تحلیل فنی | مروری بر بازیهای تاثیرگذار سال ۲۰۱۷ از نگاه فنی
با تحلیل فنی دیگری با ما همراه باشید. در این قسمت قصد داریم تا بازیهای منتخب و تاثیرگذار سال ۲۰۱۷ را از دید و نگاه فنی و تکنیکی بررسی نماییم و نگاهی کوتاه به آن ها بیندازیم. با این قسمت از تحلیل فنی همراه باشید.
هر سالی که میگذرد، بازی های ویدیویی بسیاری عرضه شده و ما را سرگرم میکنند. البته واضح است که با تمام گرفتاری ها و مشغلههای روزانه، نمیتوان همه عناوینی که در یک سال منتشر میشوند را تجربه کرد و باید برخی از آن ها را گلچین نمود. قطعا تعداد بازی های خوب و سرگرم کننده در هر سال آن قدر زیاد است که میتوانیم خیلی راحت و بدون دردسر سرگرم شویم و پای پلتفرم خود از آن ها لذت ببریم. با پایان هر سال، منابع مختلف و همچنین مراسم معتبر The Game Awards نسبت به انتخاب بهترین بازی ها در هر سبک اقدام میکنند اما امروز در تحلیل فنی، ما قصد نداریم بازی ها را صرفا نسبت به عناصر مختلفی مانند داستان و گیمپلی قضاوت کنیم و سعی داریم تا عناوین منتخب را بر اساس ویژگی های فنی و بصری آن ها بررسی نماییم؛ خب این تحلیل فنی است و ما بیشتر به این جنبه از بازی ها توجه میکنیم.
به طور خلاصه، در این مطلب قصد داریم ۷ بازی که از نظر فنی و تکنیکی قدرتمند و تاثیرگذار بودند را بررسی نماییم. با ما در ادامه همراه باشید.
بازی شماره ۷: Nex Machina
Nex Machina یک بازی اکشن سریع و آرکید بود که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. این عنوان را سازندگان بازی مشهور و محبوب Resogun ساخته بودند؛ یعنی استودیوی Housemarque که قطعا میداند چگونه باید یک اکشن سریع و آرکید ساخت و تمام تعادل ها و استاندارد ها را در آن رعایت کرد (یا استانداردهایی به سبک اضافه کرد). این استودیوی کاربلد با بازی Nex Machina سال خوبی را پشت سر گذاشت اما جدا از گیمپلی لذت بخش بازی، Nex Machina از نظر فنی نیز واقعا فوقالعاده بود. مراحل بازی Nex Machina به شدت پر جزئیات بودند و هر قطعه و جزء در بازی به زیباترین شکل ممکن خراب میشد و ذرات جالبی را به وجود میآورد؛ به این صورت که در یک محیط پر از دشمن و پر از افکت های زیبا و همراه با اسلحه و قابلیتهای جالب بازیباز، یک اسکرین فوقالعاده جذاب را در پیش روی خود میدیدیم. سازندگان برای دست پیدا کردن به این هدف، از یک تکنولوژی با نام Signed Distance Fields استفاده کرده بودند که باعث میشد دست سازندگان برای حقههای فنی ریز یا رندرینگ همه جانبه بازی، باز باشد. در کنار همه اینها، رنگ پردازی و نورپردازی بسیار خوب و جذاب بازی را نیز در نظر بگیرید تا با عنوانی زیبا طرف باشیم. از همه مهمتر این که Nex Machina حتی روی پلیاستیشن ۴ معمولی نیز بدون حتی لحظهای افت فریم، به صورت کاملا ثابت روی ۶۰ فریم بر ثانیه به اجرا در میآید. Nex Machina عنوانی بسیار عالی چه از نظر گیمپلی و چه از نظر فنی محسوب میشود؛ حتما آن را تجربه کنید.
بازی شماره ۶: The Surge
این روز ها توسعه دهندگان و سازندگانی که بودجه قابل توجهی را در اختیار ندارند، به سراغ موتور های آمادهای مانند یونیتی یا آنریل انجین میروند اما استودیوی Deck 13، یعنی سازنده بازی The Surge این کار را نکرده و مدت زیادی را به ساخت موتور اختصاصی خود پرداخت. عنوان The Surge شاید به طور کلی بهترین یا حتی یکی از بهترین بازیهای نقش آفرینی سال ۲۰۱۷ نباشد اما قطعا یکی از بهترین آن ها از نظر فنی به حساب میآید. همان طور که گفته شد استودیوی سازنده این عنوان برای ساخت The Suge از موتور داخلی خود با نام Fledge Engine استفاده کرد؛ این موتور به سازندگان اجازه میداد تا هر عنصری که در یک بازی نقشآفرینی لازم بود را پیاده سازی کنند و دستشان کاملا باز باشد. در کنار دنیای بزرگ و پر جزئیات بازی، موارد مهمی مانند ذرات GPU Accelerator، نورپردازی دانیامیک و کاملا گسترده، بازتاب سطح بالا، نورپردازی Volumetric Light Shaf ، لنز فلیر پیشرفته و … در این عنوان دیده میشوند. جالب این جا است که با توجه به وسعت دنیای بازی، محتوای بسیار و همچنین عناصر بصری پیشرفته آن، حجم The Surge برروی کنسولها تنها ۶ گیگابایت است که نشان میدهد سازندگان در زمینه فنی بسیار خوب عمل کردهاند. بد نیست به این نکته نیز اشاره کنیم که مدت زمان بارگذاری صحنه های مختلف بازی نیز نسبت به وسعت و جزئیات آن بسیار کم است و همچنین بازی به راحتی با نرخ فریم ۶۰ فریم بر ثانیه روی کنسولها به اجرا در میآید.. در هر حال، جدا از مسائل فنی میتوان گفت که The Surge یک تجربه نقشآفرینی خوب و لذت بخش برای دوستداران این سبک است و با محتوای بسیاری که دارد، میتواند به راحتی بازیبازان را سرگرم کند.
بازی شماره ۵: Gravity Rush 2
عنوان Gravity Rush 2 در اوایل سال ۲۰۱۷ منتشر شد و شاید آن مقدار توجه و ستایشی که لایق آن بود را دریافت نکرد. این بازی انحصاری کنسول پلیاستیشن ۴ که در واقع دنبالهای بر نسخه اول سال ۲۰۱۲ بود (برای کنسول دستی پلیاستیشن ویتا منتشر شده و سپس به صورت بازسازی شده برای کنسول پلیاستیشن ۴ نیز منتشر شد)، خیلی سریع از پیش چشمان عموم بازیبازان محو شد و دیگر کسی نامی از آن بر زبان نیاورد. اگر دو نسخه منتشر شده از بازی را تجربه کرده باشید، میدانید که Gravity Rush 2 به هر طریق ممکن نسبت به نسخه اول چندین پله پیشرفت داشته است. به غیر از بخش فنی و بصری، گیمپلی Gravity Rush 2 آن قدر بی ایراد و صیغل داده شده است که میتوان ساعت ها آن را بازی کرد و خسته نشد. در این بازی چند دنیای متفاوت در ابر قرار گرفتهاند و مناظر فوقالعاده ای را برای تماشا ساختهاند. این دنیاها به وسیله یک سیستم ابر منحصر به فرد به هم وصل شدهاند و بدون هیچ صفحه بارگذاری به صورت یکجا در دسترس بازیبازان قرار دارند. زمانی که در Gravity Rush 2 مبارزه را آغاز میکنید، هر جزء در محیط به صورت پویا حرکت میکند. تمام اشیای موجود در دنیای بازی قابلیت حمل کردن به صورت دسته جمعی دارند و به ذرات بسیار کوچک تر نیز تقسیم میشوند. اما دلیل این زیبا به نظر رسیدن بازی Gravity Rush 2 چیست؟ سازندگان (استودیوی Prohect Siren) در نسخه دوم از افکت های پسا پردازش (post processing) به صورت هوشمندانه استفاده کردهاند؛ به عنوان مثال موشن بلور دوربین و همچنین اشیا به وفور به کار گرفته شده یا به شدت شاهد افکت Depth of Field با Soft Focus در مراحلی از بازی هستیم که باعث میشوند Gravity Rush 2 دوست داشتنی به نظر برسد. بد نیست اشاره کنیم که Gravity Rush 2 برروی کنسول میان نسلی پلیاستیشن ۴ پرو، جزء اولین عناوینی است که از رندریگ سطح بالای اشکال هندسی بهره میبرد.
بازی شماره ۴: Claybook
Claybook یکی از خلاقانهترین و جالبترین بازی های سال ۲۰۱۷ محسوب میشود. میتوانیم به قطع بگوییم که این عنوان تجربه متفاوتی برای شما به ارمغان میآورد و اصلا شبیه چیزی نیست که قبلا بازی کرده باشید. در بازی جالب Claybook، بازیبازان باید در هر مرحله، یک شیء خمری مانند را کنترل کرده و با آن کار مشخصی را انجام دهند؛ همه این ها نیز به وسیله یک پسر بچه و کنترل قرار گرفته در دست او صورت میپذیرد. اما قطعا بحث ما در این جا گیمپلی خلاقانه و علمی بازی نیست. سازندگان (استودیوی Second Order) بازی Claybook برای ساخت این عنوان از یک موتور و رندرینگ بسیار جالب و منحصر به فرد استفاده کردهاند که حتی میتواند در بزرگترین پروژههای علمی یا آزمایشی نیز کاربرد داشته باشد. بیایید به چند نمونه از فناوریهای شگفت انگیز استفاده شده در Claybook اشاره کنیم. سازندگان در بازی از فناوری science distance field geometry، رندرینگ متفاوت رنگ ها و همچنین فیزیک شخصی سازی شدهی پیشرفته استفاده کردهاند که باعث میشود برخورد ها و قوانین فیزیکی در آن بسیار دقیق و علمی به نظر برسد و سرگرم کننده جلوه کند. بازی Claybook هماکنون برای پلتفرم رایانه های شخصی در دسترس است و قرار است به زودی برای کنسول ها نیز با نرخ فریم ۶۰ فریم بر ثانیه در دسترس قرار بگیرد. Claybook را میتوان در دسته بازی های شبیه سازی قرار داد و با آن کلی سرگرم شد.
بازی شماره ۳: The Legend of Zelda: Breath of the Wild
وقتی پای مسائل فنی و فناوری ساخت به میان میآید، شاید عادت نداشته باشیم نام نینتندو و بازی هایش را در فهرست مربوطه مشاهده کنیم اما بازی The Legend of Zelda: Breath of the Wild قطعا یک موفقیت و دستاورد بزرگ فنی به حساب میآید. این موضوع شاید در نگاه اول کمی زیاده روی به نظر برسد اما وقتی به فناوریهای استفاده شده با استفاده از موتور و همچنین پلتفرم های مقصد بازی (هر چه باشد این بازی برروی کنسولهای Wii U و نینتندو سوییچ اجرا میشود) نگاه میکنیم، متوجه میشویم بازی از نظر فنی بسیار پیشرفته و به روز است. The Legend of Zelda: Breath of the Wild بدون شک بهترین بازی سال ۲۰۱۷ بوده و شایسته این انتخاب است اما در این جا نمیخواهیم به صدها ساعت محتوای بازی و همچنین مکانیک های بی نقص گیمپلی و موسیقیهای گوش نواز آن اشاره کنیم؛ بلکه قصد داریم تنها در مورد بعد فنی و بصری بازی صحبت نماییم. در یک کلام میتوان گفت که The Legend of Zelda: Breath of the Wild یک عنوان تمام داینامیک است و دنیای آن پویایی بی نظیری دارد. سیستم وزیدن باد در بازی باعث به حرکت درآمدن فوقالعاده زیبای علف ها و درختان میشود و ابرها به زیبایی در حال حرکت هستند. در The Legend of Zelda: Breath of the Wild از فناوریهای Volumetric Lighting و God Rays به بهترین شکل استفاده شده و زمانی که در مقبره ها و محیط های بسته هستید، میتوانید حضور آن را به بهترین شکل حس کنید. قضیه به هیچ وجه به همین جا ختم نمیشود؛ نورهای داینامیک در The Legend of Zelda: Breath of the Wild غوغا میکنند و سیستم بازتاب پیشرفته اجازه میدهد تا این نورها جلوه شگفت انگیزی را خلق نمایند و در آخر بد نیست به آب و هوای کاملا داینامیک بازی نیز اشاره کرد. خیلی جالب است وقتی میبینیم نینتندو به چنین فناوریهای فوقالعادهای دست پیدا کرده و توانایی اجرایی کردنشان را دارد. از سخت افزار قدرتمند تر نینتندو سوییچ که فاکتور بگیریم، The Legend of Zelda: Breath of the Wild روی Wii U نیز بدون مشکل اجرا میشود و این بسیار عالی و شگفت انگیز است.
بازی شماره ۲: Assassin’s Creed: Origins: Origins
سرانجام بعد از مدتی قابل توجه، توانستیم یک نسخه از سری Assassin’s Creed را در قالب و کیفیتی بی نظیر تجربه نماییم. Assassin’s Creed: Origins بدون شک یکی از بهترین بازیهای سال ۲۰۱۷ چه از نظر فنی و چه از نظر گیمپلی است. زیباست وقتی میبینیم یوبیسافت سرانجام به فناوری پیشرفته در دست خود و همچنین قدرت پردازشی کنسولهای میان نسلی پی میبرد و بازی خود را به این زیبایی طراحی میکند. به هر طرف از Assassin’s Creed: Origins که نگاه کنیم عناصر زیبا و فوقالعادهای میبینیم؛ به عنوان مثال سیستم از پیش محاسبه شدهی GI به سازندگان اجازه پیاده سازی نورپردازی شاهکار و همچنین تغییر شب و روز را داده است و جزئیات در هر صحنه بیداد میکند. زمانی که در دنیای وسیع و عظیم بازی در حال گردش هستید، خیلی راحت میتوانید جزئیات بینظیر و البته کیفیت هر کدام از آن ها را به وضوح مشاهده کنید. علاوه بر این، سازندگان روی افکتهایی مانند افکت آب نیز به خوبی کار کردهاند؛ رندر افکت آب در بازی به وسیله Mesh انجام میگیرد که نمونه آن را در بازی Watch Dogs دیده بودیم. به همه اینها، قابلیت فوقالعاده HDR را نیز اضافه کنید که در نسخههای رایانه های شخصی، پلیاستیشن ۴ پرو و ایکسباکس وان ایکس قابل مشاهده هستند. با نگاه کردن به کیفیت و حجم جزئیات Assassin’s Creed: Origins، سخت است اگر تصور کنیم بازی روی کنسولهای پلیاستیشن ۴ و ایکسباکس وان معمولی اجرا شود اما با وجود همه مشکلات، این بازی روی کنسولهای نام بردهشده قابل تجربه است. استفاده از پتانسیل کنسولهای میان نسلی به خصوص کنسول ایکسباکس وان ایکس باعث میشود تا رزولوشن ۴K و کیفیت فوقالعادهای را روی کنسول ها مشاهده کنیم. بد نیست اشاره کنیم که سازندگان در ابتدای عرضه بازی، یک بهروزرسان منتشر کرده و برای گرفتن عملکرد بهتر، کیفیت بافتها و همچنین دورنماها را پایین آوردند. پس از اعتراض بازیبازان، یوبیسافت همه چیز را با عملکرد بهتر به شکل اول خود بازگرداند.
بازی شماره ۱: Horizon Zero Dawn
به عناوین منتشر شده در سال ۲۰۱۷ میلادی که نگاه میکنیم، به طور طبیعی و واضح میتوانیم Horizon Zero Dawn را به عنوان بهترین بازی از بعد فنی انتخاب نماییم. این بازی شاهکار استودیوی گوریلا گیمز نه تنها یکی از بهترین تجربههای سال ۲۰۱۷ محسوب میشود، بلکه به راحتی بهترین عنوان از نظر سطح فنی و بصری است. Horizon Zero Dawn دنیای وسیع، بزرگ و صد البته متنوعی دارد که اول از همه با یک سیستم Global Illumination پیشرفته رنگ و رو گرفته؛ به این صورت که در هر زمان از روز که در محیط بازی گشت بزنید، نورپردازی بی نظیر و شگفت انگیزی را مشاهده میکنید. طراحی دنیای بازی و همچنین دشمنان قرار گرفت در محیط فوقالعاده و تقریبا بدون نقص است و از بیابان های بی آب و علف گرفته تا جنگلهای انبوه و کوهستانهای برفی، همیشه حس میکنید سطح کیفی بازی در یک مرحلهی دست نیافتنی قرار دارد و میتوانید نهایت لذت را داشته باشید. به همه اینها، قابلیت HDR را نیز اضافه کنید تا با یک بازی فوقالعاده زیبا طرف باشیم. بد نیست به سیستم انیمیشن پیشرفته و پیچیده شخصیت اصلی NPCها و همچنین کیفیت بالای بافتها نیز اشارهای داشته باشیم. همه اینها در حالی است که اصلا وارد بحث افکتهای پسا پردازش (post-processing) نشدهایم و به موشن بلور، عمق میدان و بسیاری افکت فوقالعاده دیگر اشاره نکردهایم. میتوانیم بنشینیم و تا مدت ها در مورد فناوریها و تکنیکهای فنی بازی Horizon Zero Dawn صحبت کنیم. البته مواقعی نیز وجود دارد که فکر میکنیم Horizon Zero Dawn از نظر بصری میتواند بهتر شود؛ به عنوان مثال افکت آب بازی قابلیت بهتر شدن دارد یا فیزیک علفزارها در هنگام برخورد الوی با آن ها میتوانستند دقیق تر شوند اما اینها در کنار تمام زیباییهای فوقالعاده بازی اصلا به چشم نمیآیند.
قطعا بازیهای دیگری نیز میتوانستند در این فهرست قرار بگیرند و بدون شک شایسته بودند؛ بازیهایی مانند Fora Motorsport 7 ،Gran Turismo Sport یا Wolfenstein II: The New Colossus که هر کدام فناوریهای فوقالعادهای در خود جای داده بودند.
امیدوارم از این قسمت از سری تحلیل فنی لذت و نهایت استفاده را از آن برده باشید. شما میتوانید ویدیوی «مروری بر بازیهای تاثیرگذار سال ۲۰۱۷ از نگاه فنی» که به وسیله منبع تحلیلی دیجیتال فاندری تهیه شده است را در زیر تماشا و دانلود نمایید.
دانلود ویدیو با رزولوشن ۱۰۸۰p (نرخ فریم ۶۰ بر ثانیه)
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- ناراحتی کارگردان Black Myth: Wukong بابت نبردن جایزه بهترین بازی سال
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- گپفا ۲۵؛ تریلرهای مورد علاقه شما از مراسم The Game Awards 2024
- منبع داخلی: دوران عناوین انحصاری ایکس باکس به پایان رسیده است
نظرات
پرسونا هم محیطاش خفن بودا 😀 البته نه مثل اینکه مال اینا بهتره ولی خیلی خوشحالم به سطحی از تکنولوژی و مهارت در گیمینگ رسیدیم که میتونیم گرافیک های خفنی رو مثل hellblade باتیم های کوچیک خلق کنیم انشاالله که تیم های کوچک بتونن این گرافیک های ۷ نمونه ای رو که مثال زدین رو به لطف پیشرفت تکنولوژی خلق کنن در آینده شاهد کاهش هزینه ها و در نتیجه روی آوردن افراد بیشتری به سمت بازی سازی(خودم خیلللللللللیییییییی دوست دارم 😀 ) باشیم
واقعا امسال عنوان های شایسته ای وجود داشتن هل بلید که غوغا کرد. خیلی از بازیای با ارزش دیگه تو این لیست قرار نگرفتن
بازی سازی نمود عشقه اصن
ولی اینجا ایرانه -_-
بله اینجا ایران است متاسفانه 😥
نظر شخصی 😉
توی لیستتون فقط دو بازی ارزش تجربه واقعی را داره horizen از سونی و zeldaاز نینتندو بعد از این دو مطمئنن آنچاتد پرچمدار این سری خواهد بود :yes:
پرسونا با اینکه طراحی هنری عالی داشت ولی از نظر فنی یه بازی نسل هفتم بود بخاطر همین طبیعیه تو لیست نباشه نیازی هم به گرافیک فنی نداشت
اونقدر فوق العاده و بی نظیر بود که هیچکی متوجه گرافیک فنیش نشد
برای دیجیتال فاندری متاسفم با این مقاله مزخرفش
گرافیکی ترین بازی های امسال بدون شک PUBG و FM7 و Cuphead بودن
خدا نکشتت از خنده مردم 😀
منم برای تو متاسفم با این کامنت مزخرفت.
کاملا تابلو هست که از روی تعصب اسم این سه بازی رو آوردی.
داداش مسخره کرد 😐
من بابت یک کامنت ک گفتم گرافیک پابجی بهتره معذرت میخوام چون فکرشو میکنم اگه پابجی رو روی یک سیستم هم رده با ps4 عادی بالا بیارن افتضاحه من بنا ب چیزی گرفته بودم از سیستم خودم این حرفو زدم و واقعا توی سخت افزار خودش بهترین گرافیک ممکن رو داره و بهترش واقعا نیست و بنظر من الحق امسال بهترین بازی سال بود برای من البته زلدا رو هنوز نرفتم
PUBG گرافیک ضعیفی داره اما forza7وcupheadبه ترتیب گرافیک فنی و هنری بسیار عالی دارن.
با وجود سطحی بودن گیمپلی و سیستمirandomizingافتضاح که خیلی اوقات در بازی اختلال بوجود میاره(که ناشی از تازهکار بودن تیم طراحی هست),گرافیک هنری کاپ هد احتمالا بهترین و خلاقانه ترین گرافیک امسال و نقطه قوتشه.
جای خالی uncharted:the lost legacyوcupheadتو این لیست حس میشه.
حیف عکس بلادبورن که تو رو پروفایلت گذاشتی…
ممنون اقای عالیخانی بابت مقاله ی موشکافانتون
در سال ۲۰۱۷ بنده ی حقیر به دلیل مشغله ی کاری زیاد نتونستم بازیهای روز رو تجربه و تموم کنم ولی از بازیهای که تموم کردم از لحاظ فنی قابل قبول بودن به هورایزون و اوتلست ۲ و نیوه و ولفانشتاین ۲ اشاره کرد البته انچارتد لست لگاسی از همه ی اینا سرتر بود بنده تی وی ۴k مدل UH850 T دارم ۵۵ اینچشو به قیمت ۴/۳۰۰ خریدم الجی تقریبا هم ازش راضیم
موتوری که نینتندو برای زلدا استفاده کرد واقعاً عالیه. طراحی هنری بازی به قدری زیباست که نبود AA اصلأ به چشم نمیاد!
ولی جدا از تمام زیبایی های بازی، بهترین ویژگی این موتور، فیزیک بی نظیر بازی هست. این فیزیک روی کل محیط اعمال شده و تمام اشیاء رو شامل میشه.
نمیشه کار های دیوانه کنندهای که با فیزیک بازی میتونید انجام بدید رو توصیف کنم. بهترین کار دیدن ویدیو های اون هاست.
لازمه به آب و هوای داینامیک بازی هم اشاره بکنم. یکی از لذت بخش ترین بخش های بازی برای من زمانی که رعد و برق دشمنانی که سلاح های آهنی دارند رو جزغاله میکنه!
امسال برای من بهترین بازی horizon : zero dawn بود که از هر نظر عالی بود، تنوع محیط زیاد بود از جنگل بگیر تا بیابان، کوهستان و قسمت های مختلف. توجه با وحشتناک به همه جزئیات به شخصه هیچ بازی رو در حد این عنوان ندیدم به خصوص روی حالت HDR واقعا زیبا میشه. خیلی دوست دارم The Surge رو تجربه کنم ولی هر بار منصرف میشم ?:-) .
راستش بازی مثل سری سولز و بلاد بورن تاثیر گذار نیست.
مکانیک های گیمپلی جالبی مثل هدفگیری روی اعضای بدن یا جاخالی دادن داره اما اون پولیش و پختگی رو نداره.
سختی بازی در بعضی مواقع غیر منطقیه، محیط بازی طراحی جالبی نداره، باس فایت های به یادموندنی نداره و…
ولی در کل من از بازی قبلی این استدیو هم خوشم نیومد. ایده های خوبی دارند اما درست اجراشون نمیکنند.
اگر واقعاً نیاز به یه بازی مثل سری سولز داری، Nioh خیلی بهتره.
سلام داداش خب به هرحال نظره دیگه از نظر منم سری Souls و Blood واقعا تاثیر گذارترین بازی های تاریخ اند و نه من خیلیا هم معتقدند و کسانی که مثل شما این بازی دوست نداشتند به مراتب کمتره که البته میگم نظر شما تا اینجا که میگی بازی رو دوست نداشتی محترمه ….
ولی …
۱)هدفگیری و جاخالی دادن که فرمودید کاملا اشتباهه و هم سری سولز و هم بلاد هردو فوق العاده تو این امر عمل میکنند و میتونم بگم نقص ندارند…
۲)سختی بازی کاملا منطقیه چون بازی هاردکوره کسی مجبور نکرده که توروخدا بیا سولز بازی کن ! مجبور کرده ؟ نه چون این جور بازی ها برای قشر خاصی از عموم طراحی میشن نه همه! طبیعیه خیلیا براشون بازی سخت باشه از جمله خودم (اوایل سری )اما اینکه سختی غیر منطقیه رو ندیدم کسی بگه… (اگر این رو منطقی نمیدونید پس Nioh دیگه خیلی غیر منطقی سخته !)
۳)محیط بازی که جز بهترین محیط های دنیای بازی هاست من واقعا فکر کنم شما نه سری سولز و نه بلاد رو تجربه نکردی 😐 بلاد هنوز که هنوزه پس از این همه سال یکی از بهترین طراحی های محیط را داراست … 😀 اینو من نمیگم هرکی بازی کرده میگه (نقدش تو سایت موجوده شک داری دوباره بخونش)
۴)بیشتر باس فایت های سری سولز و صد البته بلاد بورن بیاد موندنی هستند (تمام باس های بلاد رو یادمه بعد از ۲ سال که از تجربه بازی میگذره )… این که شما از بازی رو دوست نداشته باشی مشکلی نیست اما ایراد گرفتن الکی یه حرف دیگس!
۵)فرام سافت همیشه در همه جای دنیا نزد گیمر هایی که ” واقعا سری سولز و بلاد رو تموم کردند ” احترام خاص و عجبیبی داشته چون ایده هایی که واقعا فوق العاده بودن رو به بهترین نحوه اجرا کردند…
نمیدونم داداش چرا اینجوری فکر کردی راجع بازی شاید به این علته که Nioh رو بعضیا که سولز باز یا بلاد باز بودن دوست نداشتن و تو سایت بحث پیش اومده … حالا ولش!
اگر سولز و بلاد رو تجربه کردی(۱ % احتمال داره ) اینارو میگی که من توصیه میکنم یبار با دقت بازی کن بفهمی اصلا قضیه چیه !
اگرم تجربه نکردی که هر وقت خواستی نظر بدی برو متای بازی رو ببین بعد اگر متا کم بود ایراد بگیر که تعداد نفراتی که اون بازی براشون شاهکار بوده کمتر باشه ! اخه از bloodborne داری ایراد میگیری :rotfl:
خب داداش خوشحال شدم از آشناییت :laugh: موفق و پیروز باشی راستی Nioh واقعا بازی خوبی هست اما همچنان در حد و اندازه بازی های فرام سافت نیست که بخواد جای سولز رو بگیره !
خواهشا از بازی خوشتون نمیاد یا بازی نکردید ایراد الکی نگیرید :rotfl: احترام به نظر وقتیه که طرف بگه من از بازی خوشم نمیاد حالا به هردلیلی ! نه اینکه بیای بگی بازی اینجوری بوده و اونجوری بوده :rotfl: این دیگه نظر شخصی نیست !
در پناه حق یا علی :rose:
من هم خوشحال شدم از آشناییت ?:-) 🙂
اما من داشتم راجع به surge نظر می دادم چون اون دوستمون گفت هروقت می خواد بازی کنه منصرف میشه.
من کی باشم به سری Souls/Borne ایراد بگیرم.
ببین یه ویرگول چیکار میکنه 😐
آقا من شرمندم در واقع چون من اینجوری خوندم که بازی (هایی ) مثل سری سولز و بلاد تاثیر گذار نیستن و چون تو نظرت هم به surge اشاره نشد و دیگه مطمعن شدم منظورت با این دو بازیه :sweat: :laugh:
الان که نظرت رو خوندم رفتم باز خیلی واضح نگاه کردم و فهمیدم قضیه چی بوده و اشتباهم چی بود 😐 در واقع منظورت این بود surge مثل بازی بلاد و سری سولز تاثیر گذار نیست !
یکم حساسیت من سر این بازی ها زیاده شما به دل نگیر داداش 😐
**آقا بازم شرمنده این نظر قبلی من که در رابطه با بلاد و سولز بود لطفا پاک بشه ممنون :rose:**
در پناه حق یا علی :heart:
نه داداش دشمنت شرمنده :heart:
نظر من هم یکم گمراه کننده بود.
هورایزون ؟ مفت نمی ارزه.همش درگیری با ربات هست و بس.هیچی نداره.بعد نیم ساعت خسته شدم و دیگه بازیش نکردم.گرافیکش هم برعکس تعاریف مالی نیست.
آره آره باشه :rotfl:
اون AC ORGINS هست که بعد نیم ساعت خسته کننده میشه 😀
حرص نخور داداش به هرحال خیلیا نمیتونن داستان بازی ها و ظرافت داخلشون رو درک کنن شما هم یکی از اونا :rotfl:
احترام احترام میاره اگر شما واقعا بازی کرده باشی هیچ وقت اینو حداقل نمیگی که Horizon گرافیک نداره :rotfl: بعد جالبه معتقدی AC و Ghost که اصلا بازی نیستند که بخوان در برابر انحصاری های سونی و حتی زلدا قد علم کنن رو میگی فوق العاده بودن که صد البته اگر شما به نظر کاربران احترام می گذاشتی کسی کاری نداشت 😀
ایشاالله تجربش میکنی داداش غصه نخور … :rose:
در پناه حق یا علی :heart:
فقط AC ORIGINS و Ghost Recon Wildlands .
بقیه بازی های ۲۰۱۷ همگی کشک.زلدا رو هم تجربه کردم و فهمیدم متای بازی یک چیز بیخود واسه خالی کردن جیب گیمره.تو انتخاب بازی متا رو فراموش کنید.
زلدا و متاش چرته؟ ?:-) پس به موارد زیر دقت کن تا بفهمی چرا متای بالایی گرفت……..
این بازی برای فیزیک آب ، قانون چگالی رو در نظر گرفت، یعنی وقتی سیب پرت کنی توی دریاچه ، روی آب میمونه اما اگر شمشیر پرت کنی میره ته آب :inlove: ……آیا این چرته؟ :no:
اینکه برای سلاح های داخل بازی سیستم استهلاک وجود داره و حتی امکان شکسته شدن و از بین رفتنشون هست چرته؟
اینکه تنها با یک وسیله آتش زا میشه یک علفزار یا جنگل رو با جاش آتش زد، چیزی به این سادگی که من توی هورایزون یا گوست ریکون ندیدم 😕 ، آیا چیز چرتیه ؟
اینکه برای لینک (شخصیت اصلی) سیستم دما سنج ابداء کردند و باید نسبت به هوای گرم و سرد لباس مناسب بپوشی چرته؟ یا بازی های چرتی که نام بردی و لباس درونشون فقط یک امر ظاهری و برای خوشگلیه؟
زلدا برخلاف بازی هایی که نام بردی دنیای زیر آب داره ، تو زلدا میتونی یک بالن به یک قایق چوبی ببندی و ببینی آسمان بازی چقدر وسیعه و تا چه حد بالا میره ، چیزی که تو origins و ghost recon وجود نداره……
من کاری ندارم چه بازی دوست داری ، چون نظر شخصیه ، ولی وقتی به دوتا بازی جریان ساز امسال یعنی زلدا و هورایزون توهین میکنی و میگی چرت ، منم مجبورم جوابتو بدم.
زلدا بازی ای هست که برای گیمرهای خلاقی طراحی شده که با استفاده از قوانین فیزیک و خلاقیت های داخلش ، صحنه های شگفت انگیزی خلق می کنن ، نه برای گیمر هایی مثل تو ، که هنوزم هدشات کردن ، براتون سخت ترین کار دنیاست! :rotfl: :rotfl: :rotfl:
با سلام و خسته نباشید به تیم گیمفا و دوستان گیمفایی…
ممنون از این مقاله ….
در پناه حق یا علی 😎
در کل تمام مقاله های اخیر شما تحت تاثیر دوستان سونی فن بوده و به نظرم این اصلا عادلانه نیست …
NieR
چه اقبالی… هیچکدوم از این بازیا رو تجربه نکردم! 😕
ولی هرچی که هست، وقتی ویدئو رو نگاه میکنی، بازی Horizon Zero Dawn خیلی شگفت انگیز به نظر میاد. ظاهر امر اینطوری میگه که یکی از معدود بازی هاییه که تونسته از ظرفیت نسل هشتم بازی ها نهایت استفاده رو بکنه.
کاش ما هم بتونیم بازی کنیم اینو… :sidefrown: