گورکن سردرگم! | نقد و بررسی بازی Graveyard Keeper
احتمالاً تا به حال نام عنوان Stardew Valley که بسیاری به آن لقب Harvest Moon دوبعدی و پیکسلی دادند را شنیدهاید. عنوانی که با پیادهسازی ایده رسیدگی به یک مزرعه و سایر کارهای مربوط نظیر دامداری و تجارت در یک فضای پیکسلی و دوبعدی موفقیت بسیار بالایی به دست آورد. بازی Graveyard Keeper نیز عنوانی است که با الهام از این عناوین چنین فضایی را در مورد یک قبرستان (!) اجرا کرده است و در ادامه به بررسی این عنوان میپردازیم تا ببینیم که سازندگان توانستهاند عنوان باکیفیتی ارائه دهند یا نه.
پیش از شروع نقد این بازی، کمی در مورد سابقه سازنده بازی یعنی استودیو Lazy Bear Games توضیح میدهیم. این استودیو پیش از این ساخت بازی Punch Club را دارد که یک بازی دوبعدی پیکسلی بوده و سبک آن به گفته خود سازنده، مدیریت مسابقات بوکس است. با توجه به این موضوع که Graveyard Keeper به نوعی عنوانی در مورد مدیریت قبرستان است و Punch Club نیز یک عنوان شبیهساز مدیریتی است، میفهمیم که این استودیو علاقه به ساخت بازیهای شبیهساز مدیریتی عجیب و غریب دارد. بازی Punch Club میانگین نمره ۷۳ را در سایت متاکریتیک دارد و این موضوع نشان میدهد که این عنوان در مجموع بازی متوسط رو به بالایی محسوب میشود. حتی با دیدن تصاویر بازی نیز میتوان متوجه شد که Punch Club عنوانی است که ممکن است بعضی از آن خوششان بیاید در حالی که بعضی کاملاً از سبک و سیاق بازی متنفر شوند.
اما Graveyard Keeper؛ در همین اول باید گفت که در مجموع این عنوان نیز وضعیتی مشابه دارد و امکان دارد که از بازی خوشتان آمده و در کنار ایراداتش به انجام آن بپردازید و ممکن است که از آن متنفر شوید و در کمتر از نیم ساعت، از بازی خارج شده و آن را حذف کنید.
برسیم به خود بازی. اول از همه از داستان شروع میکنیم. در ابتدای شروع بازی، متوجه میشوید که شخصیت اصلی بازی که در دنیای امروزی زندگی میکرده، در حین صحبت با موبایل دچار یک تصادف وحشتناک با خودرو شده و بعد که چشم باز میکند، در محیطی تاریک، موجودی به او میگوید که او از امروز مسئول قبرستان است و برای شروع کار سراغ قبر شخص خاصی برود. بعد از رفتن به سراغ قبر آن موجود، میفهمید که او یک اسکلت سخنگو بوده و شخصیت اصلی نیز در محیطی قرونوسطایی قرار دارد و فعلاً مسئول قبرستان است تا بتواند راهی برای بازگشت به دنیای خودش پیدا کند. به جز این موارد، تقریباً داستان اصلی با وجود این که پتانسیل بسیار بیشتری داشت، در بازی پیگیری نشده و آنقدر شخصیت اصلی درگیر مأموریتهای مختلف افراد شهر میشود که تقریباً چیزی از داستان اصلی بازی نمیماند. هر چند سازندگان صرفاً دنبال بهانهای برای توجیه روند بازی بودهاند و داستان برایشان اهمیتی نداشته ولی وقتی چنین مقدمهای برای بازی ایجاد میکنند، طبیعتاً انتظار میرود که در همان اوایل کمی بیشتر به داستان پرداخته شود نه این که بعد از ده دقیقه، کلاً داستان بازی به فراموشی سپرده شود.
در این میان، شخصیتهای مختلفی نیز در بازی وجود دارند که مأموریتهای گوناگون و متنوعی به شما میدهند ولی با این وجود هیچ کدام، داستان خیلی قابل توجهی ندارند و به هیچ وجه در حدی نیستند که بتوان آنها را به یاد ماندنی دانست. این در حالی است که به وضوح میتوان دید که گاهی اوقات مأموریتها پتانسیل تبدیل شدن به یک مأموریت باکیفیت را داشتهاند ولی به هر حال این اتفاق نیفتاده است.
در مورد شخصیتپردازی نیز وضعیت به همین شکل است. در طول بازی با شخصیتهای جالب زیادی رو به رو میشوید که از همان ابتدا مشخص است که پتانسیل بالایی برای ایجاد کاراکترهایی منحصر به فرد را دارند ولی با این وجود از این پتانسیل آن طور که باید و شاید استفاده نشده است.
البته این موضوعات به این معنی نیست که بازی در زمینه داستانی کاملاً ضعیف عمل کرده است ولی به هر حال از پتانسیلهای موجود نیز بهخوبی استفاده نشده است و در کل کیفیت داستانی بازی را میتوان متوسط رو به پایین دانست. در این میان البته بخشهای طنز جالبی نیز در سراسر بازی و کل ماهیت کارهایی که انجام میدهید وجود دارند که البته شاید در بعضی موارد خیلی جالب نباشند ولی در کل فضای جالب و خاصی به بازی دادهاند که باعث شده است تا حدی ضعف دیگر بخشهای داستانی بازی جبران شود.
اما گیم پلی؛ آن طور که سازندگان Graveyard Keeper آن را توصیف کردهاند، این بازی غیردقیقترین شبیهساز مدیریت قبرستان قرونوسطایی است! با این که در ابتدا، این توصیف نسبتاً درست است ولی در طول بازی آنقدر کارهای مختلف در مقابل شما قرار میگیرد که این وسط وظیفه اصلی شخصیت اصلی که رسیدگی به قبرستان است کلاً گم میشود! به هر حال ابتداییترین وظیفه شما در بازی این است که مردههایی که به شما تحویل داده میشود را قبر کنید؛ اما این تنها کاری نیست که میتوانید با این مردگان انجام دهید. شما میتوانید ابتدا اعضای مفید بدن آنها نیز مغز یا قلبشان را خارج کرده و سپس آنان را دفن کنید. در این میان حتی میتوانید اصلاً مردهای که به شما تحویل داده شده را دفن هم نکنید و او را در رودخانه رها کنید. همه این انتخابها در بازی وجود دارند و در بعضی از مأموریتهای فرعی که از افراد مختلف در بازی دریافت میکنید، ممکن است مجبور باشید تا برای پیشروی در آن مأموریت، مرده خاصی را دفن نکرده و به رودخانه بیندازید. با دفن هر مرده شما گواهی دفن او را دریافت میکنید که میتوانید در ازای دادن این گواهی به افراد خاصی، پول دریافت کنید. طبیعتاً با انداختن مردگان به رود، چنین گواهی را دریافت نخواهید کرد.
قبرستان شما نیز به تدریج دچار خرابیهایی میشود و بعضی قبرها به مرور زمان آسیب دیده و سطح کیفی قبرستان شما را پایین میآورند. از این رو باید این قبرهای آسیب دیده را ترمیم کنید و سعی کنید از قبرهای سنگی و زیباتر که طبیعتاً هزینه بیشتری نیز دارند برای بالا بردن سطح کیفی قبرستان استفاده کنید. سطح کیفی قبرستان صرفاً یک معیار ظاهری و بیفایده نیست و با رسیدن به سطح مشخصی، میتوانید از اسقف کلیسا، ارتقای درجه دریافت کرده و بعد از این ارتقا، امکان اجرای مراسم دعا نیز برای شما مهیا خواهد بود.
با این وجود، کارهای که شخصیت اصلی میتواند انجام دهد، بسیار گستردهتر از مدیریت قبرستان است. در بازی میتوانید اکثر کارهایی را که در بازیهای شبیهساز مزرعه وجود دارد انجام دهید. از ایجاد باغچه و کاشت گیاهان گرفته تا استخراج معدن و آهنگری و حتی آشپزی همگی در این بازی قابل انجام هستند. هر کدام از این کارها برای پیشروی در بازی کاملاً ضروری و لازم است و بعد از مدتی آنقدر درگیر کارهای دیگر شدهاید که تقریباً موضوع اصلی بازی به فراموشی سپرده میشود.
در این میان لازم است این نکته را ذکر کنیم که در بازی در ازای انجام هر فعالیتی فیزیکی به جز راه رفتن و حمل اشیا، بخشی از انرژی شخصیت تحلیل میرود و برای بازگردانی آن یا باید به خانه شخصیت برگشته و استراحت کرده یا این که از غذاهای مختلف و مواد احیا کننده انرژی استفاده کنید. این موضوع به خصوص در اوایل بازی که به غذاهای کمتری دسترسی دارید، بسیار آزار دهنده میشود و به نظر سازندگان باید در آپدیتهای بعدی، کمی تغییرات در این سیستم ایجاد کرده و سطح مصرف انرژی فعالیتها را کاهش داده یا لااقل میزان انرژی کلی شخصیت را افزایش دهند تا با هر بار استراحت، امکان انجام فعالیتهای بیشتری مهیا باشد.
با این وجود، بسیاری از این کارها در ابتدا در دسترس شما نیستند و باید تکنولوژی مربوط به آن کار را به دست بیاورید. در این بازی منوی تکنولوژی بسیار طولانی و گستردهای پیادهسازی شده و تقسیم بندی آن به بخشهای مختلف نیز نسبتاً خوب انجام شده است. شما به ازای کارهای مختلفی که انجام میدهید، سه نوع امتیاز قرمز، سبز و یا آبی را دریافت میکنید. امتیاز قرمز به کارهای فیزیکی نظیر استخراج معدن مربوط میشود. امتیاز سبز را در ازای کارهایی که به موجودات زنده مربوط میشود نظیر قطع درختان یا جمع آوری میوه به دست میآورید و امتیاز آبی به کارهایی فراطبیعی مربوط شده و از طریق استخراج اعضای بدن مردگان یا کیمیاگری به دست میآیند. هر کدام از تکنولوژیهای موجود در درخت تکنولوژی بازی، به مقدار مشخصی از این امتیازها احتیاج دارند که با خرج کردن آنها میتوانید تکنولوژی مربوطه را فعال کنید. ضمن این که تکنولوژیها به یکدیگر نیز وابستگی دارند و برای به دست آوردن تکنولوژیهای سطح بالاتر، باید ابتدا سطح پایینتر آنها را فعال کرده باشید. درخت تکنولوژی در مجموع نقش اساسی در پیشرفت بازی دارد و تقریباً هر کاری که در بازی بکنید، باید در درخت تکنولوژی آن را فعال کرده باشید. این کارها از فعالیتهای سادهای نظیر قطع درختان قطورتر گرفته تا کارهای پیچیده نظیر ایجاد کوره آهنگری و ساخت وسایل پیشرفته را شامل میشود.
درخت تکنولوژی هر چند خودش پیادهسازی خوبی دارد اما باعث ایجاد مشکل بزرگی هم میشود. این مشکل بزرگ هم دقیقاً مربوط به این است که این درخت تکنولوژی در همه کارهای بازی تأثیر دارد و حتی بسیاری از مکانیزم های اصلی بازی نیز باید ابتدا در این درخت تکنولوژی فعال شوند. این موضوع باعث میشود که تنوع کارهایی که در ابتدا میتوانید انجام دهید کم شده و همین ممکن است باعث شود که همان ابتدای کار حوصلهتان از بازی سر برود و آن را کنار بگذارید.
از درخت تکنولوژی که بگذریم، باید به سیستم ساختن در بازی نیز اشاره بکنیم. برای انجام بسیاری از کارهای بازی باید فضای مورد نظر برای آن فعالیت را ایجاد کنید. مثلاً برای آهنگری باید کوره و محلهای مربوط دیگر را ایجاد کنید. امکان ایجاد این مکانها از طریق تحقیق در درخت تکنولوژی به دست میآید اما ساخته شدنشان نیاز به جمع آوری منابع اولیه دارد. در این جا نیز مشکلی در بازی وجود دارد و آن هم این است که مواد اولیه بسیاری از کارهای ضروری و مهم بازی در اوایل آن اصلاً در دسترس نیستند و همین موضوع در کنار ایرادی که در بند پیش ذکر کردیم، باعث میشود که بازی در اوایل بسیار خسته کننده بشود. مشکل دیگری هم در زمینه منابع اولیه وجود دارد که البته من خودم شخصاً به آن برخورد نکردم ولی بعضی کاربران بازی گزارش کردهاند که به دلیل محدودیت منابع در لوکیشن اولیه بازی، امکان پیشروی در بازی مگر با صرف وقت خیلی بیش از اندازه از آنها سلب شده است. به عنوان مثال شما باید یکی از اولین اولویتهایتان ترمیم پلی باشد که امکان دسترسی به محیطهای بیشتر را به شما میدهد. در عین حال بازی به شما تذکر نمیدهد که این کار خیلی ضروری است و بنابراین اگر در ابتدا، منابع مورد نیز برای ترمیم پل را برای موارد دیگر استفاده کرده باشید، ممکن است برای ترمیم آن امکانات لازم را نداشته باشید و مجبور میشوید که ساعتها به جمع آوری منابع متفرقه که فراوانترند و فروختن آنها مشغول گردید تا بتوانید با استفاده از پول، منابع اولیه مورد نیاز را فراهم کنید. به نظر میرسد سازندگان باید هر چه سریعتر به این مشکل در آپدیتهای بازی رسیدگی کنند زیرا چنین مشکلاتی میتواند چندین ساعت از زحمات یک بازیکن را به راحتی به هدر داده و او را مجبور به شروع مجدد بازی و انجام چند ساعت خسته کننده ابتدایی آن بکند.
با همه اینها اگر شما بتوانید روند خسته کننده ابتدای بازی را تحمل کنید و در آن پیشرفت کنید، در ادامه بازی با حجم بسیار گستردهای از فعالیتها رو به رو میشوید که بهخوبی حس عدم تنوعی که در ابتدای بازی وجود داشت را از بین میبرد. اما به هر حال روند خسته کننده اول بازی میتواند باعث شود که بسیاری این بازی را کنار بگذارند.
در کنار این گستردگیها، ضعف اساسی وجود دارد که البته تا حد زیادی به داستان بازی نیز مربوط است و آن هم این که به دلیل نبود خط داستانی خیلی مشخص و واضح، حس پیشرفت و ترقی در طول بازی آن طور که باید و شاید ایجاد نمیشود. این که بعد از انجام تعداد زیادی کار مختلف در بازی، همچنان احساس کنید که در روند بازی هیچگونه پیشرفتی نکردهاید باعث دلزدگی از این عنوان میشود. البته این وضعیت همواره برقرار نیست ولی سطح آن در حدی هست که بتوان آن را یک مشکل جدی تلقی کرد و متأسفانه رفع این مشکل از سایر ایرادات بازی دشوارتر به نظر میرسد زیرا در قدم اول نیازمند ارائه خط داستانی قدرتمندتر است که هر چند به خاطر شیوه ساخت بازی ایجاد آن غیرممکن نیست ولی به هر حال برخلاف بقیه مشکلات امکان رفع نسبتاً سریع آن نیز وجود ندارد.
عدم وجود راهنمای مناسب برای چگونگی پیشرفت در اوایل بازی نیز یکی دیگر از مشکلات بازی است. متأسفانه در اوایل کار این که در ابتدا سراغ چه کارهایی بروید به شما گفته نمیشود و از طرفی در همان ابتدای کار نیز با مأموریتهای مختلف از سوی افراد گوناگون رو به رو میشوید که باعث سردرگمی میشود. البته از طرف دیگر، بازی چگونگی انجام هر کاری مثلاً ساخت و ساز، تحقیق و… را بهخوبی آموزش میدهد و در مورد چگونگی انجام مکانیکهای بازی او را سردرگم نمیکند اما متأسفانه مشخص نمیشود که از میان این همه کار مختلف کدام را باید در ابتدا زودتر انجام دهید.
در زمینه مأموریتهای مختلفی که در بازی دریافت میکنید هم یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که در منوی مأموریتها صرفاً هدف آخر مأموریت نوشته میشود و سایر توضیحاتی نظیر این که برای انجام مأموریت کجا بروید و… که در دیالوگها گفته شده هیچ کدام نوشته نمیشوند. این موضوع باعث میشود که اگر بعد از یک هفته بخواهید دوباره بازی را انجام دهید و از چند نفر مأموریتهای مختلف گرفته باشید، به مشکل بزرگی برای پیدا کردن محلهای مورد نظر در مأموریتها بر بخورید. البته این گونه مشکلات، همگی در طی آپدیت بازی قابل حل هستند ولی به هر حال انتظار میرود که چنین مواردی از ابتدا در بازی رعایت شده باشند.
در مجموع و با همه آن چه گفتیم، Graveyard Keeper گیم پلی قابل قبولی دارد که درگیر ایرادات ریز و درشتی است که باعث میشوند کیفیت واقعی خود را آشکار نکند. تنوع کارهای قابل انجام در بازی بسیار خوب و قابل قبول است و بیشتر بخشهای مربوط به فعالیتها نیز خوب پیادهسازی شدهاند و چنین موضوعی برای بازی در این سبک کاملاً ضروری است اما از طرفی سردرگمی زیادی در اوایل بازی گریبان گیر بازیکن میشود و وابستگی شدیدی که میان کارهای مختلف وجود دارد باعث میشود که نتوانید در ابتدای کار، از بسیاری از کارهای ضروری سر در بیاورید و این سردرگمی میتواند در همان یکی دو ساعت اول او را از ادامه بازی منصرف کند. با این وجود به جز یکسری مشکلات معدود، بسیاری از آنها در طی آپدیت قابل برطرف کردن هستند و این موضوع این امید را میدهد که در آینده، وضعیت گیم پلی بازی بسیار بهتر از حالت فعلی بشود.
از بحث گیم پلی که بگذریم به گرافیک بازی میرسیم. همان طوری که در تصاویر بازی نیز مشاهده میکنید، بازی از گرافیک دوبعدی و پیکسلی بهره میبرد و کار خود را نیز در این زمینه بهخوبی انجام داده است. طبیعتاً به خاطر این سبک خاص، نمیتوان بازی را خیلی از جنبههای مختلف فنی بررسی کرد و ضمن این که از بعد هنری نیز Graveyard Keeper مانند سایر بازیهایی است که از این نوع گرافیک پیکسلی ایزومتریک استفاده میکنند و از این بعد نیز بازی استانداردها را رعایت کرده است. با این وجود در زمینه پرفورمنس عملکرد بازی در بخشهایی ضعف دارد. در قسمتهای مشخصی از محیط بازی حین حرکت شخصیت با افت فریمهای لحظهای رو به رو میشوید که با توجه به این که گرافیک بازی به هیچ وجه گرافیک سنگینی محسوب نمیشود، چنین چیزی اصلاً پذیرفتنی نیست.
در زمینه موسیقی عملکرد بازی نسبت به بازیهایی با این ابعاد خوب و قابل قبول است و ایراد خاصی به آن وارد نیست. در زمینه صداگذاری شخصیتها، به دلیل مستقل بودن بازی شاهد صداگذاری خاصی به جز ابتدای بازی نیستیم و بقیه دیالوگها به صورت مجموعهای از صداهای نامفهوم هستند. هر چند این صداهای نامفهوم به خاطر شکل خاصشان در بعضی جاها آزاردهنده میشوند ولی به هر حال از آن جایی که سازنده در کل قصد صداگذاری روی شخصیتها را به دلیل محدودیتهای مالی نداشته است، این وضعیت قابل قبول است. در زمینه سایر صداها نظیر برخورد تبر با درختان و بیل با زمین و…، سازندگان بسیار خوب عمل کردهاند و بازی وضعیت خوبی در این زمینه دارد.
نتیجهگیری نهایی:
در مجموع، Graveyard Keeper عنوانی خاص در سبک شبیهساز مدیریتی دوبعدی است که از لحاظ گستردگی گیم پلی اصول اولیه این سبک را بهخوبی رعایت کرده است. با این وجود مشکلات ریز و درشتی در زمینه گیم پلی و داستان در بازی وجود دارند که باعث میشوند بازی با مشکلاتی رو به رو شوند و ممکن است خیلی از بازیکنان در ابتدای بازی به خاطر خسته کننده بودن، آن را کنار بگذارند. به نظر میرسد که این بازی از جمله عناوینی است که در طول زمان و با آپدیتهای بعدی که برای آن عرضه میشود، به عنوانی بسیار باکیفیتتر از وضعیت کنونی خود تبدیل بشود.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
اقای نامجو خسته نباشید
یه دلیل داره خبرارو از گیمفا پیگیری میکنم اونم پرداختن این سایت به بازیایی هست که کسی به چشمش نمیاد
موفق باشید
این بازیش انگار همون کشاورز ولی از نوع قبری
مرسی . حتما دانلود میکنم
من حاضرم خودم بیام وقت بزارم و بازی هاروست موون Light of hope
رو بررسی کنم و تقدیم سایت گیمفا کنم
من تو رگهام عشق به هاروست موون جریان داره و به خاطرش wii و ۳ds خریدم و حدود پانزده تا از نسخه هاشو بازی کردم ولی light of hope خیلی با انتظاراتم فاصله داشت و واقعا عمق کار بالا نبود و نمره ای که من بهش میدم ۷ هستش
من light of hope
رو توی ۵ شبانه روز
منظورم از صبح تا شب
بازی کردم و تمومش کردم
درسته انتظارات زیاد بود ولی خب ناتسومه شرکت کوچیکیه و نیاز به حمایت بیشتری داره