سال گیمر مثل خود اوست…خاص| چگونه یک گیمر باشیم و سال خوبی را برای خود رقم زنیم
هر روز صبح، هنگامی که از خواب برمیخیزم،چند ثانیه ای را در خماری به سر میبرم، چند ثانیه ای که شاید از همه ی لحظات روز بیشتر دوستش دارم. چند لحظه بدون آن که هیچ فکری، هیچ مسئولیتی به ذهنم برسد، تنها میبینم و میشنوم و ورودی محض میشوم! بعد از این چند ثانیه ی لذت بخش، ناگهان ذهنم انگار که مورد تهاجم قرار گرفته باشد، طوفانی از آدم ها، کارهایشان، مسئولیت هایی که بر دوشم گذاشته اند و مسئولیت هایی که خودم به خودم محول کرده ام را به یادم میآورد و این ها، باعث میشود که لحظه ای اخم کرده و در ذهنم زندگی را به بی رحمی محکوم کنم. اما همین که شیر آب را آب باز میکنم تا صورتم را بشورم و روزم را آغاز، با خود میگویم اگر زندگی اینقدر بی محبت است، چرا من زندگی را ام را باید همان قدر سخت و بیطراوت ادامه دهم؟ چرا به خودم رحم نکنم؟ پس تصمیم میگیرم، همین امروز را که زندگی این قدر دشوارش کرده، با چیزی که از آن لذت میبرم آسان تر کنم، زمان هایی را در طول روز به خودم استراحت دهم و از این دنیای لعنتی با قواعد سخت و محکمش فرار کنم و برای این منظور، چه چیزی بهتر از انجام بازی های ویدویی؟! چه چیزی بهتر از دریچه ای رو به دنیای بیپایان خلاقیت و تخیل؟ این کار را تا چند روز پیش ادامه میدادم( البته هنوز هم ادامه میدهم!) تا این که روز و لحظه ی تحویل سال جدید فرا رسید،درست یکی دو دقیقه قبل از تحویل سال، خواهرم گفت برای سال جدید یک آرزو بکن و من دوباره با این حرف به یاد افکار اول صبحم افتادم، اما این بار پیش خودم گفتم چرا برای یک سال جدید این حرف مصداق نداشته باشد؟ مگر نمیشود سال جدید را هم با این تفکر آغاز کنم که دنیا با بازی های ویدیویی جای بهتری است؟ مگر سال ۱۳۹۶ قرار نیست از چند دقیقه ی دیگر قواعد خودش را مستبدانه به من دیکته کند؟ پس چرا برای لذت بردن از این سال به دنیای دیگرم پناه نبرم؟ حالا نیز میخواهم همین دیدگاه را با شما به اشتراک بگذارم و بهترین کارهایی را که امسال به عنوان یک گیمر قادریم انجام دهیم را از دیدگاه خود بازگو کنم تا بتوانیم سال جدید را در دنیایی تازه به بهترین شیوه ی ممکن بگذرانیم.
مستقل باز شوید !
گاها پیش خودم فکر میکنم، ای کاش همان طور که در دنیای تکنولوژی، هر روزه استارتاپ های فراوانی توسط کمپانی های بزرگی چون اپل، مایکرو سافت، سونی و حتی سامسونگ خریده میشوند تا از این طریق بتوانند به رشد و شکوفایی دست پیدا کنند، به همین تعداد و به همین جدیت، کمپانی ها و استودیو های مستقل هم توسط بزرگان صنعت بازی سازی خریده شوند تا نیروی کار کافی و از همه مهم تر بودجه ی کافی در اختیارشان قرار بگیرد تا بتوانند به راحتی هر چه تمام تر این ایده های نابی که در ذهن دارند را پیاده کرده و بازی هایشان را بسازند و یک وقت خدایی نکرده به دلیل کمبود در یکی از دو مورد بالا، این بازی ها در همان نطفه خفه نشوند. اما افسوس که رخ دادن چنین اتفاقی در صنعت بازی های رایانه ای به این آسانی ها نیست و به این زودی ها اتفاق نخواهد افتاد، چرا که مدت مدیدی است این کمپانی های بزرگ معنای واقعی بازی را فراموش کرده اند و تنها به فکر پر کردن جیبشان هستند، به همین روی، استودیو هایی توسط افرادی که هنر بازی سازی برایشان ارجحیت دارد ساخته شده و نام مستقل بر رویشان گذاشته میشود تا جایی که این نام مستقل حالا دیگر نوعی اعتراض محسوب میشود و میخواهد بگوید که من با دیگران فرق دارم، من را تجربه کنید. البته حقیقت امر هم کم و بیش همین است، بازی های مستقل به مانند مرواریدی در یک صدف در اعماق دریا هستند که تا وقتی در اقیانوس عظیم بازی های ویدیویی غواصی نکنید و به آن اعماق نرسید کشفشان نخواهید کرد. این دست بازی ها همیشه حرفی برای گفتن دارند و این شما هستید که باید در نقش یک گوش شنوا حرف آن ها را درک کنید. در این سال جدید برای آن که بیشتر با مفهوم هنر در بازی آشنا شوید به شما پیشنهاد میکنم عناوین ساخته ی استودیو های مستقل را هم تجربه کنید تا لذتی دوچندان از این هنر هشتم برده باشید.
سبک عوض کنید
احتمالا شنیده اید که ورزش کاران بزرگ یا رؤسای کمپانی های بزرگ پیش از این که به مقام و جایگاه کنونیشان برسند،ورزش های بسیار زیاد و موقعیت های شغلی بسیار متفاوتی را برای مدتی تجربه کرده تا این که بالاخره بعد از گذشت سال ها علاقه ی قلبی خود را پیدا کرده و آن را به عنوان ورزش و شغل دائمشان ادامه داده اند و حتی گاها بعد از گذشت سال ها، با وجود موفقیت در شغل دائم، آن را هم کنار گذاشته اند و کاری دیگر را شروع کرده اند. گیم نیز، همانند این موضوع جای عمل به شما میدهد، سبک های بسیار زیاد، سازندگان متنوع، کاراکتر های مختلف، داستان های گوناگون و موضوعات بیشمار و جذابی وجود دارند که شما را صدا میزنند و خواهان تجربه کردنشان توسط شما هستند. شیوه ی معمول یک گیمر نیز همین است که سبک های متفاوتی را امتحان میکند تا از یکی خوشش بیاید و آن را به عنوان زمینه ی اصلی بازی هایش انتخاب کند. اما خیلی ها( از جمله خود بنده تا مدتی پیش!) این روش را انجام نداده اند و به طور تصادفی بازی را برای اولین بار انجام داده، از آن خوششان آمده و همان سبک را انتخاب کرده اند. اما دنیای گیم از آنچه شما فکر میکنید بسیار عظیم تر و جذاب تر است. هیچ وقت از روی تعصب به سبکی خاص اصرار نورزید و خودتان را از عناوین جذاب دیگر سبک ها محروم نکنید. حداقل برای یک بار هم که شده یک بازی از آن سبک را امتحان کنید، احتمال آن که خوشتان بیاید زیاد است چرا که هر یک از این زمینه ها در بعدی جداگانه شما را مجذوب خود خواهد کرد. بسیاری هستند که بدون تجربه کردن گیمی در زمینه ی point and click، استراتژی های نوبتی،نقش آفرینی و حتی ریسینگ( به حق چیز های نشنیده!) آن ها را مسخره میکنند و سبک خودشان به عنوان مثال شوتر سوم شخص را از هر زمینه ی دیگری برتر میدانند! از این دست گیمر ها نباشید و بیایید در سال جدید در کارتان تنوع ایجاد کنید، قطعا بازی های جدیدی کشف خواهید کرد.
فقط آنلاین نزنید
از شما چه پنهان، مدت نسبتا طولانی است که با یک گیمر عزیز آشنا شده ام. مدت ها با یک دیگر در مورد مسائل مختلف صنعت گیم صحبت میکردیم و پیرامون مسائل مختلف نظر میدادیم و من بعد از مدتی فهمیدم که این دوست عزیز علاقه ای وافر به محتوای آنلاین بازی ها دارد، آنقدر این علاقه زیاد بود که او حتی بخش داستانی بازی ها را انجام نمیداد و مستقیم به سراغ بخش آنلاین بازی ها میرفت! از قضا این گیمر عزیز از آن رعایت کننده های قاون کپی رایت است که محال است بازی را کرکی انجام دهد، به همین دلیل بار ها از او پرسیدم یعنی پول میدهی و بازی نمیکنی؟ و او با لحنی کاملا آرام پاسخ میداد: حوصله بخش داستانی را ندارم! نظیر این دوست گرامی بنده نباشید که تمام مدت آنلاین میزند و حتی حاضر نیست بخش داستانی بازی ها را تجربه کند. مطمئن باشید بخش آفلاین بازی ها اگر بیشتر از بخش آنلاین نه، حداقل به اندازه آن محتوا و از همه مهم تر داستان برای سرگرم کردن شما در اختیار دارد، تنها کافیست این فرصت را به بازی بدهید تا شما را در داستان خودش غرق کند. بله مطمئنا بازی کردن مقابل AI کمترین شباهتی به بازی کردن در مقابل پلیر های هوشمند ندارد البته نه که خدایی نکرده بگویم AI آسان است! نه! خدا رو شکر هنوز سری بازی های souls-borne وجو دارند تا این ادعا را از ریشه خشک کنند! اما داستان جذاب بازی و المان هایی که به واسطه داستان در بازی قرار میگیرد ارزش صرف وقت را دارد. هنگامی که سازنده ای بخش آفلاین و داستانی را در بازی قرار داده یعنی حرفی داشته که نمیتوانسته در بخش آنلاین بزند و یا روایت کند. خلاصه که بنده( و سایر دوستان گیمر من) آنقدر به این دوست عزیزمان پند و نصیحت دادیم که حالا کمی سر عقل آمده و حداقل چند ساعتی را به داستان بازی اختصاص میدهد تا ببیند که از آن خوشش میآید یا نه. بیایید در سال نو به هر دو بخش آنلاین و آفلاین بازی ها بها دهیم و هر کدام از این بخش ها را حداقل برای مدتی تجربه کنیم تا شاید به این طریق بازی ها را بهتر درک کرده باشیم.
گیم نت رو باشید!
چند مدت پیش یکی از دوستان بنده داشت پستی که را که در فروم رددیت خوانده بود برایم تعریف میکرد که بازگو کردنش خالی از لطف نیست، گویا یکی از گیمر های کشور دوست و همسایه یعنی ترکیه مدت مدیدی بازی های آنلاین انجام میداده است و از زمانی که کنسول ps3 خریده بوده تا حالا که ps4 دارد PSN دوست و رفیق همیشگی اش به شمار میرفته. این فرد، همانند بسیاری دیگر از همان اوایل آنلاین بازی کردن،چندین دوست در PSN پیدا میکند که بازی کردن با آن ها برایش لذت بخش تر جلوه میکرده و گویا یکی از آن افراد از آن زمان تا چندی پیش دوست این گیمر باقی میماند و با یک دیگر بازی های بسیار زیادی را صورت گروهی و یا coop بازی میکنند تا اینکه بالاخره در جریان یکی از چت های درون بازی متوجه میشوند که (اِ !) انگار این دو نفر با یک دیگر برادرند! و بعد از مدت ها یک دیگر را پیدا میکنند(خدا این ترکیه و داستان هایش را از ما نگیرد!). قصدم از بیان این خاطره آن است که بگویم این قدر هم در خانه ننشینید و بازی کنید و بیست و چهار ساعته خودتان را پشت PSN یا Xbox live پنهان نکنید. هر از چندی هم سری به گیم نت های شهرتان بزنید و به صورت فیزیکی با دیگر گیمر ها ارتباط برقرار کنید چرا که این کار باعث میشود تعامل های اجتماعیتان افزایش پیدا کند و مهارت هایی نظیر همکاری، هم فکری و مناظره و صحبت کردن با دیگران را بهتر یاد بگیرید. به جای آن که یک گیمر منزوی نظیر آن هایی که در صدا وسیمای نازنین نشان میدهند باشید، سعی کنید در سال جدید به قولا ” کمی اجتماعی تر” عمل کنید تا بازی کردن به راهی برای بهبود و بالا بردن مهارت های اجتماعیتان بدل شود.
تنوع سخت افزاری هم خوب است
همان طور که پیش تر هم اشاره کردم، تنوع از هر نوعش خوب است و در زمینه گیمینگ خوب تر! سال جدید میتواند زمانی برای تجربه های سخت افزاری جدید باشد. چنانچه تا به حال یک pc گیمر اصیل(لقبی که کسانی که کنسول ندارند به خودشان میدهند!) بوده اید زمان آن است که تابو را بشکنید و یک کنسول برای خودتان بخرید. چرا که تجربه ی کنسولی بازی ها هم همان قدر جذاب و چه بسا بیشتر از pc معتاد کننده باشد. زمان آن است که به جای موس و کیبرد از دسته استفاده کنید، شاید از این حالت بیشتر خوشتان بیاید. چنانچه یک کنسول گیمر هستید هم خوبست که pc را هم تجربه کنید تا بفهمید چقدر این موس و کیبرد از کنترلر دقت بیشتری دارد و صد البته aim assist نداشتن چه حسی به شما میدهد!(بنده صرفا جهت مزاح میگویم، جدی نگیرید) خوب است که در سال جدید چنانچه توانایی اش را دارید کسنول جدید نینتندو را تهیه کنید تا تجربه ای نوین از بازی کردن نصیبتان شود و جادوی ژاپن در خونتان جاری. حتی میتوانید در سال جدید یکی از فناوری های مدرن صنعت گیم نظیر هدست های واقعیت مجازی را تجربه کنید، شاید که شیفته ی این عصر جدید سخت افزار گیم شوید و از آن خوشتان بیاید. میدانم تمامی گیمر ها از ریز گرفته تا درشت و از نوب گرفته تا پرو، کسانی که بازی های موبایلی انجام میدهند و خودشان را گیمر میخوانند مسخره میکنند اما تمامی عناوین موبایل هم بد نیستند و بسیاری از آن ها شاهکاری در ابعاد کوچک را به شما هدیه میدهند، حال چه در زمینه ی چالش های ذهنی و چه در زمینه طراحی هنری، آنقدر تنوع بازی های موبایلی زیاد است که موضوع مورد علاقه تان به راحتی در این پلتفرم یافت می شود. پس بیایید در سال جدید پلتفرم های جدید امتحان کنیم، مطمئنا یکی از این پلتفرم ها نظرتان را جلب خواهد کرد.
دنباله رو باشید!
چنانچه میخواهید درک بهتری از صنعت گیم پیدا کنید و دانشتان از موضوعات مختلف این صنعت افزایش یابد، آن بخشی را که در بازی های ویدویی مختلف بیشتر دوست دارید نظیر داستان،گیم پلی یا موسیقی را به صورت تخصصی دنبال کنید، در بازی های مختلفی که انجام میدهید به این بخش از بازی توجه ویژه ای نشان دهید و سعی کنید به کوچک ترین جزئیات هم دقت کنید، آن بخش از بازی را برای خود تحلیل کنید تا به این ترتیب نقاط ضعف و قوت بازی برای مثال در بخش داستانی یا گرافیکی و طراحی را برای خود روشن کرده باشید، سپس سری به سایت ها و فروم های داخلی و خارجی بزنید تا ببینید نظر منتقدان در مورد آن جنبه از بازی که انجام داده اید چه بوده و با کاربران دیگر به تعامل پیرامون این موضوع بپردازید. کم کم با این روش شناخت بهتری از جنبه های گیم پلی،موسیقی و داستان بازی پیدا خواهید کرد. اگر بازی انجام داده اید و از جنبه ای خاص در بازی خوشتان آمده، تحقیق کنید ببنید این بازی ساخته ی دست چه استودیویی است،کارگردان آن که بوده و بخش مورد علاقه تان در بازی را چه کسی ساخته و مدیریت کرده و از این پس کار های آن فرد یا آن استودیو را دنیال کنید تا با مفهوم “امضای آثار” در بازی های رایانه ای بیشتر آشنا شوید. بیایید در سال جدید کمی دقیق تر به بازی هایی که انجام میدهیم، نگاه کنیم و حداقل سطح دانش و اطلاعاتمان را در یکی از بخش های گیم پلی، موسیقی، داستان و گرافیک و طراحی بازی بالا ببریم.
مصرف کننده صرف نباشید
درست است که برای ما گیمر ها انجام بازی های ویدویی کاری بس لذت بخش است اما بیاید تنها خریدار و مصرف کننده صرف در این صنعت نباشیم. میتوان در سال جدید با “بازی سازی” آشنا شد. این که یک بازی ویدیویی چطور شکل میگیرد، به وجود میآید و چطور ساخته میشود، برای خودش دنیایی دارد. این که داستان یک بازی چطور باید نوشته شود، قالب درست داستان نویسی برای بازی چگونه است، چگونه باید یک بازی را از صفر طراحی کرد و به صد رساند؟ چگونه باید بخش های گرافیکی بازی ساخته شوند و طرز کار با یک موتور بازی سازی چگونه است. بخش موسیقی یک بازی چه ویژگی های باید داشته باشد؟ صدا گذاری شخصیت ها بر چه اساس انجام میشود و صداهای مختلف نظیر صدای راه رفتن، چیزی شکستن، صدای پرندگان و بسیاری صدا های دیگر چگونه تولید میشوند. تمامی این پرسش ها همگی بخش کوچکی از بازی سازی را شکل میدهند. حتی میتوانیم میان بخش قبلی یعنی دنباله رو بودن و بازی ساز بودن ارتباط خوبی برقرار کنیم و آن جنبه از بازی ها را که علاقه داریم در مبحث بازی سازی دنبال کنیم تا از این طریق هم دید فنی نسبت به بازی های گوناگون پیدا کنیم و هم در صورت امکان کمکی به صنعت بازی سازی کشورمان کرده باشیم. حتی میتوانیم در این سال یک داستان کوچک، یک طراحی هنری و یا یک قطعه ی موسیقی بسازیم و بازی را پیرامون آن متصور شویم و کار هایمان را با دیگران به اشتراک بگذاریم و بازخورد هایشان را دریافت کنیم. کسی چه میداند شاید استعداد خوبی در یکی از این زمینه ها داشته باشیم!
تمامی نوشته های بالا پیشنهاداتی از جانب بنده بودند که میتوان از آن ها برای پر بار کردن سال روبرو در زندگی گیمریمان کمک بگیریم. نظر شما در این مورد چیست، آیا با این موارد موافق هستید؟ چنانچه ایده ی دیگری دارید با ما به اشتراک بگذارید.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
نظرات
عالی بود مقدمه این پست :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :inlove: 😎
خیلی قشنگ به تصویر کشیدید :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
آقای عباسپور….
یاد مقاله های سایت چطور و کجارو افتادم! همونایی که میگن در سال جدید چگونه کسب و کار خود را توسعه دهیم! یا ۵ نکته مدیران برتر :rotfl:
……..
دوستان مدتی من نخواهم بود. امیدوارم جای خالی منو پر کنید. انشالله.
کجا داش پوریا؟؟ همین طوریش خیلی از دوستان قدیمی ما در سایت نیستن دیگه شما هم بری بخش کامنت ها صفایی نداره پس حداقل هر از گاهی سر بزن و کامنت بذار انشاالله که موفق باشی :heart:
ممنون بابت مقاله واقعا عالی بود
سال ۹۵ سال خوبی واسه گیمر ها بود و بازی های عالی اومر مثل انچارتد گرز اف وار هورایزن زیرو داون و فورزا ۳ و کلی بازی دیگه
و کلی بازی عالی دیگه هم معرفی شدن که عالی بودن و کاری کردن که از خوشحالی سر از پا نشناسیم
مثل گاد اف وار و tlou 2 و hell blad و spider man و دیتروید و کلی بازی عالی دیگه که بی صبرانه منتظرشون هستیم
اگه فقط ۳ تا بازی دیگه هم واسه این نسل معرفی کنند واسه من عالی میشه اون ۳ تا بازی هم gta و دراگون ایج و کاستلوانیا هستندکه ارزو میکنم زودتر معرفی بشن
همه دوستان سال خوبی رو انشاالله داشته باشن 😉 😉 🙂
درباره سوال اول ک چگونه گیمری باشیم باید گفت :ک همه گیمرن اما بخای گیمر بشناسی باید ی چند نکته دقت کنی.گیمر هایی ک زیاد ب خودشون نمی بالن از همه بهترن برای مثال ما چند تن از دوستان گیمفایی برای نشون دادن گیمری خودشون ی داستان میزارن تو بخش کامنت بعد چند تا نکته نامفهموم میزارن.نکته دوم گیرم های حرفه ای اگه ببنید زیاد نمیرن دنبال وسایل گیمینگ پر اوازه برای مثال خودم ی موس دارم مال احد بوق ۲۰هزارتومن خریدم خدا وکیلی با اینکه سیستم خوبه هنو عوضش نکردم پول هم دارم ولی چون دستم بش عادت کرده نمیتونم عوضش کنم ولی باز کانتر گو بازی میکنم میشناسم کسایی ک موس گیمینگ با کیبورد هدفون خوب دارن ولی نمیتونن خوب بازی کنن .نکته سوم اینکه ی گیمر ب تعداد بازیش نشناسید ب نوع بازیش دقت کنید برای مثال رفیق خودم همه بازی ها رو روی ایزی تموم میکنه خو خدایی این اسم گیمر لیقاتشو داره ؟ گیمر بودن ب سن نیست حلا بماند چندنفر میرن کلش رویال یا کلنز بازی میکنن فردا میان میگن ps4 کلش داره اگه نداره نخرم/.سال خوبیه ب شرطی ک پول هم باشه 😉 من ک ازین بازی های امثال احتمال نود درصد فقط گاد کبیر با رد بگیرم چون از اینها بهتر ب چشم نمخوره
ای بابا چرا اینقدر گندش میکنید
چگونه گیمر باشیم…
فلسفه ی گیمر چیست…
چه کسی لیاقت گیمر بودن را دارد…
بابا گیمر یه آدم بیکاره که وقتش رو با بازی کردن میگذرونه ، چه اوناکه تفریحی بازی میکنن چه اوناکه پول ازش در میارن
ما که شاید اخرین سال گیمریمون باشه.شاید…
من که امسال شاید سال آخر زندگیم باشه! :rotfl:
چرا؟ 😥
بنظر من دلیل دلسردیت از دنیای گیم اینه که نتونستی انحصاریهای سونی رو تجربه کنی و معنی واقعی و لذت واقعی هنر گیم رو حس کنی
بیشتر بازیات یه مش شرو ور مولتی پلتفرم و بی کیفیت بوده و به خیال خودت همه ی بازیا همچین حس کسل کننده ایی بهت میدن
تو بازیهای سونی روح هنر جریان داره
عالی بود سهند جان.با مواردی که گفتی کاملا موافقم.خوبه که ما گیمر ها هر سال محدوده کاریمون رو گسترش بدیم و یه مقدار دقیق تر و منتقدانه به صنعت مورد علاقمون نگاه کنیم.من یه دفتر مخصوص دارم که هرچی ایده برای ساخت بازی به ذهنم میرسه داخلش یادداشت میکنم.پیشنهاد میکنم شما هم این کار رو برای سال جدید انجام بدید تا خلاقیتتون افزایش پیدا کنه و اگه یه روز بازی ساز شدید بدردتون بخوره.
ممنون از لطفتون؛ اره واقعا یادداشت کردن ایده ها خیلی کار خوبیه و بعد از یه مدت باعث میشه که آدم گنجینه ی خیلی ارزشمندی رو بسازه و بتونه ازش استفاده کنه
ایده خوبیه.هر کسی میتونه با الهاماتی ک از هر جا گرفته(از بازیها،از بازیسازا،مردم حتی نشستن تو پارک)ایده یک بازی ب ذهنش خطور کنه و خدا رو چ دیدی گیم بسازه.بنظرم اگه بخواد بسازه کاملا نسبت ب بازیسازی تحقیق کنه و بعد ایده ش رو پیاده کنه.شاید بعدها بازیش ی شاهکار بشه.ایده های مختلف مثل ماین کرفت،بازیهای پلی دد و to the moon کم نبودند. :yes: :yes: :yes:
عجب تیتری عجب سالی عجب گیمیی
My I’d psn: tahaarzi
خوده بنده بازیای مورده انتظارم همه ایندی هستند امسال :inlove:
نسله ۸ خیلی جالبه بازیای ایندی دارن پیشرفت میکنن و بازیاش aaa تکو توک موفق میشن :rose:
من پیشنهاد میکنم به کسایی که ایندی باز نیستن حتما ۲ یا ۳ عنوان بازی کنن تا تو دریایه خلاقیت این دسته بازیا غرق شن. :heart:
متاسفانه تنها مشکل سازنده ها ایندی تبلیقات هستش که بعضیا اگه پابلیشر خوب پیدا کنن راحت تر بازیشون
رو دنیا میشناسه :brokenheart:
به خاطر مشکلات مالی کل سال ۹۵ رو با بازی های موبایل(آندروید) سپری کردم و تو این یک سال بجز بازی the room هیچ بازی خوبی پیدا نکردم. امیدوارم تو سال جدید جیبامون پر پول باشه تا بتونیم بازی و کنسول بخریم.
امین جان توی کنسول ها اگر غیر از خوده کنسول یه اشتراک گلد یا پلاس بگیری هر ماه سونی و مایکرو عناوین خوبی رایگان میکنن که میتونی بدون خرید نسخه فیزیکی که گران هم هست به تجربه بازی ها بپردازی و بازی های بزرگی هم در همین سرویس ها رایگان شده که اگر همون اول اشتراک یکساله بگیری خیلی راحت هستی
سهند جان خسته نباشی خیلی عالی بود :yes: :yes:
یه قسمتی از متن درباره بخش افلاین بازی ها صحبت کردی و واقعا درست بود منم بعضا چه دوستان خارج از گیما و یا دوستان در سایت دیدم که تمایل ها خیلی به سمت بازی های تماما انلاین رفته که منم قبول دارم فوق العاده سرگرم کننده هست و نمیشه انکار کرد مثلا هیلو۵ در کنار بخش کمپین خب یه وارزون داره که اصلا اگر بشینی پاش دیگه میبین ساعت ها گذشته و گذر زمان احساس نمیشه و خوب هم هست اما مشکل اینجاست که قرار نیست مفهومی از این بخش به گیمر القا بشه مثلا طرف last of us گرفته خب هر چقدر هم مولتی جذاب داشته باشه اما کمپین بازی و اون حس همزاد پنداری در بازی و روایت خب قطعا لذت بیشتری از رقابت های انلاین داره و باید بیشترین تمرکز سازنده معطوف به کمپین بشه که حداقل از همون ۵ ساعت گیمر یه چیزی نصیبش بشه
بسیار مقاله جالبی بود… گیمینگ برای من هم فراموش کردن سختی ها زندگی روزمره هستش و وقتی که حالم خیلی خرابه همیشه گیم بازی میکنم. توصیه های خیلی جالبی بود….
من سال ۹۵ بهترین سال گیمریم بود
ویچر ۳ نسخه ی گوتی رو برای اولین بار بازی کردم و بی نهایت از روایت و گیم پلی و گرافیک بازی لذت بردمو همین الانم دارم به نوای ملکوتی موسیقی های شاهکار این اثر گوش جان میسپارم :laugh:
امیدوارم امسال داستان سرایی های بیش از پیش بهتری روی در بازی ها تجربه کنیم و خدا یه سری سازنده ها رو هدایت کنه تا فقط آنلاین نسازن. این داستان است که می ماند!!!!!!!!!!
انشالله جیب همتون پر پول باشه تا از شاهکار های امسال هم لذت ببرید.
و در آخر این که، امیدوارم سال پر باری هم باشه برای صعنت بازی سازی ایران و بچه های ما اجازه داشته باشن قدرت و استعداد خودشون رو تو این زمینه ثابت کنن!!!!!!!
اقا شما مثلا می تونی سایتیا معرفی کنی یا اموزش کاملی که واقعا بگه یک بازی حرفه ای چطوری ساخته میشه؟چون من شده بیست تومان هم بالای اموزش دادم ولی همه ی اموزش ها سطحی بودن.من ۳ds max بلدم کار با یونیتی هم بلدم ولی نمی دونم چطوری واقعا یک بازی حرفه ای بسازم در صورتی که می خوام در اینده شغلم همین باشه یعنی بازی سازی.اگر کسی میدونه یک بازی چطوری ساخته میشه یا سایتیا می شناسه که به طور کامل توضیح بده یا علی.
واقعا دیگه بازی کردن بهم نمیچسبه مثل قدیما فقط ایول هفت منو گیمر نگه داشت
خدا پدر صاحب کپکام رو بیامرزه
مقاله عالی بود
ممنون ازتون سهند جان
مقاله بسیار خوبى بود. براى من گیمینگ یه جور اعتیاده. وقتى خانه هستم، شده نیم ساعت باید یه کم بازى کنم. و البته با اون بخش آنلاین فقط بازى نکنید هم خیلى موافقم. توى تعطیلات یکى از دوستان که مى دونست من اهل بازى هستم، اورواچ رو بهم هدیه داد. فارغ از ۱۷ گیگ آپدست، بازى بسیار خوب، با کرافیک و کنترل فوق العاده، بدون باگ، هیروهاى بالانس و متنوع براى استراتژى هاى مختلف، و از همه مهمتر سرورهاى خوب و شلوغى بود که بیشتر از یکى دو ساعت سرگرمم نکرد.
براى من بازى کردن، همراه شدن با کارکتر داستان و دیدن و تجربه زندگى از نگاه اون هست. اورواچ با تمام أیتم هایى که باعث بازى سال شدنش درش هست، براى من فقط بالا و پایین رفتن اعداد بود و زمانى که نمى فهمیدى چطور صرف شد. از یکطرف کیفیت بازى سرعت زمان رو بیشتر مى کرد و از یک طرف اینکه بعد از خاموش کردن کنسول، احساس کردم با آدم قبل شروع بازى کوچکترین فرقى ندارم و هیچ چیزى از بازى با من نمونده حس خوبى به من نداد.
مى دونم سلیقه ها متفوت هست، اما بازى هاى داستانى رو هم گاهى امتحان کنید. مطمئن هستم بعد از مدتى علاقه مند مى شید.
خوشم میاد ازتون علارغم ۳ یا ۴ تا کاری که دارید هنوز بازی میکنید همچین دخترای نابی الان کم هستن
متشکر از حسن نظرتون. روحیه گرفتم. عموما بهم مى گن مشکل دارى و باید برى پیش مشاور 😀 ولى من شخصا ترجیح مى دم ساعت آزادم یه من توى Wasteland بگردم تا برم بیرون از خانه.
من وقت آزادمو توی دنیای ویچر به شکار هیولا میگذرونم. 😀 :laugh:
پس اونجا هم مشکل گیر دادن به بازی کردن و اینا هست من هم روحیه گرفتم فکر کردم اینجا فقط رو اعصابن
دقیقا
هیچ وقت با بازی های آنلاین ارتباط برقرار نکردم. تجربه ی حسی که کاراکترهای داستان دارن خیلی مهم تره تا فقط سرگرمی اعصاب خورد کن.
من به سلیقه افراد احترام مى گذارم ولى جداً یک بازى خوب، بیشتر از فیلم دیدن که بهش تشبیه مى شه، شبیه کتاب خوندن هست. کند و کاو بک شخصیت، شکل دادن بهش و اینکه باهاش در یک مقطع زمانى زندگى رو تجربه مى کنى فقط توى ادبیات اتفاق میافتد و حالا به دنیاى بازى اومده. و سبک RPG هم واقعاً ارتقا داده این سرگرمى رو.
هر چند هنوز هم فکر مى کنم TLoU بهترین تجربه گیمینگ همه زندگى ام بوده. و البته RPGهم نیست.
در مقابل نظر کاملا شخصى من اینه که بازى هاى آنلاین فقط تغییر اعداد و آزمایش مهارت هاى شخصى در زمان هاى کوتاه هست و بعد از پایان بازى، (براى من) بیشتر خستگى میاره تا لذت یا چیزى براى فکر کردن.
سلام
یه سوال : چجوری میشه در dying light کولتوف مولوتوف پرتاب کرد ؟