هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا
هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا
هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا
هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا

هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن | ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate

حسین غزالی
۰۹:۰۰ ۱۳۹۷/۰۱/۰۳
هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا

با سلام و عرض تبریک سال نو خدمت همه دوستان گل گیمفایی و عزیزانی که مثل همیشه با سری مقالات هزار و یک شب همراه گیمفا بوده‌اند. سری مقالاتی که از آخرین ماه‌های سال گذشته آغاز و بعد از این نیز ادامه خواهد داشت. برای کشانی که به تازگی هزار و یک شبی (!) شده‌اند نیز باید گفت که هزار و یک شب، نام سری مقالاتی است که به بازگویی و گاهی بررسی داستانی بازی‌های قدیمی و جدید می‌پردازد. امیدوارم که از این هزار و یک شب، همانند مقالات قبلی لذت ببرید و اسپویل یادتان نرود.

هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا

دوباره به لندن خوش آمدید!

لندن، حالا دیگر خانه پروانه‌های سیاه شده، دود تیره‌ای که بر سفیدی بناهای فاخر لندن ویکتوریایی می‌نشینند، زنگ خطر قرمزی برای شهر دودی ما به شمار می‌رود. دستان دراز شده در گوشه و کنار خیابان‌ها زیاد شده‌اند و کارخانه‌ها هر کدام به نوعی در حال سوء استفاده از مردم بیچارۀ شهر هستند. تقابل زوایای مختلف شهر لندن از هر شکل و قیافه‌ای و داستان‌های ریزتر پشت پردۀ آن، کلیت داستان Assassin’s Creed Syndicate را تشکیل می‌دهند. روایتی که شما را به اعماق لندن قدیمی‌تر ملکه ویکتوریا می‌برد، البته در کنار جیکوب و ایوی فرای!

هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا

ِجِیکوب فرای!

جیکوب به طور کلی، بسیار شبیه به قهرمان‌های افسانه‌ای هالیوود است! صحبت‌های طنزی که در جدی‌ترین مواقع بازی می‌کند، نشان دهنده شخصیت فانتزی و اسطوری اوست که ماندگاری در آن معنایی ندارد! او یک قهرمان فانتری است که دقیقاً در مواقعی که مثلا خانه‌ای آتش می‌گیرد، از راه می‌رسد و یک تنه با فوت کردن آتش را خاموش می‌کند! اما به عنوان یک اساسین، همیشه گزینه خوبی برای پریدن از بالای ساختمان‌هاست! شاید بتوان Assassin’s Creed Syndicate را یکی از متفاوت‌ترین نسخه‎‌های مجموعه دانست. کلاه کلاسیک و زیبایی که بر سر جیکوب فرای قرار دارد، شدیداً به حال و هوای لندن می‌خورد و نحوه راه رفتن و، خیابان های لندن را جارو می‌کشد. او فردی ساده‌لوح اما باهوش است (!) و در مبارزات و بازی‌های هوشمندانه، مهارت خاصی دارد. علاوه بر اینکه پنجه بوکسش خیلی بدرد بخور نیست، در جذب کردن آدم‌ها نیز مهارت جالبی ندارد!

هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا

بنظر، ایوی شخصیتی به مراتب خوددارتر و منطقی‌تر از حیکوب دارد. او در مبارزات به خصوص به همراه عصای معروفش ظاهر می‌شود و البته تصمیمتاش همیشه قوی و قابل اعتماد است. او به عنوان خواهر جیکوب، نقش بزرگی در حرکت عظیمشان به سمت موفقیت در لندن داشته است. ایده تعویض بازیکن برای اولین بار در این نسخه از سری اضافه شد که با بازخوردهای مختلفی مواجه بود. اما مطمئنا برای این داستان، انتخاب خوبی بوده است، مخصوصاً با توجه به تناقضی که میان این دو هست، جیکوب و ایوی همیشه یکدیگر را کامل می‌کنند.

از مشکلاتی که می توان صراحتاً درباره بازی بیان کرد، عدم پرداختن کافی به شخصیت‌های بازی است!  به همین دلیل است که اکنون تنها می‌توانیم برایتان از دو شخصیت اصلی بازی بگوییم! در ادامه، شاهد حضور افرادی چون هنری (که یک اساسین از هند است) و چارلز دیکنز هستیم. حتی بعدتر، گراهام بل عزیز و گرامی نیز وارد جریان می‌شود.  البته با آنکه نقشی جز فراهم آوردن وسایل و مهمات مختلف ندارد، اما بازهم غرق شدن در چهره ایشان خالی از لطف نیست.

هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا

استاریک، می‌توانست تا یکی از ماندگارترین و در عین حال متفاوت‌ترین آناتاگونیست‌های تاریخ بازی‌های ویدئویی بشود! البته اگر باز هم در دام طراحی سینمایی و هالیوودی کارگردان بازی گیر نمی‌کرد. اگرچه شخصیت او جذاب و فوق‌العاده دوست‌داشتنی طراحی شده، اما بازهم تکراری می‌شود و به سرعت فراموش. او شخصیتی ساکت و آرام دارد و این تضاد وحشتناک بین آرام بودن و بد بودن، از او یک انسان خاص و عجیب می‌سازد! البته در مواقعی هم عصبانی می‌شود، اما این عصبانیت تنها ظرف یک دقیقه پایان می‌یابد و  جای خودش را به همان انسان آرام و گفته‌های جدید می‌دهد. او آناتاگونیست اصلی بازی است و در مسیر سختی که ایوی و جیکوب دارند، حسابی سنگ‌اندازی می‌کند.

بیایید اسپویل بازی کنیم!

بازی معمولاً در دو خط داستانی امروزی و زمان لندن ویکتوریایی دنبال می‌شود. (به مانند همیشه!) اینبار البته از دید اینفینیت! او با استفاده از ماشین آنیموس، به مشاهده ایوی و جیکوب می‌پردازد که چگونه در خیابان‌‌های خیس و خیالی لندن پرسه می‌زنند. اینفینیت سعی دارد تا با استفاده از دستگاه آنیموس، سرنوشت این دو خواهر و برادر را تغییر بدهد و کفن عدن را از دسترس تمپلارها خارج کند. کفن عدن، قطعه‌ای است که مخصوصاً استاریک، به طور جدی با استفاده از زیردستان خود در لندن، به دنبال اوست. این کفن، باعث جاودانگی خواهد شد و همچنین، امپراطوری استاریک را به شدت قدرتمند می‌سازد. البته این نقشه، در زمان حال شکست می‌خورد و تنها جیکوب و ایوی هستند که با تلاش‌های اینفینیت، استاریک را به قتل می‌رسانند و کفن عدن را نجات می‌دهند. اما جدای از بخش امروزی بازی که معمولاً در بیشتر نسخه‌های سری حرف خاصی را در خود نمی‌بینید، باید به بخش تاریخی آن بپردازیم. جایی که به همراه این دو کاراکتر دوست داشتنی، باید خیابان به خیابان لندن را از نو جارو بکشیم!

هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا

لندن، ۱۸۶۸ میلادی!

لندن، حالا دیگر خانه پروانه‌های سیاه شده، دود تیره‌ای که بر سفیدی بناهای فاخر لندن ویکتوریایی می‌نشینند، زنگ خطر قرمزی برای شهر دودی ما به شمار می‌رود. دستان دراز شده در گوشه و کنار خیابان‌ها زیاد شده‌اند و کارخانه‌ها هر کدام به نوعی در حال سوء استفاده از مردم بیچارۀ شهر هستند. تقابل زوایای مختلف شهر لندن از هر شکل و قیافه‌ای و داستان‌های ریزتر پشت پردۀ آن، کلیت داستان Assassin’s Creed Syndicate را تشکیل می‌دهند. روایتی که شما را به اعماق لندن قدیمی‌تر ملکه ویکتوریا می‌برد، البته در کنار جیکوب و ایوی فرای!

خط داستانی بخش تاریخی بازی، به طور کلی از سطح خوبی بهره‌مند است و به زیبایی طراحی شده. استاریک، در آن میان و دشمنانتان یکی یکی پشت سرش قایم شده‌اند. اینجا لندن است و دود آلوده کارخانه‌هایی که همه جای شهر را سیاه و ناسالم کرده‌اند بی‌داد می‌کند. و اتفاقاً در آن طرف، استاریک در حال ماهی گرفتن از آب گل‌آلود است! او از فقرا، کارگران و کودکان برای تثبیت نفوذ خود در شهر و چرخاندن کارخانجات خود بهره‌کشی می‌کند. گروه بلایترز، از اصلی‌ترین دشمنان اساسین‌ها در این نسخه هستند که بازهم زیر مجموعه تمپلار‌ها به شمار می‌روند. در ادامه این تحرکات استاریک، جیکوب و ایوی اقدام به تشکیل اتحاد “روکس” دادند تا بتوانند دوباره لندن آن دوره را از نو بسازند. اگر دقت کنید، در جای جای بازی، نقشه‌هایی برای ترور افراد مهم گروه بلایترز و تمپلارها کشیده شده. افرادی که روی این نقشه‌ها هستند، به زودی بایستی تا وصیتنامه خودشان را می‌نوشتند! بعد از ورود جیکوب و ایوی به لندن، تنها کسی که از طرف اساسین‌ها بسیار کمک دست آنها شده بود، هنری خوش‌قلب و مهربان بود! کسی که تا آخرین لحظه پای عهدش ایستاد و حتی در آخر، دل ایوی را نیز بُرد (!) پس از ملاقات با هنری، تازه همه چیز برای اساسین‌های جوان آغاز می‌شود. اینجاست که شما باید به پاک سازی محلات شهر بپردازید تا برای همیشه از شر حمله‌های ناگهانی دمنانتان خلاص شده باشید؛ و در ادامه، به ترور اشخاص مهم و تاثیرگذار بلایترز بپردازید. این ترورها تا جایی ادامه پیدا می‌کند که استاریک دور و بر خودش را خالی می‌بینید، اما  دیگر دیر شد ! استاریک جای کفن عدن را پیدا می‌کند و در شبی که کاخ لندن نورباران و آماده جشن است، او می‌خواهد برای برپایی حکومت جدیدش جشن بگیرد! خوشبختانه مثل همیشه، اساسین‌های همیشه در صحنه حاضر از راه می‌رسند و همه معادلات را به هم می‌ریزند. در نهایت، ایوی و جیکوب به کمک هنری، موفق به قتل استاریک می‌شوند. اگرچه در زمان جدید، همه چیز شکست خورده است!

بررسی داستان Assassin’s Creed: Syndicate به طور کلی، چیزی روی دستمان نمی‌گذارد، اما به دلیل موضوع جذابی که دارد، بد نیست تا نگاهی به موارد مخفی و اطلاعاتی از لندن ویکتوریایی بیندازیم!

هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا

لندن در دوره ملکه ویکتوریا، و پس از اتمام سلطنت ویلیام چهارم، دیگر کم کم به سمت صنعتی شدن و به قول اساسینز کرید سیندیکت، دودی‌تر شدن پیش می‌رفت. در همان برهه زمانی در تاریخ بریتانیا بود که شرکت‌های بزرگ و مهمی تاسیس شدند که در زمینه نفت و انرژی و اقتصاد فعالیت‌های بسیار قدرتمندی داشتند. ملکه ویکتوریا، مجموعاً ۶۴ سال بر تخت سلطنت نشست که این دوره را به علت فتوحات و استعمارگری‌های بی‌سابقه انگلستان، عصر ویکتوریایی نامیدند. در همین دوره بود که شاهد حضور افرادی مثل دیکنز و الکساندر گراهام بل بودیم. انقلاب صنعتی عظیمی در زمان سلطنت این ملکه رخ داد که در عصر ویکتوریایی بسیار مشهور است. اما، در آن طرف جنبه‌های خوب این تغییرات گسترده در بریتانیا، یک سری جنبه‌های بد هم نیز وجود داشت و یکی از بزرگترین آنها نیز، افزایش تنگدستی در لندن بودند که بازی در این زمینه تا حد زیادی سعی در نمایش دادن این جنبه‌ها داشت. درست در همان لحظاتی که تاجران پول‌پرست لندن مشغول اسراف بودند و پول‌های خودشان را مثل هیزم آتشی دود می‌کردند تا در هوا برود، حتی برخی کودکان در این ورژن از لندن دودی، مجبور به کبریت فروشی، روزنامه فروشی، واکس زدن کفش‌ها و حتی کار کردن در معادن بودند. علاوه بر تمامی اینها، افزایش ناگهانی جمعیت پایتخت را در نظر بگیرید. در آن دوره، ازدحام جمعیت هفت برابر شده بود و مهاجران از ایسلند و آلمان و مجارستان و… به لندن می‌آمدند و ساکن می‌شدند. این ازدحام بی‌سابقه جمعیت، درنهایت سبب به‌وجود آمدن مشکلات زیاد و غیر قابل تصور برای مردم انگلستان شد. به دنبال این قضیه، سیستم فاضلاب لندن نیز دچار مشکل شد و ساکنان بخت برگشته اکثر روزها را باید با بوی بد می‌گذارند. در آن دوره، پدیده عجیبی به‌نام مه سیاه نیز شکل گرفت که اغلب به علت دود و آلودگی در شهر بود. اما همین مه ساده، توانست در دو روز، جان ۴۰۰۰ نفر را بگیرد! بعدها دولت شروع به اصلاح این مشکلات زیستی کرد، هر چند هنوز هم نشانه‌هایی از پروانه‌های سیاه لندن وجود دارد!!

جک قاتل! 

شاید داستان او برای همه ما جالب باشد؛ کسی که در دهه هشتاد و در همان زمان حضور ملکه الیزابت، شب‌ها حضور پیدا می‌کرد و طبق معمول برای یک دیوانه زنجیره‌ای، اقدام به دیوانه‌بازی‌های همیشگی‌اش می‌کرد. او به معنای واقعی کلمه از معروفترین و دیوانه‌ترین قاتلان سریالی تاریخ است. تنها پنج قتل از او در برهه زمانی کوتاهی ثبت شده است اما همین پنج قتل به طرزی فجیع بودند که ماجرا توسط رسانه‌های بریتانیایی تبدیل به تئوری‌پردازی‌های گسترده شدند. این حقیقت نیز که هیچ وقت  جک قاتل دستگیر نشده بود، همچنان برای بسیاری جذاب است. نظریه های مختلفی نسبت به اینکه او که بوده و چرا این کار ها را انجام میداده وجود دارد از جمله اینکه او یک جراح دیوانه بوده یا حتی یکی اعضای سلطنتی. حتی بعدها نیز یک بسته الحاقی بر اساس ماجراهای جک قاتل برای بازی منتشر شد که شما را ابتدا در نقش جیکوب و سپس در نقش ایوی قرار می‌داد.

هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا

این مرد کیست؟ آیا واقعاً او یک پزشک روانی بوده است؟

شخصی که در تصویر می‌بینید، John Elliotson نام دارد. بر خلاف آن چیزی که از او در جریان بازی دیدم، او یک پزشک رد شده یا روانی نبوده است! بلکه او یکی از بهترین‌های دانشگاه معروف کمبریج نیز بوده! البته چیزی که در طول بازی دیدم، بسیار شبیه به عمل لوبوتومی است! عملی که معمولاً بر روی افراد روان‌پریش، کسانی که از جنگ برگشته‌اند یا کودکان بی‌قرار و بسیار ناآرام انجام می‌دادند. طبق این روش، با وسایل مخصوص، تیغی را از راه گوشه چشم وارد لوب پیشانی مغز می‌کردند و با حالت دردناکی به تیغه می‌کوبیدند! در نهایت، بیمار بخش بسیاری از اعصاب و روان خودش را از دست می‌دهد و دیگر نمی‌تواند مثل گذشته راحت بخندد یا گریه کند.

هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا

assassin

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا
هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا
هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا
هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا
هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا
هزار و یک شب | پروانه‌های سیاه لندن |  ماجرای بازی Assassins Creed: Syndicate - گیمفا