از شرق دور… | ۱۰ عنوان نقش آفرینی ژاپنی برتر
ژانر نقش افرینی در بازی های ویدئویی را بسیاری از بازیبازها و حتی منتقدین و فعالان صنعت بازی های ویدئویی، کامل ترین و جامع ترین سبک بازی های رایانه ای دسته بندی می کنند. علت این نوع نگرش، به طور دقیقی به عناصر اصلی این سبک مربوط می شود. چرا که بازی های ویدئویی همیشه سعی دارند تجربه ای نو و جدید را برای مخاطب هایشان رقم بزنند و این تجربه خاص و متفاوت همیشه در قالب بازی های نقش آفرینی به شدت ملموس تر و زنده تر جلوه می کند. اهمیت پیدا کردن مسئولیت پذیری، قرار گرفتن در قالب نقش ها، روبهرو شدن با عواقب کنش های انسانی و رقم زدن سرنوشت شخصیت ها در کنار پرداخت درست به عناصر گیم پلی و البته وجود حس قابل لمس پیشرفت کردن از مشخصه های اصلی یک بازی نقش افرینی محسوب می شوند. اما گذشته از این موضوعات، پرداخت خاص و به شدت پررنگ شده قهرمانان داستان در بازی های نقش آفرینی -که بسته به ساب ژانر به وسیله بازیباز و یا بازیسازها انجام میشود – به نوعی بازی بازها را در قالب یک نقش اجتماعی کاملاً جدید که هیچگاه توسط ان ها تجربه نشده است قرار می دهند. این سبک بازی ها به این روش، که قبل تر در نقش آفرینی های تخته ای به خوبی مورد آزمون قرار گرفته بود، دست به خلق دنیایی مناسب با نقش جدیدِ مخاطب می زنند. به این ترتیب است که بازی بازها در قالب یک بازی نقش آفرینی، احساس تعلق و مسئولیت پذیری بیشتری خواهند داشت. چرا که بازی آن ها را در یک نقش اجتماعی با مسئولیت ها و انتظاراتی جدید قرار می دهد و بازی باز درست همانند دنیای واقعی، سعی در انجام وظایف و برآورده کردن انتظارات خواهد داشت. این روند به وسیله خلق دنیاهای فانتزی و یا علمی تخیلی در چنین بازی هایی به کمال می رسد. چرا که اینگونه دنیاها علاوه بر ایجاد نقش جدید برای مخاطب، او را از قوانین عادی و روزمره زندگی جدا کرده و با قوانین و منطقی جدید آشنا می کنند. به این ترتیب مخاطب به صورت ناخودآگاه همراه با قهرمان داستان، سفری را آغاز می کند. سفری که در آن پیشرفت کردن، مسئولیت پذیری، کنشگری در نقش یک فرد دیگر از طریق اعمال، یا تصمیم گیری ها تجربه می شود و به نوعی آموخته هم می شود. در چنین وضعیتی است که یک بازی نقش افرینی، علاوه بر تاثیرگذاری بالا، ارزش تکرار بسیاری هم پیدا می کند. چرا که تصمیمات مختلف، روش های پیشرفت مختلف و یا قرار گرفتن در نقش هایی متفاوت در چنین بازی های امکان پذیر است و اگر منطق دنیای میزبان این چنین بازی هایی، به مذاق مخاطب خوش بیاید، او با ظرافت بسیار به امتحان کردن تمامی روش ها، نقش ها و تصمیمات ممکنه خواهد پرداخت و در این نقطه است که غرق شدن در دنیایی دیگر اتفاق می افتد. البته این غرق شدن را فقط عده ای خاص درک خواهند کرد.
موضوع دارای اهمیت دیگر در بازی های نقش آفرینی که امروزه بیشتر از قبل مورد توجه قرار میگیرد، استفاده از رمان های فانتزی و یا علمی تخیلی و قالب سینمایی است. این موضوع به علت اهمیت داستان و روایت در این بازی ها حس بی نظیر قرار گرفتن در نقش قهرمانی بزرگ که معمولاً قصد نجات دنیا و یا رفع خطر از قشری خاص در اجتماع دارد را به مخاطب منتقل می کند. تصمیم گیری به جای قهرمانان بزرگ، جنگیدن در کنار و یا به جای آن ها، رقم زدن سرنوشت دیگر شخصیت ها، اهمیت پیدا کردن روابط، دوستی ها و رفتارهای انجام شده توسط شما در این سبک باعث می شود که بازی باز بیشتر از هر سبک دیگری، توانایی پناه بردن به دنیای غنی این سبک بازی ها را داشته باشد. اما مسئله مهم این است که رسیدن به حس بی نظیر غرق شدن، در واقع نقطع آرمانی و بسیار ایده آل یک بازی نقش آفرینی است. به زبان دیگر این سبک پتانسیل و استعدادی بی پایان – و مدام در حال گسترش یافتن – برای ایجاد درگیری ذهنی در مخاطبانش دارد چرا که می تواند نقش هایی تجربه نشدنی در دنیای واقعی را به طور بی نهایت و بدون ضرر جانی و مالی به آن ها پیشنهاد کند. اما آیا تمامی سازنده ها می توانند به حد نهایی این پتانسیل خارق العاده و غیرقابل وصف دست پیدا کنند و بازی بازها را به ماجراجویی در دنیای دیگر مهمان کنند؟
یکی دیگر از موضوعات دارای اهمیت در رابطه با سبک نقش آفرینی، تفاوت در فرهنگ غربی و شرقی چنین سبکی است. تفاوتی که پس از دهه ۸۰ میلادی بازی های نقش آفرینی را به دو دسته بزرگ غربی و ژاپنی تقسیم کرد. دسته بندیای که به عقیده بسیاری از بازی سازان بزرگ؛ کسانی مثل ساکاگوچی و یا تتسویا نامورا، غلط و بسیار نامفهوم است. در حقیقت نظر این بازیسازها تا حد بسیار زیادی درست است. زیرا مرز میان نقش آفرینی های غربی و ژاپنی به هیچ وجه مشخص نیست. البته عده بسیاری المان هایی خاص را برای هریک از سبک ها در نظر می گیرند که به مرورشان می پردازیم، در قدم اول باید به اهمیت داستان و روایت در این دوگونه نقش آفرینی اشاره کرد، در نقش آفرینی های غربی، داستان ها معمولاً سطحی تر، سرراست تر و به دور از پیچیدگی های بسیار عاطفی هستند، اما در مقابل حال و هوایی به شدت سرد و تاریک دارند. در عوض نقش افرینی های ژاپنی معمولاً داستانی غنی با پیچیدگی های بسیار احساسی و حتی درون مایه هایی سیاسی و اجتماعی در خود دارند، اما روایت این نوع پیچیدگی ها معمولاً با حال و هوایی رنگارنگ تر و سرحال تر انجام می شود. موضوع بعدی شخصیت ها هستند که در بازی های غربی معمولاً پا به سن گذاشته هستند و یا به طور کلی توسط بازی باز طراحی خواهند شد، در بازی های غربی کرکتر قهرمان معمولاً به عنوان یک رابط برای بازیباز در دنیای بازی عمل می کند.
اما در بازی های ژاپنی کرکترها معمولاً از پیش تایین شده، جوان و با حالتی انیمه گونه هستند، همچنین به هیچ وجه به عنوان یک قالب تهی که فقط رابط باشد عمل نکرده و دارای روح و کرکتر منحصر به فرد هستند. مسئله بعدی به مبارزات مربوط می شود. به عقیده بسیاری مبارزات همزمان مخصوص بازی ها غربی و مبارزات نوبتی که در سیاهچال ها انجام می شوند مخصوص بازی های ژاپنی هستند. می توان به مشخصه های دیگری مثل درخت دیالوگ در بازی های غربی و شکل خاص افزایش سطح در بازی های ژاپنی، دنیای آزاد و قابلیت گشت و گذار در بازی های غربی و روند خطی در بازی های ژاپنی اشاره کرد. اما با نگاهی دقیق همگی متوجه خواهیم شد که بسیاری از المان های نام برده، در هردو سبک مورد استفاده قرار می گیرند. این موضوع به دلیل باریک و باریکتر شدن مرز میان این دو سبک بازی سازی است. کافی است به سری مس افکت، دارک سولز و یا فاینال فانتزی ۱۵ نگاهی بیاندازید که المان های هردو سبک را در خود دارند. از روند خطی سه گانه مس افکت گرفته تا سبک مبارزه اخرین شماره از سری فاینال فانتزی، همچنین می توان ردپای اساسی ادغام شدن این دو سبک در سری دارک سولز را هم مشاهده کرد.
اما به منظور آشنا شدن بیشتر مخاطب های ایرانی با نقش آفرینی های ژاپنی که تب داغش به علت موفقیت بی نظیر عنوان پرسونا ۵ در کشور عزیزمان شیوع پیدا کرده، قصد داریم تا به معرفی چندی از بهترین فرنچایزهای نقش آفرینی ژاپنی بپردازیم.
در لیست پیش رو، رتبه بندی ها اهمیت چندانی ندارند، ضمن اینکه این رتبه بندی بنا به سلیقه نگارنده انجام شده و می تواند مورد قبول و یا عدم قبول مخاطب ها باشد. تفاوت سلایق، خاطرات و میزان لذتی که هر فرد از یک بازی میبرد بیش از هرچیزی تایین کننده ارزش یک بازی برای اون خواهد بود، لیست حاضر ممکن است در نگاه بسیاری از مخاطب ها متفاوت از آنچه که توسط بنده نگاشته شده باشد. به همین دبیل است که نمی توان معیاری دقیق برای ارزش گذاری بازی ها یافت، این لیست میتواند در نظر افراد دیگر ترتیب بندی دیگری داشته و یا عناوین دیگری را شامل شود، اما سلیقه، خاطرات و معیارهای نگارنده او را به نوشتن چنین لیستی راهنمای کرده است.
۱۰ – Tales series
سازنده : Namco Tales Studio از ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۱
Bandai Namco Studios از ۲۰۱۲ تاکنون
ناشر : Bandai Namco
اولین نسخه منتشر شده : Tales Of Phantasia 1995
آخرین نسخه منتشر شده : Tales Of Berseria 2016
سری Tales با انتشار اولین نسخه براساس یک رمان گرافیکی، به سرعت خودش را به عنوان یکی از مهمترین فرنچایزهای نقش افرینی ژاپنی مطرح کرد. زمینه های-فانتزی سری در کنار استفاده از عناصر رمان های علمی تخیلی در ساخت جهان، استفاده از قصه های متفاوت در هر نسخه و بهره گرفتن از خلاقیتی وصف ناپذیر در ساخت سیستم مبارزه سری Tales را به یکی از پر طرفدار ترین بازی های ژاپنی بدل کرد. سری tales برای اولین بار توسط استدیو Wolf Team که بعد ها به Namco Tales Studio تغییر نام داد معرفی شد. استفاده سازنده ها از عناصر های-فانتزی در کنار استقلال داستانی هر نسخه وسعتی عظیم به سری بخشید. به این ترتیب هر شماره اصلی و حتی فرعی از سری می توانست شخصیت هایی منحصر به فرد و مستقل از نظر داستانی داشته باشد، در حالی که اصول اصلی سری همچنان پادار باقی می ماند. از مهمترین مشخصه های سری Tales میتوان به سیستم مبازره کاملا همزمان بازی اشاره کرد. این درحالی است که در دهه ۹۰ تقریباً تمامی نقش افرینی های ژاپنی از سیستم های مبارزه نوبتی بهره می بردند. این سیستم که سرعت بسیاری به بازی می بخشید و بازی بازها را درگیر تاکتیک ها و پیچیدگی های گاهی آزاردهنده سیستم مبارزه نوبتی نمی کرد، توانست شهرت بسیاری برای سری Tales به دست بیاورد.
همچنین وجود چنین سیستمی باعث شد که بازی در خارج از ژاپن هم طرفدارانی بسیاری داشته باشد. طرفدرانی که ناشر برای ادای احترام به آن ها، تقریباً تمامی عناوین اصلی سری را در غرب هم منتشر کرده است. از درون مایه های اصلی سری Tales اشاره بسیار سازنده ها به مسئله تبعیض نژادی است، همانطور که اشاره شد عناوین این سری همگی در دنیایی فانتزی جریان دارند، دنیای که پرشده از نژاد های متفاوت، در این میان تقابل میان این نژادها، نزاع های میانشان برای برابری و یا حق بیشتر، تبعیض و جنگ درون مایه های اصلی داستانی سری را تشکیل می دهند، این درحالی است که هر یک از عناوین Tales به صورت کاملاً مستقل و در دنیایی متفاوت از دیگری جریان دارند. نویسندگان اولین نسخه را براساس رخدادهای یوگوسلاوی سابق نوشته بودند، اما پس از پا گرفتن سری، رخدادهای واقعی سیاسی و اجتماعی جهان در چارچوبی فانتزی به عنوان موضوع اصلی هر نسخه انتخاب شد، پس از آنکه تیم موضوعی مهم در جهان را به عنوان درون مایه بازی انتخاب می کنند، سعی می کنند با یافتن فضای فرهنگی مناسب با آن رویداد در افسانه ها و یا حتی فرهنگ حقیقی یک ملت، عنوانی را بر اساس آن فرهنگ خلق می کنند. طبق گفته سازنده ها این عمل به این دلیل صورت می گیرد که مخاطب های خارجی، همواره بازی های ژاپنی را شبیه به هم می پنداشتند، اما با وارد کردن عناصر فرهنگی کشور های مختلف این اتفاق برای سری tales رخ نمی دهد. سری Tales پس از Final Fantasy و Dragon Quest در رتبه سوم پرفروش ترین عنوان نقش آفرینی ژاپنی در کشور های غربی قرار دارد.
۹ – Xeno series
سازنده : Monolith Soft, Square Soft
ناشر : Bandai Namco , Square Soft
اولین نسخه منتشر شده : Xenogears 1998
آخرین نسخه منتشر شده : Xenoblade Chronicles X 2015
سری Xeno از آن فرنچایزهای خاص، عجیب و منحصر به فرد ژاپنی است. یک نقش آفرینی پر جزئیات که حرف های بسیاری برای گرفتن داشته است. در ابتدا باید در رابطه با کلمه Xeno توضیح کوتاهی ارائه کنیم. این پیشوند که در تمام عناوین سری قرار دارد، به معنای چیزی غیرمعمول یا خارجی است که برای گروهی از مردم ناشناخته می ماند. خالق سری آقای تتسویا تاکاهاشی در مصاحبه ها اشاره کرده که این اصطلاح در واقع نقطه رابط میان عناوین مختلف سری و به نوعی امضای او محسوب می شود. اولین نسخه از سری Xeno که با نام Xenogea و در سال ۱۹۹۸ منتشر شد، در ابتدای یکی از ایده های داستانیای بود که برای ساخت هفتمین قسمت از سری Final Fantasy در نظر گرفته شده بودند. اما به علت بزرگسالانه بودن، ایده آقای تاکاهاشی برای یک فاینال فانتزی پذیرفته نشد، اما از سویی دیگر غنای مفهومی این ایده، Square را بر آن داشت که آن را به عنوان یک بازی مستقل ساخته و منتشر کند. آقای تاکاهاشی و تیمش با استفاده از عناصر علمی و تخیلی دست به ساخت دنیایی زدند که داستان سری Xeno در آن جریان دارد. داستان های عناوین مختلف Xeno معمولاً حول محور مسئله دین، اعتقادات مذهبی، قدرت های سیاسی و سرنوشت از پیش تعیین می گردند. همچنین استفاده از نظریات نیچه باعث شده که سری بارفلسفی بسیاری داشته باشد، تم کلی علمی و تخیلی بازی که موجب ساخت دنیاهایی متفاوت با درون مایه های فانتزی شده، اجازه استفاده از نظریات مختلف فلسفی را به سازنده ها می دهد.
سری Xeno خود از سه سری متفاوت تشکیل شده است که به ترتیب Xenogears , Xenosaga و Xenoblade نام دارند. سری ابتدایی که توسط اسکوئر ساخته شد، شباهت های بسیاری با عناوین مختلف Final Fantasy در خود می دید. شباهت هایی که سبک گرافیکی و سیستم مبارزه را تحت تاثیر قرار می دادند، سری Xenogears بیشتر از هرچیز دیگری برپایه افکار فیلسوف بزرگ نیچه، زیگموند فروید و کارل یونگ شکل گرفته است. همچنین تمرکز بازی برروی ادیان ابراهیمی و یکتا پرست، باور های دینی، خرافات، سوئ استفاده از مفهوم دین و البته مسئله افول چنین نگرش هایی در بازی وجود دارد.
اما با بالاگرفتن درگیری میان تاکاهاشی و اسکوئر، او استدیو Monolith Soft را تاسیس کرد. جایی که توانست با حمایت Namco به ساخت سری مشغول شود. سری دوم یا Xenosaga سیستم مبارزه اکشن تری داشت و درون مایه هایی بزرگسالانه تری را دنبال می کرد. اشاره به دین مسیح و استفاده از انجیل و عهد جدید، در کنار فلسفه نیچه و مفهوم اراده معطوف به قدرت او بازی را به مرحله جدید از جدیت رسانده بود. این سری بین سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ برای کنسول افسانه ای سونی PS2 منتشر شد.
اما سری سوم که بیشتر شناخته شده است، به عنوان عناوین انحصاری نینتندو در نظر گرفته می شود، سری Xenoblade که به عنوان یک سه گانه برنامه ریزی شده است، از سیستم مبارزهای کاملا اکشن بهره می برد، همچنین درون مایه مذهبی سری اینبار نگاهی به مسئله سرنوشت از پیش تعیین شده و باورهای مذهبی پروتستان ها دارد. با وجود این که این سه سری هیچ ارتباط داستانی خاصی با یکدیگر ندارند، اما درون مایه های و مشخصه های یکسانی را در خود می بینند.
۸ – Ni No Kuni
سازنده : Level-5
ناشر : Bandai Namco
اولین نسخه منتشر شده : Ni no Kuni: Dominion of the Dark Djinn 2010
آخرین نسخه منتشر شده : Ni no Kuni: Wrath of the White Witch 2013
Ni No Kuni شاید تازه نفس ترین فرنچایز این لیست باشد. اما جوان بودنش به هیچ وجه نمی تواند باعث شود که ارزش هایش را فراموش کنیم. این بازی که دو نسخه ابتدایی اش برای کنسول های دستی و تلفن های همراه عرضه شده بودند تا موفقیت بزرگ نسخه سوم که با نام Ni no Kuni: Wrath of the White Witch منتشر شد، چندان شناخته شده نبود. اما موفقیت خشم جادوگر سفید، باعث شد که این فرنچایز تازه متولد شده به سرعت مشهور شده و در دل دوست داران نقش آفرینی های ژاپنی و البته طرفداران انیمه جا بازکند. سومین نسخه از بازی های Ni No Kuni که در واقع نسخه بازسازی شده و گسترش یافته اولین عنوان سری است، به نوعی اولین بازی در تاریخ سری محسوب می شود که به زبان انگلیسی ترجمه شده، بازی داستانی مشابه با عنوان اول را دنبال می کند که پایان هایی متفاوت به آن افزوده شده است. Ni no Kuni: Wrath of the White Witch یک بازی بزرگ، جهان آزاد و یک نقش افرینی ژاپنی درجه یک بود، سیستم مبارزات بازی از الگو نوبتی کلاسیک سبک Jrpg پیروی می کند. اما شاید مهمترین مشخصه سری را بتوان سبک گرافیکی منحصر به فرد آن دانست. سبکی که فقط وفقط به واسطه همکاری استدیو level-5 با استدیو فیلم سازی افسانهای Ghibli به دست آمده است.
این سبک خاص گرافیکی که قبل تر در انیمه های مشهور و بی نظیر استدیو Ghibli به تمام جهان نشان داده شده بود، حالا در قالب یک بازی جهان آزاد، زیبا با داستانی احساسی و با درون مایه هایی که از حفظ طبیعت و ایستادگی در برابر ظلم می گویند خودنمایی می کند. Ni No Kuni اما فقط یک بازی استاندارد نیست. این عنوان در سبک نقش افرینی به قدری خوش درخشید که حالا باید در انتظار یک دنباله بی بدیل از آن بر روی کنسول PS4 باشیم. خشم جادوگر سفید با همکاری یکی از بزرگترین استدیو های فیلم سازی تاریخ به حقیقت پیوست، جایی که سازنده ها توانستند با کمک گرفتن از سبک گرافیکی خاص Ghibli، دو دنیای کاملاً متفاوت را خلق کنند، دنیایی جادویی که اکثر زمان بازی کردن شما در آن میگذرد، دنیایی که پر شده از پدیده های جذاب و زیبا، دیگری دنیایی واقعی و محل زندگی قهرمان داستان است که بازهم به زیبایی هرچه تمام تر به تصویر کشیده شده است. سبک گرافیکی بی نظیر و زیبایی بصری Ni No Kuni در کنار استفاده از یک جهان ازاد رویایی، سیستم مبارزه کلاسیک که با بهبودها و نوآوری هایی هیجان انگیز شده، این بازی را به یکی از بهترین نقش آفرینی های ژاپنی چند سال اخیر بدل کرده است.
۷ – Phantasy Star
سازنده : Sega, Sonic Team
ناشر : Sega
اولین نسخه منتشر شده : Phantasy Star 1987
آخرین نسخه منتشر شده : Phantasy Star Nova 2014
فرنچایز Phantasy Star به این دلیل در لیست قرار دارد که از پایه گذاران سبک نقش افرینی ژاپنی محسوب می شود. این درحالی است که عناوین اخیر این فرنچایز همگی بازی های انلاین چندنفره کلان بوده اند. اما جالب است بدانید که سری Phantasy Star حتی قبل از ایجاد شدن سبکی به نام نقش آفرینی ژاپنی خلق شده و به نوعی یکی از پایه گذاران این سبک زیبا به شمار میرود. داستان چهار شماره اصلی سری که به عنوان نقش آفرینی کنسول یا ژاپنی شناخته می شوند در منظومه ای فانتزی به نام الگول جریان دارد، جایی که پس زمینه های فانتزی و علمی باهم در آمیخته شده اند. بازی در زیر مجموعه سبک علمی-فانتزی قرار می گیرد و در مواقع بسیار جادو را با تکنولوژی ها جدید پیوند می زند. اولین شماره از سری به عنوان یکی از پایه گذاران سبک، علاوه بر ایجاد عناصر اصلی، یکی از اولین پروتاگونیست های مونث در تاریخ بازی های نقش آفرینی را معرفی می کند و داستان شورشی عظیم بر علیه امپراطوری بزرگی در منظورمه الگول را به تصویر می کشد. شماره دوم در رابطه با یک هوش مصنوعی بسیار قدرتمند است که رفته رفته جهان را به نابودی می کشاند، جایی که یکی از ماموران حکومتی دست به شورش زده و بر علیه این هوش مصنوعی بر میخیزد، با توجه به این که بازی در سال ۱۹۸۹ منتشر شده پرداخت سری به مسائلی که ممکن است با پیشرفت تکنولوژی برای بشریت رخ دهد بسیار جالب به نظر می رسد.
بازی سوم داستان سه نسل مختلف است که با توجه به انتخاب های شما چشم به جهان فانتزی باز می کنند و سعی در شناخت جهان و تعارضات آن دارند. چهارمین عنوان ۱۰۰۰ سال پس از نسخه دوم دنبال می شود و داستان یک فاجعه زیست محیطی در منظومه را روایت می کند. اشاره سری به موضوعات انسانی و چالش های مدرن بشریت در سال های ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰ بسیار جذاب به نظر می رسد. درون مایه هایی که به حفاظت از محیط زیست، عدم متکی شدن به رایانه ها و اهمیت انسانیت تاکید می کند در سری موج می زند. عناوین مختلف سری Phantasy Star بر خلاف سری Final Fantasy همگی در دنیایی واحد و یگانه واقع هستند و وقایعی متصل به یکدیگر را دنبال می کنند. استفاده از نمای اول شخص در سیاهچال های پیچ در پیچ سری و پایه گذاری ابتدایی ترین المان های سبک در کنار سری Final Fantasy و Dragon Quest ار مهمترین مشخصه های Phantasy Star به شمار می روند. نسخه های مختلف سری به صورت بازسازی شده برای کنسول های نسل ششم و کنسول های دستی سونی منتشر شده اند. اما امروزه تمامی نسخه های جدید سری به عنوان بازی هایی نه چندان معروف در سبک MMorpg شناخته می شوند. در واقع فقط چهارشماره اول سری Phantasy Star در بین بهترین نقش آفرینی های ژاپنی قرار دارند.
۶ – Star Ocean
سازنده : tri-Ace
ناشر : Square Enix
اولین نسخه منتشر شده : Star Ocean 1996
آخرین نسخه منتشر شده : Star Ocean: Integrity and Faithlessness 2016
یک سری علمی- فانتزی دیگر در سبک نقش آفرینی ژاپنی. یک سری موفق دیگر و یک فرنچایز بی نظیر که پایه گذار یکی از مهمترین عناصر کل سبک نقش افرینی به شمار می رود. ساخته علمی -فانتزی استدیو Tri-Ace که پس از انتشار شماره اول به طور کلی در ژانر علمی-تخیلی دسته بندی شد، از ابتدایی ترین بازی هایی است که پایان های چندگانه و خط داستانی شاخته ای را پایه گذاری کرده است. پس از ساخته شدن اولین نسخه سری Tales بسیاری از سازندگان آن از استدیو Wolf Team, جدا شده و اقدام به تاسیس Tri-Ace کردند، استدیویی که به سرعت توسط Square Enix مورد حمایت قرار گرفت. این تیم خارق العاده با نیم نگاهی به فرنچایز دوست داشتنی و ماندگار Star Trek اقدام به ساخت یک بازی در ساب ژانر اپرای فضایی کردند. موجودات فضایی، سفرهای بین سیاره ای، سرعت نور، جادو، کمک به نژاد های دیگر از اصلی ترین مشخصه های سری به شمار می روند. اما سری Star Ocean به علت سیستم بسیار خاص مبارزه اش شهرت بسیاری یافته است. بازی در زمانی که بسیاری از همتایانش از سیستم های نوبتی بهره می بردند، سیستمی کاملاً همزمان و البته اکشن برای نبرد هایش در نظر گرفت. نبرد های بازی درست به مانند دیگر عناوین نقش آفرینی ژاپنی، پس از مشاهده دشمنان به صفحه دیگری منتقل می شدند، اما پس از ورود به صفحه جدید خبری از مبارزات نوبتی نبود. بازی باز با جاخالی دادن، حمله های فیزیکی، استفاده از جادو و بهره بردن از همکاری تیمی می توانست دشمنانش را شکست دهد. موضوع حائز اهمیت دیگر در سری Star Ocean وجود داستان های چند شاخه و پایان های متفاوت بود که به وسیله انتخاب های بازیباز شکل می گرفت، انتخاب هایی که همگی بر پایه نوع روابط او با دیگر شخصیت ها ایجاد می شدند.
در واقع سری Star Ocean از اولین بازی های نقش آفرینی بود که موضوعی همانند روابط با دوستان و حتی روابط عاشقانه را وارد بازی های نقش آفرین کرد. با الهام گرفتن از شبیه سازهای رابطه که در ژاپن طرفداران بسیاری داشتند. سیستمی طراحی شد که بسته به نوع روابط قهرمان با دیگر شخصیت ها برای او امتیاز هایی را در نظر می گرفت. این امتیازها نوع روابط دیگر شخصیت ها با قهرمان را شکل می دادند، روابطی که هم در بخش داستانی و هم در میان مبارزات اثر گذار بودند. این سیستم به قدری جذاب و البته کار آمد طراحی شده بود که درکنار انتخاب های داستانی، بیش از ۸۰ پایان متفاوت را برای بخش داستانی بازی رقم می زدند. این آمار با توجه به سال های انتشار نسخه های ابتدایی بازی به شدت فک برانداز است. فکرش را بکنید!! زمانی که اکثر بازی ها زور میزدند گیم پلی خوبی ارائه کنند، سری Star Ocean با چندین و چند پایان متفاوت، داستان شاخه ای و قابل تغییر، شبیه ساز روابط دوستانه و عاشقانه، سیستم مبارزه اکشن و همزمان در کنار داستانی زیبا و دنیایی که به زیبایی هرچه تمام تر یک اپرای فضایی درست و حسابی را بازگو می کرد در حال پادشاهی بود. این سری شخصیت هایی با نژاد های متفاوت از سیاره هایی متفاوت را در خود دارد، اما تاکید سری بیش از اینکه بر روی شخصیت ها استوار باشد بر روی جهان فانتزی و علمی تخیلیاش استوار شده، جهانی که با توجه به انتشار ۶ نسخه در فاصله زمانی ۲۰ سال، حالا به مرحله تکامل رسیده است. نوآوری های سری Star Ocean در کنار پایبند بودن به المان های اصلی سبک نقش آفرینی این سری را در کنار بزرگان این سبک قرار می دهد.
۵ – Kingdom Heats
سازنده : Square Enix Business
Division 1
Jupiter
h.a.n.d.
ناشر : Square Enix ,Disney Interactive Studios
اولین نسخه منتشر شده : Kingdom Heats 2002
آخرین نسخه منتشر شده : Kingdom Hearts HD 2.8 Final Chapter Prologue 2017
فرنچایز Kingdom Hearts هم یکی از آن بازی های ژاپنی عجیب و غریب است که از قضا بسیار دوست داشتنی از آب درآمده، چه کسی فکرش را می کرد ساختن یک بازی با شخصیت های دنیای دیزنی، Final Fantsay و The Wold Ends With You تا این حد موفقیت آمیز ظاهر شود؟ تمامی حق و حقوق این سری متعلق به کمپانی دیزنی است، اما Square Enix وظیقه انتشار عناوین این سری را بر عهده دارد. داستان سری که در دنیاهای متفاوت دیزنی، فاینال فانتزی و دنیاهایی جدید با تم فانتزی رخ می دهد، در رابطه با جدال میان موجوداتی به نام Heartless با حمل کننده KeyBlade است. این شمشیر اسرار آمیز که به شکل یک کلید بزرگ است، آورنده نور و یکی از مهمترین عناصر داستانی سری به شمار می رود و در تمامی عناوین این فرنچایز حضور داشته است، شخصیت اصلی سری معمولاً یکی از حمل کنندگان کلید-شمشیر به نام سورا است، پسری جوان که با همراهی شخصیت های معروف دیزنی، همانند گوفی، میکی و دانلدداک به مبارزه با بی قلب ها می رود. ساخت، توسعه و کارگردانی این سری بازی های پرطرفدار از شماره ابتدایی تا کنون بر عهده یکی از خلاق ترین بازی سازهای ژاپنی و طراح اصلی شخصیت های سری Final Fantasy یعنی آقای تتسویانامورا بوده است. مردی که با ایده ساخت این بازی و طراحی یکی از بهترین سیستم های مبارزه در بازی های نقش آفرینی توانست خود را به عنوان باز سازی بزرگ به دنیا بشناساند. سیستم مبارزه بازی که شباهت بسیاری با بازی های هک اند اسلش دارد (و نوع تکامل یافته تری از آن در Final Fantasy 15 مورد استفاده قرار گرفت) بر پایه استفاده از سلاح های متفاوت در حین مبارزه، تکیه بر همراهان و بهره بردن به موقع از جادوها استوار است. سناریو سری معمولاً توسط کازوشیگه نوجیما، یکی از موفق ترین نویسندگان سری Final Fantasy، نوشته می شود و درون مایه هایی بر اساس سفر میان بعدی و بین دنیاهای متفاوت دارد.
Keyblade ها و کشتی های گومی از اصلی ترین عناصر گیم پلی و داستانی بازی به شما می روند که در تمامی نسخه ها نقشی پررنگ داشته اند. اتفاقات بازی معمولاً به نوعی پیش می روند که اعمال و کنش های سورا و دوستانش در ادامه به یکی از فیلم های معروف شرکت دیزنی و ماجراهای آن فیلم ختم شوند. یکی از مهمترین عناصر سری قلب های پادشاهی بی شک نوع ارتباطی است که میان دو دنیای کاملاً متفاوت نقش افرینی های ژاپنی و کارتون های امریکایی به وجود اورده است، ارتباط های میان شخصیت ها با اینکه به شدت ناموزون هستند، به درستی در دل قصه شکل می گیرد و منطق کلی داستان به قدری زیباست که نمی توان اشکالی بر آن وارد کرد، از طرفی اتمسفر شاد و دوست داشتنی سری، در کنار اشاره های زیبایش به مسائلی مثل دوستی، مهربانی، سفر، کمک به دیگران و … قلب های پادشاهی را در میان بازی های زیبا و تاثیرگذار قرار می دهد.
گیم پلی بازی از عناصر سبک اکشن و نقش آفرینی مملو است، سیستم مبارزه ای غیر نوبتی دارد و با زمینه شاد و دوست داشتنی خود توانسته به سرعت در میان بازی بازها محبوب شود و نظر کلی به مبارزات در یک عنوان نقش آفرین ژاپنی را تغییر دهد. قلب های پادشاهی، تاثیرات بسیاری بر روند کلی ساخت بازی های نقش آفرینی در ژاپن داشته است. چرا که استفاده از کرکتر های دیزنی در کنار شخصیت های محبوب سری FF به محبوبیت بازی در غرب و شرق کمک بسیاری کرده همچنین سیستم مبارزه هیجان انگیز بازی در کنار توجه به مسائل دارای اهمیت در فرهنگ غربی قلب های پادشاهی را به عنوانی محبوب در غرب بدل ساخته. قلب های پادشاهی، در حال حاضر یکی از مهمترین فرنچایز های Square Enix و سبک نقش آفرینی ژاپنی به شمار می رود.
۴ – Chrono Series
سازنده : Square Enix
ناشر : Square Enix
اولین نسخه منتشر شده : Chrono Trigger 1995
شاید این تنها فرنچایز لیست باشد که فقط یکی از عناوینش را بتوانیم شاهکار بنامیم. Chrono Trigger بدون هیچ شک و شبهای یکی از بزرگترین عناوین نقش آفرین تاریخ است. این بازی توسط یکی از مستعد ترین و رویایی ترین تیم های بازیساز خلق شده است. عنوانی که با گذشت بیش از ۲۲ سال از ساخته شدنش هنوز هم زیبا و البته قابل بازی کردن است. با کنار هم جمع شدن هیرونوبو ساکاگوچی، طراح اصلی سری Final Fantasy، یوجی هوری، خالق سری Dragon Quest، آکیرو توریاما، یکی از طراحان مانگاهای Dragon Ball، در کنار ماساتو کاتو ، یکی از سازندگان سری اصلی Ninja Gaiden و هنرمند استثنایی یعنی آقای یاسونوری میتسودا Chrono Trigger خلق شد. قطعاً وقتی چنین نام های بزرگی در کنار هم باشند، حاصل زحماتشان باید به یکی از بزرگترین بازی های تاریخ تبدیل شود. بازی به یک معجزه بزرگ بدل شد و به زودی در تمام لیست های بهترین بازی های جهان جا گرفت، داستان بی نظیر بازی که به روشی بسیار زیبا روایت می شد، در کنار پایان های متفاوت، حق انتخاب و سیستم مبارزه زیبا Chrono Trigger را به یکی از ماندگار ترین بازی های تاریخ تبدیل کرد. موفقیت عظیم این عنوان نزد منتقد ها با فروش سرسام آور و موفقیت بزرگ تجاریش همراه شد تا Square Enix بار دیگر به همه نشان دهد که تاج سلطنت بر سبک نقش افرینی ژاپنی را بر سر دارد.
داستان زیبای بازی که سفر در زمان و دو بعد مختلف را شامل می شد با شخصیت هایی به یادماندنی که هریک به دوره های زمانی متفاوتی تعلق داشتند، به خوبی در ذهن مخاطب ها مانده است. سفرهای پر هیجان قهرمانان داستان در زمان برای جلوگیری از یک فاجعه، گلن غورباقه ای که حرف می زد و از طلسم شدنش می گفت، شاهدخت نادیا که قصد داشت هویتش را پنهان کند و کرونوی ساکت که تمام خاطراتمان را رقم زده است. این بازی به طور قطع یکی از بهترین عناوین ساخته شده در تاریخ است، یک بازی که در زمینه داستانی بی نظیر عمل کرده و تبدیل به یک شاهکار تمام عیار شده است. Chrono Trigger همچین در بخش گیم پلی هم بی همتاست، نوآوری های بسیار و ادغام کردن پازل ها و معماها با مبارزات بازی، یکی از بهترین سیستم های گیم پلی در تاریخ نقش آفرینی های ژاپنی را رقم زده است.
۳ – Dragon Quest
سازنده : Armor Project , Bird Studio
ناشر : Square Enix
اولین نسخه منتشر شده : Dragon Quest 1986
آخرین نسخه منتشر شده : Dragon Quest Heroes 2 2016
این سری در زمان های نه چندان دور، پادشاه و یکه تاز سبک نقش آفرینی ژاپنی بوده است. Dragon Quest بدون هیچ شکی در میان بزرگترین بازی های تاریخ جای دارد. فرنچایزی که در کنار Final Fantasy از پدران سبک به شما می روند. اکثر المان ها و عناصری که امروزه در سبک نقش افرینی ژاپنی دیده می شود، توسط این سری در کنار سری Final Fantasy خلق و پایه گذاری شده اند. سیاهچال ها، برخورد های تصادفی دشمنان، کنترل یک پارتی، نقشه جهانِ معروف نقش آفرینی های ژاپنی کلاسیک، توانایی خرید و فروش سلاح، زره و ابزارها، غول آخرهای سخت و قابلیت افزایش سطح همگی از عناصری هستند که در اولین شماره های سری وجود داشته اند.
یکی دیگر از نکات جالب توجه در این سری، روش های عجیب و غیر معمول برای ذخیره کردن بازی بوده است، معمولاً برای ذخیره بازی مجبور بودید وارد کلیسا شده و با پدر روحانی صحبت کنید. در بسیاری از نسخه های ترجمه شده برای غرب قهرمان به قصر وارد می شد و با صحبت کردن با پادشاه بازی را ذخیره می کرد. بهره گرفتن از عناصر داستان ها و افسانه های قرون وسطی، تعداد بسیار زیاد شخصیت های غیر قابل بازی، سیاه چال های مختلف، شهرها و روستاهایی که در زمان انتشار هرنسخه به شدت زنده و پویا به نظر می رسیدند، سفر در دنیای غنی و بزرگ بازی، شکار هیولاها به وسیله سیستم مبارزه کلاسیکِ نوبتی، همه و همه از اصلی ترین عناصر سری Dragon Quest محسوب می شوند. سری بازی هایی که شاید امروزه در غرب چندان شناخته شده نباشند، اما خدمات فروانی را به بازی های ویدئویی و مخصوصاً سبک نقش آفرینی رائه کرده اند.
۲ – Persona
سازنده : Atlus
ناشر : Atlus
اولین نسخه منتشر شده : Revelations: Persona 1996
آخرین نسخه منتشر شده : Persona 5 2017
سری پرسونا خود جزئی از یک فرنچایز بسیار بزرگ تر است، فرنچایزی که سال های متمادی در ژاپن طرفداران بسیاری داشته است. سری Shin Megami Tensei که به نوعی فرنچایز مادر سری پرسونا محسوب می شود، خود چندین و چند عنوان بزرگ نقش آفرینی ژاپنی را شامل می شود. اما به علت اینکه سری پرسونا شناخته شده ترین عنوان در این فرنچایز عظیم است، تصمیم گرفتیم تا آن را به عنوان نماینده ای از فرنچایز Shin Megami Tensei در لیست قرار دهیم.
سری پرسونا با درون مایه های روانشناسانه و تاکید بسیار زیاد بر روابط بین انسان ها، همیشه داستانی گروهی از نوجوانان و یا جوانان را روایت می کند که با بحرانی در دنیای واقعی، به دنیایی موازی کشیده می شوند تا با شناخت خود و حل کردن کشمکش های درونی خودشان به سمت نجات شهر و حتی دنیا حرکت کنند. استفاده از نظریات روز و علمی روان شناسانه در سری باعث شده که پرسونا به عنوان یک بازی کاملاً تاثیر گذار شناخته شود. مسائلی مثل پذیرش حقیقت درونی، درک نقش های اجتماعی، مسئولیت پذیری، رفتار طبق انتظارات جامعه، فرایند جامعه پذیری و بسیاری دیگر از مسائل اجتماعی و روان شناسانه پرسونا را به عنوان یک بازی بی نظیر معرفی می کنند. این سری همواره با تکیه بر همین المان های اجتماعی، داستانی بی نهایت زیبا را روایت کرده، داستانی که به واسطه تاکید بازی بر روی روابط انسانی همیشه مملو بوده است از شخصیت هایی دوست داشتنی و البته به یاد ماندنی، شخصیت هایی همانند پروتاگونیست شماره چهارم که بعد ها با نام ناروکامی یو معرفی شد.
سری پرسونا همچنین با کمک سیستم شبیه سازی روابط اجتماعی که پس از سری StarOcean پایشان به بازی های نقش آفرینی ژاپنی کشیده شد، می تواند اهمیت روابط را در قالب گیم پلی هم به تصویر بکشد، جایی که روابط انسانی می توانند ضامن پیروزی شما در مبارزات باشند. پرسونا به عنوان یک افسانه و یا فانتزی شهری، همیشه قصه اش را در محیط مدرن شهری و در میان روزمرگی ها روایت می کند، بازی پرشده از اتفاقات عجیب و غریبی که در محیط های روزمره رخ می دهند، از وارد شدن به تلویزیون گرفته تا دیدن یک خرس عروسکی سخنگو! سیستم دوگانه گیم پلی بازی در دنیای واقعی یک شبیه ساز اجتماعی است و شما را مجبور می کند تا با فعالیت های روزمره امتیاز جمع کنید، اما با ورود به دنیاهای مجازی سری که شبیه به سیاهچال های کلاسیک نقش آفرینی ها هستند، مبارازت آغاز می شود، مبارزات سری همواره نوبتی بوده اند، اما فاصله بسیاری با مبارزات کلاسیک و گاهی خسته کننده نوبتی دارند، استفاده از پرسوناها و کمک گرفتن از توانایی های آن ها در مبارزه، روند مبارزات سری را بسیار جذاب می کند.
سری پرسونا با استفاده از عناصر روانشناسانه تحلیلی مثل ناخودآگاه جمعی و کهن الگوها، داستان های بی نظیر را در کنار گیم پلی بی همتا به ارمغان می آورد. آخرین شماره منتشر شده از سری یعنی Persona 5 بی شک یکی از بهترین نقش آفرینی های ژاپنی تاریخ است.
۱ – Final Fantasy
سازنده : Square Enix
ناشر : Square Enix
اولین نسخه منتشر شده : Final Fantasy 1987
آخرین نسخه منتشر شده : Final Fantasy 15 2016
یکی از بزرگترین و غنی ترین فرنچایز های تاریخ، سری بازی های شناخته شده ای که با منتشر شدن پانزدهمین عنوان اصلی، در میان غربی ها و حتی بازیبازان ایرانی هم طرفداران بسیاری دارد. شکل گیری و تاریخچه این سری به طور مفصل در مقاله آخرین افسانه زمین شرح داده شده است. اما بد نیست بدانیم که اولین شماره از سری اخرین تلاش های استدیو Square برای ماندن در بازار رقابتی بازی های ویدئویی بوده است. زمانی که Enix با سری Dragon Quest با بازخوردی مثبت مواجه شده بود و Square در معرض ورشکستگی قرار داشت. معجزه ای ناگهانی، به وسیله یک جرقه ذهنی ساده ظهور کرد. معجزه ای که به خاطر عناصری بسیار متفاوت با سرعتی سرسام آور در دل بازی باز ها جاخوش کرد. یک معجزه به تمام معنا که حالا به یکی از بزرگترین فرنچایزهای بازی های ویدئویی بدل شده است. فانتزی نهایی ساکاگوچی که برای خلق دنیایی جدید و بستری مناسب برای روایت قصه هایی منحصر به فرد شکل گرفته بود، نه تنها Square را نجات داد، بلکه سبک نقش آفرینی ژاپنی و بازی های ساخته شده در ژاپن را به مرزهای غرب رساند. Final Fantasy ندای فرهنگ شرق، ندای روابط انسانی، اهمیت داشتن دوست داشته شدن، مرد بودن، زن بودن، زیبایی های دوستی، کمک به دیگران را از دل افسانه ها و اسطوره های شرق دور بیرون کشید و به زیبایی هرچه تمام تر به رخ غربی ها کشاند. استفاده از افسانه های مشرق زمین، ایران، چین، هند، سومر، ایلام، بابل، یادکردن از گیلگمش، ادای احترام به اسطوره های باستان، همگی فقط ذره کوچکی از نمایش بزرگ Final Fantasy هستند. اولین شماره از سری Final Fantasy با داستانی زیبا و افسانه ای که چندین و چند شاخه متفاوت سبک فانتزی را باهم ترکیب می کند منتشر می شود. بازی به واسطه گیم پلی بی نظیر، سیستم مبارزه نوآورانه، نقشه جهان و سیاهچال هایش موفقیت بزرگی را سبب می شود. و این نفس تازه ای است که به کالبد نقش آفرینی ژاپنی دمیده شده، سال ها بعد، وقتی سونی با Play Station پا به عرصه می گذارد و دنیای بازی ها را تکان می دهد، فاینال فانتزی با Cloud و Sephiroth سر می رسد و یکی از ماندگار ترین بازی های تاریخ را تحویلمان می دهد. بازی بزرگی که هنوز هم در میان بهترین های تاریخ است. سری از عناصری استفاده می کند که برای نقش آفرینی های غربی هم دوره شبیه به رویاست، پیشینه تاریخی قصه های سری به بیش از ۱۰۰۰۰ سال می رسند، افسانه ها و وقایع نگاری دقیق باعث می شود که هر اتفاقی در داستان دلیل منطقی داشته باشد. سری با استفاده از کهن الگوها و اسطوره ها به بیان مسائل سیاسی و اجتماعی می پردازد و با سادگی هرچه تمام تر، در قالب قصه قهرمان هایش، ارزش های جدید را ایجاد می کند.
داستان های قهرمانانه و گاهی بسیار نوآورانه در کنار شخصیت هایی که همگی ماندگار و فراموش نشدنی هستند از مشخصه های اصلی سری محسوب می شوند، در کنار این کریستال ها، چوکوبوها و دنیاهای غنی و شمشیرها عجیب و شخصیت های خوش قیافه را هم اضافه کنید تا فرمول Final Fantasy دستتان بیاید. این فرنچایز عظیم که تعداد نسخه های فرعیاش از شمارش خارج شده، با همه این ها یک “چیز” جادویی دارد. یک الگوی خاص و یک فرمول مخفی که شبیه به جادوست، جادویی ماندگار که در گوشت و خون شخصیت ها و تک تک نت های موسیقی سری جاودان شده. جادویی که دنیای فانتزی بی انتها و پایان ناپذیر سری را در قلب هایمان ماندگار می کند. پادشاه سبک نقش آفرینی ژاپنی، بی شک فرنچایز Final Fantasy است، ارمغانی بی همتا از شرق دور …
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
نظرات
اخه این چه اسمیه برا بازی شماره ۸ گذاشتن
😀
😐
خدا خیرت بده توی اوج گرفتاری از خنده مردم
ژاپن :inlove: :inlove: :inlove: انیمه :inlove: :inlove: مانگا :inlove: :inlove:
Jrpg :inlove: :inlove:
جزو بهترین چیزای دنیا :yes: :yes:
اقای عبداللهی پور :yes: :yes: :yes: ممنون
Jrpg یکی از بهترین و زیباترین سبک هاست، متشکرم که مطالعه کردید
نقش افرینی ژاپنی مخاطب خاص خودش رو مطلبه ولی فینال فانتزی و پرسونا باید تجربه کنم
بازی های ژاپنی هم طرفدارای خودش رو داره و بازی های خوبی از اب در میاد اما به شخصه با بازی های ژاپنی و این سبکی حال نمیکنم
فاینال فانتیزی ایکس وی عالیه
حتما بازی کنید
داستان قشنگ
گیم پلی قشنگ
موزیک قشنگ
گرافیک قشنگ
فقط ۲تا ایراد جزئی داره بازی
۱٫دایره رو نگه داری خودش ضربه میزنه که مهم نیست. شما خودت دایره رو تند تند بزن
۲٫مربع رو نگه داری خودش ضد فن میزنه . البته نه با همه شمشیرها. شمشیرهای بالاتری که میگیری مثلا ۱ ۲ ثانیه ضد فن هستند یا مثلا دربرابر سم فلان که اصلا نیستند یا بعضی ضربات شدمن
پس گزینه دوم خیلی مهم نیست. اولی هم که خودتون میتونید بزنید
به اینکه بازیش خیلی قنشگه
من قبلی هاش چون نوبتی بود خوشم نمیومد. ولی این یکی اکشن و آر پی جی هستش
حتما تجربه کنید خوشتون میاد
عالیه برای اینکه با بازی های ژاپنی بتونید ارتباط برقرار کنید باید انگیلیسی تون رو تا حدی تقویت کنین که از ۰ تا ۱۰۰ بازی متوجه بشین بعد این که صبور باشین چون ممکنه ۲۰ دقیقه فقط تو بازی انیمه ببینید
ژاپن فقط انمیهاش خوبه بازیاش افتضاحه
تو ایرانم طرفداراش به اندازه انگشتای دست نمیرسن
بهتره جمع نبندید اینکه میگید افتضاحن احتمالا بخاطر اینه که با یه سری از بازیا ارتباط برقرار نکردید
وگرنه الان یه سری از بزرگترین شاهکارهای صنعت گیم متعلق به ژاپن هست از سری زلدا و فاینال فانتزی و سولز گرفته تا نیر و پرسونا و خیلی بازیای دیگه که از هر نظر شاهکار هستن و از نظر متا خیلی بازیای دیگه رو پشت سر گذاشتن
طرفدارای بازیای ژاپنی زیاد هستن نمونش همین سری دارک سولز که خیلیا عاشقش هستن درستش اینه که بگید طرفدارای jprg کم هستن اون هم نه در اون حد! کسایی که گیمر باشن سعی میکنن با این عناوین ارتباط برقرار کنن این عناوین سبک متفاوتی دارن اگر بدونید چطوری باهاشون ارتباط برقرار کنید میفهمید چه شاهکار هایی هستن به هرحال عنوانی مثل پرسونا ۵ الکی متای عالی ۹۳ رو بدست نیاورده
اتفاقا انیمه و بازی های ژاپنی تو ایران هم طرفدار داره هم طرفداراش کشته مرده این سبکها هستن.
____________________________
دوستان میخوام شروع کنم به انیمه دیدن اگه میشه به صورت ترتیبی از خوب چند تا انیمه بگید که ادم رو جذب کنه که ادامه بدم. و یه سوال آیا زیرنویس های زبان فارسی زیاد هست برای انیمه ها؟به مشکل زیرنویس بر نمیخورم؟
با تشکر
Supersmashbros
این توصیه های من به شما…
Attack on Titan
Death Note
Fullmetal Alchemist
برای شروع این انیمه ها خوبه …
البته Naruto هم میتونی نگاه کنی منتهای مراتب تعداد قسمت هاش رو هم حدود ۹۰۰ تا هست… اگه وقت داری ببین..
بابته زیر نویس هم خیالت راحت… یه سرچ کوچولو تو گوگل بکنی حله..
موفق باشید
one punch man رو نگاه کن
یه بار دیگه نگاش کن
واسه بار سوم نگاش کن
بعد که نگاش کردی می فهمی چندساله داری یه فصلو نگاه می کنی اما بازم داری می بینیش
ممنون از شما و همه دوستان عزیز که جواب دادن.
حتما اینارو نگاه میکنم. :yes:
Attack on titan رو حتما ببین.
فوتبالیستها
قهرمانان تنیس
😀 😀
fullmetal alchemist brotherhood
Steins Gate
Mirai Nikki
Angel Beats
Charlotte
Re Zero
Code Geass
این چندتا خیلی خوبن . اینها قسمت هاشون بین ۱۳ تا ۳۰ هست . طولانی هم خواستی
one Peace
Gintama
:struggle:
بستگی به سبکی که میخواید داره
توی سبک اکشن و خشن:
elfen lied
tokyo ghoul
mirai nikki
akame ga kill (فوق العادس ولی شاید برای شروع خوب نباشه بخاطر داستانش البته مشکل روایت نداره داستانش خیلی هم عالیه بعدا خودتون دیدید میفهمید چرا گفتم)
attack on ittan
کمدی:
one punch man (+اکشن)
konosuba (+ادونچر)
gabriel dropout
Demi-chan wa Kataritai
Urara Meirochou
و…
اینا برای شروع خوب هستن
باز اگه دنبال سبک خاصی بودید بگید لیست بدم
میشه ایدی تلگرام رو بفرستید
بین اینا فاینال فانتزی بهترینه.
—————————-
این سبک از بازیا طرفداران خاص خودشو داره.
من بیشتر شوتر . اکشن ماجرایی و ریسینگ رو میپسندم.
سری Kingdom Hearts و Final Fantasy به یاد ماندنی ترین بازی هایی هستن که تجربه کردم. از تو لیست بالا Ni Nu Koni هم که واقعا عالی بود.
من خودم به شخصه منتظر xenoblade2هستم به بقیش علاقه ی خاصی ندارم
این جور بازیا معمولا طرفدار نداره.
شما برو ژاپن ببین چه خبره.کلی بازی دارن که فقط مخصوص خودشون میسازن و جاهای دیگه منتشر نمیشه.تازه اینجور بازی ها تو کشور های غربی و حتی کشور خودمون هم میلیون ها طرفدار دارن
ممنون آقای عبداللهی.من خودم عاشق انیمه و زیر شاخه JRPG هستم و تا حالا عناوین زیادی ازشون بازی کردم که به نظرم سری Star ocean پرسونا و فاینال بهترین ها و زیباترین ها از هر نظر بودن.ده ها شخصیت دوست داشتنی و ناز،ده ها داستان درگیر کننده و جادویی،ده ها سرزمین زیبا و خوش رنگ و لعاب و….. .JRPG واقعا دوست داشتنیه.
ممنونم لطف دارین، بله دقیقا مثل شما من هم علاقه بسیاری به انیمه و Jrpg دارم، نقش آفرینی های ژاپنی بخش مهم و انکار ناپذیری از صنعت بازی های ویدئویی هستند که متاسفانه در کشور ما اصلا بهشون توجه نمیشه، این درحالیه که طرفداران خیلی زیادی هم در ایران دارند، خوشبختانه پیشرفت این سبک در چندسال اخیر باعث شده توجه ها کمی بیشتر بشه!
خیلی متشکرم که مطالعه کردید
ممنون نقدای خوبی بود
ولی جای( nier (darkenground خالیه تو این لیست
خیلی ممنون، متن و توضیحاتتون جامع و گیرا بود. این رو هم خیلی پسندیدم که به جای تملّق و ستایشِ صرفِ آثار، اون ها رو به زیبایی و اختصار معرّفی کرده بودین. در کل مقدّمهء فوق العاده خوبی بود واسه آشناییِ کسایی که می خوان شروع به تجربهء آثارِ این زیرگونه کنند :yes:
ممنون بابت نقد
نمیدونم چرا نمیتونم هیچوقت با انیمه یا بازی های ژاپنی کنار بیام
از بین این بازیا هم فقط Final Fantasy رو اسمش رو تو سایت قبلا دیده بودم
احتمالاً خیلی تمایلی به شنیدنِ زبونشون نداری، واست عادی نیست
دقیقا
بازیهای غیر از زبان انگلیسی تحمل نمیکنم
یقینا اگر صنعت بازی سازی ژاپن نبود پیشرفت این روز های صنعت گیم رو نمی دیدیم…..
سبک JRPG یکی از دلایلی هست که ژاپن رو تو این صنعت منحصر به فرد میکنه…….
ممنون از شما آقای عبداللهی پور که وقت گذاشتین این مقاله عالی رو نوشتین :yes: :yes: :yes: :yes:
لطف دارین نسبت به من، خیلی متشکرم که مطالعه کردید، بله همینطور که اشاره کردید قطعاً ژاپن و بازی سازان ژاپنی نقش خیلی مهمی در تاریخ ای صنعت داشتند.
مرسی اقای عبداللهی پور فقط یه سوال چرا اشاره ای به monster hunter نشد؟
بخ هر حال بین این همه حتما نمیشد جایی براش پیدا کرد.
لطف دارین، بله قطعاً این لیست شامل همه عناوین نمیشه و نقص هایی داره، خیلی متشکرم که به سری Monster Hunter اشاره کردید!
از بین اینا الان فاینال ۱۵ و پرسونا رو دارم بازی میکنم…اما قبلأ روی ps3 tales of zesteria رو بازی کردم.بازی خوبی بود…گرافیک هنری جالبی داشت و داستانش هم خوب بود..اما هیچکدوم از این بتزی ها به زیبایی no nu kuni نیست…خارق العاده بود.با گرافیک هنری عاای و داستان خارق العاده ش خیلی حال کردم.یه چیز دیگست…ای کاش نسخه یکش روی فور ریمستر بشه.شماره دومش یکی از مورد انتظارترین بازیام هست .اما بقیه رو بازی نکردم…نمیدونم چطور یه همچین بازیایی میسازن اما ممنون که هستین ژاپنیا
من بودم جای شماره ۱ و ۲ رو عوض میکردم پرسونا بهترین jrpg تاریخه
البته نظرها و سلیقه ها متفاوته 🙂