توضیحی درباره تعدادی از شخصیت های بازی Resident evil 6

اندکی از عرضه نسخه ی ششم می گذرد و در این مقاله سعی دارم شما را با بعضی از شخصیت های جدید آشنا کنم:

توجه: اگر هنوز بازی را بازی نکرده اید این مقاله را بخوانید زیرا اطلاعات بسیار خوبی درباره ی داستان بازی می دهد و بسیاری از معما ها را برای شما حل می کند و اگر بازی را بازی کرده اید ولی هنوز به این جا ها نرسیده اید تصمیم با خودتان است! البته فقط آخر مقاله درباره بازی است و بقیه آن درباره داستان است و باعث نمی شود که شما داستان بازی را بفهمید بلکه به شما بسیار کمک می کند تا برداشتی غلط از بازی نداشته باشید!

۱- هلنا هارپر:

کسی که فکر می کند خود باعث زامبی شدن رئیس جمهور شده است. او دستیار لیان اس کندی در نسخه ی ششم است و به او بسیار کمک می کند هم چنین به دنبال نجات دادن خواهر خود دبرا هارپر است.

صداپیشگی او در نسخه ی شمم بر عهده کاترین راندولف بود و او توانست کار خود را به خوبی انجام دهد.

هلنا عضو سرویس مخفی ایالات متحده آمریکا USSS یک مامور دولتی فدرال آمریکا است.  او در سال ۲۰۱۳ مامور محافظت رئیس جمهور (آدام بنفورد) شد و پس از مدتی کوتاه دست به کار شد چون رئیس جمهور (آدام بنفورد) دچار یک حمله بیوتروریستی شده بود و او همراه لیان بود. در آن صحنه رئیس جمهور (آدام بنفورد) در حال حمله به هلنا بود که لیان اسکات کندی مجبور به کشتن رئیس جمهور شد، اگر لیان و هلنا فرار می کردند تمامی مدارک دال بر گناه کار بودن آن ها بود پس باید در چین باقی می ماندند تا بتوانند بانی این قضایای یعنی ” آدا ونگ” را پیدا کنند { البته لازم به ذکر است که کریس قصد کشتن آدا ونگ را دارد ولی لیان اسکات کندی و هلنا هارپر قصد زنده نگه داشتن او! برای همین موضوع درگیری ایجاد می شود که …}

علاوه بر این قضایا در حین ماموریت خود متوجه می شود که خواهر خود ” دبرا هارپر” توسط گروهی مزدودزدیده شده و به ویروس سی ( C) آلوده شده و دیگر از حالت انسان بودن خود خارج شده است. در قسمتی از داستان بازی شما باید با دبرا که به یک موجود عجیب تبدیل شده است مبارزه کنید و سرانجام هلنا مرگ خواهر خود را می بیند…

۲- شری برکین:

قطعا کسانی که دوستدار سری بازی های Resident evil باشند نسخه ی دوم را به یاد دارند، در آن نسخه پدر شری برکین یعنی ویلیام برکین موفقبه ساخت ویروس G شده بود و آشوبی به پا کرده بود!در آن زمان شری کودکی بیش نبود و توسط لیان اسکات کندی و کلیر ردفیلد ( خواهر کریس ردفیلد) از دست زامبی ها نجات داده شد و با کمک آن توانست زنده بماند و نجات یابد.

توضیحی درباره ی نسخه ی دوم:

در سال ۱۹۹۶ ویلیام بر کنین (پدر شری برکین ) و مادر او ( آنت برکین) که ۲ محقق برجسته آمبرلا بودند در کوهستان آرکلی واقع در حومه ی شهر راکون در مقری که در زیر زمین قرار داشت و پژوهش های آن فوق محرمانه بود ویلیام در حال دست یافتن به ویروس G بود. ناگهان ویروس T منتظر در شهر راکون منتشر میشود و شری برکین پدرو مادر خود را از دست می دهد. لازم به ذکر است که مادر شری برکین یعنی آنت برکین تصمیم داشت تا پادژهر ویروس G را به شوهر خود یعنی ولیام برکین بزند ولی در این راه کشته و ویلیام نیز پس از مدتی کشته شد. سرانجام شری برکین با لیان اسکات کندی و کلیر ردفیلد از شهر فرار می کنند.

نسخه ی ششم:

در نسخه ی ششم شری برکین متوجه می شود که فقط یک راه برای نابود کردن ویروس C وجود دارد و آن این است که باید خونی از نسل آلبرت وسکر پیدا کند. چون آلبرت وسکر مرده بود ( در نسخه ی پنجم البته هنوز درستی این قضیه ۱۰۰ درصد نیست ولی چون معلوم نبود در کجا است برای همین او را مرده فرض می کنیم) او مجبور شد کسی را پیدا کند که از نسل آلبرت وسکر باشد ولی زنده باشد و او کسی نبود جز جیک مولر. جیک مولر با بستن قرار دادی به ارزش چهارصد هزار دلار حاضر شد تا خون خود را در راه نجات مردم بدهد. آن ها به سمت مرکز ویروس حرکت می کنند ولی در این ماجرا غولی بسیار قوی و ترسناک به نام آستانا به تعقیب آن ها می پردازد و راه آن ها بسیار دشوار می کند ولی با کمک اشخاص دیگر بازی موفق می شوند که …. ( توضیح بسیار زیاد نمی دهم چون عده ای منتظر نسخه ی ششم برای رایانه هستند)

۳- دبرا هارپر:

همان طور که گفتیم دبرا هارپر خواهر هلنا هارپر است. دبرا و خواهرش توسط Derek C. Simmons (دکتر سی. سیمونز) در مکانی نامشخص و به دلایل نامشخص اسیر شده اند. هلنا تمام تلاش خود را میکند تا خواهر وحشت زده اش را آرام نگه دارد و به او قوت قلب بدهد. سیمونز، به افرادش دستور می دهد تا دبرا را ببرند. هلنا التماس میکند که خواهرش را نبرند و خودش به جای او برود. هلنا به سیمونز گفت که هرکاری که آن ها بگویند را در ازای نجات جان خواهرش انجام میدهد. تقاضای او به جایی نمی رسد و دبرا به سمت سرنوشت نامعلومی برده میشود. پس از مدتی جایی در Tall Oaks، هلنا، لیان و ایدا با یک تخم مواجه میشوند که خیلی زود دبرا جهش یافته سر از تخم بیرون میاورد. وقتی هلنا از خواهرش عذر خواهی میکند و تلاش میکند او را آروم کند، آدا ونگ با کمان خود به دبرا شلیک میکند. این کار او باعث یک مبارزه با دبرا هارپر جهش یافته میشود و آن ها برای نجات جانشان بااو به جنگ می پردازند.
دبرا پس از بیرون آمدن از تخم، هیچ لباسی به تن ندارد. او استخوان بندی قابل توجهی ندارد. پوستش یک رنگ سبز ِکم رنگ ِتهوع آوری دارد و لجن آلود به نظر میرسد. همچنین مسیر رگ های او هم خیلی مشهود است، بارزترین هایش، سرتاسر صورتش است که به طور غیر طبیعی ای قرمز رنگ هستند. سرعت و مهارتش بالاتر از سطح یک انسان عادی است و همانطور که لیان اذعان کرد، او فوق العاده قدرتمند است.

4- جیک مولر:

کلیدی ترین فرد نسخه ی ششم جیک مولر است. نجایت یافتن دنیا به این شخص بستگی دارد مخصوصا به خون او! جیک پسر آلبرت وسکر است و وسکر خیلی زود مادر جیم را ترک می کند و جیک برای رفع نیاز های خانواده اش کاری در بین سربازان دولتی پیدا می کند. جیک در عملیات ضدتروریستی که در شرق اروپا انجام شد دستگیر می شود. تمامی همراهان جیک در آن عملیات مبتلا به ویروس سی (C) می شوند و دستگیری جیک باعث می شود که وی از ابتدا به این ویروس نجات پیدا کند.

قسمتی از داستان بازی :

بعد از مدتی جیک با شری برکین ملاقات می کند و می پذیرد در مقابل پول ( چهارصد هزار دلار) به شری کمک کند. پس از این ملاقات شری و جیک در کنار هم در برابر حملات تروریستی که به وسیله موجودات جهش یافته رخ میدهد مقابله می کنند. اولین مشکلی که سد راه جیک و شری قرار میگیرد آستاناکاست. آستاناک هیولایی جهش یافته از ویروس سی ( C) است که به مبارزه با جیک و شری می پدازد اما جیک و شری از دست آستانک فرار می کنند. آستاناک بیسار قوی تر از نمسیس بوده و اختصاصی جیک و شری ساخته شده است!

چندی بعد جیک و شری با گروه BSSA برخورد می کنند. کریس ردفیلد و پی‌یرس در حال مبارزه با دو هیولای جهش یافته دیگر هستند که جیک و شری به آنها کمک کرده و آنها را نابود می کنند. سپس جیک و شری سوار بالگرد شده تا از آنجا خارج شوند پس از مدتی که در آسمان هستند متوجه می شوند که آستاناک در آسمان به آنها ها حمله می کند. جیک و شری در آنجا با آستاناک مقابله می کنند و مجبور می شوند که در بین راه از بالگرد خارج شوند. آن ها برای استراحت به کلبه ای می روند ولی به آن کلبه حمله می شود و کلبه خراب می شود.جیک و شری سعی برای فرار از آنجا دارند که مجددا توسط آستاناک مورد حمله قرار می گیرند.سپس در آنجا آنها متوجه می شوند که کسی که به آستاناک دستور می دهد آدا ونگ است. افراد آدا جیک و شری را دستگیر کرده و به مدت شش ماه در اتاقی به صورت انفرادی زندانیشان می کنند. جیک و شری برکین هر طور هست خود را از زندان آزاد کرده و پس از فرار از زندان متوجه می شوند که در چین هستند.جیک و شری موتورسیکلتی را پیدا می کنند و قصد دارند تا از شهر خارج شوند اما بالگردی به بالای سر آنها می آید و به آنها حمله می کند.جیک و شری قصد منهدم کردن آن بالگرد را دارند که کریس ردفیلد و اعضای BSAA به کمک آنها می آیند و جیک به کمک کریس موفق به منهدم کردن آن بالگرد می شوند.جیک و شری خود را از آن منطقه دور می کنند تا اینکه با لیان اسکات کندی و هلنا هارپر ملاقات می کنند.لیان به جیک و شری می گوید که به دنبال کسی که پشت تمام این قضایا هست یعنی درک سیمونز هستند.شری ناگهان شکه می شود و به لیان میگوید که سیمونز رئیس وی است و امکان ندارد مسئول همه این ماجرا ها باشد در همین لحظه آستاناک ناگهان وارد می شود.جیک و شری به کمک لیان و هلنا با آستانک مبارزه می کنند و در پایان لیان با انداختن تیر چراغ برق به روی آستاناک وی را متوقف می کند.این چهار نفر با هم به دنبال درک سیمونز می روند و در آنجا متوجه می شوند که لیان درست حدس زده است و درک سیمونز مسئول تمام این قضایا است.افراد درک به جیک و شری حمله می کنند و آنها را دستگیر می کنند.جیک و شری پس از مدتی خود را از دست آنها راحت کرده و قصد فرار دارند تا مجددا با آستاناک رو به رو می شوند. اینبار نیز درگیری بین جیک و شری در برابر آستاناک صورت می گیرد که آستاناک موفق می شود اسلحه های این دو را نابود کند اما جیک بدون تفنگ با آستانک مبارزه می کند و آن را در میان مواد مذاب می اندازد.جیک و شری قصد فرار دارند و می بینند که آستاناک هنوز زنده است و در حالی که پوست جلوی بدنش کاملا سوخته به دنبال آنها می آید جیک و شری در حالی که هیچ راهی برای خلاص شدن نمی بینند یک تفنگ پیدا می کنند و با هم تیری به قلب بیرون زده آستاناک می زنند و آستاناک  بعد از جان سختی های فراوان کشته می شود و….