وحشت در سوپا | نقد و بررسی بازی Outlast 2
ژانر Survival Horror یکی از زیر شاخههای ژانر ترسناک در صنعت بازیهای ویدئویی است. ریشههای به وجود آمدن چنین ژانری را در داستانهای نویسندهای آمریکایی به نام اچ پی لاوکرافت دانستهاند؛ که برای نخستین بار داستانهایی با درون مایه ماورا الطبیعه و ترسناک نوشت و شخصیتهایش را انسانهایی ماتریالیست شکل میدادند که اندک اندک در دل داستان به عناصر غیر طبیعی و ماورایی اعتقاد پیدا میکنند. در درون صنعت بازی نیز Sweet Home را در برخی نظرها نخستین بازی ساخته شده در این ژانر دانستهاند. اگرچه یک بازی نقش آفرینی محسوب میشد، اما المانهای ژانر ترسناک را در خود داشت. جدا از آن بازی، این ژانر به طور رسمی با Resident Evil در سال ۱۹۹۶ پا به عرصه گذاشت که بازی Sweet Home از منابع الهام آن بوده است. پس از آن بود که خیل عظیم بازیهای ترسناک، اشتهای بازیبازان را برای نجات پیدا کردن از محیطهای جنزده و انباشته از حضور اهریمنی موجودات خونخوار و شریر، افزون کرد.
از آخرین عناوینی که پا به عرصه این ژانر گذاشت، بازی Outlast بود که در سال ۲۰۱۳ ساخته شد. بازی منتشر شد و هواداران بسیاری پیدا کرد و از طرف منتقدین نیز تمجید شد. آن بازی بیشتر در فضای بسته بیمارستانی پیگیری میشد و با مهمترین شاخصهاش یعنی دوربین دید در شب و Jump Scare، نوید IP جدید و گردن کلفتی را میداد. پس از آن، انتظارها برای ساخت نسخههای بعدی این عنوان آغاز شد تا زمانی که این اتفاق افتاد و منتشر شد!
دو خط از داستان
بلیک لانگرمن و همسرش لین، برای تحقیقات درباره قتل زن جوان و حاملهای به نام جین دو، با هلیکوپتر راهی منطقه سوپای در صحرای آریزونای آمریکا میشوند. با سقوط ناگهانی هلیکوپتر و ناپدید شدن لین، بازی شما را به دل منطقهای اهریمنی میکشاند که از همان دقایق ابتدایی سنگینی فضای شرارتبارش را احساس میکنید و پیش رفتن در بازی بسیار سخت به نظر خواهد رسید. در حقیقت نقشه ابتدایی در داستان (تحقیقات درباره قتل جین دو) به سرعت جایش را به پیدا کردن لین و گریختن از آن مکان شیطانی میدهد. بگذارید صادقانه احساساتم را درباره بازی بیان کنم! از فضاسازی بازی حیرت خواهید کرد. عاشقش خواهید شد. –البته اگر ترکیدن دائم زهرهتان اجازه حظ بردن از آن را بدهد-. فضا سازی این بازی خارق العاده است.
Outlast 2 گامهای جدیدی در ژانر بازیهای Survival Horror برداشته است. این بازی توانسته با تبدیل کردن فضای بسته و بیمارستانی، به محیطی باز با عوارض طبیعی همچون مزرعه ذرت، کوهستان، دریاچه، خانههای محلی، جنگل و غار، به همان اندازه ترسناک باشد که در محیطهای بسته. البته بخشی از داستان بازی که به عنوان یادآوری خاطرات یا فلاش بک، منطقه سوپای را با محیط مدرسه عوض میکند، دالانها و اتاقهای فرو رفته در تاریکی را نیز به عنوان دست مایه کار خود در نظر گرفته است. جایی در بازی به خلیجی متروک وارد میشوید که محیطی وسیع دارد. با چشم اندازی تاریک و مه گرفته. بایستی سوار کلکی بشوید و بر سطح خلیج روان شوید. هرگز تصورش را نیز نخواهید کرد که راندن روی سطح آب هم اینقدر دلهره آور باشد. گویی استدیوی Red Barrels خواسته توانایی خود را در انتقال ترس با هر فضایی به مخاطبان اثبات کند.
بازی آنچنان سایه سنگین هراس را در لحظه لحظه بازی کردن دنبال شما می فرستد که هیچ جا از آن خلاص نخواهید شد. هیچ جایی در بازی Outlast 2 در امان نیستید. دشمنان شما، که تنوع نسبتا زیادی نیز دارند، همه جا حضور خواهند داشت. به خصوص نخستین دشمن بازی، که از قضا ترسناکترین و مخوفترینش هم هست. با تکرار مدام نصایح و حرفهایی با لحنی شیطانی، و تبری به شکل صلیب که نشانی از چشم عنکبوتی را در راس خود دارد و مو به تنتان سیخ میکند. باور کنید زمانی که برای نخستین بار به این عفریته رسیدم، برای سازندگان تحسینها فرستادم و لعنتها کردم! امنیت، واژهای است که سازندگان در سلب آن از بازیباز، خودشان را کشتهاند و توفیق هم داشتهاند. Outlast 2 سمفونی هراس انگیزی از آب در آمده است که تا پایان بازی شما را رها نخواهد کرد و کاری با شما خواهد کرد که پس از بازی به آن فکر کنید. بله! حتی بعد از بازی به آنچه سازندگان طبخ کردهاند خواهید اندیشید. از نظر زمانی آنقد طول خواهد کشید که حتما با خود زمزمه خواهید کرد: چرا این بازی تموم نمیشه! زمان Gameplay بیشتر از ۱۰ ساعت طول خواهد کشید. البته به گفته سازندگان زمان روایت داستان همین اندازه است، اما کاملا بستگی به نحوه بازی کردن شما و پیدا کردن گره های داستانی دارد و میتواند کمتر یا بیشتر طول بکشد.
Gameplay
بازی از زاویه اول شخص است. HUD در این بازی بسیار خلاقانه تعبیه شده است و شما میتوانید تعداد باطریهایی که در اختیار دارید و باندهای استریل یا پانسمان را روی کمر شخصیت بازی ببینید. همچنین در حالی که سر شخصیت رو به پایین است، به منوی دوربین دسترسی دارید و ویدئوها و فایلهای ضبطی قابل مشاهدهاند. یکی از جلوههای پسندیدهای که به بازی اضافه شده است، تکانهای سر است. تصویر ثابتی در بازی دیده نمیشود و سر شخصیت با نوسانی ملایم بالا و پایین میرود و حس نفس نفس زدن او را منتقل میکند. البته این امکان در منوی تنظیمات قابل تنظیم یا کاستن است. حرکات دوربین بسیار نرم و دلپذیر انجام میشود و هرگز احساس کمبود و نقص نمیکنید. کما اینکه به هنگام دویدن تصویر اندکی کشیده میشود و حس و حال تند و تیز فرار کردن را به خوبی ثبت میکند. در همین بخش، یعنی گریز و فرار کردن، یکی از هیجان انگیزترین بخشهای Outlast 2 رقم میخورد. گریزهای بازی فوقالعاده کار شدهاند و دشمنانی که در پیتان هستند، به قدری ترسناکاند که همه حس و حال فرار، از طریق گذر تند و تیز تصویر به شما انتقال داده می شود. طراحی این گریزها نیز جای تحسین دارد. چراکه صرفا مسیری صاف را پیش روی شما قرار نمیدهد و خود به پازلی کوچک در درون بازی مبدل شده است. در برخی جاها باید بپیچید، یا خم شوید یا کاملا دراز بکشید و در نهایت خیلی سریع راه درست را پیدا کنید. در غیر این صورت دشمنان نزار، اما قمه به دستتان، شکمتان را سفره خواهد کرد و قمهشان را در سرتان فرو میکنند.
خلق اتمسفر همیشه در هر بازی اهمیت بسزایی دارد. و در بازیهای ترسناک، به واسطه انتقال حس ترس و دلهره و اضطراب از طریق ساخت و پرداخت و ترکیب سیاهی و نور و سازهها و بافتها، از هر بازی دیگری بیشتر جلوه میکند. کاری که سازندگان Outlast 2 در این زمینه کردهاند، شاهکار است. به قدری نورپردازیها و طراحی مکانها گیرا و چشم نواز است که دوست دارید در حین تعقیب و گریز یا مخفی شدن به آنها چشم بدوزید؛ اما دریغا که باید لین را بیابید و از این جهنم فرار کنید!
مخفی شدن از دیگر عملکردهای ساختار این بازی است. در بسیاری از مراحل مخفی شدن به شما کمک میکند تا زنده بمانید. و ویژگیای تصنعی در بازی محسوب نمیشود، بلکه کاملا حیاتی و کارآمد است. در بشکه، حوضچه آب یا آب چاله، زیر میز یا تخت، داخل کمد یا درون تنه توخالی درخت و در میان علفهای بلند، از نظر دشمنان دور خواهید بود. از درون برخی از این مخفی گاهها، همچون بشکه و کمد، میتوانید دید بزنید و وضعیت بیرون را بررسی کنید. عملکردهای اینچنینی در بازی بسیار کار شدهاند و سعی شده تا چیزی از قلم نیوفتد. برای مثال شما به دو روش میتوانید درها را باز کنید. یکی فشردن دکمه مربوط و باز شدن ناگهانی در؛ و دیگری نگه داشتن دکمه مربوطه و باز کردن در با جهت دادن، تا با کمترین سر و صدا باز شود. درباره درها بد نیست بدانید که بهتر است درهایی که چفت دارند را پشت سرتان ببنید و آنها را به حال خود رها نکنید. که این خود از ابزارهای در امان ماندن محسوب میشود.
در مجموع سه آیتم در بازی وجود دارد که با آنها برخورد میکنید و به قولی آنها را جمع میکنید. باطری، باند و نامهها. یقین کنید که نامهها کوچکترین اهمیتی برایتان نخواهند داشت! اگرچه خود روایت کننده داستانی جانبی در بازیاند. چراکه بیش از آنکه فکرش را بکنید از هراسی که در دلتان افتاده، ترجیح می دهید از آنها چشم پوشی کنید و سریعتر خود را به جای امنی برسانید. (البته اگر جای امنی وجود داشته باشد). درباره دو مورد دیگر، باطری از باند بیشتر اهمیت دارد و مجبورید برای روشن نگه داشتن تنها سلاح خود، به دنبال باطری باشید. در حالی که وجب به وجب بازی از ترس انباشته شده است، این کار اصلا آسان نیست و برایش بایستی خطر کنید و به دل کلبههای خون آلود و گوشههای تاریک و اتاقهای متروک با سایههای تندگذر جن و اهریمن بزنید.
گرافیک بازی به لطف موتور بازیسازی Unreal Engine 3 از نکات قوت آن محسوب میشود. تفاوت در تصویری که با دوربین دید در شب می بیند، و تصویری که با چشمان خود می بینید، از زمین تا آسمان است و ترکیب سرد و گرم رنگها در حالت عادی و رنگ غالب سبز در حالت دید در شب، دو دنیای متفاوت را در بازی پدید آورده است. بازتابها، که بیشتر در مراحل مدرسه دیده میشود خیره کننده است. چشمههای نوری در بالاترین سطح و واقع گرایانهترین حالت ممکن ساخته شدهاند. کنتراست تصاویر، دیدن دو رنگ قرمز، که از شکم جنازههای آدمیزاد و حیوانهای تکه تکه شده بر زمین زرد و خاک آن خراب آباد ریخته شدهاند، یا بر کف سرامیکی و موزاییکی مدرسه، به خوبی مردمک چشمانتان را به سوی خود خیره میکند.
در کنار گرافیک، صداگذاری بازی را نیز باید شاهکار دانست. Outlast 2 فقط با صدا میتواند زهرهتان را بترکاند. صدای همه چیزی در بازی کار شده است. خرد شدن شیشه، قدم برداشتن بر خاکی نرم، نفسهای بلیک از ترسیدن، اجسام و اشیاء و علف و صدای آب به هنگامی که زیر آن مخفی شدهاید، صدای قیژ و ویژ باز شدن درها و پنجرهها و بادی که به چینهای پردهای افتاده است، صداهایی که از بیرون کلبهها شنیده میشود، نالهها و زمزمههای طلب عفو و بخشش یا تسلیم شدن معتقدان بالا خانه اجاره دادهای که با قمه دور میگردند و منتظر شما هستند، صدای جیغهایی که از دور از لین میشنوید یا دیگرانی که شکنجه میشوند، و هر آنچه در منطقه شیطانی سوپای آریزونای Outlast 2 موجود است! تمام اینها را گفتم، اما حق مطلب درباره صداگذاری این بازی ادا نخواهد شد، مگر آنکه آن را با هدفون تجربه کنید. جرات کنید و این کار را بکنید. آنوقت خواهید فهمید که Outlast 2 چیست! از هر گوشتان صدایی میشنوید. سرسام خواهید گرفت و از شدت تپش قلبتان هدفون را شل خواهید کرد و به دور گردنتان خواهید انداخت تا نفسی بگیرد. گویی که سرتان را زیر آب کرده باشند. این کاری است که Outlast 2 قصد محقق کردنش را داشت و اکنون آن را عملی کرده است. یعنی ترساندن تا سرحد مرگ، آن اندازه که از ادامه دادن بازی پشیمان شوید و بگویید، حالا فردا بقیهشو میرم!
تعداد دفعاتی که از Jump Scareها خواهید ترسید، حساب ندارد. چرخش دوربین به دور خود و بررسی محیط اصلا کار راحتی نیست و محال است بدون استرس و اضطراب این کار را بکنید. چیزی که این بازی را هرچه بیشتر در عمق ذهنتان میکارد و جوانههای چندشانگیز ترس را در افکارتان میرویاند، پی رنگ مذهبی بازی است. در واقع فرقهای با باورهای خاص، و با این پندار که در حال خدمت به خدواند هستند، دست به هر کشتاری میزنند و در راه محقق کردن اعتقادات و افکارشان، ریختن خون بسیار عادیست و تکه پاره کردن اندامها و آدمها به کندن کله مرغی شباهت دارد. بازی هم در نشان دادن این قصاوت و بیرحمی از هیچ کوششی دریغ نکرده است و با جزییات کامل، با برهنگی تمام، و حتا گذشتن از تابوهای مرسوم، همچون نمایش ندادن عورت زنان و مردان، هر آنچه می توانسته از بستر داستانی خود بیرون بکشد را بیرون کشیده است. منطقه ای که Red Barrels به نام سوپای، با مختصات جغرافیایی آریزونای آمریکا خلق کرده است، دنیایی مرگ خیز و شیطانی است که وردها و خطابهها و زمزمههایش به درگاه خدواند، همچون شرارت ازلی ابدی آشیانه کرده در قلب انسانهای سیاه دل، با تمام سردیاش بر تنتان می نشیند.
در واقع با اشارهای که سازندگان بازی، پیش از انتشار به منبع الهام خود از خودکشی دسته جمعی موسوم به جونزتاون (Jonstown) در سال ۱۹۷۴ داشتند، تاثیر مخرب و جنایتگونه آموزههایی را که ذهن آدمی قادر به پرورش آن است، بار دیگر هشدار دادهاند و از ظرفیتهای چنین مایه فکری و مذهبی که دیگران را هرچه آسانتر خام میکند و به پیروی مجاب، برای جان دادن به اثر خود بهره جستهاند. کاری که با توفیق فراوان، با ترس بسیار و مبدل شدن به اثری خوفناک به پایان رساندهاند.
در باب موسیقی هم یک مرحبای حسابی باید نثار سازندگان کرد. ریتمها و نواها کاملا هم گام و همراه با بازی شنیده میشوند و ضرب آهنگهایی که در طول مراحل تکرار میشود، تنش و نگرانی شما را بیش از پیش خواهد افزود. هنگام دویدن تند میشود، هنگام برخورد با سایهای که ناگهان با چرخش دوربین به آن برخوردید و مو تنتان سیخ شد، با کشیدن تند آرشه ویلون پاسخ خواهد داد، زمانی هم که همه چیز اندکی آرام گرفته با ریتمی کوبهای خوف در دلتان می اندازد تا رنگ آرام و قرار به خود نبینید.
بازی Outlast 2 نفیکننده صریح سکون است. از ابتدا تا به انتهای بازی در حال گریختنید. گریزی نه آرامش عطا کن، که دلهرهآور و سستی به دل ریز. این بازی به اعتقاد بسیاری از منتقدان، گامهای تازهای در ژانر Survival Horror برداشته است. با باز کردن محیط بازی و گستردن آن به پهنههایی روباز و وسیع از چرخیدن درون فضاهای بسته رهایی پیدا کرده است. با تغییر اتاقها و دالانها به محیطی روستایی و باز، دویدن و گریز را درست به جا به آن اضافه کرده و اجازه نداده این تغییر در جهت منفی حرکت کند و با حذاقت و توانایی از ظرفیتهایی چنین محیطی استفاده لازم را کرده است. در عین حال مخفی کاری بازی را حیاتی و لازم کرده است و هیچ سلاحی نیز در اختیار شما نگذاشته تا وحشت در سوپای را تجربه کنید.
تنوع دشمنان باعث میشود تا هرگز احساس کسالت از محتویات به شما دست ندهد. از غولی که کوتولهیی را بر پشت دارد و با تیرهای آتشین جانتان را به درگاه خداوند تسلیم خواهد کرد، تا مردمان بیچاره و نحیف و استخوانی و قمه به دست و انواع دیگری که مدام خرناسکشان به دنبالتان روان میشوند، یا کسانی که روی زمین کشان کشان به دنبالتان میآیند و ضربهای حوالهتان میکنند، و تا آن موجود زبان دراز چندش، که درون مدرسه مدام سر و کله اش پیدا میشود و زبانش را توی حلقتان میکند، یا آن عفریته بدصدای نسناس که با دیدنش بر میگردید و با چشمانی از حدقه در آمده راهی را برای فرار جستجو میکنید. محیطهای بازی نیز از همین تنوع پیروی کرده است و عوض شدن مراحل با مختصات ویژه، به خودی خود نکته مثبت محسوب میشود. از آب و هوایی که خون از آسمان میبارد، تا حیات خلوتی برف پوش، جنگلها با رودخانهها و درختان شکسته و افتاده، تپهها و صخرهها و دریاچه و راهروهای مدرسه.
نمیتوان به بازی Outlast 2 ایراد بزرگی وارد کرد. مگر آنکه خصمانه و خیره سرانه نظر بدهیم. اما نکاتی چند وجود دارد که اشاره میکنم. نحوه حرکت کردن دشمنان در بیشتر اوقات قدری خشک و بدون انعطاف لازم انجام میشود. این در مقایسه با جلوههای دیگر بازی که به روانی و صیقلی هرچه تمامتر صورت میگیرد، در تضاد است. کافی است به کیفیت آب در بازی توجه کنید و سپس حرکت کردن آن آشغال کلهها را دنبال کنید. نکته دیگر محتویات بازی است. در واقع درون بازی به جز نامه و باطری و نوار زخم بندی، هیچ چیز دیگری وجود ندارد. البته باید اشاره کرد که در قیاس با ریتم تند بازی که بر مبنای فرار کردن طرح ریزی شده، جایی برای جستجو و اکسپلوررها نداشته است. اما از طرفی نیز نمیتوان آن را نادیده گرفت. تنها ایرادهایی که به چشم بنده آمد همین هاست.
باطری
اتاقها و دالانهای مدرسه را جستجو کنان، درگیر با ترس و دلهره اینکه مبادا ناگهان چیزی جلوی چشمتان ظاهر شود، با استرس پیش میروید که اخطار تمام شدن باطری بالای تصویر چشمک میزند. همه دلهرههایتان چند برابر میشود. –لعنت بهت-. آنگاه برای یافتن یک باطری فسقلی به هر دری میزنید تا دوربینتان که سینه تاریک و خوفناک بازی را برایتان قابل رویت میکند، روشن بماند. همین مساله به تنهایی میتواند این بازی را به یک بازی ترسناک استاندارد و ستایش شده مبدل کند. به این مساله آخر، خوبیهایی را که پیشتر آوردم اضافه کنید تا ببینید Outlast 2 چه جنون وحشت انگیزی را به جانتان میاندازد.
Outlast 2 یک بازی بسیار دلهره آور و ترسناک است که تجربه اش تا مدتها در خاطر خواهد ماند. Gameplay و عناصر داستانی این بازی چنان به خوبی در کنار هم نشستهاند که گویی جز این نباید میشد. ساخته جدید استدیوی خوش ذوق و کاربلد Red Barrels اثری درخور توجه و مثال زدنی از کار در آمده است که ۱۰ ساعت هراس نصیب هراس دوستان خواهد کرد! جلوههای بصری قدرتمند و طراحی معماها و مراحل و دشمنان و نورپردازیهای بینظیر، در بستری با رنگ مایه مذهبی اما جنون خیز، به همراه خشونت آشکار و گاها حال به هم زن، این بازی را گام بعدی و موفقتر Outlast در ادامه حیات خود در دنیای بازی معرفی کرده است. به دوستان توصیه میکنم هدفون یادشان نرود!
پر بحثترینها
- اینترگلکتیک، کانکورد، ناتی داگ؛ در اتاق فکر سونی چه میگذرد؟
- گزارش: طراحی سختافزار پلی استیشن ۶ برخلاف نسل بعدی ایکس باکس، به پایان رسید
- حساب توییتر پلی استیشن باعث ترند شدن دوباره Bloodborne Remake شده است
- یوشیدا: Horizon Forbidden West در حد انتظارم نفروخت
- یوشیدا: اگر خواهان بازی های انحصاری جدید PS5 هستید، بهتر است از ریمسترها حمایت کنید
- شایعه: اطلاعات فاش شده از GTA 6 توسط کاربری که ادعا میکند چندین ساعت از گیمپلی را دیده است
نظرات
اقا شاهین واقعا ازت ممنونم واسه نقده یکی از ۳ عنوان مورد انتظار امساله من :heart:
خیلی به این عنوان نامردی شد از طرف منتقدا :deadrose:
معلوم بود نقد همه تحت تاثییر بعضی از نقدایه دیگه بود منمنونم شما اینطور نبودید و منصفانه نقدش کردید :heart:
یارو تو نقدش اشاره کرده نسخه دو از ۳ بازی برتر ژانر ترسه و بعد بهش ۷ داده :no:
من همین یه ساعت پیش دانلودش کردم و یه نیم ساعت بازی کردم واقعا شاهکاریه واسه واسه خودش :inlove:
طرفداره پروپا قرص re7 هستم اما خدایی تو ترسناک بودن باید جلو اوتلست لنگ بندازه :heart:
بعضی دوستان میگن اوتلست انقلاب نکرد و باید بهشون گفت اوتلست اولین بازی ترسناک بی سلاح و با دوربین دید در شب هستش
دوستان لطفا اسپویل نکنید
دیروز یکی تو سایته همسایه گند زد به روحیم واسه اسپویل
یه یارو تو متا کریتیک اومده صفر داده اینم دلیلش : 😐 😐
This game is not recommended, AT ALL, for only 6 hours of constant suffering and frustration the developers should pay US to play this not the other way around
____________________________________________________
قشنگ معلومه بچه کوچولو بوده … خو بابا میترسی ، عذاب میکشی بازی نکن
مگه مجبوری :reallypissed: :reallypissed:
کلا سلیقه ی این آمریکایی ها و اروپایی ها افتضاحه چه تو فیلم چه تو گیم…کلا فقط دوست دارن بکشن و برن جلو و انفجار ببینن و با بقیه در ارتباط باشن و از این هندی بازیا 😀
واسه همین صنعت گیم تو این نسل ضعیف تر عمل کرد همش به خاطر سلیقه ی چپ و چس ایناس یه بازی آنلاین بزاری جلوشون مثل خر کیف میکنن 😐
حرف دلمو زدی . البته تو ایرانم زیاد از اینجور آدما پیدا میشه 😀 😀 😀 😀
بله داداش گلم چرا راه دور میری تو همین سایت هم زیادن تا الان ۲۴ نفر رو کشف کردم(اشاره به تعداد منفی ها 😀 )
الان شدن ۲۸ نفر . و همینطور در حال افزایشه . خخخخخخخ
دقیقا حرف دلم رو زدید…
بنده آشغال ترین بازی ای که تو عمرم تموم کردم doom 2016 بود بعد بهترین شوتر سال شد که از هر لطیفه ای بامزه تر بود و واقعا حق battlefield 1 ضایع شد..
خواهش می کنم. خوشحالم که به کارتون اومده. بازی که آدم دوست داره باید تجربه بشه. کاری به نقدها نداشته باشید. خصوصا اگر تناقض در نقدها زیاد باشه.
:yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
قبل این بازی هم بازی های ترسناک و بدون سلاح بودن ! حالا چه اول شخص و یا با هر دوربین دیگه ای…
در مورد این بازی هم که هنوز اوایل بازی هستیم و تا اینجا به نظر جالب بوده باید ببینیم تا آخر چطور میشه !..
اخی روحیه ت خراب شده گلم بمیرم برات 😛
خییییییییلییییییییییی ترسناااااااااااااااکههههههه :sweat: :sweat: :sweat:
فکر کن بدون هیچ سلاحی باید تو بازی دووم بیاریم و فیلم هم بگیریم :dazed:
survival horror واقعی ب این بازی میگن :yes: :yes: :yes:
عالی بود.ممنون بابت نقد و بررسی موشکافانه. 😉
ممنون . اگه اشتباه نکنم این بازی در مورد خرافات و همینطور افراطی گری وارد شده به مذهب هست . درسته ؟ البته تو ایران کسی جرات نداره بازی یا چیزی مثل این بسازه ………….. پس داستان خوبی داره و این خیلی عالی.
این بازی از لحاظ ترساندن پدر ادم رو در میاره و فشار روانی زیادی وارد می کنه اما از نظر داستان یه تختش کمه
اگه پایان بازی را ببینید متوجه می شید که قراره مثل نسخه اول ادامه را در دی ال سی باز ی کنیم
الان فرضیه هایی مختلف هست درباره پایان بازی
اسپویل
به نظر من شخصیت اصلی در پایان عقلش را از دست داد و رفت تو رویا،از طرفی احساس گناه هم می کنه که جسیکا را رها کرد،واسه همین وقتی برای اخرین بار وارد توهم شد،جسیکا را با صورت سفید و گلوی بریده دید
البته نمیشه با قاطعیت چیزی گفت،باید منتظر دی ال سی بمونیم
دوست عزیز ما داریم بازی میکنیم شما اسپیول چرا میکنی خب ادم ناخاسته میخونه گند میزنه ب داستان بازی
نوشتم اسپویل
می تونستی نخونی
ممنون اقای غمگسار عالی بود :yes: :yes: انگیزم واسه بازیش بیشتر شد با خوندن نقدتون
شماره ۱ این بازی و بسته ی الحاقیش واقعأ عالی بود مخصوصأ اونجاش که اون دکتر دیوانه چند تا از انگشتهای شخصیت اصلی رو قطع میکنه شما هم دردش رو حس میکنی.
مقاله عالی بود و منصفانه نقد کردید ولی برای فیزیک دشمنان یک نمره کم کردید عادلانه نیست نیم نمره هم کفایت میکرد
به هر حال ممنون از مقاله خوبتون
مرسی از شما و انرژی خوبتون.
نمره کم شده برای دو ایراد از نظر من بوده که توی نکات منفی ذکر شده. نه یک ایراد.
ممنون ولی بنظر من ۹ زیادیش هست…. بازی خیلی خوبیه.. اما نه شاهکار
با احترام، اگر بازی نکردید، بازی کنید و سپس بگید که ارزش چنین نمره ای رو داره یا نه. جدا از اون، چندان در بند نمره نباشید دوست من. بازی کنید. همه چی توی بازی وجود داره.
مثلا؟پی رنگ مذهبی؟منظورتون چیه؟
همه اتفاقایی که توی سوپای داره میوفته بر اثر اعتقاد فرقه ای عجیب به روزهای واپسین عالمه. در طول بازی با برخی آموزه های انجیلی به نام Gospel of Knoth آشنا می شید که مردمان اونجا ازش پیروی می کنن و قبولش دارن.
منظور من از پی رنگ مذهبی مطرح نیست! بازی این تم رو داره. توی اسم بازی Outlast 2 با برعکس کردن حرف T یه صلیب برعکس ساخته که در دهه های اخیر نشان ضد مسیحیه. اندکی دقت کنید تا به نشانه های بیشتری برسید. بلیک در قسمتی از بازی به صلیب کشیده میشه و اونو نجات دهنده صدا می کنن. جای جای بازی از عشق خداوند به کودکان سخن گفته میشه. (در حالی که با خشونت سادیستی اونارو سلاخی می کنن). توی بازی کلیسا هست و اسم مسیح آورده میشه.
این نشانه ها مذهبی حساب میشن گمان کنم!
اینا میدونم اقای محترم که این نشانه ها مذهبی حساب میشن ولی اینکه توی یک بازی که یک ادم مذهبی بی دین ساخته این بازیا من این منظورمه.پس حسابی بازیش ضد خدا هست بله؟فایده یک همچین بازی چیه؟من نسخه یک را بازی کردم اینم بازی می کنم ولی کاش بازی ها فقط بازی و سرگرمی بودن نه توهین به دین یک عده.شما خودت میپسندی این بازی را؟
دوست محترم!
بذارید یه چیزی رو اینجا خیلی واضح بگم تا تکلیف درباره این عقاید مذهبی روشن بشه!
شما خیلی راحت میای الفاظ رو استفاده میکنی بدون اینکه دربارش تعریف داشته باشی. توهین. کی کجا چه وقت توهین کرده؟ اصلا کی از توهین صحبت کرد. این کلمه از کجا اومده؟
فایده بازی رو هم من نباید به شما بگم. شما خودت تصمیم میگیری که فایده داره برای شما یا نه. چنانکه خودت میگی اینو هم بازی میکنی. پس یه چیزی برای خودت داره. شاید احساس ترسیدن لازمه زندگیت باشه. همین. نمیخاد زیاد فلسفه ببافی که!
ممکنه نشانه های ضدیت وجود داشته باشه در بازی. اما به منابع مراجعه کن. جستجو کن. یا همین مطالب سایت گیمفا رو درباره این بازی بخون. مثلا پیش نمایش همین بازی رو. منبع الهام این بازی از یه واقعه ست که بزرگترین خودکشی دسته جمعی تاریخه و دقیقا از شستشوی مغزی (عقاید مذهبی) – کار ندارم الحادی یا نه- در متن اون حادثه استفاده شده. خطابه خوندن و مجاب کردن پیروان به انجام بزرگ ترین خودکشی تاریخ. خطابه خوندن و گرفتن افسار اندیشه دیگران. خطابه خوندن و استفاده از کلمات و الفاظ برای دیدگاهی شخصی. متن و نص چیزی که میتونه مقدس جلوه داده بشه.
جدا از این ها، بعضی ها میان میگن کشتن بچه هابده توی این بازی. شما همین عقاید مذهبی رو بذار کنار این مساله. آیا وجود نداره؟ آیا سابقه نداره؟ سریال True Detective رو ببین. در اسناد تاریخی جستجو کن ببین چه کارهایی به اسم عقاید مذهبی و شبه مذهبی در تاریخ شده. جنایت ها رو پیدا کن. کشتار ارمنی ها رو بخون دربارش. کشتار نانجینگ رو بخون. نیت و قصد قاتل زنجیره ای معروفی چون زودیاک رو بخون. شواهد رو پیدا کن دوست من. دوستان و آقایونی که این مسایل بهتون بر می خوره، اینا حقیقته. وجود دارن. اتفاق افتادن. بلکه بدتر و وحشیانه تر. این بازی هم فقط باز نماییه. همین. و اینا فقط بخشی از بازیه. نه همش. که کار این بازی ایجاد حس ترس تا سر حد مرگه. والسلام
بله من نظرتونا خوندم من میدونم چی میگم تعریف کلمات را هم بلدم خوبه خودتون میگید به اسم مذهب نه خود مذهب این یعنی سو استفاده از دین که یک عده سود جو انجام میدن ولی اصل دین این نیست بله این قتل ها هست ولی شما مثلا برو بمب باران ادم های بی دین مثل کشور امریکا را ببین بمب اتمی نزد امریکا؟تو ویتنام مردم را تیکه پاره نکرد؟ همه این ها هم هست و اتفاق افتاده.اصل دین را به شبه دین اشتباه نگیرید.نمونه استفاده از دین الان توی ایران که خیلی واضح هست.من این بازیا بازی می کنم چون از بازی ترسناک خوشم میاد.
اقا اگرم نظرم باب میلتون نیست باید بذارید تایید بشه چون من نظر گذاشتم خیلی با ادب جواب شما را دادم ولی تایید نشد.
بزار حدس بزنم who i am????
احسنت دمتون گرم
یاخدا چرا این همه منفی به تشکرم منفی میدین
خیلی ممنون آقای غمگسار…نمره ی ۹ شاید از نظر دوستان زیاد باشه واسه این بازی ولی چون بازی بهتر توی سبک ترسناک فعلا و در حال حاضر نداریم و این بازی هم استاندارد های این سبک رو رعایت کرده کاملا و شاید کلیشه باشه بعضی جاهاش ولی خوب پیاده شده انصافا پس نمره درسته به نظرم.
Dreadout بازی کن بعد ببین کدوم بازی ترسناکتره 😐
نقد بسیار عالی بود.
این بازی هم واسه طرفداران ژانر وحشت ساخته شده و بی نظیره.