اطلاعاتی از سریال صوتی “ماجرای من” | بخش اول
همه چیز از انتشار یک ویروسِ خطرناک شروع شد
ویروسی که شهر پِنیرالد را غرق در وحشت و نا امنی کرد ، ویروسی که بیشترِ مردمِ شهرِ پِنیرالد را گرفتار خودش کرد ، ویروسی به نام “آپرینانکُ”
نتیجه ی انتشارِ ویروسِ آپرینانکُ به وجود اومدنِ موجوداتی وحشتناک هستش که بهشون میگن : زامبی ( هیچ اسمِ خاصی ندارن )
این ویروس طوری که به نظر میاد توسط دانشمندی به نام “اَلِکس نیکسُن” خلق شده
الکس چند روز بعد از انتشار ویروس به طور مرموزی ناپدید میشه ، معلوم نیست که دقیقا چه بلایی سرش اومده
شاید از اون شهر رفته باشه ، شاید کشته شده یا اصلا تبدیل به یک زامبی شده و شاید های دیگر ….
در حال حاضر شایعاتِ مختلفی از الکس به گوش میرسه ، یک نمونه از شایعات این چنین هستش که
الکس از نظر روانی حالتِ عادی نداشته ، امکان داره به همین دلیل
دست به همچین کارِ خطرناکُ وحشتناکی زده باشه و بعد خودش رو مخفی کرده باشه
“فعلا چیزی مشخص نیست”
زامبی های سریال صوتی “ماجرای من” کمی متفاوت هستن
کاملا بی عقل و وحشی ، سرعتِ زیادی در دَویدن دارن
اگر چیزی حس کنن جیغِ بلندی میکِشن و حمله میکنن
یا انسان ها رو میکُشن یا به نوعی از خودشون تبدیل میکنن
به چه شکل ؟
برای این نوع زامبی ها به غیر از گاز گرفتن راهِ دیگه ای هم برای انتقال ویروس وجود داره
کفِ دستِ زامبی ها خارهای کوچکی قرار داره که فقط کافیه در بدن انسان اون خارها رو فرو کنن
ویروس از طریقِ خارها به درونِ بدنِ انسان ترشح میکنه و وارد بدن میشه
وقتی که این ویروس به بدن یک انسان وارد بشه بین ۲۵ الی ۳۰ دقیقه فرصت هست تا اون شخصِ آلوده
به ویروس خودش رو به پادزهر برسونه
اما … کدوم پادزهر ؟ اصلا پادزهری وجود داره ؟
لازم به ذکر هستش که این زامبی ها با اسلحه ی گرم و سرد قابل کشته شدن هستن
اما اگر کرکترهای ما بتونن بهشون نزدیک بشن ،
سرعتی که زامبی ها دارن میتونن در مقابل تیراندازی جاخالی بدن و به سرعت ،خودشون رو به کرکتر مورد نظر برسونن
همین موضوع باعث میشه تا کشته شدنشون سخت تر و هیجانِ داستان بیشتر بشه
در این سریال صوتی ما قصد داریم همه چیز جای خودش باشه
وحشت ، صحنه های احساسی و اکشن در جای خودشون خودنمایی میکنن.
پیش میاد در بعضی سکانس ها ، شما به مدتی حتی یک دیالوگ هم نمیشنوید و فقط صدای افکت های
مختلف شنیده میشه ، اینجاست که شما باید با توجه به صداهایی که میشنوید ، تصور کنید که اون لحظه
چه اتفاقی در حال رخ دادن هستش
“فقط کافیه چشماتون رو ببندید و با دقت گوش کنید”
در ادامه ، با داستان “ماجرای من” و دو تیزری که تا به حال از این سریال صوتی منتشر شده
شما را همراهی میکنیم.
داستان سریال صوتی “ماجرای من” :
جان چارلی ، شخصیت اصلی این داستان در شهر پِنیرالد (Pnyrald City) به همراهِ خانوادش زندگی خوب
و آرامی داشت تا اینکه اتفاقی وحشتناک در این شهر رخ میدهد.
ویروسی ناشناخته به نام آپرینانکُ (Aprinanko) در شهر منتشر میشود.
این ویروس موجوداتی وحشتناک و بی عقل به وجود میاورد ، موجوداتی که اگر چیزی حس کنند فقط جیغ میکشن و حمله میکنند.
این موجودات در نهایت انسان ها را یا میکشند و یا به نوعی از خودشان تبدیل میکنند.
در طی ۱ماه و ۲۰ روز شهر حالتی متروکه به خود میگیرد.
بسیاری از مردم به این ویروس آلوده یا کشته شده اند و تعدادی دیگر هم از این شهر نقل مکان کردند.
جان به همراه همسرش (آنا) و دختر ۱۵ ساله اش (کاترینا) تصمیم میگیرن از این شهر فرار کنند تا جانِ خود را نجات دهند
اما آیا آنها موفق میشوند ؟
در دیدِ اول شاید داستانی کلیشه ای به ذهن شما برخورد کند ، به شما حق میدهم
اما به محض شنیدنِ این سریال صوتی به احتمالِ خیلی زیاد نظرتان عوض خواهد شد.
اتفاقاتِ غافلگیر کننده ای در طول داستان رخ خواهد داد که شاید هرشخصی انتظارِ این اتفاقات را به هیچ وجه نداشته باشد.
حال جان شخصیت اصلی داستان ، قهرمانِ داستانِ ما به حساب می آید ؟
آیا او به همراه خانواده اش زنده میمانند ؟ آیا او میتواند شهر را نجات دهد ؟
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
صداش خیلی کمه صداهاش رو برای قسمت های اصلی بلند تر کنید لطفا
حتما دوستِ من :yes: ممنون
داینگ لایت هم زامبی هاش تند میدویدن 😀
من این بازی رو تا جایی که یادم میاد بله این قابلیت رو زامبی هاش داشتن دوستِ من ، اما اینکه کف دستاشون خار داشته باشه یا قابلیتِ جاخالی دادن در مقابل تیراندازی رو فکر نکنم زامبی های داینگ لایت داشته باشن (ویرایش:البته تا جایی که بازی رو پیش بردم همچین زامبی هایی رو ندیدم ، چون تا آخرِ بازی رو نرفتم )، ممنون :yes:
volatile دایینگ لایت از اینم خرتر بودن
خسته نباشید آقای کمالزاده راستش واقعا من یکی از کار کنت دراکولا خیلی لذت بردم امیدوارم تجربه قبلیتون تو این پروژه بهتون کمک کنه … فقط یه چیزی درباره نویسنده داستان ماجرای من؟ صحبتی کردید ؟ اگر نه که یه توضیحی میدید؟
ممنونم دوستِ من :yes: نویسنده ی این کار بنده هستم امیر جان
بزودی اطلاعاتِ جدیدی در اختیارِ کاربران قرار داده خواهد شد