جنگ، جنگ عوض شده | نقد و بررسی Fallout 76
سالها پیش ، زمانی که نام بازیهای fallout در حال فراموشی بود، زمانی که چراغ این دنبالهی معنویِ مجموعهی محبوب wasteland رو به خاموشی بود، یک منجی که بعدها به سلطان نقشآفرینی شهره گشت، به فریاد این گنج پنهان رسید و با انتشار fallout 3 سبک نقشآفرینی را به خود مدیون کرد اما خوشبختانه این پایان کار نبود. Bethesda به عنوان جایزهای برای خود (و همچنین ما!) ساخت نسخهی جدید آن را به استودیوی بااستعداد obsidian سپرد که بازی fallout : new vegas را منتشر کرد، بازیای که خیلیها از جمله خودم، آن را در کنار fallout 3 بهترین نسخه از این سری مینامند. و اگر دلیلاش را بخواهید، من به خاطر المانهای نقش آفرینی غنی و همچنین اتمسفر زیبای new vegas است که مجذوب آن شدهام. این استودیو که همین تازگیها به مجموعه استودیوهای first party شرکت microsoft پیوسته است، با خلق new vegas خیلیها را به سبک نقشآفرینی امیدوار کرد. Bethesda هم که موفقیت این نسخه را دید، جیبهایش به او فشار آوردند و اینگونه بود که fallout 4 به سرپرستی تاد هاوارد کبیر ساخته گشت. بازیای که در کنار موفقیتهای زیادی که کسب کرد، نتوانست آنگونه که باید و شاید انتظارات را برآورده کند، هرچند به شخصه آن را بازی خوبی میدانم و صدالبته با اینکه بازی نتوانست از پس هایپی که Bethesda برای طرفداران ایجاد کرده بود بربیاید موافقم. دلایل اینکه چرا fallout 4 به شاهکاری که همه انتظار داشتیم تبدیل نشد میتواند برای هرکس متفاوت باشد اما به شخصه دلیل آن را کمبود عناصر نقشآفرینی و نبود تاثیرات آنچنانی در سیستم دیالوگها میدانم.(مشکلات فنی جزئی از عناصر تشکیل دهندهی بازیهای Bethesda هستند و ذکر آنها به عنوان نکتهی منفی خیلی امری ضروری قلمداد نمیشود!!!) چندی قبل از E3 2018 بود که شایعاتی مبنی بر در دست ساخت بودن یک fallout آنلاین به گوش میرسید که به شخصه خیلی آن را جدی نمیگرفتم، آخر هرچه که باشد صحبت در رابطه با مجموعهای است که یکی از زیباییهایش القای حس تنهایی به آدم است، بنابراین به من حق دهید که پس از نطق جذاب تاد هاوارد در E3 شوکه شده باشم! بگذارید جملهی خود را اصلاح کنم ، “… تاد هاوارد در E3 عصبانی و تا حدودی ناامید شده باشم!”. Fallout همیشه جزئی جدا ناپذیر از لیست طویل من برای مثال زدن شاهکارهای این مدیوم بود و اگر بخواهید حقیقت را بدانید، پس از فهمیدن صحت این خبر فکری گذرا در ذهنام شروع به خودنمایی کرد : شاید باید لیست خود را کوتاهتر کنی. اما خوشبختانه این فکر با توضیحات بیشتر تاد هاوارد نه تنها در نطفه خفه گشت، بلکه ناگهان fallout 76 تبدیل به یکی از بازیهای مورد انتظارم گشت و گزینه پیش خرید در مقابل دیدگانم شروع به درخشیدن کرد! تا قبل از انتشار بازی و تجربه آن، برای دفاع از بازی در برابر خیلیها انرژی صرف کردم و حال که بازی را تجربه کردهام باید بگویم: … حیف آن همه وقت و انرژی که هدر رفت!
خواهشمندم که توجه داشته باشید که سایت گیمفا، بدون توجه به موجهای منفی بر علیه بازی آن را نقد کرده است و این نقد کاملاً برگرفته از تجربه و عقاید شخصی منتقد است. البته این نوشته بیشتر از آنکه نقدی بر پیکرهی بی جان آخرین دست پخت Bethesda باشد، قرار است عاشقانهای باشد در وصف مجموعهای که تغییر را پذیرفت اما به قوانین این تغییر احترامی نگذاشت. هرچند نگران نباشید، رسالت خود را به عنوان یک منتقد از یاد نبردهام و مطمئن باشید بازی را زیر ذرهبین قرار خواهیم داد.
صدایی که از بلندگوها پخش میشود، شما را از خواب بیدار میکند. آن صدا شما را از طایفهی “پناهگاه ۷۶” میخواند و میگوید زمان آن فرارسیده است که پا به دنیای بیرون بگذارید و جهان را بسازید. بلند میشوید و شروع به ساخت چهرهی خویش میکنید، بخشی که دست شما را تا بینهایت برای خلاقیت باز میگذارد. از اتاق خود بیرون میروید و با مکانی روبرو میشوید که ظاهرا همان پناهگاه ۷۶ معروف است. پناهگاهی که بازماندههای جشنی بزرگ در گوشه و کنارهاش پیدا میشوند ، از کاغذهای رنگی بگیر تا بادکنک و … و خب، کاغذهای رنگی بیشتر! هرچه میگردید انسانی را پیدا نمیکنید و البته نباید هم پیدا کنید، زیرا اینگونه گفتهاند که در بازی خبری از NPC نیست. در طبقهی پایین با یک ربات روبرو میشوید، پس از شنیدن دیالوگهای خوابآور او ، به سمت در خروج پناهگاه میروید تا به رسالت خود یعنی ساخت دنیای بیرون برسید. و صد البته که قبل از انجام این کار نیاز به وسایلی دارید، پس از برداشتن وسایل از مکانهایی که تداعی گر ایستگاههای نذری است، با در خروج روبرو میشوید. هیجان در سر تا پایتان رخنه میکند. در باز میشود و پا به دنیای بیرون میگذارید و … . زیبا، واقعا زیبا. ویرجینیای غربی شما را مجذوب خود میکند ، نورپردازیهای هنرمندانه ، رنگبندیهایی شاعرانه با چاشنی موسیقیهایی بینظیر قلب و ذهنتان را تسخیر میکند. در همین حین سطح تان به مرحله دو میرسد و آن S.P.E.C.I.A.L معروف با ظاهری جذابتر از همیشه بر صفحهی نمایشگر نقش میبندد. با وسواس زیاد یکی از گزینههای ارتقای شخصیت را انتخاب میکنید و درست همان لحظهای که توقع داشتید منو کنار برود و به بازی برگردید ، چند عدد کارت با طراحیهای جالب روبرویتان سبز میشود، کمی به جعبه بازی نگاه میکنید و به اسم fallout 76 بر روی جلد خیره میشوید و سپس در گوشی خود به آیکون بازی Hearthstone نگاه میکنید؛ اما طراحی جذاب کارتها نگاه شما را میدزدد و کاری میکند تا تغییر درخت مهارتهای بازی سادهتر در ذهنتان بنشیند. در ابتدا فکر میکنید که این سیستم کارتها فرق چندانی نسبت به همان درخت مهارتهای کلاسیک ندارد و اگر بخواهید بدانید، در آینده از این امر مطمئن خواهید شد. (البته نه اینکه هیچ تغییری نداشته باشد ، مسلماً تغییراتی هست اما این تغییرات درست به روند بازی تزریق نشده است.) ماموریتتان جهتی را به شما نشان میدهد و شما هم از روی کنجکاوی و یا شاید هم عادت، نقشهی بازی را باز میکنید و از وسعت و زیبایی طراحی آن جا میخورید، اقلیمهای زیستی متفاوت در نقشه به زیبایی هرچه تمامتر نشان داده شدهاند و نوید دنیایی زیبا ، بزرگ و با جزئیات را میدهند و خوشبختانه دنیای بازی همینگونه است، جذاب و دلربا. لبخندی بر لبانتان نقش میبندد و پس از بستن نقشه، قدم در مسیر ماموریتتان میگذارید و سفری به یادماندنی را آغاز میکنید.
هرچه بیشتر در جهان زیبای fallout 76 غوطه ور شوید، زشتیهای بازی بیشتر نمایان میشوند و متاسفانه این زشتیها به یکی یا دو تا ختم نمیشوند. اولین مشکلی که با آن روبرو میشوید ، مشکلات فنی است. بله ، این درست است که بازیهای Bethesda همیشه با مشکلات فنی زیادی همراه هستند، اما fallout 76 حتی به عنوان یک بازی Bethesda نیز مشکلات زیادی دارد! از افت فریم های اعصاب خرد کن گرفته تا باگها و تکسچرهای بعضاً بیکیفیت. به عنوان مثال در نسخهی ps4 تعویض کردن سلاحتان عملاً یک کابوس به حساب میاید، افت فریمهای بازی به همین جا ختم نمیشود و تا دلتان بخواهد در بازی شاهد آنها خواهید بود. باگها هم مثل همیشه در کنار خندهدار بودن حسابی به تجربهی شیرین شما از سلاخی کردن دشمنان با دوستان خود صدمه میزند. و بدتر از همه این است که تمامی این مشکلات پس از آپدیت ۵۰ گیگابایتی روز اول عرضه بازی همچنان پابرجا هستند! اما بازی هرچقدر از لحاظ فنی ناامیدتان میکند ، از حیث هنری شما را وادار به تحسین میکند. جهان بازی واقعا زیباست، نورپردازیهای بازی جذاب هستند و رنگبندیها نیز روحتان را نوازش میدهند. و اما این زیبایی زمانی به کمال میرسد که اقلیمهای متفاوت نقشه شروع به خودنمایی میکنند، ۶ اقلیم با طبیعت متفاوت که هرکدام اتمسفر و استایل بصری مخصوص به خود را دارند. البته طراحی اسلحهها و لباسها و وسایلی از این قبیل تغییر چندانی با نسخهی قبل ندارند اما همچنان زیبا هستند. رابط کاربری بازی هم دچار تغییراتی شده است که اکثر آنها باعث بهتر شدن تجربه شما از بازی میشوند، تنها نکتهی بد در این رابطه طراحی منوهای بخش ساخت و ساز و خرید و فروش است. این منوها خیلی گیج کننده نیستند ، اما با طراحی بیش از حد سادهی خود ، باعث سر درد شما میشوند! اما به طور کل Bethesda در بخش هنری بازی واقعا خوب عمل کرده است و البته بخش فنی بازی تا حدودی با دیر بارگزاری تکسچرها اجازهی لذت بردن از این طراحیهای جذاب را به شما نمیدهد. البته زیباییهای جدیدترین نسخه از مجموعهی fallout تنها به ویژگیهای بصری ختم نمیشود، بلکه fallout 76 از لحاظ صوتی نیز بسیار جذاب است. موسیقیهای کلاسیک و عجیب و غریب مجموعه در این نسخه نیز حضور دارند و گوشهایتان را قلقلک میدهد. علاوه بر موسیقیها، fallout 76 در بخش صداگذاری نیز قابل قبول عمل میکند و باعث میشود بازی هم از بخش بصری و هم بخش صوتی بسیار زیبا جلوه کند.
اما گیم پلی یکی از بخشهایی است که در برزخ قرار دارد، نه عالی است و نه افتضاح. مکانیکهای بازی تقریبا به طور تمام و کمال از نسخه چهارم به این نسخه اضافه شده و شاهد تغییرات خاصی در بازی نیستیم. البته دو عنصر گرسنگی و تشنگی به بازی اضافه شدهاند که تا حدودی جذاب اند و باعث میشوند المانهای بقا در بازی پر رنگ شوند. رسیدگی به این عناصر مهم است و بی توجهی شما به آنها ، به تجربهتان در ویرجینیای غربی ضربه میزند. به جز این دو عنصر، عناصر خاص دیگری به بازی اضافه نشدهاند و نه تنها شاهد پیشرفت خاصی در مکانیکهای قدیمی نیستیم ، بلکه برعکس برخی از اجزای گیم پلی واقعا قربانی آنلاین شدن بازی گشتهاند و بارزترین نمونهی آن، سیستم V.A.T.S است. یک بخش دوست داشتنی در این مجموعه که در نسخههای قبل زمان را متوقف و یا آهسته میکرد و شما میتوانستید با انتخاب اجزای بدن دشمنانتان، با اتکا به شانس و بدون نشانهگیری آنها را به هلاکت برسانید. اما در این نسخه گذر زمان تغییری نمیکند و تنها مزیت استفاده از آن این است که نیازی به نشانهگیری نیست! و به طور حتم این تغییر یک پسرفت است. البته این حرفها به معنای بد بودن گیم پلی و مکانیک نیست. اتفاقا گیم پلی بسیار جذاب است اما شاهد هیچ تغییر خاصی در آن نیستیم و اینکه بازی نتواند پیشرفت کند، به تعبیری یک پسرفت حساب میشود. هرچند بخش ساخت و ساز settlementها در بازی تغییر نسبتا بزرگی کرده است و از این پس به جای ساختن پایگاه خود در مکانهایی از پیش تعیین شده، وسیلهای به نام camp در اختیار دارید که میتوانید با قرار دادن آن در هرکجای دنیای fallout 76 قلمرو مخصوص خود را بسازید. این بخش واقعا جذاب کار شده است و ساخت و ساز در بالای تپهها و یا در میان درختها، حس خوبی را در وجودتان ایجاد میکند. تکراری بودن گیم پلی بازی در برابر دشمنان بازی ، کم رنگتر میشود و تنوع بالای آنها باعث جلب توجه شما میشود ، از حیوانات جهش یافته گرفته تا رباتها و حشرات و دشمنان همیشگی مجموعه یعنی Super mutantها تنوع بسیار بالایی دارند، البته باز هم این تنوع به جنبهی بصری بازی بر میگردد و تعداد زیادی از دشمنان با اینکه ظاهر بسیار متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند ، اما نحوهی مبارزهی آنها با شما و همچنین نحوهی مبارزهی شما با آنها یکسان است!
یکی از بزرگترین تغییراتی که در بازی اعمال شده است ، مربوط به داستان و نحوهی روایت آن است. داستان بازی به هیچ وجه نمیتواند خوب عمل کند و گویا سازندگان فقط برای رفع تکلیف همچین چیزی در بازی قرار داده اند و این برای مجموعهای که همیشه در میان بازیهای داستان محور میدرخشید واقعا دردناک است. نیازی نیست خیلی به عقب برگردیم، همین fallout 4 که نسخهی قبلی از این مجموعهی دوست داشتنی است داستان خوب و جذابی داشت که به همراه یک روایت زیبا آن را به مخاطب تقدیم میکرد اما fallout 76 نه تنها داستان خوبی ندارد ، بلکه در روایت هم به هیچ وجه نمیتواند درست عمل کند. همانطور که پیشتر گفتیم در بازی خبری از NPC نیست و بنابراین روایت از طریق رباتها، ترمینالها، صداهای ضبط شده و از این دست وسایل منتقل میشود. این به خودیِ خود نه تنها بد نیست ، بلکه خوب هم هست! زیرا با توجه به اینکه ویدئوگیم با عنصری به نام تعامل تعریف میشود، داستان یک بازی نیز باید مبتنی بر کاوش کردن ، دیدن و محیط روایت شود کاری که به بهترین شکل توسط بازیهای bloodborne , darksouls و به نحوی توسط سری BioShock انجام شده است. بنابراین fallout 76 باید میتوانست در روایت موفق و حتی چیزی فراتر از آن ظاهر شود، اما چرا چنین اتفاقی رخ نداد؟ جوابش واضح است. چون بازی نه از روایت محیطی چیزی میداند و نه میخواهد داستانی روایت کند! اینکه چرا مجموعهای مانند fallout که زمانی یکی از سردمداران و فرماندهان لشکر بازیهای داستان محور بود در چنین دامی افتاده است باید ریشهیابی شود ، اما هرگز نباید اشتباهات یک نسخه را به پای کل مجموعه بنویسیم و اشتباهات Bethesda در ساخت این نسخه ، به هیچ عنوان نباید باعث زیر سئوال رفتن تمام مجموعهی fallout شود. هرچند متاسفانه اشتباهات بازی همینجا به پایان نمیرسد و گویی Bethesda به اندازهی کافی قلب ما را به درد نیاورده است. مشکل دیگر بازی که به شما راهی برای لذت بردن از بازی نمیدهد، طراحی بسیار بد کوئست هاست. چه ماموریتهای اصلی و چه فرعی بسیار از لحاظ طراحی ضعیف هستند و به هیچ عنوان هیجان و انگیزه را به وجود شما تزریق نمیکنند. به عنوان مثال چرا باید غذا پختن ، به عنوان یک ماموریت اصلی و بخشی از داستانی که وجود ندارد و روایتی که روایت نمیشود جذاب باشد؟ یا چرا باید به دنبال کسی بگردیم و یا سعی در کشتن کسی داشته باشیم که اصلا در بازی نیست؟! (زیرا در بازی NPC وجود ندارد) و شخصیت پردازی نیز در fallout 76 وجود ندارد ، زیرا در بازی شخصیتی نیست! و البته دلیل نبود NPC در بازی واقعا عجیب است، زیرا نه تنها به بخشهای زیادی از بازی ضربه میزند ، بلکه به هیچ وجه باعث بهبود تجربهی بخش آنلاین بازی نیز نمیشود.
اما بخش چندنفرهای که کانون توجه سازندگان بوده و تیم توسعه مجبور به قربانی کردن بخشهای زیادی از بازی برای آن شده، متاسفانه آنطور که باید و شاید موفق عمل نمیکند. اشتباه نکنید، تجربهی بازی در کنار دوستانتان و سفر در این جهان پر جزئیات و تمام نشدنی بسیار لذت بخش است، اما اینگونه به نظر میرسد که Bethesda فراموش کرده است که خلق خاطره و تجربه نیاز به یک بهانه و علت دارد. مشکل fallout 76 این است که به شما دلیلی برای لذت بردن نمیدهد و فقط میخواهد با خلق مکانیک و فضاسازی شما را سرگرم کند، اتفاقی که برای بازی Sea of Thieves نیز رخ داد. این دو بازی میخواستند تجربهای را در ذهنتان ثبت کنند که با توجه به ارتباط شما با دوستانتان به وجود آمده است، کاری که هنر اصلی یک استودیو مانند BLIZZARD است. اما چرا بازیهای BLIZZARD از پس انجام این کار بر میآیند، اما Bethesda در انجام این کار شکست میخورد؟ دلیلاش این است که Bethesda نکتهی مهمی را فراموش میکند ، نکتهای که یکی از بزرگترین هنرهای استودیویی مانند BLIZZARD است. و آن هم یک نخ رابط میان بازی و گیم پلی است. در fallout 76 ، عملا پتانسیل بالای گیم پلی مورد استفاده قرار نمیگیرد و این چیزی است که از نظر من امروزه ، به اشتباه کمبود محتوا خوانده میشود. مشکل fallout 76 این نیست که محتوای کمی دارد ، مشکل این است که محتوای آن به هیچ وجه نمیتواند به بازیکن اجازهی لذت بردن از گیم پلی و خلق تجربه را دهد. این که با دوستانتان دور هم جمع شوید و در خرابهها دنبال مهمات بگردید جذاب است، اما Bethesda هیچ تلاش دیگری برای سرگرم کردن شما نمیکند. این که هر چند وقت یکبار رویدادی در بازی برگزار شود تا بهانهای برای جمع شدن بازیکنان دور یکدیگر باشد کافی نیست. بنابراین fallout 76 نمیتواند به عنوان یک بازی PvE موفق و سرگرم کننده ظاهر شود و این در حالی است که بخش PvP بازی بسیار وضعیت بدتری دارد! Bethesda خواسته است تا با یک سری محدودیت جلوی مزاحمت دیگر بازیکنان را هنگام تجربهی شما بگیرد، یعنی زمانی که به سطح ۵ رسیدید و مبارزات PvP در دسترستان قرار گرفت، و خواستید وارد یک مبارزه با بازیکنان دیگر شوید، اگر به آنها شلیک کنید چیزی تا حدود ۹۰ درصد از قدرت اسلحهی شما کم میشود و تا زمانی که بازیکن دیگر نیز به شما شلیک نکند مبارزهی بین شما آغاز نمیشود و به گونهای حکم دعوتنامهای برای مبارزه است. شاید در نگاه اول این محدودیت چیز بدی به نظر نرسد، اما باعث سردرگمی بازی میشود. گویا بازی خودش نمیداند که در رابطه با مبارزات PvP چه طرز برخوردی دارد، از یک سو با این محدودیت سعی در جلوگیری از آن دارد ، از طرف دیگر مباحثی مانند انتقام و اینگونه چیزها در آن مطرح میشود که جدا از هم خوب و منطقی به نظر میرسند ، اما در کنار هم باعث میشوند هویت بازی بیش از پیش گنگ باقی بماند و اینگونه تجربهی چندنفرهی fallout 76 تنها به ساخت و ساز با دیگران و یا گشت و گذار خلاصه میشود. مشکلات فنی به بخشهای آنلاین بازی نیز رحم نکرده و سرورهای بازی در وضعیت بسیار بدی به سر میبرند، البته این اتفاق با توجه به اینکه بازی در روزهای اولیهی انتشار خود به سر میبرد، تا حدودی قابل توجیه است ؛ ولی مسئلهی اصلی نحوهی برخورد بازی با این قطعیهای بی مورد است، به عنوان مثال به داستان زیر که برای من اتفاق افتاده است توجه کنید :
پس از دقایقی بی هدف چرخیدن در دنیای خوش رنگ fallout 76 علامتی دایرهای شکل در نقشهام پدیدار گشت که نشان از برقرار شدن یک رویداد (Event) در آن محل میداد، به آن محل رفتم و به سلاخی کردن دشمنان بازی در کنار دیگر بازیکنان مشغول گشتم که ناگهان از سرور بیرون انداخته شدم و پس از مدتی فکر کردن در رابطه با سطح شعور و شخصیت کارمندان Bethesda دوباره وارد بازی شدم تا رویداد را به پایان برسانم و از جایزهاش بهره ور شوم تا حداقل تیرهایم هدر نرفته باشد! اما در کمال تعجب در سروری قرار گرفتم که در آن سرور خبری از ایونتای که در آن شرکت کرده بودم نبود و من مانده بودم بدون مهمات!
Fallout 76 اصلا بازی بدی نیست، اما این بدان معنا نیز نیست که با اثر خوبی طرف هستیم. بازی از طرفی زیبا و خوش آوا است و از طرفی در داستان و طراحی مراحل واقعا بد عمل میکند و از آن سمت هم گیم پلی آن در برزخ قرار دارد، اما هیچکدام از اینها مشکل اصلی بازی نیست. مشکل اصلی بازی این است که هویت خود را گم کرده است، نمیگویم فراموش کرده زیرا که اینگونه نیست و بازی تا حد زیادی همچنان یک fallout کلاسیک است، مشکل این است که بازی نتوانسته مرز بین یک بازی چندنفره و یک بازی تکنفره را حفظ کند و از آن بدتر اینکه نه توانسته است یک تجربهی تکنفرهی ارزشمند باشد ، و نه توانسته است که به عنوان یک عنوان چندنفره لذت بخش باشد. آخرین دست پخت Bethesda در بهترین حالت یک تجربه از نسخهی Early Access یک بازی با پتانسیل بسیار بالا است و خوشبختانه با توجه به وعدهی پشتیبانی دائمی Bethesda از این عنوان، میتوان به آیندهای که در انتظار fallout 76 است امیدوار بود. Fallout 76 طرفداران این مجموعه را ناامید نمیکند ، اما آنهایی که از Bethesda انتظار خلق اثری داشتند که بتوان با افتخار از آن یاد برد و نشان دهد که میتوان در یک دنیای آنلاین نیز حماسه سرایی کرد … فعلاً باید صبر کنند.
شما می توانید ویدئوی هایلایت مربوط به این بازی را نیز از اینجا مشاهده نمایید.
پر بحثترینها
- ۱۵ مشکل بزرگ سری GTA که طرفداران سرسخت نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- ویدیو: مقایسه Call of Duty Black Ops 6 روی PS5 و Xbox Series X/S [زیرنویس فارسی]
- نقدها و نمرات بازی Dragon Age: The Veilguard منتشر شدند
- رسمی: سونی دو استودیوی Neon Koi و Firewalk، سازنده Concord، را تعطیل کرد
- نقدها و نمرات بازی Call of Duty: Black Ops 6 منتشر شدند
- ادعای سازنده Concord: اثری ساختیم که تجربه فوقالعادهای را به گیمرها ارائه میدهد
- بیش از ۸۰ بازی برای PS5 Pro بهینه شدهاند
- شمار بازیکنان همزمان Dragon Age: The Veilguard در روز عرضه به بیش از ۷۰,۰۰۰ نفر رسید
- گزارش: کارگردانان بازی Marvel’s Wolverine نقش خود را رها کردند
- تحلیلگر: Ghost of Tsushima ارزش سرگرمی و عدم تحمیل ایدئولوژی را در اولویت قرار داد
نظرات
با اینکه دیوونهی بازیای FPS ام ٪۹۰ از بازیاییام که میکنم FPS ان ولی اصلاً از ۷۶ Fallout خوشم نمیاد چون گیمپلیش خیلی کنده.
درکل Fallout ازون بازیاس که وقتو حوصلهی زیادی مطلبه چیزی که من ندارم.
حقیقتش جا خوردم با این عکس جدید بهت بگم تا عکس و اسم رو دیدم دهنم باز موند
امیدوارم بتسدا حسابی ضرر کنه سر این بازی که دیگه از این غلطا نکنه به امید خبر فروش افتضاح fallout 76 نسبت به نسخه های قبل در گیمفا
انعطاف پذیر باشین وگرنه می شکنین!
چه بخواین چه نخواین دوره دورهی بازیای آنلاینه.
لعنت به بازی های انلاین
از آدمای رک خوشم میاد، چون خودمم رکم. :yes:
یه بار یه کامنت خوندم توی یه سایتی
نوشته بود
“فاجعه از اونجای شروع شد که یه بازی آنلاین شد بهترین بازی سال”
این کامنتو رو بار ها تکرار میکنم
اصا گل گفتی
بله دقیقا… لعنت به بازی های آنلاین … لعنت به صنعت گیمی که قرار باشه همش آنلاین باشه
اره والا. خدا جون یا به ما نت مفت و پر سرعت بده یا همه بازیای انلاینو نابود کن. منظور داداشمون همین بود
بیش از ۷ میلیارد آدم از هر فرقهایم. هر کی یه سلیقهای داره، مثلاً هیچ بازیای برا من COD نمیشه، یا یکی بهترین بازی که زده TLOU.
چون شما از بازیای آنلاین متنفری معنیش این نیس که همهٔ از بازیای آنلاین متنفرن یا بازیای تمام آنلاین باید شکست بخورن. درکل فقط سلیقهٔ خود آدم مهمه.
سلیقه آدم عاقل و بالغ،داستان قوی دوست داره،تعامل دوست داره،احساس گرفتن دوست داره و دوست داره که وقتی بازی رو تموم کرد یه چیزی بهش اضافه شده باشه و فقط وقتشو الکی نگذاشته پشت مانیتور و چشمشو اذیت کنه.
ما هم نمیگیم که بازی آنلاین باید شکست بخوره چون به هر حال یه عده فقط برای تفریح بازی میکنن.
ولی توی این مورد خاص Bethesda فقط سعی کرده درآمد زایی کنه به نام Fallout.
درست مثل اون دوره سه-چهار ساله که اسکایریمو تا آخرین قطره دوشید.
منظورت اینکه هر کی آنلاین میزنه، نابالغه؟!
ضمنن بنظرم گیم بیشتر جنبه سرگرمی داره تا آموزشی. هر کیام میخواد یه چیزی بهش اضافه بشه بهتر بره کتاب بخونه، یا اگه گیمو واسه داستانش میزنه بهتر بره فیلم تماشا کنه. آره عزیز
حالا اگه هم سرگرم بشی هم چیزی یاد بگیری که لذتش بیشتر هست . مگه بازیهای داستانی خوب سرگرم نمیکنه ادم رو ؟ البته اگه بخوای چیزی بهت اضافه بشه .
pc4life@ این چیزایی که گفتی: تعامل با دوستا ٱ، احساس گرفتنو و… آدم عاقل تو دنیای واقعی دنبال این چیزاس نه تو بازیای کامپیوتری.
کاملا مشخصه که تا حالا کتاب نخوندی یا فیلم ندیدی که فرقشو با بازی داستان محور تجربه کنی…
توی بازی یه شخصیت بدلیل کنترل اون ارتباط بیشتری با بازیباز برقرار میکنه و در غیر اینصورت توی پیشبرد بازی دچار مشکل میشی.
ولی توی فیلم تو اگه چیزیو درک نکنی بازم داستان جلو میره.
میشه گفت که کتاب بازم از فیلم قوی تره و تاثیر گذاری بازی بدلیل ارتباط بصری رو بازهم نداره.
حالا حیف نیست که از چنین رسانه قدرتمندی جوری استفاده کنیم که بهمون نفع برسونه؟
EDIT : حالا حیف نیست که از چنین رسانه قدرتمندی جوری استفاده نکنیم که بهمون نفع برسونه؟
باشه!
متا بالای بازی های داستانی رو مقایسه نکن با انلاین ، بازی های انلاین برای سرگرمی خوبه ولی هیچ وقت نمیتونه جلوی بازی های داستانی رو بگیره .
بازیهای انلاین باید باشن . بازیهای داستانی هم همینطور . هر کدوم طرفدارای خودش رو داره . شاید تب انلاین خیلی ها رو گرفته باشه اما به نظر من بالاخره فروکش میکنه و متعادل میشه . من یه بار فقط انلاین بازی کردم اونم بد کمپانی ۲ مپ ویتنام . چند روز بازی کردم و حال کردم اما نمیدونم چرا خسته شدم ازش . بازیهای داستان محور قوی برای من تو اولویت هست مثل کتاب یا فیلم که میخوای بفهمی اخرش چی میشه و اصل ماجرا چیه .
به امید عوض شدن تفکرات پوسیده تاد هاوارد
ممنون بابت نقد عالیتون
ابتدا خیلی منتظر این بازی بودم تا ببینم موفق میشه یا نه بعد دیدن نمرات بازی اولش ناراحت شدم اما حقش بود
حالا که رفته رفته پلیراش کم شد ببینین چطور بازی واسه استیم هم میاد
مرسی از نقد و نمره ی پایین 🙂
زیبا بود
من به شخصه دوس دارم برای پی سی بخرم
و به شدت دوس دارم تجربش کنم
اما
متاسفانه تحت ماکراستور هست
و فکر نکنم بتونم
مثل کالاف
ک رو بتل یو اس باید ۸۰۰ حداقل خرج کنم
و امکان تغییر یجن هم نیست مثل استیم
میتونم بگم متاسفم برای خودم
کسی ک تا ۱ سال پیش
با ۱مقدار کم از حقوق پابجی نوبر رو خرید و آسوده بودم
الان باید ۹۰۰ پول کال ۴ بدم
خدایا خودت کمک کن :struggle:
فالوت ۴ بازی بود که ساعتها گیم پلی و خاطره جذاب برای من داشت…
بتسدا هم با این بازی سرانجام به مغاکی غلتید که دیر یا زود بازیهایی که به ریشه های خود پشت میکنند خواهند غلتید.
امیدوارم ضرر کنه تا دیگه از این اشتباهات نکنه …
کاش یکم بیشتر صبر میکرد همچین بلایی سرش نمیومد
یاد اهنگ هیچکس افتادم که میگفت : عجول بود وقتی گفتم بکنه صبر ، شاید فکر کرده حاجی تو رو بکنه دک . اون مثل داداشم بود
همچین انتظاری از بتسدا نداشتم :-/
بازی بدی نیست؟!؟؟ این بازی فوق افتضاحه اصن یک فاجعه تکرار نشدنیه و باعث شده دید مردم نسبت به بتسدا کاملا عوض بشه و ما هم ک قبولش داریم فقط بخاطر evil within و skyrim که اونم دست پخت میکامی بود
شما به بازی های مزخرفی مثل farcry یا assassins نمره بالای ۸ میدی اونوقت به fallout 6.5 میدی؟
AC Odyssey = متا ۸۸، نامزد گوتی
Far Cry 5 = متا ۸۲، نامزد بهترین بازی اکشن سال
Fallout 76 = متا ۶۹ ( متای نسخه پی اس ۴ هم ۴۹ )، افتخارات: Error!
بماند که منتقدها فرق داشتن
موفق باشید
سلام،
دوست عزیز لطفا توجه کنید که بازیهای ذکر شده ، توسط منتقدهای متفاوت، و سلیقه و تفکرات متفاوتی نقد شده بود.
۷۶ حقیقتا بیشتر از اون که یک بازی بد باشه ، یک بازی سردرگمه ، نمیدونه میخواد چیکار کنه و همین امر بهش ضربه زده. پیشنهاد میکنم که تا اولین اقدامات Bethesda در رابطه با پشتیبانی از بازی صبر کنید.
نقد خیلی خوبی بود تشکر
فقط دوتا ایراد داشت
۱ تو نقد هیچ عکسی از گیم پلی بازی گذاشته نشده
۲ بکار بردن کلمه ی افتضاح برای یه نقد رسمی درست نیست
غیر از این دوتا بقیه ی نقد عالی هست
ممنون از شما که مطالعه کردید،
مورد اول کامل به جاست ، به دلیل یکسری مشکلات نشد عکس قرار بدیم ، سعی میشه در نقدهای بعد حتما رعایت شه.
تشکر از شما بابت پاسخ گویی :rose: :rose: :rose:
داستان و روایت بسیار بد ?:-) از بتستا بعید بود
داداش بتسدا کلا بازی هاش (بغیر از چند مورد) داستان خوبی ندارن. بیشتر ازادی عمله و کوئسته های خارج داستانه که باعث جذاب شدن بازیهای بتسدا میشه.