پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا
پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا
پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا
پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا

پیش نمایش بازی Detroit: Become human

حسین غزالی
۰۹:۰۰ ۱۳۹۷/۰۲/۱۴
پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا

شاید همگی، یادتان باشد که در مقالات قبل، بارها از تأثیرات یک بازی داستانی خوب گفته باشیم. اگر هم بنده نگفته باشم، دیگر دوستان بارها و بارها اشاره کرده بودند و حرف‌ها گفته بودند. اینکه چگونه یک بازی خوب داستانی، می‌تواند نشان دهنده ارج و احترام استودیوی سازنده نسبت به مخاطبش باشد. چند روز پیش بود که پس از مدت‌ها دوباره سری به بازی‌های داستانی قدیمی‌تر زدم و  راستش، حالا که بازی جدید کیج قرار است به زودی منتشر بشود، من هم احساس اشتیاق بیشتری نسبت به قبل دارم. اشتیاقی که از عشق به تجربه آثار بی‌بدیل می‌آید. اشتیاقی که خصوصاً درباره بازی‌هایی که روایت و داستان را در سردر استودیوی خود قرار می‌دهند صادق است و خب، ظاهر ماجرا نشان می‌دهد که کیج، در بازی‌های گذشته، خودش را به خوبی ثابت کرده و آماده است! با پیش نمایش بازی Detroit: Become human همراه ما باشید.

برای لمس کردن تاثیری که یک داستان خوب می‌تواند بر روی یک بازی‌باز بگذارد، می‌توانید به انواع پزشکان نامی عرضه بازی‌های ویدیویی از جمله آقای دکتر لوین و آقای دکتر کوجیما و البته، دیوید کیج سری بزنید که در بعضی مناطق با نام داوود قفس هم شناخته می‌شود! (این را لطفاً به خودش نگویید.) بله! دیوید کیج بزرگ؛ کسی که با نسخه‌های طلایی‌اش می‌تواند میلیون‌ها منتظر بازی‌های تعاملی دراماتیک را آرام کند. شاید از بزرگترین کارهاش بتوان به ساخت انحصاری Heavy Rain  اشاره کرد. عنوانی که با بازخوردهای مثبت زیادی روبرو شد، اما مهم‌تر از بازخوردهای مثبت و البته متا، شخصِ خود بازی است که حسابی به دل می‌نشیند. وقتی خودِ اثر، با کیفیت بازی کند، متا و نمره و بازخورد همه نقش “هویج” را بازی می‌کنند! و خب خوشبختانه، Heavy Rain هم دقیقاً همینطور عمل کرد و با نسخه دکترگونه دیوید کیج در ساخت چنین بازی‌هایی، همه متاها و اعداد را به “هویج” تبدیل کرد! هدف مشخص بود، بازهم قدرت افزودن بر حرفی که مدت‌هاست آتش آن گر گرفته. دیدگاهی که باید نسبت به بازی‌های رایانه‌ای ایجاد می‌شوند و تمام قضاوت‌های اشتباهی که باید آن‌ها را با داستان دلایلی که قایم شده اند درنظر گرفت. کیج، یک بازی‌ساز با سابقه است و سابقه تولید ویدیوگیم برای او به سال‌های سال پیش بازمی‌گردد. او سعی دارد که با بازی‌هایش واقعاً به کارهای سینمایی و تلویزیونی تنه بزند و اگرچه در طول این سال‌ها او و استودیویی که در آن مشغول بوده پستی و بلندی‌های زیادی را پشت سر گذاشتند، ولی نظرش هنوز تغییر نکرده! این است که یک بازی مانند Heavy Rain می‌تواند با تک تک بازیکنان عاشق این سبک ارتباط داشته باشد و با آنها حرف بزند. احساسات مختلفی که با کلمه “انسان” بتوان ربط داد، انواع و اقسام پیش‌آمدها و خانواده‌های مختلف و سبک‌های مختلف ادای کلمات و لحن‌های متفاوت، همه جزء بازی‌های کیج هستند. خبر خوب این است که دیوید کیج، سالهاست امتحانش را پس داده. او بارها ثابت کرده که از انجام ریسک‌های بزرگ و صدالبته عجیب هیچ ترسی ندارد، چرا که همین ریسک‌ها گاهی میتواند باعث ساخت بازی‌های روایت‌محوری بشوند که بسیاری از بازیکنان تاکنون شبیه به آن‌ را در مدیوم‌های دیگر ندیده باشند و خبر بهتر هم این است که کیج، ساخت بازی جدیدش را تمام کرده است!

پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا

این‌ها اندرویدهایی هستند که در بازی مشخصاً بارها و بارها می‌بینید.

بحث یاغی شدن هوش مصنوعی علیه انسان‌ها دیگر حالا یک بحث قدیمی به‌نظر می‌رسد و ایده‌های زیادی هم تاکنون در این باب مطرح شده است؛ برای مثال، عوامل طبیعی و جنگ‌ها و بمب‌های اتمی، اما از ایده‌هایی که شاید خیلی هم عجیب نباشند، نابودی، به دست همان هوش مصنوعی است که در ابتدا انسان درنظرش مسئله بی‌خطری می‌آمد. البته این‌ها بیشتر نوعی ایده‌های دستمایه ساخت فیلم‌ها و آثار و کتاب‌های علمی تخیلی هستند. همان چیزی که کیج روی آن دست می‌گذارد. کیج سوال می‌پرسد که هوش مصنوعی، اگر به درجه بالایی از قدرت برسد، چه‌گونه می‌تواند با انسان‌ها در تعامل و رفتار باشد و درنتیجه چه داستان‌هایی می‌شود از این طریق گفت. اما روایت انزوای بشر، از زبان دیوید کیج کیج چگونه خواهد بود؟ با بنده، حسین غزالی و پیش‌نمایش بازی Detroit: Become a human همراه باشید.

هدف من همیشه ساخت بازی و روایت داستانی است که برای خودم اهمیت داشته باشد؛ داستانی که تاثیرگذار، عمیق و جذاب باشد و یکی از وظایف من به‌عنوان بازی‌ساز، ارائه تجربه‌ای است که مردم انتظارش را ندارند. در واقع اگر من می‌خواستم آثاری بسازم که همه انتظارشان را دارند، هرگز از من به‌عنوان یک بازی‌ساز خلاق یاد نمی‌شد. من همواره دوست دارم تجربه‌ای تاثیرگذار و معنی‌دار بسازم و به نظرم طرفداران باید بازی را تجربه و صحنه‌های مختلف آن را در ارتباط با یکدیگر بررسی کنند تا بتوانند قضاوت درستی در مورد آن داشته باشند.

پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا

طراحی چهره‌ها با وجود شایعاتی که درباره افت گرافیکی بازی بود، بی‌نظیر است!

هنوز یک روز از نمایش تریلر جدید بازی نگذشته بود که ۲۵ وب‌سایت خبری بازی ویدیویی از این‌ طرف و آن طرف، با نام و بی نام و نشان شروع به جوسازی علیه بازی کردند. سازمان حمایت از بازی‌های کم‌تر از هشت مگابایت، همچنین ستاد مبارزه با تریلرهای با رزولوشن کمتر از ۱۰۸۰p با یکدیگر متحد شدند و برچسب خشونت علیه کودکان را محکم بر سر دیوید کیج زدند. جالب است که در همین حوالی، مقاله‌های بیشتری راجع به خود بازی و سوء استفاده آن از خشونت برای جلب توجه بازیکنان منتشر شدند و نکته جالب ماجرا هم آن است که در به‌نظر چنین ایرادهایی صرفاً متوجه یک سری بازی خاص هستند و بسیاری بازی دیگر هستند که می‌توانند از چنین تله‌هایی جان سالم به‌در ببرند. ولی ظاهرا، دیواری کوتاه‌تر از دیوار دیوید کیج در بازی‌های ویدیویی فعلاً نداشتیم و در این حال اما شخصی که جواب‌گو است، خودِ دیوید کیج است و بس. چرا که پس از این حواشی،او در مصاحبه‌ای با یوروگیمر، تکلیف همه را مشخص کرد:

قطعا همیشه افرادی خواهند بود که تصور می‌کنند ما از این دست مسائل سواستفاده می‌کنیم، اما واقعیت اینچنین نیست. بازی Detroit: Become Human اثری در مورد خشونت نیست، بلکه اثری در مورد شخصیت کارا است و این اتفاقات هم بخشی از زندگی وی هستند. در واقع کارا داستان بسیار زیبایی دارد و امیدوارم که پس از تجربه بازی، این داستان بتواند تاثیری را که مد نظر ما است، روی مخاطب بگذارد.

در ادامه بازهم به این نکته اشاره کرد که:

کار ما به این شکل است که می‌دانیم در حال کار روی یک تجربه به مراتب بزرگ‌تر و اساسی‌تر هستیم؛ تجربه‌ای که قرار است معنی عمیقی داشته باشد. تجربه‌ای که قرار است داستانی عالی روایت کند و گاهی هم در این بین، وارد قسمت‌های تاریک زندگی خواهد شد. در این حالت است که شما تبدیل به یک نویسنده خوب می‌شوید و سعی می‌کنید با ورود به جنبه‌های تاریک، به مسائل مهم و ارزشمندی بپردازید. پس در کل به این شکل نیست که من عمدا بخواهم با نشان دادن خشونت توجه دیگران را جلب کنم؛ بلکه هدف من پرداختن به موضوعی تاثیرگذار و عمیق است.

اگر این حرف‌ها بازهم شما را قانع نمی‌کند، بگذارید بازهم یادآوری کنم که کیج، به ریسک‌ها و انتخاب‌های دیوانه‌وار، نبوغ و خلاقیت غیرقابل انکارش معروف است. همانند چیزی که در عناوین قبلی او دیدیم. قبل از اینکه وارد بحث‌های مهم‌تر بشویم، بهتر است به این نکته اشاره کنم که موتور گرافیکی بازی دستخوش تغییرات مهمی شده است. به طوری که عمده تمرکز استودیو کوانتوم دریم، بر روی چهره و نورپردازی‌های فنی صرف شده. ظاهراً، این تغییرات آنقدر خوب پیش رفته‌اند که حتی کارگردان، آن را تحولی در جلوه‌های بصری‌ بازی‌های PS4 می‌داند.

پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا

بازم که زباله‌ها رو دیر بیرون انداختی. دفعه دیگه روغن موتورت رو عوض نمی‌کنم!

همه اینها را گفتم و گفتم، تا به نقطه اصلی و مهم بازی برسم! بله، داستان. نقطه جوشان و زیبای Detroit! همان کلمه‌ای که در Heavy Rain، با انتظاراتی که از بازی در نگاه اول داشتیم تفاوت داشت. بالاتر، کمی درباره پس‌زمینه داستانی عنوان جدید استودیو کوانتوم دریم صحبت کردیم. اما اکنون، به صورت گسترده‌تر به آن خواهیم پرداخت:

به سالها بعد می‌رویم، اینجا همین زمین است و همان آسمان؛ البته با محتویاتی که زمین تا آسمان با قدیم فرق می‌کنند. حالا دیگر، آرزو‌هایی که زمانی بر روی دفتر نقاشی بودند، روی تابلوهای تبلیغاتی شهر نقش بستند. اندروید، دیگر نام یک سیستم عامل برای لوازم الکترونیک نیست؛ بلکه محصول جدید کمپانی سایبرلایف است که اکنون، در همه جا منتشر شده. ربات‌های خانگی پیشرفته‌ای که نه احساس دارند، نه عشق و نه خسته می‌شوند. آنها یک برده با استقامت بی‌نهایت، و البته قیمت بالا هستند. کمپانی سایبرلایف، بالاخره توانسته تا جهان را متقاعد به بی‌دردسر بودن محصولاتش بکند. و آنقدر این اتفاق، مضحک رقم خورده که دیگر باید دست خانواده را بگیریم و تشریف ببریم بیرون و خیلی ساده یک اندروید بخریم!

پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا

همه اطلاعاتی که برای خرید یک اندروید نیاز دارید همینجاست. می‌توانید مشخصات هر اندروید را قبل از خرید ببینید. مثل یک محصول ساده در یک فروشگاه.

در دنیایی پر از اندرویدها و سیستم‌های برنامه‌ریزی شده، ناگهان گروهی از اندرویدها به مرزی از آگاهی می‌رسند که توان تشخیص اتفاقات اطراف را داشته باشند؛ کم کم، این آگاهی، باعث به‌وجود آمدن جنبشی در دنیای اندرویدها می‌شود. کارا یکی از همین اندرویدهاست. از همان تریلرهای اولیه Detroit می‌توان متوجه رویکردی بود که دیوید کیج در بازی نهاده. از این رو بازی بیشتر شبیه به فیلم‌های سینمایی قدیمی‌تر است. اگرچه این ایده، بارها و بارها در سینما و دنیای ادبیات و حتی بازی‌های ویدیویی استفاده شده، اما اگر کیج می‌خواهد دیترویت، همان چیزی بشود که باید، بایستی تا مثل همیشه از سابقه خود تمام استفاده را ببرد و با بهره‌گیری از پیچش داستانی و ریسک‌هایی که در این مسیر وجود دارد، کفه ترازو را به نفع خودش بچرخاند. خب اگر هم بخواهیم صادق باشیم، باید بگوییم که طراح ارشد بازی نیز همین کار را انجام داده! حتی با تجربه دموی کوتاه بازی هم می‌توان به این نتیجه رسید که انتخاب‌های متفاوت، چقدر زیاد و تأثیرگذار هستند و طراحی مراحل، اصلا کار یکی دوسال نبوده و زمان قابل توجهی صرف ساخت بازی شده.

بله! این طمع و زیاده‌روی‌های کمپانی‌های ثروت‌مند، همان‌قدر که در تبلیغات ساده و خوب به‌نظر می‌رسند، ممکن است در دنیای دیترویت به نوعی خطرناک هم باشند. یعنی دو لبه یک تیغ که درنهایت یکی بر دیگری در این‌جا فائق شده. کیج و تیمش، ۸ سال پیش امتحانشان را پس داده‌اند. ساخت بازی‌هایی که دیگر، تنها پریدن از بالای اتوبوس پرنده نیستند. بازی‌هایی که سبک و سیاق تجربه ویدیوگیم را تا حد زیادی دستخوش تغییر کردند. البته، از حق هم نگذریم، تنها دیوید کیج نبود که در این سالهای اخیر، دست به همچین کارهایی زده بود. همانطور که بالاتر اشاره کردیم، پزشکان نامی زیادی بودند که این شجاعت را به خرج دادند. بازی‌های داستانی و کارگردان‌ها و تیم‌ها و افرادی که این عناوین را می‌ساختند، همه و همه از این روند سهمی داشتند و در نهایت خواستار این بودند تا به نوعی امضای خودشان را داشته باشند.

پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا

امیدوار هستیم که شهری که این بازی در تلاش برای نشان دادن آن است، از لحاظ مدل‌سازی و رفتار NPC‌ها و تراکمی که مدل‌ها ایجاد می‌کنند تا حد زیادی نسبت به گذشته پیشرفت کرده باشد.

گیم‌پلی Detroit: Become Human همانند دیگر آثار کیج، و استودیو کوانتوم دریم، معمولاً آن گیم‌پلی سریع و روانی نیست که در اکثر بازی‌های امروزی می‌بینیم. در دیترویت نیز، از سیستم Quick-time Events استفاده شده. سیستمی که البته به دل هر نوع گیمری نمی‌نشیند و بیشتر نوعی کمک به نقطه قوت اصلی اثر، یعنی داستان آن است. علاوه بر این، شما در طول بازی، موظف هستید تا از میان دیالوگ‌های انتخابی، جمله مد نظر خود را انتخاب کنید. در واقع، به مانند همه بازی‌هایی که تاکنون در این سیستم دیده‌اید، دیترویت نیز در انتخاب، عمل و نتیجه خلاصه می‌شود؛ اینبار خیلی قوی‌تر از همیشه و با دایره انتخاب‌های فوق‌العاده استثنایی! گویا دیترویت اینبار، به شدت مصمم است تا استانداردهای جدیدی به بازی‌های همسوی خود دیکته کند! ده‌ها دیالوگ، انتخاب و شرایط مختلف در لحظه، برای شماست و همانگونه هم که از تریلرهای بازی دیدیم، همگی به طرز فوق‌العاده‌ای با یکدیگر در ارتباط هستند. هر تصمیمی که بگیرید، حتی ریزترین و بی‌اهمیت‌ترین تصمیمتان، درنهایت ممکن است تغییر بزرگی در روند داستانی ایجاد کند. داستانی که کارگردانش، خودِ شما هستید. مثلا در همین سکانسی که پدر دخترک از راه پله بالا می‌رود و در شرایط روحی خوبی قرار ندارد، ده‌ها تصمیم و انتخاب، مستقیماً پیش‌روی شماست. همین گزینه‌هایی که با فونت ریز نوشته شده‌اند، در نهایت باعث رقم خوردن تغییرات بزرگ در داستان دیترویت خواهند بود. حتی دیوید کیج نیز بازها گفته بود که کنار هم چیدن تمامی این داستان‌ها، خودش یک پازل بزرگتر برای استودیو کوانتوم دریم به وجود آورده بود.

شما داستان سه اندروید را دنبال می‌کنید. سه اندروید متفاوت و البته ماجرایی که به هر سه آنان گره خورده است. تغییری که دیر یا زود، هر سه آنان را با خود خواهد برد. “کانر”، “مارکوس” و “کارا”، سه اندروید داستان کیج هستند. جالب اینجاست که دیگر، قرار نیست از آن داستان‌های کلیشه‌ای سه نفره بشنویم! خیر! جالب اینجاست که در این سه نفر، هر کدام خط زندگی متفاوتی نسبت به دیگری دارد و دقیقاً، همین مزیت است که به نکات مثبت بازی می‌افزاید. مارکوس، در تلاش است تا قلب خوابیده دیگر اندرویدها را بیدار کند و به آنها بفهماند که انسان‌ها تا حد زیادی از آن‌ها سو استفاده می‌کردند و وقت آن رسیده که بیدار شوند. روحیه یاغی مارکوس، قطعاً می‌تواند درگیری‌های بی‌نظیری را در بازی رقم بزند. اما جالب‌تر از مارکوس، شخصیت کانر است، کسی که برخلاف مارک، می‌خواهد تا به انسان‌ها آسیبی نرسد و هرطور که شده، رفتارهای اشتباه را کنترل کند. در طرف سوم ماجرا ما شخصیتی به نام کارا را داریم که آخرین قطعه پازل بازی است. اندرویدی که ظاهراً بیشتر از بقیه عواطف و احساسات دارد و دلسوز‌تر از باقی است؛ همانطور که در تریلر پاریس دیدیم، او تنها به عنوان یک اندروید خانه دار و عادی استخدام شده بود، اما کم کم، کار به جایی می‌رسد که بتواند جان دخترک را نجات بدهد. تمامی این پیچش‌های داستانی، درنهایت، باعث شکل‌گیری همچین عنوانی شد. و از آنجا که همه ما، با سازنده این بازی و سابقه‌اش در ساخت بازی‌های تعاملی آشنایی داریم. چندان نباید نگران خروجی بازی باشیم. از طرفی بحث‌های راجع به خشونت در این بازی هم تمام شده حساب کنید چراکه اولاً دیوید کیج خود به همه سوالات پیرامون بازی پاسخ داده و ثانیاً می‌دانیم که او شخصیت این‌چنینی ندارد و از طرفی دیگر بازیکنان نیز می‌دانند که رفتارهای شخصیت‌ها در یک بازی ویدیویی ابداً واقعی نیستند و تنها مدل‌سازی‌هایی هستند که برنامه‌نویسی شده‌اند. همه چیز آماده است تا مثل آن‌چه که در باران سنگین دیدیم، انتظارات شما را از یک بازی داستانی روایت‌محور با انتخاب‌های متعدد بالا ببرد.

نظر شما چیست؟ آیا ساخته جدید کیج و استودیو کوانتوم دریم، می‌تواند بار دیگر، رازهای جدیدی از دنیای‌ بازی‌های ویدیویی به ما نشان بدهد؟

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا
پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا
پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا
پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا
پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا
پیش نمایش بازی Detroit: Become human - گیمفا