افسانههایی به یاد ماندنی | ۲۰ بازی داستانی برتر در بازیهای ویدئویی- قسمت اول
داستان را به جرات میتوان یکی از جذابترین بخشهای یک بازی دانست. بخشی که به بازیباز انگیزه ادامه بازی و یا تکرار آن را میدهد. اگر این بخش خوب کار شود، قطعاً عنوانی در خور توجه نتیجهاش خواهد بود. عناوین زیادی با داستانهای به یاد ماندنی و جذاب در صنعت بازیسازی وجود دارند. عناوینی که با داستانها و شخصیتهایشان زندگی کرده و آنان را سالها در یاد خود داریم. داستانهایی که ساده، پیچیده، احساسی و فلسفی هستند، هر کدام به نوبه خود توسط سازندگانی که میشود آنان را نابغه نامید ساخته و منتشر شدهاند. هر داستان، زیبایی خاص خود را داراست و تکرار آن نیز بر زیبایی و درک بیشتر بازیباز از آن میافزاید. عناوین زیادی سعی در به تصویر کشیدن داستانی زیبا و به یاد ماندنی داشتهاند و تعداد زیادی در این امر موفق بودهاند. البته منظور ما داستانهای اقتباسی نیست؛ منظور داستانهایی است که تماماً توسط ذهن نویسنده و سازنده نابغهشان خلق شدهاند. در این صنعت، سازندگان زیادی نیز وجود دارند که هر کدام با ارائه فرنچایز و یا عنوانی زیبا، داستانی را ارائه دادهاند که فراموش ناپذیر است و تا مدتهای فراوان در ذهن بازیباز باقی میماند. از این سازندهها میتوان به دیوید کیج (David Cage)، هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) و کن لوین (Ken Levin) اشاره کرد. سازندگان نابغهای که با ارائه عناوینی با داستانهای فلسفی، احساسی و عمیق، شخصیتها و ماجراهایی را دل بازیبازان حک کردهاند که فراموش کردن آنها محال است. در این مقاله، به بررسی ۲۰ عنوان برتر داستانی میپردازیم. عناوینی که شاید شما نیز آنان را تجربه کرده و بر سر صحنههای آنان اشک ریخته، شاد شده و پند گرفتهاید.
توجه: انتخابها توسط گیمفا صورت گرفته است. سعی شده از هر شرکت یک بازی در لیست حضور داشته باشد. معیار انتخاب، داستان بازی است و بخشهایی همانند روایت داستان و …، مورد نظر نیستند. لیست به ترتیب عناوین است و سعی شده بازیهایی مطرح در زمینه داستانی انتخاب شوند.
۲۰- Batman Arkham Series
بتمن، یکی از مطرحترین ابر قهرمانان دنیای کمیک DC است. فردی که با پوشیدن یک ماسک، به سراغ تبهکاران و قاتلین میرود و آنان را به شیوه خود مجازات میکند. زمانی که استدیو راکستدی (Rocksteady) اولین نسخه از این سری را تحت عنوان Arkham Asylum منتشر کرد، پتانسیل بالای آن و انعطافی که سازنده در طراحی بازی به خرج داده بود،افراد زیادی را به سمتش کشاند. بتمن در تمام زمینهها به خوبی عمل کرده بود و در آن، ایراداتی بسیار اندک به چشم میخورد. روایت داستانی، ساخته سازنده بود و از کمیکها یا ماجراهای بتمن اقتباس نشده بود؛ داستانی کاملاً اصیل که ساخته ذهن نویسنده بازی است. بهترین داستان این سری را، میتوان متعلق به دومین نسخه آن، یعنی Arkham City دانست. نسخه دوم سری که بعد از عرضه، با موفقیتی چشمگیر روبهرو شد. داستان، ادامه نسخه قبلی بود ولی بسیار بهتر و تا حدودی پیچیدهتر از آن شده بود. داستان از این قرار بود که بروس وین، در مورد آرکام (منطقهای که جنایتکاران در آن رها شدهاند تا به دور از شهر به قتل و کشتار یکدیگر بپردازند.) در یک کنفرانس خبری صحبتها و نظراتی را ارائه میدهد که ناگهان افرادی مسلح او را دستگیر کرده و به شهر آرکام میبرند. شهر آرکام تحت کنترل و سرپرستی دکتر هیوگو استرنج (Hugo Strange) است. او میداند که بروس وین همان بتمن است و به او در مورد نقشه خودش برای نابودی تمام خلافکاران و افرادی که که در شهر آرکام وجود دارند، اطلاع میدهد و آن را پروتوکول ۱۰ مینامد. مشخص نیست که این کار چیست و به چه صورت انجام میگیرد. سپس وی بروس وین را در میان خلافکاران رها کرده و به او میگوید قبل از پایان شمارش معکوس برای پروتوکول ۱۰، پیدا کند که آن چیست و چگونه روی میدهد. در این بین، به غیر از داستان اصلی، داستانها و ماجراهای فرعی بسیار زیادی برای بتمن پیش میآید و او با افراد زیادی ملاقات میکند. خوشبختانه در این سری شخصیت پردازی به زیبایی کار شده و به جز یک نسخه فرعی تحت عنوان Arkham Origins که به بررسی و توضیح رخدادهای قبل از Arkham Asylum میپردازد؛ همه نسخهها در زمینه شخصیت پردازی عالی عمل کردهاند و شخصیت جنایتکاران، بتمن، بروس وین و متحدان وی، بسیار عالی و پر جزئیات است که کمتر مشکلی را در آن میتوان یافت. سورپرایزهای داستانی نیز به خوبی در تمام نسخهها عمل کردهاند و با فهمیدن آنان، معماهایی در ذهن شما حل میشود. داستان این سری، یکی از انگیزههای اصلی بازیباز برای ادامه و یا تجربه دوباره است. سری بتمن، با داستان زیبایی که دارند، در رتبه بیستم لیست جای میگیرند.
۱۹- Dishonored
انتقام، ایدهای در تکراری در بسیاری از صنعتها است. فردی که برای آن تلاش میکند و از زندگی خود گذشته است، چیز جدیدی نیست و میتوان آن را ایدهای کلیشهای نامید. این انتظاری بود که پیش از عرضه Dishonored از آن میرفت ولی این عنوان، فراتر از انتظارات و تصورات عمل کرد. این عنوان به غیر از انتقام، چهره شهری را به ما نشان میداد که فساد و آشوب، آن را به ویرانه تبدیل کرده و به تابوتی برای ساکنینش بدل گشته بود ولی در این میان، افرادی برای دستیابی به قدرت، دست به هر کاری میزدند. شخصیت اصلی، کورو آتانو (Corvo Attano)، محافظ شخصی ملکه و شخصیت اصلی عنوان Dishonored است. وی پس از بازگشت از سفری دور، شاهد ماجرایی نچندان خوشآیند و شکننده خواهد بود؛ ماجرایی که به زندگی وی به عنوان یک قاتل پایان میدهد و آن را به زندگی مردی که چیزی برای از دست دادن ندارد، تبدیل کرده است. ظرافت داستانی Dishonored، به تصویر کشیدن شخصیتهایی کامل و انتقامی بینقص، از ویژگیهایی بود آن را به عنوانی بسیار موفق و حائز اهمیت تبدیل کرد. البته Dishonored، به غیر از داستانی زیبا، یک شخصیت پردازی ناب نیز دارد. شخصیتها به خوبی کار شدهاند و بازیباز از هر کدام شناختی کامل به دست میآورد. حتی ممکن است از مرگ برخی از آنها غمگین نیز بشود. پیچشهای داستانی نیز مناسب است و در هر لحظه، باید انتظار هر چیزی را داشت. البته یکی از جالبترین بخشها، نامهها و نوشتههای مردگان است. زمانی که در خانهها یا در مجرای فاضلاب به گردش میپردازید، حتماً با اجساد بسیاری روبرو میشوید؛ برخی از آنها نامههایی نیز در همراه خود دارند که با خواندن آن اطلاعاتی در مورد وضعیت آنان قبل از مرگ به دست میآورید. گروهها و فرقههای متفاوت در داستان، هر کدام کار خاصی را انجام میدهند و وظیفهای دارند. البته شما از ابتدای بازی با گروه قاتلین مخالف هستید و آنان با مشاهده شما فوراً حمله میکنند. داستان بر روی انتقام تمرکز زیادی ندارد و تنها بخشی از آن شامل انتقام است که این را میتوان یکی از دلایل موفقیت آن و تکراری نبودنش نامید. داستان بیشتر بر روی شناخت شخصیتها، جو بازی و درک اعمالیست که برخی افراد انجام دادهاند. درست است در بازی شما در نقش کورو هستید، ولی احساسات و اعمال شخصیتهای منفی را نیز درک کرده و گاهی خود را جای آنان میگذارید! سورپرایزهای داستانی نیز عالی هستند و در بیشتر مراحل، سورپرایزهایی برای شما در نظر گرفته شده است. خوشبختانه Dishonored، با آنکه کسی انتظار زیادی از داستانش نداشت، نشان داد که میتوان با تکیه بر دیگر اجزاهای یک داستان، آن را به یکی از برترینها تبدیل کرد. عنوان Dishonored، با داستانی زیبا و شخصیت پردازی عالی، در رتبه ۱۹ این لیست جای میگیرد.
۱۸- Prince Of Persia Series
سری Prince Of Persia را قطعاً میتوان یکی از برترین عناوین ساخته شده توسط شرکت فرانسوی یوبیسافت (Ubisoft) دانست. سری که ما را در نقش شاهزاده ایرانی که اسمش مشخص نیست و تنها با لقب Prince (به معنای شاهزاده) صدا زده میشود، قرار میدهد. داستان هر نسخه با دیگری فرق دارد و حتی ممکن است شاهزادههایی که کنترلشان را در دست میگیریم نیز متفاوت باشند ولی داستان و پیش زمینه همه آنها، مبارزه با شیاطین است. در بیشتر نسخهها مبارزه با شیاطین شنی که در مقبرههای کهن سرزمین پارس دفن شدهاند و ناخواسته آزاد میشوند مبارزه کرد. البته همه آنها شیاطین شنی نیستند و این تنها به نسخه اول و پنجم خلاصه میشود. در نسخههای دیگر با دشمنان متفاوتی روبرو خواهید شد که انسانها نیز در میان آنان هستند. برترین داستان در سری را میتوان داستان نسخه چهارم که تحت عنوان Prince Of Persia عرضه شده و هیچگونه اسم دیگری ندارد نامید. این نسخه با دیگر نسخهها تفاوتهایی داشت که مهمترین آن، شخصیت اصلی آن بود. درست است که مانند نسخههای پیشین او نیز Prince خطاب میشد ولی شاهزاده نبود. مهارتهای فراوانی چه در مبارزه و چه در تصمیمگیری داشت ولی حتی مشخص نبود که چه کسی است و چرا به چنین مکانی آمده. داستان این نسخه، پیچیدهتر از بقیه و ترکیبی کامل از داستانی احساسی، حماسی و تا حدودی فانتزی بود. شخصیت پردازیها نیز خوب شکل گرفته بودند و مشکلی در آن دیده نمیشد. گرچه برترین نقطه قوت داستان نسخه چهارم، مربوط به سورپرایزهای داستانی بود. سورپرایزهایی بسیار عجیب که بازیباز با فهمیدن آنان، به کل تعجب میکند. البته داستان دیگر نسخهها نیز بسیار عالی است ولی نسخه چهارم، به دلیل سورپرایزها و تا حدودی پیچیدگی داستان، از دیگر نسخهها بهتر است. داستان این سری به افسانهها و قصههای سرزمین پارس نیز ربطهایی دارد و اینها، باعث زیباتر شدن آن، به خصوص برای ایرانیان، است. سری Prince Of Persia، با داستان زیبا و اقتباسیاش از سرزمین پارس و افسانههای کهن آن، در رتبه ۱۸ لیست جای میگیرد.
۱۷- Silent Hill Series
سری Silent Hill، یکی از برترین سریها در سبک وحشت است. عناوین این سبک به خصوص در این نسل، بسیار کم شدهاند و عناوینی که موجودند کیفیت لازم را ندارند. سری Silent Hill، با انتشار اولین نسخه به همگان ثابت کرد که توانایی خلق وحشتی بینظیر و داستانی عاطفی را دارد. داستانی عاطفی که با وحشت، نگرانی و ناامیدی پر شده و کابوسوار است. داستان همه نسخهها متفاوت است ولی ربطهایی به هم دارد و گاه برخی شخصیتهای آشنا دیده میشوند ولی همه آنها به یک مکان ختم شده و در آن جریان دارند؛ سایلنت هیل (به معنای تپه خاموش). مکانی خوفآور که از بدو ورود به آن و مشاهده تابلوی خوشآمد، لرز را در اندام بازیباز میاندازد و حتی به زور توان ادامه آن را پیدا خواهید کرد! البته نگران نباشید داستان بسیار زیبای آن که در بیشتر نسخهها عاطفی و تا حدودی مرموز است، شما را ترغیب به ادامه بازی خواهد کرد. بهترین داستان سری را میتوان متعلق به نسخه ۲ دانست. نسخهای که هم از نظر گرافیکی و هم از نظر داستانی نسبت به اولین نسخه پیشرفت فراوانی داشت. داستان درباره فردی به نام جیمز است که ۲ سال پیش همسرش را از دست داده است. روزی در کمال تعجب او نامهای از همسرش دریافت میکند که با پیگیری آن متوجه میشود همسرش در سایلنت هیل است و برای یافتن وی راهی آنجا میشود. البته داستان به همین خلاصه نمیشود و پیچشهای فراوانی دارد که با پیشرفت در آن، متوجه خواهید شد. داستان این نسخه بسیار عمیقتر از نسخه یک است و شخصیتپردازیها نیز بهتر صورت گرفتهاند. البته این سری به صورت کلی از شخصیت پردازی خوبی برخوردار است ولی نسخه دوم از دیگر نسخهها به خصوص نسخههای آخر بهتر است. متاسفانه نسخههای آخر تا حدودی از ریشه سری دور شدهاند و جذابیت گذشته را ندارند. این سری را قطعاً میتوان یکی از برترین عناوین سبک وحشت دانست که با ارائه داستانی عاطفی و ترکیب آن با وحشت، شخصیتهایی به یادماندنی و …، تجربهای عالی را برای بازیبازان رقم میزند. البته بزرگترین نقطه قوت داستان سری را میتوان منطقه سایلنت هیل دانست. روایت داستان در این منطقه، برخوردها و اتفاقاتی که همگی در آنجا روی میدهند، باعث زیبایی داستان و خوفناکتر شدن آن گشته است. سری سایلنت هیل، در رتبه ۱۷ این مقاله جای میگیرد.
۱۶-Mass Effect Series
نجات زمین، تلاش برای نجات همنوعان و مبارزه با ماشینهایی بیروح و به سردی فلز؛ کلماتی هستند که پس از تجربه سری Mass Effect در ذهن بازیباز نقش میبندند. این سری، از سبک نقشآفرینی پیروی کرده و ما را در نقش فرمانده شپرد، یک جنگجوی زمینی قرار میدهد. فردی قدرتمند و با تجربه که همه به او احترام میگذارند. داستان این سری را میتوان به عنوان یکی از برترین داستانهای سبک نقشآفرینی دانست. داستان به مرور شکل گرفته و در نسخه سوم به اوج میرسد. بیگانگان فضایی، انسانهایی که برای طمع خود دست به قتل و غارت میزنند و …، از دشمنان موجود در بازی هستند. به مرور زمان، شما با بزرگترین تهدید کهکشانی مواجه خواهید شد. گونهای از موجودات فضایی به نام Ripper که کارشان پاکسازی کهکشان است و به هر تمدنی که برسند، با تمام قوا به آن حمله کرده و نابودش میکنند. شپرد شاهد قتلعامهای آنان است ولی کسی باور نمیکند که چنین موجوداتی وجود داشته باشند. آنها بر خلاف تمام گونههای فضایی عمل میکنند. هوش خاصی ندارند و تنها از هدفشان مانند کامپیوتری که برای کاری برنامه ریزی شده باشد، پیروی میکنند. داستان پیچیدگیها و جذابیت زیادی دارد. در طول داستان با دشمنان فراوانی مواجه میشوید که یا سعی میکنند از وضعیت موجود سودی ببرند و یا موجوداتی هستند که با قومی دیگر مشکل داشته و سعی میکنند هرجور شده آنان را بکشند. زیبایی این سری، به خصوص داستان را میتوان مدیون شخصیتهایش بود. شخصیتهایی که بیشتر آنها انسان نیز نیستند ولی بازیباز به خوبی درکشان میکند و مشکلی در این باره ندارد. حتی دشمنان نیز شخصیتپردازی منحصربهفرد و به عالی دارند که ممکن است از بعضی از آنها متنفر شوید و از عده دیگری از آنها خوشتان بیاید. شخصیتها چه انسان و چه غیر انسان، حتی یک هوش مصنوعی مانند EDI (هوش مصنوعی سفینه فرمانده شپرد.)، بسیار شخصیتپردازی کاملی دارند و بازی بدون آنان هرگز نمیتوانست داستانی در این حد را ارائه کند. برترین داستان سری را میتوان متعلق به نسخه دوم دانست. شخصیتهای فراوانی که با آنها آشنا میشوید و انتخابات جدید شپرد، همگی در این نسخه جذابتر، پیشرفتهتر و بهتر از نسخه اول میشوند. داستان نیز زیاد به اوج خود نرسیده است و در حد میانه قراره دارد پس وقت کافی برای روایت ماجراهای متفاوت موجود است. انتخابها بر داستان بازی، خصوصاً رفتار دیگر شخصیتها تاثیر دارد و اگر انتخاباتتان درست نباشد، ممکن است فردی را رنجانده و یا باعث شوید او از شما متنفر شود! در کل این سری، شخصیتهای به یادماندنی فراوانی دارد که بازیباز با هر کدام خاطرات فراوانی دارد. سری Mass Effect، با داستانی جذاب و شخصیتهایی بهیادماندنی، در رتبه ۱۶ این لیست جای میگیرد.
۱۵- Spec Ops: The Line
Spec Ops: The Line یکی از عناوین عرضه شده در سال ۲۰۱۲ بود. عنوانی که مانند تمام شوترها، معمولی به نظر میرسید و چیز خاصی برای گفتن نداشت. ولی تمام اینها به نظر میرسید! این عنوان تصمیم داشت بیشتر داستان منحصر به فردی را ارائه کند، تا یک شوتر فوقالعاده و رنگارنگ باشد. داستانی که واقعاً پس از پایان آن، کلمهای در وصفش پیدا نمیکنید! داستان درباره کاپیتان واکر (Captain Walker) است؛ روزی پیامی از دوست قدیمی وی که در دوبی بود میرسد که نشان از مشکلات، درگیریها و البته طوفان شن دارد. ولی سعی کرده بود گروهی از مردم را در جایی جمع کرده و از آنان در برابر طوفانهای شن محافظت کند ولی پیام به دلایلی نامشخص قطع شده بود. سرانجام کاپیتان واکر و تیمش برای بررسی وضعیت و خارج کردن افرادی که جان کانرد (John Connard) دوست قدیمیاش نجات داده است، وارد دوبی میشوند. آنها بدو ورود متوجه اتفاقات و هرج مرج موجود در آنجا شده و فوراً به آنان حمله میشود. بازی این گونه ادامه دارد و از ابتدا سوالات بسیاری را در ذهن بازیباز به وجود میآورد. پس از پیشروی جواب سوالات خود را خواهید یافت ولی آیا آنها جواب حقیقی هستند؟ با پیشروی در بازی حقیقت و دروغ را نمیتوانید از هم تشخیص دهید! زیرا هر واقعه به نحوی جوابی را رد میکند و جواب دیگری به سوال میدهد. داستان، حالتی روانشناختی دارد و ذهن بازیباز را تا انتها به بازی میگیرد. در انتها نیز متوجه خواهید شد که واقعیت کدام و دروغ کدام است. البته حتی آن زمان نیز به طور قطعی نمیتوان گفت رخدادها درست بودهاند. شخصیت پردازی نیز خوب عمل کرده است و شخصیت پردازی واکر و تیمش در حد عالی و مناسب قرار دارد. البته شخصیتپردازی واکر از بقیه بسیار عمیقتر است و گاهی او تصمیماتی میگیرد که اصلاً با شخصیتش و درکی که از وی دارید، همخوانی ندارد. در واقع هیچوقت نمیتوانید به دلیل حالت روانشناختی داستان درک کاملی از وی پیدا کنید و بازی نیز این اجازه را به شما نمیدهد ولی برخی کارهایش را میشود قضاوت کرده و درست یا غلط خواند. داستان این عنوان هیچگاه قابل به طور کامل قابل پیشبینی نیست و ممکن است چیزی که شما پیشبینی میکنید با چیزی که روی میدهد بسیار متفاوت باشد. گرچه بعضی صحنهها به خوبی قابل پیشبینی هستند ولی بازی به صورت کلی غیرقابل پیشبینی است و این به شما انگیزه زیادی برای ادامه آن میدهد. در پایان باید گفت که این عنوان نمونه بارز یک شوتر است که بیشتر از آن که شوتر باشد، یک داستان عالی است و چیزی که سعی در ارائه آن دارد، داستان است. عنوان Spec Ops: The Line در رتبه ۱۵ این مقاله جای میگیرد.
۱۴- Red Dead Series
غرب وحشی، موضوعی که در صعنت بازیسازی به آن کمتر پرداخته شده و زیاد موردتوجه نیست. عناوینی که در راستای این موضوعاند، تعدادی انگشت شمار و کم هستند. گرچه بیشتر آنها بسیار عناوین زیبایی هستند و به خوبی ساخته شدهاند. قطعاً لقب برترین عنوان وسترن در بازیهای ویدئویی، متعلق به سری Red Dead است. سری که توسط سازنده ماهر و چیرهدست صنعت، یعنی راکاستار (Rockstar) ساخته شده است. این سری به غیر از آنکه برترین اقتباس از غرب وحشی است، داستانی بسیار زیبا و حائر اهمیت دارد. داستان این سری حالتی عاطفی دارد که با خشونت، جنگها و حوادثی که در غرب وحشی معمول است ترکیب شده و بسیار زیبا و متفاوت گشته است. قطعاً برترین نسخه این سری، نسخه آخر آن یعنی Redemption است. داستان در این نسخه به اوج عاطفی بودن و گیرایی خود میرسد و بازیباز را تا انتها با خود همراه میکند. داستان درباره جان مارستون (John Marston) است. فردی که در گذشته عضو یک باند جنایتکار بوده و کارهایی کثیف انجام داده است. اما الان او بازنشست شده و به دنبال تامین زندگی امن برای خانوادهاش است. دوست قدیمی او، درخواست میکند که با یکدیگر همکاری کرده و بقیه اعضای باند را به قتل برسانند. او با وعدههایی مانند پول جان را راضی به انجام کار میکند. در این راه شما با مشکلات فراوانی روبرو میشوید و باید از هر کدام به نحوی عبور کنید. داستان البته به همین سادگی نیست و پیچشهای فراوان و پایانی که به زندگی جان مارستون داده میشود، آن را تا حدودی پیچیده، و صد البته زیباتر از توضیح کوتاه آن میکند. پیچشهای مناسب داستانی و سورپرایزهایی کاملاً غیرمنتظره، داستان بازی را دچار تحولات فراوانی میکنند که آن بر روی زیباییاش نیز تاثیر گذاشته و آن را بهتر و کاملتر میکند؛ یعنی با مرور و پیشرفت شما در بازی، داستان مانند تکههای پازل گردهم میآیند. شخصیت پردازی به خوبی صورت گرفته و شخصیت پردازی جان، یکی از بهترینها است. برخی دیالوگهای وی بسیار زیبا و تاثیر گذاراند و کاملاً نشانگر شخصیت عمیقش هستند. جان فردی است که از غارت و قتل خسته شده و از روی مجبوری و تا حدودی رستگاری به آن روی آورده است. این به لطف شخصیتپردازی عالی، در بازی پیداست و کاملاً به چشم میآید. از طرفی دیگر نسخه اول کاملاً با Redemption فرق دارد. شخصیت اصلی آن رد هارلو (Red Harlow) است. داستان درباره پدر شخصیت اصلی نیت هارلو (Nate Harlow) است که با همکارش گنجی بزرگ را در کوهستان Bear پیدا میکنند. آن دو به خاطر پیدا کردن گنج، دستور ساخت دو اسلحه Revolver را میدهند و هر کدام یکی را برمیدارند. چندی بعد همکار نیت، گریف (Griff) توسط ارتش مکزیک دستگیر شده و دستور اعدامش صادر میشود. او به رئیس ارتش، ژنرال دیگو (General Diego) پیشنهاد میدهد در ازای بخشیدن و آزاد کردن وی نیمی از گنج موجود در کوهستان Bear را به او بدهد. دیگو رد میکند ولی بعدها فرد مورد اعتماد و دست راستش کلنل دارن (Colonel Daren) را برای کشتن نیت و تصاحب کامل گنج میفرستد. او نیت و همسرش را میکشد و دستش را توسط پسر نیت از دست میدهد. او همان شخصیت اصلی بازی یعنی رد هارلو است. او سالها بعد به یک جایزه بگیر تبدیل میشود و به سراغ کشتن باندها و خلافکاران معروف میرود. داستان این نسخه نیز به همین سادگی نیست و در انتها به انتقام ختم میشود. انتقام رد از گریفین به دلیل فروختن پدر و مادرش به ژنرال دیگو. این نسخه نیز یک وسترن عالی با چاشنی انتقام است که بسیار ماهرانه طراحی گشته و شروعی عالی برای سری افسانهای قلمداد میشود. شخصیتپردازی این نسخه نیز خوب است و بازیباز به خوبی با شخصیت اصلی ارتباط برقرار میکند. پیچیدگی داستان زیاد نیست و تنها به همین انتقام ختم میشود ولی آن نیز به خوبی شکل گرفته و برای بازیباز لذت بخش خواهد بود. داستان این سری با توجه به وسترن بودن آنان، بسیار عالی است و هر کدام بخشی از روایاتی که میتوان در یک وسترن شکل داد را برگزیده و آن را دنبال کردهاند. سری Red Ded، در رتبه ۱۵ لیست جای میگیرد.
۱۳- Fahrenheit: Indigo Prophecy
Fahrenheit، اولین عنوانی است که توسط استاد دیوید کیج ساخته شده است. عنوانی که با تغییر مرزهای داستان سرایی، ثابت کرد که داستان، قطعاً برترین بخش یک بازی است. این عنوان بیشتر به یک فیلم سینمایی شبیه است و روایتی مانند آنان دارد؛ ایدهای کاملاً جدید در صنعت بازیسازی که طرفداران بسیاری نیز پیدا کرد. تمرکز بر روی داستان، حتی بیشتر از گیمپلی، Fahrenheit را تبدیل به عنوانی منحصر به فرد و تازه در داستان سرایی و صعنت بازیسازی کرده است. این عنوان در باره لوکاس کین (Lucas Kane) است. فردی که به نظر میرسد دچار جنونها و مشکلات روانی باشد. ما او را در دستشویی یک رستوران میبینیم که با چاقو شروع به زخمی کردن دستهایش میکند. سپس پیرمردی وارد دستشویی شده و دست هایش را میشورد. لوکاس نیز از جا برخواسته و با چاقو به سراغ او میرود! او مرد را میکشد و سپس به خود میآید. قابل ذکر است در تمام این زمان در ذهنش تصویر یک جادوگر بود مانند اینکه جادوگر او را کنترل میکند. او به خود آمده و وحشت میکند. سپس سعی میکند خونها را پاک کرده و دستهایش را با دستمالی ببندد. او از دستشویی خارج میشود و سعی میکند طبیعی رفتار کند ولی نمیتواند و استرس زیادی دارد. پلیسی که آنجاست نیز به ترس لوکاس اضافه میکند. او هرجور شده از رستوران خارج میشود. در همان هنگام پلیس وارد دستشویی شده و متوجه جسد میشود و تحقیقات برای یافتن قاتل آغاز میگردد. شما به غیر از آنکه کنترل لوکاس را در دست دارید، کنترل سلامت روانی وی را نیز در دست دارید. اگر اتفاقی بیوفتد و شما شکست بخورید، دوباره تکرار نمیشود و لوکاس اگر از آن غمگین شود، ممکن است دست به خودکشی بزند! داستان بازی بسیار پیچیده و جذاب است و به صورت یک فیلم سینمایی روایت میشود. گرچه جاهایی که بازیباز کنترل را به دست میگیرد بسیار مهم است و اگر عملی ندانسته انجام دهید بر روی بازی تاثیر خواهد داشت. انتخابات شما نیز در بازی تاثیری بسیار اساسی دارد و شخصیت لوکاس را شکل میدهد. در واقع شخصیتپردازی و اعمال لوکاس را بازیباز شکل میدهد. شخصیتپردازی دیگر شخصیتها کاملاً مناسب است و مشکلی در آن یافت نمیشود. البته بیشتر شخصیتهای تحت کنترل شما که شامل لوکاس و ۲ نفر از کارآگاهان پلیس میشود را شما شکل میدهید. انتخابها، سخنان و موفق شدن در کاری، همه در دستان شماست. در اصل داستان توسط بازیباز شکل میگیرد و شما حتی ممکن است برای موفق نشدن در کاری بازی را از اول آغاز کنید! زیرا اگر سلامت روانی شخصیتها پایین بیاید، کوچکترین اتفاقی باعث خودکشیشان میشود. این عنوان ثابت کرد که با تکیه بر روی داستان، میتوان یک بازی را متفاوت ساخت و داستان، یکی از مهمترین بخشهای یک بازی است. روایت جدیدی نیز که در پیش گرفته بود، آن را به تجربهای تازه برای بازیبازان تبدیل کرد. عنوان Fahrenheit در رتبه ۱۳ لیست جای میگیرد.
۱۲- GTA Series
سری GTA، از پرطرفدارترین عناوین جهانباز است. عنوانی که آزادی کامل را به بازیباز میدهد و در بازی تقریباً هرکاری میشود انجام داد! این سری در کنار گیمپلی کاملاً آزاد، داستان مناسبی نیز دارد و در بیشتر نسخهها، داستان بازیباز را راضی میکند. داستان در یکی از جذابترین نسخههای این سری، یعنی نسخه IV، به اوج خود رسید. این نسخه داستانی کاملاً متفاوت و مناسب در سری را داشت که بازیبازان را بیش از پیش راضی کرد. داستان درباره نیکو بلیک (Niko Bellic)، یک فرد روسی تبار است. پسرعموی وی، رومان (Roman)، در لیبرتی سیتی (Liberty City) زندگی میکند و از زندگی شاد و مرفه خود به نیکو پیامهایی میفرستد و او را راضی به آمدن به لیبرتی سیتی میکند. اما زمانی که نیکو وارد لیبرتی سیتی میشود در مییابد که حرفهای رومان دروغ بوده و هیچکدام حقیقت ندارند. در واقع او فرد بسیار فقیری است و اصلاً چیزی ندارد. رومان از نیکو میخواهد که با هم پولدار شده و ثروت هنگفتی به دست بیاورند نیکو نیز چارهای جز قبول این پیشنهاد ندارد. داستان بعد از کمی پیشروی جدی شده و رنگ و رویی تازه به خود میگیرد. مهمترین چیزی که از ابتدای بازی برای شما سوال است، هدف اصلی نیکو از آمدن به لیبرتی سیتی است. درست است که یکی از هدفهای وی پول و زندگی راحت بوده است، ولی هدف اصلیش را نمیگوید حتی با آنکه رومان اصرار زیادی میکند. این در طول بازی مشخص میشود. داستان این نسخه بر خلاف بیشتر نسخههای سری، دارای پیشزمینهای تا حدودی احساسی، انتقامی است و با چاشنی همیشگی، یعنی یک زندگی مافیایی ترکیب شده است. گروههای مافیایی مختلف، جنگها و …، همگی در بازی وجود دارند و تمایلات نیکو برای همکاری و دشمنی با کدام یک بسیار جذابتر از پیش طراحی شده است. با پیشرفت در داستان نکات زیادی برای بازیباز آشکار میشود و انتخابهای متفاوتی میکنید که بر داستان، منافع خود و زنده ماندن برخی شخصیتها تاثیر میگذارد. بازی پایانهای مختلفی ندارد ولی زنده ماندن بیشتر شخصیتها در پایان را شما انتخاب میکنید. حتی ممکن است دو فرد به شما دستور کشتن یکدیگر را بدهند و این بازیباز است که تصمیم میگیرد کدام را کشته و با کدام متحد شود. داستان بسیار عالی است و شخصیتپردازیها نیز به خوبی شکل گرفته است. شخصیتپردازی نیکو از هر نظر کامل است و فردی را نشان میدهد که از جنگ، انجام کارهای خلاف و کشتار خسته شده و به دنبال زندگی شاد و آرام است. در طول بازی، بازیباز به خوبی با نیکو ارتباط برقرار کرده و تا حدودی احساسات وی را درک میکند. تصمیمات شما نیز تا حدودی بر روی شخصیت نیکو تاثیر دارد. داستان این عنوان داستانی کامل و زیبا است که سعی در به تصویر کشیدن زندگی مردی را دارد که از اعمال خود و دیگر انسانهای پول پرست و کسانی که برای منافع شخصی خود زندگی دیگران را فدا میکنند، خسته شده است و نمیخواهد دیگر شاهدش باشد. از طرفی دیگر عناوین سری نیز داستان زیبایی را به تصویر میکشند و هر کدام در مورد فردی سخن به زبان میآورند که به دنبال هدفی است. هدفی که برایش تلاش کرده و دست به هرکاری میزند و در آن راه با همکاران، دوستان، خائنین و دشمنانی روبرو میشود که بایستی سعی در نابودی آنان کنند. بیشتر سری از یک داستان مافیایی و فردی که عضو یک خانواده مافیایی شده و به ترتیب قدرتمند و معروف میشود پیروی میکند. سری GTA، با داستانی جذاب و مافیایی که در خور آن است، در شماره ۱۲ لیست جای میگیرد.
۱۱- Shadow Of The Colossus
عنوان Shadow Of The Colossus، یکی از برترین انحصاریهای سونی است. انحصاری که در نسل ششم، با گرافیکی بسیار عالی، گیمپلی مناسب و داستانی ناب و متفاوتتر از آنچه در صنعت بازیسازی ارائه شده بود، عرضه شد. داستانی عاشقانه، آن هم یک عاشقانه ناب که کمتر کسی میتواند از آن ایرادی بگیرد. داستان فردی که برای نجات عشقش، به هرکاری دست میزند! داستان با ورود شخصیت اصلی، واندر (Wander) و اسبش به منطقهای عجیب شروع میشود. همراه واندر جسد خدمتکاری به نام مونو (Mono) است. او شمشیری قدیمی و افسانهای را همراه خود دارد، شمشیری که توانایی نابود کردن کلوسی (Colossi) منطقه را داراست و قدرتی فراوان دارد. او به یک مقبره رسیده و چند مرد که شبیه سایه هستند به سوی او میآیند. او با ضربهای از شمشیر آنان را محو میکند و ناگهان صدایی مخوف که متعلق به دورمین (Dormin) است از بالای سر آنان، شنیده میشود. او از دورمین میخواهد که روح مونو را به بدنش بازگرداند. این در صورتی ممکن است که ۱۶ نگهبان منطقه که تحت نام کلوسی شناخته میشوند، با شمشیر نابود شوند. دورمین به واندر اخطار میدهد که در ازای زنده کردن مونو، ممکن است نیاز باشد که بهای سنگینی بپردازد. بازیباز در این مسیر واندر را همراهی کرده و او را در کشتن کلوسیها یاری میکند. داستان بازی از ابتدا شروع بسیار جذابی دارد و به مرور بسیار جذابتر میشود. واندر با رسیدن به هر کلوسی، سعی میکند او را کشته و به دنبال هدف پایانیاش باشد. پایان داستان، بسیار جذاب و عالیست و جوری به تصویر کشیده شده است که بازیباز را لبریز از احساسات کند و حتی او را به گریه بیندازد! شخصیتپردازی بازی بینظیر است و حتی کلوسیها که دشمناند، شخصیتپردازی کامل و عالی دارند! شخصیتپردازی هر کدام نیز متفاوت است و آنها اصلاً به یکدیگر شبیه نیستند. حتی ممکن است از برخی از آنها به قدری خوشتان بیاید که از کشتن وی پشیمان شوید! داستان صحنههای احساسی زیادی نیز دارد که آن را به سوی هرچند عاشقانه و احساسیتر بودن پیش میبرد. پیچشها، سورپرایزها و دیگر بخشهای داستان، بسیار عالی عمل کردهاند و در هنگام رویارویی با هر کلوسی، چیزهایی را از وی یاد گرفته و متوجه میشوید. شخصیتپردازی واندر نیز بسیار عالی است و مشکلی در آن یافت نمیشود. داستان پیچیدگی و زیبایی خاص و متفاوت خود را در دقیقههای آخر نشان میدهد؛ زمانی که واندر بر کلوسیها پیروز شده و در خیالش از زنده شدن مونو و زندگی شادشان، راحت است. ولی پاسخی که به پایان زحمات وی داده میشود، اصلاً پاسخ لایقی نیست. تفاوت Shadow Of The Colossus با بیشتر عناوین را میتوان در شخصیتپردازی بینقص آن که حتی برای کلوسیها نیز شخصیتپردازی مجزایی در نظر گرفته شده، و نیز پایان متفاوت آن دانست. پایانی که در کمتر عنوانی دیده میشود؛ پایانی که میتواند بازیباز را به گریه بیندازد! عنوان Shadow Of The Colossus را میتوان یکی از برترین انحصاریهای شرکت سونی و یکی از برترین عناوین ساخته شده برای کنسول پلیاستیشن ۲ دانست. این عنوان در رتبه ۱۱ این مقاله جای میگیرد.
۱۰- God Of War Series
سری God Of War، از محبوبترین و معروفترین عناوین انحصاری سونی است. سری که با ارائه داستانی جذاب و زیبا و شخصیت اصلی بیمانند و قدرتمند، به موفقیتهای زیادی چه در زمینه داستانی و چه در دیگر زمینهها رسید. برترین داستان و اوج سری را میتوان نسخه سوم نامید. پایانی جذاب و حماسی بر داستان قهرمان قدرتمند، کریتوس (Kratos). در نسخه سوم، کریتوس پس از رها شدن توسط تایتانها (Titans)، و خشم بسیار زیادش از زئوس (Zeus)، توسط روح آتنا (Athena) راهنمایی میشود. آتنا به او میگوید که برای شکست دادن زئوس، دنبال چیزی به نام آتش المپیوس (Flame Of Olympus) باشد. او با تمام تایتانها و خدایان درگیر شده و به دنبال آتش المپیوس میگردد. داستان این نسخه بسیار جذاب و عالی است و اوج داستان و قدرت کریتوس را به نمایش میگذارد. کریتوسی که از خیانتها و دروغهای خدایان و نیز تبدیل شدن به مهرهای برای قدرت آنان خسته شده و قصد دارد انتقام خود را از تمام آنان، به خصوص پدرش زئوس بگیرد. داستان نسخههای قبل را بیشتر میتوان یک مقدمه برای این نسخه نامید. البته داستان آنها نیز درست مانند نسخه سوم بسیار عالی و جذاب است و بازیباز را به خوبی جذب خود میکند. مقدمهچینیها و سعی در درک زندگی کریتوس توسط بازیباز از بزرگترین نقطه قوتهای داستان این سری هستند. پایان نیز بسیار عالی است و به بهترین شیوه پرونده زندگی، انتقام و زجر کشیدن کریتوس را بسته است. شخصیتپردازی کریتوس به حدی عالی صورت گرفته است که بازیباز کاملاً با او ارتباط برقرار میکند. این را میتوان از مهمترین دلایل معروفیت این شخصیت دانست. شخصیتی که در نتیجه شخصیتپردازی بسیار عالی و داستانی عمیق، به یکی از بهیادماندنیترینها تبدیل شده و هیچگاه از ذهن بازیبازان بیرون نمیرود. دیالوگها و سخنان ماندگار وی نیز در اثر این شخصیتپردازی عالی است. تمام نسخهها سعی در ارائه داستانی ناب میکنند که بازیباز را تا تمام شدن جذب کرده و در یاد او باقی میماند. پیچشهای داستانی نیز عالی هستند و به مرور داستان پیچیدهتر و جذابتر میشود و بازیباز درک بیشتری از شخصیتها و اعمالشان خواهد کرد. سورپرایزهای داستانی نیز بسیار عالیاند و بازیباز را متعجب میکنند. در کل داستان این سری، از برترین داستانها میان عناوین انحصاری سونی است و شخصیت اصلی آن نیز یکی از برترین و جذابترین شخصیتهای اصلی در بازیهای ویدئویی است. در اصل جذابیت داستان، و حفظ گیرایی آن را در بیشتر مواقع شخصیت اصلی و اعمال وی انجام دهد و این، به بازی جذابیت فراوانی بخشیده است. سری God Of War، با شخصیت اصلی جذاب و به یادماندنی، داستانی بسیار زیبا و عالی و نیز شخصیتپردازی بیمانند، در رتبه ۱۰ این مقاله جای میگیرد.
این مقاله ادامه خواهد یافت…
پر بحثترینها
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- از صنعت بازی های ویدیویی در سال ۲۰۲۵ چه انتظاراتی داریم؟
- شایعه: کمپانی مادر FromSoftware احتمالا برای جلوگیری از تصاحب خصمانه از سوی یک شرکت کرهای به سونی مراجعه کرده است
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- شایعات مربوط به حضور God of War در TGA 2024 قوت گرفت [تکذیب شد]
- گزارش: GTA 6 وضوح فوقالعادهای روی پلی استیشن ۵ پرو خواهد داشت
- سازنده STALKER 2 به دنبال بررسی بازخوردها و رفع سریع مشکلات بازی است
- بازی STALKER 2 در عرض دو روز بیش از ۱ میلیون نسخه فروخت
- آیا بازیهای ویدیویی به ما آسیب میرسانند؟
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
نظرات
عالی :inlove:
ممنون دوست عزیز.
اقای قهرمانی خسته نباشید ازبین بازیها سایلنت هیل شاهکار بود چقدر پای ps1 وقت برای این بازی می ذاشتیم خدا عالمه
ممنونم دوست عزیز.
انشاالله در قسمت دوم هم چیزهایی به یاد ماندنی خواهیم داشت.
واقعاً سایلنت هیل عنوان جذابی بود.
اقای قهرمانی واقعا دمتون گرم اتفاقا چند وقتی بود دنبال همچین مقاله ای بودم جدی میگم ! برترین داستان ها در بازی ها !
تشکر . بی صبرانه منتظر قسمت دوم هستم !
قربان شما حامد جان.
انشاالله از قسمت دوم هم لذت خواهید برد.
با همه این بازیها کنار میام به غیر از پرنس او پرشیا 😯
واسه من یکی رتبه ی اول سری mw
من فقط با gta کنار نیومدم.خودمم نمیدونم چرا؟؟؟!!!
بازی کردم پرنس او پرشیا طوفان شن همچین چیزی گرفتمش ولی کار نکرد گیم پلی رو تو یوتیوب دیدم چرت بود :inlove:
راستی هر کی یه سلیقه ای داره فرضا یکی هم از اساسین خوشش نمیاد
پرنس؟ والا یکی از زیباترین داستانها رو داره! البته سلیقهای هست داستانش.
پرنس عالیه
کاش به بتمن رتبه بالا تری میدادی 😀
به هرحال خسته نباشید :yes:
والا عناوین لیست از نظر داستانی از اون بالاتر هستند.
ممنون دوست عزیز.
مقاله خیلی خوبی بود تشکر
خیلی ممنونم دوست عزیز.
خوشحالم لذت بردید.
گاداف وار همیشه جز بهترین داستانها بوده بنظرم باید رتبه ی اول باشه
پیشنهاد میکنم به قسمت دوم وقتی منتشر شد توجه کنید.
عناوین توی لیست تا حدودی از اون بهترن.
داستان کریتوس بسیار بهتر از Uncharted و TLOU که قراره بالاتر قرار بگیرن
به نظر من
۱ BIOSHOCK
۲ FINAL FANTASY
۳ WITCHER
۴ HALO
۵ GOD OF WAR
منم به شخصه داستان tloبهتر ازBIOSHOCKمیدونم نظر هر کسی متفاوت
متال گیر یادم رفت :sweat:
۱ METAL GEAR SOLID
۲ bioshock
۳ final Fantasy
۴ witcher
۵ halo
۶ GOD OF WAR
چه جالب هیلو داستانش بهتره از تلو هست 😐 😐 هیلو بهتر از تلو و انچارتد :laugh: :laugh: ممنون که گفتى یاد گرفتم 😐 😐 :yes:
واقعا انچارتد یکی از زیباترین داستانا رو داره مخصوصا نسخه ی دوم و چهارم
داستان انچارتد کاملا معمولیه و چیز عجیب و پیچیده و خاصی نیست ولی زیباست اما بدون شک تلو یکی از بهترین داستان ها رو داره و جایگاهش خیلی بالاست…بازی های فوقالعاده ی دیگه ای هم هستن که داستان های خیلی حوبی دارن مثلا بلادبورن داستان خیلی پیچیده ای داره ولی خب این داستان نباید گنگ میموند یکم روایت بهتری میداشت…از بین انحصاری های سونی از نظر من بهترین داستان مال تلو و انحصاری های مایکرو کوانتوم بریکه چون داستان کوانتوم فوق العاده درگیر کننده و جذابه
برادر من وجدانا داستان انچارتد فهمیدی؟
عزیز برو یک نگاه به داستان هیلو بنداز بعد بیا اینجا حرف بزن
حاضرم شرط ببندم که هیچی از داستانش نمیدونی و فقط برا فن بوی بازی اومدی اینجا این حرفا رو میزنی
اقا جان چند بار بگم هر کسی یه نظری داره نظرتون به دیگران تهمیل نکنید
على جان فن بازى چیه اون داستانى که تو فهمیدى و منم هیچى ازش نمفهمیدم هایپ هاى تو خالى مایکروسافت بود 😉 😉
آنچارتد و تلو دو عنوان با متای پایین و بی ارزشند.اصلا تلو آنچارتد که داستان نداشتن.واقعا برای سونی متاسفم که همچین بازیی داره.تازه بازی تتریس هم اپن ورلده :rotfl:
خدا شاهده تیکت نگرفته بودم داشتم برات ف.و.ش. مینوشتم 😐
من خودم به عنوان یکی از زامبیای عنوان تلو شاکی ام:rotfl:
اولا بهتره فن بازی رو کنار بزاری
دوما داستان و نحوه روایتش دو مقوله جدا از هم هستن
بله اگه موضوع روایت بود Uncharted و TLOU جز ۵ بازی برتر تاریخ هستن ولی اینجا بحث داستان بازی
یه مثال ساده WITCHER
اگه کتاب های ویچر بخونی می بینی شاهکار تر از خود بازی ولی اگه کتابی به اسم UNCHARTED یا TLOU وجود داشت صددرصد نصف بازی هم موفق نمیشد چرا
چون معجزه گران ناتی داگ با گرافیک فوق العاده موسیقی روح نواز صداگذاری بی نظیر روایت هالیوودی یه داستان صرفا خوب به شاهکار بی نظیر تبدیل کردن
اقا جان
(اقای سامرند خودش گفته:البته منظور ما داستانهای اقتباسی نیست؛ منظور داستانهایی است که تماماً توسط ذهن نویسنده و سازنده نابغهشان خلق شدهاند.)
خب رمان ویچر اقتباسی به حساب نمیاد؟
من کاری به آنچارتد ندارم چون حقش نبود تو لیست باشه ولی روایت داستان هم جزوی از داستان هست و وقتی در مورد بهترین داستان ها میگن باید به روایت اون هم توجه میشه. از طرفی داستان TLOU هم علاوه بر روایتش شاهکار بود (فکر نکنم هیج بازی ای اندینگش به TLOU برسه)
مگه شما قسمت دوم رو خوندید که میدونید آنچارتد توشه؟ خیر آنچارتد توش نیست.
عناوینی که ذکر فرمودید به غیر از یک عنوان توشه.
عه انچارتد توش نیست دستتون درد نکنه… تلو چى تلو هست دیگه نه؟؟
بله تلو هست.
همه هست غیر از یک عنوان
تلو هم کم چیزی نبوده تویه همه برترینا بوده اینجام هست این لیست مافیا هم میخواد چون خیلی داستان یکش عالی بود هنوزم اون داستان تکرار نشده
چشم حتما
به نظر من God of war باید اول میشد
نظر شما محترمه. ولی این مقاله با توجه به نظرات بنده نوشته شده. رتبه اول شایسته تر از God Of War هست.
عالی بود آقای قهرمانی.همشون عالین ولی من به شخصه با دیس آنرد و god of war بیشتر حال کردم
ممنونم دوست عزیز.
بله بازیهای جذابی بودن.
بعد رزیدنت ۴، mass effect تنها بازی بود که بارها بازیش کردم و ازش لذت بردم، انگار نمی خواست خسته کننده و تکراری بشه :rotfl:
بله مس افکت هم عنوان جذابی هست.
خیلی طول کشید همه رو بخونم اما واقعا عالی بود مقاله :yes: :yes: :yes:
ممنون که خاطراتمونو زنده کردین واقعا باهاشون زندگی کردم
از همین الان منتظر ۹ عنوان برتر باقیمونده هستم
قربان شما.
خوشحالم وقت گذاشتید مطالعه کردید.
کاش نسخه بعدی read dead ساخته بشه…. واقعا از هر نظر شاهکاره این بازی :yes:
انشاالله.
خیلی عنوان متفاوت و جذابی بود.
من اول گاداف وار بعد اویل چهار بعد دلست اف اس و جز بهترین داستانهای بازیها میدونم
عناوین زیبایی هستند ولی بهترین داستانها رو بگیم مال اوناست درست نیست. عناوین جذابتری هم هستند.
در لست هم انشاالله تو قسمت دوم هست تو رتبه ۱ تا ۳
بله هست ولی در رتبه های ذکر شده نیست.
من خودم تا ی بازی داستان زیبانداشته باشه خوشم نمیاد از اون بازی.
داستان باید گیرا باشه ن مثل کاستلوانیا آخری که آدم خندش میگرفت و ارزش یه بار رفتن هم نداشت
بنده هم به داستان اهمیت زیادی میدم.
اونم عنوان بدی نبود.
نظر شخصی من اینه که سری metal gear شایستگی رتبه یکو داره….
نظرتون محترمه.
ولی این سری با توجه به پایان ناقص آخرین نسخه، و پر نکردن برخی بازه های زمانی رتبه یک رو نداره.
انتخاب رتبه یک واقعا سخته… موفق باشید :yes:
بله واقعاً خیلی سخته از بین تمام این عناوین زیبا و خاطره انگیز.
قربان شما.
عالی بود گیمفا از این مقاله ها بیشتر بزارید حال کنیم :دی
بین این عناوین خیلیاشونو بازی نکردیم مطئنم خیلیام مثل منن اما اونای که بازی کردیا از جمله پرنس پرشیا و گاد اف وارو ردد ددوجی تی جزو ماندگارترین عناوین هستن هنوزم که هنوز شروع بازی پرنس پرشیا جلو چشمم از ناکجا ابادو وسط گردوخاک یهو پیداش میشه و میفته تو ی سرزمین زیباو خاکی اصلا خود بازی اونقدری زیبایی هنری داشت که ستوده بشه.
ممنونم دوست عزیز.
بله پرنس به شدت بازی زیبایی هست. داستانی بسیار ماندگار و به یاد ماندنی داره.
مطئنا متال رتبه یکو خواهد داشت اسم کوجیما که میاد منفجر کننده مغزها هم دنبالش میاد.
مطمئن نباشید.
متال رتبه اول نیست.
ممنون بابت مقاله به نظرم Journey هم باید تو لیست می بود 😉 :yes:
خواهش میکنم دوست عزیز.
عنوان ذکر شده زیاد معروف نیست. بیشتر گیمرا بازی نکردن. در لیست سعی شده عناوین معروف و به یاد ماندنی قرار داده بشه.
max payne از قلم نندازین یه وقت…
halo یا the legend of zelda یا bioshock رتبه یکند نظر شخصی
نظرتون محترمه ولی عناوین شایسته تری هم هستند.
دلاین رو گذاشتین ۱۵ 😐
im done
حداقل ۵ یا ۶ باید میبود
همین که گذاشتن خوبه.
Ac 2 رو اصن نذاشتن 😐
اون شاید تو ۱۰ تاست 😐
د لاین هم همین حقش بود
مقاله دو قسمتی 😐
شاید تو قسمت بعد باشه
اگر نگاهی به عناوین لیست بندازین می فهمین که داستان بهتری دارن.
AC هم در لیست نیست.
😐 😐 😐
پس تیتر مقاله رو بذار بهترین داستان ها از نظر نویسنده.
دوست عزیز شما احیاناً زحمت خوندن اینجا رو خودتون دادید؟:
توجه: انتخابها توسط گیمفا صورت گرفته است.
داستان ها از نظر بنده و دیگر دوستان انتخاب شده.
نظر شما اینه که داستان دیس آنرد از ac 2 بهتره 😐
I’m done too
بله نظر بنده و دیگر عزیزان این هست.
درسته شما به یه بازی علاقه دارید ولی این دلیل نمیشه برترین ساخته دنیا باشه. AC 2 خیلی عنوان جذاب و عالی هست ولی در این لیست جایی نداره.
معلومه که بهتره
با عباس موافقم
پ.ن:اشتباهی گزارش زدم :starving:
بهترین بازی ها
با این که Dishonored فقط یک قسمت داشت ولی عالی بود واقعا (قسمت دوم آبان میاد)
ممنون از آقای قهرمانی
خواهش می کنم دوست عزیز.
Dishonored خیلی بازی زیبا و جذابی هست.
Dishonerd اصن داستان نداشت گیمپلی اش خوب بود
داستان dishonerd داستانش کلیشه ای فقط و فقط اثبات بی گناهی 😐
بازی دیگه ای هم میمونه
میترسم مجموعه بتلفیلد رو هم برا کامل کردن تمام بازی ها بیارین .
عجب!
خیر دوست عزیز بتلفید داستانی در حد این لیست نداره.
عالی بود
از بین لیستی که بالا نوشته شده بود بازی های batman
Mass effect , Gta بنظر بنده شاهکار بود
قربان شما.
قسمت دوم عناوین زیباتری هم موجوده.
اقای قهرمانی خیلی خوب بود ولی پرنس باید رتبه های اول بود
ممنونم.
رتبههای اول بهتر از پرنس هستند.
واقعا متاسفم براتون .
وقتی بایوشاک تولیست نیست یعنی مقاله حتی ارزش نگاه کردنم نداره مگر اینکه تو قسمت بعدی باشه .
در ضمن این لیست بر چه اساسی طبقه بندی شده ؟؟؟ آخه shadow of the colossus غیر از یه پایان خوب چیز دیگه ای از نظر داستانی نداشت اون وقت شده رتبه ۱۱ ؟؟
اقا جان برادر من داداش من مقاله بخون نوشتن قسمت اول
shadow of the colossusداستان خوبی نداشتن چون سنت قد نمیده گلم
دوست عزیز شما زحمت خوندن تیتر یا جمله آخری رو به خودتون دادید؟؟ عنوان بایوشاک در مقاله موجوده و در قسمت دوم هست!
این لیست بر اساس نظر بنده طبقه بندی شده. عنوان Shadow Of The Colossus یکی از پیچیدهترین، عمیقترین و زیباترین عناوینی هست که بنده دیدم. نه فقط پایان، بلکه کل اجزای بازی به زیباترین شیوه ممکن بودن.
ممنون اقای قهرمانی بابت مقاله زیباتون
“معیار انتخاب، داستان بازی است و بخشهایی همانند روایت داستان و …، مورد نظر نیستند ”
حالا که روایت داستان مهم نیست امیدوارم بلادبورن یا دارک سولز هم تو لیست بعدی باشن چون واقعا داستان فوقالعاده ای دارن مخصوصا بلادبورن که بدجور عاشق داستانشم البته بعید میدونم تو لیست بیارینشون چون معمولا همه دنبال فهمیدن داستان این بازیها نمیرن
در کل خیلی دلم میخواد بدونم چه بازیهایی تو لیست بعدیتونه
قربان شما دوست عزیز.
خیر متاسفانه عناوین ذکر شده در لیست نیستند.
ببینید این دو عنوان برای درک داستانشون باید در محیط گشت! ولی کمتر بازی باز ها امروزه این کار رو انجام میدن.
بسیار بسیار ممنون بابت مقاله ی زیبا جناب قهرمانی.تو این لیست به ترتیب سری گاد آف وار-شدو آف کلوسوس و gta بهترین هستند برای من.امیدوارم پر افتخار ترین بازی انحصاری تاریخ(tlou) هم تو رتبه های اول لیست تون باشه
قربان شما دوست عزیز.
زیادی اغراق نکردید؟ پر افتخار ترین بازی تاریخ!
بله عنوان ذکر شده در قسمت دوم موجوده.
سامرند جان بنده نگفتم پر افتخاز ترین بازی تاریخ گفتم پر افتخارترین بازی انحصاری تاریخ 😉 یه نگاه به تعداد جوایز گوتی آخرین ما بندازین متوجه می شید با ۲۴۹ جایزه goty بالاتر و پر افتخار تر از هر عنوان انحصاری هست!البته دومین بازی پر افتخار تاریخ هم هست.بازم تشکر از مقاله ی جذاب
از این نظر بله. مشکلی نیست.
قربان شما خوشحالم لذت بردید.
ممنون بابت مقاله…منتظر قسمت دوم هستیم :yes:
به نظر من داستان ، مهمترین بخش یه بازیه و اکثر بازی ها با داستانشون شاهکار و خاطره انگیز میشن.
قربان شما. منتظر باشید انشاالله لذت خواهید برد.
بله داستان بسیار عنصر زیبا و مهم در یک بازی هست.
بسیار عالی بود سامرند. منتظر همچین مقاله ای بودم.
همه شون عالی بودن. یکی از یکی بهتر. فقط من GTA رو نمیدونم چرا قبول ندارم. gta بیشتر بخاطر گیمپلیش معروف شده. ولی به هر حال عااااالی! :-* :-*
قربانت علی اکبر جان.
GTA نسخه iv داستان به مراتب خیلی پیچیده تر و عمیق تری نسبت به دیگر عناوین داشت.
داستان GTA IV اونقدر عالی بود که من الآن … GTA V رو میبینم حس میکنم Downgrade شده نسبت به ۴! تا این حد زیباست
دقیقاً بنده هم همین احساس رو دارم!
GTA IV داستانش به شدت جذاب بود برای یه عنوان با اسم GTA.
تقسیم بندی خوب و بد بودن لیست زیاد مهم نیست مهم اینه که تجدید خاطرات میشه که بله یه زمانی بازیا داستان هم داشتن.
دقیقاً!
قصد از نوشتن این مقاله رتبه بندی و فلان عنوان و اینا نیست. فقط تجدید خاطرات و مرور عناوین عالی صنعت گیم اونم در زمینه داستان هست.
این عالیه که اینو شماها میدونین. من منتظرم که شماره بعدی بیاد و واکنش “بعضیا” رو از اینکه “بعضی” بازیا نیستن رو ببینم…
ماشالهه سامرند تو انیمه استادی تو مقاله هعم حرف نداری یدونه ای مردک 😀
قربانت مهیار جان.
خوشحالم از مقاله لذت بردی.
مطمِنم بخش دومش بهتر میشه
انشاالله.
عالی بود آقای قهرمانی.دوستان بازی shadow of colossus نسخه انگلیسیش رو از کجا میتونم دانلود کنم واسه پی سی؟یکی رو دانلود کردم مثل اینکه روسی بود
شدو آف کلوسوس انحصاری سونی هست دوست عزیز برای پی سی منتشر نشده 😉
من با مبدل ps2 بازیش میکنم
ممنونم دوست عزیز.
عنوان ذکر شده انحصاری سونی هست. البته با تبدیل و اینا برای پی سی هم هست ولی اصلاً لذت بخش نیست.
درسته ولی حداقل از کیک به این خوشمزگی یه تیکشو که میتونیم بچشیم! :inlove: :evilgrin:
مقاله بسیار عالی بود…بسیار ممنون :inlove:
قربان شما.
خوشحالم مطالعه کردید و لذت بردید.
مقاله بسیار خوبی بود خسته نباشید مثل همیشه عالی اما به نظر میتونه سری Mortal Kombat هم باشه چون خیلی قشنگ بودن به هر حال عالی بود
قربان شما. خوشحالم مطالعه کردید.
بله این سری هم سری زیبایی هست ولی عناوین لیست بهتر از اون هستن.
Spec Ops: The Line
چی بود این بازی؟؟؟ چیش جالبه اخه؟ بازی درجه ۴-۵! اصن هیچی نداشت باو.
اینجوری هم نیست.
داستان زیبایی داشت.
بازی spec ops جدا از داستان فوق العاده زیبا گیم پلی فوق العاده ای هم داشت.بافت های بدن دشمنان وقتی بهشون تیر اندازی میکردی خیلی جالب متلاشی میشدن.
آره در حقش بی انصافی شد 😥
اخه مردک اول دهنتو اب بکش بعد حرف إز دلاین بزن
اخه تو که إز صد کیلومتری دلاین رد نشدی بی جا میکنی دربارش حرف میزنی
البته شاید هم بازی کرده باشی ولی مخت نکشیده باشه تا داستانش رو بفهمی
مقاله ی خوبی هست
در نسخه ی دوم حطما از شاهکار های مثل اخرین ما انچاردت و هویرین و بیاند هم صحبت کنید لطفا
فقط از الان کنج کاوم که رتبه ی اول به اخرین ما می رسه یا hile life
ممنونم دوست عزیز.
بله عناوین ذکر شده به غیر از آنچارتد در قسمت دوم موجوده.
رتبه اول هیچکدوم از عناوینی که ذکر فرمودید نیست.
انصافا GOW لیاقتش جزو ۵ تای اول بود .
لیست من :
۱ – Metal Gear Solid
۲ – Tlou
۳ – Witcher
۴ – Walking Dead Season 1
۵ – God Of War
منم به شدت قبول دارم
یعنی هنوز جلوی خدای جنگ ۱۰ تا بازی وجود داره؟
اون ابهت در چهره ی کریتوس رو توی هیچ کراکتری ندیده ام
لیست من:
Tlou
Cod Mw3
Gow 3
Skyrim
Gow 1.2
Gta sa
مهیار چی گفتن :smug:
witcher
tlou
l.a noire
uncharted
red dead
life is strange
walking dead season 1 &2
آقای قهرمانی زیاد مقاله خوبی نبود یکم از خوب نبود بدتر ولی بازم ممنون( :laugh: )
جانم؟ اگر مشکلی هست بفرمایید خوشحال میشم بدونم.
آقای قهرمانی مقاله خیلی خوبی بود
رزیدنت کو پس؟؟؟ 😮 😮 😥 😥 😥
بازم ب.ن شدم
ممنونم.
والا رزیدنت اویل متاسفانه در لیست موجود نیست.
چرا رزیدنت که خیلی خوب بود داستانش اما خوب نمیشه کاریش کرد دیگه :-(( :-(( :-(( :-(( 😥 😥 😥 😥 😥 😥 😥
سلام و درود بر اقا سارمند. مقاله خیلی خوبی بود خسته نباشید. به نظر من سری بایوشاک هم در بین این ۲۰ بازی جا داره
قربان شما.
بله بایوشاک در قسمت دوم هست.
عالی بود آقای قهرمانی،خسته نباشید :yes:
یسری ازین عناوین را متاسفانه تجربه نکردم ولی بین اون هایی که تجربه کردم داستان رد دد را از بقیه بیشتر دوست دارم، این بازی و تلو عاطفی ترین بازی هستند که تجربه کردم،پایان هاشونم که دیگه اوجش بود :heart:
ممنونم دوست عزیز.
بله این دو عنوان واقعاً عالی و به یاد ماندنی هستند.
ممنون عالی بود. اما یه نکته ای بگم!
Gta اصلا حقش نیست تو این لیست با شه، یه داستان کلیشه ای و که اخرش میخواد شخصیت اصلی پولدار شه ، خب که چی؟ این بازی تو ۶۰ تای برتر از نظر داستان هم نمیتونه باشه ، به نظرم هیلو،اساسین کرید ۲ و رولیشن، بلاد بورن گزینه مناسب تری بود.
بازم تشکر بابت مقاله 😉
الحق که last of us باید اوله مقاله میبود
عالی
به نظر من پرنس ۲ داستانش از بقیه قسمتا قشنگ تر بود.نسخه چهارم کلا پرنسش با بقیه فرق داشت.جزو سری ندونیمش بهتره
بله نسخه دوم خیلی عالی بود.
والا ۴ هم خیلی جذاب بود. داستان عاطفی و تاحدودی پیچیده داشت و خیلی زیبا کار شده بود.
خداوکیلی حیف دارک سولز و هیلو و متال گیر نیست؟هیلو واقعا باید جزو پنج تای اول باشه.دارک سولزم باید اول باشه اصلا غیر این نمیشه.البته من باید ببینم این دهتای دومو 😎
متال گیر در لیست موجوده. ولی دو عنوان دیگه متاسفانه خیر.
امیدوارم از قسمت دوم هم لذت ببرید.
هیلو نیست 😐 مگه میشه؟اصلا شما داستان هیلو میدونی چیه 😐 عه عه عه دارک سولزم که نی 😐 داستان دارک سولز بهترین داستان تو کل صنعت گیمینگه چون نه کلیشه ایه نه یکنواخت.داستان کلیشه ای یعنی لست اف اس.یعنی دیویژن
اقا چه بهتر که داستان اون دوتا بازی نیست وقتی تلو هست زشت اسم این دوتا بازی حتی نزدیکش هم بیاریم 😉
اخه داستان هیلو دارک عالیم باشن با تموم احترام که براشون قائلم ولی عمرنا جای تلو بگیرن
یاسین راست میگه وقتی پر افتخارترین بازی انحصاری کل تاریخ بشریت وکره ی زمین هست زشته یه بازی که از اسپلتون شکست خورده رو کنارش قرار بدیم:))
هیلو از چه لحاظ از اسپلتون شکست خورد؟ هم فروشش بیشتر بود هم نمره هاش هم جایزه هاش
اینو یبار گفتم دوباره هم
میدونستین برای بزرگ نشون دادن یه بازی لازم نیست بازی های دیگرو کوچک کرد؟
ببینید در جواب یکی دیگه از عزیزان هم گفتم! دارک سولز داستانش مثل عناوین توی لیست نیست. یعنی یه فرد ممکنه بازی رو تموم هم بکنه ولی چیزی از داستان سر در نیاره! چون داستان اون باید در محیط کند و کاو کرد و نوشته ها و علائم رو خوند و به سخنان شخصیت های غیر قابل بازی توجه کرد.
هیلو هم متاسفانه در بسیاری از منابعی که بنده دیدم نبود. عنوان بدی نیست و داستان زیبایی هم داره ولی با کمال احترام، عناوین ذکر شده در لیست داستان بهتری دارن.
اوهوم نبود.شما منابع دیدی یا صرفا نظر شخصیتونو گفتی؟ای جی ان هم الکی گفته مرگ مسترچیف بزرگترین اتفاق صنعت گیمینگه.مسترچیف الکی شده سومین کاراکتر گینس.همه اینا الکیه چون تو منابع ننوشته 😐
همینجوری الکی الکی
همینجوری هیلو تو سایت تاپ تنس رتبه هفتو داره.میگم همه چی الکی الکیه ها
دلیل نمیشه وقتی IGN یه بازی رو قرار داده و بهش رتبه داده بنده هم بنویسمش.
الکی نیست دوست عزیز. یه عنوان ممکنه شخصیت های عالی زیاد داشته باشه! و یه شخصیت کاملاً متفاوت مثل مستر چیف! ولی دلیل نمیشه بگیم از کل لیست بهتر هست و لیست در مقابل اون عددی نیستن! یا بایستی حتماً در ۵ برتر یا بین ۱ تا ۳ قرار می گرفت.
جناب اقای قهرمانی.وقتی شما از سیریس عناوین استفاده میکنی پس حتما هیلو هم باید باشه.مجموعه هیلو بزرگترین داستان رو داره و هیچ کس هم نباید اونو نادیده بگیره.اینکه میگید ریزدیت اویل هم نیست خودش باعث مرگه 😐 حالا اینکه دارک سولز رو کسان متعددی میفهمند یعنی نباید توی لیست باشه؟ عجبا خو میتونید برید تو همون منابعتون بخونید.خدایی بر فرض مثال هم من با هیلو کنار اومدم واقعا دلیلتون برا نیاوردن دارک سولز غیر قابل توجیهه
سخن بزرگان : هیلو عنوان بدی نیس 😐
۳نسخه اول بازی رو فک نکنم شما بازیش کرده باشین که اینطوری میگین
بلادبورن تو لیست نیس؟
اونوقت gta یا ops:line هست؟
از اینا جالبتر،بتمن ۲۰ امه 😐
فک کنم بایوشاک ۶م تو لیستتون نباشه نه؟اونم در نظرتون بازی بدی نیس؟
این که تقصیر بازی نیست اینایی که گفتی مربوط به روایت بازیه خودت اون بالا با خط درشت نوشتی ما از نظر داستان مقایسه میکنیم نه نحوه روایت داستان
مقاله بسیار خوبى بود. من با توجه به دنباله دار بودنش به چیزى ایراد نمى گیرم و مى مونم منتظر ادامه مقاله. فقط یکى دو تا نکته کوچک که به نظرم اومد جالبه.
اول دریابره سایلنت هیل، مخصوصاً قسمت دوم. چیزى که سایلنت هیل رو از بازى هاى وحشت معمول جدا مى کنه داستان بسیار چند لایه و نماد پردازى هاى فوق العاده اشه. نمادهایى مثل پرستارهاى معروفش تا کله هرمى، هیولاهایى که به جاى نیم تنه بالا کپى نیم تنه پایین رو دارن، نسخه دوم همسر قهرمان با اون ظاهر عجیب و رویایى، بالا آوردن هیولاها توى صورت قهرمان داستان، هیولاى آخر که روى تخت خواب بود و نکات ریز و درشت دیگه اى که داستان بسیار پیچیده این بازى رو روایت مى کردن و هنوز به شخصه بازى اى به این پیچیدگى ندیدم که تمام سورئالیست هاى تاریخ هنر رو در حسرت قدرت قصه گویى اوش بگذاره.
و البته تشکر براى فراموش نشدن فارنهایت و سایه کلسوس. بى صبرانه منتظر قسمت بعدى هستم.
خیلی ممنونم از نظر زیباتون.
سایلنت هیل ۲ متفاوت ترین اثری بوده که بنده تجربه کردم. الانم روی سیستمم نصبه و دارم بازیش میکنم که یه تجدید خاطره باشه. عنوان خیلی زیبایی بود و دشمنان شخصیت های بسیار نمادین و عالی داشت.
انشاالله از قسمت بعد هم لذت خواهید برد.
نکته جالبی هست که سایلنت هیل ۲ رو بیشتر قبول داری نه ۳٫
بازى اى به این پیچیدگى ندیدم که تمام سورئالیست هاى تاریخ هنر رو در حسرت قدرت قصه گویى اوش بگذاره.همینه :yes: :yes:
حیف که بعد سری ۴ شرکتای غربیا بازی رو خراب کردن.
منتظرم ببینم رزیدنت اویل کجا قرار میگیره، خوشحالم که زیره ده تاس حالا البته اگه اصن باشه
متاسفانه در لیست نیست.
مقاله عالی بود
منتظر ۱۰ شماره ی بعدی هستم
قربان شما.
امیدوارم از بعدی هم راضی باشید.
ببخشید ولی به نظرمن مقاله بسیار بسیار ضعیفی بود.
رتبه بندی ها کاملا نظر شخصی نویسنده بوده و یک ذره هم داخلش منطق دیده نمیشد.
احسنت
منفی میدی حالا چرا؟
بیا جواب بده.
عجب!
یعنی شما فکر میکنید بنده همینجوری پا شدم هرچی دلم خواسته در لیست جا دادم و به حرف هیچ کسی گوش ندادم؟ واقعاً که!
دوست عزیز بنده ضمن مشورت با دیگر عزیزان در تیم، از وبسایت های خارجی، نمرات بازی و دیدگاه منتقدان خارجی هم بهره بردم. هیچ مقاله ای همینجوری بی خود نوشته نمیشه.
اول اینکه اگه قرار باشه براساس نمرات باشه که باید حداقل دوتا اساسین کرید توی لیست باشه حداقلکه شما میگید نیست 😐
دلاین هم که متای خوبی نگرفت پس چجوری توی لیسته (با اینکه خودم عاشق بازی هستم).
به شخصه از مقالتون خوشم نیومد.
نه من بلکه خیلی ها با من هم عقیدن.
اساسین در لیست نیست چون در ۸۵ درصد لیستهای خارجی نبوده.
متا تاثیر کمی داره. The Line با توجه به داستان روانشناختیش قرار گرفته. عناوینی که داستان روانشناختی داشته باشن خیلی اندکن.
در ضمن بنده منفی ندادم.
شما موقع نمره دادن و نقد میگید نویسنده هاى ما کارى با سایت هاى خارجى ندارن.الان دارید میگین چون ac تو ۸۵ درصد سایت هاى خارجى نبوده ما هم نمیذاریم! 😐 یا للعجب. به راستى چرا؟
نمره دادن و نقد با یه تاپ ۲۰ کاملاً متفاوته. نمره دادن و نقد بر اساس منطق و مشکلات و خوبی های بازیه! ولی تاپ ۲۰ و یا دیگر مقالات از این قبیل، الهام برداری از سایتهای خارجی، مشورت با دیگر افراد و … هست. قابل ذکره برای این مقاله بنده با حدود ۲۰ نفر مشورت کردم.
ممنون بابت مقاله :yes:
فقط اونطور که بخش نظرات رو خوندم نه اساسینز کرید هست نه هیلو هست نه آنچارتد هست نه رزیدنت اویل.
واقعا داستان دیس آنرد از اینا بهتر بوده که این هست و اونا نیستن؟
به هر حال ممنون :yes:
ممنونم دوست عزیز.
الان مشکل شما بر روی دیس آنرد هست؟ کل مشکل شما بر روی یک عنوان با رتبه ۱۹ هست وقتی خیلی بهتر از اون توی لیسته؟ این لیست به این دلیل ۲۰ برتره که سعی شده بیشتر سلیقه ها توش قرار داده بشه.
:yes: ممنون.
بالاخره نظرات متفاوته.
داداش من اساسین بازم اصن یوبی فنم یه جورایی هیلورم بازی نکردم ولی خیلی دوستش دارم انچارتدم همین چهار رو بازی کردم رزیدنتم زندگیمه هنوز ۶ رو سیستمم هست دیس انرد هیچی کم نداشت لیستم من موافق نیستم همه اینا باس باشن ولی نبود دیس انردم بی انصافیه به من بود ۲۰ ۱۹ ۱۸ رو میاوردم بالاتر سری پرنس داستان ابکی نداشته ارکام بهترین شکل ممکن بتمن رو به تصویر کشید دیس انردم عالیه نمرات اینام بالاتره داستان و گیمپلی خوبی هم دارن الان از همه نظر از د لاین بهترن و مستحق جاش نیست دلاین دوست دارمش ولی اونا یه عمر خاطره ساختن مخصوصا پرنس
نمره هاشو ها؟؟
اثا نمره هاشو میدونی که این حرفو زدی؟
با کی مشورت کردی که هیچکدوم از ایکس باکس فن ها من پرسیدم تایید نکردن یه کم تحقیقتو بالا ببر این عنوانو تجربه کن گرچه میدونم پلتفرمشو نداری
فقط خدای جنگ و شاهزاده ایرانی و جی تی ای و شادو …. خخخخخ اینکه همشون بود
ولی خدایش بازیایی رو که اسم بردمو رفتم خودم خیلی عالین خیلیییییییی
بله واقعاً همینطوره.
عناوین عالی هستند.
خیلی عالی بود داداش!! :inlove: :inlove: :yes:
همش عالی بودن :yes:
مخصوصا سایلینت هیل و فارینهایت فوقولاده بودن :yes: :yes: :inlove:
ممنونم واقعا خوشم امد اقایه قهرمانی :yes:
خوشحالم از شما آقای قهرمانی که به مهمترین المان بازی یعنی داستان توجه ویژه ای داشتین.بقیه المان ها نظیر موسیقی،گیم پلی،گرافیک و… هم مهم هستن ولی تا یه بازی داستان درست و حسابی نداشته باشه به راحتی از یادمون میره.از آنچارتد شوخی های نیتن به یاد داریم و از گاد آف وار خشم و حس انتقام جویانه کریتوس.کسی زیاد گیم پلی بازی یادش نمیمونه ولی داستان بازی چیزیه که سال های سال در یاد ما میمونه
قربان شما.
بله بنده به داستان اهمیت زیادی میدم. داستان بخش اساسی بازی هست و تاحدودی بار تکراری نشدن بازی رو به دوش میکشه. خلق داستانی عالی بسیار سخته ولی اگه چنین چیزی در یه بازی موجود باشه واقعاً لایق تعریف و تمجید هست.
خسته نباشی جناب قهرمانی :yes: :yes:
در حالت کلی اگر بخوام بگم مطمئنن داستان دنیای هیلو از تمام جهات بسیار وسیع هست حتی خیلی از هیلو بازها هم از این دنیا و تاریخچه اون اطلاع ندارن از جنگ بین انسان ها و فورانرها یا ایجاد پایگاه UNSC یا گونه های مختلف کاون.نت ها که فقط یک نوع از اونها مثل گرانت ها یا الیت ها یا …… خودش یک تاریخچه هست در نهایت منتظر قسمت دوم هستم
ممنونم.
هیلو خیلی داستان زیبا و دنیای زیبایی داره. ولی اگر نگاهی به لیست بکنید، میبینید عناوین از بعضی نظرات از هیلو برتر هستن. برای مثال، دیس آنرد. جو بازی و داستانش، شخصیت پردازی فوق العاده و تصویری که از شهر ارائه میده باعث شد در لیست قرار بگیره. چون اون تصویری که از شهر ارائه میده، شهری مرده و نا آروم که پر اتفاقات دردناک و تلخه، در کمتر عناوین دیده میشه.
انشاالله از قسمت دوم هم لذت خواهید برد.
دوست عزیزم جناب قهرمانی دیس انرد که ما ازش به عنوان داستان زیبا یاد میکنیم فقط”یک” نسخه تا حالا ازش اومده فقط یک نسخه خب حالا وقتی قراره به هیلو نگاه کنیم که تعداد شماره های اصلی و فرعی و کمیک و سریال و انمیشن و رمان ها (اخرین رمان هیلو انشاالله مهر ماه امسال با نام افسانه های اسلیپ اسپیس) منتشر خواهد شد حالا وقتی یک دنیا و یک داستان و یک تاریخچه عظیم رو کنار یک بازی مثل دیس انرد قرار میدیم دیگه همه چی واضحه درباره شخصیت پردازی هم کافیه فقط یک نگاه به شهرت خدای دنیای هیلو بندازیم و قرار گرفتن بقیه شخصیت ها در کنار ایشون توهین به شـآن ایشان هست در نهایت موفق باشید
حرفتون درسته و کاملاً قبول دارم.
بنده از دیس آنرد فقط به عنوان یک مثال استفاده کردم. نمی تونم از عناوینی که در قسمت دوم هست استفاده کنم. وقتی اونا رو ببینید می فهمید.
درنهایت منتظر میمونم و ممنون از شما :yes: :yes: اما قرار نگرفتن هیلو در این لیست کاملا نشان دهنده نقص در این لیست هست چرا که شهرت این بازی شوتر اول شخص که خیلی ها بر خلاف شوتر های دیگه اول داخل کمپین بازی میشن و بعد داخل مولتی نشان دهنده داستان عظیم و شخصیت پردازی بی نظیر این شاهکار هست
قربان شما.
هیلو عنوان لایقی هست. بخش کمپین خوبی هم داره. داستان و شخصیت پردازی هم عالیه. بازی زیبایی هست ولی داستان هایی که در این لیست وجود دارن، بیشترشون عمیق و متفاوتن و میشه گفت تاحدودی روانشناختی. روانشناختی بودن داستان از بزرگترین ملاک های بنده و دیگر دوستان برای انتخاب لیست هست.
واقعا داداش اصلا تو کلم فرو نمیره هیلو نیست.واقعا خیلی بده.
من بالا هم گفتم داداش این لیست با تمام خوبی هاش ناقص هست و دلیلش مشخصه اصلا صحبت درباره شخصیت پردازی بشه دیگه رتبه بندی سایت های مختلف یا مهم ترین و معتبر ترین لیست که لیست “گینس” هست خودش گویای همه چیزه ولی خب بازم خسته نباشید میگم البته مشخص هست جناب قهرمانی اصلا هیلو بازی نکردن و از داستان ها و تاریخچه بی اطلاع هستن
نه هیلو حضور داره نه گیرز 😐
درسته دوست من فقط دیالوگ های مستر چیف و سری هیلو برای برتریش کافیه…ولی متاسفانه بعضی ها چشم ندارن بزرگترین انحصار جهان رو تو لیست بهترین ها ببینن
اگر تمام بازی های انحصاری سونی رو کنار بزاریم حرفت کاملا درسته
این هیلو هم خدایی داستان جالبی داشت!! :yes:
داستان هیلو عالی بود ولی اینکه جهانش وسیعه دلیل نمیشه که داستانش از بقیه عناوین بهتر باشه، داستان هیلو بزرگه کمیک ها و انیمیشن های زیادی ازش ساخته شده که دلیل اصلیش هم محبوبیتش هست! این نوع داستان ها و بازی ها و فیلم ها طرفدار های زیادی تو آمریکا داره ولی باز هم دلیل نمیشه که از داستان عناوین تو لیست بهتر باشه
وا داداش این چیز خیلی واضحی هست که هیلو ابر شاهکار داستانیه ربطی به جهان وسیع و اینا نداره که.الکی نیست از بازی کمیک و افسانه و کتاب زیادی بسازن حتما داستانش عظمت زیادی داشته که تونستن تا این حد گسترشش بدن
الان شما استاروارزو نگاه کن
یکی از پرطرفدار ترین سری فیلم های تاریخ که داستان بسیار وسیعی داره و بسیار بسیار پرطرفدار تر از هیلوعه ولی مگه داستانش جزو بهترین فیلم هاست؟البته که نه
قضیه هیلو هم دقیقا همینه که بخاطر داستان وسیعش و بزرگش پرطرفدار شده و دلیل کمیک هاو… هم پرطرفدار بودنش هست
مافیا با اون داستان زیبا توی لیست نخواهد بود بعد انتظار داری هیلو که نسخه آخری از نظر بعضی ها یه شکست بود توی لیست باشه؟ چه آدمی هستی تو 😐
عه:/ کل ایرادات بازی از کوتاه بودن داستان بود.همین.من که بازیش کردم میگم این نسخه از لحاظ داستانی خیلی خیلی قوی بود.داداشم تنها مشکل همین بود که باعث شد از متاش کم بشه
خیته نباشید اقاى قهرمانىى.جاى خالى وارکرفت خبلى احساس میشه
قربان شما.
بله اون سری هم داستان زیبایی داره. ولی از نظر بنده لیست از اون بهتر هست.
grand theft auto و god of war از همه بهتر بودن
واقعا عناوینی که در این لیست قرار دارن جزو بهترین ها هستند .فقط در مورد جایگاه هاشون یه سری ایراد وار هست برای مثال درسته که سری گاد اف وار داستان های بر گرفته از اساطیر دارن ولی آنطور که به صحنه های سینمایی و به گرافیک و گیم پلی دقت شده به داستان توجهی نشده و قطعا نسبت به Fahrenheit یا mass effect باید در رتبه ی پایین تری قرار بگیره به علت شخصیت پردازی ضعیف در بعضی شماره ها.(نظر شخصی)
بازهم ممنون مقاله ی خیلی خوبی بود و بازیهایی که در این این لیست بودن خداروشکر از داستان های کلیشه ایی بهره نمیبردن .امیدوارم مقاله دوم از این هم بهتر باشه.
قربان شما.
عناوین بهتری در قسمت دوم وجود دارن.
انشاالله لذت خواهید برد.
شخصیت پردازی ضعیف کریتوس:/
یعنی حتی کاریزمای کریتوس تو نسخه سیمبین موبایلیش هم قابل رویت بعد شما میگید تو بعضی نسخه ها ضعیف بوده شخصیت پردازیش
چون نظر شخصیته باشه!!!!
مقاله خوبی بود
ولی یه تضاد درشت توش دیدم اخه داستان دیشنورد کجاو
داستان spec ops کجا
دیشنورد اونقدر داستانش سر راسته با اولین بار بازی کردن همه چیز حالیت میشه
داستان spec ops هم اونقدر پیچیدس باید دو سه بار تمومش کنی تا بفهمی داستان از چه قراره
در کل بازی هایی با داستان هایی پیچیده تر از دیشنورد هم وجود داشتن
در کل دستون درد نکنه بابت مقاله کلا حال کردم :yes: :yes:
ممنونم دوست عزیز.
دیس آنرد منظورتونه؟
ملاک انتخاب پیچیده بودن داستان نیست. نگاهی به شهر Dishonored بندازید. واقعاً جوی که داره متفاوته. این عنوان بیشتر به دلیل داستان جذابش انتخاب شده.
شما بالا میگید ملاک روانشناختی هست اینجا میگید جو بازی متفاوته 😐
the line باید جزو ۱۰ تای اول بود :yes:
گیرز هم که حضور نداره 😐 هیلو هم که نیست.
نمیخوام بد بین باشم ولی احساس میکنم یک طرفه قضاوت کردین :yes:
😐
شما درست میگید
خب بزاریم dishonored هم تو لیست بمونه
Spec ops دیگه جزو ۵تای اول نباشه باید جزو ۱۰تای اول باشه
بعضی از سایتا تو سال خودش لقب برترین از لحاض داستان رو بهش دادن
مقاله خوبی بود :yes:
فقط امیدوارم ویچر ۳ جزو ۵ تای اول باشه چون واقعا حقشه
ممنونم.
بله البته که هست. دنیای ویچر و آزاد گذاشتن گیمر برای شکل دادن اون، چیزیه که بنده در هیچ بازی مثلشو ندیدم! انتخابی که شما توی بازی میکنید نه تنها بر روی شخصیت ها، بلکه بر روی دنیای بازی هم اثر میزاره!
خب شما که کل مقاله بعدو لو دادی که :sweat: 😮
Spec Ops;((
.
.
.
بتمن بنظرم میباس بالاتر میبود:/،در کل هم متال گیر باس اول بشه:)آندرتیل هم لایق top 20 هست
Spec Ops به دلیل پیچیدگی داستان و روانشناختی بودن رتبه برتری داره.
متال گیر در ۵ تای اول هست ولی اول نیست.
متاسفانه آندرتیل در لیست قرار نگرفته. واقعاً لایق بود ولی عناوین مستقل در لیست نیست. چون زیاد شناخته شده نیستن وگرنه از نظر بنده آندرتیل خیلی متفاوته و زیباست.
آقای قرمانی من فک نمی کنم این لیستی که شما اماده کردی خیلی منطقی باشه.واقعا حیف نیست هیلو و هوی رین تو این لیست نیستند.اینی هدفشون داستان ادم تعجب میکنه . هیلو تو هر چیزی نمره ی بالا گرفته.من این لیستو قبول ندارم به هر حال
حدس میزنم متال گیر اول بشه
خیر اینجوری نیست متاسفانه.