روزی روزگاری: زامبی کشی آرکید | نقد و بررسی بازی State Of Decay
در بین بازیها، عناوین زیادی از موضوع زامبی، چه برای ترس، چه برای دیگر مضامین، استفاده کردهاند. زامبی، موجودی که از مرگ بر میخیزد، حال تبدیل به بخش جدا نشدنی و لذت بخش در بین بازیها شده است. امروزه عناوین زیادی با سبکهای مختلف، از زامبی و مباحث پیرامون آن استفاده میکنند که از جمله آنها میتوان به عناوین وحشت و بقا، آرکید و برخی از بازیهای آنلاین، مانند DayZ اشاره کرد. حال زامبی و استفاده از آن، به یک مبحث کاملاً عادی تبدیل شده است و در این زمینه، عناوین بسیار درخشانی نیز داریم که توانستهاند نمرات خوبی گرفته و تجربهای به یاد ماندنی را برای بازیباز رقم بزنند. مدت زیادی بود که بازیبازان آرزو داشتند یک عنوان آرکید، به مانند عناوین آنلاین زامبی کشی را تجربه نمایند. عنوانی که از همه جهات، به عناوین آنلاین شبیه باشد. خوشبختانه، یک بازی توانست این گونه باشد و انتظارات بازیبازان را تا حدودی بر آورده کنند. این عنوان، یک عنوان تک نفره بود که در سال ۲۰۱۳ برای اکس باکس ۳۶۰ و رایانههای شخصی عرضه شد و توانست نظرات منتقدان را به سوی خود جلب کرده و نمرات مثبتی بگیرد. State Of Decay، را میتوان یک تجربه، همانند عناوین زامبی کشی آنلاین، تصور کرد که بخش آنلاین ندارد و تماماً تکنفره است. مطمئناً عده زیادی از بازیبازان چنین عنوانی را مورد پسند خود قرار داده و از آن لذت خواهد برند زیرا فقط این بازی به چنین شکلی ساخته شده و عنوان دیگری مانند آن، تا به حال موجود نبوده است.
State Of Decay، نام عنوان انحصاری مایکروسافت است. همانطور که ذکر شد، این عنوان در سال ۲۰۱۳، برای رایانههای شخصی و کنسول اکس باکس ۳۶۰، منتشر گشت. بازی، یک عنوان زامبی کشی آفلاین بود که تمام ویژگیهای عناوین آنلاین این سبک را رعایت کرده و در قالب یک عنوان تماماً تک نفره، نمایش میداد. ویژگیهایی مانند همکاری با شخصیتهای غیرقابل بازی، منابع و مدیریت آنها، جهان باز بودن و …، که در بازیهای آنلاین و بسیار پرطرفدار دیده میشود، در State Of Decay به بهترین نحو، جای داده شده و عنوانی تقریباً کامل ارائه نموده است. اما متاسفانه این بازی نیز همانند اکثر بازیها، مشکلاتی دارد و از آنها رنج میبرد. پس برای نقد و بررسی عنوان State Of Decay، با ما همراه باشید.
بقا، در سختترین شرایط ممکن
داستان، در این عنوان بسیار جذاب و عالی نیست و زیاد خودنمایی نمیکند. البته این که بگوییم بازی داستانی ندارد، اشتباه است. بازی در حد شروع، داستانی مناسب دارد ولی بعدها این عنصر، کمرنگ گشته و کم کم ناپدید میشود. در ابتدا، شما در نقش یک بازمانده هستید که در شهری دیگر بوده و به همراه دوستش، به شهر خودشان باز میگردند. چیزی که آنها میبینند، یک خوشآمدگویی گرم نیست. آنها با حمله زامبیهای خشن و قدرتمند روبهرو میشوند و یکی از زامبیها، دوست شخصیت اصلی را گاز میگیرد. حال باید برای پیدا کردن بازماندگان دیگر و نجات دوستتان و جلوگیری از تبدیل شدن او به زامبی، تلاش کنید.
داستان انگیزههای جالب و خوبی برای شروع دارد ولی بعد از انجام کمی از مراحل، این انگیزهها به کلی ناپدید میشوند. مدتی که به بازی و انجام ماموریت بپردازید، کم کم تمام شده و دیگر تنها کاری که باید بکنید پیدا کردن منابع است که آن هم مدتی بعد اضافی شده شده و شما هیچ قصدی از پیدا کردن منابع ندارید و هیچ نیازی به انجام این کار، وجود ندارد. این، متاسفانه ارزش تکرار بازی را به حداقل رسانده و مدتی که به تجربه آن بپردازید، به طور کامل زده خواهید شد و حوصله ادامه آن، برایتان باقی نمیماند.
شخصیت پردازی بازی، میتوان گفت در حد صفر قرار دارد و به آن اصلاً پرداخته نشده است. شما در مورد شخصیتی که کنترل میکنید به راستی هیچ چیزی نمیدانید و در طول بازی، حتی اسم او نیز به زبان نمیآید! در بازی سعی شده از سیستم انتخاب دیالوگ استفاده شود که کاملاً نمایشی و توخالی است. توضیحات زیادی در آنها ذکر شده است ولی تنها بله و خیر هستند و بقیه نوشتهها اضافی است. همچنین باید اشاره کرد که هر اتفاقی در بازی میافتد و حتی مرگ شخصیتها، هیچ تاثیری در رفتار بقیه ندارد. وجود احساسات در چنین عنوانی واقعاً گاهی لازم و ضروری است اما متاسفانه به هیچ وجه وجود ندارد! نه در چهره، نه در سخنان و نه در رفتار شخصیتها، هیچ نشانی از احساس دیده نمیشود و همه آنها مانند روباتی عمل میکند که فقط وجود دارند و در درون، کاملاً تهیاند. این عنوان، در بخش شخصیت پردازی، واقعاً ضعیف عمل کرده است و اگر کمی به این مسئله توجه میشد، میتوانست بسیار زیباتر و موفقتر ظاهر شود. در کل داستان، یکی از بخشهای ضعیف بازی است که کار بسیار کمی بر روی آن صورت گرفته است و مقداری توجه بیشتر به این بخش، میتوانست بر موفقیت بازی بیافزاید. چنین عنوانی، قطعاً پتانسیل داشتن یک داستان زیبا و جذاب را دارد. البته از عناوین آرکید در این زمینه نباید انتظار زیادی داشت ولی یک زامبی کشی که هم جهان آزاد است و هم آرکید، نیازمند یک داستان مناسب نیز هست و اگر داستانی زیبا داشته باشد ضرر که نمیکند هیچ، بلکه بسیار هم موفقتر خواهد شد.
دنیایی از بین رفته، تاریک و سراسر غم
گرافیک بازی، در حد خوب و تقریباً قابل قبولی قرار دارد. جزئیات زیبا و برخی چشم اندازها، بی نقص هستند. طراحیها نیز زیبا هستند و کیفیت خوبی دارند. بازی به لطف موتور Cry Engine در بخش هنری بسیار عالی عمل کرده است و جزئیات زیادی را به تصویر کشیده است. طلوع آفتاب، زیباترین موقعیت در بازی است که به خوبی به تصویر کشیده شده است. اگر در جنگل باشید، نور آن مانند واقعیت از بین درختان رد شده و بر روی زمین میتابد. تنها ایراد این بخش، درون خانهها و ساختمانها است. زمانی که وارد یک رستوران میشوید، جزئیات زیادی دیده میشوند که برخی از آنها حتی نشان از درگیری نیز دارند؛ اما زمانی که وارد یک رستوران دیگر در یک منطقه دیگر میشوید، کاملاً مانند آن قبلی است و هیچ فرقی ندارد! میزها، چیدمان آنها، خون و دیگر علائم کاملاً شبیه به هم هستند و هیچگونه فرقی ندارند. متاسفانه حتی خانهها و دیگر ساختمانها نیز به این شکلاند و از این قاعده پیروی میکنند. البته خانهها در کل ۳ یا ۴ طراحی متفاوت دارند که در فقط تکرار شدهاند و در کل مناطق به این شیوه هستند. طراحی جادهها، مزارع و خانههای بیرون از شهر، بسیار عالی است و کاملاً حس حضور در محیطی زنده را تداعی میکند. میتوان بخش طراحی هنری را، تقریباً بینقص نامید. طراحی شخصیتها، مکانها و حتی زامبیها بسیار عالی است. شخصیتها نیز از تنوع خوبی برخوردارند و کمتر شخصیت مشابه دیده میشود. البته این برای زامبیها صدق نمیکند و ممکن است ۵ زامبی با قیافه یکسان کنار هم دیده شوند!
همانطور که ذکر شد، بخش فنی گرافیک، برعکس بخش هنری، سراسر مشکل و ایراد است. باگها و گلیچهای بسیار، آسیب بزرگی به بازی و تجربه بازیباز از آن وارد کرده است. زامبیها، شخصیتهای غیرقابل بازی و …، همه دارای باگهای مضحک و عجیبی هستند. زمانی که زامبیها به شما حمله میکنند، گلیچی روی میدهد که نوری سفید در بالای سر شما و زامبی، نمایش داده میشود. زمانی که زامبیها روی زمین میافتند، ممکن است دستها، پاها و دیگر اعضای بدنشان به درون زمین برود! حتی رانندگی نیز سراسر باگ و گلیچ است. زمانی که به یک زامبی برخورد میکنید، خودرو دچار مشکلات عجیبی شده و به نوعی از حرکت کردن میایستد و بسیار کند میشود. زامبیها مانند موانعی برای خودروها به حساب میآیند و اگر با آنها برخورد کنید حس برخورد با یک تخته سنگ در شما ایجاد میشود. اگر از باگها بگذریم، به بافتهای ضعیف و بیکیفیت میرسیم.
اگر بگویم این عنوان با موتور قدرتمند Cry Engine ساخته شده است، ممکن است باور نکنید! کیفیت بافتها، به خصوص بافت درختان، به شدت ضعیف و ابتدایی است و به هیچ وجه مناسب نیست. برگهای درختان، همانند یک عکس کاملاً بیکیفیت و مصنوعی به نظر میرسند که هیچ حرکتی ندارند و کاملاً مرده به نظر میرسند. بافت بیکیفیت زمین نیز، مشکل بسیار بزرگی برای بازی است. زمین در هر محیطی اعم از مزرعه، شهر، جاده و …، کاملاً مرده است و هیچ حسی را در بازیباز تداعی نمیکند و راه رفتن بر روی آن، درست به مانند راه رفتن بر روی یک زمین آهنی است. سازندگان، به نظر میرسد هیچ وقتی صرف بهبود بازی نکردهاند و به هیچ وجه بهینه سازی کافی و رفع مشکلات و باگها را انجام ندادهاند. حتی اگر بازی خود را به آخرین آپدیت نیز بروزرسانی کنید، فرقی صورت نمیگیرد. گرافیک این عنوان، با توجه به موتور بسیار قدرتمند آن، بایستی بسیار عالی میبود. به شخصه انتظار گرافیکی همچو عنوان Ryse: Son Of Rome را داشتم که این عنوان، از هر نظر من را ناامید کرد. در کل گرافیک این عنوان، بخش متوسط آن است. طراحیها و بخش هنری بسیار عالی ولی بخش فنی، دارای مشکلات فراوان است که حتی زیبایی بخش هنری را نیز از دید بازیباز پنهان میکند.
در دل دنیایی پر از زامبی
بخشی که سازندگان بیشتر از بقیه بر روی آن کار کرده و مانور دادهاند، بخش گیمپلی است. گیمپلی را میتوان زیبا توصیف کرد ولی مشکلاتی نیز دارد. کنترل شخصیت، بزرگترین آن است؛ زمانی که شخصیتی را کنترل میکنید، به هیچ وجه احساس زنده بودن نمیکنید! کنترلها ماشینی و بیحس کار شدهاند و به هیچوجه طبیعی نیستند. حتی رانندگی نیز اینگونه است. هندلینگ افتضاح، بزرگترین مشکل بخش رانندگی است. ماشینها احساس یک تخته سنگ را در بازیباز تداعی میکنند و به هیچوجه لذت بخش و طبیعی نیستند. از طرفی دیگر، نکات مثبت آن نیز کم نیستند. تنوع سلاحها و تقسیم آنها به دو کلاس سرد و گرم را میتوان یکی از نکات مثبت نامید.
سلاحهای فراوان با کاربرد فراوان اعم از چاقو، تبر، چوب گلف و … به عنوان سلاح سرد وجود دارند. البته آنها نیز به دو نوع سنگین و سبک تقسیم میشوند. سنگینها آسیب زیادتر و بهتری به زامبیها وارد میسازند ولی از استقامت (Stamina) شما به شدت میکاهد. سلاحهای سرد سبک، بر خلاف سنگینها، آسیب زیادی وارد نمیکند و از استقامت نیز زیاد کم نمیکنند. هر دوی آنها، استفادههایی دارند. مثلاً زمانی که شخصیت جدیدی انتخاب میکنید، یا شخصیتتان را عوض میکنید، سلاحهای سنگین کاربرد دارند؛ زیرا شخصیت شما خسته نیست و به خوبی میتواند از آنها استفاده کند. سلاحهای سبک نیز به درد زمانی میخورد که شخصیتتان خسته و ضعیف است و نوار استقامت نیز به آخرین حد خود رسیده است. البته در چنین زمانی احتمال کشته شدن بسیار بالا است و بهترین کار تعویض شخصیت است.
در پناهگاه، قابلیتهای زیادی اعم از ساخت و ساز بنا، ساخت مینها و مراکز دفاعی و … وجود دارد. از ساخت و ساز بنا، میتوان به ساخت مکان خواب، انبار، پارکینگ، دیدهبانی، آشپزخانه، داروخانه و … اشاره کرد. البته قابل ذکر است برای ساخت بنا نیاز به منابعی نیز دارید که از جستجوی محیط و خانهها به دست میآیند. تصمیم این که در پناهگاهتان چه بناهایی باشد در دست شما قرار دارد ولی از آن نیز باید درست استفاده کرد. ممکن است پناهگاهتان کمبود غذا داشته باشد که در این صورت درستترین کار ساخت یک آشپزخانه و باغچه است. بخش دیگری نیز مانند بخش ساخت و ساز در بازی وجود دارد. زمانی که یک خانه را جستوجو میکنید، بعد از اتمام جستجو میتوانید به افرادتان اطلاع دهید که منابع آنجا را به پناهگاه منتقل کنید و یا خود این کار را انجام دهید. همچنین میتوانید ساختمانی را به منطقه مرزی (Outpsot) تبدیل کرده و مینگذاری کنید تا زامبیهای منطقه کمتر شوند. و اگر مکانی مناسب با دیوارهای دفاعی پیدا کنید، میتوانید آن جا را به پناهگاهتان تبدیل کنید که اگر بزرگ باشد، امکان ساخت بناهای بیشتری نیز در آن وجود دارد.
در بازی کوله پشتی نیز وجود دارد که میتوانید آیتمها و سلاحهای خود را درون آن قرار دهید. البته دو نوع کوله پشتی وجود دارد که یکی کوچک و دیگری بزرگ است. کوله پشتی کوچک از ابتدای بازی در دسترس است ولی کوله پشتی بزرگ را باید در محیط جستجو کرده و یافت. فرق این دو، فضای نگه داری آیتمها است. در کوله پشتی بزرگ، فضای بیشتری نسبت به کوله پشتی کوچک وجود دارد که با داشتن آن میتوانید آیتمهای حیاتی بیشتری اعم از غذا و دارو، داشته باشید. در بازی سلاحهای گرم نیز وجود دارد که تنوع نسبتاً خوبی دارند. البته همانند بیشتر عناوین زامبی کشی، استفاده از آن، صدای زیادی تولید کرده و زامبیها را به طرف شما میکشاند. البته خوشبختانه راهی برای این محدودیت نیز وجود دارد که آن، استفاده از خفهکن (Suppressor) است. با استفاده از آن، صدای تولید شده بسیار کم است و زامبیها را جذب نمیکند. البته استفاده از آن محدودیت زمانی دارد و پس از چند شلیک، خود به خود از بین میرود. گرچه حتی خفهکن نیز دو نوع بزرگ و کوچک دارد که از بزرگ میتوان بیشتر استفاده کرد.
نقشه بازی، دارای دو منطقه بزرگ و یک منطقه کوچک است. در هر کدام از مناطق، برجهای دیدهبانی با علامت دوربین نمایش داده شدهاند که میتوانید ساختمانها، منابع، دستههای زامبیها و … را از طریق آنها مشاهده نمایید. این برجها، در همه مناطق یافت شده و تاثیر زیادی بر روی موفقیت شما و آگاه بودن از محیط دارد. در شهرها، گروههای بازمانده دیگر، ساختمانها، زامبیها و حتی پلیسها نیز یافت میشوند که میتوانید برای پلیسها و بازماندگان کار کرده و اعتمادشان را جلب نمایید. اعتماد گروهها، تاثیر بسزایی در کمک کردن آنها به شما، ارزانتر شدن منابعشان و … دارد.
لازم به ذکر است واحدی همانند پول در بازی یافت میشود که با استفاده از آن میتوانید از دیگر گروهها و حتی گروه خودتان، منابع و آیتم بخرید. در بازی میتوانید برای بیرون رفتن، از دیگر شخصیتها تقاضای کمک و همراهی کنید که در این صورت، آنها پا به پای شما میآیند و در مبارزات کمکتان میکنند. در بازی پنج نوع زامبی متفاوت و البته خطرناک وجود دارد که مبارزه با آنها، نیازمند قدرت و همراهی زیادی است. یکی از آنها، Feral است. مبارزه با او، بسیار سخت است. خود من اولین باری که با او روبهرو شدم، یک دقیقه نیز دوام نیاوردم و کشته شدم. زامبی دوم، یک نوع سرباز است که زرهی زد گلوله به تن دارد و از بین بردن وی با استفاده از سلاحهای سرد بسیار سخت است و برای کشتنش، باید سلاحهای گرم و شلیک به سرش، استفاده شود. زامبی سوم، بیشتر در خانههای تسخیر شده توسط زامبیها قرار دارد و با جیغ بلندی که تولید میکند، شما را برای مدتی سر جایتان، قفل میکند. البته او قدرت دیگری ندارد و نمیتواند به شما حمله کند. زامبی چهارم، به محض نزدیک شدن به شما منفجر میشود و هم به شما صدمه وارد میسازد، و هم صدایش باعث جذب دیگر زامبیها میشود. زامبی پنجم، خطرناکترین زامبی بازی است. او هیکلی بسیار بزرگ دارد و شکست دادنش کار سادهای نیست و حتی میتواند به راحتی میتواند یک ماشین را از بین ببرد.
گیمپلی را در یک نگاه کلی میتوان بخش جذاب بازی نامید. امکانات و ویژگیهای بسیار و منطقهای بزرگ برای گشت و گذار و کاوش، از ویژگیهای فوق العاده آن هستند. این بخش بر خلاف دیگر بخشها، حداقل ایرادات را دارد و کار بسیاری بر روی آن صورت گرفته است. متاسفانه بزرگترین آسیبی که به گیمپلی وارد شده است، از جانب بخش داستانی و نبود انگیزه برای ادامه است. مدتی که به انجام بازی بپردازید، دیگر حتی جمع آوری منابع هم انگیزه جالبی نیست و حس یکنواختی را به مخاطب منتقل میکند. اگر سازندگان کار بیشتری را بر روی دیگر بخشها انجام میدادند قطعاً بازی به یکی از برتری عناوین زامبی کشی تبدیل میشد و بخش گیمپلی در سایه آنها، گرفتار نمیشد.
نغمهای دلنشین در میان دنیایی تاریک
موسیقی، بخش زیبایی از بازی است که به خوبی بر روی آن کار شده است. البته ایرادی که دارد این است که در زمان مبارزه، همان موسیقی عادی پخش شده و موسیقی هیچ هیجانی به خودش نمیگیرد. البته در نگاهی کلی و از نظر ساختاری، مشکلی وجود ندارد و بسیار عالی کار شده است و به خاطر زیبایی آن، میتوان از این ایراد نیز چشم پوشی کرد. صداگذاری بازی نیز زیبا و شنیدنی است و شخصیتها، کاملاً ماهرانه صداگذاری شدهاند. حتی صدای زامبیها نیز عالی از آب در آمده و حس ترس را به خصوص در شب، به بازیباز منتقل میکند. صدای زامبیهای ویژه و قدرتمند نیز مطابق چهره و قدرتشان است و صدای هر کدام، یادآور شکل ظاهری آنها در ذهن بازیباز است. این بخش، ایرادات واقعاً اندکی دارد و بر خلاف دیگر بخشها، کاملاً عالی کار شده است.
نسخه Year – One Survival Edition، نسخهای کامل از بازی است که شامل هر ۲ بسته الحاقی بازی، یعنی Breakdown و Lifeline میشود. این نسخه از نظر گرافیکی نیز مقداری بهبود داشته است و نورپردازی و بافتها، نسبت به نسخه اصلی بهتر و زیباتر شدهاند. در دو بسته الحاقی این عنوان، امکانات جدیدتر و جذابتری به بازی اضافه گذشته است که تقریباً حس بیانگیزه بودن نسخه اصلی را از بین میبرد. البته در Breakdown داستان اضافه نشده است و این بسته، بیشتر به سمت آرکید شدن و شباهت با عناوین آنلاین رفته است و سیستم سطح بندی به آن اضافه گشته است که آن را به عنوان یک انگیزه برای ادامه بازی، میتوان نام برد. بر خلاف Breakdown، بسته دیگر، یعنی Lifeline روایت داستان عدهای از اعضای ارتش و جلوگیری از انتشار ویروس است. این نسخه در محیطی جدید جریان دارد و نقشه آن نسبت به عنوان اصلی بزرگتر گشته و به داستان توجه بیشتری شده است. در کل از بین هر ۳ نسخه، میتوان Lifeline را بهترین نامید. تغییرات اساسی و داستان زیبای آن، توانسته است بهتر از ۲ نسخه دیگر ظاهر شود و موفقیت بیشتری کسب کند.
به دنبال پایانی در این دنیای خونین
عنوان State Of Decay، یکی از عناوین نسبتا موفق مایکروسافت است. این عنوان با دنبال کردن ایده عناوین زامبی کشی آنلاین، آن هم به صورت تکنفره، توانست علاقه بسیاری را نسبت به خود جذب کند. متاسفانه در برابر مشکلات فنی و باگها، نتوانست چندان خود را نشان دهد و در یاد بازیبازان باقی بماند. مشکلات فنی و نبود داستان مناسب و بافتهای ضعیف، آسیب جدی به بخشهای دیگر بازی به ویژه بخش زیبای گیمپلی وارد آورده است و از زیبایی آنها، کاسته است. البته گیمپلی با وجود چنین مشکلاتی، هنوز زیبایی خود را حفظ کرده و میتواند تجربه خوبی برای عاشقان این سبک و عناوین آنلاین زامبی کشی باشد. در کل اگر میتوانید با مشکلات فنی و باگها کنار بیایید، تجربه بسیار لذت بخشی از گیمپلی خواهید داشت. اگر نمیتوانید با چنین مشکلاتی نیز کنار بیایید، به هیچ وجه سمت این عنوان نروید زیرا در همان ۱۰ دقیقه اول، پشیمان خواهید شد.
پر بحثترینها
- مایکروسافت به سازندگان خود هشدار میدهد که از طراحی شخصیتهای زن با اندام اغراق شده خودداری کنند
- تعداد بازیکنان همزمان Horizon Forbidden West در استیم از ۴۰ هزار نفر عبور کرد
- ویدیوی اختصاصی: گیمپلی و معرفی بازی Rise of the Ronin
- عملکرد خوب استودیوی Nixxes در پورت PC بازی Horizon Forbidden West
- احتمال عرضه Final Fantasy 16 برای پلتفرمهای دیگر وجود دارد
- فیل اسپنسر: اخراجها در اکتیویژن برای کسب سود ضروری بود
- ۴ مورد از بیشترین عناوین پیشفروش شده در پلی استیشن، متعلق به ایکس باکس هستند
- گزارش: Xbox در مقطعی اکثر عناوین خود را برای PS5 منتشر خواهد کرد
- کدام نسخه از بازی GTA از همه محبوبتر است؟ + ویدیو
- گزارش: توسعهدهندگان ترد پارتی پتانسیلهای ایکس باکس را زیر سوال میبرند
نظرات