غرب وحشی، غوطهور در خاک و خون | ۷ بازی برتر وسترن
معمولا فیلمهایی که تم وسترن دارند را پدرانمان بیشتر دوست دارند و سریالهای اینچنینی را مادرانمان! به هر حال فیلم و سریالهای وسترن حال و هوای خاص خود را دارند. سلاحهای قدیمی، صدای سم اسبها، گرد و خاک پس از هر مبارزه، صدای خاص برخورد گلوله به سنگهای بزرگ محیط و غیره همه چیزهایی هستند که در چنین سبکی، به جا جلوه میکنند. بعد از مقدمهای هر چند جزئی، میرویم سر بحث اصلیمان که مربوط به بازیهای ویدئویی میشوند. گذشته از تیتر مطلب، با توصیفاتی که شد احتمالا میتوانید حدس بزنید قرار است موضوعی که در ادامه میخوانید چه باشد. بازیهای اکشن زیادی را تا به حال تجربه کردهایم. اول شخص و سوم شخص. موضوعات و داستانهای متنوعی را تجربه کردهایم. عامل CIA، قاتل قراردادی، سرباز وظیفهشناس و وطن پرست، پلیس فداکار، خلافکاری که برای هدف خاصی میجنگد، یاغی در خیابان و … کاراکترهایی بودهاند که کنترل آنها بر عهدهی شما بوده است. لوکیشنهایی که تا به حال در بازیهای مختلف دیده شدهاند به قدری زیاد هستند که بدون شک حتی یک چهارم آنها را هم به خاطر ندارید. میدانهای جنگ، خیابانهای مدرن آمریکا، جزایر دور افتاده و … از جمله لوکیشنهایی به شمار میروند که زیاد مورد استفاده قرار گرفتهاند. اما در بین همهی این سبک و سیاق و بازیها و لوکیشنها، شاید در حق غرب وحشی کمی کم لطفی شده است. اگر از شما بخواهند چند بازی با تم وسترن نام ببرید یا نمیدانید، یا خاطرتان نیست و برای به یاد آوردن، کمی زمان نیاز دارید. اگرچه بازیهای ساخته شدهای که اساس آنها غرب وحشی است کم، اما خیلیهایشان خاطرهانگیزند.
بازیهایی که تم غرب وحشی دارند را میتوان نزدیکتر به واقعیت دانست. این بازیها اگر Open World باشند معمولا نقشهای بزرگ و محیطی وسیع دارند. کاوش در بازیهای وسترن یک عنصر مهم است. البته مشکلی که در بعضی از چنین بازیهای دیده میشود یکنواختی محیط است. به هر حال دست سازنده برای متنوع ساختن محیط بازی به اندازه جهانبازهای مدرن باز نیست. با اینحال بازی کردن در نقش یک کابوی حتی برای ما ایرانیهایی که این نقش خیلی برایمان ملموس نیست هم جالب است. لازم نیست حتما یک گاوچران واقعی باشید تا به تحسین محیط اینچنین محیطهایی بپردازید. ولی متاسفانه همانطور که گفتیم، بازیهای این چنینی بسیار کم تعداد هستند و تجربهی چنین عناوین منحصر به فردی همیشه امکانپذیر نیست. یکسری از این بازیها آنقدر خوب و معرکه بودند که هنوز هم ورد زبان بازیبازان هستند ولی بیشتر این عناوین از یادها رفته و زیر خاک مدفون شدهاند. مطالبی که در ادامه میخوانید برای بعضیها حکم یادآوری و برای برخی دیگر حکم معرفی بازی را دارد. اگر از کسانی هستید که عاشق تیراندازی در حین اسب سواری هستند یا علاقهی خاصی به دوئل کردن دارید و یا حتی دلتان یک وسترن تمام عیار میخواهد شما را به خواندن ادامهی این مطلب دعوت میکنیم. به این نکته توجه فرمایید که بازیهای زیر انتخاب شخصی نویسنده بوده و در ضمن با توجه به متفاوت بودن سلایق، اگر عنوان مدنظر شما در فهرست زیر دیده نمیشود میتوانید بازی مورد علاقهی خود را به عنوان کامنت، دیگر کاربران به اشتراک بگذارید. کلیهی عناوین لیست زیر از ارزشی مساوی برخوردار بوده و از طرف نویسنده، هیچگونه رتبه بندی صورت نگرفته است.
Oddworld: Stranger’s Wrath
یکی از بهترین بازیهای وسترن را میتوان همین بازی دانست. Oddworld: Stranger’s Wrath که تقریبا برای همهی پلتفرمها منتشر شده با بازخورد مثبتی از سوی طرفداران مواجه شده است. نظرات کاربران در استیم، گوگل پلی و آیتونز گواه همین قضیه است. Oddworld: Stranger’s Wrath علاوه بر ویندوز، اندروید و آی او اس، برای Xbox، PS3، Play Station Vita و Wii U نیز عرضه شده است. داستان این بازی از جایی آغاز میشود که جایزه بگیری که به “غریبه” معروف است به دنبال قانون شکنهای مختلف میگردد تا برای یک عملیات مرموز و سری پول جمع کند. در طول سفرهایش متوجه میشود قبیلهای که اعضای آن موجوداتی دوزیست هستند توسط یک شیطان شکنجه میشوند. این قبیله قبلا توسط گروهی که شبیه به قنطورس ( موجودی افسانهای در یونان باستان که نیمی از بدنش انسان و نیم دیگرش اسب است. این موجودات را سانتور یا نیماسب هم میگویند ) بودند محافظت میشد اما نسل این محافظان منقرض شده است. کسی که مسئول انقراض این موجودات قنطورس مانند که Steef نام دارند، متوجه میشود که غریبه اطلاعاتی از آخرین بازماندگان این موجودات دارد. Sekto، همان کسی که سبب نابودی Steefها بوده یک یاغی را استخدام کرده تا از غریبه بازجویی کند و محل پنهان شدن Steefها را بفهمد. در پایان بازجویی مشخص میشود که غریبه خود یک Steef بوده و غریبه نیز پی میبرد که شیطان همان Sekto است.
Oddworld: Stranger’s Wrath توانست حتی موفقتر از انتظارات ظاهر شود. این عنوان نامزد جوایز زیادی هم بوده است. نامزد بهترین گرافیک هنری در گیم اسپات، بهترین صحنههای سینمایی و بهترین شخصیت ( غریبه ) در G4 ( یکی از کانالهای ماهوارهای ) را میتوان از مهمترین اتفاقات مثبت برای این بازی دانست. Oddworld: Stranger’s Wrath همچنین یکی از گزینههای IGN به عنوان نوآورانهترین طراحی هم بوده است. در لیست ۵۰ عنوان برتر سال ۲۰۰۵ گیم اینفورمر هم Oddworld: Stranger’s Wrath به عنوان یکی از Top10 ( ده برتر ) حضور دارد. به انتخاب مجلهی Play Magazine این بازی بهترین انحصاری Xbox در زمان خودش نیز بوده است. لازم به ذکر است که این عنوان در سال ۲۰۰۵ برای Xbox توسط EA منتشر شد و بعدا در اختیار دیگر پلتفرمها قرار گرفت.
این بازی که تنها بخش Single Player دارد هم میتواند اول شخص باشد و هم سوم شخص. گیم پلی بازی به شکلی طراحی شده که بازیکن میتواند از طناب بالا برود، به سفرهای طولانی بپردازد، با اسلحهی خود شلیک کند و از تیر و کمانش استفاده بکند. بدون شک این عنوان یکی از دستکم شمرده شده ترین ( برای واژهی آندِررِیتد معادل بهتری پیدا نکردم! ) بازیهای دههی اخیر است.
Outlaws
جیمز اندرسون، کلانتر بازنشستهی ایالات متحده پس از بازگشت به خانه همسرش Anna را میبیند که مرده و دخترش سارا توسط دو قانون شکن به نامهای Matt Jackson و Sam Fulton ربوده شده است. این دو توسط مردی به نام Bob Graham که یاغیهای تحت تعقیب دیگری را هم استخدام کرده تا به مردم بفهماندد که بهتر است زمینهایشان را به وی بفروشند، استخدام شدهاند. البته مت جکسون که به دکتر مرگ ملقب است منظور رئیسش را اشتباه فهمیده و آنا را کشته و دخترش را میدزدد. این اتفاق سبب میشود تا کلانتر بازنشسته با تفنگهای خود آشتی کرده و بار دیگر به شلیک به قانونشکنان بپردازد.
این عنوان در سال ۱۹۹۷ برای ویندوز عرضه شد. بازی اول شخص بوده و دارای بخش چند نفره هم هست. جیمز اندرسون که توسط بازیکن کنترل میشود میتواند از سلاحهای زیادی استفاده کند. شاتگان، هفتتیر، رایفل و دینامیت از جمله آیتمهایی هستند که مورد استفادهی اندرسون قرار میگیرند. یکی از اولین بازیهایی که از زوم اسلحه استفاده کرد همین بازی بود. درجات سختی بازی به گونهای هستند که هر بازیکن مجبور است لول سختی در حد توانایی خود برگزیند. مثلا سختترین حالت بازی Ugly نام دارد که تنها یک یا دو گلوله برای از پای درآورده شدن کافی است درحالی که در درجات سختی پایینتربازیکن کار سادهتری در پیش دارد. درجهی Ugly بازیکن را مجبور به استفاده از عنصر مخفیکاری ( Stealth ) میکند.
اگرچه این بازی از منتقدان و کاربران بازخوردهای مثبتی داشته و یک بازی موفق به شمار میرود، اما با توجه به گرافیک دوران خود قطعا تجربهی آن در حال حاضر چندان لذت بخش نیست. اما نباید فراموش کرد که این بازی هم در دوران خود طرفدار داشته است.
Sunset Riders
این بازی نه تنها یکی از بهترین وسترنها، بلکه یکی از بهترین بازیهای سِگا به شمار میرود. قطعا کسانی که روزی با سگا بازی میکردند این بازی را به خاطر دارند. خاطرات بینظیری که این عنوان برای بازیبازان رقم زده میتواند سبب حلقه زدن اشک در چشمان هر بازیبازی شود. چهار مجری قانون به نامهای Steve، Billy، Bob و Cormano برای حفظ آرامش در غرب، تلاشهای زیادی میکنند. اما روزی میرسد که یک گروه قانون شکن وارد شهر میشوند. حالا این چهار کابوی باید آرامش را به شهر برگردانند و در مسیر خود باید افراد زیادی را در حال اسب سواری، در قطار و در حین قدم زدن از پیش رو بردارند.
بازی داستان جالبی دارد و موسیقیای که حین بازی پخش میشود شما را با حس و حال غرب آشنا میکند. در بازی کمی هم از حس شوخطبعی استفاده شده است. این بازی که بیش از بیست سال پیش منتشر شد چالشهای زیادی برای بازیکنان دارد و آنقدر لذتبخش است که میتوانید ساعتها پشت دستگاه خود نشسته و از آن لذت ببرید. به هر حال Sunset Riders که در سال ۱۹۹۱ منتشر شده مورد تحسین عدهی زیادی قرار گرفته است. البته دو سال بعد این بازی برای SNES هم عرضه شد که دستخوش تغییراتی جزئی بود. مثلا نوع بعضی پوششها محافظهکارانهتر صورت گرفته و شباهت زیادی به همان سانسور در ایران دارد. در لیست IGN این بازی به عنوان هشتاد و هشتمین بازی برتر SNES انتخاب شده است.
Wild Arms 3
اگرچه Wild Arms در واقع یک فرانچایز است، اما احتمالا صحبت از دو نسخهی قبلی آن که کمتر کسی با آنها آشناست، فقط خواننده را خسته میکند. پس اجازه بدهید همین ابتدای کار، برویم سراغ Wild Arms 3! این بازی اولین نسخهی این سری بود که برای PS2 منتشر شد. این بازی برای ژاپنیها و افراد حاضر در آمریکای شمالی توسط Sony Entertainment و برای کاربران اروپایی توسط یوبیسافت ( یک سال دیرتر ) عرضه شد. این عنوان در سال ۲۰۱۶ هم در دسترس کاربران PS4 قرار گرفت. شما داستان شخصیتی به نام Virginia Maxwell را دنبال میکند که در سیارهای صحرا مانند موسوم به Filgaia به ماجراجویی میپردازد. این سیاره که دارای محیطی به شکل غرب وحشی هم هست، برای بازیکن میتواند تجربهای نو به همراه داشته باشد. چیزی که Wild Arms 3 را با بقیهی عناوین این لیست متفاوت جلوه میدهد RPG بودنش است. همین موضوع سبب میشود که این عنوان به به مذاق خیلیها که سلیقههای یکسانی هم ندارند خوش بیاید. Wild Arms 3 تفاوت زیادی با دیگر نقش آفرینیها ندارد و همان فرمول را دنبال میکند. مبارزات از پیش تعیین نشدهی زیادی که پیش رو دارید، شهرهای متفاوتی که آماده شدهاند تا در آنها به کاوش بپردازید، سیاهچالهایی که آماده شدهاند و احتمالا در آنها پر از رمز و راز گنجهای پنهان است، همه چیزهایی هستند که در هر بازی RPGای دیده میشوند. محیط بیابانی بازی هم حس و حال غرب وحشی را به بازیکن القا میکند.
Wild Arms 3 قطعا به طرفداران RPG پیشنهاد میشود. اگر بخواهیم صادقانه نظر بدهیم، Wild Arms 3 مثل بعضی دیگر از بازیهای ذکر شده یک بازی بینظیر و فوقالعاده نیست. بدون هیچ گفت و گویی Wild Arms 3 در بین لیست بهترین بازیهای PS2 نیست. اما مخلوط شدن حال و هوای غرب وحشی با فرمول بازیهای RPG چیزی است که شاید فقط و فقط در این بازی اتفاق بیفتد. این بازی نکات مثبت زیادی دارد. برای مثال پولی که در بازی به دست میآورید واقعا ارزشمند است، در طول بازی با Questهای زیادی رو به رو میشوید و در بخش صداگذاری، ترکهای زیبایی به گوشتان میخورد اما با این نکات مثبت هم Wild Arms 3 هنوز ضعفهایی دارد.
Gun
پاییز سال ۲۰۰۵ بود که عنوانی با صداگذاری فوقالعاده که هنوز هم یک خاطره برای خیلیهاست در کنار یک محیط پر از شن و ماسه برای کنسول نسل هفتم مایکروسافت، Xbox 360 منتشر شد. این بازی جهان باز که Gun نام داشت با جاذبهی منحصر به فرد خود عدهی زیادی را به ژانر وسترن علاقهمند کرد. به مانند خیلی دیگر از فیلمهای وسترن کلاسیک GUN هم داستان انتقام مرگ عزیزان را بازگو میکند. در Gun شاهد لوکیشنهایی مثل آریزونا، کلورادو، کانزاس و نیومکزیکو هستیم. اگر Gun واقعا دارد غرب قدیم را به نمایش میگذارد، پس احتمالا زندگی در آن زمان سخت، خشن و کوتاه بوده است.
محصول Neversoft که یک جهان باز بیکران بوده و در آن میتوانید با اسب یا پیاده به سفر بپردازید بازیکن را مجبور میکند که هر لحظه آمادهی شلیک باشد و از بازی غافل نشود. Side Missionهای زیاد به همراه یک داستان جالب به بازیکن حس بازی کردن GTAای را منتقل میکنند که در قرن ۱۹ عرضه شده باشد. داستان بازی در نوع خود داستان قویای است اما متاسفانه تجربهی کم سازندگان سبب شده تا به خوبی روایت نشود و اینگونه هیجان داستان و گیم پلی خنثی شود. Gun روایت تفنگداری به نام Colton White است که در آغوش یک شکارچی پیر و قدیمی و کاردان به نام Ned بزرگ شده است. در اینجا باید به صدای فوقالعادهی شخصیت Ned که زحمت آنرا Kris Kristofferson کشیده اشاره کنیم. پس از اینکه Ned کشته میشود، Colton عهد میبندد تا مسببان قضیه را پیدا کند و انتقام شکارچی را بگیرد.
گیم پلی بازی به شکلی است که مبارزات زیادی را باید با Colton تجربه کنید. روی اسب هم میتوانید شلیک کنید و این یکی از نکات مثبت بازی است. خوشبختانه تنوع ماموریتهای جانبی یکی از ویژگیهای مثبت دیگر بازی است، چیزی که در بازیهای امروزی به یک نکتهی منفی بیشتر شباهت دارد تا یک ویژگی مثبت. مثل Red Dead Redemption، در Gun هم ماموریتهای Bounty Hunter ( جایزه بگیر ) هستند که خب با زنده نگه داشتن مجرم پول خوبی نصیبتان میشود. این بازی برای پلتفرمهای PC، Xbox، GameCube و PS2 به صورت همزمان منتشر شد و نسخهی X360 نیز به فاصلهی کمی با دیگر نسخهها عرضه شد. صرف نظر از اینکه چه نسخهای از این بازی را تجربه میکنید، کلا Gun محیط زیبایی دارد. خصوصا وقتی در حال دیدن یک کاتسین هستید، به انیمیشنهای قابل قبول بازی پی میبرید.
برخلاف همهی خوبیهایی که Gun در ابتدا برای بازیکن به نمایش میگذارد و بازیکن را محو خود میکند اما بازی محتوای کافی ندارد. داستان خوب روایت نمیشود، گیم پلی بی نقص نیست و همین سبب میشود بازیکن رضایت کامل نداشته باشد. آری Gun برای یک بار تجربه و به پایان رساندن خط داستانی بازی خوبی است اما نمیشود به عنوان یک بازی بلند مدت روی آن حساب کرد. هرچند Gun هنوز هم میتواند آیندهی روشنی داشته باشد اگر نسخههای دیگری از آن منتشر شود. هیچکس دوست ندارد Gun زیر خروارها خاک و خاطره دفن شود با این حال به نظر نمیرسد سازندگان هیچ برنامهای برای ساخت دنبالهای برای این بازی داشته باشند.
Call of Juarez
اولین نسخه از این سری شوتر اول شخص سال ۲۰۰۶ برای ویندوز و یک سال بعد برای Xbox 360 منتشر شد. Call of Juarez، Call of Juarez: Bound in Blood، Call of Juarez: The Cartel و Call of Juarez: Gunslinger چهار نسخهی منتشر شده از این سری هستند که توسط Techland ساخته و به وسیلهی Ubisoft منتشر شدهاند. به طور کلی این فرانچایز را میتوان مثال خوبی از یک بازی وسترن جذاب دانست. در ادامه با چهار نسخهی منتشر شده از این سری بیشتر آشنا خواهیم شد.
Call of Juarez: هر چه بیشتر از تاریخ آمریکا بخوانید بیشتر با اسطورههایی آشنا میشوید که در تیراندازی، اسب سواری و دوئل بینظیر بودهاند. غرب گذشته هیچگاه آرام نبوده، در گوشه و کنار اگر کمی استراق سمع کنید داستانهای متفاوتی از راهزنان جادهای، زاغههایی مملو از یاغیها، و رابینهودها که از ثروتمندان میدزدند و به فقیرها میبخشند میشنوید. داستان Call of Juarez مربوط به دو کاراکتر مجزاست. اولی Billy Candle یک سفید پوست مکزیکی که میخواهد به طلای گمشدهی خوارز برسد. گنجینهای پر از طلا که در محلی نامعلوم در شهر titular دفن شده است. وقتی بیلی به شهر خود Hope برمیگردد تا مادر و پدرخواندهاش را ملاقات کند، تنها جسم بیجانشان را میبیند.
شخصیت دیگر بازی Reverend Ray عموی بیلی و برادر پدرخواندهاش است. رِی سابقا یک تیرانداز بوده ولی پس از اینکه صدای خدا قلبش را میلرزاند هفتتیرش را برای همیشه غلاف میکند. خبر مرگ برادر به گوش رِی میرسد و وقتی خود را به مزرعهی برادرش میرساند، بیلی را میبیند که با وحشت در حال دور شدن از اجساد پدرخوانده و مادرش است. رِی با خود عهد میبندد که از برادر زادهاش انتقام بگیرد و این تنها راهی است که میتواند او را به آرامش برساند.
داینامیک بودن کاراکترها قطعا میتوانست جالبتر باشد اگر این دو ضد هم نبودند. داستان رِی جالبتر است و بازیکن را بیشتر با خود همراه میکند. دوبلر شخصیت رِی آقای Sam Elliot بوده که احتمالا او را بشناسید. رِی به خاطر کشتن بینهایت آدم گناهان زیادی را به دوش میکشد. شلیک به یاغیها و دشمنان یک سرگرمی عالی برای Call of Juarezباز است. گرافیک محیط به خودی خود یکی از نکات مثبت بازی به حساب میرود ولی طراحی شخصیتها اصلا جالب نیست! بازی در بخش چند نفره هم عملکرد خوبی از خود به جای گذاشته است.
Call of Juarez: Bound in Blood: دومین نسخهی فرانچایز Call of Juarez است که سال ۲۰۰۹ برای Xbox 360، PS3 و PC منتشر شد. این شوتر اول شخص که عناصر Stealth را هم در خود جای داده بود توانست با بازخوردهای مثبتی به کار خود پایان دهد. داستان بازی شامل چیزهای زیادی است. عشق، خیانت، ایمان، افتخار. اتفاقات این نسخه چند سال قبل از نسخهی پیش رخ میدهند. برادران Ray، McCall و Thomas شخصیتهای اصلی بازی هستند و رِی همان مرد مذهبی است که در نسخهی اول میخواست انتقام برادرش را بگیرد. خیلی جزئی به پیشینهی رِی اشاره کردیم ولی در Bound in Blood به طور مفصل با گذشتهی رِی آشنا میشوید. Ray یک قاتل بیفکر، بیروح، طماع و شهوتران بوده و در Bound in Blood شما با این روی Ray سروکار دارید. برادرش توماس، اگرچه مثل رِی خشن بوده ولی باملاحظهتر است. در Call of Juarez: Bound in Blood هر دو شخصیت قابل بازی هستند. تنها چند ماموریت ابتدا و انتهای بازی شما را مجبور به انتخاب یکی از دو برادر میکند و در بقیهی بازی، این خود بازیکن است که میتواند با شخصیت مورد علاقهی خود به بازی ادامه دهد. معمولا هر دو برادر با هم هستند و به جز چند وضعیت و ماموریت خاص که از هم جدا میشوند در بقیهی بازی هر شخصیتی را انتخاب کنید دیگری هم در کنارتان میجنگد. سیستم بازی به شکلی است که به هر نحوی با شخصیتتان بازی کنید، عاقبت متوجه میشوید ری خشن بوده و توماس محتاط تر است. تنها ایراد بزرگ و اصلی بازی زود تمام شدن آن است و در بقیهی موارد Call of Juarez: Bound in Blood یک بازی موفق و یک تجربهی عالیست.
Call of Juarez: The Cartel: قرار نیست اگر یک ایده، ایدهی موفقی است به هر قیمیتی بازی موفقی هم شود! این همان درسی است که Call of Juarez: The Cartel به ما میدهد. برخلاف دو نسخهی قبلی که درموردشان صحبت کردیم، Call of Juarez: The Cartel یک بازی ضعیفتر، با مشکلات بیشتر، بازخوردهای منفی و در نهایت خلاصه بگویم، یک شکست بود. داستان بازی به سه مامور قانون خلاصه میشود که در پی از بین بردن کارتلهای مواد مخدر معروف مکزیکی هستند. مثل نسخههای قبلی، این سه شخصیت هم هر سه قابل بازی هستند و هر یک پیشینهی خود را دارند. بن بیشتر به تفنگداران غرب وحشی شباهت دارد و دو همکارش کیم و ادی، پلیسهای مدرنتری هستند. این را از روی دیالوگهای شخصیتها هم میشود تشخیص داد.
متاسفانه داستان بازی، بازیکن را درگیر نمیکند. شخصیتها شباهتی به پلیسهای رسمی ندارند. دیالوگهای فانی که بین آنها رد و بدل میشود به هیچ وجه مناسب انجام ماموریتهای ویژه نیست. در مورد گیم پلی نمیتوان مشکلاتی که نظیر آنها را در بخش داستان گفتیم را به گیم پلی هم نسبت دهیم. تنها مشکل گیم پلی بازی تکراری بودن آن است. در واقع تفاوت چندانی نکرده و این موضوع آزاردهنده است و مشکلات کوچک نسخهی قبلی هنوز پا بر جا هستند. هر شخصیت پایان خود را دارد و این شاید تنها نقطه قوت داستان بازی باشد. در یک کلام، Call of Juarez: The Cartel هرگز یک بازی موفق و جذاب نیست.
Call of Juarez: Gunslinger: پس از یک شکست، بوی پیروزی میآید! داستان بازی از آنجایی آغاز میشود که یک جایزه بگیر پیر به نام Silas Greaves ماجراجوییهایش را برای چند جوان تعریف میکند. از یاغیهای معروفی چون Butch Cassidy میگوید و این شما هستید که باید خاطراتش را بازی کنید. داستان بازی خیلی عمیق نیست و جای پیشرفت زیادی دارد اما در بخش گیم پلی Call of Juarez: Gunslinger حرفهای زیادی برای گفتن دارد. بخش داستانی Call of Juarez: Gunslinger کوتاه ولی سرگرم کننده است. دوئلهای بازی جذابترین بخش آن بوده و احتمالا از دوئل کردن خسته نمیشوید. طراحی مراحل بازی هم یکی از نکات مثبت Call of Juarez: Gunslinger است.
Red Dead
تا الان دو نسخه از سری Red Dead منتشر شده و ساخت یک نسخهی دیگر هم تایید شده است. سازنده و ناشر این سری Rockstar بوده و اولین نسخه این سری Revolver نام دارد که سال ۲۰۰۴ برای PS2 و Xbox منتشر شد. داستان بازی در غرب وحشی سال ۱۸۸۰ اتفاق میفتد و با داستان پیچیدهای رو به رو نیستیم. عدهای والدین Red، وقتی تنها یک بچه بوده است را کشتهاند و حالا که او بزرگ شده، یک جایزه بگیر بوده و بدش نمیآید انتقام پدر و مادرش را هم بگیرد. در Red Dead Revolver تنها با راهزنان جادهای و دزد سر و کار ندارید. قبایل آمریکایی و ارتش مکزیک هم جزو دشمنان بازیکن محسوب میشوند. Red Dead Revolver اگرچه بازی خوبی است ولی هرگز نمیتواند مثل نسخهی بعدی خود باشد.
Red Dead Redemption دومین نسخه از این سری و مورد انتظارترین بازی این لیست است. خوشبختانه RDR نه تنها یک وسترن فوقالعاده، بلکه یک بازی فوقالعاده است. John Marston یک دزد سابق، کسی که زیر نظر شخصی به نام Dutch کار میکرده و از ثروتمندان میدزدیددند تا به فقرا ببخشند، برای گرفتن انتقام از اعضای سابق گروهش Bill Williamson و Javier Escuella تمام غرب وحشی را زیر پا میگذارد تا آنها را پیدا کند. John Marston در صحبتهایش میگوید بیل و خاویر او را رها کردهاند تا بمیرد. به هر حال Red Dead Redemption برخلاف داستان نسخهی قبلی، داستانی غنی دارد که خیلی خوب روایت میشود. ماموریتهای جانبی متفاوت و اتفاقاتی که به صورت از پیش تعیین نشده در محیط بازی رخ میدهند بازیکن را مجذوب میکنند. ماموریتهای Bounty Hunter هم در بازی گنجانده شده که شما میتوانید آنها را قبول کنید و اگر مجرم را زنده برگردانید پول بیشتری را دریافت میکنید. ۱۳ لباس مختلفی که در بازی دیده میشود و برای هرکدام باید ماموریتهای خاص خود را به پایان برسانید شاید تنها ضعف و محدودیت بازی باشد. در بخش چندنفره نیز Red Dead Redemption عالی عمل میکند. Red Dead Redemption کاملترین نمونهی یک بازی وسترن است.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
نظرات
واقعا عالی بود خسته نباشید باید بگم در این سبک که سبک محبوب منه هیچ بازی ای نزدیک رددد کبیر نمیشه رددد بازی ای هست از هر نظر کامل و خاطره ساز امیدوارم نسخه ی بعدیش چیزی بشه که لیاقتشو داره راکستار یکی از شرکت های محبوب منه درسته به فکر کمیت هست ولی کیفیت شعارشه
حتی بازی red dead revolver هم بنظرم میتونست تو این لیست باشه
اونم عالی بود
هرچی که از رددد بگم کم گفتم. بهترین بازی توسبک خودشه. اول ناتی داگ.بعدسانتامونیکا بعدراکستار. بقیه هم فرقی ندارن دراصل این۳تا زحمت میکشن. اینا همیشه کاری کردن که من بازی هاشونو ارجینال خریدم چون خدایی بزرگترین گناهه زحمات اینارو حروم کرد
مگه سانست رایدرز شخصیت های قابل بازی دو تا نیست؟؟؟
پس چرا تو متن نوشته چهارتا کابوی
اون دوتای دیگه کجان؟؟؟؟
خداییش بلیزارد کارنامش اگه از این سه تا بهتر نباشه که ( هست ) پایین تر هم نیست.راستی کار جاپان استودیو و تیم ico هم واقعا خوب بوده.فرام سافت وار هم فراموش نشه.کوجیما پرداکشنز هم همچنین یادم نمیاد بازی ضعیفی ساخته باشه ?:-)
پست عالی بود
چه عجب نگفتی به گاد کبیر نمیرسه :]
به گاد کببر که هیچی نمیرسه 😀 😀
صد درصد نمیرسه ولی اندازه ی اون دوست داشتنیه بااندکی فاصله مگه نه داداش
من همه ی شاهکارها دو دوس دارم ولی فاصله ی دوس داشتن گاد تا بازیهای دیگه خودش یه دنیاس واسه من اول سانتامونیکا بعد ناتی داگ بعد راکستار
دوستان یه سایت برای دانلود بازی های pc معرفی کنید هرچی سرچ میکنم یکی از یکی داغون تره
dowbload.ir.downloadha.p30download.shatleland
دانلودها
دی ال فاکس
http://www.oceangames.com
اشتباه شد.درستش اینه.
OceanofGames.com
ایول داش عاشق گادو فن هاشم
ممنون از مقالتون.ولی ای کاش یه عکس هم از گیم پلی بازی ها قرار میدادید.
به شخصه با sunset riders , Gun :inlove: و red dead :-* خاطرات زیادی دارم.
مقاله ی جالبی بود که منو با بعضی بازی هایی که نمیشناختم آشنا کرد . فقط ای کاش عکس از داخل بازی هم برای هر کدوم میذاشتید
مرسیاقایاریامقدم
سانیترایدرزیا همون کلانتر خودمون خداییش عالی بود. نه گرافیک بالایی داشت نه ۴کی واقعی یا غیرواقعی بود. ولیبرایگیمرهای قدیمیو حرفه ای کلی خاطره داره. جالبهبدونید از همینبازییکورژن دیگهرویفکر کنمکمدربود که اون مرحله قطارش میتونستی بری بالای اون سکوی غولکچه و کنارش وایسیش و بزنیش. ولیتو سگانمیشد.
یادش به خیربی حرکت هموایمیسدی عقابه بی پدرمیومدمیزدت :rotfl:
خداییشچه دورانی بود
بقیهلیستهم عالین. مخصوصا کالافخوارز و اوت لست
ردد هم که جای خودش رو داره
چشم هارا باید شست
جور دیگر باید دید
اون اوت لست نیست علی پکتر جان
اون اوت لاوز هستش
اوت لست وسترن نیست ترسناکه
:rotfl: :rotfl: :rotfl:
از بس لست رو دوست دارم اوت لاز رو اوت لست نوشتم
تو عکس هم نوشته اوت لاز. ولی فکرم همش پیش لست آف آسه :rotfl:
مرسی که گفتی
یکی معدود تاپ تن های های گیمفا که اصلا راحت میشد حدس زد بهترین بازی چی هست اما این مقاله ادم رو با بازی دیگه وسترنی اشنا می کنه
فقط sunset riders سگاجنسیس از Red dead هم واسم جذابتر بود چرا کونامی احمق ادامه اشو نمی سازه
با دو تا آخری بد جور موافقم
من زمانی که ایکس باکس داشتم رد دد رو گرفته بودم,بعد با کلی ذوق و شوق میرفتم که بازی کنم,اوایلش خوب بود ,گیم پلیش حرف نداشت بعد یهو نمیدونم چرا یه سری باگ های عجیب غریب اتفاق میفتاد,اسبه میرفت تو درخت,اسمون به زمین گره میخورد,سی دی رم تعویض کردم باز نشد,خلاصه لذت کامل چشیدن این شاهکار به دلم مونده
دوباره بگیرش خوب
با Read Dead و عظمتش کاری ندارم،ولی Sunset Riders بازی بود که اصلا انتظارش رو نداشتم توی این لیست بیاد
جناب آریامقدم واقعا دمتون گرم،این بازی جزو اولین بازی های عمرم بود و برام بسیار نوستالوژیک هست
مقاله علی بود مرسی از اقای اریا مقدم
بازی sunset riders هنوزم که هنوزه بهترین بازیه وهیچ وقت تکراری نمیشه بچه های دهه ۶۰ خیلی خاطره دارن از این بازی
من با شبیه ساز رو کامپیوتر هنوز بازیش میکنم :laugh:
دقیقا منم با برادر بزرگم هنوزم که هنوزه رو شبیه ساز بازی میکنیم.پس نتیجه میگیریم که لذت بازی تو گیم پلیه نه تو گرافیک وفریم
باز اگه بازی باشه بی گرافیکم بازیه :yes:
من الان ۶۰ فریم بازی میکنمش :laugh: :rotfl:
کل خاطرات وسترن یعنی red dead و gun این بازی ها واقعا شاهکار بودن
و تو چ دانی ساست رایدرز چیست؟؟؟؟
ان هنگام ک در تلالو پایانی بازی بصصورت زارت مرده و بی کردیت گیم اور میشوی
و در ان هنگام اشک بود ک در چشم حلقه میزد و بلاد بورن و دارک سولز را یک شوخی مدانستی
و ان لحظه که تو کاواره میرفتی و اون تورو بوس میکرد
یا اون لحظه که باس سرخت پوست رو برای چند عدد آب نبات میکشتی :rotfl:
کاش همین بازی ها رو با همین گرافیک ورژن جدیدش رو میساختن و روی کنسول ها یا کامپیوتر میدادن
خداییش حال میداد
ممنون از نقد. منو یاد کنسول محبوبم سگا انداختی 🙂 :-))
من هیچ وقت سگا بازی نکردم :-((
سگا یادش بخیر باید ترانس شو هم میزاشتیم خنک شه خخخخخ
ممنون بابت مقاله :yes:
Red dead redemption بهترین بازی نسل هفتمه و بهترین پایان غمناک رو تو تاریخ بازی ها داره در کنار MGS3 😥
اون بازی وسترن سگا میتونستیم Co-op بریم و آخر هر مرحلش یک باس داشت اونم خیلی خوب بود یادش بخیر :yes:
یادش بخیر gun و call pf Juarez خیلی باحال بودن مخصوصا call of Juarez 1
Red dead عالیه تو زمان خودش تک بود با اون گرافیک هنری و نور پردازی عالی گان پلی و داستان خفن اسپویل:
اون صحنه مرگ جان جلوی طویله در حالی ک زن و بچش هم میان بالا سرش واقعا اشک ادم و در میاورد که جان با وجود این همه سختی بازم از پشت بهش خیانت شد میگن بعد تز اینکه کنترل پسرش و بدست گرفتی میتوستی انتقام بگیری ولی من که نتونستم
اگه اشتباه نکنم یه علامت سوال بود نزدیک بخش مکزیکی بازی
از یه یارو اطلاعات میگرفتی بعد میرفتی پیش داداشش جاشو بهت میگفت میرفتی دم ساحل با راس دوئل میکردی و پدرشو در میوردی
اون موقع بازی رسما تموم میشد و تیتراژو نشون میداد
با gun خیلی خاطره دارم …مقاله هم عالی :yes:
جای desperados هم خالیه
بابت مقاله هم ممنون
راستش خودم امیدوارم که سری کال او خوارز قطع نشه و به ساخت نسخه های جدیدتر ادامه بدن
واقعا سری جالب و جذابی هست
آخ sunset riders یادش بخیر
اون Outlaws رو زیاد بازی می کردیم و همون مرحله ی اولی که داخلش بودی بعد یک مدت یک یارو می اومد داخل شهر و میزدیش و انگار بازی تموم میشد !…الان که فکر می کنم می بینیم انگار بازی دمو بوده و نسخه ی کامل نبوده چون بعد کشته شدن همون طرف یکسری مراحل دیگه رو هم نشون میداد که اصلا داخل بازی نبود.
ما که هر چی تلاش کردیم اون یارو نکشیم و کار های دیگه رو انجام بدیم که بازی تموم نشه برسیم به اون مراحل دیگه,ولی نشد که نشد.موسیقی جالبی هم داشت فکر می کنم…تقریبا هر دفعه هم که انجامش میدادی یک چیز جدید پیدا می کردی..
احتمالا یک بار دیگه باید از یک جایی گیر بیاریمش ببینیم چی بوده !..
وای چقد گان خوب بود:/لحظه ای ک تیغو کشید رو گلو عجقش:(
چرا ادامش ساخته نشد:/
ممنون بابت مقاله. دوستان نویسنده گیمفایی حتما ویدئویی که cd project red برای سالگرد ده سالگی ویچر منتشر کرده تو یوتیوب رو پوشش بدید ، من دیشب به محض اپلودش دیدم ، و واقعا قشنگ بود و هوش کردم برگردم به دنیای ویچر و کلی افسوس خوردم که دیگه تموم شده 🙁
من فقط call of juarez gunshlinger رو تجربه کردم و چون خوشم نیومد کلا این سبک رو کنار گذاشتم.
البته اون بازی گرافیک جالبی هم نداشت.
با تمام احترام به این سبک , جز سبک هایی هست که هیچوقت علاقه ای بهش نداشتم.
دوست دارید منفی بدید دوستان ولی خب من که رودرباسی ندارم فن هم نیستم.همیشه گفتم به نقش افرینی هم علاقه ندارم.کلا خیلی کم بازی پیدا میشه که مورد علاقه من باشه. 😉
چرا فکر میکنی واسه بقیه مهمه که طرفدار این سبکی یا نه ؟
تو از کجا میدونی من چی فکر میکنم؟ :-/
چرا فکر میکنی لیونل مسی هستی؟ :laugh:
همه چیز اونطور که دیده میشن نیستن.خیلی چیزها فقط از دور قشنگ بنظر میرسن.
اینجا همه منو میشناسن.ولی کسی تو رو نمیشناسه.
#همه_منو_میشناسن
خب الان کی راجب اینکه کسی منو میشناسه یا نه حرف زد ؟
فکرم نمیکنم لیونل مسی هستم بحثو عوض نکن
” همه چیز اونطور که دیده میشن نیستن.خیلی چیزها فقط از دور قشنگ بنظر میرسن ”
این جمله رو هم فک کنم از فیلمی چیزی شنیدی دلت خواسته یجا استفاده کنی ولی نمیدونی کجا .
با دلقک بازی هم اگه کسی بخواد معروف بشه کار سختی نیست .
آدم مهمی ام نیستی الکی توهم نزن یه دلقک بیشتر نیستی ۴ ساله تو این سایتم
اکانت اصلیم نیست چون نمیخوام کسی منو بشناسه وقتی تو موزم نبودی من میومدم اینجا
هر پست ۵۰ تا کامنتش ۳۰ تاش تویی . آبرو سایتو برده ادعاشم میشه
ببخشید
شما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
😐
میدونم گفتین از این سبک خوشتون نمیاد ولی red dead رو به شما پیشنهاد میکنم حتی شده فقط یک ساعت تجربش کنی دوست عزیز شاید نظرت عوض شد در موردش 🙂
بعد یه درخواستی ازتون داشتم الادر جان میدونم شما از سبک زامبی محور یا به قول خودتون غول کشی خوشتون نمیاد و میدونم حتی برای این که جواب فن بوی ها رو بدی گاهی این بازی ها یا انحصاری ها رو مسخره میکنی ولی ازت میخواستم اگه میشه این کارو نکنی چون تو در وا واقع به هر کی اون بازی رو دوست داره توهین میکنی ممنون
ممنون عالی بود.
دوستان ببخشید میدونم جاش اینجا نیس .ولی میخواستم اگه با عضویت در پلاس یه بازی رو دانلود کنیم ایا با پایان یافتن پلاس در صورتی که از یه هفته قبل کلا اتصال دستگاه به اینترنت رو قطع کنیم ایا بازم بازیمون قفل میشه ؟
من شخصا تست نکردم
ولی تقریبا مطمئنم که قفل میشه چون معمولا این موارد با ساعت و تقویم سیستم اونم از روی بایوس ست میشن
خوب سوالتو با یه سوال جواب میدم:تمام بازیایی که از ps store خریداری میشن برای اجراشون باید اینترنت داشته باشی 😐 خودمم نفهمیدم سوال کامنتم کجا بود ولی در نتیجه اصلا به خاطر نبود اینترنت نمیتونی بازشون کنی :yes:
سلام خیر بازی ها ی ظرفیت ۲ نیازی به اتصال اینترنت ندارن. و بازیی که از پلاس گرفتمم با قطع اینترنت بازم مشکلی پیش نمیاد و وارد بازی میشه
خیر بازیهای خریداری شده از استور نیازی به وصل بودن به اینترنت ندارن برای اجرا
در واقع اساسا به علت همین مسئله هست که کار و کاسبی فروشندگان شیرینگ و حتی در مواردی اکانته ای هکی خوبه
همه این بازیا یه طرف اون
Sunset Riders هم یه طرف :inlove:
گان – سان ست رایدرز و رد دد ردمپشن برای من بهترینای این لیستن . و البته که جای بازی the westerner خیلی خالیه تو این لیست. ادونچر بی نظیری بود در دنیای وسترن …
خب مبارزه خیلی سختی نبود رد دد راحت اوله 😀 😀 😎
خاطراتمون زنده شد
یاد بازی های outlaws و gun و call of juarez بخیر
هر دو نسخه gunslinger و BIB بازی coj عالی بودن
عاشق این سبکم
مث خیلیاتون با سانست و گان و رد دد خاطره دارم
دسپرادوس رو بازی نکردم ولی خیلی تعریف شنیدم ازش مث کماندوز بوده انگار گیم پلیش جاش خالیه پس
یه ده برتر بنویسید
کماندوز و هیتمن اولی و دلتا فورس و مکس پین یک و … توش باشه (یادش بخیر اون موقع از رو عکس روی بسته بازی انتخاب میکردیم بازیا رو)
ده برتر میکرو (نینتندو نمیدونم چی چی) و ده برتر سگا رو هم بنویسید لطفا نوستالژیه
مرسی بابت مقاله
من به شخصه Gun رو بیشتر از Red Dead Redemption دوست دارم
سلطان وسترن
سلطان غرب وحشی..
سلطان دوئل جان مارستون..
سلطان سبک وسترن
ردد ردمیشن..
کسانس که بازی نکردن حتما پیشنهاد می کنم برین بازیش کنیین
شاهکاره.. 😛
اون لحظه که جان پشت در بود درو باز کرد
یه هو همه بهش تیراندازی کردن
به نظرم صحنه دردناکی بود اشکمو دراورد خیلی احساسی بود..عجب بازی بود..
بازی ردد یه درس بزرگی بهم داد اونم این بود:
به نزدیک ترین کست هم اطمینان نکن..
اگه کردی منتظر یه خنجر یا یه تیر باش که صاف بخوره وسط سرت..
ولی به نظرم درس بزرگ ترش رستگاری و از همه مهم تر عشق به خانواده بود
عشق من بازی ها و فیلم های وسترنه از شاهکار راک استار تو عرصه گیم بگیر تا شاهکار های سینمایی وسترن خوب بد و زشت سرجی لیونه و اثار وسترن تارانتینو و…. الان هم از همه بازی ها بیشتر منتظر رد دد ۲ هستم امیدوارم راک استار یه عنوان فوق العاده تحویل بده به قدری شاهکار بشه که یه بازی با متای ۱۰۰ هم تو عرصه گیم داشته باشیم
ازین بازیا رد دد ردمپشن و شماره اول کال او خوارز رو بازی کردم که دوتاش قشنگ بودن مخصوصا رد دد که واقعا محشر بود…مقاله زیبایی بود دستتون درد نکنه
از اینا Sunset Riders و Red Dead Redemption رو بازی کردم (یه کوچولو هم CoJ رو بازی کردم گرافیکش یه حالت هنری-کارتونی داشت جالب نبود برام ولی داستان پردازی جالبی داشت) که شاهکار بودن , واقعا عاشق سبک Western ام :inlove: :inlove: :heart:
RDR نامش گرامی ، یادش جاویدان باد
یادش بخیر gun..واقعا بازی باحالی بود..
سلام.کسی بازی وسترن gta مانند.مثل gun برای اندروید یا ویندوز میشناسه معرفی کنه؟
و اینکه میشه بازی gun رو بدون شبیه ساز روی اندروید اجرا کرد؟با شبیه ساز نمیشه