تجربه ای جدید از یک فارکرای فضایی!! | بررسی بسته الحاقی Lost on Mars از بازی Far Cry 5
فرنچایز بسیار محبوب و بزرگ Far Cry با وجود این که یکی از بزرگترین سری عناوین شوتر اول شخص در دنیا و یکی از بزرگترین فرنچایزهای کمپانی بزرگ یوبیسافت به حساب می آید، در طول سال ها و دوره ۱۴ ساله خود، فراز و نشیب های زیادی داشته است و گاهی به حد یک بازی معمولی یا خوب رسیده است و گاهی یک شاهکار و یکی از بهترین بازی های سال را شاهد بوده ایم. نسخه اول و شروع یک فرنچایز همواره بسیار مهم است و مهم ترین نقش را در مطرح شدن آن سری و افتادن نام آن بر سر زبان ها دارد که در این زمینه سری Far Cry فوق العاده عمل کرد. در واقع این سری شروع بسیار خوبی داشت و نسخه اول Far Cry نوید خلق یک فرنچایز زیبا و قدرتمند را داد و طرفداران زیادی را هم در سراسر دنیا برای خود دست و پا کرد. نسخه دوم این سری با انتشار خود در سال ۲۰۰۸ مقداری کار را خراب کرد و با این که بازی خوبی بود ولی نتوانست در حد و اندازه های عنوان اول ظاهر شود و بسیاری از بازیبازان را از این سری ناامید کرده و برای خیلی ها این طور به نظر می رسید که این سری تنها یک جرقه بوده است زیرا که Far Cry 2 هیچ نشانی از شادابی و طراوت بازی اول را نداشته و شدیدا در چرخه تکرار و طراحی های بی روح و مرده گیر افتاده بود. این طور به نظر می رسید که بعد از عنوان Far Cry 2 این سری دیگر نمی تواند به شکوه و عظمت نسخه اول بازگردد و موفقیت های آن را تکرار نماید و در واقع کمتر کسی فکرش را می کرد که این سری با یک شاهکار و یکی از برترین شوترهای اول شخص تاریخ بازی های رایانه ای بازگردد، اما یوبیسافت این اتفاق را رقم زد، آن هم به بهترین شکل ممکن و با شاهکاری به نام Far Cry 3 که چشم های صنعت بازی را خیلی بیشتر از بازی اول سری به خود خیره کرد و کلا نسخه دوم را از یاد همه برد.
پس از موفقیت رویایی نسخه سوم، یوبیسافت که خوشش آمده بود سریعا دست به کار شد و Far Cry 4 را معرفی و دو سال بعد از بازی سوم در سال ۲۰۱۴ آن را به عنوان یک بازی بین نسلی برای پلی استیشن ۳، پلی استیشن ۴، رایانه های شخصی، ایکس باکس ۳۶۰ و ایکس باکس وان منتشر کرد که خوشبختانه این بازی زیبا نیز با این که در حد بازی شاهکار سوم ظاهر نشد ولی بسیار لذتبخش بوده و یکی از برترین شوترهای اول شخص نسل هفتم و هشتم قلمداد می شود. متاسفانه بعد از Far Cry 4 یوبیسافت تصمیمی عجیب و طمع کارانه گرفت و بازی اسپین آف Far Cry Primal که در عصر حجر دنبال می شد را معرفی و منتشر کرد. باید گفت هنوز که هنوز است به شخصه اصلا نمی دانم که آیا اصلا می شود به Far Cry Primal گفت Far Cry یا خیر! یوبیسافت به صورت زیرکانه ای از همان کلیت نقشه بازی Far Cry 4 دوباره استفاده کرد تا بازی جدیدی را به فروش برساند که با این که عنوان بد و ضعیفی نبود، اما هرگز در سطح بازی های خوب سری اصلی ظاهر نشد و Far Cry شروع خوبی در نسل هشتم با اولین عنوانی که فقط برای این نسل ساخته می شد، نداشت. بعد از Far Cry Primal بسیار ی از بازیبازها منتظر معرفی یک نسخه جدید و اصلی از این فرنچایز فوق العاده محبوب و زیبای یوبیسافت بودند که سرانجام نسخه پنجم آن با نام Far Cry 5 معرفی شده و تقرببا ۴ ماه قبل برای پلی استیشن ۴ و ایکس باکس وان و پی سی عرضه گردید و همگام با دیگر مراجع معتبر دنیا، گیمفا نیز نقد و بررسی آن بازی زیبا را به موقع برای شما عزیزان قرار داد. بعد از عرضه بازی اصلی، نوبت به بسته های الحاقی رسید که یوبیسافت ید طولایی در این زمینه دارد و از قبل مشخص شده بود که سیزن پس بازی شامل ۳ بسته الحاقی داستانی و جدا از داستان بازی اصلی به همراه دانلود رایگان فارکرای ۳ کلاسیک ادیشن است که اتفاقا چند روز قبل نقد ویدئویی این نسخه را نیز برای شما عزیزان قرار دادیم. خوشبختانه Far Cry 5 از آن دست بازیهایی نیست که سازندگانش از خود بازی اصلی زده باشند تا آن را در قالب بسته الحاقی دوباره به ما بفروشند، بلکه بازی اصلی به قدر کافی محتوا دارد. در چنین شرایطی انتشار بسته الحاقی نه تنها ایرادی ندارد، بلکه با داشتن قیمتی منصفانه ارزش نیز پیدا میکند، زیرا بازیباز و طرفداری که به قدر کافی از محتوای عنوان مورد علاقهاش لذت برده است بدون شک دوست دارد که بتواند با صرف هزینهای منطقی، چند ساعتی دیگر را نیز در دنیای بازی محبوبش بگذراند، آن هم به همراه داستانی جدید و یک سری موارد جذاب اضافه شده به بازی.
بسته الحاقی نخست فارکرای ۵ که Hours of Darkness نام داشت و ماجرای کلانتر حاضر در فارکرای ۵ را در زمان جوانی و در جنگ ویتنام دنبال می کرد، چندان چنگی به دل نزد و راستش وقتی آن را بازی کردم با این که حدود ۱۰ ساعت محتوای جدید و یک نقشه بزرگ (برای یک دی ال سی) و کاملا مجزا از بازی اصلی داشت و حتی مکانیک های گیم پلی آن نیز گاها فرق داشتند، به هیچ وجه به دلم ننشست و بعد از حدود ۳-۴ ساعت دیگر آن را ادامه ندادم. به این ترتیب مقداری ناامید شده بودم و فکر می کردم که “خب پس دو بسته دیگر نیز زیاد خوب نخواهند بود و دیگر نمی شود انتظار بسته الحاقی مثل بلاد دراگون در بازی سوم را داشت.” مدتی گذشت تا زمان انتشار بسته الحاقی جدید این بازی نیز فرا رسید و اخیرا دومین بسته الحاقی فارکرای ۵ نیز تحت عنوان Lost on Mars منتشر شد و خوشبختانه کاملا دید من و خاطره نه چندان خوبم از دی ال سی اول بازی را تغییر داد و یک بسته الحاقی را تجربه کردم که مثل یک بازی کامل کوچک است و از همه نظر با بازی اصلی فرق دارد و خیلی هم لذتبخش است. قصد ما بر این است تا در این مقاله به بررسی زوایای گوناگون این بسته الحاقی بپردازیم و نتیجه بگیریم که آیا Lost on Mars برتر و بالاتر از سطح بازی اصلی و یا مشابه آن عمل کرده است یا این که نتوانسته کیفیت نسخه اصلی Far Cry 5 را حفظ کند. اگر قصد دارید که پاسخ این سوال را دریابید و شاید برای قرار دادن یا ندادن این بسته الحاقی در سبد خرید بازی خود به نتیجه نهایی برسید، پیشنهاد میکنم با این نقد و بررسی همراه شوید تا بیشتر با نکات مختلف و المانهای موفق و ناموفق این محتوای دانلودی آشنا شوید.
داستان بسته الحاقی Lost on Mars، انتهای مسخره و عجیب و مضحک است!! البته دیدار با شخصیت جذاب Hurk اصلا خالی از لطف نیست ولی نه در مریخ و وقتی که او فقط یک کله روی هواست و باید از مچ دستش تا کمر و پا و انگشتش را در جای جای مریخ پیدا کنیم و به هم بچسبانیم تا دوباره Hurk کامل شود و تازه در این میان دنیا و نسل انسان ها را نیز از خطر نابودی به دست یک هوش مصنوعی پلید به کمک Hurk که آن را درون یک ربات فرستاده ایم، نجات دهیم و تبدیل به قهرمانان زمین شویم!! خب دیگر همین دو ۳ خط را که خوانده اید قطعا فهمیده اید که باید کلا بی خیال داستان شویم زیرا از این مسخره تر دیگر امکان ندارد!! تمام داستان و شخصیت پردازی و .. در این بسته الحاقی در همین چند خط خلاصه می شود. شما در بازی در نقش شخصیت Nick Rye از بازی اصلی فارکرای ۵ قرار می گیرید که طی یک اتفاق عجیب و از طریق یک پورتال، Hurk شما را به مریخ می برد تا به او و دنیا کمک کنید. روایت این داستان نیز از طریق برخی صحنه های کمیک مانند که در تصاویر برایتان قرار داده ام انجام می شود و شاید تنها نکته مثبت این بخش، برخی از شوخی های شخصیت بامزه Hurk باشد که ممکن است کمی خنده به لب هایتان بیاورد، مخصوصا با شناختی که از او در بازی های قبلی سری داریم.
همان طور که همیشه شاهد بوده ایم، بازی های گوناگون سری Far Cry همواره از لحاظ گرافیک و جلوه های بصری جزو برترین های نسل خود بوده اند (اگر پریمال را در نظر نگیریم) و معمولا شاهد دنیایی بسیار خوش آب و رنگ و بی نهایت زیبا و سرسبز (در نسخه های اول و سوم و چهارم و پنجم) بوده ایم و نسخه دوم هم که در محیطی بیابانی تر و غیر سرسبز دنبال می شد، باز هم گرافیک بالایی داشت و از لحاظ فنی و هنری در وضعیت خوبی قرار داشت. در واقع باید گفت عناوین Far Cry همواره یک سطح استاندارد و زیبا از لحاظ بصری را داشته و همیشه بازی هایی خوش گرافیک محسوب شده اند. اکنون و بعد از تجربه بسته الحاقی Lost on Mars باید خدمت شما عرض کنم که در این دی ال سی نیز وضعیت به همین شکل است و شاهد گرافیک و طراحی های خوبی هستیم ولی این بار از نوعی که بیشتر به نسخه دوم شبیه است زیرا دنیای بازی در مریخ دنبال می شود و شاهد محیط هایی بسیار عظیم بیابانی در کنار تجهیزات بسیار پیشرفته و تکنولوژیک در دنیای این بسته الحاقی هستیم. در واقع دنیای بازی که در مریخ دنبال می شود شامل فضاهای وسیع و بزرگ بیابانی است که در نقطه نقطه آن ساختمان ها و آنتن های عظیم با بالاترین سطح تکنولوژی بنا شده اند و شما باید این مسیر ها را طی کنید و مناطق بیابانی را در نوردید تا به این آنتن ها و .. برسید و ماموریت های خاصی را انجام دهید و آنتن ها را فعال نمایید. در بسته الحاقی Lost on Mars نیز به مانند همیشه در این سری شاهد یک گرافیک Sharp و زیبا و محیط های جذابی از لحاظ طراحی هنری و یک عملکرد با ثبات و بدون مشکل و باگ و .. از منظر گرافیک فنی هستیم.
در زمینه گرافیک هنری سازندگان و طراحان محیط، کار بسیار باکیفیتی را انجام داده اند و تجربه ای کاملا متفاوت از بازی اصلی و دی ال سی اول را برای ما در قالب مریخ خلق کرده اند که همان طور که گفته شد از نظر فضاسازی بیابانی و غلبه زنگ زرد و قهوه ای، بیشتر شبیه نسخه دوم است با این تفاوت که ساختمان و تجهیزات و آنتن های سفید رنگ و بسیار مدرنی نیز در جای جای این بیابان ها به چشم می خورند و یک تضاد جالب را شکل داده اند. نورپردازی در بسته الحاقی Lost on Mars به مانند بازی اصلی بسیار خوب انجام شده است و مریخ با این نورپردازی بسیار واقعی تر هم به نظر می رسد. خوشبختانه بسته الحاقی Lost on Mars از لحاظ گرافیک فنی نیز بسیار خوب عمل می کند و در طول تجربه این بسته، جز در یکی دو مورد خیلی ریز شاهد باگ های مختلف و لگ و افت فربم و … نبودم و بازی ثبات بالایی دارد. کیفیت بازی در هنگام تجربه کو آپ نیز بسیار بالاست و شاهد موارد گرافیکی مشکل ساز مثل لگ و باگ و .. نیستیم. در مجموع از منظر بصری در مورد بسته الحاقی Lost on Mars باید گفت شاهد یک دی ال سی متفاوت و جذاب از نظر طراحی هستیم که تجربه ای کاملا جدید و متفاوت از بازی اصلی و بسته الحاقی اول را رقم می زند و همین موضوع یکی از دلایل جذابیت این دی ال سی است زیرا قصد ندارد یک مرحله اضافه از بازی را که کلی آن را تجربه کرده ایم دوباره با همان فضاسازی و محیط قبلی به خورد ما بدهد و سراغ طراحی و دنیایی کاملا جدید در قالب مریخ رفته و تجربه ای خاص و مجزا را خلق کرده است.
گیم پلی بسته الحاقی Lost on Mars بسیار متنوع، جذاب و متفاوت از بازی اصلی است و دقیقا به اندازه یک بازی کوچک ۷ تا ۱۰ ساعته جذابیت دارد. از شما عزیزان درخواست می کنم تا بخش گیم پلی این مطلب را مطالعه نمایید تا کاملا با محتوایی که این بسته در اختیارتان می گذارد آشنا شوید. هدف اصلی شما در بازی فعال کردن آنتن های مختلف در سراسر مریخ است که باید با آیتمی به نام Energy Core این کار را انجام دهید و حدود ۲۰ آنتن را فعال نمایید تا به صورت ۱۰۰ درصد کامل شوند و بتوانید بسته الحاقی را به پایان برسانید. جمع آوری این Energy Core ها در بازی بسیار جذاب است و معمولا برای جمع کردن این ها باید یکی از ملکه های دشمنان را که از آن محافظت می کنند و یا آن را در اختیار دارند، از بین ببرید که به این راحتی ها هم نیست. در بازی دشمنان بسیار زشت و کریهی وجود دارند که موجوداتی مانند عنکبوت های بسیار عظیم و دفرمه هستند که از زیر شن در می آیند و در بازی به محض این که پایتان را روی شن نرم بگذارید این دشمنان می فهمند و از زیر پایتان شروع به در آمدن می کنند. بنابراین باید سعی کنید اغلب زمان بازی را در هنگام جابجایی، روی هوا یا روی بخش های سنگی و غیر شنی تردد کنید که این کار با استفاده از کمربند جاذبه که در بازی می گیرید چندان سخت نیست و اجازه پرش های بلند را به شما می دهد و می توانید مدتی هم روی هوا پرواز کنید و اوج بگیرید و بعد از آن هم می توانید دو آیتم بال مانند را خریداری کنید که با آن ها می توانید به سرعت به صورت افقی از ارتقاعات به سمت دیگر مناطق حرکت کنید و فرود بیایید.
وقتی به محل نشان داده شده Energy Core روی نقشه می روید، معمولا باید تعدادی دشمن یا لانه آن ها را نابود کنید تا ملکه تحریک شده و بیرون بیاید. ضربات نزدیک ملکه سمی است و شلیک های از راه دور او مثلا قابلیت شلیک سلاح یا قابلیت استفاده از کمربند جاذبه را برای چند ثانیه از بین می برد. وقتی ملکه را مقداری بزنید دوباره به زیر زمین می رود و باز باید مقداری دشمن را بکشید تا او دوباره بیرون بیاید و سرانجام وقتی او را بکشید می توانید Energy Core را بردارید. تعداد ۱۵ ملکه در بازی وجود دارند که از انواع مختلف هستند و کشتنشان گاها بسیار چالش برانگیز است. تنوع دشمنان مخصوصا از لحاظ عملکرد آن ها، برای یک بسته الحاقی کاملا مناسب است و حدود ۵-۶ نوع دشمن مختلف بر روی زمین و هوا و دشمنان رباتیک در بازی وجود دارند. البته باید اشاره کرد که تنوع دشمنان با این که برای یک بسته الحاقی مناسب است، ولی باز هم از آن جایی که همه این موجودات از یک خانواده هستند، لااقل از نظر ظاهری زیاد فرقی با هم ندارند که می توانست این موضوع مقداری بهتر باشد. آیتمی که در بازی به مانند پول برای خرید سلاح ها و ارتقاها عمل می کند را می توانید از درون صندوق های مختلف در بازی یا از کشتن ملکه ها و دشمنان و شرکت در فعالیت های جانبی کسب نمایید.
از سلاح های این بسته الحاقی چه بگویم! یعنی بهترین بخش این بازی، همین سلاح های بسته الحاقی هستند که بسیار متنوع و جذابند و برای همین بسته الحاقی نسبتا کوچک بیش از ۱۰ نوع سلاح کاملا متفاوت وجود دارد که می توانید بخرید و در بازی استفاده نمایید. جالب اینجاست که در بازی چیزی به نام گلوله وجود ندارد و همه این سلاح ها با انرژی کار می کنند که بعد از مقداری شلیک خالی می شود و باید کمی صبر کنیم تا دوباره پر شود. هر سلاح بسته به قدرت و کارایی که دارد مقدار بیشتر یا کمتری انرژی مصرف می کند و زودتر یا دیرتر شارژ می شود و باید در مبارزات با دشمنان مختلف این سلاح ها را مدیریت کنید. از پیستول گرفته تا کلتی که مثل راکت لانچر عمل می کند و سلاح Beam که ستونی از لیزر شلیک می کند و رایفل نزدیک زن و اسنایپر و شات گان و سلاحی که شلیکش به دنبال دشمن می رود و حتی سلاحی که دشمنان را به مرغ و گاو تبدیل می کند در بازی وجود دارند و تنوع بی نظیری به بازی بخشیده اند و تجربه این بسته الحاقی را برای شما بی نهایت لذتبخش می کنند. البته باید مدام پول جمع کنید تا بتوانید این ها را بخرید و این پول جمع کردن از طریق انجام کارهای مختلف به دست می آید.
در Lost on Mars مانند بازی اصلی فارکرای ۵ ماموریت های Clutch Nickson که ماموریت های ریسینگ هستند وجود دارند، با این تفاوت که اینجا وسیله نقلیه نداریم و خود شما با استفاده از کمربند جاذبه و بال های خود، باید شروع به پیشروی در آسمان کنید و از بین دایره های تعیین شده در زمان های خاصی عبور کنید و مثلا ۱۰ دایره را بگذرانید که در هر کدام ۳ ثانیه به زمانتان اضافه می شود و به دایره پایانی و خط پایان برسید بدون این که به زمین بخورید یا وقتتان تمام شود. این ماموریت ها چالش خاص خودشان را دارند ولی خیلی باحال هستند و پول خوبی نیز می دهند. هم چنین ماموریت هایی در بازی هستند که شما به درون یک گاز سمی می روید و به نوعی توهم می زنید و به دنیای واقعی و انسان ها می آیید و باید دشمنانی مثل بازی اصلی فارکرای ۵ را بکشید و حتی John Seed را از بین ببرید و کارهای مختلف را به سرانجام برسانید تا ماموریت انجام شده و اثر گاز هم تمام شود و شما با گرفتن یک Energy Core به دنیای اصلی و مریخ برگردید.
از این ها گذشته بدن Hurk لعنتی در بازی ۱۲ قسمت شده و هر کدامش در بخشی از نقشه مریخ پراکنده است!! در واقع ابتدا شما فقط کله Hurk را دارید و باید از انگشت شست و پا و بازو و قفسه سینه و .. او را از جاهای مختلف نقشه جمع آوری نمایید تا نهایتا او کامل شود. همان طور که می بینید تنوع بازی و کارهای مختلفی که می توانید در این بسته الحاقی انجام دهید فوق العاده است و خودش مثل یک بازی کامل کوچک می تواند عمل کند. ارتقاهای مختلف نیز مثل حمل تعداد بیشتری نارنجک و پرش های بلندتر و خریدن قابلیت هایی مثل نامرئی شدن یا ضد ضربه شدن برای چند ثانیه و… نیز در بازی وجود دارد و می توانید مثلا آیتم هایی را از دشمنان جمع کنید که بسیار مفید هستند و وقتی آن ها را به یک دشمن پرت کنید تمام دشمنان دیگر به او حمله می کنند و این بسیار در نبرد با ملکه ها مفید است. یا مثلا نارنجک الکتریکی پرتاب کنید و دشمنان را گیج نمایید یا یک فضایی درست کنید که دشمنانی که در آن فضا قرار بگیرند شروع به مبارزه با هم می کنند و به جان هم می افتند تا شما بایستید و لذتش را ببرید! بر اساس قابلیت کمربند جاذبه و پرش های بلند نیز در بازی، چالش های پلتفرمینگ وجود دارد و مثلا شما باید از یک برج خیلی خیلی عظیم به صورت پرش روی پلتفرم های مختلف بالا بروید و تازه روی این پلتفرم ها دشمنان پرنده را بکشید تا به بالاترین نقطه برسید و بتوانید آنتن را فعال نمایید.
باورتان می شود که تمام این مواردی که گفتم تنها در گیم پلی یک بسته الحاقی وجود دارند؟ واقعا بر عکس بسته الحاقی اول این بازی یعنی Hours of Darkness که جذابیت خاصی نداشت و تکراری می شد، این بسته الحاقی Lost on Mars فوق العاده عالی و ارزشمند و بی نظیر عمل کرده است و دقیقا مثل یک بازی کوچک و کامل عمل می کند که چند ساعتی شما را حسابی سرگرم می کند. در انتها نیز باید باس نهایی بازی را که یک هوش مصنوعی است و از اول بازی به شما کمک می کند و ناگهان قصد و نیتش را رو می کند و می خواهد کل زمین و انسان ها را پاکسازی کند، از بین ببرید که ابتدا شامل یک سری ربات ها هستند و بعد از آن هم هوش مصنوعی در قالب بدن Hurk ظاهر می شود و باید چیزی در حدود ۲۰۰ تا Hurk را که مدام حمله می کنند از بین ببرید تا بتوانید دوباره به زمین برگردید و البته Hurk باید بدنش را برای نجات زمین فداکاری کند و در قالب یک ربات دایره ای شکل پر حرف که در طول بازی هم همراه شماست، با شما به زمین برگردد و تبدیل به قهرمانان زمین شوید که چند میلیارد آدم را نجات داده اید! در واقع در یک کلام باید بگویم گیم پلی Lost on Mars واقعا “معرکه” است و از تجربه آن لذت زیادی می برید.
صدا گذاری بسته الحاقی Lost on Mars نیز مانند بازی اصلی فارکرای ۵، فوق العاده است و از صداهای محیطی تا حرف زدن شخصیت ها و صدای هیولاهای بدریخت مریخی، همگی وضعیت خیلی خوبی دارند و بسیار واقعی هستند. صداگذاران همین چند شخصیت معدود حاضر در بسته الحاقی (مخصوصا Hurk که در واقع ۹۰ درصد حرف های بازی متعلق به اوست) که کلا بیشتر از ۲-۳ نفر نیستند، به بهترین شکل از پس صداگذاری ها بر آمده اند و صداگذاری و نوع حرف زدن آن ها جذاب است و مخصوصا حرف زدن Hurk وقتی که فقط یک کله روی هواست، بسیار خنده دار است!! در زمینه موسیقی این بسته الحاقی حرف خاصی برای گفتن ندارد و اصلا هر چقدر فکر می کنم می بینم اصلا چیزی به نام موسیقی نشنیده ام که بخواهم در موردش صحبت کنم و اگر هم بوده بسیار سطحی و کم اهمیت بوده به حدی که اصلا در زمان تجربه بازی نیز چیزی از آن به خاطر ندارم!!
Lost on Mars که دومین DLC تدارک دیده شده برای فارکرای ۵ محسوب میشود، شاید ایراداتی داشته باشد (که قطعا دارد) ولی در نهایت حتما ارزش پولی را که طرفداران برای خرید آن هزینه کرده و خواهند کرد را دارد (مخصوصا با خرید سیزن پس) و چند ساعت خط داستانی تازه، مبارزاتی جذاب، چالشبرانگیز و جدید را تجربه خواهی کرد. شاید داستان این محتوای دانلودی زیاد جذابیتی نداشته باشد و حتی مسخره و عجیب و غریب هم به نظر برسد، ولی نمی شود کتمان کرد که کلیت این بسته الحاقی و تجربه ای که در اختیار شما قرار می دهد مخصوصا از نظر گیم پلی، بسیار جذاب و لذت بخش است و انگار دارید یک بازی جدید چند ساعته را انجام می دهید.
فعالیت های متنوع و جدید به همراه سلاح های فوق العاده عالی و دوست داشتنی که در این بسته قرار دارند و همین طور هیولاهای عجیب و بدریخت مریخی، تجربه Lost on Mars را بسیار شیرین و جذاب کرده اند. مطمئن باشید که فعالیت های بسیار متنوع و جدید محتوای Lost on Mars ارزش خرید را دارد و حتما با گیم پلی خود شما را سورپرایز خواهد کرد. برخلاف بسته الحاقی Hours of Darkness که اصلا چنگی به دل نمی زد و بسیار ضعیف بود، Lost on Mars مثل یک بازی جدید و مجزای ۷ تا ۱۰ ساعته می تواند شما را کلی سرگرم کند و امیدواریم که دی ال سی بعدی که با محوریت زامبی ها خواهد بود نیز همین وضعیت بسته الحاقی دوم را داشته باشد. Lost on Mars مانند دی ال سی بلاد دراگون در فارکرای ۳، یکی از بسته های الحاقی خوب و جذاب سری فارکرای محسوب می شود که ارزش تجربه کردن را داراست و قیمت ۱۰ دلاری مناسبی نیز دارد، ولی به هر شکل سیزن پس فارکرای ۵ از نظر قیمت و محتوا برای خریدن بسیار ارزشمندتر است.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
بدبخت من که نمی تونم فار کرای۵ رو بازی کنم 😥 😥 😥
انشالا تجربه کنی حالشم ببری. مرسی بخاطر نقد عالی .اگه میشه یه مقاله هم درباره موسیقی بازی ها بنویسید و اینکه تو چه مراحلی موسیقی ها تاثیر میزاشتن و اصن چه تاثیری داره مثل دارک سولز یا دووم که باعث میشه ادم حتی اگه شده بخاطر موسیقی بازی ادامه بده … البته من شاید الزایمر گرفتم همچین مقاله ای بوده نخوندم .حالا بود بود نبود یه زحمت بدین 😀 😀 البته اگه ارزشش داشته باشه
منم نمیتونم. نه تنها فارکرای ۵ بلکه اکثر بازی های اول شخص. به خاطر اینکه هنگام بازی کردنشون سردرد میگیرم که بهش میگن motion sickness. بیشتر از سه ساعت بازی کنم حالت تهوع میگیرم.
فقط تا الان تونستم با هزار سردرد و استفراغ فقط ۱ bioshock رو تموم کنم. و تنها بازی اول شخصی که بهم سردرد نمیداد crysis بود که اونم RIP.
تنها دلیلی که باعث میشه که به گیمینگ به طور حرفه وارد نشم و خودم رو حتی گیمر معمولی خطاب نکنم، همین motion sickness هست. به خاطر همین مساله از تجربه خیلی عناوین شاهکار محروم میشم هنور که هنوزه دوتا بایوشاک مونده دستم که بازیشون کنم. farcry 5 رو هم کرکی دانلود کردم ببینم چطوریه دیدم بله 🙂 اونم بهم سردرد میده 😮
این وسط هم اشاره کنم به سری ریبوت tomb raider که با سوم شخص بودنش باز هم تونست بهم motion sickness بده. البته خیلی شدید نبودند. ولی تنها بازی سوم شخصی هست که تا الان اینکارو کرده.
نمیدونم این مشکلت ربطی به گوش میانی داره یا نه . ولی پیگیری کن شاید حل شد . امید وارم اوکی بشی و به دامن بازی های ائول شخص برگردی
دوستان امیدوارم مث من و این داداچمون نباشید انشالله
من اتفاقا کرایسیس بازی میکردم سرگیجه میگرفتم، همین طور فارکرای ها. هرکدوم رو که زیاد بازی میکنم سردرد و حالت تهوع میگیرم. ولی وقتی اینطور میشم که بازی خسته کننده میشه یا دارم یه معما رو حل میکنم. خیلی بده
دلیلشم نمیدونم شاید هی میرم، میام میگردم چیزی نیست میزنه به اعصاب!
منم نمیتونم!
لپتاپم نمیتونه یعنی!
خیلی ممنون اقای اقابابایی نقد کاملی بود… این dlc اینطور که تو نقد هست داستانش افتضاحه… ولی باز هم آدمو سرگرم میکنه…
با این وضع دلار که هیچ بازی نمیشه خرید باید بشینیم بازی هایی که داریم رو پلات کنیم … یا اینکه آنلاین بزنیم… که اونم gold میخواد… آخ قَلبَــــــــــــم
پلات 😐 پلات 😐 پس ثابت کردی که مولتی اکانتی چون ایکس باکس کلمه ای به نام پلات نداره ولی حرفت متاسفانه درسته
عالی بود سعید جان طرز نوشتن مقاله هاتون مثل همیشه آدم رو میخکوب میکنه حتی اگه بدترین بازی دنیا رو هم بخواید نقد کنید . والا با این وضع من موندم چطور اسپایدر من و فیفا و رد دد رو بگیرم بقیه بماند!!
مرسی از نقد
ولی کلا با فارکرای ۵ حال نکردم
داستانش که معمولی بود هیچی (یه گوست ریکان بهتر) , رد کردن مراحلشم به شدت تکراری بود
و میخواست نشون بده خیلی شخصیت داره و شخصیت پردازی میکنه در صورتی که شخصیت پردازیش پوچ بود هر کدوم ۱۰ دیقه , هوش مصنوعی هم که گریه بود سعی میکردم هیچ وقت یار نبرم با خودم(نیازم نبود خودش نمیومد 😀 )
ولی بیشترین چیزی که آزارم داد پیشروی مراحل بازی بود که میگفت یه (بار) رو با کار های مختلف برام پر کن تا بری برا باس و بعدشم تمام کات سین ها هم سعی کرده بودن نو آوری کنن که بیشتر گند زدن
هر کی نظری داره مخالف با من لطفا در میون بزاره چون خیلی از بازی بدم اومد!
منم خوشم نیومد خیلی براش هایپ بودم حتی من عاشق پیریمال بودم ولی سبک جدید بازی های یوبیسافت که چند تا ماموریت تکراری رو برو بعد با باس بجنگ باعث شده داستان بازی نابود بشه طبیعت هم که هیچی افتضاح محیطش هم زیبا نبود شما برید محیط های فار کرای ۳ رو با فار کرا۵ مقایسه کنید.هوش مثنوعی هم تو دیوار بود.واقعا من یکی که نا امید شدم
فارکرای یکی از محبوب ترین سری بازیها واسه منه شاید بعد جاست کاز این بازی واسم بهترین باشه.
فارکرای ۵ بنظرم شبیه هیچکدوم از نسخه های قبلی نبود.با Primal که اصلا کاری ندارم.ولی نسخه ۵ با این که موفق هم بود ولی بنظرم فارکرای نبود.چون اون زیست بوم و حیات وحش ناب و ….. المان های اصلی یک فارکرای رو نداشت.امیدوارم نسخه ۶ شبیه به یکی از چهار نسخه اول باشه.بخصوص مثل نسخه ۳ .بویژه میخوام ترکیبی باشه از نسخه های دو و سه و چهار.مکان بازی هم ترجیحا آفریقا باشه که بهترین حیات وحش رو داره یا حداقل جنگل های آمازون یا جزایر هاوایی یا جنوب شرقی آسیا.
منم بهم نچسبید بازی و فارکرای ۴ رو بیشتر دوست داشتم
دو دلیل باعث شد زده بشم از بازی اولی هوش مصنوعی حال بهم زن دشمنا و دومی کپی پیست بودن اونا… کلا نزدیک ۱۵ ساعت بزور بازی کردم و سر جمع فک کنم ۵ یا ۶ نفر بودن که هی میکشتمشون…. اما گرافیک و موسیقی و گیم پلی رو خیلی دوست داشتم
ممنون سعید می شه کمی از ابهامات فارکرای ۳ و رفع ابهامش هم متنی بزاری؟ ممنونت می شم
ابهام راجب چی داری داش ؟ مردن واس ؟
کلا ابهام داشت از کشتن واس بگیر تا اخرش اخر نفهمیدم واسو کشتم واس منو کشتن من واس بودم واس من بود اصلا گیج و پیج می شم تا به یادش می افتم
متاسفانه کل داستان و شخصیت پردازی و انیمیشن ها رو فدای گرافیک کرد این یوبیسافت
با این حال بازی خوبیه
با سپاس
فارکرای گیم خوبیه توی این روزا که از نگر پول برای ما ارزش نداره که یه گیم بخریم که داستانش خجکی(خطی) باشه
یا mp یا ow و rpg که زیاد سرگرم کنن مارو
گیفت کارت ۱۰ دلاری شده ۱۱۰ هزار تومان چم(یعنی) بیشتر از ۲ برابر پارسال
سعید جان میخواستم ازت بپرسم امید شما به Spiderman چقدر هست و روی هم رفته چه گیم هایی در ۲۰۱۸ براشون بیشتر از همه هایپ هستید؟
اسپم:درود میفرستم بر تلاش خستگی ناپذیر شما سعید گرامی :yes:
شما گش(قلب) گیمفا هستید
من عاشق (شیدا؟!) صحبت کردن شما هستم. هروقت کامنتات (پیام میشه؟) رو میبینم لایک میکنم
ای کاش که همهی ما از جمله خودم بتونیم انقد قشنگ و درست صحبت کنیم
سپاسگزارم دوست گرامی
کار سختی نیست ولی نیازمند پژوهش و آشنایی با پیشینه زوان(زبان)،آشنایی با dialect یا گویش های تاجیکستان و افغانستان چون از ما درست تر سخن میگن همچنین باید دامنگ واژگان رو بالا ببریم تا بتونیم از پس این کار بربیایم.
برای من کار سختی نبود شاید باز روی مهری بود که در دل داشتم روی هم رفته گفتمانی هست که به دارازا می انجامه و با یه کامنت(فرانمود) نمیشه همه رو گفت.
صد در صد درسته
من خودم جدا از زبان (زوان گفتی؟) خودمون، عاشق اینگلیسی هستم. خیلیا که میرن کلاس زبان به زور نه نه باباشونه ولی من واقعا از بچگی نه وقتی نوجوون شدم، دوست داشتم این زبان رو. هر زبانی رو که زیاد باهاش کار داشته باشی جزوی از زندگیت میشه ولی من همیشه سعی میکنم از کلمات معادل فارسی استفاده کنم :yes:
اره ارزشش رو داره … اما با دلار ۱۲ت حساب کنی میشه ۱۲۰ تومن .
همون کرکی بازی کردن رو پی سی بهتره
اقا زاده ها برن اوریجینال بخرن …
ارزوم اینه که blood dragon هم classic edition بشه چه حالی کنیم با اون سلاح لیزری رو دست بریم دایناسورارو به فنا ببریم و شیکمه دشمنارو سفره کنیم به امید اون روز
پ.ن:البته باید یوبیسافت بلود دراگون رو همراه با بلود دراگون انتشار میداد
بلاد درسته داداچ :victory: :-*
نقد جامعی بود
یه dlc عالی برای یه بازی عالی
دم تیم سازنده farcry5 گرم
واقعا یه جون تازه ای به یوبیسافت کم فروغ این روزها داد
عرض سلام خدمت دوستان و نویسنده، سعید آقابابایی
یکم شاید طولانی بشه به بزرگی خودتون ببخشید
خب اینو هرکسی میتونه حتی از تریلرها بفهمه که کلا فارکرای و داستانش با توهم گره خورده. شاید بعضی وقتا زیاد جذاب نباشه این توهم مث تزریق مواد از طریق سرنگ توی فارکرای ۴ (!) ، ولی بعضی وقتا هم جذابه. این دیوانه واری و عجیب بودن بنظرم قابل احترامه و فکر نمیکردم شما نمره کم کنید. هرچند دیگه واقعا تا جایی که خودنم خیلی بدون داستانه!
یه سوال، واقعا اونا آنتن هستن تو بازی آخه اصلا شبیه آنتن نیستن
چقدر طراحی این دی ال سی با دووم که هردو شوتر اول شخص نسل هشتی هستن فرق میکنه، بنظرم این بازی محیطش واقعیتره، دووم حتی صخره هاشم مخوف بود!
بعد یه سوال، چرا انقد پریمال رو میکوبید؟ درسته پول پرستی یوبی حد نداره ولی واقعا اینکه شما پرانتز باز میکنی که پریمال رو حذف کنی از بخش زیبا بودن طراحی نامردیه. درسته که موتور بازیسازی همون موتور فارکرای ۴ بود و میشه نتیجه گرفت پریمال ضعیف تر بود، ولی طراحی ها بسیار زیبا بودن. من دوبار بازی رو بصورت کامل تموم کردم با وجود کلی مشقلم و حتی بازی هایی که خریدم ولی بازی نکردم! پس انصافا اگه بخش هایی که نتیجه پول پرستی های یوبی بودن رو بذاریم کنار، بازی زیبایی بود
بعد یکم از محیط بازی بیشتر عکس میذاشتی بهتر بود، که ما هم نریم سرچ کنیم
یه نکته هم درباره نوشتن شما. یه مثال بزنم فکر کنم همه بگیرن. یک سری مثل من هستن که فیلمو نقد میکنن و سطحی نگاه نمیکنن. (آقای فراستی چاکریم) یک سری هم مثل دوستای بنده فیلمو گیشهای و سطحی نگاه میکنن. این وسط کی لذت بیشتری میبره؟ خب کسی که زیاد گیر نمیده. نوشتن شما هم تقریبا مث همین موضوعه، یه نقدهایی هستن تو سایتای اینگلیسی که وقتی میخونی انگار داری روزنامه یا نقد فیلم میخونی. خیلی خشک مثلا اینطوری:
« در شروع شما باید اعضای بدن hurk را جمع آوری کرده، آن ها را بهم متصل کنید. سپس او را بدرون یه رباط فرستاده…» خخخ خیلی ببخشید شاید واقعا اینطور نباشه تا این حد ولی کی رد میکنه که نمیشه اینطور نوشت؟
شما دقیقا برعکسی، کلی علامت تعجب، جملههای تعجبی و همینطور حرف زدن درباره گیم پلی با شور و حال. اینه که قشنگه و منو مجاب میکنه که به خوندن ادامه بدم. اگه بخوام میتونم بازی رو بخرم و الکی نقدو نخونم که هایپ شم ولی این نقد ارزش خوندن داره
دوستانی که فکر میکنن مقاله و راهنما نوشتن آسونه، یه جنبه رو بهش فکر نکردن. اونم اینکه همون تایپ کردن چقدر وقت نویسنده عزیز رو میگیره و کلی باید ویرایش بشه و مطالب دقیق انتخاب شن. باید جاگذاری مطالب درست باشه و… سعی کنید همین دی ال سی رو نقد کنید ببینید چقد دیوونه کنندس
در پایان با دهانی کف کرده ازتون میخوام اگه حرفی زدم که یه لحظه فکر کردید منظورم شمایید و آزرده خاطر شدید، بنده حقیر رو ببخشید چون وقت نداشتم دوباره کامنتو.