیده و همه چیز برایتان روشن میشود. نکات جالبی که قطعا فکرش را هم نمیکردید. مامور ۴۷ کسی است که بدون احساس خاصی دست به کشتن افرادی میزند که دستور ترورشان را دارد با این حال در Hitman 2 این اصل و این باور بازیکن خدشهدار میشود! داستان Hitman 2 به خودی خود بد نیست و روند قابل قبولی هم دارد. روایت داستان کمی تند است اما به یکپارچه بودن آن ضربهای وارد نمیکند. بدون مکث و تامل بازی داستان خود را پیش میگیرد و تنها مقدمه چینی آن دیالوگهایی از سوی دایانا بوده و مرحله اولی که باید آن را رد کنید. سپس وارد مسیری میشوید که دایانا و یک شخص ناشناس آن را در مقابل شما قرار دادهاند و مامور ۴۷ نیز به تبعیت از آنها به همین مسیر ادامه میدهد. همه چیز خوب است تا این که به پایان بازی میرسید و اسرار قاتل کچل محبوب فاش میشوند. اسراری که کمی ناشیانه در Hitman 2 در زندگی وی گنجانده شده و شما نیز آنها را کشف خواهید کرد. اندینگ بازی در عین حال که به طرزی استادانه شما را غافل گیر میکند، ناشیانه عمل کرده و گذشته و شخصیت پردازی کلی Agent 47 را تحت شعاع قرار میدهد. سوای از این مسئه میتوان به طور کلی از روندی که داستان بازی در پیش گرفته راضی بود و از آن ایراد نگرفت! جمع بندی نهایی بد نیست اما در تضاد با آن چیزی است که سازندگان تاکنون سعی داشتهاند به ما بقبولانند.
در قیاس با نسخه قبلی، Hitman 2 تغییرات چندانی نداشته و پا فراتر از انتظارات نمیگذارد. البته بهبودهای این بازی نسبت به نسخه قبل ملموس هستند و اگر Hitman را هم بازی کرده باشید متوجه تغییرات جزئی خواهید شد. میتوان از بزرگترین مشکلات Hitman 2، سادگی بیش از حد را نام برد. مثل دیگر Hitmanها در این نسخه نیز شما باید خود را به ظاهر افراد مختلف در آورید و به قسمتهای ممنوعه محیط دسترسی پیدا کنید. از نسخه Absolution به بعد بازی تغییراتی به خود دیده که از دید بعضی از طرفداران قدیمی تغییرات مثبتی به شمار نمیروند. به هر حال قابل درک است که همیشه قدیمیترها ترجیح میدهند یک بازی اصالت خود را عوض نکرده و به ریشههایش پایبند باشد. نظر در مورد مثبت یا منفی بودن این تغییرات را به خودتان میسپاریم و به ادامه صحبت در مورد Hitman 2 میپردازیم عنوانی که برخلاف Hitman Absolution و نسخههای قبل شما را در محیطی نسبتا باز قرار داده و به شما روشهای متعددی برای نفوذ و تمام کردن کار پیشنهاد میکند. بهترین و راحتترین روش ممکن برای کشتن یک نفر استفاده از Mission Storyهاست که در نسخه قبلی معرفی شدند. شما میتوانید هر داستانی را که دوست دارید، دنبال کنید و در نهایت این داستان میتواند به کشته شدن هدف بازیکن ختم شود. شخصیتهای منفی بازی که دشمنان شما میشوند معمولا با افرادی قرارهای ملاقات دارند حال اگر بتوانید خود را به جای این ملاقاتکنندهها جا زده و در مکانی خلوت به دیدار با دشمن خود بروید عالی میشود! اصولا تمام چیزی که در Storyها باید انجام دهید پوشیدن لباس افراد خاصی است و به دنبال آن به دیدن هدف بروید. البته بعضی از Storyها کمی متنوع هستند و به جای دیدن فرد مورد نظر میتوانید دست به خرابکاری بزنید و چیزی را معیوب کنید. از این دست استوریها کمتر در بازی یافت شده و بیشتر اوقات باید به روش خاصی که خود Story به شما میگوید، فرد مورد نظر را ملاقات کنید. باید بتوانید لباس افرادی مثل پزشک، تتوکار، معمار و غیره را بپوشید و به سادگی خود را در اتاقی تنها با هدف مورد نظر پیدا کنید. البته گاهی اوقات لازم است که در این راه کمی خلاقیت به خرج دهید. اکثر افرادی که باید با شخص مورد نظر شما دیدار کنند در مکانهای عمومی هستند و طبیعتا نمیتوانید یک نفر را در مکان عمومی کشته یا بیهوش کنید و لباسش را بپوشید! بنابراین برای این که وی را در مکانی خلوت گیر بیندازید شاید لازم باشد کمی خلاقیت به خرج دهید.
برای دسترسی به نقاط مختلف باید کت و شلوار شیک خود را با لباسهای خدمهها عوض کنید. میتوانید پزشک شوید، نگهبان یا سرباز باشید، خود را به شکل یک مهندس دربیاورید و خلاصه برای این که بتوانید به بعضی از نقاط دسترسی پیدا کنید، لازم است کمی خود را تغییر دهید! مسئله مهم در Hitman 2 به خرج دادن خلاقیت است، چیزی که از اهمیت فوقالعاده بالایی برخوردار است و کشندهتر از هفت تیر مخصوص ICA عمل میکند. اگر باهوش، شکیبا و خلاق باشید بدون شلیک حتی یک گلوله تمام مراحل بخش داستانی را میتوانید روی بالاترین درجه سختی به پایان برسانید و در این مورد اصلا اغراق نمیکنم! به هیچ وجه لازم نیست که سلاح خود را حتی از غلاف خارج کنید تا بتوانید اعضای Providence را از بین ببرید. بعضی اوقات اگر میخواهید با ظاهر خاصی وارد اتاق هدف مورد نظر شوید یا وی را ملاقات کنید ابتدا نگهبانان شما را بررسی میکنند تا سلاحی به همراه نداشته باشید، بدین ترتیب شما گاهی اوقات اصلا سلاح گرم در دست ندارید که بخواهید از آن برای ترور کردن هدف استفاده کنید. در عوض روشهای دیگری وجود دارند که شما به کمک آنها قادر به کشتن اهداف خود خواهید بود. Fiber Wire در کنار هفت تیر ICA و مامور کت و شلواری کچل داستان ما، شناسنامه Hitman محسوب میشوند. شاید نگهبانان به شما اجازه حمل یک تفنگ را ندهند اما کاری به Fiber Wire ندارند پس یکی از راههای شما همین است. از آیتمهای دیگری مثل قیچی و آچار نیز میتوانید استفاده کنید. علاوه بر این موارد گاهی دشمنان شما بر لبه یک پرتگاه قرار میگیرند چیزی که کار مامور ۴۷ را آسانتر کرده و وی به راحتی میتواند آنها را هل دهد. حتی میتوانید از پشت سر هدف مورد نظر را خفه کرده و در نهایت گردن او را بشکنید. خوشبختانه Hitman 2 هم مثل نسخههای قبلی روشهای مختلفی برای ترور کردن هدف در اختیار شما قرار میدهد. این تنوع همیشه از نقاط قوت این سری بازی بوده و همچنان این نقاط قوت همراه بازی هستند. انتخابهای فراوان و روشهای متعدد کشتن افراد از جذابیتهای بازی است. اگر Hitman را یک شبیه ساز ترور بدانیم، شاید چندان اغراق آمیز نباشد! همیشه در این بازی میتوانستید حتی با وسایل پیش پا افتادهای مثل قیچی و آچار جان یک نفر را بگیرید; وسایلی که در بازیهای دیگر عملا وجود ندارند! در واقع یکی از برتریهای هیتمن نسبت به بازیهای Stealth دیگر همین است، انتخابهای متعدد.
بنا به دلایلی که بالاتر گفته شد، ارزش تکرار Hitman 2 بسیار بالاست و هر بار میتوانید استوریهای جدیدی را دنبال کنید یا اهداف خود را از روشی دیگر به قتل برسانید. مثلا اگر یک بار توانستهاید Vanya Shah را در نقش یک خیاط در خلوت گیر آورده و وی را با متر مخصوص خیاطها به قتل برسانید، دفعه بعد در لباس یک نگهبان و به ضرب گلوله این کار را انجام دهید! به طور متوسط هر شخصیت دو استوری دارد که میتوانید یکی را دنبال کنید و به سرانجام برسید. بعد از این که به نتیجه رسیدید و هدف خود را ترور کردید، استوری دیگر را دنبال کنید و این بار به روشی دیگر کار هدف را تمام کنید. محیط وسیعی که بازی در اختیار شما قرار میدهد، به خصوص محیط شهری مثل Mumbai سبب میشوند تا شما دهها انتخاب پیش روی خود ببینید و یکی را عملی کنید. شخصیتها از الگوریتمهای خاصی پیروی میکنند و مشخص است که در هر دور به کجا میروند، کجا مکث میکنند، چه کار میکنند و کجاها تنها هستند. حفظ شدن این الگوریتمها کار سختی نیست پس کشتن اهداف هم کار سختی نیست! از مشکلات بازی این است که بیشتر هدفهای شما تایم نسبتا طولانی را در تنهایی به سر میبرند و یا نهایتا یک بادیگارد همراه خود دارند. پس اگر سریع باشید میتوانید دو نفر را به ضرب گلوله به قتل برسانید و این کار را طوری انجام دهید که کسی متوجه نشود. ضمنا حتی اگر به شما مشکوک شوند و رد خون پیدا شود، دشمنان بعد از مدتی دست از گشتن برخواهند داشت و مثل قبل آزادید که در هویت تقلبی خود در محیط بازی گشت بزنید. هوش مصنوعی NPCهای بازی در مجموع از مشکلات فراوان رنج میبرد و حتی در Combatها نیز نمیتوانند زهر خود را بریزند. حتی اگر آن قدر غیرحرفهای باشید که در عنوانی چون Hitman 2 مجبور به مبارزه شوید; احتمالا پیروز خواهید بود و دلیلش هم ضعف هوش مصنوعی NPCها است. اگر هم شکست بخورید به خاطر گان پلی بازیست! خلاصه در هر مورد بیش از شما، این بازی و طراحی آن است که زیر سوال میرود. هر چند که اگر کمی در مخفیکاری و Stealth سررشته داشته باشید تا پایان بازی نه تنها واژه Engage را نخواهید دید بلکه اصلا حتی یک گلوله هم با تفنگ خود شلیک نخواهید کرد.
و اما گان پلی بازی و مشکلات آن! منطقی است که یک بازی Stealth دارای بخش کامبت دشواری باشد و نتوانید از آن جان سالم به در ببرید اما این قضیه در Hitman 2 متفاوت است. Splinter Cell Blacklist را به خاطر بیاورید. عنوانی که در مبارزات آن تنها کسی برنده از میدان خارج میشد که واقعا یک گیمر حرفهای باشد! پیروزی سخت بود اما گان پلی بازی مشکلی نداشت! Hitman 2 اما نسبت به قبل در این زمینه هیچ پیشرفتی نداشته و کاورگیری و شلیک کردن به بدن دشمنان کار دشواری است. البته NPCها در تشخیص مامور ۴۷ در لباس نیروهای خودی قابل قبول عمل میکنند ولی به غیر این یک مورد، در بقیه مسائل واقعا خنگ هستند! در حرکت در محیطهای ممنوعه، وقتی شما را ببینند چند ثانیه فرصت دارید تا خود را از دیدگان آنها پنهان کنید و برای یک بازی مخفیکاری این اصلا خوب نیست! هوش مصنوعی NPCها در یک بازی مخفی کاری اگر پایین باشد واقعا ضربه مهلکی به آن بازی وارد میشود و متاسفانه Hitman 2 این ضربه را متحمل شده است. وقتی در حالت Crouch در کاور هستید به احتمال ۹۹ درصد حتی اگر دشمنان از چند سانتیمتری شما عبور کنند هم متوجه حضورتان نخواهند شد. بدون شک برای کسانی که به صورت حرفهای طرفدار بازیهای Stealth نیستند این خبر خوبی خواهد بود.
راههای متنوعی وجود دارند که خود را از دید نیروهای دشمن پنهان کنید. مثلا بین جمعیت حرکت کرده و یا لای بوتهها خود را مخفیکنید. همان طور که اشاره شد دشمنان بعد از مدتی دست از گشتن به دنبال شما برخواهند داشت و تنها ممکن است که برخی از آنها با دیدن مامور ۴۷ وی را دوباره بشناسند که در این مورد نیز راه حل وجود دارد; لباس خود را عوض کنید! یکی از موارد مهمی که باید بدان دقت داشت، مخفی کردن جسدها است که میتوانند برای شما مشکل ساز شوند. اساسا در Hitman 2 لازم نیست افراد زیادی را کشته یا ناک اوت کنید و صرفا با کشتن نهایتا ۱۰ نفر ( حتی کمتر ) هم میتوان در بازی موفق بود. برای این که جسدها یا بدنهای بیهوش برایتان دردسر درست نکنند باید آنها را در جایی مخفی کنید. قفسه، صندوق و کمدهایی در مکانهای مختلف بازی یافت میشوند که فقط به همین منظور طراحی شدهاند. اگر Bodyها را در چنین جاهایی مخفی کنید هرگز پیدا نخواهند شد. همچنین میتوانید اجساد را Dump کنید یعنی از مکانهای مرتفع به پایین پرتاب کنید، جایی که اصلا خارج از محیط بازی است. به عنوان یک بازی مخفی کاری، Hitman 2 این نکات نه چندان ریز را رعایت کرده و شما را مجبور میکند که دقت بالایی به خرج دهید. در واقع دقت نیز یکی از رمزهای پیروزی در Hitman 2 خواهد بود. مراحل بازی به لطف تعداد بالای اهداف، طولانی هستند و البته تنوع قابل قبولی دارند. تنوع از این جهت که روند بازی مامور ۴۷ را به محیطهای مختلفی برده و با شهر و کشورهای متفاوتی آشنا میکند. اساس نفوذ به هر منطقه و نزدیک شدن به هر هدف ثابت است و تغییری نمیکند. در لباس افراد غیرنظامی و نگهبانها باید اجازه دهید تا محافظان شخصی هدف مورد نظر شما را وارسی کنند. بهتر است سلاح خود را داخل یک سبد یا سطل آشغال بیندازید تا در معرض دید نباشد و هر وقت که لازم بود آن را دوباره بردارید. ضمنا مرحله وقتی به پایان میرسد که شما از محیط بازی به طور کلی خارج شوید. بنابراین بعد از به قتل رساندن هدف مورد نظر، چالش بعدی فرار کردن از منطقه بدون دیده شدن است. البته این چالش هم چندان دشوار نیست و میتوانید از عهدهاش برآیید. گاهی اوقات لازم است لباس کسی را به تن کنید و آن شخص در معرض دید است پس باید روشی پیدا کنید تا وی را به یک مکان خلوت کشانده و لباسش را بدزدید. از سکه میتوانید در این راه استفاده کنید. همچنین با پرتاب کردن آچار، آجر و یا موارد این چنینی هم میتوانید توجه هدف را جلب کنید. نکته جالب این است که پشت درهای بسته ممکن است صدای آیتمی که پرتاب میکنید شنیده نشود پس باید در را باز کنید. خوشحال کننده است که سازندگان به همچین جزئیاتی دقت کردهاند تا با یک بازی نزدیک به واقعیت رو به رو باشیم.
استوریها علاوه بر این که یک راه میانبر برای رسیدن به اهداف به شمار میآیند، بازیکن را نیز بیشتر با کاراکترهای بازی آشنا میکنند. البته از کاراکتر اینجا منظور آنتاگونیستهایی هستند که توسط مامور ۴۷ به قتل خواهند رسید. به عنوان مثال، از طریق همین استوریها است که متوجه همسر سابق Andrea Martinez شده و از تنفر وی نسبت به مرد قبلی زندگیاش آشنا میشود. تمام این موارد در مورد دیگر اهداف مامور ۴۷ نیز صدق میکنند به همین خاطر در پایان هر مرحله بازی به شما پیشنهاد میدهد که یک بار دیگر مرحله را انجام داده و این بار استوریهای دیگر را هم چک کنید تا به نکات جالبتری برسید. استوریها خود به نوعی راوی داستان بازی هستند و ناگفتههای دایانا برنوود را برای مامور ۴۷ بازگو میکنند. یک شرح زندگی کامل از اهداف مامور ۴۷ نیز وجود دارد که در صورت کنجکاوی میتوانید آن را نیز مطالعه کنید. استوریهای بازی به هیچ وجه Expire نمیشوند و زمان خاصی برای آنها در نظر گرفته نشده است تا بازیکن با خیال راحتتری وقت خود را صرف چیدن استراتژیهای مختلف کرده و دست از آزمون و خطا برندارد. البته اصولا باید بتوانید بدون این استوریها نیز کار خود را انجام دهید. به طور کلی گیم پلی بازی نسبت به نسخه قبل فقط یک سری بهبود داشته و سازندگان تغییرات خاصی در آن ندادهاند. به همین جهت اگر Hitman 2016 با سلیقه شما همخوانی ندارد، سال ۲۰۱۸ پر از بازیهای بزرگ و جذاب است که انتخابهای بهتری نیز برای بازیکن به شمار میآیند. از بهبودها و تغییرات بازی میتوان به دوربینهای مخفی اشاره کرد که در محیطهای بازی گنجانده شده و میتوانند برایتان دردسرساز باشند، به شرطی که مراقب نباشید! مرحله اول بازی که بیشتر حالت یک مقدمه را دارد، شما را با این دوربینها آشنا کرده و به شما یاد میدهد که در صورت امکان، به آنها شلیک کنید. به علاوه قابلیت Picture in Picture چیزی بود که قبل از انتشار بازی معرفی شد و اکنون این قابلیت را لمس میکنیم. به لطف این قابلیت، اتفاقات مهمی که در نقاط دیگر دنیای بازی رخ میدهند به شما نمایش داده شده و از همه چیز مطلع میشوید. المانهای جدید بازی نمیتوانند تجربهای متفاوت را رقم بزنند ولی قادر به بهبود بازی هستند.
موارد گفته شده غالبا مربوط به بخش آفلاین و داستانی بازی میشدند اما همان طور که در پیش نمایش بازی هم توضیح دادیم، Hitman 2 بخشهای متنوعی دارد که برای تجربه آنها باید بازی را به صورت اورجینال تهیه کنید. به شخصه از میان حالتهای مختلف بازی، Elusive Targets را بیشتر ترجیح میدهم. البته محتوای آنلاین بازی به طور کامل هنوز در دسترس نیست و نمیتوانیم خیلی در این مورد صحبت کنیم. در حال حاضر میتوانید بخش Ghost Mode را تجربه کنید که البته آن هم هنوز کامل نشده و فقط یک مپ آن در دسترس است. در این حالت شما با رقیبتان بر سر این که چه کسی هدف را اول به قتل برساند به رقابت خواهید پرداخت. حرکات و کارهایی که وی انجام میدهد را میتوانید ببینید اما نمیتوانید کاری انجام دهید. این بخش سرعت عمل بالای بازیکن را میطلبد و شما باید بتوانید با سرعت هرچه سریعتر هدف خود را از بین ببرید تا پیروز میدان باشید.
بازی متاسفانه باگهای زیادی دارد و در مجموع از نظر فنی شما را راضی نخواهد کرد. Hitman 2 در تمام مباحث متوسط یا ضعیف است به جز گیم پلی. البته انتظار داشتن یک داستان قوی از بازی Hitman 2 شاید انتظار بیش از حدی باشد چرا که قبلا نیز این سری ثابت کرده که تمرکز زیادی روی داستان ندارد و بیشتر هدف آن سرگرمی و ترور کردن اهداف مختلف است. صرف نظر از Hitman 2، نسخه Absolution شاید تنها نسخهای بود که در شاهد داستانی مشخص و قوی بودیم. برگردیم سر بحث گرافیک بازی که نمیتواند به لحاظ فنی حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد. به غیر از باگهای نسبتا پرشمار بازی کیفیت تکسچرها نیز تعریفی نداشته و در خور یک بازی سال ۲۰۱۸ نیست. شاید شما بتوانید با این موضوع کنار بیایید اما شخصا ترجیح میدهم که این ضعف را یک نکته منفی بزرگ تلقی کنم. کافی است نگاهی به دیگر بازیهای سال ۲۰۱۸ و یا حتی بزرگان ۲۰۱۷ بیندازید تا متوجه عقب بودن Hitman 2 از ماجرا شوید. در تریلر ابتدایی بازی همه چیز متفاوت به نظر میرسید اما وقتی وارد بازی میشویم چیز دیگری میبینیم. Hitman 2 هر چقدر که در بحث طراحی هنری موفق ظاهر شده، به همان اندازه و شاید هم بیشتر در بحث فنی کم میآورد. طراحی چهرهها هم در قیاس با دیگر بازیهای سال ۲۰۱۸ جالب نیستند. کیفیت برگ درختها، چمنهای روی زمین و دیگر تکسچرها چنگی به دل نزده و انتظارات را برآورده نمیکنند.
از طرفی بازی از لحاظ هنری مثل نسخه قبلی خود، موفق ظاهر شده است. اگر پیش نمایش بازی را خوانده باشید، متوجه میشوید که ضعف فنی بازی و طراحی قابل قبول هنری از مواردی بودند که میشد آنها را حدس زد; حدسهایی که درست از آب درآمدند. البته همچنان تنوعی که در محیطهای Hitman دیده میشد به نظر تنوع بیشتر و مفیدتری است با این حال نمیتوان انکار کرد که Hitman 2 از این نظر تقریبا بینقص است. محیطهای بازی هر کدام اتمسفر خاص خود را دارند و معماری متفاوت آنها، دنیای بازی را از یکنواختی نجات میدهد. مثلا میامی و ورمونت محیطهایی شاد و خوش رنگ و لعاب هستند. از طرفی موامبی به شما تجربه ترور کردن سه هدف در شهری فوقالعاده شلوغ و با معماری خاص خودش را میدهد. شهری که به نظر چندان مدرن نمیرسد و بیشتر حالتی تاریک به خود گرفته است. این طراحی بی نظیر به لطف رنگپردازی تحسین برانگیز سازندگان میسر شده و اهمیت آن را زمانی درک خواهید کرد که خودتان وارد محیط بازی شده و خوب در آن به گشت و گذار بپردازید. در ضمن هر لوکیشن فضای خاصی برای خود دارد که هنگام برنامه چیدن برای نفوذ و ترور باید به این فضا و اتمسفر نیز دقت داشته باشید. در بخش صداگذاری و موسیقی هم Hitman 2 پیشرفت خاصی نسبت به قبل نداشته و چیز جدیدی برای ارائه ندارد. نه موزیک چندان هیجان انگیزی شنیده میشود و نه سعی شده در این زمینه تغییری ایجاد شود. البته به این مسئله نمیتوان ایرادی گرفت و از طرف دیگر، شخصیتهای جدیدی مثل لوکاس گری که به بازی اضافه شدهاند از صدایی مناسب و مردانه برخوردار هستند، صدایی که به ظاهر آنها نزدیک است.
به هیچ وجه Hitman 2 بازی بدی نیست، حتی یک بازی متوسط معمولی هم نیست! Hitman 2 یک بازی جذاب است که نسبت به قبل تفاوت چشمگیری نداشته است و بد شانس است که در سال ۲۰۱۸ منتشر میشود. به ازای هر ضعفی که در این بازی میبینید، نقطه قوتی هم وجود دارد و در مجموع قدرت نکات مثبت بازی به نکات منفی آن میچربد و همین موضوع سبب تجربهای فوقالعاده برای بازیکن خواهد شد. Hitman 2 یک بازی جاهطلبانه نیست و به همین خاطر نیز ضربههایی را متحمل میشود. محتوای بازی خوشبختانه میتواند برای مدتی طولانی شما را ساپورت کند و پشت کنسول نگه دارد. برای طرفداران ژانر Stealth این بازی یک بازی فوقالعاده سرگرم کننده و خوشایند خواهد بود که تجربه آن به شدت توصیه میشود.
شما می توانید ویدئوی هایلایت مربوط به این بازی را نیز از اینجا مشاهده نمایید.
پر بحثترینها
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- ناراحتی کارگردان Black Myth: Wukong بابت نبردن جایزه بهترین بازی سال
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- نکات مخفی تریلر بازی جدید ناتی داگ، Intergalactic، که شاید متوجه آنها نشده باشید
- گپفا ۲۵؛ تریلرهای مورد علاقه شما از مراسم The Game Awards 2024
- منبع داخلی: دوران عناوین انحصاری ایکس باکس به پایان رسیده است
نظرات
گیم Stealth فقط بلکلیست. عجب گیمی بود لامصب، خیلیام سخت بود ولی من تو ۳ روز تمومش کردم.
همهی مراحلش کنار اون مرحلهای که با پهپاد ون رو کاور میکردیم، کنار. خلاصه حرف نداش.
یاد هیتمن بلاد مانی بخیر فک نکنم دیگه هیچ نسخه ای از هیتمن مثل اون بشه…
بلک لیست سخت بود واقعا ؟؟
بلک لیست بشدت اسون بود اگه گیم سخت میخوای نسخه کی آس تئوری بازی کن میشه گفت سختترین بازی مخفی کاریه در واقع همون نسخه ۳ اسپیلینتره
Syphon Filter (سایفون فیلتر) هم جز بازی های خوب و سخت بود
ps1 و بازی های ناب ولذت بخشش و قیمت ۵۰۰ تومانی بازی ها
چــــــــــــــقـــــــــــــدر زود گذشت
بیخیااال مطمئنید به صورت مخفی کاری بازی میکردید ؟
تا الان سخت ترین مخفی کاری ای که بازی کردم متال گیر ۵ بوده اونم واسه اینکه می خواستم s rank شم هر بار پدرم در میومد
داداش تو متال گیر سالید ۱ رو حالت اخرش فتحش کن.سخت بود واقعا, حتی واسه اونموقع
آره متال گیر واقعا سخته
بازی مخفی کاری ای که هوش مصنوعی پایین داره و اسون هم هست . این که نشد
به نظرتون rtx 2080 ti با پردازنده i7 9780 xe چند فریم می ده تو این بازی ؟
۴k حدود ۷۰ احتمالا
بهترین مخفی کاری تاریخ فقط absolution
فقط نسخه بلادمانی 😎
بی شک بهترین متال گیره البته سلیقه هم مطرحه من خودم ابسولوشنو خیلی دوست داشتم شاید چون قبلیا رو بازی نکرده بودم (واقعا زشته ps2 داشته باشیو بلاد مانی بازی نکرده باشی خبط کردم واقعا پشیمونم )
ولی بعد متال گیر واقعا نظرم عوض شد یعنی معنی آزادی عملو کاملا میفهمه آدم مثلا یه مرحله باید یه گرگانو از دست چهار تا سرباز میگرفتی که اطلاعات بگیری ازش من این مرحله رو ۱۰۰ جور مختلف رفتم یعنی یه روز کامل فقط درگیر یه مرحلش میشدم
البته باید مث من دیوونه ی مخفی کاری باشی وگرنه اعصابت نمیکشه
بلک لیست بیشتر اکشن بود تا مخفی کاری
اقا این خبرو شنیدید:
مایکروسافت به دنبال خرید سازندگان Hitman
اینسایدری به نام Klobrille مدعی شده که مایکروسافت در صدد است که استودیو IO Interactive سازنده سری HITMAN را خریداری کرده و آن را به انحصار خود در بیاورد.
🙂
تجربه ثابت کرده اگه یک عنوان ضعیف باشه اما از اسم قدرتمندی برخوردار باشه تضمینی برای فروش داره و حقیقتا خیلی از بازیها این ایرادها رو دارن و حتی بدتر از این رو هم دیدیم اما برای یک کمپانی بازی سازی و مخصوصا یوبی سافت فروش مهمتره تا کیفیت
الام فقط قصد داشتی یه تیکه به یوبی بندازی 😐
فازت چیه ؟ بازی های یوبی در سطح استانداری هستند … درسته اونطوری که باید شاهکار بشه نمیشه! اما همین که در سطح عالی هم ظاهر میشه خیلیه… (چون بارها گفتم هر سال یوبی حداقل ۴ تا بازی aaa داره )
………………
نقد خوبی بود توصیه میشه بازیش ارزش بازی کردنو داره
استانداری چیه در حد فرمانداریه بازیای یوبی 🙂
تیکه کجا بود من فقط واقعیت رو گفتم خداوکیلی الان بین بازیهای امسالش این خیلی کیفیتش ناجوره و اصلا قابل مقایسه با اساسین و فار کرای نیست با اساسین کاری ندارم اما فار کرای واقا یه شاهکار بود و بیش از ۳۲۰ میلیون نسخه فروخت برو خودت یه سرچ بزن ببین چقدر از این بازی بد گفتن و چقدر به یوبی سافت بدوبیراه گفتن فقط بخاطر این که از اسم سواستفاده کرده
داش کجا بازی هاش ناجور بوده ؟ اسسین بده که نامزد گاتی شد ؟؟؟
یا فارکرای که رتبه ۳ پرفروش ترین بازی ۲۰۱۸ هست !؟!
این ۲ سال عملکرد یوبی داش خوب بوده اگرچه ناراضی بودن بعضی ها با تغیر اسسین به نقش افرینی ! اما همیشه بدون که تغیر بد نیس (:
من از خدامه اسسین بعدی سبک یونیتی رو پیش بگیره و حتی اتزیو اما از اینکه نقش افرینی شده بود این نسخه ناراضی نیستم و سعی میکنم بیشترین لذتو ازش ببرم چون بعد ویچر نظیر نداره بازیش :heh:
نه انگار سوتفاهم شده و کامنت من اونجوری که میخواستم منظورم رو نرسونده من فقط فقط منظورم هیت من بود و خودم هم قبول دارم که یوبی سافت دوباره به اسمانها برگشته و این ۲ ساله حسابی دل طرفدارانش رو بدست اورده و یه قسمتی از بازار رو در اختیار گرفته من فقط فقط منظورم هیت منه که بدجور خیلیها رو عصبانی کرده چون هم با نسخه های گذشته خاطرات داشتن و هم مایه مزحک شده گرافیکش
اهان در اون مورد درسته خب اما یوبیه دیگ :rotfl:
باید باهاش ساخت
یه لینک از این منابعت میدی؟
Hitman بعد Absolution تغییر کرد و تبدیل به یه بازی سطحی شد که چند تا اپیزود و چندتا تارگت میده برا الیمینیت کردن به من یکی زیاد حال نمیده یادش بخیر چه قد Absolution خوب بود
Absolution نسبت به نسخه های قبل بخصوص blood money خیلی ضعیف بود درواقع اصن هیتمن نبود یک بازی اکشن خطی ساده شده بود یه چند تا مخفی کاری کوچیک هم بیشتر نداشت که بسیار ساده و ضعیف بودن از هیتمن فقط کچلی و اسمشو داشت
اصلا هم ضعیف نبود من بیش از ۱۰ بار بازی کردم Absolution رو و از همه نظر عالی بود و الانم میخوام دوباره بریزم بازی کنم .
من بر اساس اصالت هیتمن میگم نه به عنوان یک بازی اکشن ! هیتمن باید سخت باشه باید فکر پلیرو درگیر کنه عین blood money نه اینکه عین abs سرتو بندازی پایین با ۲ تا کلت بری جلو بازی با اصالتش قیاس میکنن
ابسولویشن از لحاظ داستان و گرافیک عالی بود ولی گیمپلی اکشنی داشت یعنی با امکاناتی که بهت میداد تشویقت میکرد که به سبک اکشن بازی رو تموم کنی حالا سلیقه شما رو نمیدونم ولی خیلی ها نظر منو دارن
وای باورم نمیشه هیتمن اومده از لحاظ داستانی خیلی خوب شده نسبت به نسخهی اول هیتمن متفاوت ترین شخصیت بین بازیهای مخفی کاریه
هیتمن بعد از blood money دیگه تموم شد . حالا خداروشکر عقل ioi رسید که ریمسترشو بیرون بده حالا نمیدونم کی منتشر بشه
یکی از بهترین نسخه های هیتمن Absolution بود بازی رو خیلی سینمایی ساخته بودن انگار داشتی فیلم میدیدی از پشت میتونستی طرفو گروگان بگیری قابلیت صحنه اهسته موقع شلیک کردن , صحنه اهسته موقع مبارزه تن به تن و… که حس واقعا سینمایی به بازیبار میداد و متاسفانه تو دو شماره ی جدید هیتمن این قابلیت ها حزف شدن . تو این بازی npc ها همه پفکین . ولی تو Absolution , ا npc ها واقعی تر بودن . نور پردازی و گرافیک فوق العاده محیط , موسیقی بینظیر و….
Absolution محشر بود .
ولی نامردا نمرات کمی بهش دادن و بنظرم متایی که گرفت لایقش نبود 🙁
دقیقا !
اون حس سینمایی که موقع بازی کردن Absolution به ادم دست می داد فوق العاده بود . در صورتی که این بازی انگار بیروحه …
این نسخه اگه طولانی تر بود خیلی عالی بود و حس و حال bloodmoney رو برام داشت و طراحی مراحلش هم عالی بود
نکات منفی از نظر خودم افت فریم (نسخه پی سی ) و کوتاهی بیش از حد(نمره ۸)
والا به نظرم نقد یکم زیادی نظر شخصی منتقد رو تو خودش داره!
من بازی رو تموم کردم و یدونه هم باگ ندیدم!
پایان بازی هم به نظرم خیلی خوب بود! طوری بود که من به شخصه منتظرم ببینم نسخه ی بعدی چی میشه!
کلا کات سین های بازی خیلی قشنگ تر از نسخه ی قبلی بودن و از موسیقی که حین کاتسین ها پخش میشه هم نمیشه گذشت
واقعا هوش مصنوعی ضعیف و آسان بودن بازی، اصلا با هیتمن جور در نمیاد و نمیشه ازش گذشت 🙁
والا من دارم بازی می کنم این آسان بودن موندم از کجا اومد فکنم داشته رو casual بازی می کرده xD
چون رو درجه ی مستر ۵ ساعت طول کشید تا بتونم suit only, silent assassin برم هکایدو رو با اینکه روشش رو فهمیده بودم همش یه جا خراب میشد 🙂
در مورد هوش مصنوعی باید بگم اصلا اسم ضعیف رو نمی شه رووش گزاشت چون اگه می خواست از این قویتر باشه اصلا نمی تونستی بازی کنی چون اون موقه بیش تر عذاب می کشیدی تا به چالش کشیده بشی
او نیز در هر کاری استاد است :))))))))))))
عالی بود آقای آریامقدم
والا ما که داریم کچل میشیم پیش رفتی تو خودمون نمیبینیم غیر از اینکه به قبر داریم بیشتر نزدیک میشیم
نویسنده عزیز من نقد رو نخوندم ولی همین چکیده آخرتو دیدم نکات منفیت واقا واسم قابل هضم نیست
من خودم دارم بازی می کنم تا الان هم ۴۰ ساعت پلی دادم واقا این باگ های فراووان رو ندیدم نمیگم باگ نداره ولی اونقدر زیاد و رو مخ نیست که یه نکته منفی باشه
پایان بازی هم خیلی به نظرم خوب بود
احساس می کنم داشتی رو casual بازی می کردی که گفتی هوش مصنوعی پایین و آسان بودن بازی
پیش نهاد می کنم یه بار دیگه بازی رو باز کنی و درجه سختی master هم استفاده کنی 😐
در مورد نمرتم حرفی ندارم متا بازی ۸۳ هست و تو همین رینج قابل قبول به عنوان متا
حالا یکی مثل من که هیتمن فن هست بیشتر لذت می بره یکی کم تر
من که یکبار طبق استوری پیش رفتم بد نبود.
یکبار مستقیم با تغییر لباس و کشتن چند نفر تارگت اصلی رو میکشتم اونم خوب بود.
در نهایت رسیدم به روش کشتن تک تک افراد و حتی NPC ها و اخرین مقتول هم تارگت اصلی. این بیشتر حال میده.
کل شهر رو قتل عام میکنم.