تلاش برای پیروزی | نقد و بررسی بازی World War 3
یک بازی اکشن تاکتیکال شوتر اول شخص، یا حداقل این چیزی است که سازندگان این بازی، به ما قول دادهاند تجربه کنیم. اما آیا واقعا این بازی موفق میشود در حد و اندازههای بزرگان این نام ظاهر شود، یا فقط یک طبل است که صدایش از دور خوش است و وقتی مورد موشکافی قرار میگیرد، میبینیم چیز زیادی برای عرضه کردن ندارد؟ با نقد و بررسی بازی World War 3 با گیمفا همراه باشید.
بازی جنگ جهانی سوم، یک بازی اول شخص شوتر است که در دنیای خودمان اما با اختلاف زمان کمی در آینده اتفاق میافتد و در نوزدهم اکتبر سال ۲۰۱۸ برای کامیپوترهای شخصی و پلتفرم ویندوز، عرضه شده است. در زمان عرضه، این بازی برچسب قیمت ۲۸ دلاری را یدک میکشد و بهتر است بدانید که هنوز بازی در مرحلهی ارلی اکسس یا دسترسی زود هنگام قرار دارد پس نمرهای به همین دلیل به آن تعلق نخواهد گرفت. همان طور که خود سازندگان نیز در معرفی خود عنوان کردهاند، میخواهند با استفاده از فیدبکهای گرفته شده از بازیکنان در سراسر دنیا که به تجربهی بازی میپردازند، بازی خود را بهبود ببخشند و مطمئن شوند تمام مکانیکهای آن به خوبی کار میکند و تا میتوانند به اصطلاحی بازی را با کمک بازیکنان پولیش کنند. خب، این فلسفهی تولید بازی یک مزیت و یک عیب و ایراد دارد که در ادامه به آن میپردازیم. مزیت این نحوهی تولید بازی، واضح است. بازیکنان میتوانند فیدبکهای مختلف خود را به سازندگان برسانند و به طور مثال وقتی اکثر بازیکنان از سیستم رانندگی وسایل نقلیه شکایت دارند، به احتمال زیاد این سیستم در آینده پیشرفت خواهد کرد. همچنین، این روش میتواند برای علاقهمندانی که نمیتوانند تا عرضهی کامل بازی صبر کنند، یک روش خوب است تا کمی عطش خود را سیراب کنند و با تجربهی قسمتی هر چند کوچک از بازی، بتوانند کمی لذت ببرند. اما این روش یک عیب و ایراد بزرگ نیز دارد.
به شخصه، معتقدم نگاه اولی که به بازی میکنید، یا تاثیر اولیهای که بازی در شما ایجاد میکند، بسیار مهم است. بحثهای پیچیدهای در حیطهی این موضوع وجود دارد که فلان منتقد نباید احساسات خودش را در نقد بازی دخیل کند. درست است که این موضوع به شدت پیچیده است و نیازمند یک مقالهی جدا به خودی خود است، اما به راستی، مگر دلیل ما برای بازی کردن به جز این است که حس خوبی به ما بدهند؟ افرادی را میشناسم که فقط با استفاده از فلسفهی موجود در بازی دارک سولز، خود را از خودکشی یا افسردگی نجات دادهاند. این که شما با تجربهی بازی زلدا احساس خوبی میکنید، به این دلیل نیست که مکانیکهای بازی همگی عالی کار میکنند. البته این بیتاثیر نیست، ولی احساس کاوش و گم شدن در یک دنیای وسیع و ماجراجویی در هایرول با چنین عظمتی برای ما که تقریبا تمام دنیایمان در بازیهای کامپیوتری خلاصه شدهاست، چیزی کم از یک معجزه نیست. بازیها، خواه یا ناخواه، در شخصی که آنها را تجربه میکند تاثیر احساسیای میگذارند. درست است که تا حدی باید جلوی این تاثیر گرفته شود، به طور مثال اگر یک منتقد از ژانر پلتفرمر لذت نمیبرد، نباید فقط به خاطر پلتفرمر بودن آن، از آن بازی نمره کم کند، اما این احساس، چه بخواهید و چه نخواهید، در شما ایجاد میشود. پس به شخصه، به دلایلی که ذکر شد، به شدت معتقد هستم که وضعیتی که بازی را اولین بار در آن میبینید و تجربه میکنید، بسیار مهم است. چون ممکن است حتی در ادامهی بازی شما تاثیر بگذارد. به شخصه، بعد از کمی دارک سولز بازی کردن آنرا کنار گذاشتم، چون در موقعیت روحی مناسبی برای تجربهی آن نبودم، و بعد از مدتی برگشتم و با لذت تمام، بازی را به پایان رساندم. در دنیای بازیهای ویدئویی، که تعداد زیادی بازیهای پرزرق و برق در هر ژانر وجود دارد و شما نمیتوانید انتخاب کنید که چه عنوانی را باید خریداری کنید، مخصوصا آنهم با این قیمتهای سرسام آور در ایران، اهمیت اولین تاثیری که بازی در شما میگذارد، هر چه مهمتر میشود. و باید، با عرض تاسف، به شما بگویم که بازی جنگ جهانی سوم، در این مهم شکست میخورد. عیب و ایراد این روش این است که اگر شما کارتان را بد انجام داده باشید، یا حتی خوب انجام داده باشید، ولی چون بازی ناکامل است تاثیر بدی بر روی احساس بازیکن داشته باشید یا او از بازی شما راضی نباشد، این مشکل در تمام طول بازی با او میماند. البته که میتوان مشکلات را رفع کرد، و بعدا بازی بهتری ارائه داد. ولی خب نظر شما را به بازی نو منز اسکای جلب میکنم، که الان تقریبا همهی آن چیزی است که زمانی وعده میداد، اما دیگر کسی به آن توجهی نمیکند. چون تاثیر اولیهی بازی و هایپهای بیمورد اطراف آن به قدری زیاد بود که بازی به هیچوجه نمیتوانست آن انتظارات را به انجام برساند، و شکست خورد. پس، نکتهی مهم این بحث اینجاست، که نگاه اولی که به بازی میاندازید، اهمیت دارد.
اول از همه که بازی را شروع میکنید، یک صفحهی لودینگ طولانی برای شما نمایش داده میشود. و منظورم، واقعا طولانی است. صفحههای لودینگ بلادبورن در اوایل زمان عرضه واقعا بدنام بودند، و طولانیترین آنها حتی به یک دقیقه میرسید. جالب است بدانید کوتاهترین زمانی که موفق شدم از لانچ تا اجرای بازی صبر کنم، در این مورد هفت دقیقه بود. بله.هفت دقیقه! مطمئنم که این مشکل به دلیل عرضهی زود هنگام بازی است. اما باز هم این قضیه را توجیح نمیکند که چرا سازندگان عجله کردهاند و بازی را اینقدر زود بیرون دادهاند. آنها میتوانستند کمی صبر کنند و بیشتر بازی را پولیش کنند، و آن وقت این مشکل پیش نمیآمد. اما اکنون، این قضیه باعث شده حداقل ناکامل بودن بازی، بیشتر از همه در چشم بزند. بعد از شروع بازی، یک صفحه مقابل شما به نمایش در میآید که در آن تیم سازنده اهداف خود را برای شما شرح میدهد و میگوید که گروهی از بازیبازان پرهیجان هستند که میخواهند عشقشان، یعین بازی را به شما نیز منتقل کنند و یک بازی بسازند که شما نیز از آن لذت ببرید. این خوب است. همیشه وقتی عشق و علاقه به موضوعی در کاری ریخته شود، مطمئنا نتیجهاش بهتر از زمانی خواهد شد که شرکتی پول پرست، فقط به دلیل اینکه پول بیشتری از مردم بگیرد، نسخه پشت نسخه از یک بازی با پیشرفت اندک در هر قدم به ما ارائه بدهد. هر چه نباشد، من ترجیح میدهم ده بازی اوریجینال ببینم که هشتایشان شکست بخورند، ولی دوتا از آنها موفق شوند، تا اینکه ده بازی تکراری که همهی آنها نمرههای بالا میگیرند و فروش خوبی نیز کسب میکنند. دنیای بازیهای ویدئویی، یک دنیای خلاق است. برای همین، باید به خلاقیت در آن جایزه داده شود. تکرار در این هنر، حداقل به صورت صرف، جایز نیست و باید در هر بازی، حداقل المانهای گیمپلی جدیدی داشته باشیم یا پیشرفتی نسبت به نسخههای قبلی همین المانها را مشاهده کنیم. به همین دلیل است که ماریو هر موقع عرضه میشود، متای به شدت بالا و فروش بسیار خوبی را تجربه میکند. چون نوآوری دارد. البته، بحث شور و اشتیاق و نوآوری مدام در این بحث با هم جابجا میشوند، ولی هر دو از ضروریات بازیسازی هستند. تا وقتی شما نوآوری و یا اشتیاق نداشته باشید، اگر بازی نسازید، بهتر است. در این مورد، سازندگان واقعا شور و اشتیاق زیادی به بازی دارند. حداقل، این حس وقتی که در حال تجربهی بازی بودم، به شدت توی چشم میزد. عشق و علاقهی بازیسازان در تک تک جزییات ریز بازی به چشم میخورد و به این یک نکتهی خوب، و به نفع بازی است.
این بازی آنلاین است، و خب به طبع، داستان خاصی در آن وجود ندارد. دنیای بازی به دو گروه غرب و شرق تقسیم شده، که یک امتیاز کلی برای هر طرف در نظر گرفته شده که با پیروزی در هر مبارزه، امتیاز آن گروه نیز افزایش مییابد. هر دفعه که وارد بازی میشوید، میتوانید گروه خود را انتخاب کنید و محدودیتی برای انتخاب وجود ندارد. بازی در سه منطقهی اصلی مسکو، وارشاو و برلین انجام میپذیرد. نحوهی انجام بازی نیز به این صورت است که شما به یکی از میادین نبرد منتقل میشوید و مبارزهی خود را آنجا شروع میکنید که خب فعلا، همهی بازی به غیر از بخش پخش کردن امتیازاتی که به دست میآورید، در همین مبارزات جریان دارد. پس اول، به نقد این قسمت میپردازیم. نحوهی مکانیزم بازی در این قسمت به این صورت است که دو تیم در بازی وجود دارند. غرب به رنگ آبی، و شرق به رنگ قرمز. پس از ملحق شدن به نقشه، شما باید شش مکان آلفا یک و دو، براوو یک و دو و چارلی یک و دو را تحت کنترل خود بگیرید. کشتن دشمنان، نگه داشتن پایگاه و گرفتن پایگاه از دشمنان نیز امتیاز دارد که در نهایت، همهی این امتیازات با هم جمع میشوند و تیمی که زودتر به امتیاز پنج هزار برسد یا زمان بازی که حدود سی دقیقه است به اتمام برسد و آن تیم بیشتر امتیاز داشته باشد، برنده است. البته بازی زحمت توضیح دادن اینها را به شما نمیدهد و اگر میخواهید اینها را بفهمید، خودتان باید این مکانیکها را کشف کنید. وقتی یک پایگاه را تسخیر کردید، اگر مردید، میتوانید دوباره به آن پایگاه برگردید و از آنجا بازی خود را شروع کنید. البته، این بهتر است زیرا اگر پایگاهی در بازی نداشته باشید، که اگر تیمتان واقعا ضعیف باشد این اتفاق ممکن است بیفتد، آنوقت باید از کنارههای نقشه شروع کنید و این به شدت به ضرر شماست. نحوهی تسخیر پایگاه به چه صورت است؟ شما باید اول تمام دشمنان آن پایگاه را بکشید، و سپس در آن پایگاه بایستید. این کار، باعث میشود تا یک نوار آبی رنگ کوچک دور نماد نشانگر پایگاه که اکنون به رنگ تیم مقابل است، شروع به پر شدن کند و اگر تعداد بازیکنان بیشتری از تیم شما در کنار شما در پایگاه باشند، این نوار سرعت میگیرد. پس، میبینید که مکانیزم گیمپلی بازی نسبتا ساده، ولی در عین حال یک لایهی خوب استراتژی دارد. شما باید تصمیم بگیرید که آیا تصمیم دارید از این پایگاهی که دارید دفاع کنید تا به دست دشمن نیفتد، یا به سمت پایگاه دشمنانتان بروید تا پایگاههای آنها را هم تسخیر کنید.
البته، ممکن است در این حین، دشمن شما را در نقشه گیر بیندازد و هر دو پایگاه را از شما بگیرد و اینگونه، اگر کشته شدید و هیچ پایگاهی در نقشه نداشتید، مجبورید از یک فاصلهی نسبتا دور دوباره بازی را شروع کنید و این بار، این دشمنان هستند که دست بالا را دارند. پس، باید حواستان باشد و نقشهی مناسبی را داشته باشید که بتوانید بازی را پیروز شوید. میرسیم به مهمترین قسمت بازی، که البته، بخش شوتر بازی است. وقتی شما ژانر بازی خود را شوتر اول شخص میگذارید، اولین نکتهی واضحی که باید در بازی خود اعمال کنید، یک مکانیک شلیک لذت بخش است چون در تمام مواقع، وقتی که بازیباز در حال تجربهی بازی شماست، در حال شلیک کردن است. پس، این ویژگی باید در بهترین حد خود پیاده سازی شده باشد. آیا در این بازی اینطور است؟ خب، جواب به این سوال کمی پیچیده و سخت است. همانطور که میدانید، یک بازی شوتر آنلاین، علاوه بر مکانیکهای که درون خود دارد، باید از سرورهای بسیار خوبی نیز بهره ببرد تا بتواند بهترین کیفیت را به بازیباز هدیه دهد. خب این چه ربطی به مکانیک شوتینگ در بازی دارد؟ راستش را بخواهید، وقتی با سرورهای با این وضعیت بازی میکنید، تشخیصش سخت است که آیا مکانیکهای گانپلی بازی بد هستند، یا مشکل از سرور و تاخیر آن است که باعث میشود گلولههای شما به خطا بروند. البته، اگر کمی با دقت به این قضیه نگاه کنیم، متوجه میشویم که سازندگان واقعا با علاقه بر روی گیمپلی بازی کار کردهاند. سیستم تفنگها واقعا خوب کار میکند و نشانهگیری و شلیک با آن با هر سه تفنگ بازی، لذت بخش است. بازی همچنین یک سیستم خارقالعاده دارد که نمیتوانم فکر کنم چقدر وقت برای پیادهسازی آن صرف شده است، و به شما نشان میدهد که تیر در چه قسمتی از بدن شما به شما اصابت کرده و چه آسیبی به شما زده است. البته، این تاثیری در گیمپلی خود بازی ندارد، ولی نشان میدهد که سازندگان واقعا در پیادهسازی المانهای مختلف، علاقه به خرج دادهاند. بازی، از سه کلاس مختلف سبک، متوسط و سنگین بهره میبرد که هر کدام تفنگهای مخصوص به خود را دارند. کاراکتر سبک، مشخصا سبکتر است و سریعتر میتواند حرکت کند ولی به طبع، آسیب کمتری نیز تحمل میکند و تفنگش آسیب کمتری میزند. از آن طرف، کاراکتر سنگین آرامتر حرکت میکند ولی تفنگی با آسیب بالا حمل میکند که صدمهی زیادی به دشمنان میزند. اینها، حالتهای پیشفرض برای کاراکترها هستند که البته سازندگان در حال تلاش هستند تا کاری کنند که شما محبور نباشید فقط از بین این سه کلاس، یکی را انتخاب کنید و میخواهند هر کسی متناسب با استایل خودش، از بازی لذت ببرد. البته شخصیت شما وقتی میخواهید او را به میدان مبارزه بفرستید، دو حالت حملهکننده و مدافع دارد که بهتر است با سه حالت قبلی ادغام نشود، چون مربوط به نقش شما در مبارزه است و به نوعی، فقط میخواهد آمار اینکه چند حمله کننده یا مدافع در هر تیم وجود دارد را محاسبه بکند. البته، وقتی در محیط مبارزه قرار گرفتید، میتوانید هر کاری میخواهید انجام دهید و مجبور نیستید محدود به دفاع کردن یا فقط حمله کردن باشید. سازندگان قول تفنگهای بیشتری همراه با واقعیسازی بالا در آینده دادهاند. شما در هنگام پیوستن به محیط مبارزه، میتوانید یک قابلیت مخصوص را نیز انتخاب کنید که با کلید سه فعلا میشود. این قابلیت، میتواند تیر اضافه، یک مین، یک درون که در محیطهای بسته به دردتان میخورد یا بستهی کمکهای اولیه باشد که البته خودتان نیز میتوانید از آنها استفاده کنید. مورد بعدی، نقلیههای درون بازی هستند که چند نوع مختلف مانند تانک و موتور دارند. رانندگی با آنها، لذت بخش است و حس خوبی به شما میدهد. گانپلی این بازی در کل، بسیار سریع است و نیازمند واکنشهای سریع شماست. بازی در اوایل، ممکن است بسیار سخت به نظر برسد اما پس از مدتی، کم کم به آن عادت میکنید و آن موقع، بازی لذت واقعی خودش را به شما نشان میدهد. پس از مدتی، واقعا نمیتوانستم از بازی خارج شوم و فقط منتظر بودم که دوباره و دوباره به مبارزه بپیوندم و برای پایگاههای مختلف مبارزه کنم. البته، مشکلات سرور این لذت را به شدت تحتالشعاع قرار میدهند و به نظر میرسد خود سازندگان نیز از این قضیه اطلاع دارند و در حال تلاش برای رفع آن هستند.
مورد بعدی، گرافیک بازی و موزیک و صداهای محیطی و نقشهی بازی هستند. از نقشهی بازی شروع میکنیم، که با اینکه از سه نقشه بیشتر بهره نمیبرد، اما جزییات بسیار بالایی در هر کدام به چشم میخورد و هر کدام پر هستند از اتاقهای مختلف، شکافها و ترکهایی در پنجرهها و دیوارها که میتوانید از آنها شلیک کنید و جزییات بیشتری که برای هر نقشه حدود یک ساعتی طول میکشد تا با تمام آن آشنا شوید. همچنین، وسعت نقشهها، چشم گیر است و میتواند تا سی پلیر را درون خود جا دهد که البته، نبردهای سهمگینی با هم خواهید داشت. گرافیک بازی، مورد بعدی است که میتوان گفت خوب بر روی آن کار شده است. نگاه کلیای که به محیط میاندازید، مخصوصا اگر باران یا برف ببارد، واقعا زیباست. البته، وقتی به اشیا بیش از حد نزدیک میشوید، کیفیت بافتها شاید کمی کاهش پیدا کند که باز هم مورد مهمی نیست و در کل، گرافیک بازی واقعا چشم نواز محسوب میشود. البته، تعداد باگهای گرافیکی در بازی زیاد است که فکر میکنم به دلیل عرضهی بازی به صورت زودهنگام است که خب امیدوارم این مشکلات در نسخهی نهایی، حذف شوند. موزیک بازی، از نکات مثبت دیگر بازی است که واقعا حس استرس و ترس را به شما منتقل میکند. به شخصه، فکر میکنم غرق شدنم در این بازی، بیشتر به خاطر گرافیک خوب و موسیقی بسیار تنشزا و عالی آن بود. وقتی به دنبال دشمن میگردید و صداهای بم و عمیق در پسزمینهی گوشتان به صدا در میآیند، واقعا حس خوبی دارد و فکر میکنم یکی از انتخابهای درست سازندگان، همین موسیقی عالی بازی است. مورد آخر، که صداهای محیطی بازیست، و میتوانم بگویم یکی از بهترین صداهای محیطیست که تا به حال شنیدهام، البته با یک مشکل کوچک. وقتی در چالههای آب پا میگذارید یا در ساختمان میدوید، تغییر صدای پای شما از سیمان به گل یا بالعکس، کمی توی ذوق میزند. البته، این تنها مشکل صداگذاری محیطی بازی، و یک مشکل به شدت ریز است. غیر از آن، من واقعا از این قضیه که میتوانید دقیقا مشخص کنید صدای تیر از کجا میآید و درگیری در کجا در حال انجام است، خوشم آمد. شما میتوانستید دقیقا متوجه بشوید کجا تیراندازی میشود و این در یک بازی شوتر، واقعا مهم است، برای همین، تجربهی این بازی با یک هدفون حتما توصیه میشود.
سخن آخر:
در کل، با توجه به جزییاتی که در بازی وجود دارد، نحوهی گیمپلی و دقتی که به آن شده است و موسیقی عالی و گرافیک و نقشههای خوب بازی، میتوان گفت که سازندگان بازی واقعا علاقهی زیادی به بازی ساختن و بازی کردن دارند و این علاقه خود را در تمام طول بازی نشان میدهد. مشکلات نسبتا عدیدهای در بازی وجود دارند، که هر کدام از آنها حتی میتواند باعث منصرف کردن شما از بازی کردن به طور کامل شود که از آنها میتوان به کیفیت افتضاح سرورها، باگهای گرافیکی متعدد و زمان طولانی بارگذاری بازی اشاره کرد. البته، من نمیخواهم باز یرا بکوبم. واقعا فکر میکنم که در این صنعت که تکرار در این ژانر، سلطه پیدا کرده است، پیدا کردن یک استودیو که تمام تلاش خود را میکنند تا یک بازی خوب به ما عرضه کنند، شایسته تقدیر است. و البته، این را هم در نظر داشته باشید که بازی در حالت دسترسی زود هنگام است پس عیب و ایرادهای آن به احتمال زیاد رفع میشود، و به همنی خاطر، به آن فعلا نمرهای تعلق نمیگیرد.
پر بحثترینها
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- ناراحتی کارگردان Black Myth: Wukong بابت نبردن جایزه بهترین بازی سال
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- گپفا ۲۵؛ تریلرهای مورد علاقه شما از مراسم The Game Awards 2024
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
نظرات
عاشق بازی های جنگ جهانی سوم هستم . ممنون از نقد تون
والا نقد پیچیده ای بود ولی در کنارش به خیلی از نکات اصلی توجه نشده بود و به نظر من بهتر بود تا وقتی نسخه اصلی میاد برای بررسیش صبر کنید و یا حداقل الان که اینو بررسی کردید نسخه کاملش هم اومد رو بررسی کنید .
این بند آخر هم اینجا ” من نمیخواهم باز یرا بکوبم ” یه غلط املایی کوچیک هستش .
در کل یه چیزی بین بازی battlefield و incurgency هستش .
روز خوش :yes:
نقد خوبی بود
به شخصه اولین برداشتی که از دیدن تریلر های بازی کردم این بود که یه کپی محض از battlefield 4 هستش
ظاهرا یه تفاوت هایی داره ولی همچنان همون حس رو بهش دارم
اولین جنگ جهانی که بازیش زودتر از خودش میاد، چون احتمالا بازی سازها حدس زدن بعد از جنگ جهانی سوم دیگه زمین میشه Fallout4 و قشنگ بالای %۷۰ انسانها از بین رفتن، چه برسه وجود شرکت های بازی سازی که بازیش رو بسازن، بازمانده ها دیگه فقط از صبح باید بگردن دنبال آب رادیواکتیو نشده، اگر باشه البته
چه بدبین
ایشون هنوز خوشبینانه نظر دادن.
وگرنه طبق نظر برخی دانشمندان اگه جنگ جهانی سوم هسته ای باشه همون اول کاری ۸۰ درصداز جمعیت جهان از بین میره و ۲۰ درصد باقی مونده هم تحت تابش تشعشعات و غیره میمیرن و حیات نابود میشه جز سوسکه که احتمالا میشن فرمانروایان بعدی زمین.دی
البته این بدبینانه ترین فرضیه ای بود که تا به حال شنیدم.ولی بنظرخودم حداقل نیم تا یک درصد ادمها زنده میمونن وگرنه دیگه قیامت نمیشه.دی.اینم بگم ممکن کشورهای بمب اتم داشته باشن اما تا وقتش نرس رو نکنن مثل افغانستا.دی
وگاس کیا یادشونه لایک کنن اینا میخوان ادای اون در بیارن ادونچر باشه میگیرمش پیسی داره
قیمت رددید اومده یک میلیون پانصد صدرصد همه بچه های گیمفا روز اول میگیرن
خیلی از این بازی خوشم اومده.مبارک pc گیمرهای عزیز
بیایید این مصاحبه سایت امریکای باهکرps3 تصویری هست دانلود کنید ببنید کنسول این نسل میخواد هک کنه
https://uploadfiles.io/gbouv
خودم اپلود کردم
همین الان خریدمش کاریم با متاش ندارم
درد farm51 بخوره تو فرق سر ea و اکتیویژن
ناموسا حالی بم داد
بازی ۱۵ دلاری زیبا و دوس داشتنی
دیگه بتل پنج نمیگیرم روزی ک مثه بتل وان رایگانش کرد میگیرمش
بقران از زمان بتل ۴ تا الان دلم تنگ شده واسه صدا هلیکوپتر واقعی و اسلحه های زمان حال
خاکتیم farm51 خراب مرامتم
این مقاله رو میخوندم و میومدم پایین منتظر بودم ببینم نیتن دریک هم توی لیست هست یا نه
وقتی دیدم رتبه یک گذاشتین واقعا خوشحال شدم :yes: :yes: :yes:
رتبه یک واقعا شایسته این شخصیت شنگول و شوخ طبع و دوست داشتنیه :inlove: :inlove: