هزار و یک شب | نقد و بررسی بازی City Of Brass
شهر براس، یک بازی است که مدتی بود در حالت (دسترسی زود هنگام)Early Access بر روی استیم قرار داده شده و اخیرا در تاریخ چهارم می، برای پلتفرمهای اکسباکس و پلیاستیشن نیز منتشر شده است. با نقد و بررسی آن با گیمفا همراه باشید.
ژانر روج-لایک، همیشه به عنوان یک زیرژانر محبوب در بازیهای ویدئویی وجود داشته و به عنوان یک دوست دار ژانر ایندی، در مواقعی به این ژانر برخورد میکردم و هر بار، لذت بسیاری از بازیهای خوب این زیرژانر میبردم. از اخیرترین آنها، میتوان به بازی دد سلز اشاره کرد که آن هم در حالت دسترسی زودهنگام قرار داشت و با اینکه تعداد اندکی نکات منفی در آن وجود داشت، اما باز هم موفق شد یک بازی اعتیاد آور و بسیار جذاب باشد و لذت بخش ظاهر شود. حال، بازی شهر برس، که در همان زیرژانر قرار میگیرد، اما از المانهای جذاب دیگری مانند مخفی کاری، یک شلاق و شمشیر و همچنین دوازده مرحلهی جدا و باسها و مینیباسهای متعددی بهره میبرد. اما آیا اینها برای این که یک بازی خوب را بسازند کافی است؟ بازی توسط آپرکات گیمز، یکی از توسعه دهندگان بازیهای بایوشاک تولید شده و ژانر اصلی آن، اول شخص و دانجن کراولر است. کمپانی آپر کات گیمز برای ساخت بازی از موتور آنریل استفاده کردهاند و بازی در چهارم می، برای پلتفرمهای کامپیوترهای شخصی، اکسباکس و پلیاستیشن عرضه شده است.
اول از همه، به سراغ گیمپلی بازی میرویم که بخش اصلی اینگونه بازیها را تشکیل میدهد. در بازی، شما یک شلاق و یک شمشیر در اختیار دارید که البته اکثر بار حرکتهای مختلف شما، بر روی شلاق است. شما میتوانید با آن به قسمتهای مختلف بدن دشمنان ضربه بزنید و آنها را گیج کنید یا به زمین بیاندازید. به طور مثال، شما با ضربه زدن به سر اکثر دشمنان، باعث میشوید که برای مدتی سرجایشان ثابت بمانند و این به شما فرصت این را میدهد که به او نزدیک شوید و با شمشیر خود، کار او را تمام کنید. شما همچنین میتوانید آنها را شلاق نزدیک خود بکشید و با شمشیر خود به آنها ضربه بزنید. کار دیگری که میتوانید با شلاق انجام دهید، جمع کردن گنجهایی است که کمی دورتر از شما قرار دارند و با نشانهگیری درست، میتوانید آنها را بردارید. از دیگر کارهای جذاب شلاق، اویزان شدن از گیرههای مخصوص و تاب خوردن از آنها برای رفتن از یک مکان به مکان دیگر است. در کل، بازی به شدت بر روی شلاق برای جذاب کردن گیمپلی خود و عرضه کردن یک ایدهی نو، تمرکز میکند که البته تا حدی نیز موفق میشود. عادت کردن به شلاق کمی طول میکشد، و حدود یک ثانیه زمان از فشردن دکمهی موس تا برخورد شلاق به دشمن وجود دارد که به بازی یک حالت تاکتیکی نیز میدهد و به سرعت بازی میافزاید.
اما شلاق، مشکلات فنیای نیز دارد. مانند بسیاری از مواقع که بدون هیچ دلیل خاصی، ضربه به دشمن برخورد نمیکند. سلاحهای مختلف دیگری نیز به جز همانی که بازی را با آن شروع میکنید، در بازی وجود دارند که صدمات اضافهی اندکی نیز به شمشیر اضافه میکنند. به طور مثال، شما میتوانید سلاح دشمنان را بگیرید و از آن بر علیه خودشان استفاده کنید. تنوع سلاحها در بازی زیاد است و این یک نکتهی خوب به شمار میرود. خود شمشیر عادی، یک مشعل و حتی یک موجود روح مانند، از این سلاحها هستند. اگر تاکتیکها و ضربههای مختلفی نیز مانند شلاق برای شمشیر وجود داشت، بازی از حیث گیمپلی، بسیار جذابتر از چیزی که هست میشد. در جای جای بازی تلههای مختلف بسیار زیادی نیز وجود دارند که میتوانید از آنها بر علیه دشمنان خود استفاده کنید. با تحریک آنها به حمله و زمانبندی درست، میتوانید آنها را میان تیغهایی که از زمین در میآیند گیر بیاندازید و از بین ببرید. البته، باید حواستان باشد که خودتان در این تلهها گیر نکنید. به شخصه، تعداد دفعاتی که به دلیل این تلهها مردم، بسیار بیشتر از تعداد دفعههای کشته شدنم به وسیلهی دشمنان بود. این تلهها مشکلی نیز دارند و آن، تعداد بسیار زیاد آنهاست. در هر مرحله و هر بار بازی کردن، تعداد تلهها حداقل دو برابر دشمنان مینمود که این موضوع پس از مدتی آزار دهنده میشود و آن حس سرعت که پیشتر اشاره شد را از گیمپلی میگیرد. بازی از لحاظ کنترل، در کامپیوترهای شخصی خوب و روان عمل میکند. اما باز هم در مواقعی، بدون آنکه دلیل خاصی داشته باشد، ضربهای که نباید به من اصابت میکرد، از جانم کم میکرد و این برای یک بازی آن هم در ژانر روج-لایک، یک نکتهی منفی حساب میشود.
مورد بعدی، مپ و سیستم نقشه بندی بازی است. همانطور که گفته شد، بازی درزیرژانر روج-لایک نیز قرار میگیرد و این به این معنی است که هر بار که یکی از دوازده نقشهی بازی را باز میکنید، یک نقشهی جدید در مقابل خود میبینید. البته، این به معنی یک نقشهی کاملا متفاوت نیست، چون پایه و اساس هر منطقه، در هر یک از دوازده نقشهی مختلف بازی، ثابت است. بلکه پیچها، درها، محل قرارگیری دشمنها و این چنین چیزهایی، هر دفعه نسبت به دفعهی پیش، تغییر میکنند. در مواقعی، این که نقشهها جلوی روی شما پردازش و ساخته میشوند، کاملا واضح میشود. با اینکه در مواقعی، نقشهها کمی بی اساس به نظر میرسند و از لحاظ جغرافیایی، مشکلاتی در آنها دیده میشود، اما در بقیهی مواقع، بازی موفق میشود حس و حال یک شهر واقعی را به شما القا کند که بسیار جذاب است. گرافیک بازی، که پس از گیمپلی، مهمترین نقش را در جذاب کردن تجربهی این عنوان دارد نیز، بسیار خوب است. همانطور که گفته شد بازی اول شخص است، و شما در شهر برس شروع به گشت و گذار میکنید. بازی از حال و هوای قصههای هزار و یک شب الهام گرفته است و در شهری عربی مانند جریان دارد. این را شما میتوانید از طراحی ساختمانها و دشمنان، به خصوص آنهایی که عمامه به سر دارند، بفهمید. در هر صورت، این مخصوصا به حال و هوای عربی بازی، که در تریلرها نیز وعده داده شده بود، کمک میکند و به نوعی حس علائالدین و غول چراغ جادو را به شما میدهد. اما از آنطرف، گرافیک فنی بازی در بعضی مواقع مشکل ساز میشود. هر از چندگاهی آیتمی ظاهر میشود یا وقتی به جایی نزدیک میشوید، تازه بافتها یادشان میافتد که باید پردازش شوند و باعث پاپآپ شدن گنجها یا دیگر وسایل میشوند که برای یک بازی که از حالت دسترسی زود هنگام بیرون آمده، قابل قبول نیست. البته، یک مشکل دیگر نیز در این بخش وجود دارد. با اینکه شما از جاهای مختلف شهر، پول میدزدید و در جیب خود میریزید و فرار میکنید، اما بازی هیچوقت حس یک دزد را به شما القا نمیکند. شما هیچوقت باور نمیکنید که واقعا یک دزد شدهاید، و خطر هر لحظه در کمین شماست. البته، دشمنان بازی زیادند، اما تنها المان مربوط به این بخش، همین است. و نکتهی اصلی بازی که دزدی از جاهای مختلف است، پس از مدتی به حدی کمرنگ میشود که ممکن است حتی یادتان برود دارید به عنوان یک دزد بازی میکنید. در بازی هیچ سیستم مخفیکاری وجود ندارد و برخلاف گفتهی سازندگان، تقریبا در هیچ کجای بازی از این سیستم استفاده نمیکنید. فقط یکی از غولها، یک آپگرید کوچک دارد که کمی به شما در این بحث کمک میکند و به غیر از آن، خبری از المانهای مخفی کاری در بازی نیست. سیستم آپگرید بازی نیز، با توجه به اینکه انتقادهای نسبتا زیادی را در حین دسترسی زودهنگام دریافت کرد، دچار تغییراتی شده و نسبت به قبل، بهتر عمل میکند. دیگر آپگریدها بی هدف به نظر نمیرسند و بخشهای جذابی نیز در مرحلههای بعدتر وجود دارد که از آنها میتوان به فریز کردن دشمنانتان با شلاق و سپس ضربه زدن به آنها با سلاحتان اشاره کرد. آپگرید کردن سلاحها، مانند شلاق، طول آنرا افزایش میدهد و قدرت آنها را زیاد میکند. شما باید این ارتقاها را نزد غولهای چراغ جادویی انجام دهید که در جای جای نقشه پراکنده شدهاند و پیدا کردنشان بر عهدهی شماست. اگر پول کافی داشته باشید، این غولها حتی ممکن است به شما یک یار و همراه نیز بفروشند که همراه شما سفر میکند و دشمنان مختلفی را از پای در میآورد. البته، هوش مصنوعی این یار هنوز جای کار دارد اما در کل، بسیار لذت بخش است که حس کنید در این دنیای مردگان، تنها نیستید. کار دیگری که در مواقعی که این غولها را میبینید میتوانید انجام دهید، پر کردن جانتان هست. همانطور که گفته شد، این بازی روج لایک است و اگر بمیرید، همه چیز را باید از اول انجام دهید. البته، آپگریدهایی وجود دارد که دورهای بعدی بازی کردن شما را بهبود میبخشد، اما در حین بازی، هیچ جان اضافهای به غیر از در کنار این غولها، به شما داده نمیشود و این موضوع آنها را بسیار با ارزش میکند.موزیک بازی نیز، در اکثر مواقع حتی وجود ندارد. شاید این موضوع کمی عجیب به نظر برسد، اما صدای پای خود شخص، صدای اسکلتها و دیگر چیزها، در اکثر مواقع بزرگتر از موزیک بود و این موضوع، حداقل ناامیدم کرد که نمیتوانم یک موزیک خوب را که مناسب با حس و حال بازی باشد، بشنوم، اما صدای شلاق، یکی از لذت بخشترین بخش های بازی بود که هر بار که به دشمنان ضربه میزدم، در گوشم طنین انداز میشد.
خلاصه و نتیجه گیری:
بازی City Of Brass توسط آپرکات گیمز و موتور آنریل ساخته شده و در تاریخ چهارم ماه می، برای پلتفرمهای اکسباکس، پلیاستیشن و کامپیوتر عرضه شده است. بازی از نکات جذابی مانند طراحی جذاب شلاق بهره میبرد و گرافیک فنی و هنری خوبی نیز دارد. مپهای آن به صورت خودکار هر بار از نو تولید میشوند و این باعث میشود حس تکراری بودن سریعا به شما دست ندهد. با این که بازی مشکلات ریزی از جمله موزیک و کمبود بهینهسازی گرافیک فنی رنج میبرد، اما این یک بازی نسبتا خوب است که تجربهی آن، خالی از لذت نیست.
پر بحثترینها
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- چرا GTA IV بهترین ساخته راکستار است؟
- استراتژی ریسکی Xbox که ۱۰ سال آینده آن را تعریف خواهد کرد
- کارگردان Silent Hill 2 Remake از علاقه خود به ساخت یک بازی در ژانر وحشت با اقتباس از Lord of the Rings میگوید
- Indiana Jones and the Great Circle بهترین بازی سال Gamescom از دید مخاطبین شد
- شایعه: Xbox در سال ۲۰۲۵ بازیهایی خواهد داشت که هنوز رونمایی نشدهاند
- بنیانگذار ناتی داگ دلیل فروش استودیو به سونی را توضیح میدهد
- توسعه دهنده Stalker 2: فعلاً برنامهای برای پورت PS5 نداریم
نظرات
بازیش در psn پلاس ps4 نزدیک ۲۵ دلاره……….. …….. ……..
بایدصبر کنید تخفیف بخوره or نزدیک ۲۰۰ تومان خرج کنید…
https://www.aparat.com/v/qlnbN/%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%84%D8%B1_%DA%AF%DB%8C%D9%85_%D9%BE%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C_City_of_Bra گیم پلی
رو PC کرک شده،اونجا بزنید که انقدرم خرج نکنید
سیستم خفنیم نمیخواد
الان همه لپ تاپ دارن…
که میان رده هاش چندان به درد بازی نمی خوره و گیمینگ هاش هم واقعا گرونه .
لذت بازی در PS4 و کنسول چیز دیگریه … ….
بقیه رو نمیدونم ولی تا جایی که تجربه شخصی و پرسوجو از رفقام(چه اونایی که کنسول داشتن چه اونایی که PCباز بودن) کنترلر اصلا حس و حال موس و کیبورد رو نداره و فقط تو چنتا بازی خاص مثل فوتبال یا شنک۱ از کیبورد بهتره(یا اصلا قابل مقایسه است)
در مورد کیفیت هم حتی میان رده ها هم از PS4 و Xbox1 بهتر نتیجه میدن حتی اگه بخوایم با PS4 pro و Xbox X هم مقایسه کنید هنوز انعطافپذیری بهتری رو تو لپتاپ ها دارین (چه از نظر گرافیکی چه از نظر انعطافپذیری کاربرد)
نقد عالی بود ولی یه مشکلی هست اونم اینه که تیتر برای مقاله های هست که آقای غزالی میزاره
پس تیترش رو عوض کن داداش
این نظرهم لطفا تایید نکن
بدرود و موفق باشی
ممنون از جناب رحیمی بابت این بررسی خسته نباشید –
راستی دیروز کرک شد دوستان کرک باز برین حالشو ببرین 😎 😎 :laugh:
به عنوان یه بازی ۲۰ دلاری بازی خوبیه واسه سرگرم شدن فقط نباید ازش انتظار زیادی داشت.
هیچی ولش اومدم صلوات بفرستم که هزار و یک شب بازم برگشته دیدم اصلا قضیه یچیز دیگست ممنون بابت نقد بازی بدی به نظر نمیاد