به زیبایی یک کتاب | نقد و بررسی بازی Divinity Original Sin 2
بازی Divinity Original Sin 2 دومین بازی از سری اوریجینال سین ساخته ی شرکت لاریان(Larian) است. این بازی که در ۱۴ سپتامبر سال ۲۰۱۷ عرضه شده، به موفقیت خوبی نزد منتقدین و بازیبازان دست یافته است. با نقد و بررسی این بازی با گیمفا همراه باشید.
وقتی برای اولین میخواستم شخصیتم را انتخاب کنم، توجهم به اسکلتی جذب شد که پیش زمینه ی داستانی جالبی داشت. تمام مردم او قابلیت زنده شدن پس از مرگ را داشتند، اما مدت ها پیش همهی آنها از بین رفته بودند و او تنها بازماندهی مردمش بود. جالب این بود که قبل از شروع، بازی به من اخطار داد که ممکن است صورت من بعضی از مردم را بترساند و آنها را فراری دهد. به این اخطار توجهی نکردم و با انتخاب این کاراکتر، بازی را شروع کردم. ساعتی بعد، وقتی به یک دوست احتمالی نزدیک شدم و قصد داشتم تا او را جزو گروه چهار نفرهی خودم بکنم، با موضوع عجیبی مواجه شدم. کاراکتر درون بازی، به محض دیدن صورت من، جیغ زنان فرار کرد. این ویژگی هر چند کوچک، باعث شد توجهم به مقدار جزییات در بازی جلب شود که البته مقدار آنها بسیار زیاد بود و این تنها یکی از مواردی بود که باعث شد من عاشق این بازی شوم.
گرافیک:
تک تک صحنه های بازی، به مانند یک نقاشیاند. گرافیک بازی در هر صحنه زیباتر از صحنه ی قبلی است. تنوع محیط های بازی، از قلعه های تنگ و تاریک گرفته تا ساحل های زیبا و کوهستان های رمزآلود، همه به گونه ای هستند که بازیباز را به راحتی در خود غرق میکنند. قابل ذکر است که محیط بازی به بازیباز واکنش است و هر دفعه که قسمتی از محیط به خاطر اعمال بازیباز تغییر میکند، شاهد زیبایی های بیشتری در آن هستیم. وقتی در بازی روی شخصیت اصلی زوم میکنیم، اطراف او تار میشود و زیبایی این صحنه ها، واقعا چشم گیر هستند. نکته ی قابل ذکر این است که اگر محیط جلوی دیده شدن شخصیت اصلی را بگیرد، آن قسمت شفاف میشود و شما در هیچ مکانی، دید خود را از کاراکترتان در بازی از دست دهید. دوربین دید تاکتیکی دارد و زاویه دید دوربین از بالا است. اگر در مکانی مقدار کمی گیج شدید یا دیدتان از شخصیتتان در بازی دچار مشکل شد، به راحتی میتوانید زاویهی دوربین را عوض کنید. طراحی شخصیت ها، با سلیقه انجام شده است و تقریبا مانند هر عنوان دیگری که نام ارپیجی را با خود یدک میکشد، شما میتوانید شخصیتت خودتان را از میان کلاسهای مختلف بسازید. هر چند، شش شخصیت اصلی همراه با پیش زمینهای داستانی وجود دارند که خود بازی برای تجربهی کامل داستان، پیشنهاد میکند که شما یکی از این شش شخصیت را انتخاب کنید. بازی از قسمت گرافیک، امتیاز کامل را میگیرد.
داستان:
داستان بازی چند صد سال بعد از قسمت اول اتفاق میافتد. پس اگر مانند من، قسمت اول را تجربه نکردهاید نگران نباشید، بازی به خوبی شما را با شخصیت ها و داستان و دنیای بازی آشنا میکند و مشکلی در این مورد برای تازه واردان به مجموعه وجود ندارد. داستان در مورد جادوگرها است که از Void (خلاء) جادوی خود را میگیرند. هر دفعه که جادوگری این کار را میکند، موجود عجیب و غریبی از وید پیدا میشود که هر چیزی را در اطرافش میبیند، نابود میکند. شما، یک جادوگر، به عنوان خطر برای جامعه در نظر گرفته شدهاید و بعد از زدن قفلی که جلوی انجام جادو توسط شما را میگیرد، شما را همراه با دیگر جادوگرها با یک کشتی به مقصد نامعلومی میفرستند. بعد از مدتی، هیولایی به کشتی حمله میکند و شما موفق به فرار میشوید. داستان در یک ساحل شروع میشود و شما ماجراجویی خود را از اینجا شروع میکنید. گزینه های بسیار بسیار زیاد دیالوگ، باعث شگفتی است. هر کدام، باعث تفاوت هایی هر چند جزیی میشوند که مجموع آنها با هم، داستان هایی کاملا جدا به وجود میآورند.
حتی در داستان، یک راوی وجود دارد که وقتی صحبت میکند، حس خواندن یک کتاب زیبا به بازیباز دست میدهد. داستان حماسی شما، و اعضای گروهتان که میخواهید هدف خودتان را در این دنیای عظیم کامل کنید. در نحوه ی داستانگویی، بازی از یک روش خلاقانه استفاده میکند که در ادامه به آن مپردازیم. هر کوئستی که انجام میدهید، بسته به نوع کوئست و انتخاب هایی که در آن میکنید، ممکن است حتی یکی از اعضای گروه خودتان را نیز دچار تغییر کند، چه برسد به دنیای بازی که مداوم به دست شما در حال تغییر است. به عنوان مثال، در یک قسمت، میخواستم یک کوئست جدید را شروع کنم و برای انجام آن باید با یک NPC(شخصیت غیرقابل بازی) صحبت میکردم. اما وقتی به خانه ی او رسیدم، دیدم که کشته شده و آن کوئست برای همیشه از دسترس من خارج شد. یکی از نقاط قوت داستان بازی، و شاید نقطه ضعف آن، نحوه ی داستان گویی آن است. نشانگری در نقشه نیست که به شما بگوید ماموریت بعدی شما کجاست. شما باید خودتان با کاراکترهای درون بازی صحبت کنید و کوئست های اصلی و فرعی را انجام دهید. حتی ممکن است وقتی با گروه خود درون شهری چرخ میزنید، یکی از اعضای گروه از پیش شما رفته و شروع به صحبت با یک NPC کند و کوئست جدیدی را برای شما باز کند. این تجربه ی غیر خطی جذاب، باعث میشود که شما کاملا در دنیای بازی غرق شوید و هر چه بیشتر از داستان آن لذت ببرید. این نحوه ی داستانگویی، حتی المان سورپرایز را نیز به بازی اضافه میکند. به این صورت که شما هیچوقت نمیدانید که چه زمانی ممکن است کوئست جدیدی شروع شود. آیا این جزو ماموریت های اصلی بازیست؟ هر انتخابی که در هر کوئستی انجام دهید، به نحوی در ادامه ی گیمپلی اثر میگذارد. حتی ممکن است قسمتهای بزرگی از نقشه، فقط به خاطر آن که کوئست مربوط به آنرا کامل نکردهاید، یا ورودی مخفی آن را پیدا نکردهاید، برای همیشه از دسترس شما خارج شود. این نحوه ی داستانگویی، باعث میشود که شما در هر انتخابتان نهایت دقت ممکن را بکنید، چون نمیدانید این تصمیم چه تاثیری روی داستان بازی میگذارد. با این که این نحوهی داستانگویی جذاب است، اما ممکن است بعضی بازیبازان از این نحوهی داستانگویی خوششان نیاید و برای آنها گشتن بیهدف در دنیای بازی، هدر دادن وقت باشد. برای اینگونه بازیبازان، این نحوه ی داستان گویی ممکن است یکی از نقاط ضعف باشد.
گیم پلی:
میتوان گفت این بخش، جوهر اصلی بازی و نقطه ی قوت آن است. این بخش به قدری گسترده است، که ممکن است حتی پس از دو بار تمام کردن بازی، تمام آن را تجربه نکرده باشید. از بخش شخصی سازی کاراکترشروع میکنیم، که همین بخش یکی از پیچیدهترین و البته جالبترین بخش های بازی است. گزینه های بسیار بسیار زیاد شخصی سازی، این امکان را به وجود اورده که هر شخصی به هر نحوی که دوست دارد شخصیت خود را بسازد و با آن بازی را به جلو ببرد. از گزینه های استاندارد برای سلامتی و قدرت و استقامت گرفته، تا قدرت های عجیبتری مانند متقاعد سازی، تا حتی توانایی زالو که باعث میشود وقتی در یک استخر خون ایستادهاید، سلامتیتان پر شود! این گستره ی عظیم از قدرت های مختلف را به کاراکترهای متفاوتی که میتوانید در اول بازی انتخاب کنید اضافه کنید، تا متوجه ارزش تکرارپذیری بالای این بازی شوید.
بعد از شخصی سازی، به بخش مبارزه میرسیم. بازی های زیادی را دیدهایم که با شعار “محیط در مبارزه نقش دارد” بازی خود را تبلیغ میکنند، اما Divinity Original Sin 2 یکی از معدود بازی هایی است که واقعا به این شعار عمل میکند. ارتفاع، قدرت تیرهای شما افزایش میدهد. اگر در یک قسمت گاز قابل اشتعالی پخش کنید و سپس به آن قسمت آتش پرتاب کنید، آن قسمت منفجر میشود. اگر زیرپای شما آب باشد، میتوانید آن را به یخ تبدیل کنید تا کاری کنید که دشمنانتان روی آن لیز بخورند. دهها مثال دیگر نیز وجود دارد که همه نشان دهندهی این هستند که باید برای هر حرکتتان در این بازی برنامه ریزی کنید. بازی از زاویهی تاکتیکال مبارزه را دنبال میکند. مبارزه ها نوبتی هستند و هر نوبت شما میتوانید حرکت هایی را استفاده کنید که مقدار خاصی انرژی مصرف میکنند. اگر انرژی مصرفی حرکت از انرژی شما بیشتر باشد، نمیتوانید آن حرکت را انجام دهید. این نوبتی بودن کار، به علاوهی اینکه چهار نفر از شما در یک طرف مبارزه و دشمنان شما در طرف دیگر قرار دارند، یک لایه استراتژی دیگر نیز به بازی اضافه میکند که وقعا لذت بخش است. شما حتی میتوانید در مبارزات، اعضای گروه خود را به قسمت های مختلف بفرستید تا از آنها در بهترین موقعیت استفاده کنید. بازی در این قسمت، یک اشکال نیز دارد و آن این است که هیچ آموزشی به بازیباز در مورد قسمت های مختلف مبارزه داده نمیشود. بازیباز باید خودش با آزمون و خطا اکثر این کارها را یاد بگیرد و با این که ممکن است این برای بعضی بازیبازان لذت بخش باشد، ممکن است برای دیگران، مخصوصا در اوایل بازی، گیج کننده باشد.
موزیک و صداگذاری:
موزیک بازی قابل قبول است. هرچند در جاهایی واقعا به شاهکار نزدیک میشود، اما نمیتوان از آن به عنوان یک موزیک عالی بازی یاد کرد. گفتنی است منظور این نیست که موزیک بد است یا کاستی هایی در آن وجود دارد، برعکس، در نقاطی از بازی واقعا عالی است ولی در قسمتهایی دیگر موفق نمیشود حس مکان را منتقل کند. با کاستیهایی که دارد، موسیقی بازی موفق میشود اتمسفر مورد نیاز را فراهم کند که شما بتوانید در بازی غرق شوید و از تجربهی خود لذت کافی را ببرید. موسیقی آرام و تنش آفرین قبل از شروع نبردها، موسیقی آرامش بخش میان جنگل، و موسیقی حماسی هنگام نبردها، همگی در وضعیت خوبی به سر میبرند. با کاستی های کمی که این بخش دارد، اما موسیقی بازی کاملا قابل قبول است. صدا گذاری کاراکترها، مخصوصا با تعداد زیادشان و درخت دیالوگ عظیم بازی، واقعا کار سنگینی است که استودیو لاریان به خوبی از پس این کار برآمده است. تمام دیالوگ ها با احساس کافی منتقل میشوند و کار خود را به خوبی انجام میدهند.
خلاصه و نتیجه گیری:
با وجود کاستی هایی در بخش موسیقی، بازی موفق میشود در دیگر بخش ها موفق ظاهر میشود و ویژگی های جذابی که دارد، باعث میشود تجربهی آن واقعا لذت بخش باشد. بازی حتی اسپلی دارد که نام آن پتپل (PetPal) است و باعث میشود شما بتوانید با حیوان ها صحبت کنید و حتی کوئست هایی را نیز در مورد آن ها کامل کنید. یک بخش دیگر نیز وجود دارد که گیم مستر (Game Master) نام دارد و پس از اتمام بازی به آن دسترسی پیدا میکنید. در مدت بازیباز بودنم، بازیهای کمی را دیده ام که میتوانند این حجم از محتوا را ارائه دهند. با وجود تعداد کمی مشکلات که در مقابل خوبی های این اثر به چشم نمیآیند، اگر عاشق بازی های RPG هستید، حتما تجربهی این بازی به شما پیشنهاد میشود.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
خیلی خیلی جالبه شما به بازی های نینتندو چشم بسته نمره ۱۰ میدین حتی اگه اشکال جزئی هم داشته باشه در نظر نمیگیرین اما از این بازی و بازی های دیگه که اشکالات کوچکی دارند رو در نظر میگیرید واقعا خیلی جالبه ف.ن بازی تا چه حد 😐 😐 😐 😐 😐 😐
حرفت تا حدودی درسته. یعنی میشه درک کرد دیدگاهت رو ولی این رو هم باید در نظر گرفت که فقط گیمفا نیست که این نظرو داره. Mario و Zelda از خیلی از منتقدها نمره کامل رو گرفتن. و این بی دلیل نیست. دلیلش هر چی که باشه به عامل سرگرم کننده بودن و غنی بودن گیم پلی برمیگرده و نه به فن بوی بازی یا زد و بند های پشت پرده نینتندو با منتقدین. اگه منطقی نگاه کنیم مهمترین ویژگی ای که هر گیمری از یک بازی خاص انتظار داره سرگرم کننده بودن یا همون عامل entertainmentه که در گیم پلی اون بازی خلاصه میشه. سایر عوامل مثل داستان و شخصیت پردازی و معنا و مفهوم و لایه های پنهان اون بازی در درجات بعد و کم اهمیت تر قرار میگیرن. ماریو و زلدا هم واقعا سرگرم کننده ن تا حدی که اگر مشکلات کوچیکی هم داشته باشن اون مشکلات در برابر غنی بودن گیم پلی نادیده گرفته میشن. همین اتفاق در مورد سری gta هم میفته همیشه. با وجود باگ های فراوان موجود در این سری، اما همیشه نمرات این بازی در محدوده ۹۶تا ۹۸ و این حدود بوده در سال های اخیر. دلیلش هم مشخصه. سرگرم کننده بودن شدید بازی
زیبا ترین پاسخی که میتونستین بدین ممنونم همین که بازی انجام میدیم انگار هیچ دغدغه ای برای تموم کردن بازی نداریم فقط دوست داریم بازی کنیم مثل بازی های بچگی میمونه موقعی که اصلا نمیفهمی کی شب شده یه داستان ساده که تهشو میدونی هیچ استرسی برات نمیمونه موقع بازی
کافیه همین رو بگم تا بفهمین چیه این بازی . اسکریپت بازی دارای بیش از یک میلیون لغت، ۷۴ هزار خط، ۱۲۰۰ شخصیت و ۸۰ صداپیشه برای صداگذاری است. 😯 😯 😯
حیف Direct X 11 میخواد 😥 😥 😥
البته اینم توی نقد بازی نگفتین که Divinity: Original Sin 2 در سال ۲۰۱۵ توانست دو میلیون دلار از طریق کیک استارتر بودجه کسب کند و دارای یک حالت همکاری چندنفره (Co-Op) چهارنفره نیز خواهد بود.
و البته باید بگم کلا نقد خلاصه ای بود و اصل بازی رو درست معرفی نمیکرد. امیدوارم کامنت رو حذف نکنین. 🙁
دادا اگر تونستی درباره «حیف DX11 میخواد» توضیح مختصری بده ?:-) با تشکر
لابد می خواسته با DX10.1 اجراش کنه. 😐
vulakn یا opengl یا dx12 گزینه های بهتری بودند.
dx11 مال عهد دایناسور هاست با این تفاوت که منقرض نمیشه لعنتی.
داداش vulkan درستشه، بعد هم الان دیگه opengl جاشو به vulkan داره میده و میشه گفت vulkan ورژن به روز شده همون opengl هست که همه مزایای dx 12 رو هم داره. فعلا موتورهای ساخت اکثر بازیهای بازار بر اساس دایرکت ایکس هستن. dx 11 هم اگر درست استفاده بشه فوق العاده خروجی گرافیکی خوبی میده و بعضی وقتها تبلیغات کاذب برای مزایای dx 12 هم میشه مثله گرافیک بهتر که واقعا اینجوری نیست و شما هر بازی که هر دو ورژن dx 11 و ۱۲ داره رو اسکرین شات بگیری و مقایسه کنی یه درصد هم بهبود گرافیک نمیبینی. بیشتر بحث dx 12 روی بهینه سازی سرعت اجرای بازیه.
احححسنت! :yes:
دادا منقرض که نمیشن ولی از همدیگه پشتیبانی کامل میشن بنده هم قصد داشتم ببینم کانفیک سیستم کاربر freelancer چیه که با dx10 به قبل (احتمالا وین xp یا ویستا) داره کار میکنه که متاسفانه ایشون یا کامنت بنده رو ندیدن یا تمایلی به پاسخ نداشتن! چون واقعا جای تعجب داره سیستمی با dx10 یا dx9 برمیگرده به زمان ژوراسیک! 😐
تمایل داشتم ولی نبودم. 😀 😀 😀
انقدر واسه گرافیک لب تابم چیزی گفتین آب شدم رفتم تو زمین!!!
البته من خودمم مال زمان ژوراسیکم! مال دوره Need For Speed 1 . البته خداییش خیلی بازی ها رو اجرا میکنم با همین گرافیک. مثلا Need For Speed HP 2014!!! 🙂 🙂 🙂 بله Dx11 نصب نمیشه ولی زمانی که من این لب تابو خریدم شاهکار زمانش خودش بود. توی عهد ژوراسیک سوار لکسوس بودم!!!
داره میگه سیستمم ضعیفه
دادا متوجه شدم ولی قصدم پرسیدن کانفیگ سیستم این کاربر بود بلکه شاید کمکی باشه و ایشون در اشتباه باشن! چون اگر سیستم برای ۱۵سال اخیر باشه میتونه از dx11 پشتیبانی کنه! ولی متاسفانه ایشون لفت دادن! :evilgrin:
شما قوطی گیمرا ازین حرفا سر در نمیارین…
اگر منظورت از اینکه حیف dx 11 میخواد اینه که کارت گرافیکت پشتیبانی نمیکنه داری اشتباه میکنی. Gpu های انویدیا و اینتل و amd از حدود ۷ یا ۸ سال قبل به این طرف از dx 11 پشتیبانی میکنن. الانم شما بعیده بتونی یه بازی پیدا کنی که روی dx 10 یا ۹ اجرا بشن مگر اینکه اون بازی واقعا درپیت باشه یا شرکت سازنده ۱۰ سال از دنیا عقب باشه.
این بازی یه نقش آفربنی واقعیه. دی ال سی زلدا رو تموم کنم یه چند ماهی درگیر این شاهکار میشم.
خوشحالم که هنوزم استدیو هایی هستند که حاضر نیستند برای اینکه بازی بیشتر بفروشه، مکانیک و المان های بازی رو ساده طراحی کنند. این بازی مخصوص طرفداران نقش آفرینی اصیل ساخته شده.
نقد ضعیفی بود
خیلی هم دیر نقد کردید :-/
آقای رحیمی
خدا قوت. نقدت بد نبود اما جای کار زیاد داره.
نقد کوتاه بود. باید بیشتر پرداخته میشد به ویژگی های بازی
اشکلات دستوری وجود داشت که نشون میده شما بعد از نگارش متن، احتمالا حداقل یک بار مرورش نکردین تا اشکالات رو برطرف کنین که باید این کار رو بکنین.
قسمت نتیجه گیری معمولا به بیان نظری کوتاه و خلاصه از کلیت بازی و کیفیت اون از نگاه منتقد اختصاص داره و نباید جزییات گیم پلی یا مکانیزم های بازی رو در این قسمت بیان کرد
اسکرین شات های شما هم بهتره مثل سایر نقدهای سایت باشه. اسکرین شات به همراه caption زیرش. نه که اسکرین جدا و توضیحش جدا
در کل نقد نسبتا خوبی بود. امیدوارم پیشرفت کنین در کارتون. همین که عزم کردین دست به قلم ببرین خودش جای تقدیر داره. فقط توصیه میکنم هم نقدهای دیگران رو زیاد بخونین (چه فارسی چه انگلیسی) و هم کلا زیاد مطالعه کنین که نوع نگارش صحیح دستتون بیاد
موفق باشین
واقعا خوشحالم که کاربری گلی مثل استاد شهروز به بخش نظرات سایت برگشته تصمیم داشتم من نمیام اما دیگه میام
ممنون بابت نقد :yes:
مخلصم میلاد خان
من که جز گیمفا جایی نرفتم و نمیرم. کلی خاطرات خوب و بد دارم از گیمفا. بیشترش خوب بوده البته
:rose: :rose: :rose: :rose: :rose:
شما همون دکتر فریمن معروف گیمفا هستید؟
اگه خدا قبول کنه بله. هههه
شهروز جان خوش برگشتی از وقتی رفتی یه سری ادم شل مغز ریختن تو گیمفا و چرت وپرت میگن امیدوارم همیشه نظرات مفیدت رو به اشتراک بذاری :yes:
ممنونم عزیزم
بهرحال بعضیام دنبال ابراز وجودن. اقتضای سن و ساله. جدی نگیرین. بهشون توجه نشه خودشون خسته میشن
یه کاربر منطقی ، خوش برخورد و گل گیمفا .درود بر شما.
محبت داری عزیزدل. خوبی از خودته
از وقتی که گذاشتید و انتقادی که کردید ممنونم. سعی میکنم ایرادات رو برطرف کنم.
خواهش میکنم آقای رحیمی
هدف پیشرفت شما و گیمفاست. امید که روز به روز هم شما پیشرفت کنید هم گیمفا
خوش برگشتی اقا شهروز :yes:
ممنونم :rose: :heart:
این بازی فوق العادس هر جا میرم یه کوست میگیرم خیلی جالبه
ولی توی بخش ایراد که موسیقی بود به نظرم ایراد نیست چون موسیقیش بهم آرامش میده خیلی باحاله البته شما منتقدین و نظرتون محترم
بازیش به قدری جذاب هست که ارزش بازی کردن رو داشته باشه ولی مشکلات منم کم نیست که الان واسه یه بازی ۵۰۰ مگابایتی که اتفاقا نامزد بهترین بازی مستقلم هست نت ندارم چه برسه به حدود ۲۰ گیگ بازی. به هر حال هرکی میتونه تجربش کنه نسخه های قبلی بازی واقعا شاهکار بودن چه برسه به این که منتقدا کلی به به و چه چه سر دادن ازش.
حقیقتا مسلط نبودن به زبان در این نوع گیم های بزرگ و چند بعدی ی عذابه بزرگه :pumpkin:
وای ب اینکه خیلی از اصطلاحات خاص و مفهومی ی ! :hypnotized:
خوده چکش جنگ در ورژن آخرش انقدر گسترده بود که بعد از دو سری با دو نژاد متفاوت ب پایان رسوندنش هنوز منو کامل با اونچه باید بدونم تا خودمو ی گیمر باور کنم نرسونده وای به غول عظیم تری چون Divinity Original Sin
تشکر از نقد مختصر و زیباتون
دوستان من اصلا این بازیو نمیشناختم الان ولی با خوندن نقد و دیدن تریلرا خیلی هیجان زده شدم خبری از نسخه کنسولیش نیست؟ نسخه قبلیه این بازی هم مثل دومیش حالت co-op داره آیا؟