فراتر از یک زامبیکشی! | نقد و بررسی بازی Overkill’s The Walking Dead
از جمله جذابیتهایی که تنها بازی بازها میتوانند آنها را درک کنند، سلاخی موج عظیمی از زامبیهاست! اگرچه بازیهایی مثل Dead Island یا Left 4 Dead بازیهای همه پسندی نیستند و در هیچ زمینهای هم نمیتوانند در مقابل بازیهای بزرگ دیگر قد علم کنند، اما همیشه طرفداران خاصی را برای خود داشته و خلاصه بدون مخاطب نمیمانند. این گونه بازیها اغلب مثل بازیهای ریسینگ احتیاج به داستان قوی برای مطرح شدن ندارند و بسیاری از المانهای دیگر که باعث میشود یک بازی تبدیل به یک عنوان موفق شود را هم در خود نمیبینند با این وجود، همیشه چیز خاصی در مورد این گونه عناوین وجود وارد، حسی که شاید قابل بیان نباشد و صرفا طرفداران همین سبک بتوانند آن “حس” را درک کنند. دوستانی را دارم که عادت دارند بعد از یک روز سخت کاری و پر استرس، پلتفرم خود را روشن کرده و پای Dying Light مینشینند، عنوانی که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد و بعید میدانم به این زودیها هم فراموش شود! به خصوص تجربه چنین عناوینی با دوستان واقعی، لذتی چند برابر دارد اما اگر دوستانی دارید که اهل بازی کردن نیستند هم میتوانید از تجربه بخش چند نفره آنها به تنهایی لذت ببرید.
مدت کمی از انتشار یک بازی جدید تحت عنوان Overkill’s The Walking Dead میگذرد و این بازی متاسفانه هنوز نتوانسته کاربران چندان زیادی را به خود جذب کند. البته دقت کنید که این بازی ۶ نوامبر منتشر شده و امروز تازه ۱۵ نوامبر است! پس مطمئنا در روزها و ماههای آتی، Overkill’s The Walking Dead بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت. شاید برایتان جالب باشد که بدانید استودیو سازنده این بازی، همان سازنده نسخههای Payday بوده و اکنون Overkill’s The Walking Dead چهارمین بازی این استودیو است. شک ندارم که سری Payday را هم میشناسید و احتیاج به صحبت بیشتر در مورد این سری بازی نیست جز این که بدانید سومین نسخه آن در همین سال ۲۰۱۸ تنها برای اندروید و آی او اس منتشر شد. Overkill’s The Walking Dead اکنون یکی از بازیهای جدید و نسبتا گران قیمت استیم است که پتانسیل محبوب شدن را به شدت در خود میبیند اما اگر نگاهی صرفا گذرا به نقدهای این بازی توسط کاربران در استیم بیندازید، شاید کمی دلسرد شوید. در این مطلب ما سعی داریم که بازی را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داده و کمی دقیق تر وارد کلیات، جزئیات، نقاط قوت و ضعف آن شویم. عنوان Overkill’s The Walking Dead هم اکنون بر روی PC قابل بازی کردن است و نسخه کنسولهای نسل هشتمی آن در فوریه ۲۰۱۹ ( حدودا دو ماه دیگر ) در دسترس خواهد بود. البته اگر از کاربران رایانههای شخصی هستید، به سیستم نسبتا قدرتمندی برای اجرای این بازی احتیاج پیدا خواهید کرد.
مثل شاید نود درصد بازیهای زامبی محور، Overkill’s The Walking Dead نیز از یک داستان قوی و پر جزئیات بهره نمیبرد. همان طور که گفته شد بازیهای ریسینگ هم به همین ترتیب هستند و حتی آنهایی که بخش داستانی دارند ( مثال بارز آن Need for Speed The Run ) نمیتوانند یک داستان قابل قبول و شخصیت پردازی قابل دفاع را به مخاطب خود رائه دهند چرا؟ احتمالا چون تمرکز بازی جای دیگری است. Overkill’s The Walking Dead برخلاف بعضی از بازیهای مشابه داستان دارد و تکلیف بازیکن مشخص است. به عنوان کسی که پشت پلتفرم بازی خود مینشینید و شروع به بازی کردن OTWD میکنید، برایتان واضح است که هر مرحله به چه دلیلی طراحی شده و هدف از آن چیست. بازی چهار شخصیت اصلی دارد و هر کدام قاعدتا باید توانایی خاصی داشته باشند که این گونه نیست! از بزرگ ترین و مشهودترین نقاط ضعف بازی همین است که در ادامه توضیحات بیشتری را در این زمینه خواهیم داد. کاراکترهای بازی هیچ پیش زمینه داستانی ندارند و اصلا معلوم نیست از کجا میآیند و چند سال سن دارند، کارشان چیست، اصلا که هستند؟! تنها معرفی بازی از این کاراکترها مربوط به تریلر سینماتیک آغازین بازی شده و یک پیرمرد، یک جوان سیاه پوست و دو زن را در تصویر میبینیم که یکی آسیایی است. در همین تریلر هم چیز بیشتری راجع به آنها گفته نمیشود و بعد از آن نیز نوبت به انجام مراحل میرسد! اگر احیانا این سوال برایتان پیش آمد که مثلا این زن آسیایی چه پیشینهای دارد، سعی کنید هر چه سریع تر این علامت سوال را پاک کنید، چون به جوابی نخواهید رسید.
با این وجود این که صحبت کردن و ایراد گرفتن راجع به شخصیت پردازی یک بازی مثل Overkill’s The Walking Dead میتواند به دور از انصاف باشد، اما حتی این بازی حداقلها را هم فراموش کرده. کاراکترهایی که هیچ گذشتهای ندارند و بازیکن چیزی در موردشان نمیداند. این مشکلی نیست که بازیکن نتواند با آن کنار آید اما سازندگان میتوانستند به شخصیتهای اصلی بازی کمی پر و بال بدهند. گذشته از این مسائل، در Overkill’s The Walking Dead خدا را شکر تکلیفتان معلوم است و مراحل جدید هر کدام با دلیلی قانع کننده آغاز میشوند! به طور کلی شما بازمانده هستید و برای بقا، برای خود و دیگر بازماندگان یک کمپ ساخته و در آنجا زندگی میکنید. گروهی از انسانها که در بازی The Family خطاب میشوند، دشمنان شما محسوب شده و قصد دارند منابع شما را به غارت ببرند. از همین مطلب متوجه شوید که فقط با زامبی سر و کار ندارید و گاهی اوقات باید آدمها را نیز از سر راه بردارید، دشمنانی که به مراتب خطرناک تر و شکست دادنشان سخت تر است. مجددا پیشینه داستانی خاصی دیده نمیشود و تریلر سینماتیک بازی نیز کمک چندانی به بازیکن در کسب اطلاعات راجع به داستان بازی نخواهد کرد. منتهی قبل از آغاز هر مرحله، اطلاعاتی در اختیارتان قرار داده میشود و برای این بازی، این نکته قطعا یک امتیاز مثبت محسوب میشود. از حفظ یکپارچگی داستان هم که صرف نظر کنیم، این نکته باعث میشود که بدانید برای چه میجنگید و هدفتان مشخص باشد. هر چند که عملکرد سازندگان در این زمینه، حداقل چیزی است که بازیکن انتظار دارد. تقریبا تمام چیزی که به داستان یک بازی مربوط شود در Overkill’s The Walking Dead مشکل دارد و باید بهتر شود. البته هنوز هم تاکید داریم که این بازی از لحاظ داستانی نباید با عناوین تریپل A یا داستان محور قیاس شود، اما انتظار میرفت که حداقلها را رعایت کند.
گیم پلی بازی را میتوان کم نقص ترین رکن بازی دانست. زمانی که برای اولین بار میخواهید شروع به کشتن زامبیهای Overkill’s The Walking Dead کنید، چهار انتخاب پیش رو دارید; Aidan, Grant, Maya و Heather که دوتای اول مرد و سومی و چهاری زن هستند. قاعدتا هر کاراکتر یک سری توانایی خاص و ویژه دارد که به کمک شما خواهد آمد و بر اساس همین تواناییهاست که بازیکن، شخصیت مورد نظر خود را پیدا کرده و با وی بازی را استارت میزند. اولین مشکل گیم پلی بازی را هم خیلی زود متوجه میشوید; کاراکترها تفاوت چندانی با هم ندارند! از لحاظ ظاهری و اسمی، با چهار نفر طرف هستیم که متفاوتند اما وقتی وارد بازی شویم، اصلا تفاوتی را بین قابلیتهای این چهار نفر احساس نخواهید کرد. هر چهار شخصیت میتوانند سلاحهای اصلی را سوییچ کنند، از وسایل ( Tool ) مختلف استفاده کنند، گجتهای مورد نظر خود را داشته باشند و به شیوه خاص خود بازی کنند. طبیعتا زمانی که شما به عنوان سازنده یک بازی میسازید و در آن چهار کاراکتر را قرار میدهید، باید تفاوتهای چشمگیری را بین این ۴ نفر قائل شوید، چیزی که سازندگان از آن بازماندهاند. این مشکل به مرور چشمگیر خواهد شد و متوجه میشوید که ادامه دادن با یک شخصیت شاید کمی کسل کننده باشد پس یکی دیگر را انتخاب میکنید و طولی نمیکشد که از کاراکتر دومی هم زده خواهید شد و سومی و چهارمی هم به همین منوال خواهند بود. به عنوان مثال Aidan سلاح اصلیاش یک شات گان است، در حالی که میتواند از رایفل Grant هم استفاده کند. قبل از آغاز بازی ۱۲۰ ثانیه فرصت دارید تا سلاحهای خود را تغییر دهید و برای یک عملیات جدید بهترین تجهیزات را بردارید. Maya میتواند در حین بازی بستههای سلامتی روی زمین قرار داده تا همگروهیها سلامتی خود را دوباره پر کنند به غیر از این، دیگر شخصیتها توانایی به خصوصی که در طول بازی بتواند تفاوت رقم بزند را ندارند. حتی در توضیحاتی که راجع به Ability کاراکترها نوشته شده نیز تفاوت خاصی مشاهده نمیکنیم.
همان طور که اشاره کوچکی شد، شما قبل از آغاز بازی دو دقیقه فرصت دارید که تجهیزات خود را تغییر دهید. در تصویر زیر هم به صورت خلاصه در این باره توضیح دادهایم. قبل از این که بازی آغاز شود میتوانید کاراکتر خود را تغییر دهید. همچنین میتوانید در منوی Loadout سلاح اول، دوم و سوم خود را عوض کنید. سلاح اول شما در واقع تفنگ اصلی بوده که میخواهید از آن در مبارزات دشوار استفاده کنید. مثلا شات گان، رایفل و به طور کلی سلاحهای این چنینی که در واقع حکم Primary Weapon را دارند. سلاح دوم شما، سلاح کوچک تری است که معمولا فراتر از انواع هفت تیر نرفته و سلاح سوم نیز سلاح سردی است که بیش از آنچه فکرش را بکنید کاربردی خواهد بود. در واقع این سلاح سرد بیشترین استفاده را برای بازیکن دارد و به دلایل مختلفی که بعدا توضیح خواهیم داد، این سلاح را میتوان سلاح اصلی بازی دانست. در انتخاب سلاح سرد خود باید دقت زیادی به خرج دهید تا بهترین گزینه را انتخاب کنید. در همان ابتدای بازی البته این سلاح قابل تغییر نیست. به عنوان مثال Aidan یک چوب بیسبال دارد و Maya یک ساطور! اما با پیشرفت در بازی و انجام دادن مراحل میتوانید سلاحهای جدیدی چه از نوع گرم و چه از نوع سرد پیدا کنید. همچنین در تصویر زیر باید واژه Tools هم قابل رویت باشد; در این منو میتوانید ابزار خاصی مثل قفل شکن را انتخاب کنید. البته قطعا میتوانید حدس بزنید که قفل شکن تنها ابزار بازی نیست و ابزار دیگری مثل سیم چین یا ابزارهای متنوع دیگر هم در بازی حاضر هستند. اگر خوش شانس باشید، در تیمی خواهید افتاد که هر چهار عضوش ابزارهای متفاوتی داشته باشند. به عنوان مثال اگر قصد دارید که از شر یک سیم خاردار رها شوید، سیم چین به کارتان خواهد آمد، سیم خاردارها به عنوان یک ابزار تدافعی هم توسط دشمنان و هم توسط خودتان استفاده میشوند و وظیفه دارند سرعت طرف مقابل را کم کنند. برای باز کردن درهایی که قفل هستند هم طبیعتا lockpick موثر خواهد بود. این ابزار البته در لولهای پایین تر یک بار مصرف هستند و بیش از یک بار نمیتوانید آنها را مورد استفاده قرار دهید.
یکی از نکات مثبت بازی ارزش تکرار بالای آن است. این نکته شاید در بازیهای خطی کمتر به چشم بیاید و یا حتی بازیهای Open World را نیز بدون توجه به ارزش تکرار بعد از به پایان رساندن بخش داستانی، به کل فراموش کنید. اگر Need for Speed Payback را بازی کرده باشید، متوجه هستید که گاهی اوقات برای پیشرفت مجبور به انجام یک مرحله بیش از یک بار میشوید. از آن جا که سری NFS به طور کلی طرفداران زیادی دارد و بازیکنان زیادی آخرین نسخه آن را بازی کردهاند، آن را مثال زدیم. در Overkill’s The Walking Dead هم این قضیه برقرار است و گاهی اوقات شاید بخواهید بنابر دلایلی که در ادامه توضیح خواهیم داد یک مرحله را بیش از یک بار به انجام برسانید. وقتی یک مرحله را برای اولین بار انتخاب میکنید یا قبلا تلاش کردهاید که آن را به پایان برسانید اما این امر با موفقیت صورت نگرفته، تنها درجه سختی Normal برایتان آنلاک است و درجه سختیهای بعدی قفل خواهند بود. نکته جالب این جاست که درجه سختیهای Overkill’s The Walking Dead از نرمال آغاز شده و گزینه Easy ندارند! ضمنا هر چقدر درجه سختی مرحله را افزایش دهید، مقدار منابعی که در ازای به پایان رساندن مرحله به دست میآورید متفاوت خواهند بود. شما به این منابع نیاز دارید تا قسمتهای مختلف کمپ خود را ارتقا دهید; موضوعی که OTWD پا فراتر از مهم گذاشته و ضروری به نظر میرسد. در واقع بازی شما را مجبور به ارتقا دادن کمپ میکند و تا زمانی که دست به این کار نزنید، نمیتوانید وارد مرحله جدیدی شوید. البته گاهی اوقات این اجبارها، دلیل موجه دارند اما به طور کلی و عمومی Overkill’s The Walking Dead بیش از آنچه واقعا لازم باشد شما را محدود کرده و دقیقا باید همان طوری بازی کنید که سازندگان دوست دارند. البته این ارتقاها به فقط کمپ محدود نشده و کاراکترهای بازی را نیز در بر میگیرد. نکته این جاست که تمام پیشرفتهایی که با یک شخصیت خواهید داشت فقط و فقط مربوط به خود وی میشود و ربطی به کاراکترهای دیگر ندارد. بنابراین اگر با Aidan خود را در سطح ۲۰ میبینید قرار نیست کاراکتر Heather هم پیشرفتی داشته باشد! هر کاراکتر کاملا مستقل از بقیه است و به همین خاطر شخصیت اصلی را بهتر است با دقت انتخاب کنید چون در مراحل بالاتر که کار دشوار میشود به شخصیتی نیاز خواهید داشت که بتواند از پیشرفتهای گذشته استفاده کند. البته به لطف امکان تکرار مراحل روی درجه سختیهای بالاتر و همچنین به دست آوردن منابع بیشتر، شما میتوانید بدون نگرانی دو یا سه و یا اصلا تمام شخصیتهای خود را ارتقا دهید. از آن جایی که بازی از ارزش تکرار بالایی برخوردار است و بسیاری از مراحل را شاید بخواهید چند بار تکرار کنید، این احتمال وجود دارد که شخصیتهای مختلف شما از سطوح بالاتری برخوردار باشند.
بخش شخصی سازی کاراکتر خود به دو بخش Character Ability و Core Ability تقسیم میشود و برای ارتقا دادن شخصیت نیز باید گاهی اوقات کمپ خود را ارتقا دهید. در واقع بعضی هر ارتقا، وابسته به بخش خاصی از کمپ است و تا زمانی که به سطح خاصی از کمپ نرسید نمیتوانید شخصیت را در بخش مورد نظر قویتر کنید. خود کمپ چند زیر مجموعه مثل Depot، Clinic و The Hub دارد که ارتقا این موارد باعث میشوند که بتوانید شخصیت خود را قویتر کنید. به رغم داشتن تعداد بالای Ability Pointها، تا زمانی که مثلا سطح Depot شما به عدد خاصی نرسیده باشد نمیتوانید استقامت شخصیت مورد نظر را بیشتر کنید. خیلی سریع متوجه میشوید که این گونه محدودیتهای بیجهت برایتان آزاردهنده خواهند بود و در عین حال چارهای هم ندارید. البته به لطف برخی ارکان دیگر گیم پلی این مشکل را هم بعد از مدتی میتوانید فراموش کنید. در هر صورت چیزی که عیان است، اهمیت بالای ارتقا کمپی است که چهار شخصیت اصلی بازی برای بازماندگان احداث کردهاند و این کمپ در همه زمینهها باید پیشرفت کند. همان منابعی که شما در پایان هر بازی به دست میآورید لازمه پیشرفت قسمتهای مختلف کمپ هستند و تمام این قسمتها اهمیت بالایی دارند. وابستگی بی خود و بی جهت برخی از موارد را با هم شاید نتوان درک کرد اما در هر حال محصول نهایی همین است و تغییر هم نخواهد کرد. در منوی بازی، کمپ شما دارای ۵ زیر مجموعه است که مهمترین آنها حداقل برای شروع بازی، The Hub است. تا زمانی که The Hub شما به لول یک نرسد، نمیتوانید بازماندگان را نجات دهید. البته ارتقا دادن این بخش مزایای دیگری هم دارد. مثلا تا قبل از ساختن The Hub، مراحل Survival برایتان قفل هستند. اما باز دوباره خود The Hub دارای سه بخش Tools، Routes و Defenses است که هر کدام از اینها به طور جداگانه قابل ارتقا دادن هستند، بدین معنا که به جز ارتقای The Hub اصلی، این سه بخش را هم باید پیشرفت دهید. در این میان Routes اهمیت بیشتری دارد چرا که راههای شما به دیگر نقاط واشینگتن را باز کرده و مراحل داستانی جدیدی برایتان باز خواهد کرد. حال جالب این جاست که برای ارتقا دادن مثلا Routes به سطح ۳، باید ابتدا The Hub را به سطح ۲ برسانید! پیچیدگیهای جالبی در سیستم ارتقا بازی وجود دارند که تا خودتان آن را تجربه نکنید متوجه نخواهید شد. اگرچه همان طور که گفته شد این پیچیدگیها در برهههایی از بازی آزاردهنده هستند و جلوی پیشرفت شما را خواهند گرفت یا حداقل، آن را کند میکنند. بخشهای دیگر کمپ شما نیز سیستم پیشرفتی شبیه به سیستم پیشرفت The Hub خواهند داشت.
در بخش Vault میتوانید همه سلاحهای خود را ببینید. هم سلاحهای گرم و هم سرد در این بخش مشخص هستند و هر تغییری که بخواهید در تجهیزات خود اعمال کنید مربوط به این قسمت میشود. ذکر این نکته هم حائز اهمیت است که شخصی سازی کردن سلاحهای گرم کار سادهای نخواهد بود. به هر جهت اگر میخواهید تغییری روی سلاح مورد نظر خود اعمال کنید اولا باید منابع مورد نیاز را داشته باشید و ثانیا به افزونهای که میخواهید به تفنگ خود اضافه کنید هم احتیاج دارید. به عنوان مثال اگر میخواهید یک صدا خفه کن به تفنگ خود اضافه کنید باید قبلا یک صدا خفه کن مطابق به مدل اسلحه پیدا کرده باشید تا بتوانید از آن استفاده کنید. به همین خاطر است که بخش شخصی سازی سلاحها برایتان خیلی پر رفت و آمد نخواهد بود و نمیتوانید هر حرکتی که دوست دارید را بدون محدودیت روی سلاحهایتان پیاده کنید. شخصا این محدودیت را دوست دارم و با مضمون بازی هم کاملا تطابق دارد. بیشتر بازیهای بقا و Survival چنین ویژگیای را در خود میبینند و Overkill’s The Walking Dead هم از دیگر بازیهای این ژانر پیروی کرده تا کاری خلاف عرف انجام نداده باشد. نکته قابل توجه اینجا این است که اگر شخصیت Aidan Hunt را برگزیدهاید بهتر است که سلاح اصلی شما یک شات گان باشد، یا مثلا Maya با سلاحهایی مثل SMG عملکرد بهتری دارد. این گونه موارد داخل خود بازی گنجانده شدهاند و کافیست ۵ دقیقه برای خواندن مطالب خلاصه در مورد هر کاراکتر زمان بگذارید تا تمام ماجرا دستتان بیاید. در Overkill’s The Walking Dead نمیتوانید دست به خرید و فروش اسلحه بزنید. به جای آن اسلحههای خود را Dismantle میکنید، یعنی آن را از بین برده و در ازای آن مقداری منابع به دست میآورید. البته این مقدار اغلب ناچیز است و دردی را دوا نمیکند اما کماکان گزینه Dismantle برای سلاحهایی که قابلیت استفاده شدن را ندارند بهترین گزینه است. دقت باید داشته باشید که اگر احیانا قصد در Dismantle کردن یک اسلحه را دارید Modهای آن را جدا کنید تا بعدا بتوانید از این مدها در سلاحهای دیگر استفاده کنید. گزینه دیگری هم وجود دارد که Repair نام داشته و همان طور که از اسمش پیداست، سلاح شما را تعمیر میکند. استفاده کردن از این گزینه هم به منابعی ناچیز احتیاج خواهد داشت.
به جز موارد گفته شده، زمانی که وارد بازی میشوید با واژه Survivors هم برخورد میکنید. در این بخش شما میتوانید بازماندگان دیگر را به ماموریتهای مختلف بفرستید و برای حفاظت از بخشهای مختلف از آنها به عنوان نگهبان استفاده کنید. در اولین ارتقا The Hub شما میتوانید حداکثر ۱۰ بازمانده را در کمپ نگه دارید. بازماندهها هم مثل ۴ شخصیت اول و اصلی بازی، لول دارند و از تواناییهای خاصی برخوردار هستند. اسم مشخصی دارند و جملهای در وصف آنها نوشته شده است. با اعزام این بازماندهها به ماموریتهای مختلف هم سطح آنها را بالا خواهید برد و هم منابع بیشتری به دست خواهید آورد. مرحلههایی که برای این بازماندگان آنلاک میشوند هم دارای یک لول هستند و باید مراقب باشید سطح بازمانده از سطح مرحله پایینتر نباشد چرا که احتمال مرگ وی بالا میرود. همچنین استخدام این افراد در بخشهای مختلف کمپ مثل Depot و Radio برای شخصیتهای دیگر مزایایی خواهد داشت و به تواناییهایشان خواهد افزود. این افراد هر چند میتوانند نیروهای کمکی خوبی برای بازیکن باشند و به پیدا کردن منابع بیشتر کمک کنند، اما باید سعی کنید بیشتر به خودتان تکیه کنید. امکان Dismiss کردن بازماندهها نیز در بازی وجود دارد که فکر نمیکنم مورد استفاده قرار بگیرد! همانند مراحل داستانی، ماموریتهایی که برای بازماندگان در نظر گرفته شده هم در سه تیپ حمله، دفاع و دیده بانی ( شناسایی ) هستند و البته بعضی از ماموریتهای ابتدایی بازی، هیچ منابعی را برای شما به همراه نخواهند داشت. آخرین قسمت منوی اول بازی هم Lost & Found است که در این قسمت ناگفتههایی که در مورد شخصیتهای اصلی بازی پیدا شده قرار میگیرند. همچنین آیتمهای خاصی که در دنیای بازی پیدا کردهاید را نیز در این بخش میتوانید چک کنید. به عنوان نکته تکمیلی، در نظر داشته باشید که کاراکترهای اصلی بازی در ابتدا ۴ نفر هستند و دو شخصیت قفل شده در بازی حاضر هستند که آنها را نیز بعدا آنلاک خواهید کرد.
در اولین مرحله بازی به شما وظیفه دفاع کردن از یک منطقه محول میشود. شما و به احتمال زیاد سه هم تیمی دیگرتان در همین مرحله چیزهای زیادی یاد میگیرید; مواردی که تا پایان بازی از آنها استفاده خواهید کرد. باید همه چیز را برای مقابله با سیلی از زامبیها آماده کنید. درها را ببندید، سیم خاردار در جای مناسب قرار دهید و سلاحهای خود را کاملا پر کنید. تنوع طراحی مراحل یکی از ویژگیهای مثبت بازی بوده و سازندگان سعی کردهاند موارد مختلفی را به بازی خود اضافه کنند تا بازی با مشکل یکنواختی دست و پنجه نرم نکند. همان طور که گفته شد دشمنان اصلی شما گروهی انسان به نام The Family هستند، بنابراین شما با آدم هم سر و کار خواهید داشت. زامبیهای بازی تنوع چندان زیادی ندارند، مشکلی که البته خیلی در دید نیست و فکر نمیکنم بازیکن را آزار دهد. صحبت درباره طراحی مراحل را ادامه دهیم که جای تحسین دارد! در بعضی از مراحل شما باید از کمپ خود دفاع کنید و بعضی اوقات نیز باید به همراه هم تیمیهایتان دست به حمله بزنید. نکته مهم در Overkill’s The Walking Dead اهمیت بالای کار گروهی است. این بازی اگرچه در زیرشاخه بازیهای تاکتیکی قرار نمیگیرد اما هماهنگی بالا و درک همتیمیها از اهمیت زیادی برخوردار است، این مورد خصوصا در مراحلی که باید به منطقه دشمن نفوذ کنید، بیشتر بروز پیدا میکند. در مراحل دفاعی نباید همه یک جا جمع شده و اجازه دهید دشمنان شما چه از نوع زامبی و چه از نوع انسان، محاصرهتان کنند. از حداکثر تواناییهای خود باید استفاده کنید تا پیروز از میدان نبرد خارج شوید. اما مراحلی که در آنها باید به جایی نفوذ کنید، حمله کنید و یا چیزی را بدزدید، مخفیکاری چیزی خواهد بود که بدان نیاز دارید. وسط صفحه بالا، عکس کوچک جمجمهای واضح است که داخل یک دایره کوچک قرار گرفته است. اگر دقت کنید، هر چه نوار این دایره پر تر شود تعداد واکرهای اطراف شما نیز افزایش مییابد. واکر، نامی است که بازی روی زامبیها گذاشته. این دایره زمانی پر میشود که صدای شلیک شما یا نیروهای The Family قابل شنیدن باشد و واکرها را به سمت این صدا جذب کند. بنابراین هر چقدر که کمتر شلیک کنید، شانس موفقیت شما در بازی بیشتر است چرا که با واکرهای کمتری هم روبه رو خواهید شد. اگر خاطرتان باشد در ابتدای این نقد و بررسی گفتیم که سلاح سرد شما حکم سلاح اصلی را دارد و بیشترین استفاده را برایتان خواهد داشت. کمی که بازی را پیش ببرید خودتان متوجه خواهید شد که حتی در مقابل دشمنانی که با تفنگ به سمت شما شلیک میکنند هم تیراندازی کردن کار عاقلانهای نیست. شاید موجهای اول و دوم واکرها قابل دفع باشند و با کار گروهی و مهارت بالایی که دارید بتوانید گلیم خود را از آب بیرون بکشید اما اگر نوار به طور کامل پر شود احتمال موفقیتتان به طرز چشمگیری کاهش پیدا خواهد کرد.
قسمت بد ماجرا اینجاست که وقتی در محاصره زامبیها باشید، اگر از سلاح گرم مثل رایفل یا شاتگان یا SMG استفاده کنید، سر و کله واکرهای بیشتری پیدا خواهد شد. اگر هم نخواهید چنین اتفاقی رخ دهد و با چوب بیسبال یا ساطور از خود دفاع کنید، کار بسیار دشواری را در پیش خواهید داشت. استفاده از سلاح سرد نیز به سادگی سلاحهای گرم نیست و نوار Stamina بازیکن نباید خالی شود. با هر ضربه مقداری از استقامت شما کاسته میشود و وقتی که استقامتتان کاملا خالی شود نمیتوانید ضربه دیگری را به واکرها وارد کنید. به همین علت است که در بخش پیشرفت تواناییهای کاراکتر باید دقت زیادی روی استقامت داشته باشید و سعی کنید آن را هم ارتقا دهید.
به طور عمومی واکرها جان سخت هستند و به این راحتیها از پای در نمیآیند! حتی بعد از این که چندین ضربه به آنها وارد کردید ممکن است با حالت سینه خیز همچنان شما را دنبال کنند و برایتان دردسرساز شوند. به همین خاطر ضروری است که همیشه بهترین سلاح سرد را با خود حمل کنید. زمانی که با هفت تیر یا تفنگهای دیگر به دشمنان شلیک میکنید اما اوضاع متفاوت است و کار نسبتا راحتی را در پیش دارید. اگر واکرها را هدشات کنید، تنها یک شلیک برای کشتن یک واکر کافی است. البته هدشات کردن هم کار سادهای نیست با توجه به اینکه خبری از نشانه تفنگ نیست و مثل Payday باید سعی کنید بدون کمک نشانه تفنگ، کار خود را انجام دهید. در ضمن باید مراقب مهمات خود هم باشید، معمولا آن قدر گلوله ندارید که بخواهید برای دراز مدت روی تفنگهای خود حساب کنید. به هر صورت استفاده از تفنگ در Overkill’s The Walking Dead واقعا کار عاقلانهای نیست و کمتر ممکن است به شما کمک کند. اگر سلاحتان Suppressor داشته باشد چون صدایی از آن متصاعد نمیشود، میتوانید با خیال راحت شلیک کنید. Suppressorها نیز البته طول عمر خاصی در این بازی دارند و مثلا اولین نوعی که در اختیار بازیکن قرار میگیرد تنها تا ۴ شلیک را تحمل میکند و از آن به بعد صدای تفنگتان شروع به جلب توجه میکند. به این خاطر یاد میگیرید تنها زمانی از تفنگ خود استفاده کنید که ضرورت داشته باشد. برای این که بازی را به صورت مخفی کاری پیش ببرید، باید از دویدن خودداری کنید. اگر زامبیها شما را ندیده باشند یا صدایتان را نشنیده باشند از پشت میتوانید آنها را takedown کنید بدون این که دیده شوید. این کار را با انسانها هم میتوانید انجام دهید. واکرها نمیتوانند به خوبی ببینند پس اگر به آنها نزدیک نشوید و صدای پایتان هم شنیده نشود، بدون درگیری نیز میتوانید راه خود را دامه دهید اما انسانها از دور شما را دیده و برایتان دردسر درست میکنند. هوش مصنوعی انسانها در The Walking Dead افتضاح است و کار شما را راحت میکند. آنها بدون توجه به شلیکهای شما تغییر سنگر میدهند و مثل آوارهها شروع به دویدن میکنند. با این وجود دقت شلیک آنها پا فراتر از عالی گذاشته و باید از این جهت مراقب باشید. رفتارهای نامتعارف و غیر طبیعی انسانها به شما اجازه میدهد تا بدون استفاده از تفنگ آنها را بکشید.
یکی دیگر از قابلیتهای بازی Crafting است که در حین بازی میتوانید آن را انجام دهید. برای ساخت و ساز موارد مختلف تنها کافی است که منابع مورد نیاز آن را در اختیار داشته باشید. در این صورت هم میتوانید برای خود بانداژ تهیه کنید و هم ابزار و حتی مواد منفجره. برای به دست آوردن منابع هم باید محیط را بگردید و هیچ جایی را نادیده نگیرید. ساختمانها را برای پیدا کردن چیزهای جدید بگردید، جعبههای مختلف را باز کنید، قفلها را بشکنید و داخل کمدها را چک کنید. کاوش در Overkill’s The Walking Dead از اهمیت فراوانی برخوردار است و علاوه بر لذت بخش بودن، کاربردی هم هست. این منابع نه تنها در حین مرحله، بلکه بعدا هم برای ارتقاء کمپ میتوانند استفاده شوند پس آنها را جدی بگیرید و ساده از چنین چیزهایی نگذرید. البته بازیبازان به گذشتن از همچین مواردی عادت ندارند! به طور معمول ابزار شما فقط یک بار قابل استفاده است و بعد از آن اگر مواد مورد نیاز برای ساخت آن را دوباره داشته باشید، یکی دیگر خواهید ساخت. بستههای سلامتی نیز از این قاعده پیروی میکنند. هر بسته سلامتی یک خط از سلامتی شما را پر خواهد کرد. اگر سلامتی شما کاملا تخلیه شود روی زمین افتاده و به مدت ۹۰ ثانیه دوستانتان فرصت دارند شما را Revive کنند در غیر این صورت بعد از دو دقیقه Respawn خواهید شد. شما فقط سه بار اجازه دارید تا به طور کامل روی زمین بیفتید. همچنین اگر هر ۴ هم تیمی روی زمین افتاده باشند با پیغام Mission Failed مواجه خواهید شد!
باگ و مشکلات فنی عجیب و غریب شما را در بازی تنها نخواهند گذاشت. انتظار میرود که با انتشار پچهای جدید و آپدیتهای آینده این شرایط بهبود پیدا کند. باگهای بازی البته اغلب آنقدر بزرگ نیستند که روی روند بازی تاثیر داشته باشند. مثلا یکی از باگهای جالب، معلق ماندن سلاح دشمن روی هواست! طبیعتا در خور یک بازی نسل هشتمی نیست اما روی نتیجه نهایی تاثیری ندارد. البته کاربران استیم با باگهای عجیبی مواجه شدهاند و فیدبکهایی که در این زمینه میبینیم، وضعیت را برای Overkill’s The Walking Dead قرمز میکنند. به جز باگها در بقیه موارد گرافیکی Overkill’s The Walking Dead بازی قابل قبولی است. اگر هزینهای که برای ساخت بازی شده را با کیفیت فعلی آن مقایسه کنیم حتی میتوان گفت که این بازی فراتر از انتظارات ظاهر شده. طراحی هنری بازی عالی نیست. واشینگتن میتوانست خیلی درب و داغان تر طراحی شود. در واقع طراحی محیط به شدت کلیشهای است! ماشینهای رها شده، دیوارهای کثیف و خط خطی، خیابانهای بی نظم و غیره مواردی هستند که در Overkill’s The Walking Dead خواهید دید. این موارد لازم هستند اما کافی نیستند! همان طور که گفته شد طراحی محیط کلیشهای است و نمیتواند چیز جدیدی را ارائه دهد. دقیقا مثل دیگر بازیها و بدون آن که پیشرفتی داشته باشد. اگر بخواهیم منصفانه نقد کنیم، نباید از این قضیه ایراد گرفت، حداقلها در یک بازی مثل Overkill’s The Walking Dead رعایت شدهاند اما هنوز هم جا برای پیشرفت باز بود. از طرف دیگر طراحی واکرها اصلا مصنوعی نبوده و حرکات و انیمیشنهای آنها قابل قبول است. خونی که روی زمین میچکد، اعضای قطع شده از بدن واکرها و و و مواردی هستند که در Overkill’s The Walking Dead روی آنها کار شده تا این بازی در این زمینه هم در نهایت یک بازی قابل قبول باشد. در دیگر بحثهای دیگر مثل نورپردازی، سایه اندازی، ترکیب رنگها، کیفیت تکسچرها و غیره نیز OTWD مشکل خاصی ندارد و میتواند بازیکنی که در سال ۲۰۱۸ در حال تجربه آن است را خرسند و راضی نگه دارد.
و اما میرسیم به بخش پایانی این نقد و بررسی; جمع بندی نهایی و سخنان پایانی! اگر همین الان نگاهی به سایتهای مرجع خارجی بیندازید شاید به طور کلی از Overkill’s The Walking Dead ناامید شوید و با وجود علاقه به بازیهایی با این سبک، آن را به بوته فراموشی بسپرید! مشخص است که Overkill’s The Walking Dead مشکلات فراوانی دارد و تقریبا هیچ کدام هم قابل چشم پوشی نیستند. از طرفی دیگر، همه مشکلات بازی، فنی نیستند و با چند آپدیت و پچ جدید قرار نیست چیزی عوض شود. اما این بازی به ازای هر مشکلی که دارد، نقطه قوتی هم در خود میبیند که البته شاید منحصر به خود بازی نباشد اما در هر صورت به جذابیت آن کمک میکند. Overkill’s The Walking Dead یک بازی سرگرم کننده است با مشکلات فراوان! به هیچ وجه یک بازی بزرگ نمیشود و در سبک خودش هم بهترین نیست. طرفداران بازیهای زامبی کشی به احتمال زیاد از این بازی رضایت خواهند داشت. دلایل زیادی وجود دارد که ساعتها پشت سیستم خود بنشینید و به بازی کردن Overkill’s The Walking Dead بپردازید. مشکل بزرگ بازی البته برچسب ۶۰ دلاری آن است که حقیقت را باید پذیرفت و اعتراف کرد که این بازی با تمام جذابیتهایش ارزش ۶۰ دلار را ندارد. تجربه این بازی تحت استیم به همراه ۳ نفر همتیمی دیگر چه آشنا و چه غیر آشنا، شاید تجربهای ماندگار باشد چند هفتهای شما را درگیر خود کرده و سرگرم آن باشید. توصیه میشود که اگر از طرفداران بازیهای مشابه هستید، Overkill’s The Walking Dead را نیز تهیه کرده و از آن لذت ببرید.
پر بحثترینها
- ادعای مدیر سابق Sweet Baby: استودیوها سراغ ما میآیند تا داستان بازیهایشان را بهبود دهیم
- مشخصات کامل سختافزار پلی استیشن ۵ پرو فاش شد
- مدیرعامل پلی استیشن: طرفداران باید انتظارات خود را کاهش دهند، PS5 Pro یک کنسول نسل بعدی نیست
- سازنده سابق راکستار: مردم سالها از واقعگرایی GTA 6 صحبت خواهند کرد
- ۷ بازی مخفیکاری با پیشرفتهترین هوش مصنوعی دشمنان
- ادعای سازنده Concord: اثری ساختیم که تجربه فوقالعادهای را به گیمرها ارائه میدهد
- تهیهکننده Final Fantasy: اسکوئر انیکس میخواهد بازیهای آینده را همزمان روی Xbox منتشر کند
- شمار بازیکنان همزمان Dragon Age: The Veilguard در روز عرضه به بیش از ۷۰,۰۰۰ نفر رسید
- نقد و بررسی فیلم Joker: Folie à Deux | هیچ جوکری وجود ندارد
- Horizon Zero Dawn Remastered در زمان عرضه روی استیم تنها ۲.۵ هزار بازیکن فعال داشته است
نظرات
چجوری به این ۷ دادید ابکی هست عنوان ضعیفه هست
خوبه لااقل اونطور که باید خراب نکرد و در برخی زمینه ها عملکردش مثبت بود.
متاسفانه بازیهای زامبی محوری کلا رو داستان مانور چندانی نمیدن البته اگر از داستان گنگ و جذاب دی ال سی بازی دایینگ لایت بگذریم(لست هم کلا جریانش جدایه…)امیدوارم نسخه دوم دایینگ لایت از لحاظ داستان موفق بشه چون هیچ نقصی در گیم پلیش نیست :yes:
ممنون از آقای آریا مقدم 😎
تشکر از شما اقای اریامقدم بابت بررسی و نقد این بازی کمتر شناخته شده
من اولش قصد تهیه این بازی رو داشتم ولی وقدی دیدم که انلاین محوره و نقدهای جالبی هم نداره از دانلودش پشیمون شدم
نقد خوبی بود جناب آریامقدم خسته نباشید :yes:
…………………………………
اسپم : دوستان من یه اکانت بتل نت ساختم و الان میتونم Destiny 2 رو دانلود کنم و الان داخل حسابمه و یه مقدارش دانلود شده .
الان مشکل اصلی من این هستش که فعلا نمیتونم بازی رو دانلود کنم .
سوال منم این هستش که میتونم بزارم تا هر وقت که بخوام بمونه و بعدا سر فرصت دانلودش کنم یا اینکه حتما باید تا قبل از ۱۸ نوامبر (زمانی که بازی از رایگان بودن در میاد) بازی رو دانلود کنم ؟
بازی رو باید دانلود کنی که هیچ باید پلی هم بکنی وگرنه بازی میپره
مشکلی نیست فقط رو اکت اددش کن دیگه هر موقه خواستی میتونی دان کنی فعلا خودم دارم بازیش میکنم :yes: :yes:
دهشتناک باگ داره !!!
بازی یه برداشت خوب از left 4 dead هست با این تفاوت که سرعتش پایینتره و بیشتر رو مخفی کاری تاکید داره.
من الان دارم کرکی انلاین بازیش میکنم گروهیش خیلی حال میده!
ممنون بابت نقد.
فقط یک سوال داشتم.میشه اینبازی را دو نفره افلاین بازی کرد مثل بلک اپس ۳ و گرز اف وار ۴ که یعنی از split screen پیشتیبانی میکنه
خیر دوست عزیز نمیشه
تشکر به خاطر جواب