داستان دنیاها | بررسی انواع فضاهای داستانی در دنیای بازی های ویدیویی – قسمت اول
یکی از مهمترین مواردی که در زمینه توسعه داستانی یک بازی نقش دارد و در ادامه روی قسمتهای دیگر آن هم تأثیر میگذارد، دنیا و اتمسفر آن بازی است. بازیهای مختلف از دنیاهای مختلف با ویژگیهای داستانی مخصوصی استفاده میکنند که بهشدت در تصویری که از آن بازی در ذهن بازیکنان باقی میماند، تأثیرگذارند. با وجود منحصربهفرد بودن فضاها، دنیاهای بسیاری از بازیها با یکدیگر نکات مشترکی دارند که در ادامه میخواهیم دنیاهای مختلف موجود در بازیها را بررسی کنیم.
قبل از شروع مقاله، لازم به ذکر است که در این مقاله قرار نیست جزییات داستانی بازیهای مختلف بررسی شود، بلکه ویژگیهای مختلف داستانی مشترکی که در دنیاهای بازیها وجود دارد بررسی خواهد شد و درعینحال به ویژگیهای مهم داستانی بازیهای شاخص در آن زمینه نیز اشاره میشود. در مواردی که فضای داستانی بازیها، بهطور رایج نام مشخصی داشته است، همان نام در تیتر آن بخش ذکر شده و در بخشهایی نیز به جای نام، توضیحی از مشخصه کلی آن فضا وجود دارد.
در این مقاله ما دنیاهای مختلف بازیها را درمجموع به دو دسته اصلی تقسیم کردیم: عناوینی که عناصر تخیلی در آنها غالب است و عناوینی که عناصر واقعی در آنها غالب است. در دستهبندیهای کوچکتر، شاید به دلیل عناصر مشترک در بسیاری از زیرژانرها، نتوان بعضی را کاملاً یک ژانر مستقل از دیگری دانست ولی در این مقاله برای جلوگیری از پیچیدگی، سعی شده که موارد تا حد زیادی از هم تفکیک شوند ولی به هر حال دستهبندی بعضی عناوین در دستهای خاص تا حدی سلیقهای است و به طرز دیدگاه افراد بستگی دارد. ضمناً دستهبندی ما بیشتر براساس نحوه استفاده در دنیای بازیهاست و نه دستهبندیهای کاملاً کلاسیک ادبیات.
دنیاهایی که عناصر تخیلی در آنها غالب است
این دنیاها که در اصطلاح کلیتر ادبی، به آن ادبیات گمانهزن (Speculative Fiction) میگویند، بهطورکلی به سه دسته اصلی Fantasy (فانتزی) و Science Fiction (علمی-تخیلی) و ترسناک (Horror) تقسیمبندی میشوند. در بررسی ما، از آن جایی که بسیاری از عناوینی که در سبک ترسناک دستهبندی میشوند، بیشتر به ژانر علمی-تخیلی تعلق دارند تا ترسناک و بهطور کامل نمیتوان آنها را در سبک ترسناک دستهبندی کرد، فقط بازیهایی که تماماً ترسناک هستند (نظیر Resident Evil، Silent Hills) را بهطور جداگانه در بخش ترسناک بررسی میکنیم و بقیه عناوین در بخش علمی-تخیلی و بهخصوص زیرژانر آخرالزمانی بررسی شدهاند.
Fantasy
عناوین فانتزی بهطورکلی عناوینی هستند که عناصری نظیر جادو، موجودات تخیلی نظیر غول و اژدها و مواردی این چنینی در آنها نقش اساسی ایفا میکنند. این ژانر دستههای مختلفی دارد.
High-Fantasy:
مهمترین و یکی از پرکاربردترین فضاهای داستانی در بازیها که بارها و بارها در عناوین مختلف مورد استفاده قرار گرفته است، فضای High-Fantasy است. بهطورکلی، عناوین High-Fantasy، عناوینی هستند که عناصر تخیلی و فانتزی در آنها بسیار نقش پررنگی دارند و عموماً داستانهایی حماسی دارند. در دنیای ادبیات شاید شناختهشدهترین اثر این ژانر سهگانه ارباب حلقههای جی. آر. آر. تالکین باشد.
همه آثار High-Fantasy شامل موجودات تخیلی هستند که بسیاری از آنها در تمامی آثار این گروه مشترکاند. معمولترین موجودات این فضای داستانی، الفها (Elves)، دوآرفها (Dwarves)، اورکها و گابلینها (Orcs , Goblins) و همچنین موجودات معروفتری نظیر اژدهایان و غولها هستند. البته که این موجودات در بسیاری دیگر از زیرژانرهای فانتزی هم وجود دارند ولی بهطورکلی، در عناوین High-Fantasy، تمرکز بسیار شدیدی روی این شخصیتها وجود دارد. عموم آثار این ژانر، در کل در فضایی حماسی با نبردهای عظیم پیگیری میشوند و تقریباً در همه آنها یک شخصیت منفی اصلی که لرد تاریک یا Dark Lord خوانده میشود، حضور دارد. بعضاً عناوین این سبک یک شخصیت اصلی مشخص و واضح ندارند و چندین شخصیت مهم در داستان بازی وجود دارند که هرکدام به دنبال اهداف خود است و در این میان در بطن داستان قرار گرفته و با شخصیتهای دیگر ارتباط پیدا میکند.
ریشههای اصلی عناصر این فضای داستانی در اساطیر قدیمی شمال اروپا بهخصوص اساطیر آنگلوساکسونها و اساطیر نورس و اسکاندیناوی قرار دارند. بسیاری از موجودات این داستانهای نظیر الفها و دوآرفها با ویژگیهایی بسیار شبیه ویژگیهایشان در آثار این سبک در اساطیر اروپا نیز وجود دارند. با این وجود بخش عظیمی از رایج شدن این سبک در دوره کنونی مدیون ارباب حلقهها و سایر آثار مرتبط تالکین است.
در میان بازیها، عناوین بسیار بزرگ و موفقی در این ژانر وجود دارند که موفقترینهایشان فرنچایزهای Warcraft و The Elder Scrolls هستند. همچنین بهتازگی نیز با شروع مجدد موفق عناوین مبتنی بر سرزمین میانه (با سری Middle-Earth) و همین طور دنیای Warhammer Fantasy (با عنوان Total War: Warhammer) میتوان آینده خوبی را برای این دو دنیای محبوب High-Fantasy در صنعت بازی متصور بود. بهطور قطع این عناوین تمامی ویژگیهای این سبک را دارند و نمونههای بارز و مشخص این ژانر هستند. در هر دوی این عناوین، انواع اقسام موجودات مختلف نظیر الفها، دوآرفها، اژدهایان، غولها، ترولها، اورکها و مواردی نظیر این وجود دارند. همه این عناوین جنگهای بزرگ و بسیار عظیمی را در تاریخچه خود دارند و همگیشان نیز صاحب شخصیت منفیهایی با قدرتهای جادویی تاریک و مقاصد شوم هستند که عموماً صاحب ارتشهایی تاریکاند و از این رو میتوان آنان را Dark Lord دانست. وجود چندین شخصیت اصلی مختلف را که حتی با هم دشمن هستند ولی در کل دشمن مشترکی هم دارند، میتوان بهخوبی در عناوینی نظیر Warcraft و Warhammer مشاهده کرد.
بیشتر بازیهای این ژانر چون داستانهایشان عموماً فضاهای بزرگی دارد، اگر در سبک استراتژی نباشند، عناوینی Open World هستند که مأموریتهای فرعی و کارهای مختلفی در جایجای نقاط بازی انتظار بازیکن را میکشد. از عنوانی نظیر The Elder Scrolls V: Skyrim تا مجموعه بزرگ World of Warcraft و حتی Middle-Earth: Shadow of War همگی سعی کردهاند از پتانسیل بالای این سبک برای خلق محیط مأموریتهای فرعی و فضای Open World استفاده کرده باشند. لازم به ذکر است که عنوانی نظیر Witcher 3 را هم میتوان در این ژانر قرار داد ولی به دلیل استفاده از تمهای تاریکتر و داستان شخصیتر، در دسته بعدی یعنی Dark Fantasy به آن اشاره میکنیم.
Dark Fantasy:
عناوین Dark Fantasy یا فانتزی تاریک، آثاری هستند که در ضمن داشتن شخصیتهای تخیلی و فانتزی که ممکن است بسیاری از آنها مشابه عناوین High Fantasy باشد، داستانهایی عموماً تاریک و غمزده و گاهی اوقات ترسناک را ارائه میکنند.
سبک Dark Fantasy بهطورکلی گستردگی زیادی دارد و بسیاری از آثار در زیرژانرهای دیگر سبک فانتزی نظیر Gothic Fantasy، Gaslamp Fantasy و بسیاری دیگر را بهگونهای Dark Fantasy بهحساب آورد که در ادامه نمونههایی برای آنها ذکر میکنیم.
اولین نوع این سبک، Dark Fantasy هایی هستند که عناصر High Fantasy زیادی در آنها دیده میشود. عنوان نظیر Dark Souls بهطور مشخص در این دسته قرار میگیرد. بازی بهوضوح داستانی غمزده و تاریک را روایت میکند که پر است از عناصری که در بازیهای High Fantasy شاهدشان هستیم. از غولها بگیرید تا اژدهایان، آنددها و حتی موارد اسطورهای نظیر هیدرا. با وجود این قطعاً در خود بازی نبردهای حماسی میان ارتشهای مختلف روی نمیدهد و هر چند در گذشته داستان چنین مواردی بوده ولی بازیکن در فضایی غمزده و تاریک و بعد از فجایع مختلفی که در دنیای بازی روی داده سر از آن درمیآورد. در سمت دیگر عناوینی نظیر Witcher 3 و سری Dragon Age هم وجود دارند که عناصر High Fantasy در آنها بارزتر است و حتی نبردهای حماسی نیز در آنها رخ میدهد. با این وجود تم کلی این آثار و موضوعات آنها، شخصیتر و همین طور تاریکتر از آن است که بتوانیم آنان را یک High Fantasy به شمار بیاوریم و بیشتر Dark Fantasy هستند.
نوع دیگر بازیهای Dark Fantasy عناوینی هستند که یکسری عناصر اسطورهای مختلف را با یکسری از داستانهای ادیان مختلف مخلوط کرده و دنیای مخصوص خود را ایجاد کردهاند. این شیوه مخلوط کردن اساطیر و داستانها پتانسیل ورود به زمینه High Fantasy را دارند ولی تقریباً تمامی آثاری که به این شکل در صنعت بازی ایجاد شدهاند، Dark Fantasy هستند. معروفترین نمونهای آثار، فرنچایز Diablo است. فضای کلی این سری فضایی تاریک است که در دنیاهایی فراتر از دنیای انسانها، جنگهای زیادی بین شیاطین به فرماندهی چند شیطان اصلی نظیر Diablo، Baal و Mephisto و فرشتگان به فرماندهی Tyrael و چند فرشته اصلی دیگر روی داده و در این میان دنیای انسانها نیز بهنوعی وارد این جریانات میشود. محیطهای این عناوین پر از هیولاهای مختلف است که گاهی اوقات جنبههای تاریک و ترسناکی نیز دارند که باعث میشود این بازی در سبک High Fantasy قرار بگیرد. سری مطرح دیگری هم که از چنین فضایی استفاده کرده، Darksiders است. این سری نیز با مخلوط کردن فضای جنگ شیاطین و فرشتگان و از سمت دیگر ایجاد آخرالزمان و چهار سوار آخرالزمان، از چنین دنیایی استفاده کرده است.
دو گونه معروف دیگر فانتزی که میتوان آنها را بهنوعی Dark Fantasy هم بهحساب آورد، Gaslamp Fantasy و Gothic Fantasy هستند. این دو گونه که به ترتیب از نظر فضای کلی در بعضی آثار تا حدی با هم ترکیب میشوند، عموماً به دلیل شرایط محیطی خاصشان، داستانهایی تاریک را روایت میکنند که باعث میشوند آنها تبدیل به Dark Fantasy شوند. آثار Gaslamp Fantasy در فضایی ویکتوریایی و Gothic Fantasy در بازه زمانی اواخر قرونوسطی اتفاق میافتد و ساختمانهایی دارد که معماریشان به معماری گوتیک (گاتیک) معروف است. بسیاری از اوقات هم این دو فضا با هم مخلوط میشوند. فضای Steampunk هم هر چند مربوط به ژانر علمی-تخیلی میشود و به فانتزی تعلق ندارد ولی تا حد زیادی شبیه به Gaslamp Fantasy است و بسیاری از آثار را نمیتوان بهطور دقیق در یکی از این دستهها قرار داد. در هر دو فضای Gothic و Gaslamp، موجودات ترسناکی نظیر گرگینه ها و ومپایرها حضور پررنگی دارند.
اما در دنیای بازیها شاید شناختهشدهترین بازی که فضای Gothic Fantasy دارد، Bloodborne است. این عنوان عملکرد بسیار خوبی در زمینه فضاسازی و ترکیب چندین فضای مختلف داشته است که در ادامه بررسی میکنیم: این عنوان که بیهیچ شک و شبههای یک Dark Fantasy است و فضای تاریک و تا حدی ترسناک آن از همان شروع بازی کاملاً مشخص است، با استفاده از قلعهها و کلیساهایی که با الهام از معماریهای گاتیک طراحی شدهاند و همچنین هیولاهایی که تا حد زیادی شبیه به گرگینه ها و موجودات مشابه هستند در کنار نقش بسیار پررنگ المان خون بهطور قطع یکی از بهترین استفادهها را از چنین فضایی در بازیها کرده است. علاوه بر این، Bloodborne از عناصر داستانی رمانهای اچ. پی. لاوکرفت هم استفاده کرده است. در رمانهای اچ. پی. لاوکرفت که بهنوعی بنیانگذار سبک “ترس کیهانی (Cosmic Horror)” در ادبیات محسوب میشود، موجوداتی با ظاهری عجیب و عموماً با تعداد دستوپاهای زیاد و قیافههای عموماً زننده و چندشآور دیده میشوند که بهطور معمول قابل دیده شدن توسط هر کسی نیستند و افراد خاصی میتوانند آنان را مشاهده کنند. این موجودات که بعضاً قدرتهای خداگونه دارند، منشائی فرازمینی داشته و با اهداف مختلف از زمانهای بسیار دور وارد زمین شدهاند. تأثیر داستانهای اچ. پی. لاوکرفت در بسیاری از بازیها و فیلمهای سینمایی بسیار نمایان است و در Bloodborne نیز بهطور واضح داستان بازی پیرامون موجوداتی است که کاملاً با ویژگیهای موجودات این داستانها همخوانی دارند.
بسیاری دیگر از بازیهای مهم نیز از فضای Gothic استفاده کردهاند. شاید مهمترین و یکی از قدیمیترین این بازیها، سری Castlevania باشد که بهطور کامل در مورد هیولاهایی نظیر ومپایرها و گرگینههاست و در کنار آن، معماری قلعهها و ساختمانهای بازی نیز بهطور کامل نمونه بارز معماری Gothic است.
در مورد سبک Gaslamp نیز بسیاری از بازیهایی که عناصر تخیلی و موجودات خیالی واضحی را وارد بازی زمانی لندن ویکتوریایی کردهاند، Gaslamp هستند. از نمونههای اخیر این بازیها عنوان Vampyr است که در لندن ویکتوریایی به وقوع میپیوندد و شخصیت اصلی آن یک ومپایر است. بازی نظیر Dishonored نیز هر چند تا حدی Steampunk هم محسوب میشود اما به دلیل وجود عناصر تخیلی خاص و موجودات تخیلی، بیشتر یک Gaslamp Fantasy است. از میان بازیهای نهچندان معروف نیز بازی The Incredible Adventures of Van Helsing میتواند بهخوبی نشاندهنده فضای یک عنوان Gaslamp Fantasy باشد.
Mythological Fantasy:
Mythological Fantasy یا فانتزی اسطورهای، همان طور که از نامش پیداست مربوط به آثاری میشود که براساس اساطیر ملل مختلف ساخته شده است. هر چند ردپای اساطیر ملل مختلف در تمامی آثار سبک فانتزی دیده میشوند و بسیاری از موجودات آنها ریشه در اساطیر ملل دارند اما منظور از فانتزی اسطورهای، عناوینی است که بهطور مستقیم پایه داستانی خود را روی اساطیر ملل، خدایان و موجودات افسانهای آنها بنانهادهاند و نه این که صرفاً چند موجود خاص را در بازی خود گنجانده باشند. عناوینی که مستقیماً در فضایی اساطیری به وقوع بپیوندد زیاد نیستند ولی یکی از مهمترین بازیهای تاریخ صنعت بازیهای ویدیویی یعنی فرنچایز God of War در این دسته قرار میگیرد. این سری بهطور کاملاً مشخص ابتدا در فضای اساطیری یونان و اکنون در فضای اساطیری اسکاندیناوی و نورس به وقوع پیوسته و خدایان و موجودات اساطیری این ملل نقش اساسی در این بازی دارند. البته این بازی خود در بستر این اسطورهها داستانی کاملاً اوریجینال و متفاوت را روایت میکند و به هیچ وجه یک روایتگر تکراری از داستانهای معروف این اساطیر نیست. از جمله بازیهای دیگری که از فضای اسطورهای استفاده کرده میتوان به Age of Mythology اشاره کرد که فضای اساطیر یونان، مصر و نورس را با هم مخلوط کرده و داستان جالبی را از ترکیب اینها به وجود میآورد.
فانتزی ژاپنی ترکیب جادو و تکنولوژی:
این فضای داستانی نام مشخصی ندارد و در دستهبندی خاصی نیز به این شکل ظاهر نشده است ولی با توجه به یکسری از بازیهای خاص ژاپنی، متوجه میشویم که چنین فضایی در بعضی از عناوین ژاپنی وجود دارد. بازیهایی که در این رده قرار میگیرند، عموماً موجودات تخیلی زیادی هم دارند و حتی میتوانند در دسته High Fantasy قرار بگیرند ولی ویژگیهایی دارند که باعث میشوند ما آنها را جدا در این لیست قرار بدهیم. در ادامه برای شرح این نوع آثار چند نمونه را ذکر میکنیم؛
اولین مورد یکی از معروفترین سری بازیهای ژاپنی است که نامش هم کلمه فانتزی را دارد؛ بله Final Fantasy. این سری داستان خیلی پر پیچوخمی دارد که سر درآوردن از آن برای کسی که تا به حال بیشتر عناوین آن را بازی نکرده کار نسبتاً دشواری است. با این وجود که بسیاری از عناوین این سری فضای مستقلی دارند ولی درعینحال بعضی عناصر آنها را به هم مرتبط میکند. یکی از این موارد شباهت دنیاهای این سری است. در تمامی بازیهای این سری، موجودات تخیلی و عجیب و غریبی که البته بیشتر ماهیتی غربی دارند تا ژاپنی بهوفور دیده میشود. در کنار آن در عموم بازیهای این سری سطح تکنولوژی شهرها بالاست و با شهرهایی بزرگ و ساختمانهایی مرتفع طرف هستیم و حتی شاهد اتومبیل نیز هستیم. از سمت دیگر بسیاری از مبارزات شخصیتها با شمشیر و سلاحهای سرد انجام میشود در حالی که تفنگ هم در اختیار آنها قرار دارد. از طرف دیگر جادو نیز در این سری نقشی اساسی ایفا میکند. همه اینها باعث میشود که این سری و البته یکسری دیگر از بازیهای ژاپنی فضای منحصربهفردی داشته باشند که هر چند میتوان آنان را در زمره عناوین High Fantasy قرار داد ولی شکل آن با سایر High Fantasy ها فرق اساسی دارد.
به عنوان نمونهای دیگر، بازی Ni Nu Kuni 2 را در نظر بگیرید. این عنوان شاید خیلی بیشتر High Fantasy باشد ولی باز هم عناصری دارد که باعث میشود نتوانیم آن را یک High Fantasy به شیوه رایج بدانیم. از همان اول بازی که شخصیتی که رئیس جمهور کشوری شبیه ایالاتمتحده است و در اثر برخورد بمب اتم به کشورش وارد دنیایی دیگر میشود، این تفاوت بارز با سایر آثار High Fantasy که دنیای آنها عموماً یکپارچه است و حتی اگر چند دنیا داشته باشند، همگی در یک تم داستانی و زمانی مشخص و مرتبط هستند و چند دنیای کاملاً بیربط نیستند بلکه بیشتر نژادهای ساکن در آنها متفاوت است و نه تمامی قوانین فیزیکی و طبیعی حاکم بر آنها. در حالی که در Ni Nu Kuni شاهد ارتباط پیدا کردن دو دنیای کاملاً بیربط هستیم. از طرف دیگر حتی در دنیای جادویی Ni Nu Kuni هم از یکسو شاهد نبردهایی با جادو و شمشیر و سلاح سرد هستیم و از سوی دیگر در یکی از کشورهای این سرزمین، تکنولوژی و رباتیک پیشرفت اساسی داشته و مسئله ضایعات کارخانهها و مشکلاتی که در اطراف شهرشان ایجاد کرده مطرح است و حتی در این میان مسئله ساخت رآکتور هستهای هم در این دنیای پر از جادو به میان میآید. این سبک از مخلوط کردن تکنولوژی و جادو به نظر شیوه خاصی از فضاسازی میرسد که تقریباً فقط در عناوین ژاپنی شاهد آن هستیم و تا به حال در بازی دیگری استفاده نشده است.
فانتزی انیمهای:
این دسته خود به شکلهای مختلفی در بازیها استفاده شده و شاید بسیاری از بازیهایی که در این بخش قرار بگیرند از نظر داستانی در دستههای دیگری نیز دستهبندی بشوند ولی از آن جایی که شیوه استفاده از این حالت تفاوت عمدهای با سایر بازیهای دستههای دیگر دارد، آن را در یک دستهبندی جدا آوردهایم. این دسته همان طور که از نامش پیداست مربوط به آثاری است که به سبک انیمهای و از روی انیمهها و مانگاهای ژاپنی ساخته شدهاند. همآنقدر که انیمهها میتوانند داستانهای متفاوتی داشته باشند، بازیهای این دسته نیز میتوانند فضاهای داستانی متفاوتی داشته باشند. از عنوانی با موجودات تخیلی عجیب و غریب و داستانی با فضای قدیمی مانند Naruto گرفته تا سری Sword Art Online که داستانشان بر پایه واقعیت مجازی است و فضای مدرن ولی درعینحال فانتزی دارند. در بیشتر بازیهای ژاپنی شاهد شخصیتها و حرکاتی هستیم که شاید برای افرادی که از قبل با فرهنگ ژاپن آشنا نباشند، بهنوعی عجیب و غریب و بعضاً ترسناک به نظر برسد. همچنین در این گونه بازیها در نبردها شاهد نوعی اغراقهای عجیب و غریب و شخصیتهای بیشازاندازه بزرگی هستیم که در کمتر بازی غربی با این ابعاد شاهدشان هستیم. متأسفانه تا به حال از پتانسیل بالای این گونه بازیها آنگونه که باید استفاده نشده است و درنهایت شاهد بازیهایی خوب بودهایم و نه بیشتر.
سایر فانتزیها:
بعضی از عناوین فانتزی هم هستند که در دستههای رایج فانتزی مورد استفاده در بازیها قرار نمیگیرند. البته در ادبیات میتوان بعضی از آنها را در دستههایی قرار داد ولی در کل از آن جایی که عموماً این بازیها هرکدام فضای خاصی دارند که از آن فضا شاید تنها یک بازی را دیده باشیم به صورت جدا چند عنوان خاص را بررسی میکنیم.
اولین مورد را شاید بتوان عناوین Team ICO دانست. هر سه عنوان ICO، Shadow of the Colossus و The Last Guardian فضای فانتزی خاصی دارند که مختص خودشان است. فضایی که شخصیتهای فانتزی خاصی در آن وجود دارند که در هیچ بازی فانتزی دیگری شاهدشان نبودهایم. درعینحال ماهیت واقعی دنیای بازی و اتفاقات گذشته و آینده آن هم چندان مشخص نیست و شما در نقش شخصیتی که هدف خاص و شخصی خودش را دارد باید کارهای خاصی را انجام دهید. در این بازیها از ارتشهای عظیم و پادشاهیهای مختلف الف و دوآرف و… خبری نیست و اگر هم زمانی بوده، در بازی بهطور واضح حضور ندارند. عناصر تاریک و ترسناک Dark Fantasy نیز حضور ندارند. این عناوین با وجود این که قطعاً فانتزی هستند، ولی در دستههای اصلی این سبک قرار نمیگیرند و با فضاسازی خاص خودشان، عناوینی منحصربهفرد هستند که هر چند شاید بعضی از عناصر فضاسازی آنها نظیر تنهایی را در بازیهای دیگر شاهد باشیم ولی درمجموع از نظر داستانی، عنوان مشابهی را نمیتوان برایشان سراغ داشت.
به عنوان نمونهای دیگر نیز میتوان Journey را مثال زد. فضای این بازی نیز همانند سه عنوان یاد شده، فضایی خاص و منحصر به خود بازی است. حتی شاید نتوان بازی را بهطور کامل فانتزی بهحساب آورد ولی به هر حال واضحترین دستهبندی که میتوان این بازی را در آن قرار دارد، فانتزی است. بازی دنیای خاص خودش را دارد و حال و هوای آن طوری است که حتی بدون بازی کردن و از روی عکسهای آن نیز میتوان فهمید که این عنوان اصلاً شبیه سایر بازیها نیست.
Science Fiction
فضای داستانی علمی-تخیلی، یکی از محبوبترین ژانرهای داستانی است که خود تنوع و گوناگونی بسیاری دارد و تا به حال در بسیاری از آثار موفق در ادبیات، سینما و صنعت بازی حضور داشته است. مهمترین ویژگی این ژانر که آن را از فانتزی جدا میکند، حضور تکنولوژیها و علوم مربوط آینده یا زمان حال، نبود یا تعداد بسیار کم موجودات فانتزی و اسطورهای رایج نظیر اورک و الف، نقش کمرنگ جادو و نقش پررنگ فضا و موجودات فضایی در بسیاری از آثار این سبک است. بهطورکلی معمولاً آثار فانتزی بهشدت مبتنی بر قوانین و موجوداتی هستند که از نظر علمی وجود آنها غیرممکن است و بهطور عمده الهام گرفته از اسطورهها و اساطیر ملل مختلف هستند ولی آثار علمی-تخیلی بیشتر بر تکنولوژیها و چیزهایی تأکید دارند که یا واقعی هستند –هرچند که عموماً بسیار اغراق شده تر از واقعیت نمایش داده میشوند- یا لااقل نزدیک به واقعیت هستند و امکان وجودشان –البته در ابعادی کوچکتر- بهطورکلی مردود نیست.
Space Opera:
زیرژانر Space Opera یا اپرای فضایی، یکی از محبوبترین شاخههای علمی-تخیلی است که شاخصه اصلی آن وجود نبردهای فضایی است و فضا و نبرد بین سیارههای مختلف در این زیرژانر نقش اساسی دارد. چه در سینما و چه در صنعت بازی، عناوین بسیار موفق و محبوبی در این سبک ساخته شدهاند که در ادامه به چند نمونه اشاره میکنیم.
شناختهشدهترین اثر این ژانر که البته حضور موفقتری در دنیای سینما داشته تا دنیای بازی، فرنچایز جنگ ستارگان (Star Wars) است. این سری نمونه بارز و واضح یک اپرای فضایی است. نبردهای عظیم بین سفینههای غولپیکر در فضا، جنگهای عظیم و مختلف با سلاحهای پیشرفته در سیارههای مختلف و حماسی بودن و پیگیری داستان قهرمان گونه زندگی چند شخصیت اصلی و بسیاری از شخصیتهای فرعی، همگی ویژگیهایی هستند که این اثر را به معنای واقعی در این ژانر قرار میدهد. بازیهایی زیادی براساس این سری ساخته شدهاند که هر چند اکثراً عناوینی خوب هستند ولی بیشترشان نتوانستهاند از پتانسیل بالای این سری نهایت استفاده را ببرند و پا را از سطح خوب فراتر نگذاشتهاند. در بازیهای ساخته شده از این سری هم این ویژگیها بهطور کاملاً بارز و مشهود وجود دارد و جنگهای شلوغ در عنوانی نظیر Star Wars: Battlefront نمونه واضح ویژگیهای Space Opera است.
به عنوان نمونهای دیگر میتوان به سری Halo اشاره کرد. این سری یکی از محبوبترین عناوین انحصاری مایکروسافت است و بهخوبی از ویژگیهای داستانی فضای علمی-تخیلی بازی استفاده کرده است. نبرد در سیارههای مختلف، وجود سفینههای بزرگ و غولپیکر، وجود حلقههای Halo که نقش یک سلاح نابودگر تمامعیار را دارند و درعینحال قهرمانی چون Master Chief که بار حماسی بالای داستان را بر دوش میکشد، همگی ویژگیهایی هستند که پیادهسازی خوبشان در داستان این سری باعث شده تا این سری به یکی از بهترین عناوینی در صنعت بازی تبدیل شود که از چنین اتمسفر داستانی بهره برده است.
نمونهای معروف دیگر در این سبک، سری Mass Effect است. این فرنچایز نیز نمونه بارز سبک داستانی Space Opera است. سه نسخه اول بازی در سیارههای مختلفی در منظومههای مختلفِ کهکشان راه شیری اتفاق میافتند و نسخه آخر نیز در کهکشان آندرومدا است. در بازی شاهد سلاحهای پیشرفته، وجود سفرهای سریعتر از سرعت نور و نبردهای سهمگین میان نژادهای مختلف موجودات فضایی هستیم که همگی ویژگیهای یک Space Opera هستند.
یکی از عناوینی که شاید دستهبندی سبک دقیق آن کار سختی باشد، سری Warhammer 40000 است. این سری که محبوبیت بسیار بالایی دارد و میشود گفت از Warhammer Fantasy نیز محبوبتر است، بهنوعی نسخه فضایی مبارزات میان اورکها، انسانها و نژادهای فانتزی دیگر است. این بازی که شاید بتوان آن را یک عنوان فانتزی هم بهحساب آورد، از طرفی نژادهایی نظیر اورک را دارد که مختص عناوین فانتزی هستند و از طرف دیگر موجودات فضایی خاص عناوین علمی-تخیلی نیز در آن وجود دارند. مبارزات فضایی عظیم میان سفینههای مختلف و ارتشهای مختلف روی سیارههای بسیار متنوع و با آبوهواهای گوناگون در داستان این سری بهوفور یافت میشوند و قهرمانهای زیادی نیز دارد که هرکدام به دنبال به موفقیت رساندن گروه و نژاد خود است. این سری پتانسیل بسیار بالایی دارد که تا به حال از پتانسیل آن در سبک استراتژی همزمان بهخوبی استفاده شده است ولی جای کار بسیاری برای ساخت یک عنوان موفق در سبک اکشن نیز برای این سری وجود دارد. به هر حال این سری یکی از نمونههای خاص Space Opera است که میتوان آن را بهنوعی اپرای فضایی فانتزی نامید.
به عنوان آخرین نمونه اپرای فضایی نیز به سری فوقالعاده StarCraft اشاره میکنیم. در این سری نیز مانند سایر عناوینی که از فضای داستانی اپرای فضایی بهره میبرند، شاهد نبرد در بین سیارات مختلف هستیم. سفینههای بزرگی وجود دارند که هم در داستان و هم در گیم پلی شاهد مبارزات میان آنها هستیم. داستان بازی بسیار عظیم است و شامل نبرد میان سه نژاد اصلی پروتاس، زرگ و انسانهاست که بقای موجودات روی کهکشان را در معرض خطر قرار داده است و در طول زمان، داستان وارد لایههای پیچیدهتری از یک نبرد معمولی میشود. از هر سه نژاد، قهرمانهایی وجود دارند که داستانشان به یکدیگر مرتبط میشود. یکی از نکات جالب این سری حضور المانهایی از سبک Space Western است که در ادامه به آن میپردازیم.
Space Western:
سبک وسترن فضایی، همان طور که از نامش نیز پیداست، عناصری را که در عناوین وسترن شاهدش هستیم مانند یک جامعه و دنیای بیقانون و خلافکاران حرفهای و متعدد، شهرهای نهچندان پرجمعیت و طبیعت وحشی را وارد فضا کرده و این وضعیت را در دنیایی که در آینده دور اتفاق میافتد وارد میکند.
اولین نمونهای که در این سبک در بین بازیها به ذهن میرسد، بیشک فرنچایز Borderlands است. دنیای این بازی، فضایی بیقانون و وحشی را در محیطی با سلاحهای پیشرفته ولی سطح زندگی و فرهنگ پایین نشان میدهد. در چنین محیطی، طبیعت نیز موجودات وحشی خاص خود را دارد که زندگی را برای مردم سختتر میکند. از طرفی مواد ارزشمندی هم در دنیای بازی وجود دارد که شرکتها و افراد مختلفی قصد دسترسی به آن را دارند. در این میان حتی سفر به قمر این سیاره هم ممکن است که البته آن جا نیز وضع تفاوت خیلی زیادی ندارد. این بازی به معنای واقعی کلمه نشاندهنده یک وسترن فضایی است که در محیطی با تکنولوژیهای نظامیآینده، وضعیتی بیقانون و وحشی حاکم شده است.
در این میان عناوین دیگری هم هستند که هر چند نمیتوان آنها را بهطور کامل وسترن فضایی دانست، اما عناصری از این سبک را در خود دارند. مثلاً در بخشهای مربوط به انسانهای بازی StarCraft، نقش اصلی یعنی جیم رینولدز که زمانی برای امپراتوری فعالیت میکرده، نوعی تشکیلات را در مقابل امپراتوری تشکیل داده که از دید امپراتوری بهنوعی راهزن و یاغی شناخته میشود. فعالیتهای گروههای مختلف و مزدور و سایر شرایط حاکم بر سیاراتی که انسانها در آن زندگی میکنند، در کل وضعیتی بیقانون است و چنین وضعیتی بهخوبی در بازی پیادهسازی شده است. درمجموع این بازی توانسته بهخوبی از المانهای وسترن فضایی برای پرداخت داستان خود استفاده کند ولی موضوع کلی و روند اصلی داستان بازی طوری است که برخلاف Borderlands نمیتوان آن را یک وسترن فضایی تمامعیار بهحساب آورد و تم غالب بازی بهخصوص در دو قسمت آخر اپرای فضایی است اما در نسخه Wings of Liberty شاهد حضور پررنگتر وسترن فضایی هستیم که بهنوعی باعث ایجاد جذابیت و منحصربهفرد شدن فضای داستانی این سری نسبت به سایر عناوین اپرای فضایی شده است.
Military Science Fiction:
عناوین سبک علمی-تخیلی نظامی، آثاری هستند که در آنها عموماً عناصر علمی-تخیلی و آیندهنگرانه، در خدمت جنگهایی عظیم با سلاحهایی پیشرفته هستند که بین ارتشهای مختلفی روی میدهد. شخصیتهای اصلی بسیاری از این آثار نیز عضو یک گروه نظامی خاص در داستان بازی بوده یا هستند. در اصل بسیاری از آثار که پیشتر بررسی کردیم نظیر سری Halo، StarCraft و بسیاری دیگر را هم میتوان علاوه بر سبکی که برای آنها گفتیم جزو علمی-تخیلی نظامی هم بهحساب آوریم. در ادامه بعضی از عناوینی که تا حد بسیار زیادی تنها در این سبک جای میگیرند و نه سبکهای دیگر علمی-تخیلی بررسی میکنیم.
اولین نمونهای که مثال میزنیم، Call of Duty: Advanced Warfare است. در این عنوان که در حدود ۴۰-۳۰ سال بعد اتفاق میافتد، شاهد ارتشهایی بسیار پیشرفته هستیم که از روباتهای جنگی و اسکلتهای خارجی برای تقویت قدرت خود استفاده میکنند. تکنولوژیهای مورد استفاده در جنگها بسیار فراتر از چیزی است که در دنیای امروزی وجود دارند. با این حال بازی به هیچ وجه وارد جنگهای فضایی و سفر به سیاراتی دیگر و مواردی از این دست نمیشود و همه بازی بر روی زمین و در کشورها و شهرهایی که امروزه نیز وجود دارند روی میدهد. این بازی بهطور کامل در سبک علمی-تخیلی نظامی دستهبندی شده و به هیچ وجه وارد سبکهایی نظیر اپرای فضایی که با فضا ارتباط دارند نمیشود.
به عنوان نمونهای دیگر، میتوان سری موفق Gears of War را مثال زد. در این سری نیز ما در تمام طول بازی تنها در یک سیاره که سِرا (Sera) نام دارد حضور داریم و بازی وارد بحث نبردهای فضایی و مواردی از این دست نمیشود؛ اما در این سری شاهد نقش پررنگ و اساسی موجودات فضایی در داستان فضایی هستیم و تکنولوژیهای مورد استفاده توسط انسانها تکنولوژیهایی پیشرفته هستند ولی برعکس بعضی عناوین سبک علمی-تخیلی جنگی که صرفاً آینده نظامی زمین هستند، در این بازی شاهد زمین نیستیم و جغرافیا و جامعه کلی انسانها در آن خیلی مانند زمین کنونی نیست. این سری بهخوبی توانسته از فضای داستانی علمی-تخیلی نظامی استفاده کند و داستانی جالب و جذاب را تعریف کند که مختص همین سری است و تقلید واضحی از عنوان دیگری نیز محسوب نمیشود.
ادامه دارد…
پر بحثترینها
- رسمی: سونی دو استودیوی Neon Koi و Firewalk، سازنده Concord، را تعطیل کرد
- ادعای مدیر سابق Sweet Baby: استودیوها سراغ ما میآیند تا داستان بازیهایشان را بهبود دهیم
- مشخصات کامل سختافزار پلی استیشن ۵ پرو فاش شد
- مدیرعامل پلی استیشن: طرفداران باید انتظارات خود را کاهش دهند، PS5 Pro یک کنسول نسل بعدی نیست
- سازنده سابق راکستار: مردم سالها از واقعگرایی GTA 6 صحبت خواهند کرد
- ۷ بازی مخفیکاری با پیشرفتهترین هوش مصنوعی دشمنان
- نقدها و نمرات بازی Call of Duty: Black Ops 6 منتشر شدند
- ادعای سازنده Concord: اثری ساختیم که تجربه فوقالعادهای را به گیمرها ارائه میدهد
- بیش از ۸۰ بازی برای PS5 Pro بهینه شدهاند
- Horizon Zero Dawn Remastered در زمان عرضه روی استیم تنها ۲.۵ هزار بازیکن فعال داشته است
نظرات
ممنون بابت مقاله :yes: برای من عناوین High-Fantas مثل وارکرافت۳و اسکایریم جذابیت زیادی داشته و همینطور عناوینDARK-Fantasمثل دارک سولز۲
اسپم:دوستان سایت درست و حسابی برای دانلود بازی های دوبله فارسی سراغ ندارید فقط ویروسی نباشه که سیستمم داغون میره و بنظرتون هنگام دانلود بازی ویندوز فایروال رو روشن کنم یا نه ?:-)
داش چه فعال کنی چه فعال نکنی ویروس میاد داش عزیزم فایروال نیتونه بر دانودرت مسلط باشه داش ولی کاسپراسکای نصب کن سایتای ویروسیو بهت نشون میده! بهت میگه که این سایت ویروسیه حتا مانعت میشه اگه ویروس بدی داره اینجوری میتونی سیستمتو سالم از ویروس نگه داری:heart:برای حلو گیری از ویروس لازم به خریدن اپدیت نداره اما اگه میخای ویروس کشی کنی باید اپدیت بخری تا قدرتش بالا بره ویروسارو بگیره واست.
ممنونم داداش :yes:
اگه منظورت از آنتی ویروس کسپیرسکی باشه،من چند بار گاکاردم زد ویندوزمو داغون کرد شنیدم مک آفی و توتال اویرا بهترینن،ببینم میتونم گیربیارم)ایست بود یا اینوت بود که آشغال بود همون اول پاکش کردم)
سایتی که بازیای دوبله فارسی رو رایگان بده وجود نداره متاسفانه
اگه بازی دوبله میخوای بنظرم برو از فروشگاه بخر البته حتی تو مغازه ها
هم خیلی گیر نمیاد
داداش کلا بنظرمن قید بازی دوبله رو بزن چون هم خیلی سخت پیدا میشه هم بیشترشون بازیای قدیمی یا بچه گونه هستن در ضمن چون صوت دوبله بهشون اضافه شده درست عمل نمیکنن و سیستم خراب کنن
البته اینجا اصلا جای مناسبی واسه این بحث ها نیست بهتر بود توی انجمنی چیزی این سوال رو می پرسیدی
داداش گلم تو انجمن هیچ کس پاسگو نیست طرف درخواست بازی آنلاین کرده برای سبک استراتژیک ،کسی جوابشو نداده بعد یکی تو همون پست اسپم میده
خاهش. داش اره انتی ویروس: خوب اول وقتی که ویندوز نصب میکنی باید اونو نصب کنی من همین کارو میکنم همیشه هم رو سیستمه شکر هیچ مشکلی ندارم.
مکافی . توتال . اتوران . اویرا . اینا فقط شکلشون خوبه هخ خودم همشونو قبلا امتحان کردم مرض که ندارم بخام دروغ بگم داش دیگه میل خودت:heart:.
اولا که اینجا جای این بحث نیست دوما چرا علم یه چیزی رو ندارید عشقی حرف میزنید اخه الان بهترین آنتی ویروس پولی بیت دیفندر هستش بعد بقیه بهترین آنتی ویروس رایگان هم مایکروسافت سکیوریتی که با خود ویندوز مچ میشه در ضمن ویندوز از نسخه های ۸ به بعد این آنتی ویروس رو به صورت پیش فرض داره و نیازی هم به نصب نداره کافیه تو کنترل پنل دنبالش بگردید آقا مازیار برای این مسائل کلی سایت هست به زبان شیرین پارسی برای همچین مسائلی لطفا تو یه سایت گیم سوال نپرس
ار از همون حرف زدنت معلومه
پرسید جوابش دادم دلیل هنگی و داقون کرد نسیستمش به علت نصب نکردن هم زمان انتی ویروس یا ویندوز کاسپراسکا قویترین انتی ویروسه بعد ایست نوت ۳۲٫ خودتو خسته نکن ما خیلی از این حرفا شنیدیم
خوب قضیه جالب شد لحن تند نبود که داری تند جواب میدی هم تو هم اون اسپاردا دوم مدت زمان گیمر بودنت رو به رخم نکش که فعلا ۵ سال عقبی نسبت به من بعد اون کی گفته من فقط کنسول بازم من همیشه گفتم اول پی سی بعد کنسول که اونم فقط سونی در ضمن بنده یکی از استراتژیک بازای قهارم که سر ورلد آف وارکرفت هم اتفاقا یه ترم زمانی که دانشگاه میرفتم مشروط شدم بگذریم در مورد آنتی ویروس هم با توجه به رشته تحصیلی ایم که IT بوده و خودم کار مربوط به همین زمینه است و با توجه تجربه ی ۱۰ ساله در زمینه کامپیوتر و شبکه بهت گفتم بیت دیفندر بهتره چرا چون اینجا ایرانه مسلما با توجه به سنگینی کسپراسکای که گفتی کسپراسکی که اشتباه تلفظ کردنت و اینکه اینترنت ایران دوزار نمی ارزه باید برای یه آنتی ویروس خوب کلی هزینه کنی بهت بیت دیفندر رو پیشنهاد دادم همینطور آنتی ویروس رایگان هم بهت گفتم حالا جفتتون شاخ شدید بزنید بقل باهم بریم این روزا به هرکی هرچی میگه سریع جوگیر میشه گیری افتادیم ها یه کلام گفتم اینجا جاش نیست سریع پره قباتون بر خورد انگار سایت بابامه در ضمن سعی کنید به شنیده و توضیحات سایت های خارجی یا بعضی سایت های که کارشون صرفا تبلیغات توجه نکنید آمار جهانی آنتی ویروس ها هر روز در حال جابه جایی بعضی سایت ها صرفا جهت تبلیغات که میان به یه آنتی ویروس امتیاز میدن و با اکانت فیک از آنتی ویروس تعریف میکنن زود باور نباشید از کسی که حداقل با همه این آنتی ویروس ها سر کار داشته یا سایتی که بدور از تبلیغات تمام آنتی ویروس ها رو نقد بررسی کرده آنتی ویروس انتخاب و خرید کنید
در ضمن اگه ویندوز ۷ داری یا سریعتر آپدیت و آنتی ویروس خود مایکروسافت رو نصب کن که خیلی قوی و بهتر از هر آنتی ویروس دیگه چون با خود سیستم مچ هستش سایت سافت ۹۸ هم به نظرم بهترین سایت برای دانلود نرم افزار یا اینکه سریعتر به ویندوز ۱۰ آپدیت شو چون این روزا بیشتر از ویروس ها، باج افزار و هکر ها زیاد شدن و سعی در هک سیستم دارن یا اگرم امنیت کامل و بدون درد سر میخوای پیشنهادم بهت لینوکس هست توزیع اوبونتو عالیه البته نسخه هایی که عددشون زوج باشه چون استیبل هستن نسخه فرد نصب نکن یا اینکه اگه عادت به منوی ویندوز داری توزیع مینت نصب کن خیلی شبیه ویندوز سرعتش هم از ویندوز چندین برابر بیشتره کار کردن باهاش هم خیلی ساده با برنامه ای به اسم واین هم میتونی خیلی از برنامه هایی که تو ویندوز داشتی رو روی لینوکس هم نصب کنی
مقاله ی بسیار خوبی بود.
با سلام و خسته نباشید به آقای نامجو.
من خودم بازی های مختلف با تهمای مختلف رو بازی می کنم و همه رو دوست دارم.
ولی سه تهم که از بقیه دوست دارم اینها هستند:
Sci-fi
جهنمی
Cell shaded(کارتونی)
بازی های sci-fi رو به این دلیل دوست دارم که ۱٫ از فناوری و تکنولوژی های پیشرفته خوشم میاد(شاید باورتون نشه ولی یکی از دلایلی که عاشق سری اسپلینتر سل شدم، دوربین دید در شبه بود که شخصیت سم فیشر رو ده برابر باحالتر کرده.)
۲٫به دلیل وجود گونه های فضایی زیاد تنوع در دشمنان در این بازی ها خیلی زیاده(هلف لایف- استارکرفت)
بازی های جهنمی رو بخاطر دلیل دوم در بخش sci-fi دوست دارم. موجودات جهنمی زیادی وجود داره و تنوع دشمن زیاده.(دووم- دیابلو)
بازی های cell shaded هم یه جورایی برام حس نوستالژیک دارند(ماریو- کاپهد)
کویک هم که نصف جهنمی نصف sci-fi رو شده فرنچایز مورد علاقمه.
منتظر بخش ترسناک هستیم.عالی بود
اگه بگم حتی یه دونه بازی Horror بازی نکردم باورت میشه؟
اشتباه میکنی!بازی کن
ممنونم، ولی بنظرم بازی های Horror دل گیرن و آدمو افسرده می کنن برای همین بازی نمی کنم.
بازی های ترسناک جدیدا خیلی افسرده کننده نیستن حتی بعضا ترسناکم نیستن. مثلا evil within که بیشتر داستان محوره رو امتحان کن بعیده اذیت بشی
البته evil within نسبت به چند وقت اخیر ترسناک “تر” بود…داستانش هم که جای بحث زیاد داره :yes:
احسنت.ان که داستانش غوله.یکی از قدرتمندترین داستان های صنعته
میکامی شاهکار کرد با داستان
داستان رزیدنت چهار هم غول بود
ترکیب علم و مذهب
غولی هست این استاد تو پرداخت شخصیت و ترکیب گیم پلی و داستان
دقیقا :yes:
در اون زمان تو رزیدنت ۴ چیز هایی داشت که هیچ بازی نداشت…اون باس فایت تو دریاچه رو که دیگه نگم
به نظر من دنیای گاد اف وار از همشون عجیب تر و جالبتره
چون قشنگ با مقیاس ها بازی شده
نه بابا.جالب هست اما نه جالب ترین
موافقم جالبه ولی جالب ترین نیست. واقعا فاینال فانتزی خیلی بازی عجیب و اسرار آمیزیه ترکیب تکنولوژی با جادو خیلی سردرگم کننده و متفاوته من فعلا دارم بازیش میکنم خیلی خیلی خیلی عجیبه بازیش ! حداقل برای من
خط به خط مقاله قرائت شد واقعاً عالی بود دسته بندی توضیح توجیه پاسخ به سوالهای ذهن، مرسی واقعاً، توی این دو هفته اخیر میشه گفت بهترین مقاله ای بود که دیدم، واقعاً دست نویسنده ش درد نکنه و یه خسته نباشید حسابی
ضمن تشکر از اقای نامجو چون این مقاله درباره ی داستان بازی ها بود گفتم اینجا بنویسیم :
در پست مصاحبه با کوجیما بحثی درباره شخصیت اصلی متالگیر ۵ پیش اومد که بیگ باس نبود و بدلش هست و یه عده از دوستان گیج شدند پیام دادن که بیشتر توضیح بدم ولی چون اون پست تاریخش گذشته مجبور شدم اینجا پاسخ بدم
ببینید داستان از جایی شروع شد که هلیکوپتری که بیگ باس درونش بود بر اثر بمبی که در شکم
پاز گذاشته بودند منفجر شد و هنگامی که موج انفجار ایجاد شد یکی از سربازان خودش رو جلوی بیگ باس انداخت که باعث شد یک چشم و یک دستش از بین بره بعد از اون سانحه یاران بیگ باس برای اینکه نیرو های دشمن دنبال بیگ باس بودن و با مردن بیگ باس گروه از هم میپاشه اون سرباز رو با جراحی پلاستیک شبیه بیگ باس کردن و همچنین با تکنیک های روان شناسی کاری کردن که فکر کنه خود بیگ باسه و بیگ باس واقعی بتونه مخفی بشه بعدش دیگه شروع بازی هست جایی که بیگ باس تقلبی بر روی تخت بیمارستان خوابیده و نیروی های دشمن میخوان از بینش ببرن که با کمک فردی که صورتش را با باند پوشانده (بیگ باس اصلی) از بیمارستان فرار میکنه و بعدش رو دیگه خودتون میدونید
در ضمن لقب بیگ باس تقلبی ونوم اسنیک هست و کوجیما هم توی بازی با این لقب معرفیش میکنه
از یاران تو بازی هم فقط اسلات ماجرا رو میدونه و میلر و کوایت و دیگران خبر ندارن
بزرگ ترین تفاوت ونوم اسنیک و بیگ باس اینه که ونوم اسنیک یکی از دستاش قطع شده و از یه دست مصنوعی قرمز استفاده میکنه و بیگ باس هر دو دستش سالمه تفاوت های دیگری هم هست مثل زخم هایی که ونوم اسنیک رو صورتش داره درحالی بیگ باس هیچکدوم اینارو نداره
امیدوارم تونسته باشم به یه سری از دوستان کمک کنم
مرسی داداش، اتفاقا خودمم کنجکاو این ماجرا بودم
متشکرم
یعنی تو متال ۵ شخصیت اصلی خود بیگ باس نبود؟در کل بازی فقط یکی شبیهش بود؟
اره داداش
از اول بازی تا مرحله ی اخر با ونوم اسنیک بازی میکردیم و داستان از دید اون روایت می شد که میخواست انتقامشو از اسکیل فیس بگیره و بیگ باس تمام مدت مخفی شده بود چون نیروهای دشمن دنبالش بودن
البته بعضی ها میگن تو فصل اخر بازی بیگ باس اصلی برمیگرده و به ونوم اسنیک کمک میکنه ولی متاسفانه این فصل بدیل اختلافات کوجیما و کونامی به طور کامل از بازی حذف شده
یه دنیا تشکر :heart:
از جمله بازیهای دیگر در سبک Space Western میشه به بازی Space Marshal اشاره کرد که در گوشی های موبایل هم قابل دانلود است.
مقاله مفید و لذت بخشی بود تشکر فراوان :yes:
با تشکر از نویسنده مقاله پر محتوایی نوشتید حتما میخونمش :yes: :yes:
فقط این لاوکرفت چیه من خیلی ازش شنیدم میشه یک نفر توضیح بده ؟
ممنون
سپاس ویژه بابت مطلب
نقش دنیا ها در یک عنوان با توجه به فضای داستان خیلی مهم هست. آنقدر مهم که شاهکار بودن عناوینی همچون سولزبورن و گاد به این معیار ربط داره.
دنیای گاد که نیازی به تعریف نداره چون واقعا معرکه هست و زیباترین تصویری هست که از اساطیر یک ملت میشه ساخت. دنیا های سولز بورن هرکدام به نوع خود زیبا ترین و جالب ترین های صنعت گیم هستند.
دنیای فانتزی چه در آثار گیم و چه در کتاب هایی نظیر ارباب حلقه های تالکین بسیار به اساطیر شمال اروپا وابسته هست. برای مثال موجوداتی همچون اژدها و دورف ها و الف ها برای اولین بار در اساطیر اسکاندیناوی پدیدار شدند و ما امروزه شاهد گستردگی آن ها چه در حوزه گیم و چه در سینما هستیم.
در بین تمامی این موارد عنوان گاد به طور کامل به اساطیر شمال اروپا تعلق داره و باید گفت در نمایش آنها در تمامی موارد خارق العاده عمل کرده.از شخصیت پردازی های خدایان حاضر در بازی تا دورف ها یعنی براک و سیندری. قطعا این عنوان هر شخصی رو به اساطیر ملل علاقمند میکنه
یک چیزی خیلی جالبه اینکه هر شخصی چه گیمر و چه غیر گیمر اگه سری بازی God of war بازی کنه میفهمه صنعت سینما هنوز مونده یک شاهکار در حد این بازی درست کنه. اصلا خودتون مقایسه کنید فیلم thor با God of war 4. متاسفانه در این نسل فقط فقط سونی تونسته بازی درست حسابی و در شأن گیمر درست کنه. امیدوارم ۲k و bethesda بتونن این کار ادامه بدن نه بازی wolfenstein و mafia که حتی حاضر نبودم تمامشون کنم.
دقیقا
فیلم های عامه پسند مارول (متاسفانه) که در مورد ثور و اساطیر شمال اروپا هستند به هیچ وجه نمیتونند جو اون اساطیر رو به زیبایی نمایش بدند. اما از این طرف گاد به زیبایی هرچه تمام تر داستانی رو روایت میکنه که بر پایه این اساطیر هست و هر انسانی رو شگفت زده میکنه…. من اطمینان دارم هیچ عنوانی دیگری در هیچ صنعتی قادر نیست این اساطیر رو به این زیبایی به نمایش بگذاره.در واقع god of war داستانی رو خلق کرده که هر شخصی رو به اساطیر علاقمند میکنه و از اون طرف داستانی متفاوت با آنچه در اساطیر رخ داده داره که این باعث هرچه جذاب تر شدن بازی میشه.
موضوع بسیار خوبی بود. البته این بر میگرده به اصالت بازی!
و به نظرم اینجا جای darksiders خالی بودش بخصوص نصخه darksiders 2دومش یعنی DEATH
مقاله ی عالی بود خسته نباشید من خودم سبک مورد علاقم وحشت بقاس و خیلی امید وارم the evil within 3 معرفی بشه
سال دیگه بازی بعدی میکامی معرفی میشه.اما اینکه ایول ویتین سه باشه بعید میدونم.به احتمال فراوان یک ip جدید هست
نگو امید وارم اویل ویتین باشه ولی به هر حال امید وارم بازی بعدی استاد میکامی شاهکار باشه مثل بقیه ی بازی های ایشون ولی بعید هم نیست معرفی بشه چون داستان نسخه اول اویل ویتین هنوز تموم نشده
اویل ویتین سه صدرصد ساخته خواهد شد.اما اینکه بازی بعدی اویل ویتین سه باشه بعید میدونم
یک مقاله بی نهایت عالی و خواندنی
منتظر قسمت دوم هستیم با شکل ها و مثالهای بیشتر از بازیهای مختلف
نوشتار های شما همواره دگرسان از دیگر نوشتار های سایت هست :yes: سپاس
قسمت دوم کی قرار میگیره؟