مردگانی که دو نسل است متحرکند! | نقد و بررسی بازی Dead Island: Definitive Collection
شاید شما نیز به یاد بیاورید که در سال ۲۰۰۶ شاهد پخش تریلر رسمی از اعلام وجود یه IP جدید به نام Dead Island بودیم. همان تریلر سینماتیکی که به صورت معکوس پخش می شود و روایت گر داستان دختر کوچکی است که با ادامه یافتن داستان تریلر متوجه می شویم که توسط یک زامبی گاز گرفته شده و حامل ویروس مرگبار او شده است؛ و در این میان نیز موسیقی ملودیکی در حال پخش شدن است و به شدت به فضاسازی فوق العاده این ویدئوی زیبا کمک کرده است. چیزی که در آن تریلر مشاهده کردیم، یک شاهکار در زمینه تدوین تصاویر متحرک با موسیقی احساسی بود که امکان ندارد احساسات بیننده را تحریک نکند و تمام این قضایا نوید از یک بازی بی نظیر و فوق العاده را به ما می داد. اما چیزی که بعد ها برای بازیکنان روشن شد این بود که این ویدئو توسط یک استودیوی دیگر که هیچ نقشی در ساخت بازی اصلی نداشتند، ساخته شده بود. جدا از فضای تریلر، هیچ یک از محیط ها و شخصیت هایی که در آن ویدئوی فوق العاده مشاهده کردیم نتوانستند در بازی اصلی حضور پیدا کنند و نتیجه نهایی بسیار متفاوت از چیزی که فکر می کردیم بود. شاید با یک نگاه کلی به تمامی آن وقایع، شما نیز به این نتیجه رسیده باشید که عنوان Dead Island پیش از چیز دیگری، برای تریلر زیبایش به یادماندنی است، ولی این تفکر زیان و نا حقی بزرگی برای این بازی Cult می باشد و قطعاً حرف های ناگفته فراوانی در این میان وجود دارند. در حالی که بازی نهایی موفق نشد آن احساساتی را که در نسخه تریلر وجود داشت به نمایش بگذارد، ولی با حال همچنان حرف های زیادی برای گفتن در سبک ترس و بقا با المان های سبک نقش آفرینی دارد. بهره گیری از این المان ها که با سبک اکشن در آمیخته و نمونه بی نقص آن را می توان در سری بازی های Fallout مشاهده کرد، توانسته اند اقتدار خاصی به این عنوان ببخشند. جمع شدن تمامی این المان ها در یک بازی ترسناک، به حدی خوب از آن در آمدند که سازندگان موفق شدند تا چندین دنباله و نسحه های متعدد را در اساس این عنوان به وجود بیاورند؛ از جمله دنباله ای برای نسخه اول تحت عنوان Dead Island: Riptide که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد. حال که مدت ها از عرضه این بازی ها می گذرد، سازندگان فرصت را غنیمت شمرده و بازی هایشان را برای کنسول های نسل هشتمی یعنی PlayStation 4 و Xbox One در تاریخ ۳۱ مارچ ۲۰۱۶ در قالب یک مجموعه ریمسترد عرضه کردند. نام این مجموعه Dead Island: Definitive Collection می باشد و شامل نسخه اصلی و Riptide به همراه تمامی DLC ها و همچنین یک بازی ۱۶ بیتی در سبک Side-Scrolling به نام Dead Island: Retro Revenge می باشد. در ادامه قصد داریم تا نگاهی به این مجموعه بزرگ در نسل هشتم بیاندازیم و ببینیم که آیا ارزش تهیه و تجربه را دارد و یا اینکه باید پرونده این بازی، یکبار برای همیشه در نسل هفتم بسته می شد. با گیمفا همراه باشید.
بازی چهار شخصیت قابل کنترل را در اختیار شما قرار می دهد که در ابتدای بازی باید یکی از آن ها را انتخاب کنید. همه این شخصیت ها در مقابل ویروس زامبی ها مقاوم هستند و توانایی مقابله با آن ها را دارند. ویروس مذکور در ابتدای بازی در جزیره ای به نام Banoi شیوع می شود و بازیکنان ما از معدود بازماندگان این فاجعه می باشند. هدف اصلی و ساده شما پس از شروع بازی، بقا و زنده ماندن میان این موجودات جهنمی می باشد. پس از اینکه موفق شدید تا مسیرتان را از هتلی که در آن استقرار دارید، به بیرون باز کنید، با گروه دیگری از بازماندگان ملاقات می کنید و سپس خود را در حالی می یابید که باید ماموریت های آنان را انجام دهید که اکثراً شامل: جمع کردم آیتم های مختلف، رفتن به مکان های خاص و در کل انجام فعالیت هاییست که باعث می شود شما و دوستانتان بتوانید طلوع خورشید روز بعد را ببینید. همانند Fallout، شما Dead Island از زاویه دید اول شخص دنبال می کنید. در آغاز بازی، اسلحه های شما همگی سلاح های سرد که شامل انواع لوله ها، چوب ها و… است، می باشد؛ و در ادامه بازی می توانید حملات خود را با مشت و لگد نیز ترکیب کنید که البته کمک فراوانی به شما در جهت بقا در مقابل ارتشی از زامبی های گرسنه نمی کند و تنها زمانی ضروری می شود که شما هیچ انتخاب دیگری بر روی میز نداشته باشید. هر چقدر که در بازی پیش بروید، زامبی ها نیز بیشتر به صورت گروهی حمله می کنند و برای نابود کردن تمامی آن ها، به چیزی فراتر از چند لگد ساده و یا پارو نیاز دارید. قابلیت دیگری که بازی از سری Fallout استخراج کرده، قابلیت نشانه گیری عضو خاصی از بدن زامبی ها می باشد. نشاگه گیری بر روی پای هدف و ضربه زدن به آن، باعث افتادن وی می شود که کار نابودی اش را برایتان آسان تر می کند. البته همگی می دانیم که بهترین نقطه برای از بین بردن یک زامبی، ضربه به مغز وی می باشد که باعث می شود، وی برای همیشه بر روی زمین بماند. این سیستم به دقت و تکامل سیستم V.A.T.S در سری Fallout نمی باشد و زمانی که اهداف متحرک در حال پیش روی هستند، به سختی می شود حرکت بعدی آن ها را پیش بینی کرد که در نتیجه همیشه نمی توان بر روی ضربه زدن به سر زامبی مذکور حساب کرد. تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که قسمتی از بدن موجود را نشانه بگیرید و امیدوار باشید که ضربتان درست به هدف بخورد. قابلیت دیگر اسلحه ها این است که می توانید آن ها را به سمت دشمنان پرتاب کنید. اسلحه های برنده ای مانند چاقو ها و تبر ها، حس فوق العاده ای به شما می دهند وقتی که آن ها را درست وسط چشمان یک مرده متحرک پرتاب می کنید و دخل آن ها را تنها با یک ضربه می آورید. البته اسلحه ها دارای عمری محدود می باشند و پس از مدتی استفاده، می شکنند. البته اگر از یک سلاح خیلی خوشتان آمده و دوست ندارید که آن را از دست بدهید، نگران نباشید، زیرا می توانید آن را در کارگاه های مختلفی که بر روی نقشه مشخص شده، در سراسر جزیره تعمیر کنید.
تعمیرات اسلحه ها و همچنین ارتقای آنان، رایگان نبوده و برای انجام آن ها نیازمند خرج کردن پول می باشید. نگران این موضوع نباشید، زیرا در یک جزیره که پر از توریست های مرده است که برای تعطیلات آمده اند، قطعاً کلی پول بر روی زمین آرمیده است که می توانید با گشتن اجساد، مقدار زیادی به جیب بزنید؛ البته در نظر داشته باشید که اجسادی که بر روی زمین نیوفتاده اند و در حال حرکت هستند نیز می توانند مقدار زیادی پول با خود حمل کنند که ابتدا باید از شرشان خلاص شوید و بعداً به فکر اختلاص از آنان باشید. علاوه بر گشتن کیف پول اجساد، چمدان ها و جعبه های متعددی در این جزیره مرده وجود دارد که می توانید هر از گاهی با گشتنشان پول خوبی به جیب بزنید. جمع آوری آیتم های موجود در این جزیره نیز می تواند برای تعمیر و ارتقای اسلحه ها مفید باشد. همچنین اسناد مختلفی در بازی برای جمع آوری وجود دارند که به داستان اصلی بازی نیز مربوط می شوند. شما همچنین هر از گاهی مجبورید تا در نقطه ای ایستاده و از قوطی های نوشیدنی های انرژی زایی که در همه جای محیط بازی به چشم می خورد، جرئه ای بنوشید تا نوار سلامتیتان پر شود. این قوطی ها با اینکه می توانند سلامتیتان را بهبود ببخشند، ولی باید در همان نقطه مصرف شوند و نمی توانید آن ها را در کوله پشتی خود برای بعداً ذخیره کنید. آیتم های دیگری نیز برای پر کردن سلامتیتان در بازی وجود دارند (مانند بسته های شکلات) ولی آن ها انرژی کمتری نسبت به این قوطی های نوشیدنی در اختیارتان قرار می دهند. در حالی که در بازی پیشرفت می کنید، می توانید به اسلحه های گرم نیز دسترسی پیدا کنید، که البته پس از اینکه با انواع و اقسام اسلحه های سرد بامزه و جالب که پیش تر در بازی از آن ها استفاده کردید، دست و پنجه نرم کرده اید دیگر حس خوبی به شما نمی دهند و بسیار معمولی جلوه می کنند. زمانی که لوازم و دستور العمل مورد نیاز را برای ترکیب چند وسیله با یکدیگر داشته باشید، می توانید دست به ساخت انواع و اقسام اسلحه های عجیب و غریب بزنید. البته شما حتما نیاز به پیدا کردن یک دستور العمل جهت ساخت یک اسلحه را ندارید و می توانید خودتان با دستکاری آیتم هایی که در بازی پیدا کردید، اقدام به ساخت یک تبر برقی یا شمشیری آتشین، جهت دریدن دل و روده زامبی های بخت برگشته کنید. اما زمانی که بازی یک اسلحه گرم در اختیارتان قرار می دهد، احساس پوچی به شما دست می دهد، مخصوصاً زمانی که متوجه می شوید مهمات در بازی به شدت محدودند و در نهایت نیز مجبورید دوباره به سراغ اسباب بازی های دست ساز خود که متشکل از چند قطعه فلز و نوار چسب می باشند، بروید. از آنجایی که با یک عنوان نقش آفرینی و همچنین یک شبیه ساز تکه تکه کردن موجودات مرده طرف هستیم، شخصیت شما با کامل کردن ماموریت ها و نابودی دشمنان، امتیازات خاصی کسب می کند که در نتیجه باعث افزایش سطح تجربه وی می شوند. با افزایش سطح تجربه خود، می توانید توانایی هایتان را افزایش دهید. با هر بار ارتقاء سطح، بازی به شما اجازه می دهد که یک بخش از چندین شاخه درخت مهارت های خود را تقویت کنید که با توجه به شخصیتی که برگزیده اید، این مهارت ها متفاوت می باشند. در همین قسمت می توانیم متوجه شویم که این بازی تا چه حد سعی در بهره گیری از فرمول های موفق نقش آفرینی در خود بوده است.
برخی از این ویژگی ها به شما توانایی های ویژه ای می بخشند و برخی نیز حامل قابلیت های منحصر به فردی هستند که ارزششان را زمانی متوجه می شوید که توسط هیولا های گوشتخوار محاصره شده اید و تنها چیزی که برای محافظت از خودتان در اختیار دارید، یک تکه چوب شکسته است. برخی از دیگر قابلیت های بازی بسیار بامزه و خنده دار می باشند؛ به عنوان مثال قابلیتی در بازی وجود دارد که به بازیکن اجازه می دهد تا اسلحه ای را به سمت دشمنان پرتاب کند و سپس به شکلی کاملاً جادویی، آن اسلحه به دستانش بر می گردد! این ویژگی بومرنگی می تواند لحظات شاد و جالبی را در بازی رقم بزند. در حالی که بسیاری از لحظات خنده دار در Dead Island به صورت عمدی می باشند، برخی از باگ های فنی نیز در بازی جولان می دهند که وضعیت را حتی بیش از پیش بامزه کرده اند. این قضیه مقداری ناامید کننده است، آن هم با توجه به این که ۵ سال از عمر بازی اصلی می گذرد و اعضای تیم Techland مدت زیادی وقت داشته اند تا بر روی این مشکلات کار کنند تا در نسخه بازسازی شاهد حضور این مشکلات نباشیم. البته خوشبختانه این نسخه جدید به مانند نسخه سال ۲۰۱۱ شامل انواع و اقسام باگ های وحشتناک و آزار دهنده نیست، ولی همچنان نمی شود آن طور که باید و شاید از پخش و پلا کردن عضو های مرده های متحرک در بازی، به شکلی که باید می بود لذت برد. موتور فیزیکی بازی (Chrome Engine 5 که موتور اختصاصی خود استودیوی Techland می باشد) دارای فیزیک ساختاری خوبی بوده و باعث شده تا شاهد تکه تکه شدن اعضای بدن زامبی ها به شکلی کاملاً منطقی و صحیحی باشیم! البته جلوه های تصویری مانند خون و سایر امعاء و احشاء در بازی حالتی غیر طبیعی و تا حدودی پیشرو به سمت گرافیک سل شید دارند که از هیجان بازی تا حدودی کاسته است. در حالی که Dead Island به ظاهر یک عنوان تک نفره و تجربه ای انفرادی می باشد، مخصوصاً زمانی که متوجه شوید که المان های فراوان نقش آفرینی که برگرفته از عناوینی مانند سری Fallout می باشند، در بازی وجود دارند. با این حال تعجب می کنید وقتی متوجه شوید که بازی دارای یک حالت چند نفره و آنلاین می باشد که در هر زمانی که بخواهید می توانید آن را فعال کنید. شما می توانید ماموریت های مختلف را با دوستان خود جلو ببرید و هر چیزی که در آن تجربه به دست آوردید بین خودتان تقسیم کنید. با این حال آنچنان لذت بخش نیست وقتی که با افراد فراوانی به جنگ چند مرده متحرک بی خاصیت بروید که می دانید به تنهایی نیز می توانید از پسشان بر بیایید. در نتیجه بازی های چند نفره دیگری نیز وجود دارند که می توانید با دوستانتان تجربه لذت بخش تری در آن ها کسب کنید و Dead Island در این بین آخرین گزینه می باشد. منظورمان را بد برداشت نکنید، زیرا Dead Island عنوان مفرحی جهت تجربه با دوستان می باشد، مخصوصاً زمانی که بخواهید تکنیک های متعددی را با همکاری یارانتان بر روی این موجودات زبان بسته پیاده کنید، ولی نه مانند عناوینی که فقط در جهت تجربه با دوستان طراحی شده اند و در این بین تعداد آن ها نیز کم نیست (اشاره مستقیمی به عنوان فوق العاده Left 4 Dead). صد البته با در نظر گرفتن این موضوع که این بازی یک عنوان ترسناک می باشد، می دانید که اگر ۳ یار تشنه به خون زامبی ها پشت سرتان باشند، دیگر آن حس خاص ترس به طور کامل از بین می رود.
همانطور که شما باید از یک عنوان بازسازی شده در نسل جدید انتظار داشته باشید (نمونه های قدرتمندی مانند The Last of Us Remastered و God of War III Remastered همواره این موضوع را ثابت کرده اند) گرافیک بازی تا حد زیادی بهبود یافته است. نرخ فریم بازی همچنان مقداری نا پایدار می باشد ولی جزئیات گرافیک بدون شک بهبود فراوانی یافته اند. با جلوه های نوری جدید، تنظیم کنترل فیلتر مات و سایر فیلتر های نسل جدید، بازی در حد یک عنوان نسل هشتمی حقیقی از نظر گرافیکی، پیش آمده است و بسیار واقع گرایانه جلوه می کند. این موضوع حتی زمانی بیشتر خودنمایی می کند که شما در محیط های بزرگ و پر از وقایع در حال رخ دادن قرار بگیرید. طراحی صورت شخصیت ها همچنان مقداری ساده و خنده دار می باشد (بیش از پیش در میان پرده های بازی) و با وجود پیچیدگی واضحی که در طراحی صورت های آنان وجود دارد، ولی گویا انگشتانشان به هیچ وجه تکان نمی خورد! گویا شخصیت ها از انیمیشن های دوران عنوان Grand Theft Auto: San Andreas به شدت پیروی می کنند. از نسخه اورجینال بازی که بگذریم، می رسیم به یک عنوان دیگر که در این مجموعه نسل هشتمی گرد آوری شده است. عنوان Dead Island: Riptide دنباله ای غیر رسمی برای عنوان اول سری Dead Island بود که در سال ۲۰۱۲ یعنی یکسال پس از نسخه اول منتشر شد و سر جمع تفاوتی آنچنانی با نسخه اول نداشت. گرافیک، شخصیت ها، داستان و سایر موارد همگی به شدت شبیه به بازی پیشین بودند. داستان بازی همراه با اتفاقات مرموز و غیر منتظره آن قدر جذاب و گیرا شروع می شود که از همان اول بازیکنان را مجذوب اتمسفر خاص و مبهم خود می کند اما متاسفانه شاهد کشش داستانی لازم در ادامه ی ماجرا نیستیم و همین موضوع، روند داستانی بازی را مقداری با افت مواجه می کند. خیلی راحت می توان از بخش های صداگذاری و گرافیکی بازی ایراد گرفت. وقتی حرف از خونریزی و زامبی کُشی می شود، صدای شکستن استخوان های زامبی ها یکی از رکن ها می شود که در این بازی هم رعایت شده. موسیقی بازی هم حال و هوای شرقی و دلهره ای خود را حفظ کرده اما در بخش صداپیشگی کاراکتر ها، بایست اعتراف کرد که Riptide یکی از بدترین بازی هاست اما در مقابل، صداگذاری محیط و بهره گیری از جزئیات بالای جزیره، تحسین را ممکن می سازد. اما برسیم به هوش مصنوعی بازی که همچون نسخه قبل، تحسین برانگیز نیست و باهوشی افراطی زامبی ها، به اصالت و تعریف ها از این موجودات احمق، طعنه زده است. البته فرمولی که در طراحی زامبی های بازی پیاده شده، دقیقاً همان فرمول زامبی سازی کلاسیک سینما و دنیای بازی ها می باشد؛ ولی با این تفاوت که زامبی های بی خاصیتی که به سختی می توانند روی دو پای خود به ایستاند، زمانی که شما را می بینند ناگهان به شکل عجیبی سرعت و دقتشان زیاد شده و از این رو به آن رو می شوند. یکی از عوامل موفقیت این بازی محیط Open World آن بوده که در این بازی آنطور که باید ایفای نقش نمی کند مگر در استفاده از وسایل نقلیه و مزاحمت بوجود آمده از زامبی ها در مسیر ها و اندک مراحل فرعی نه چندان با ارزش. اما جالب آن است که اگر در محوطه ای را پاک از هرگونه زامبی کنید و پس دو دقیقه به آنجا بازگردید، باز هم ضیافت زامبی ها را شاهد خواهید بود. نوار محدودیت انرژی هم در بازی تعبیه شده تا ضمن پایبندی به اصول، در ایجاد حس دلهره و البته بقا، نقش بسزایی داشته باشد. HUD هم از ارکان بازی های دنیای آزاد شده و Dead Island: Riptide هم از این قاعده مستثنی نشده است.
سیستم چک پوینت بازی هم به طرز عجیبی پیاده شده؛ اگر در حین نبردی ناکام شوید، در حالی که انتظار دارید تا از آخرین چک پوینت کار خود را آغاز کنید، دقیقا از همان جایی که بوده اید بازی شروع می شود و حتی تعداد زامبی هایی هم که کشته اید، در زامبی های پیش رویتان کسر می شود؛ این سیستم در خلاف تعریف بازی های ویدئویی و ایجاد چالش قرار گرفته که به صراحت می توان آن را یک ایراد محوری خواند. پس نتیجه می گیریم که مقداری اغراق آمیز است که نام این بازی را یک دنباله بگذاریم و بیشتر می توان به آن لقب یک کپی برابر اصل را که هیچ نیازی به وجودش نیست، اهدا کرد و بهتر بود که به جای یک بازی کامل، به عنوان یک محتوای اضافی برای بازی اصلی عرضه شود. می دانید چه چیزی از این نسخه غافل نشده و همواره در بازی جولان می دهد؟ بله درست حدس زدید: باگ ها! باگ های گرافیکی همچنان یار و یاور Dead Island هستند و در این نسخه، افراط دیده می شود از جمله فرو رفتن اشیا در یکدیگر یا استفاده از نردبان بصورت مضحکانه. فیزیک بازی هم مانند نسخه قبل امکان برداشت و پرتاب بسیاری از اشیا را به شما می دهد اما استفاده از این جنبه ی فیزیک بازی، جز تفنن و اتلاف وقت نیست. خوش اقبال بودیم که بازی اول شخص است وگرنه فیزیک فوق العاده بد بازی از جهت حرکت اعضای کارکتر ها، بشدت آزار دهنده واقع می شد. البته شرایط جوی جزیره ی Palanai (که مکان جدید بازی برای این نسخه محسوب می شود) باران های بسیاری را به ارمغان آورده که ضمن رود بزرگ موجود در این جزیره، افکت آب و باران را در این بازی، از عوامل قابل تجلیل این شاخص معرفی کرده است. در کل می توانیم بگوییم که نسخه Dead Island: Riptide ارزش تجربه را دارد و مدت زمان زیادی را به ۳۰ ساعتی که بازی اورجینال به شما ارائه می دهد، اضافه می کند؛ اما در کل، فقدان محتوای تازه به شدت گریبان بازی را گرفته است. یک مشکل عجیب دیگر در نسخه PlayStation 4 است که مشکل کوچکی نیز نبوده و ضربه بزرگی برای ناشر بازی محسوب می شود. بر اساس این موضوع، Dead Island: Riptide در دیسک بلو ری بازی حضور ندارد و در عوض می توانید آن را به صورت یک محتوای دانلودی، پس از دیسک بازی، بر روی کنسول خود دانلود کنید! این مشکل زمانی جدی می شود که بازیکن متوجه می شود که علاوه بر مبلغی که پرداخته اند، باید حجمی را نیز برای دانلود یک بازی کامل مصرف کند. نسخه Xbox One دارای هر دو بازی بر روی دیسک می باشد و همچنین هر دو نسخه دارای یک بازی دو بعدی Side-Scrolling تحت عنوان Dead Island: Retro Revenge می باشند که به سبک کنسول های کلاسیک و قدیمی ساخته شده و سعی دارد تا ادای احترامی به عناوین کلاسیکی مانند سری Double Dragon و Final Fight بکند (البته از نظر گرافیکی و ساختاری)، ولی آنچه که ما از این عنوان دیده ایم، چیزی بیشتر از یک بازی بی پایان موبایل که این روز ها بین گوشی های هوشمند مرسوم است، نیست که کنترل آن چنانی نیز در اختیارتان قرار نمی دهد. تاکید بر حماقت و طنز خالص چیزیست که سری موفق به نمایش کاملی از آن نشدند و آخرین مهره سازندگان برای نشان دادن این بخش از بازی، عرضه همین بازی دو بعدی Dead Island: Retro Revenge می باشد. حداقل مهم ترین تاثیری که این عنوان بر جای گذاشت، همین جلوه خنده دار می باشند که امیدواریم با ادامه یافتن سری، بیشتر با آن برخورد داشته باشیم. سرعت در این بازی حرف اول را می زند و خبری نیز از زاویه دید اول شخص نمی باشد. ماجرای بازی نیز بسیار ساده می باشد. شخصیت اصلی بازی که به دنبال گربه گمشده اش می گردد، باید از میان دشمنان رد شده و راه خود را به سوی هدفش باز کند. مراحل بازی متعدد بوده و اگر به آن علاقه پیدا کنید، پتانسیل این را دارد که تبدیل به یک سرگرمی یکنواخت شود. در این بازی شما به صورت اتوماتیک از چپ به راست حرکت می کنید و دشمنان نیز از سمت راست به چپ می آیند و شما نیز باید بین سه خط در حال حرکت باشید تا از برخورد با آنان جلوگیری کنید و یا اینکه از بین ببریدشان. کمبو ها در بازی، به این جهت کاربرد دارند که می توانند دخل برخی از دشمنان سخت تر را بیاورند و دشمنان ساده تر را می شود به راحتی پشت سر گذاشت. اگر به تنوع فکر می کنید، قابلیت هایی مانند توانایی های ویژه و احضار نیز در بازی وجود دارد که نگذارند گیم پلی به سرعت یکنواخت شود و بتوانید سریع تر خود را از موقعیت های حساس نجات دهید.
پس از بررسی تمامی مواردی که در بازی جولان می دهد، می رسیم به اصلی ترین چیزی که از Dead Island یک Dead Island ساخته است، یعنی زامبی ها. زامبی ها در بازی به دسته های مختلفی تقسیم می شوند. از زامبی های معمولی که تنها در زمان نزدیکی به آنان به سمتتان یورش می برند تا زامبی های بزرگ تری که از فاصله دور نیز می توانند شما را بزنند. در این بین گونه های دیگری مانند زامبی های انفجاری نیز وجود دارند که در صورت نزدیکی یا قصد حمله به وی، منفجر شده و به شدت بر روی اعصاب بازیکن رفته و او را در اکثر مواقع در دردسر میاندازد. در نهایت نیز پرونده زامبی های بازی با ورود باس های عظیم و دردسر ساز به پایان می رسد. برای شکست این باس ها به صبر و کوششی بیشتر از شکست یک گله زامبی نیاز دارید زیرا میزان جان و قدرت وی بسیار بیشتر از یک مرده متحرک معمولی است. جدا از زامبی ها که دشمنان همیشگی شما هستند، شخصیت های انسان نیز هر از گاهی برایتان دردسر درست می کنند، پس باید مراقب حملات گرم نیز باشید. حال هر چقدر هم که با گیم پلی خوبی طرف باشیم (با تمام پستی و بلندی هایش) با این حال نمی توان منکر این موضوع شد که داستان و شخصیت پردازی هر دو بازی به شدت ضعیف و فراموش شدنی است. تنها چیزی که این وسط مشخص است، این است که چند کاراکتر بدون هیچ گذشته خاصی در یک جزیره پر از موجودات گوشتخوار رها شدند و برای بقا باید دست به دست همدیگر دهند و چیزی هم این مشکل را تقویت می کند، این است که هیچ گونه روایت مشخصی برای پیش روی داستان بازی وجود ندارد و تنها انجام ماموریت ها می باشند که باعث به پایان رسیدن بخش داستانی بازی می باشند؛ گویا که هیچگونه سناریوی مشخصی برای بازی نوشته نشده است. صداپیشگی نیز به روایت این داستان کمکی که نکرده هیچ، اوضاع را حتی از پیش نیز بدتر کرده است و تعامل با شخصیت ها، نتیجه ای جز اعصاب خردی به همراه ندارد. شاید مشکل اصلی این موضوع در این باشد که شخصیت ها و داستان پردازی به شدت خود را جدی و مهم فرض کرده اند و از حالت دراماتیک خارج شده اند؛ و برای همین موضوع است که نمی توانیم شاهد یک داستان زیبا به مانند آنچه در تریلر دیدیم، باشیم. روند بازی Dead Island به گونه ای است که به دل هر کسی نمی نشیند و هر کسی از آن خوشش نمی آید و تنها آن دسته از بازیبازانی که به دنبال خون و خونریزی هستند، با اکشن این بازی ارتباط برقرار می کنند. شاید چندان صحیح نباشد تا بخواهیم Dead Island را در زمره ی بازی های ترسناک قرار دهیم چرا که تنها حضور زامبی ها، شباهت این بازی با بسیاری از عناوین ترسناک را رقم زده. از این رو ذهنیت این موضوع که بسیاری از استاندارد های سبک ترس را در این بازی مشاهده کنید را نداشته باشید چرا که Dead Island تنها در القای حس بقا و زامبی کُشی معطوف است. محوریت اکشن بازی در بهره گیری از سلاح سرد می باشد و در اندک مراحلی، قابلیت استفاده از تفنگ هم میسر می شود که البته بسیار محدود است. اسلحه های سرد مشمول استحلاک می شوند و ارتقا و ترمیم آن ها، امری رایج است. از این رو قابلیت حمل چند سلاح بطور همزمان نکته ای مثبت در راستا تلقی می شود. سازندگان با پیاده سازی این دو سیستم سعی داشته اند تا بازیباز را وادار به تجربه ی اکشن بازی با سایر اسلحه ها کنند اما وفور پول در مقام پوینت که به کمک ترمیم اسلحه ها می آید، عملا این سیاست را خنثی کرده است. از آغاز تا پایان بازی، مراحل بازی بر این فرمول پیاده شده اند که ابتدا با استفاده از وسیله نقلیه و منطقه مد نظر برسید و زامبی ها سر راه و متمرکز در محوطه مورد نظر را بکشید و ماموریت را به اتمام برسانید؛ این شیوه با توجه به مدت زمان گیم پلی بازی که چندان کم هم نیست، ضمن فیزیک نه چندان جالب بازی حین سلاح سرد، با کمبود سلاح گرم ترکیب شده تا بتوانیم بازی را به عدم تنوع مراحل محکوم کنیم. راستی صحبت از وسیله های نقلیه شد. ماشین ها به وفور در بازی موجودند و می توانند شما از مقصدی به مقد در برسانند تا مجبور نباشید که صد ها مایل را با پای پیاده طی کنید. البته به یاد داشته باشید که این ماشین سواری می تواند به بدترین تجربه ماشین سواری تاریخ بازی ها بدل شود، زیرا فیزیک و هندلینگ ماشین در Dead Island به شدت افتضاح تعبیه شده است.
بازی Dead Island (نسخه اورجینال محصول سال ۲۰۱۱) پس از عرضه انتقادات و نقد های سفت و سختی را دریافت کرد و نظرات بازیکنان نیز در رابطه با این عنوان بسیار ضد و نقیض بود. با این حال این بازی موفق شد تا بیش از ۵ میلیون نسخه فروش داشته باشد و تبدیل به یک عنوان بسیار موفق برای ناشرش یعنی Deep Silver شود. شاید همین موضوع باعث شد که شاهد چندین و چند دنباله و نسخه های فرعی و همینطور این نسخه بازسازی شده از این نام باشیم که هیچکدام نتوانستند به خوبی انتظارات را بر آورده کنند. شاید تنها خیری از این سری و نسخه های ناقص به بازیکنان در سراسر جهان رسید، تکامل این فرنچایز در قالب بازی فوق العاده Dying Light بود و همینطور نباید تریلر شاهکاری که برای معرفی نسخه اول بازی منتشر شد را از یاد ببریم. به یاد داشته باشید که همواره بازی Dead Island 2 وجود خارجی دارد و در دست ساخت می باشد، هر چند که به تازگی هیچ خبری از آن منتشر نشده است و کل پروژه در هاله ای از ابهام قرار دارد. پس تا زمانی که بازی به طور حقیقی برای کنسول های نسل هشتمی منتشر شود شما تنها با یک انتخاب تنها می مانید: Dead Island: Definitive Collection. با تمامی این موارد، نباید فراموش کنیم که همچنان می توانیم ۳ بازی را با پرداخت هزینه یک بازی صاحب شویم و مدت زمان گیم پلی نسخه اول که ۳۰ ساعت بوده را با دنباله آن افزایش دهیم که معامله بسیار خوبی به نظر می رسد. پس اگر موفق به تجربه این بازی کالت در نسل هفتم نشده اید و یا دلتان برای سری تنگ شده است، دست به کار شوید و آن را تهیه کنید؛ هر چند که گزینه های بهتری بر روی میز قرار دارد (از جمله عنوان نسل هشتمی استودیوی سازنده بازی یعنی Dying Light).
*نقد و بررسی این عنوان بر اساس نسخه PlayStation 4 انجام شده است*
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
سلام به گیمفایی های عزیز خب ی سال دیگه هم گذشت
امید و ارم که شما زندگی داشته باشید با متا ۱۰۰ گیم پلی روووون داستانی ه۳۶۵ روز شادی نرخ فریم ۱۰۰۰۰۰۰ کیفت ۱۰۰k رو براتون آرزو میکنم
پیشاپیش عید نوروز رو بهتون تبریک میگم.
از طرف طاها ی گیمر منتظر :yes:
My psn I’d : tahaarzi :yes:
عید شما هم مبارک.ان شاء الله سال خوبی داشته باشین.هم شما هم بقیه
با اجازه کپی متنش عالی بود :inlove: ۴
من dead island و بازی نکردم.
ولی از dying light که خیلی خوشم اومد 😎
ممنون بابت نقد :yes:
از بچه های گیمفا عذر میخوام دیگه شرکت مورد علاقشون رو مسخره نمیکنم
ممنون آقا ی کاظمی واقعا این بازی خیلی گرافیکش بهبود یافته
امیدوارم دد آیلند ۲ کنسل نشده باشه
من هم ددآیلندو بازی کردم و هم دایینگ لایت جفتشونم جذابیتای زیادی دارن ولی واقعا دایینگ لایت یه چیز دیگست تجربه فوق العاده ایهDLCشم عالی بود ولی من خود بازیو بیشتر دوست داشتم چون اکشنش زیاد بود و پارکورم که خیلی خوب کار شده بود با ساختمونای بلند اما DLCش چون ساختمون خیلی کم داشت زیاد پارکورم نبود توش
واقعا بدجور در حق دایینگ لایت بی انصافی شد حتی بیشتر از Lords Of Fallen بنظر من متاش باید بالای ۸۵میبود
کسری جان خسته نباشی داداش نقد خیلی خوبی بود
من که با باگ های بازی مشکلی ندارم پس باگ های بازی رو برای خودم پاک میکنم نمره اش برای من ۸ 😎
ممنون از بررسی کاملا حامع و مفید بود :yes:
چه تیتری ! واقعا متن در تیتر خلاصه شده بود، عالی بود جناب کاظمی :yes:
اسپم
.
.
چرا خبر هک سویچ رو نمی زارین؟خیلی گذشته از خبرش.
مگه هک شده ؟؟؟
میشه منبع بدی
این یک منبع
http://www.mirror.co.uk/tech/nintendo-switch-hacked-gamer-loads-10025101
اسم سویچ رو سرچ کن ۱۰ تا سایت میاد در مورد هکش.
تو یوتیوب اموزشش هم هست.
خبرش هم ماله ۶ روز پیشه. نمی دونم چرا خبرش رو تو سایت نمی زارن
منون بابت نقد :yes: :yes:
من دد ایلند کالکشن رو دارم واقعا از هر نظر تو گرافیک نسل هشتمی شده بازیش هم که زیباست جدا از مشکلات باگ و تکراری شدن بنظرم ارزشش رو داره
بعد dead island 2 بشدت منتظر dying light 2 هستم تا با ps5 و گرافیک نسل ۹ بازیش کنم
اسپم:متای زلدا شد ۹۷
متای Styxشده ۷۱با ۲۱نقد
سلام.
یکی به من نوب بگه بازی کالت یعنی چه؟
راستی عیده و میخوایم بریم بتل ۱ انلاین اینم ایدی PSN:kiyankha
ادد منید با هم بریم عشق و حال.
امید وارم همتون چه PC دارید چه کنسول عید رو حسابی با بازی های شاخی که این چند وقته عرضه شده خوش بگذرونید .
خواهش می کنم این چه حرفیه، طبیعیه برای هر کس که یه چیزیو ندونه
کالت در کل به معنای یه فرقه ی خاصیه و در این مورد بازیه کالت یعنی عنوانی که فقط یه سری از افراد به عنوان شاهکار و یه اثر فوق العاده بهش نگاه می کنن و به نظر همه خوش نمیاد و یا اینکه طول میکشه تو اذهان عمومی جا بگیره
سلام.
خیلی ممنون.
راستی آواتارتون بهترین
داداش مثل د اردر