چه چیزی سبک Survival Horror را استثنایی کرده است ؟

ساختار بازیهای Survival horror بر اساس ترس و هراس کامل میباشد. وجود بهترین لحظه های به یاد ماندنی از ویژگیهای این سبک است که بازی هایی همچون Clock Tower و Silent Hill از بهترین قدیمی های این سبک است.

اما در این نسل، این سبک به حال خود رها شده و چند عنوان از سریهای خاص منتشر شده اند که بزرگترین ان سری Resident Evil به تهیه کنندگی Masachika Kwata میباشد که البته وی نیز تایید کرده است این جدید آنها یعنی RE6 به سمت Actionتر شدن روی اورده است و البته آنها فراموش نکرده اند که این بازی قرار است به عنوان سبک Survival horror وارد بازار شود. ما با این سبک بزرگ شدیم و عناوین قدیمی ما را از پشت صفحه تلویزیون میترساندند اما آیا بازی های امروزی این سبک نیز این گونه هستند ؟ آیا فراموش کرده ایم چه چیزی باعث رشد این سبک شده است؟ چه چیز آن خاص است ؟ بذارید خصوصیات این سبک بازی را بررسی کنیم، این که چه چیزی باعث رشد آن شد و واقعا ریشه های آن چیست.

Survival Horror در مورد اسحله نیست!

شلیک به سر دشمنان باعث میشود انها برای همیشه نابود شوند اما در واقع این موضوع دور از واقعیات این سبک است. در واقع، ورود به شرایط ترسناک و پایداری در ان شرایط است که شما را در این سبک به چالش می کشد. شما نمی توانید در هر گوشه و کناری اسلحه پیدا کنید و مهمات در بازی نیز اندک است. باید از منابع داشته خود به خوبی مدیریت کنید، به بازیکنان می اموزد که در صورت فرار انتخاب عاقلانه ای داشته باشند و برای هر گلوله، تصمیم گیری کنند. Survivalبه شما یاد میدهد که فکر کنید چگونه روی پاها خود بایستید و به اینده فکر کنید. برای همین در بسیاری از این بازیها، پاهای شما بهترین اسلحه شما هستند. در بازی هایی مانند Amnesia: The Dark Descent  و  Slenderفرار کردن و طفره رفتن از حمله، به عنوان بخش جدایی ناپذیر برای زنده ماندن در این بازیهاست. در پایان باید گفت، ایا همه ویژگیهای سبک Survival Horror را در بازیهای این سبک شاهد هستیم ؟  اجازه دهید قلب ما از شدت ترس بتپد تا این که با انبار مهمات و اسلحه ایمنی را به ما بدهید !

شخصیت های واقعی

در این بازیها شما در نقش یک فرد بازی را انجام میدهید. این فرد نشان دهنده شخصیتی مانند شما و یا فردی است که میشناسید، میباشد. بخشی از نسخه اولیه Silent Hill باعث میشود عاشق ان شویم شخصیت بازی است که تصور میکنید او مانند شماست و زمانی که برای اولین بار اسلحه دست گرفته است و در هنگام تیراندازی دستانش میلرزد. داستان نیز عامل محرک ان است. به عنوان مثال در Silent Hill میبنیم که Harry نامیدانه به دنبال دخترش میگردد و شما به انجا کشیده میشوید تا راز و رمزها را کشف کنید. مسایل واقعی و کابوسها برای ما ( از دست دادن عشق خود، ترک شدن و تنها ماندن، مورد حمله قرار گرفتن) احساسات را برای بر میانگیزند و هنگامی که این احساسات را در واقعیت تجربه کرده باشیم، این احتمال وجود دارد که بازی احساسات ما را شکار کند.

محیط های وحشتناک تر از کابوس

بخشی از جذابیت سبک  survival horror این است که قابلیت این ا دارند تا محیط های روزمره را به مکان های واقعا وحشتناک تبدیل کنند. مترو، مدرسه، بیمارستان و خانه مکان های در این دنیای واقعی هستند اما اگر بتوانید ان را به نسخه تاریک تر تبدیل کنید، تبدیل به مکان های هولناک شده و تجربه کاملا ترسناکی را به شما میدهند. به عنوان مثال بازی مستقل Slender که در یک چشم انداز اشنا به دام افتاده اید: جنگل! جنگلی تیره و تار که در ان سکوت درکنار صدای قدم های خود صدای موجودات دیگر را نیز میشنوید. یکی دیگر از نمونه های بزرگ Silent Hill هست که به ساخت دنیای دیگر مشهور است. بازی شما را در یک مکان عجیب و غریب قرار میدهد. تصاویر که در بازی میبینید این را به شما میگویند که هیچ کنترلی بر محیط ندارید و ناتوانی شدید شما را در محیط اطراف خود، نشان میدهد. البته نباید از موسیقیق و جلوه های صوتی نیز بگذریم که نقش مهمی در افزایش فشار خون دارند !

هیجان روانی کننده بیش از حد

هدف بسیاری از بازی های ترناک این است که شما از روی صندلی خود بپرید. بهترین راه برای رسیدن به این سطح از ترس به نحوه ساخت ان بستگی دارد.  تا حدودی بازی باید سر شما هدف و سلامتی عقلی را از شما بگیرد. Amnesia: The Dark Descent یک مثال بزرگ از بازیست که حتی قبل از اینکه پای خود را درون ان بزارید اضطراب را در شما افزایش میدهد. به سادگی به شما میگوید بازی نکنید تا برنده شوید بلکه خود را در دنیا و داستان بازی غرق کنید. دنیای Amnesia یک محل خطرناک و بشدت اسیب پذیر است. بهترین ترسی که دربازی وجود دارد این است که شما در هر قدم نمیدانید چه اتفاقی برای شما ممکن است رخ دهد، شاید با یک صحنه شکنجه وحشتناک روبرو شوید و شاید صحنه های نارحات کننده دیگر.. اگر بازی بتواند صحنه ها را بخوبی بسازد در نهایت بدن نسبت به انها واکنش نشان میدهد مثل جیغ زدن، پریدن و یا دور شدن از ترس. در  survival horror باید کار کرد و انگشتان شما اماده باشد چون ممکن است حرکت بعدی شما، اخرین ان نیز باشد !

تفکر بر روی پاها / راهکار های منحصربه فرد در معماها

فریب بخشی از وجود survival horror است که به اسانی در دستان شما وجود ندارد. بسیازی از بازیها به سادگی با باز کردن یک در اشتباه شما را این گونه فریب میدهند. اما دیگران معماهای پیچیده ای را میسازند که در ان برای بازکردن اتاق های مخفی باید کد های مخفی ان را پیدا کنید. اما با این حال محیط بازی، بزرگترین پازل ان نیز هست که میتوانید از ان به نفع خود استفاده کنید و یا شکست بخورید. Clock Tower, Amnesia: Dark Descent,  و  Haunting Ground مهارت شما را در پیدا کردن مکان های مخفی برای فرار از دشمنان  بازی و استفاده از اشیا برای ایمنی را امتحان میکنند. بزرگترین قدرت این معماها این است که دستپاچگی، با ترس فکرکردن، سرعت و چیدمان مختلف را با هم مخلوط میکند و در اختیار شما میگذارند. حل این مهماها تنها حس موفقیت را به شما نمیدهند بلکه بیشتر نمایانگر این است که چرا مغز برای حل معماها مهم است !

Survival horror بهترین در منتقل کردن اضطراب بالا، فکر کردن به لحظات و ساخت احساساتی مانند ترس در شما هستند. ترسی که شدیدتر از تماشای یک فیلم ترسناک است. شما این ترس را مانند بازیگر بازی حس میکنید. اما نگران ان هستیم که همه چیز در این سبک تغییر کند. ایا survival horror نیاز به بازسازی دارد ؟ ایا متیواند بهترین در هر دو دنیا باشد ؟ با این حال بازی مانند Dead Space با اینکه اکشن بود تواسنت کار خود را به عنوان یک بازی ترسناک بخوبی انجام دهد. در کل اجازه دهید بحث در مورد ان که چه چیزی در این سبک عاشقش هستیم و یا از ان نفرت داریم را به اینده بگذاریم تا ببینم در اینده چه اتفاق هایی رخ میدهد. ما در دو راهی بازار survival horror قرار داریم. گرفیک HD، موسیقی و ترس باید در بازیها تکرار شوند اما ایا انها اینها را دارند ؟