بازگشت ادونچرسازان قدیمی | نقد و بررسی بازی  Obduction | گیمفا
بازگشت ادونچرسازان قدیمی | نقد و بررسی بازی  Obduction | گیمفا
بازگشت ادونچرسازان قدیمی | نقد و بررسی بازی  Obduction | گیمفا
بازگشت ادونچرسازان قدیمی | نقد و بررسی بازی  Obduction | گیمفا

بازگشت ادونچرسازان قدیمی | نقد و بررسی بازی Obduction

امیرمهدی نامجو
۱۵:۱۱ ۱۳۹۵/۰۸/۰۱
بازگشت ادونچرسازان قدیمی | نقد و بررسی بازی  Obduction | گیمفا

استودیو Cyan Inc. یکی از سازندگان قدیمی بازی‌های ادونچر است که اکثر طرفداران سبک ادونچر آن را با سری بسیار موفق Myst می‌شناسند. این استودیو در سال ۲۰۱۳ عنوان جدید خود را که Obduction نام دارد، معرفی کرد و برای تأمین بودجه آن را در سایت Kickstarter قرار داد. حال بعد از سه سال بالاخره این بازی عرضه شده و در ادامه می‌خواهیم ببینیم که این بازی به عنوان یک بازی ادونچر، در چه سطحی قرار دارد.

obduction

Obduction

قبل از شروع این نقد کمی در مورد شرکت Cyan Inc. که به نام Cyan Worlds هم شناخته می‌شود، صحبت می‌کنیم. این شرکت یکی از قدیمی‌ترین سازندگان بازی‌های ادونچر محسوب می‌شود و اولین بازی آن‌ها که شکل نسبتاً کودکانه‌ای دارد با نام The Manhole در سال ۱۹۸۸ عرضه شد و عنوانی بود که برای کودکان طراحی و ساخته شده بود. بعد از آن این شرکت چند بازی عرضه کرد تا در سال ۱۹۹۳ عنوان Myst ساخته شد. این بازی تبدیل به یکی از بهترین بازی‌های ادونچر آن دوران شد و برای این شرکت موفقیت بسیار بزرگی محسوب می‌شد. داستان این عنوان در مورد شخص بی‌نامی است که مشغول خواندن کتابی به نام Myst است که به توصیف جزیره‌ای به همین نام می‌پردازد. بعد از این که او به صفحه آخر کتاب می‌رسد، کتاب او را به جزیره کشیده و برای این شخص بی‌نام چاره‌ای باقی نمی‌ماند که به جست‌وجو در جزیره مشغول شود. در طول این ماجراجویی او می‌فهمد که کتاب‌های دیگری نیز وجود دارند که توانایی انتقال او به دنیاها یا به اصطلاح خود بازی “اعصار” (Ages) دیگر را دارد و بدین ترتیب بقیه داستان شکل می‌گیرد. داستان این بازی از جمله داستان‌هایی است که در ابتدا و حتی شاید تا انتهای بازی حالتی گنگ و مبهم دارند و بازیباز با انبوهی از سؤال که باید چه کار بکند در محیط بازی سرگردان است و همین حالت سرگردانی خاص بازی یکی از ویژگی‌های اصلی این عنوان است که آن را از سایر بازی‌های متمایز می‌کند. در سال ۱۹۹۷ نیز دنباله این بازی با نام Riven عرضه شد که همانند Myst با استقبال خوبی رو به رو شد و داستان Myst را بیش‌تر توسعه داد. بیش از این در مورد تاریخچه این سری توضیح نمی‌دهیم ولی باید همین را در مورد Cyan Inc. بدانید که تقریباً به جز یکی دو عنوان اول این شرکت، بقیه عناوین همگی با تم رازآلود و با داستانی گنگ و مبهم ساخته شده‌اند.

obduction

بازی Myst یکی از موفق ترین عناوین استودیو Cyan Inc است

اما برسیم به خود Obduction؛ در ابتدا به خود نام بازی اشاره کنیم. کلمه Obduction اصطلاحی زمین‌شناسی است که به نوعی از حرکات صفحات پوسته زمین گفته می‌شود که شاید ربط کوچکی هم به بازی داشته باشد که البته تا پایان به هیچ وجه این ربط مشخص نمی‌شود و البته به طور کلی در این معنای حرکت صفحات تقریباً ارتباط واضحی که مشخصاً هر کسی متوجه آن بشود ندارد و بیش‌تر از بُعد زمین‌شناسی با بازی مرتبط می‌شود. اما به نوعی می‌توان نام بازی را بازی با کلمه Abduction دانست. این اصطلاح به معنی ربایش است و با کلمات مختلفی نیز استفاده می‌شود که یکی از جذاب‌ترین آن‌ها برای داستان سرایی Alien Abduction به معنی ربایش توسط موجودات فضایی است و داستان بازی مستقیماً با این موضوع مرتبط است و در ادامه به بررسی این بخش بازی که مطمئناً یکی از مهم‌ترین بخش‌های یک بازی در سبک ادونچر است می‌پردازیم.

داستان بازی خیلی گنگ و مبهم شروع می‌شود. شما در محیطی شبیه یک پارک با پوشش گیاهی نسبتاً زیاد بازی را شروع می‌کنید و نورهایی در آسمان شروع به درخشیدن می‌کند. تنها مسیری که رو به رویتان است را ادامه می‌دهید تا بالاخره به منبع این نورها می‌رسید. یک شی با اندازه نسبتاً متوسط و شبیه به میوه درختان مخروطی مانند کاج جلوی شما ظاهر می‌شود که البته در بازی به آن‌ها بذر (Seed) گفته می‌شود. ناگهان نورهایی شما را احاطه می‌کند و بعد از کنار رفتن ذرات نورانی، شما خود را در یک سرزمین با پوشش صحرایی و در هنگام روز مشاهده می‌کنید. کمی که جلو می‌روید متوجه می‌شوید که از جایی به بعد این سرزمین شکل عجیبی به خود می‌گیرد و پر از صخره‌های معلق آبی رنگ است که نمی‌توانید به سمتشان بروید. در راه با یکسری کریستال‌های قرمز رنگ برخورد می‌کنید که پیام‌هایی از طرف ساکنان این سرزمین برای شما هستند که همانند شما انسان بوده و به شما می‌گویند که نام این سرزمین هانراث (Hunrath) بوده و البته، شما اولین نفری نیستید که از این سرزمین سر در آورده‌اید. بعد از این نوبت شماست که در محیط به جست‌وجو بپردازید تا ببینید که باید چه کار بکنید. بعد از کمی جست‌وجو متوجه می‌شوید که ظاهراً به جز یکی از اهالی که شخصی به نام Cecil است، بقیه افراد همه برای کاری ناپدید شده‌اند.

obduction

یادداشت ها در روایت داستان بازی و همین طور کمک به شما برای پیشروی نقش فوق العاده اساسی دارند

بازی در ابتدا و در یکی دو ساعت اولیه بسیار گنگ آغاز می‌شود و اصلاً نمی‌دانید که چه خبر است و باید چه کار بکنید. به علاوه دیالوگ‌های خیلی کمی نیز با تنها شخصیت حاضر خواهید داشت که البته او نیز قصد ندارد کاملاً شما را در جریان همه موضوعات بگذارد و فقط می‌گوید در مورد یک سری پرتوهای نوری آبی و قرمز صحبت می‌کند و متوجه می‌شوید که باید برای دسترسی به مناطقی که توسط سپر محافظت شده و از دور به رنگ آبی به نظر می‌رسند، پرتو قرمز را نابود کنید. به جز این مسائل خیلی نمی‌دانید که اصلاً باید دنبال چه چیزی بگردید و اگر هم بدانید، نمی‌دانید که چگونه باید به آن برسید.

به هر حال کسانی که از بازی Myst خوششان بیاید، از این نوع آغاز بازی مطمئناً خوششان خواهد آمد چون از اول هم قرار بوده که Obduction همانند Myst شروع گنگ و مبهمی داشته باشد؛ اما باید گفت که این شروع گنگ و مبهم شاید نظر طرفداران Myst را جلب کند ولی تا حد زیادی نیز باعث می‌شود که سایر افراد نتوانند در ابتدا با بازی ارتباط برقرار کنند و به دلیل این که این موضوع و آشکار شدن اصل داستان بازی مدت نسبتاً زیادی طول می‌کشد، ممکن است خیلی‌ها اصلاً بازی را کنار بگذارند. این موضوع بدون شک یک نقطه ضعف برای بازی محسوب می‌شود زیرا تازه بعد از گذشت دو ساعت از شروع بازی، معلوم می‌شود که اصل داستان پیرامون موجودات فضایی است و از آن جا به بعد داستان جذاب می‌شود.

خوشبختانه در این میان توضیحات خیلی خوبی در مورد وقایع داستانی داده می‌شوند تا بازیباز به امید این که از داستان و پیش زمینه آن سر در بیاورد، بازی را ادامه دهد و به طور کلی بار زیادی از سیستم روایی بازی برعهده همین یادداشت‌هاست. فقط حیف که یادداشت‌هایی که اصل جریانات را مشخص می‌کنند، یکی دو ساعت بعد از شروع بازی پیدا می‌شوند، آن هم اگر بتوانید بدون مشکل در زمینه معماها آن را ادامه دهید و سازندگان به هیچ وجه در زمینه شروع بازی خوب عمل نمی‌کنند ولی از جایی که ماهیت کلی وقایع مشخص می‌شود، بازی از نظر داستانی شکل دیگری پیدا می‌کند و با یادداشت‌های جالبی رو به رو می‌شوید که شما را به ادامه بازی ترغیب می‌کنند؛ مثلاً متوجه می‌شوید افرادی که وارد هانراث شده‌اند، از زمان‌های مختلف‌اند و مثلاً شخصی هست که از دهه ۲۰۵۰ آمده و اتفاقاً زودتر از فردی که از قرن بیستم است وارد این مکان شده است. چنین مسائلی تا حدودی باعث جذابیت بازی می‌شوند هر چند برای همه آن‌ها در نهایت توضیح کاملی ارائه نمی‌شود.

از نظر اتمسفر و محیط بازی با عنوان بسیار خوبی رو به رو هستیم. به جز هانراث، سه محیط دیگر نیز در بازی وجود دارند که محل زندگی موجودات فضایی مختلف محسوب می‌شوند و هر کدام طراحی کاملاً منحصر به فرد و فوق‌العاده‌ای دارند که بازیباز را در خود غرق می‌کنند. خوشبختانه در زمینه طراحی این محیط‌ها سازندگان بسیار خوب عمل کرده‌اند و هر کدام فضایی بسیار منحصر به فرد و استثنایی دارند و باعث می‌شوند که بازی اصلاً از نظر گرافیکی شکل تکراری و خسته کننده به خود نگیرد.

obduction

معماهای مربوط به این پنل های فضایی بار ها در بازی تکرار می شود

در بسیاری از بازی‌های داستان محور بخشی به نام شخصیت پردازی هم بررسی می‌شود ولی این بازی تقریباً شخصیت خاصی ندارد که بخواهیم به این موضوع بپردازیم. کلاً در بازی با یک انسان ملاقات خواهید کرد و بقیه انسان‌های بازی هم در حد فیلم و ویدیو و یک سری یادداشت وجود دارند ولی در کل همین دو سه نفری که در بازی به آن‌ها اشاره می‌شود نیز خیلی پرداخت طولانی ندارند و البته هدف بازی نیز درگیر کردن بازیباز با شخصیت‌ها نبوده است و از این لحاظ نمی‌توان به این عنوان ایرادی وارد کرد.

یک بخش مهم دیگر نیز در این بازی‌ها مربوط به پایان آن می‌شود. بازی دو پایان مختلف دارد که البته کلیت ماجرا در هر دو پایان بازی یکی است و با وجود این که یکی بد و دیگری خوب محسوب می‌شود ولی در اصل ماجرا تغییر چندانی ایجاد نمی‌شود. اصل پایان بازی نیز خیلی غافل‌گیر کننده نیست و احتمالاً از همان اوایل بازی نیز انتظار خواهید داشت که در نهایت در پایان بازی چنین وقایعی روی بدهند و از این رو با حداکثر ارفاق پایان بازی قابل قبول است و نه بیش‌تر.

در مجموع در زمینه داستانی این بازی با سبک روایت مرموز خود و ارائه داستانی گنگ و مبهم بدون شک می‌تواند طرفداران Myst را راضی نگه دارد ولی به احتمال بسیار زیاد بقیه افراد خیلی این سبک روایی بازی را قبول نخواهند کرد. بازی هر چند در کل داستان قابل قبولی دارد ولی شروع آن اصلاً قابل قبول نیست و ریتم خیلی کندی دارد و پایان آن نیز به قدری که باید غافل‌گیر کننده نیست ولی در مجموع کلیت داستان بازی را می‌توان خوب ارزیابی کرد و مخاطبان Obduction را که بیش‌ترشان از طرفداران Myst هستند راضی نگه خواهد داشت ولی احتمالاً سایر افراد خیلی از این نوع داستان بازی خوششان نیاید. با همه این‌ها بازی در زمینه داستان موفق عمل کرده است زیرا می‌تواند نظر مخاطبین هدف خود را جلب کند.

در زمینه گیم پلی کلیت بازی همانند سایر عناوین سبک ادونچر است. به طور کلی گیم پلی بازی را می‌توان به دو قسمت تقسیم کرد. نیمه ابتدایی بازی بسیار مبهم پیش می‌رود و اصلاً نمی‌دانید که باید چه کار کنید و هدفتان چیست. در این میان حتی بازی مشخص نمی‌کند که چه نوع تعاملاتی با محیط بازی میسر است و از این رو این بخش بازی بسیار گیج کننده خواهد بود. وضعیت نیمه دوم در مقابل بسیار بهتر است و می‌دانید که هدفتان چیست و درگیر معماهای بازی خواهید شد.

صحبت از معما شد، مطمئناً یکی از مهم‌ترین ارکان بازی‌های ادونچر معماهای آن‌هاست. در این زمینه نیز بازی به دو نیمه تقسیم می‌شود. معماهای نیمه اول بیش‌تر پیرامون گردش در محیط و فهمیدن این است که کلاً باید چه کاری انجام دهید و هدفتان را مشخص کنید و از ساز و کار محیط بازی سر در بیاورید. این گونه معماها به دلیل این که اصلاً نمی‌دانید باید به کجا بروید جنبه جالبی ندارند و ممکن است باعث خسته کننده شدن بازی بشوند. در نقطه مقابل معماهای نیمه دوم بازی از کیفیت بسیار بهتری برخوردارند و در این بین معماهای مینی گیم مانند نیز بیش‌تر به چشم می‌خورند. یکی از مهم‌ترین مکانیک‌های معماهای بازی نیز مربوط به قابلیت جابه‌جایی میان دنیاهای مختلف می‌شود. در بازی از طریق وسایل مخصوصی امکان جابه‌جایی به دنیاهای دیگر که هر کدام مربوط به گروه خاصی از موجودات فضایی با معماری مخصوص به خود است وجود دارد و نکته مهم در مورد این جابه‌جایی‌ها این است که با انجام این کار، بخشی از محیط هم که متعلق به یکی از این دنیاهاست به دنیای دیگر منتقل می‌شود. با این که بازی در این مورد در ابتدا اصلاً توضیحی نمی‌دهد ولی بعد از مدتی خودتان متوجه آن خواهید شد و تعداد نسبتاً زیادی از معماهای بازی نیز وابسته به این مکانیک است و باید حتماً برای انجام بازی به آن مسلط شوید.

obduction

معمای هزارتو از جمله معماهای چالش برانگیز و جالب بازی است

یکی دیگر از نوآوری‌های سازندگان در زمینه گیم پلی مربوط به قابلیت عکس گرفتن از محیط می‌شود. تعدادی از معماهای بازی نیاز به وارد کردن یک کد یا به خاطر داشتن شکلی دارند و از این رو سازندگان این قابلیت را به بازی اضافه کرده‌اند که بازیباز از بخش‌های مهمی که به نظرش مهم می‌رسد عکس بگیرد و در طول بازی به این عکس‌ها دسترسی پیدا کند. در ضمن محدودیتی برای تعداد عکس‌ها وجود دارد و باید حواستان به این باشد که از چه چیزهایی عکس می‌گیرید. هر چند این قابلیت به طور کلی جذاب است ولی در صورتی که بخواهید از نرم‌افزارهای گرفتن عکس و یا خود استیم استفاده کنید تقریباً این بخش بی‌استفاده می‌شود و تنها دلیل استفاده از آن مربوط به این می‌شود که دیگر نیازی به رفتن به صفحه کامپیوتر و دیدن عکس‌ها ندارید و می‌توانید در خود بازی عکس را مشاهده کنید و به جز این، قابلیت عکس گرفتن درون خود بازی مزیت دیگری ندارد. متأسفانه این سیستم در نسخه اولیه بازی در بعضی از کامپیوترها با مشکلاتی رو به رو است و بعضی از عکس‌ها به طور خود به خودی خراب می‌شوند. وجود این مشکل باعث می‌شود که برای بعضی‌ها این بخش بی‌استفاده به نظر برسد ولی اگر این مشکل وجود نداشت، می‌شد آن را یکی از نوآوری‌های مفید سازندگان به حساب آورد ولی وجود این مشکل باعث می‌شود که قابلیت عکس گرفتن درون خود بازی را نه بتوان نقطه قوت دانست و نه نقطه ضعف.

در کل بازی در زمینه گیم پلی تجربه نسبتاً استانداری را ارائه می‌دهد که البته باز هم ممکن است تنها به مذاق طرفداران Myst خوش بیاید زیرا به طور کلی نیمه اول بازی در حالت سردرگمی انجام می‌شود و برای سایر افراد جذابیت چندانی نخواهد داشت ولی نیمه دوم بازی تجربه به مراتب بهتری است و از کیفیت خوبی برخوردار است و مکانیک‌های جابه‌جایی محیط‌ها نیز باعث جذابیت این بخش بازی می‌شوند و بخش اعظم آن‌ها نیز در نیمه دوم بازی قرار دارند و همین موضوع به طور کلی باعث جذاب‌تر شدن نیمه دوم بازی و بالا رفتن سطح کیفی معماهای آن می‌شود.

در زمینه گرافیک بازی نسبت به بازی‌های ادونچر دیگر عملکرد به مراتب بهتری را ارائه می‌دهد. در زمینه طراحی‌های هنری که بازی حرفی برای گفتن باقی نمی‌گذارد و با محیط‌هایی بسیار متنوع و با طراحی‌های بسیار جذاب رو به رو هستیم که بدون شک یکی از دلایل ادامه بازی محسوب می‌شوند. محیط‌های بازی هر کدام شکل کاملاً منحصر به فرد خودشان را دارند و این نوع طراحی بازی باعث می‌شود که تا انتها از نظر بصری بازی مشکلی در زمینه تکراری شدن نداشته باشد.

گرافیک بازی از بعد فنی نیز در سطح بسیار خوبی قرار دارد. Obduction با موتور قدرتمند Unreal Engine 4 ساخته شده است و از این رو شاهد گرافیک فنی بسیار خوبی در بازی هستیم. بیش‌تر بافت‌های بازی کیفیت فوق‌العاده بالایی دارند. مدل‌های طراحی شده برای اجزای محیط بسیار زیبا هستند و در کنار این‌ها باید به نورپردازی فوق‌العاده بازی نیز اشاره کرد که بدون شک عالی از کار در آمده است و محیط‌های بازی را خیلی زیبا می‌کند. افکت‌های طراحی شده نظیر دود و مه نیز بسیار خوب از کار در آمده‌اند و کیفیت بالایی دارند. تنها مشکل بازی در این بخش مربوط به پرفورمنس آن می‌شود. متأسفانه با وجود این که کارت گرافیک پیشنهادی بازی برای انجام آن در بالاترین جزئیات GTX970 است اما این کارت نیز در بالاترین سطح تنظیمات در بعضی بخش‌ها با مشکل افت فریم رو به رو می‌شود. البته این مشکل آنقدر زیاد نیست و تنها در یکی دو بخش بازی و مخصوصاً محیط‌های دارای مه اتفاق می‌افتد ولی این که بازی روی کارت گرافیک پیشنهادی خودش هم نتواند بهترین عملکرد را به نمایش بگذارد نکته جالبی نیست. این کارت گرافیک می‌تواند بازی‌های سنگین‌تر از Obduction را نیز بسیار بهتر اجرا کند و سازندگان می‌توانستند با بهینه‌تر کردن چندین نقطه خاص در بازی، این مشکل را برطرف کنند. البته باید به این نکته نیز اشاره کنیم که این مشکل روی بالاترین سطح جزئیات روی می‌دهد و بازی گزینه‌های زیادی برای تنظیمات گرافیکی دارد و از این رو با سیستم‌های ضعیف‌تر نیز می‌توان این عنوان را در تنظیمات گرافیکی پایین‌تر اجرا کرد و از این نظر مشکلی در بازی وجود ندارد.

obduction

گرافیک بازی نسبت به سایر عناوین ادونچر از بعد فنی کیفیت بالایی دارد

به جز این یک ایراد دیگر نیز به بخش فنی بازی وارد است و آن هم لودینگ‌های فوق‌العاده طولانی بازی است. بعضاً لودینگ ابتدایی بازی بیش از ۱ دقیقه طول می‌کشد و لودینگ‌هایی که در طول بازی برای جابه‌جایی میان محیط‌ها وجود دارند عموماً بیش از ۲۰ ثانیه به طول می‌انجامند. البته این اعداد مربوط به انجام بازی روی HDD است و قطعاً بازی روی SSD که سازندگان نیز پیشنهاد داده‌اند عملکرد بهتری دارد ولی با این وجود بازی‌های بسیاری هستند که از نظر گرافیکی سنگین بوده و لودینگ‌هایشان حتی روی HDD نیز تا این حد طولانی نیست. ضمن این که سازندگان باید توجه کنند که اگر روزی بخواهند این بازی را برای کنسول‌ها نیز منتشر کنند باید فکری به حال این مشکل بکنند چون هر دو کنسول نسل هشتم از هاردهایی با سرعت ۵۴۰۰ دور در دقیقه به طور پیش‌فرض استفاده می‌کنند و حال آنکه آمار بالا مربوط به هاردی با سرعت ۷۲۰۰ دور در دقیقه است و یعنی اگر سازندگان فکری به حال این مشکل نکنند، اگر این بازی روزی برای Xbox One و PS4 منتشر شود با فرض این که کاربر از هارد معمول دستگاه استفاده کند، لودینگ‌های طولانی‌تری نیز خواهد داشت.

نکته جالب بازی در زمینه شخصیت‌های انسانی بازی این است که آن‌ها به سبک بعضی از بازی‌های قدیمی به صورت فیلمی در بازی حضور دارند. در طی چندین پیام ویدیویی درون بازی و صحبت با تنها شخصیتی که مانند بقیه ناپدید نشده، آن‌ها را به صورت فیلم‌های ضبط شده و واقعی درون بازی مشاهده می‌کنید. احتمالاً این نکته برای طرفداران قدیمی سبک ادونچر که بازی‌هایی که شکل فیلم دارند را انجام داده‌اند جذاب است ولی شاید این نوع حضور شخصیت‌ها در قالب ویدیوی های واقعی چندان جذاب نباشد. مخصوصاً که کمی از حاشیه محیط ضبط فیلم نیز درون تصویر قرار گرفته است و باعث می‌شود که یک تصویر دوبعدی و نه چندان باکیفیت از یک انسان را مشاهده کنید که اصلاً جذاب به نظر نمی‌رسد.

لازم به ذکر است که قرار بود بازی در روز عرضه برای Oculus Rift نیز عرضه شود ولی سازندگان پشتیبانی از این هدست واقعیت مجازی را به زمان دیگری موکول کرده و احتمالاً در اواخر ۲۰۱۶ شاهد اضافه شدن این قابلیت خواهیم بود. یکی از مشکلات رایج این هدست‌ها ایجاد حالتی موسوم به بیماری حرکت (Motion Sickness) است که باعث سرگیجه و عوارض موقتی دیگر می‌شود و سازندگان برای از بین بردن این موضوع که مخصوصاً به خاطر زاویه دید این بازی احتمالاً بیش‌تر نیز خواهد بود، سیستم کنترلی خاصی را برای نسخه‌های واقعیت مجازی بازی در نظر گرفته‌اند تا این مشکل برطرف شود.

به هر حال از بعد گرافیکی Obduction وضعیت به مراتب بهتری نسبت به بازی‌های ادونچر دیگر دارد و گرافیک بسیار خوبی را ارائه داده است. از نظر گرافیک هنری بازی در سطح بسیار خوبی قرار دارد و از بعد فنی نیز گرافیک این بازی به لطف موتور Unreal Engine 4 یک سر و گردن از سایر بازی‌های هم سبک خود بهتر است و همین موارد باعث می‌شود که گرافیک به یکی نقاط قوت بازی تبدیل شود و شاید خیلی‌ها برای دیدن مناظر فوق‌العاده زیبای بازی نیز که شده، آن را تا انتها ادامه دهند.

obduction

این ریل های قطار مخصوصا در نیمه اول بازی نقش اساسی ایفا می کنند

در زمینه موسیقی بازی صرفاً در سطح معمولی قرار دارد. موسیقی‌های بازی متناسب با فضای بازی هستند و جنبه‌ای راز آلود دارند اما آنقدر زیبا و جذاب نیستند که در ذهنتان باقی بمانند و بتوانید از آن‌ها به عنوان موسیقی‌های متن جالب بازی‌ها یاد کنید. موسیقی در بازی وظیفه‌اش را انجام می‌دهد و حس راز آلود بودن بازی را منتقل می‌کند ولی پا را از حد یک موسیقی معمولی فراتر نمی‌گذارد.

صداگذاری بازی وضعیت نسبتاً بهتری دارد. صداهای موجود در محیط و افکت‌های صوتی در سطح خوبی قرار دارند و صداهای ضبط شده افرادی که قبلاً در محیط بازی بودند نیز از کیفیت خوبی برخوردارند. البته صحبت‌ها در بازی آنقدر زیاد نیستند که بتوانیم خیلی دقیق آن‌ها را ارزیابی کنیم ولی در حد خودشان قابل قبول هستند و خرده‌ای به آن‌ها وارد نیست.

در مجموع موسیقی و صداگذاری این بازی را می‌توان معمولی‌ترین بخش آن دانست که صرفاً وظیفه خود در بازی را انجام می‌دهد و پا را از حد قابل قبول و متوسط فراتر نمی‌گذارد. این بازی پتانسیل‌های بیش‌تری را به خصوص در زمینه موسیقی داشت ولی متأسفانه از آن‌ها استفاده نشده است. هر چند این موضوع نقطه ضعف اساسی برای بازی محسوب نمی‌شود ولی می‌توانست یکی از نقاط قوت بازی باشد که این طور هم نشده و صرفاً با یک اثر معمولی رو به رو هستیم.

نتیجه‌گیری نهایی:

Obduction عنوان ادونچری است که اصلاً برای جلب نظر طرفداران جدید به این سبک ساخته نشده است. داستان این بازی همانند دیگر ساخته سازنده یعنی Myst شکلی گنگ و مبهم و رازآلود دارد و از این رو نمی‌تواند نظر هر مخاطبی را جلب کند. این مبهم بودن در گیم پلی بازی نیز وارد شده است. البته نمی‌توان این موارد را کاستی‌های بازی به حساب آورد چون از اول هم قرار بوده با چنین اثری رو به رو باشیم و مخاطبان اصلی بازی طرفداران بازی Myst بوده‌اند که این بازی برای آن‌ها در سطح قابل قبولی قرار دارد. در زمینه گرافیک بازی عملکرد بسیار خوبی نسبت به سایر بازی‌های هم سبک خود دارد و با گرافیک بسیار خوبی رو به رو هستیم ولی این موضوع در مورد موسیقی بازی صدق نمی‌کند و موسیقی بازی تنها در حد معمولی است و نه بیش‌تر. با همه این‌ها Obduction بازی ادونچر خوبی است که نمی‌توان آن را به هر فردی پیشنهاد داد. اگر از طرفداران Myst یا بازی‌های مبهم و رازآلود هستید که میزان صحبت‌ها در آن کم است و بیش‌تر باید در محیط گشت و گذار کنید، این بازی می‌تواند نظر شما را جلب کند در غیر این صورت، نمی‌توان نظر قطعی در مورد بازی داد و ممکن است از آن خوشتان بیاید یا از آن متنفر شوید.

۷f9139f5 ab95 4481 aa1d 4e7207ca6233

 

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

بازگشت ادونچرسازان قدیمی | نقد و بررسی بازی  Obduction | گیمفا
بازگشت ادونچرسازان قدیمی | نقد و بررسی بازی  Obduction | گیمفا
بازگشت ادونچرسازان قدیمی | نقد و بررسی بازی  Obduction | گیمفا
بازگشت ادونچرسازان قدیمی | نقد و بررسی بازی  Obduction | گیمفا
بازگشت ادونچرسازان قدیمی | نقد و بررسی بازی  Obduction | گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

بازگشت ادونچرسازان قدیمی | نقد و بررسی بازی  Obduction | گیمفا