قدرت شگفت انگیز انتقام | نقد و بررسی Attack on Titan: Wings of Freedom
زندگی راحت و بدون دغدغه چیزی است که بشر همیشه به دنبال آن بوده است. انسانها همیشه در طول تاریخ در مواجهه با خطر و مشکلات، همه به امید روزی آرام و بدون ترس تلاش خود را به کار میبندند تا آن خطر را دفع کنند. حال، تصور کنید که این خطر به قدری جدی باشد که نسل بشر را در آستانه انقراض قرار میدهد و هیچ راه چارهای نیز برای آن وجود ندارد. ۱۰۰ سال پیش موجوداتی غول پیکر و عجیب پدید آمدند که شباهت فوقالعادهای به انسانها داشتند. این موجودات در ابتدا از نگاه انسانها بی خطر و مهربان (با توجه به چهره خندانشان) تصور میشدند اما هیچ چیز طبق تصورات بشر پیش نرفت و موجودات غول پیکری که «تایتان» نام گذاری شده بودند شروع به خوردن انسانها کردند.
هیچ مکانی برای در امان ماندن از تایتانها وجود نداشت؛ انسانها یکی پس از دیگری توسط آنها بلعیده میشدند و ترس و وحشت به زندگی آرام و بی خطر بشر سایه انداخته بود. نسل بشر زمانی به خود آمد و راهی برای نجات از موجودات غول پیکر پیدا کرد که نصف جمعیت جهان از بین رفته بودند. تعداد انسانها هر روز کمتر و کمتر میشد و نسل آنها در معرض انقراض قرار گرفت. بشر شروع کرد به ساختن پناهگاه؛ دیوارهایی چند صد متری و محکم که بتواند در برابر نفوذ تایتانها مقاومت کند. پس از کشیدن سه دیوار به نامهای ماریا، رز و شینا محوطه بزرگی درون آنها ایجاد شد و انسانها در آن شهرسازی کردند. حال، تایتانها کل جهان را تسخیر کرده بودند و تنها یک محوطه به شعاع چند کیلومتری سهم انسانها از دنیای بزرگ و پهناور بود.
این پیش قصه عنوان Attack on Titan است که ابتدا در قالب یک مانگا، سپس در قالب یک انیمه و حال در قالب یک بازی ویدیویی تعریف شده است. Attack on Titan: Wings of Freedom یک بازی با الهام از انیمه این عنوان به حساب میآید و به وسیله کویی تکمو (Koei Tecmo) ساخته شده است. با ما در ادامه برای بررسی این عنوان همراه باشید.
انگیزه انتقام
داستان بازی Attack on Titan: Wings of Freedom برای طرفداران انیمه این عنوان کاملا آشنا است. داستان بازی حول شخصیتی به نام ارن یگار (Eren Yeager) جریان دارد. ارن از بدو تولد درون دیوارها بوده و در آن رشد کرده است. او، مانند بسیاری از کودکان دیگر دوست دارد دنیای بیرون را ببیند و البته عاشق جنگجوهای نظام است. کودکی آرام ارن تداوم چندانی ندارد و در یک حمله از سوی تایتانها، بو مادر خود را از دست میدهد. یک تایتان مؤنث غول پیکر در حالی که لبخند به لب دارد، مادر ارن را درست در پیش دیدگان او و میکاسا (خواهر خوانده ارن) میبلعد و ارن را در یک شوک بزرگ قرار میدهد. از آن زمان به بعد است که آتش خشمی در درون ارن روشن میشود. ارن تصمیم میگیرد که سخت تلاش کند و عرق بریزد تا بتواند به نیروی ویژه ملحق شود و تک تک تایتانها را نابود کند. البته ارن در این راه تنها نیست. علاوه بر اعضای نیروی ویژه، ارن دو یار نزدیک و به شدت صمیمی نیز دارد؛ یکی از آنها دختری به نام میکاسا است که از زمان کودکی برای ارن مانند خواهر بوده و دیگری آرمین (Armin)، دوست دوران کودکی او است که محکم تر از هر تکیه گاهی پشت او ایستادهاند و مبارزه میکنند.
داستان بازی به لطف داستان مانگا و انیمه بسیار جذاب است و نمیتوان ایرادی به آن گرفت اما دقت داشته باشید که تنها کسانی که انیمه را به طور کامل دیده باشند میتوانند از داستان بازی لذت ببرند و کسانی که از انیمه و پیش داستان کلی این اثر اطلاعی ندارند، Attack on Titan: Wings of Freedom تنها برای آنها سردرگمی به همراه دارد. عناوینی به این شکل که با الهام از یک اثر دیگر ساخته میشوند، نیازی به شناساندن و شخصیت پردازی شخصیتهای بازی ندارند. در بازی Attack on Titan: Wings of Freedom نیز موضوع کاملا صادق است؛ ارن، میکاسا، آرمین (شخصیتهای اصلی) و دیگر شخصیتهای فوقالعاده انیمه (مانند کاپیتان لیوای) در بازی شناخته شدهاند و همه با ویژگیهای رفتاری آنها آشنایی دارند بنابراین قسمت بزرگی از شخصیت پردازی شخصیتها از همان اول تهیه شده و آماده است. اما با توجه به این موضوع، روایت داستان در بازی Attack on Titan: Wings of Freedom بسیار ضعیف است. بازی سعی کرده تا برای خود ماموریت های جداگانهای شبیه به ماموریتهای نیروی ویژه در انیمه برای بازیباز به وجود آورد و بین آنها میان پردههایی کاملا شبیه به قسمتهای احساسی و هیجان انگیز انیمه بگنجاند اما این کار نه تنها داستان را نجات نداده، بلکه آن را ضعیف تر و گنگ تر ساخته است.
هر چه قدر از داستان بازی و روایت آن بد بگوییم، نمیتوانیم این نکته را فراموش کنیم که در بازی شخصیتهای مختلف (از جمله شخصیتهای اصلی و فرعی) بهتر شناخته میشوند. اگر انیمه Attack on Titan را مشاهده کرده باشید، حتما میدانید که شخصیتهای محبوبی مانند کاپیتان لیوای (Captain Levi) به خوبی نشان داده نمیشوند و طرفداران قطعا میخواهند تا دقایق بیشتری او را ببیند و در ماموریتهای مختلف و رفتارهای شخصی، او را بهتر بشناسند اما این گونه نمیشود. بازی Attack on Titan: Wings of Freedom فرصت فوقالعادهای را پیش آورده است که اطلاعات داستانی بیشتری (از منبع مانگاها) ارایه دهد. علاوه بر این که در بازی در نقش شخصیتهای مختلف قرار میگیرید، صفحات بارگذاری پر از اطلاعات داستانی است و نکاتی را میشود از شخصیتها دریافت که انیمه به هیچ وجه نمیتواند آنها را به مخاطب انتقال دهد.
قدرت انتقام
قطعا از همان زمانی که دیدن انیمه Attack on Titan را آغاز میکنید، با خود میگویید که بودن در نقش ارن یا میکاسا چقدر خوب و هیجان انگیز است و برای خود یک بازی ویدیویی را بر اساس انیمه تصور میکنید. Attack on Titan: Wings of Freedom دقیقا آمده تا همین حس را به شما دهد. شاید تا قبل از عرضه بازی (حتی تا قبل از عرضه نسخه ژاپنی) احساس میکردم که این عنوان مانند بسیاری دیگر از عناوین الهام گرفته از فیلم و انیمیشن شکست خواهد خورد اما هر زمان به نام سازنده بازی دقت میکردم، این نگرانیها و نا امیدیها کم رنگتر میشد. کویی تکمو توانسته یک اکشن فوقالعاده استاندارد و حساب شده بسازد که هر طرفدار انیمه، زمانی آرزوی آن را داشت. سرانجام میتوانیم خودمان به مبارزه با تایتانهای غول پیکر برویم و لذت از پا درآوردن آنها را به خوبی تجربه کنیم.
در بازی کنترل شخصیتهای متعددی را در دست داریم؛ از ارن که شخصیت اصلی است گرفته تا آرمین، همگی قابل بازی هستند. هر مبارز ویژگیهای خاصی دارد اما این ویژگیها به هیچ وجه احساس نمیشوند و تنها در حد چند آمار و رقم خلاصه میشوند. به عنوان مثال آرمین ویژگی رهبری بالایی دارد اما زمانی که در نقش او قرار میگیرید اصلا این را احساس نمیکنید. کنترل شخصیتهای بازی، مخصوصا زمانی که با تجهیزات مانور سه بعدی در هوا هستید، واقعا عالی از کار در آمده است؛ همین نکته لذت پرواز با تجهیزات را واقعا منتقل میکند. در واقع چیزی که گیمپلی بازی را سر پا نگه داشته، همین روان بودن و لذت بخش بودن کنترل شخصیتها است. حملات در بازی به دلیل غول پیکر بودن دشمنان، همگی در هوا انجام میشوند؛ به این صورت که نقاط مختلفی از بدن تایتانها را نشانه میگیرید، با تجهیزات و سیمهای پرواز به سمت آنها یورش میبرید و با زدن به موقع کلید حمله آسیب جدی و پر قدرتی را به تایتانها وارد میکنید.
با این که گیمپلی بازی که تنها به اکشنها و مبارزه با تایتانها خلاصه میشود، بسیار جذاب، خونین و سریع است اما اگر فکر کردید با چیزی فراتر و بیشتر از این طرف هستید، سخت اشتباه کردهاید. مبارزات در ابتدا فوقالعاده سرگرم کننده و جذاب هستند و حتی بخشی از جذابیت خود را در ادامه حفظ میکنند اما به نقطهای از بازی میرسید که فکر میکنید همه چیز تکراری است و هر عمل شما فرقی با قبلیها ندارد. بازی کردن با هر کدام از شخصیتهای بازی حس متفاوتی ندارد و به مواردی سطحی و غیر قابل توجهی مانند قدرت شمشیرها خلاصه میشود. علاوه بر شخصیتهای انسانی، در بازی کنترل تایتان ارن را نیز در دست میگیریم. بازی کردن در نقش یک تایتان و اجرای ضربههای فوق سنگین لذت خاصی دارد و کمی از عدم تنوع در بازی میکاهد.
برای این که کاملا متوجه شوید کلیت گیمپلی بازی به چه شکلی است باید بگویم که در ابتدا در یک محیط به ظاهر سند باکس قرار دارید و میتوانید علاوه بر خرید و فروش شمشیر و تجهیزات سه بعدی معروف، با شخصیتهای نام آشنای انیمه صحبت کنید و اطلاعات مختصر داستانی به دست آورید (هر چند که نیازی به این کار نیست). پس از آغاز مرحله اصلی، اختیار عمل زیادی به دست میآورید و همیشه محیطی بزرگ و وسیع در اختیارتان است؛ اگر داخل دیوارها باشید که کل شهر و اگر بیرون از دیوار ها باشید که محیطی وسیع و سر سبر در دسترستان قرار میگیرد. همان طور که پیش از این اشاره شد، گیمپلی بازی تنها به سلاخی کردن تایتان ها محدود میشود اما این را فراموش نکنید که کنترل بازی خوب درآورده شده است و روند بازی آن قدر سریع و خونین است که همیشه از نابود کردن تایتانها هیجان زده میشوید. تایتانها از نظر اندازه، انواع مختلفی دارند و همیشه در پایان هر مرحله، یک تایتان سرسخت به عنوان هدف نهایی وارد ماجرا میشود. همان طور که در انیمه، یکی از چالش های شخصیتهای بازی تمام شدن گاز تجهیزات پرواز و کند شدن و شکستن شمشیرها بود، در بازی نیز یکی ازمحدودیتهای بازی این نکته است. با این حال، اصلا فکر نکنید که با اتمام سوخت تجهیزات شما، چالش خاصی به وجود میآید؛ تنها لازم است از یکی از یارانتان درخواست کنید تا او همه داراییها خود را به شما بدهد؛ به همین راحتی.
درست زمانی که فکر میکنید از گیمپلی بازی زده شدهاید، بازی برگ برندهای را رو میکند و آن غولآخرهای بازی هستند. مبارزه با غولآخرهای سرسخت بازی لذت خاصی دارد و کمی حس حماسی به بازی میدهد. خوبی غولآخرهای بازی این است که مبارزه با آنها مقداری چالش برانگیز طراحی شده و به مانند تایتانهای معمولی به راحتی هر چه تمام تر از پا درنمیآیند. با این که بسیاری از بازیبازان تصور میکنند که تنها منبع الهام Attack on Titan: Wings of Freedom انیمه این اثر بوده است اما سازندگان از مانگا و دشمنان بزرگ آنها (که در فصل اول انیمه استفاده نشدند)، استفاده کرده است؛ تایتان زرهای، تایتان پشمالو و تایتانهای دیگری در بازی به عنوان غولآخر وجود دارند و از غیر قابل تحمل شدن گیمپلی جلوگیری کردهاند. در بازی آیتمهایی نیز قابل استفاده هستند اما آن چنان بی خاصیت و بی اثر طراحی شدهاند که شاید بعد از استفاده اول، تا انتهای بازی حتی نگاهشان نیز نکنید. این آیتمها شامل نارنجکهای مختلفی میشوند؛ نارنجکهای نوری، نارنجکهای صدا دار و… که اثر خاصی برروی تایتانها ندارند.
لذت انتقام
هر کس که بازیهای کویی تکمو را بازی کرده باشد میداند که بازیهای این استودیو همه از گرافیکی کارتونی و فانتزی بهره میبرند. استفاده از جلوههای بصری سل شید (Cel Shade) نه تنها باعث شده بافتهای قدیمی و بی کیفیت بازی پنهان شوند، بلکه حس و حال انیمه Attack on Titan را به خوبی منتقل میکند و احساس جدایی بازی از انیمه را نمیکنید. طراحی شخصیتهای بازی و در کل، خانههای درون دیوارها واقعا خوب انجام شده است و زمانی که از بالای دیوار بزرگ به شهر مینگرد، دورنمای زیبایی را مشاهده میکنید. بازی همچنین یک نسخه پلیاستیشن ویتا نیز دارد که به خوبی بهینه سازی شده و به اندازه نسخههای کنسولهای خانگی لذت بخش است. پیش از انتشار بازی برای کنسولهای خانگی انتظار داشتیم که بازی بررروی این کنسولها با نرخ فریم ۶۰ بر ثانیه اجرا شود اما این گونه نشد و نرخ فریم بازی روی ۳۰ قفل شده است. با این حال در هنگام مبارزات و صحنههای اکشن سریع و خشن بازی احساس ناراحتی نمیکنید. صحبت از مبارزات شد بد نیست بگویم که سازندگان در هنگام مبارزات سریع بازی، در استفاده از جلوههای بصری خونین و ویژه سنگ تمام گذاشتهاند و هیجان مبارزات با این جلوههای بصری به اوج رسیده است. همچنین لازم است اشاره کنم که تعداد زیادی از میان پردههای بازی به صورت از پیش رندر شده و با کیفیت هستند و روایت داستان با وجود آنها قابل تحمل تر میشود.
در بخش صداگذاری، میتوان گفت که به یکی از نقاط قوت بازی طرف هستیم. صداگذاران انیمه همگی گرد هم آمدهاند و بر سر صداگذاری بازی نیز نقش ایفا کردهاند. با توجه به این که در انیمه از صداگذاران خوب و ممتاز ژاپنی استفاده شده بود، در بازی نیز شاهد کیفیت بالای این موضوع هستیم. یکی از مواردی که بازیبازان ژاپنی و طرفداران انیمه در غرب خواستار آن بودند، عدم تغییر زبان دیالوگهای بازی به انگلیسی بود. خیلی از بازیبازان از جمله بنده همان صداگذاری ژاپنی و فوقالعاده را میخواستیم که البته در نسخه غربی نیز این گونه شده است و تنها شاهد زیرنویسهای انگلیسی هستیم. موسیقیهای Attack on Titan: Wings of Freedom نسبت به انیمه کمتر حماسی هستند و بیشتر شامل موسیقیهای تند میشوند. البته در مواقعی که با غولآخرهای با عظمت بازی مبارزه میکنید، تم و پس زمینه موسیقی حماسی میشود. در کل نمیتوان ایرادی به دو بخش موسیقی و صداگذاری بازی گرفت.
Attack on Titan: Wings of Freedom یک بازی لذت بخش و فوقالعاده سطحی است. به هیچ وجه از بازی انتظار زیادی نداشته باشید و آن را برای لذت تجربه کردن چیزی که در انیمه مشاهده کردید، بازی کنید. با همه این تفاسیر و سطحی بودن گیمپلی بازی، Attack on Titan: Wings of Freedom به هدف اصلی خود رسیده است و آن ارایه یک حس مشابه به انیمه است. به طرفداران انیمه Attack on Titan پیشنهاد میکنم که این بازی را از دست ندهند.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
نظرات
اقای اشکان عالی خانی ممنون به خواط نقد زیباتون واقعا عالی بود …
کارت درسته هفت دقیقه اى مقاله رو تموم کردى
اه من اصولا تند خوانی زیادی دارم (جدا گفتم)
فیلمش با وجود این که یکم تخیلی و ابکی بود با حال بود.
وقتی این پست رو دیدم گفتم چه خوبه یه بازی مثل اون فیلم اومده که میتونی با اون سرعت و هیجان تایتان هارو نابود کنی یا به روش های دیگه.
ولی وقتی تو نقد گفتین گیم پلی ابکی داره یکم دو دل شدم بین گرفتن یا نگرفتنش.
ولی خب به نظر میاد با توجه به سبک گیم پلیش و سرعتی بودنش با حال باشه.
در هر صورت اینم مثل هزاران بازی بود که موضوعش از یک فیلم برداشت شده بود و نتونست زیاد موفق باشه.
حیف شد پتانسیل خیلی بالایی داشت.
ولی به احتمال زیاد تجربش بکنم.
در اخر خیلی ممنون بابت نقد.
فیلمش مثلع بازیش از این غولا داشت؟اونوقت یکم تخیلی 😐 خیلی ببخشیدا :laugh: .
اصلا کل موضوع بازی و فیلم بخاطر غولاس.
بعدشم اینجور چیزا فقط یکم تخیلیه با حضور بعضی از اثار.
از اینا بگذریم گناهی نکردی که ببخشمت. 😐
سلام…من با بالاترین گرافیکش بازی کردم خیلی طبیعی میاد! 🙂
بخر بازیش کن پشیمون نمیشی :yes: …من تا اخرش رفتم حتی فرعی هاشم تمام کردم…حدودا تمیز ۲ هفته طول کشید…
قراره بهار سال ۲۰۱۷ فصل دوم انیمه بیاد…تازه جنگ شروع میشود!مشتاق باشید
سلام.
من اصلا هیچ گیری رو گرافیک ندارم فقط گیم پلی بازی برام مهمه.(بخاطر همین فارکرای ۳ رو به GTA v ترجیح دادم.(نظر شخصی))
گیم پلی این بازی سرعتی هست؟
تنوعش خیلی کمه؟
کلا از گیم پلی های سرعتی(مثل DMC) یا گیم پلی هایی که تنوع داره(مثل فارکرای)بیشتر خوشم میاد.
فیلم کجا بود آخه اینو از روی سریال انیمه ای ساختن نه اون فیلم مسخره.
نکات مثبت : داستان جذاب و دوست داشتنی
نکات منفی: روایت داستان بی سرو ته
در واقع برای خواننده مشخص بازی نیست که این نتیجه نقد بازیه و یا بازی
¡!!!¡!!¡!!¡؟؟؟؟؟؟؟؟؟
روایت بی سر و ته 😉
یعنی بازی داستان خوبی داره ولی بد روایت میشه
بازی خوبی است درست مثل انیمه اش ولی ۵۹ دلار یکم ظلم بود برای چنین بازیی!
سلام دوستان.من تو بازی dark souls3 بعد از کشتن yhorm the giant گیر کردم.نمیدونم باید از کجا مسیر بازی رو ادامه بدم.اگه میشه راهنماییم کنین.ممنون.
من اسم هارو یادم نمیاد الان ولی فکر کنم اون غول بزرگرو میگی که با سلاح خاصی باید بکشیش بعد از اون باید برگردی سمت کلیسا که یه زن پیر رو ویلچر نشته اونو بکشی بعد یه باس دیگه میاد بعد که کشتی از نبردبان میری بالا و ادامه بازی …..
اگه aldrich رو کشته باشی خود به خود به این کلیسایی که دوستمون گفت میری.اگه نکشتیش از همون ilthryll of boreal valley یه راه دیگه هست که به باس فایت pontif sulyvan میرسه.اونو باید بری
توی اون شهر برفی قبل از زندان یه رود بود. اونجا ۲ تا راه بود از اون یکی برو میرسی به یه باس اون رو بکش و راهت رو ادامه بده تا برسی به یه باس دیگه اون رو بکش و یه کات سین میبینی و…
باس فایت الدریچ رو کشتی؟؟
برو به بونفایر church of yorshka از پله های سمت چپ برو پایین و مسیرو ادامه بده که برسی به یه دریاچه دریاچه رو برو جلو بعد سمت چپت یه فاضلاب میبینی که چند تا موجود با کلی دست و پا توش هست سمت راست اون مکان پله هست پله رو برو بالا میرسی به یه مکان که مثل اشپزخونست که جلوتر که بری یه شوالیه اونجا هستش و یه شوالیه دیگه هم از پشت بهت تیر پرتاب میکنه بعد مسیرو ادامه بده تا برسی به باس فایت pontif sulyvan بعد از این باس فایت هم مسیر مشخصه
عالی
به نظرم بازی جالبی میاد حتما باید تجربش کنم کلا با این جور بازی ها حال میکنم :heh:
_______________________________________________________________
دوستان یه سوال داشتم این فروشگاه lion کامپیوتر قابل اعتماده؟ تا حالا ندیده بودمش
ممنون از راهنمایی تون دوستان.حل شد.
فرق روایت و داستان چی هست که داستان مثبت میشه و روایت هم منفی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به هر صورت ی حال اساسی با نمره ۷ به این ژاپنیا دادین، چون اکثریت حتی لایق ی نقد ندونسته بودنشون.
“مبارزات سریع و هیجان انگیز و گیم پلی به شدت سطحی و یکنواخت” این چطور ممکنه ?:-) ?:-) ?:-)
چی میشه زودتر ۳مهر برسه؟ گیمفا لطفا یه کاری برای محدودیت سنی بکن گیمفا از وب سایت خبری گیم تبدیل شده به مهدکودک
با کلی شوق و ذوق دانلودش کردم بعد میبینم با هر رزلویشنی که بازی میکنم مشکل دارع ‘-‘
یعنی روی ۱۰ درست اجرا نمیشه؟
بازیش خییییللللییی باحاله فصل سوم انیمش هم قراره تیر یا مرداد تو ژاپن منتشر بشه و تا ترجمه و وارد بشه ۳ یا ۴ ماهی طول میکشه همین اعصاب ادمو خراب می کنه.