باز هم هفتهای دیگر و سینما+ دیگر، بعد از قسمت گذشته که به شدت به میل بسیاری از کاربران سایت خوش آمد تیم سینما+ نهایت تلاش خود را نموده است تا در این شماره نیز مانند گذشته به روند قدرتمند خود ادامه دهد. شاید هیجان زده شده باشید تا بدانید چه مواردی را برای شما در این شماره آماده کردهایم، اول از همه با نقد و بررسی فیلم Sicario و انیمیشن Inside Out درخدمت شما هستیم. نگاهی ویژه و اختصاصی به آخرین تریلر پخش شده از فیلم The Revenant خواهیم داشت. بخش باکس آفیس و اخبار نیز مانند هفتههای گذشته حضور دارند پس منتظر چه هستید در این شماره نیز همراه ما باشید…
نقد و بررسی فیلم Sicario
محمد رضا صحرایی
لایه بندی خشونت از دید Denis Villeneuve
نام: Sicario
نویسنده : Taylor Sheridan
کارگردان : Denis Villeneuve
بازیگران : Emily Blunt، Benicio Del Toro، Josh Brolin
مدتزمان : 121 دقیقه
ردهبندی سنی : R (مناسب برای افراد بالای 17 سال)
ژانر : اکشن- جنایی
——————————————————————————–
Denis Villeneuve، کارگردان خلاق کانادایی میباشد که بعد از ساخت دو اثر Prisoners و Incendies که از بهترین آثار تاریخ سینما شناخته میشوند، حال با ساخت Sicario بازهم توانسته یک اثر خوشساخت و مفهومگرا را به سینماها بیاورد. Sicario در زبان مکزیکی به جنایتکارانی گفته میشود که دارای شهرت مخصوص به خود باشند ولی در زبان فارسی نمیتوان چندان واژه مشخصی را به عنوان معنی این کلمه مشخص نمود همچنین این فیلم نامزد دریافت نخل طلای مراسم کن 2015 بود. بعد از یک معرفی کلی در مورد خود فیلم و کارگردان آن خوب است که به تحلیل این فیلم که مطمئنا یکی از بهترین آثار سال میباشد بپردازیم.
داستان فیلم در مورد شخصی به نام کیت میسر (Emily Blunt) که از مامورین سازمان FBI میباشد، شخصی که در اصول کاری خود بسیار به اخلاق پایبند است و از خشونت دوری میکند. حال او به یک گروه مرزبانی ویژه میپیوندد که هدف کلی این گروه منهدم کردن یک کارتل خرید و توزیع موارد مخدر و رییس آنها میباشد ولی اعضای این گروه از جمله مت (Josh Brolin) و فرد خاص و مرموزی به نام آلخاندرو (Benicio Del Toro) که از اعضای این گروه ویژه میباشند چندان به گرههای اخلاقی پایبند نبوده و به شدیدترین، خشنترین و بدترین شکل ممکن با اعضای گروههای کارتل برخورد میکنند. حال حضور کیت در این گروه اتفاقات بسیاری را برای او به همراه دارد…
Denis Villeneuve کارگردانی است که تبحر خاصی در نشان دادن علل خشونت و بررسی آن دارد، Villeneuve پیش از این نیز در ساخته قبلی خود بهخصوص فیلم Prisoners به بهترین شکل ممکن توانسته بود به علل بروز خشونت و اتفاقات قبل و بعد از آن بپردازد و به بهترین شکل ممکن به موشکافی تکتک لایههای آن بپردازد. او در Prisoners که بهترین اثر این کارگردان در کارنامه هنری خود میباشد به بهترین شکل ممکن توانسته بود روند تبدیل پدری که فرزند خود را گم کرده و خشم تمام وجود او را فرا گرفته است به هیولایی غیر قابل کنترل و بیرحم را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشد. Sicario (سیکاریو) نیز دنبالهای بر روش مورد علاقه Denis Villeneuve است، اثری که واژه خشم را اینبار در فضایی بسیار گستردهتر و با خشونتی افسار گسیختهتر به تصویر میکشد.

داستان فیلم گروه ویژه پلیسی را به تصویر میکشد که برای از بین بردن اعضای گروه کارتل از هر روش غیرمتعارفی استفاده میکنند.
Sicario برخلاف دیگر فیلمهای Denis Villeneuve در محیطهای شهری جریان ندارد و روند داستان به مرزهای آمریکا و مکزیک و خشونت بینهایت زیاد و بالای بین کارتلهای حاضر در میان مرزهای این دو کشور کشیده شده است. داستان فیلم گروه ویژه پلیسی را به تصویر میکشد که برای از بین بردن اعضای این گروه از هر روش غیرمتعارفی استفاده میکنند که این سورفتارها منجر به کشف حقایق تلخی در ادامه داستان میشود.
فیلمنامه توانسته به خوبی داستان ساده ولی پرکشش خود را به صورت متداول توسعه دهد و در این بین کاملا به اصول نگارش فیلمنامه پایبند باشد. Taylor Sheridan که تا قبل از نگارش فیلمنامه این اثر از او به عنوان بازیگر سریال Sons of Anarchy یاد میشد به خوبی توانسته پازلهای مختلفی که به عنوان پیکره یک اثر سینمایی شناخته میشود را به بهترین شکل ممکن در کنار یکدیگر قرار دهد. Sicario شخصیتهای متنوع و بسیاری را ندارد بنابراین بیشترین توسعه شخصیتها در تعامل میان کیت و سایر اعضای تیم عملیات ویژه از جمله مت و آلخاندرو میباشد. همین تعداد کم شخصیتها به Taylor Sheridan بهترین فرصت ممکن را داده است تا هر چه بهتر بتواند لایهها مختلف شخصیتها را را در روند داستان قرار دهد.
اصلیترین و محوریترین شخصیت فیلم کیت است، زنی که در میان دنیای تبهکاران و بیقانونی ماموران مرزی گرفتار شده است و هر چه روند داستان به سمت جلو میرود شاهد افزایش فعالیتهای غیرقانونی ماموران نیز هستید. Sicario پیچشهای جذاب و بسیار غافلگیر کنندهای در روند داستان خود ایجاد میکند و همین موضوع تماشاگران را به بهترین شکل ممکن تا انتها همراه با خود میکند. مورد بعد تعلیق استاندارد و جذاب فیلم است که Taylor Sheridan در مدیریت آن وسواس زیادی به خرج داده و همین موضوع باعث شده تا تماشا تا آخرین دقیقه فیلم بر روی صندلی خود میخکوب شده و به بهترین شکل ممکن فیلم را دنبال نماید.

Sicario پیچشهای جذاب و بسیار غافلگیر کنندهای در روند داستان خود ایجاد میکند و همین موضوع تماشاگران را به بهترین شکل ممکن تا انتها همراه با خود میکند.
سناریو نوشته شده توسط Taylor Sheridan در پرداخت شخصیتهای متنوع داستان به هیچ عنوان کوتاهی نمیکند و هیچ یک از این شخصیتها را به حال خود رها نکرده است. فیلم به آرامی دنیای اطراف تمامی شخصیتها را به تصویر میکشد بهطوری که هیچ سوالی در ذهن مخاطب ایجاد نشود. Sicario از حیث پرداخت به شخصیت ها به هیچ عنوان نمیتواند خود را به سطح فیلم Prisoners برساند ولی با این حال داستان این اثر برای یک فیلم در ژانر اکشن- جنایی یک موفقیت کامل محسوب میشود.
حال به بخش فنی این اثر میرسیم. مورد اول فیلمبرداری بینقص Roger Deakins میباشد به هر حال از شخصی که بیش از این 11 بار نامزد جایزه اسکار شده بود انتظاری بیش از این نمیرود! به احتمال فراوان باز هم شاهد نامزد شدن Roger Deakins به خاطر فیلمبرداری این اثر باشیم. موسیقی فیلم نیز توسط Jóhann Jóhannsson ساخته و تنظیم شده است که در تمامی صحنههای اکشن و پر از تعلیق به راحتی باعث افزایش اضطراب مخاطب میشود و هماهنگی بسیار مناسبی با ضرباهنگ فیلم دارد.
بازیگران اصلی فیلم نیز به بهترین شکل ممکن از پس کار خود برآمدهاند. Denis Villeneuve از جمله کارگردانی میباشد که تبحر خاصی در بازی گرفتن از بازیگران خود دارد، Emily Blunt در نقشی که چندان با ظاهر و سبک او هماهنگی ندارد به بهترین شکل ممکن ظاهر شده است و از سوی دیگر Josh Brolin در نقش فردی نظامی که چندان به اصول اخلاقی پایبند نیست بازی بسیار زیبایی را از خود نشان داده است. مطمئنا بهترین بازیگر فیلم Benicio Del Toro میباشد او اینبار نقشی را عهده دار شده است که در چند سال اخیر اثبات کرده که در اجرای آن جزو بهترینها میباشد. Benicio Del Toro در نقش آلخاندرو فردی مرموز، بی رحم و شکستخورده است و مطمئنا از دلایلی میباشد که شما را تشویق به دیدن این فیلم میکند.

مطمئنا بهترین بازیگر فیلم Benicio Del Toro میباشد او اینبار نقشی را عهده دار شده است که در چند سال اخیر اثبات کرده که در اجرای آن جزو بهترینها میباشد.
مطمئنا Sicario از بهترین آثار ژانر اکشن- جنایی سال میباشد، فیلمی که در روند کنترل داستان خود کاملا بینقص عمل میکند و هیچ یک از عوامل داستان خود را بیربط فدا نمیکند. Sicario به بهترین شکل ممکن ایده خشونت علیه خشونت را به رخ همگان میکشد و در نهایت تصمیمگیری را بر عهده تماشاگر میگذارد. Denis Villeneuve به جای دستور دادن به ببینده و دیکته کردن عوامل مورد دلخواه خود، مخاطب را درمیان انبوهی از لحظات ویرانگر قرار میدهد و این اجازه را میدهد تا مخاطب با لایههای خشونت آشنا شود و پیام نهایی فیلم را به خوبی دریافت و درک کند.
در انتها Sicario را در لیست بلندبالای بهترین فیلمهای سالتان قرار دهید و برای دیدن آن لحظه شماری نمایید.
نمره: 10/10

پوستربسیار زیبا و خلاقانه فیلم Sicario (امیدوارم این پوستر نمونه خوبی برای طراحان سینمای کشورمان باشد)
نقد و بررسی انیمیشن Inside Out
ابراهیم ثمرصفا
درون و بیرون من
یقینا همه ما خاطره های زیادی با آثار بسیار زیبای استودیو انیمیشن سازی پیکسار داریم. استودیو های حرفه ای دیگری نیز در این عرصه فعالیت میکنند اما نکته ای که باعث محبوبیت بالای پیکسار شده، عمومی بودن مضمون انیمیشن های این کمپانی است.
تا کنون هیچ استودیویی موفق نشده است که به مانند پیکسار آثاری خلق نماید که مخاطبان مختلف را جذب کند. از همان ابتدای کار، دیزنی و پیکسار علاقه داشتند آثاری را بسازند که بزرگسالان و کودکان به یک اندازه از آنها لذت ببرند.
به عنوان مثال، انیمیشن شاهکار Toy Story 3 را در نظر بگیرید. این انیمیشن جذاب به سادگی کودکان را جذب می کند و یک ماجراجویی بسیار مهیج برای آنها محسوب میشود. در سمت دیگر، Toy Story 3 برای بزرگسالان و افرادی که قسمت های قبلی را مشاهده کرده اند، یک اثر آرامش بخش محسوب میشود که یاد آور خاطرات شیرین دوران کودکی است.
انیمیشن Inside Out به مانند داستان اسباب سازی ۳ از عمق زیادی برخوردار است و کیفیت بسیار بالایی دارد. سازندگان در انیمیشن Inside Out وارد مقوله های روانشناختی شده اند. این نکته ممکن است باعث شود که مخاطبان خردسال چندان از این انیمیشن استقبال نکنند. سازندگان این اثر که سابقه ساخت انیمیشن های زیبای کارخانه هیولاها و Up را در کارنامه کاری خود دارند، تلاش کرده اند تا با استفاده از موقعیت های پر هیجان، کمدی و خانوادگی افراد نوجوان را نیز هدف قرار دهند. با این وجود، این انیمیشن یکی از پیچیده ترین آثار پیکسار به شمار میرود.

سازندگان به احساسات جان بخشیده اند و از نگاه آنها موضوعاتی نظیر شخصیت انسان و نحوه شکل گیری خاطرات را بررسی مینمایند.
سازندگان به احساسات جان بخشیده اند و از نگاه آنها موضوعاتی نظیر شخصیت انسان و نحوه شکل گیری خاطرات را بررسی مینمایند. این ۵ شخصیت بسیار زیبا طراحی شده اند و مخاطب را تا انتها پای انیمیشن نگاه خواهند داشت. این اثر زیبای پیکسار به نوعی ادای دینی به آقای Hayako Miyazaki، کارگردان با تجربه ژاپنی، محسوب میشود. اگر به انیمه های ژاپنی علاقه داشته باشید، بدون شک آثار بسیار زیبای استودیو Ghibli را نیز مشاهده کرده اید. ساخته جدید پیکسار شباهت زیادی به ساخته های این استودیو دارد.
شخصیت اصلی داستان یک دختر بچه معمولی به نام Riley است که Kaitlyn Dias وظیفه صداگذاری او را بر عهده داشته است. او به همراه مادر و پدرش که به ترتیب توسط Diane Lane و Kyle MacLachlan صداگذاری شده اند به دلیل موارد کاری به منطقه Bay Area نقل مکان کرده است. Riley از این موضوع به شدت ناراحت است و دچار یک حالت افسردگی شده است.
او از این بابت که از دوستان، خانه قدیمی و تیم هاکی دور شده است غمگین است و با این حال سعی میکند که نسبت به این تغییرات نگاهی خوش بینانه داشته باشد، اما انجام دادن چنین کاری برای او دشوار است. هرچند که بخش هایی از داستان از نگاه Riley روایت می شود، اما روایت داستان در داخل ذهن او به اوج میرسد. جایی که پنج احساس متفاوت او را مشاهده میکنیم. این پنج شخصیت بامزه باعث به وجود آمدن حالت های مختلف در Riley میشوند. آنها حالت های رفتاری او را کنترل میکنند. خاطرات او را سازماندهی میکنند و بر روی اعمالش تاثیر میگذارند.
این شخصیت ها که زرد، آبی، بنفش، قرمز و زرد رنگ هستند به ترتیب مربوط به حس های خوش بینی، نا امیدی، ترس، عصبانیت و انزجار میباشند. زمانی که حس های شادمانی و افسردگی به شکلی غیر عمدی از اتاق کنترل ذهن رایلی خارج میشوند، همه چیز به هم میریزد. در مجموع، ریتم روایت بازی افت و خیز های به موقع و مناسبی دارد و این نکته از خسته شدن بیننده جلوگیری خواهد کرد.
سازندگان سعی کرده اند که بحث های پیچیده و تخصصی روانشناسی را به شکلی ساده و قابل فهم در Inside Out نمایش دهند. در حقیقت، داستان بدون اینکه ذره ای از جذابیت خود را از دست دهد، به شیوه ای زیرکانه وارد حیطه های تخصصی و چند لایه میشود و ممکن است خیلی از مخاطبان متوجه این موضوع نشوند. داستان بازی وقایع ناخوشایندی که پس از رفتن شادی و نا امیدی برای شخصیت فرد رخ خواهد داد را به تصویر میکشد. در اینجا رایلی دچار یک نقصان بزرگ در زمینه شخصیت میشود و توانایی ارتباط برقرار کردن با سایرین را از دست میدهد و تمامی این موارد باعث میشود که در نهایت تصمیم به فرار بگیرد.
شخصیت منفی در انیمیشن Inside Out وجود ندارد. چنین نکته ای در فیلم های مشابه یک موضوع معمولی محسوب میشود اما تا به حال به ندرت در انیمیشن ها شاهد چنین موردی بوده ایم و نویسندگان معمولا علاقه دارند که یک داستان سیاه و سفید را خلق نمایند. خوشبختانه این موضوع در رابطه با Inside Out صدق نمیکند و نابود شدن یک شخصیت منفی را در انتهای قصه مشاهده نمیکنیم. اینجا همه چیز مربوط به احساساتی است که سعی دارند کنترل وضعیت را در دست گیرند و تعادل را باری دیگر برقرار کنند.
استایل هنری انیمیشن شباهت زیادی به دیگر آثار پیکسار دارد. با این وجود، طراحان در بعضی از موقعیت ها به مانند برخی از انیمیشن های امروزی توجه بیشتری به واقعیت کرده اند و تا حدودی متفاوت ظاهر شده اند. در واقع، Inside Out از نظر ظاهری تفاوت های نسبتا محسوسی با سایر انیمیشن های پیکسار دارد و هویت مستقلی دارد. این نکته بسیار خوبی است زیرا در سال های اخیر تنوع آن چنانی در طراحی هنری انیمیشن ها مشاهده نمی شود و سازندگان علاقه خاصی به نوآوری ندارند و ترجیح می دهند که از یک دستور العمل جواب پس داده استفاده نمایند.
همانطور که میدانید، در سال های اخیر پیکسار تا حدودی افت کرده است و میزان آثار متوسط استودیو افزایش پیدا کرده است. البته در این میان شاهد انتشار انیمیشن های جذاب و با کیفیتی نیز بوده ایم. باید گفت که پیکسار موفق شده است تا با ساختن Inside Out به مسیر درست باز گردد. مسیری که برای مدت زمان نسبتا زیادی به فراموشی سپرده شده بود. البته یک نگرانی در رابطه با انیمیشن Inside Out وجود دارد و آن هم سنگین بودن محتوای انیمیشن برای کودکان است. برای درک کامل این اثر، باید از قوه تفکر خود استفاده نمایید.این موضوع از نظر هنری عالی محسوب میشود اما ممکن است که بر روی میزان فروش انیمیشن نیز تاثیر منفی بگذارد. امیدواریم که چنین اتفاقی رخ ندهد زیرا Inside Out یکی از بهترین انیمیشن هایی است که در چند سال اخیر تولید شده است. در پایان لازم به ذکر است که این انیمیشن موفق به دریافت امتیاز 3.5 از 4 از طرف جیمز براردینلی، منتقد مشهور، شده است.
نگاهی بر آخرین تریلر پخش شده از فیلم The Revenant
محمد رضا صحرایی
تقابل میان خیانت و بقا
- در این بخش تنها به آخرین تریلر پخششده از این فیلم نگاهی میاندازیم و در طی چند شماره آینده در طی یک مقاله به صورت کامل به تکتک جزئیات در مورد این فیلم خواهیم پرداخت.
آنچه که از روایت کلی داستان میدانیم
داستان فیلم با الهام از کتابی به این نام از Michael Punke نوشته شده است و روایت آن براساس حقیقت میباشد. Hugh Glass (با بازی Leonardo DiCaprio) مکتشف معروف و افسانهای آمریکایی که در جریان یکی از سفرهایش توسط یک خرس مورد حمله قرار میگیرد و به شدت مجروح میشود. حال وقتی که اعضای گروهی که همراه با Hugh Glass همراه بودهاند شرایط او را وخیم میپندارند وی را تنها در طبیعت رها کرده تا جان بسپارد درحالی که Hugh Glass دوام آورده و روند اصلی داستان از این نقطه به بعد آغاز میشود و روند تقابل میان او و طبعیت را نشان میدهد. مهمترین هدف Hugh Glass گرفتن انتقام از دوستش John Fitzgerald (با بازی Tom Hardy) میباشد (البته در طول تریلر دلیل این انتقام را متوجه میشویم) تغریبا موارد گفته شده در بالا تمام اطلاعاتی میباشد که از روند اصلی داستان به بیرون درز کرده و تاکنون متوجه شدهایم.
نگاهی بر آخرین تریلر پخش شده از فیلم The Revenant
در طی هفته گذشته شرکت 20th Century Fox با انتشار تریلر جدید از این اثر به خوبی توانست بعضی از گرههای داستانی این فیلم را برای طرفداران بگشاید تریلر از صحنه نبرد بین اعضای تیم Hugh Glass با گروهی از بومیان سرخپوست شروع میشود (داستان فیلم در سال 1820 جربان دارد) در ادامه شاهد این هستیم که Hugh Glass تمام سعی خود را میکند تا افراد زخمی را به قایق انتقال دهد و در انتها از آن منطقه فرار میکند. حال شاهد سردرگمی گروه Hugh Glass هستیم و همین موضوع باعث میشود تا بین افراد گروه تفرقه به وجود آید، هیو گلس که هماکنون به همراه گروه خود در جنگل گرفتار میباشد مورد حمله یک خرس قرار میگیرد و به شدت آسیب میبیند.
از همان ابتدا شاهد هستیم John Fitzgerald کاملا با نگهداری و حمل Hugh Glass مخالف میباشد و چندین بار نیز در صحبت با Andrew Henry، یکی از اعضای اصلی گروه، میگوید:
John Fitzgerald: هرکاری که تونستیم انجام دادیم، بهتره که هر چه سریعتر از شرش خلاص شیم!
Andrew Henry: ما باید تا جایی که لازم باشه ازش مراقبت کنیم.
John Fitzgerald: باشه، متوجه شدم!
در ادامه تریلر که مطمئنا بهترین بخش آن نیز میباشد شاهد آن هستیم که John Fitzgerald به دور از چشم سایر اعضای گروه با یک تکه دستمال در حال خفه کردن Hugh Glass میباشد که در این بین پسر هیوگلس تمام سعی خود را میکند تا بتواند جلوی انجام این کار توسط جان فیتزجرالد را بگیرد ولی این کار نتیجه ندارد و جان با کوباندن سر او به تنه یک درخت باعث کشته شدن او میشود. حال جان، هیو را زنده در خاک دفن میکند در صحنه بعدی شاهد بازگشت جان به همراه گروه به یک دهکده میباشد. بازهم در این صحنه شاهد صحبتهایی بین John Fitzgerald و Andrew Henry میباشیم که شنیدن آنها خالی از لطف نمیباشد.
Andrew Henry: چه اتفاقی افتاد؟
John Fitzgerald: ما هر کاری که لازم بود رو انجام دادیم ولی مطمئن باش که اون با احترام و به طور صحیح خاک شد.
از همین دیالوگهای بالا متوجه میشویم که جان در مورد ماهیت مرگ هیو یه تمامی افراد گروه دروغ گفته و علت مرگ او را همان اتفاق پیشآمده (حمله خرس) مطرح کرده است. این پابان ماجرا نیست Hugh Glass به هوش آمده و هر طور که شده خود را از خاکی که در آن دفن شده بیرون میاورد و با جنازه پسر خود روبرو میشود. در این بخش شاهد صحبتهای او با یک شخص ناشناس هستیم.
تنها چیزی که داشتم پسرم بود و اون ازم گرفتش متوجه میشی چی میگم!
اون میترسه! اون میدونه که هر جا که شده پیداش میکنم.
از این بخش تریلر به بعد بیشتر شاهد صحنههایی نهچندان قابل توضیح هستیم که بیشتر تلاش Hugh Glass برا بقا را به مخاطب اصلی خود نشان میدهد. از آنجایی که اطلاعات چندانی از این فیلم به بیرون درز نکرده بنابراین این صحنهها را تنها میتوان در قاب تصویر به شما نشان دهیم.
- بر روی تصاویر کلیک کنید تا با کیفیت مناسب مشاهده فرمایید.
در انتها به بخش پایانی میرسیم، صحنهای که بالاخره تقابل میان Hugh Glass و John Fitzgerald را نشان میدهد جایی که مشخص نیست برنده نهایی چه کسی میباشد و در انتها فردی را شاهد هستیم که به همراه سوار خود به داخل درهای سقوط کرده و تریلر به پایان میرسد.
تمامی صحنهها تریلر نفسگیر و هیجانانگیز میباشد. تمامی بازیگران به بهترین شکل ممکن در نقش خود ظاهر شدهاند بعد از دیدین این تریلر تنها بیشتر از قبل تشنه دیدن این عنوان شدهایم. فیلم The Revenant پخش خود را در روز کریسمس یعنی ۲۵ دسامبر (۴ دی) به صورت محدود آغاز خواهد کرد و از تاریخ ۸ ژانویه ۲۰۱۶ (۱۸ دی) به صورت رسمی و در تمام سینماها اکران خواهد شد.
من دیگه از مرگ نمیترسم! چون قبلا یکبار تجربش کردم.
————————————————————————–
تماشای تریلر به صورت آنلاین
[jwplayer mediaid=”274323″]
باکس آفیس
میثم علی حسنی
فضانورد مریخی صدرنشین می شود!
اینگونه که به نظر میرسد فیلمهایی که داستان آنها به نحوی مربوط به فضا میشود همیشه ازنظر فروش تضمینشده هستند. در این چند وقته تعدادی از فیلم اکران شده با این مضمون توانستهاند فروش راضیکننده و سودآور برای سازندگان خود داشته باشند و The Martian جدیدترین ساخته Ridley Scott (کارگردان عناوین شاخصی چون Exodus: Gods and Kings و Prometheus) توانست با فروشی 54 میلیون دلاری هم توانست مکان اول جدول را از آن خود کند و هم نیمی از بودجه 108 میلیون دلاری فیلم را بازگرداند که با توجه فروش خوب هفته اول و نبودن اثر شاخص در هفته بعدی اکران احتمالاً سودهی خوبی را شرکت FOX پیشبینی کرده است. دراکولای دوستداشتنی با دوستانش میخواهند موفقیت قسمت اول را تکرار کنند که با توجه به فروش خوب 33,192,596 دلاری در هفته دوم اکران خود، این مهم دور از انتظار نیست و باید شاید تایید ساخت قسمت سوم این انیمیشن زیبا از طرف سازندگان آن باشیم. Sicario عنوانی است که در هفته اولی که بروی پرده سینماهای جهان رفت مکان سوم جدول را به دست آورد. این فیلم که با حضور Emily Blunt و Josh Brolin در هفتههای قبل اکرانی محدود داشت و بهنوعی در این هفته بروی پرده سینماهای بیشتری به نمایش درآمد با فروشی 12,148,041 دلاری و مجموعاً 15,149,336 در طی 3 هفته نمایش خود سازندگانش را تا حدی راضی نگهداشته است.
در این هفته تا رتبه 12 جدول که فیلم خاص و آدمخواری The Green Inferno قرار دارد فروش فیلمها بالای یکمیلیون دلار است و در بین هفته اولیها جز The Martian ، فیلم The Walk با فروش 1,560,299 دلار، Singh is Bling از سینمای هالیوود با فروش 487,040 دلار (اکران در 135 سینما)، Talvar فیلمی دیگر از شبهقاره هند با فروش 144,713 دلار و در آخر Hell and Backبا فروشی 104,374 دلار سهمی از فروش کلی بلیتهای سینماهای جهان را داشتهاند. مجموعاً 112 اثر در بیش از 38,220 سینما یک هفته دیگر اکران خود را پشت سر نهادند که مبلغی بالغ بر 149,696,863 دلار حاصل فروش آنها بوده است. فروش کلی نسبت به هفته قبل با 8.7% افزایش همراه بود ولی با توجه به اینکه شرکتهای سازنده فیلم احتمال درآمدزایی به مقدار 147,046,416 دلار را داشتهاند درحالیکه فقط 146,950,658 دلار(آمار مربوط به 98 فیلم) مبلغ آیدشان شده است احتمالاً هفته خوبی برای آنها به شمار نمیرود. اما از این مقدار فروش شرکت 20th Century Fox توانست سهمی 62,242,758 دلاری را به دست آورد. در مکان بعدی Sony/Columbia توانست 40,472,455 از این فروش هفتگی را از آن خود کند و در بعد از آن شرکت .Warner Bros هم سهم 17,879,476 را برای خود به ارمغان آورد.
در هفته آینده شاهد اکران گسترده فیلم Pan با نقشآفرینی Hugh Jackman هستیم. این فیلم که داستانی تخیلی و فانتزی در مورد پسری به نام پیتر پن دارد که در یک یتیمخانههای لندن زندگی میکند و اتفاقی پا به جهان فانتزی به نام Neverland میگذارد است. این فیلم که با بودجه 150 میلیون دلاری ساختهشده و توسط Warner Bros بر روی پرده نقرهای سینماهای جهان میرود باید دید میتواند در گیشه فیلمهای هفته قبل را شکست دهد یا به یک شکست کامل برای این شرکت تبدیل خواهد شد. البته فیلم Steve jobs ساخته استودیو Universal که Michael Fassbender در آن به ایفای نقش پرداخته است یک اکران بسیار محدود را آغاز خواهد کرد.
اخبار سینما
محمد رضا صحرایی
آیا Tom Hardy تنها برای یک فیلم نامزد 2 جایزه اسکار خواهد شد؟!
Tom Hardy قطعا یکی از برجستهترین ستارههای نسل جدید هالیوود به شمار میرود. بازیگری که با گزیدهکاریهای سنجیدهی خود، توانسته در مدتی کوتاه، همکاری با کارگردانهای بزرگی همچون کریستوفر نولان، جورج میلر و آلخاندرو اینیاریتو را در کارنامهی خود ثبت کند.
او که امسال با فیلم MadMax: Fury Road توانست با قاطعیت هرچه تمامتر جایگاه خود را بعنوان یکی از تاثیرگذارترین و محبوبترین بازیگران نسل خود تثبیت کند، دو فیلم دیگر را در سال جاری میلادی در نوبت اکران دارد.
The Revenant که البته در اوج فصل جوایز اکران خواهد شد و هنوز برای پخش و در نتیجه نظردهی در رابطه با شانس فیلم در فصل جوایز آماده نشده و Legend که در آن هاردی نقش دو برادر دوقلو را ایفا کرده است.
فیلم Legend حول رجی و رانی کری، دو رئیس جنایتکار دههی شصت انگلستان میچرخد. این دو برادر دوقلو را منفورترین و البته پرسروصداترین جنایتکاران تاریخ بریتانیا میخوانند و شهرت آنهارا را با گروه افسانهای بیتلز مقایسه میکنند.
تام هاردی با قبول بازی در این فیلم، همزمان در دو نقش این دو برادر حاضر شده است. دو برادری که البته در عین داشتن هدفی یکسان، تفاوتهای اخلاقی و شخصیتی بسیاری بایکدیگر داشتند.
لازم به ذکر نیست که ایفای نقش این دو برادر، بازیگری بسیار قدرتمند، با اعتماد به نفس و البته مسلط به دنیای زیرزمینی یا به عبارتی خیابان را می طلبد. امری که به گفتهی منتقدین، تام هاردی به زیبایی موفق به تصویر کشیدنش در این فیلم شده است.
سوالی که در پی تحسین منتقدین از بازی هاردی در این فیلم به وجود آمد این بود؛ آیا آکادمی اسکار در صورت لایق دانستن هاردی، او را به خاطر نقش دوگانهاش دوبار نامزد اسکار بهترین بازیگر خواهد کرد؟
شاید بهترین بازیگر اصلی و بهترین بازیگر نقش مکمل، یا بهترین بازیگر اصلی و بهترین بازیگر اصلی؟!
در هر صورت، هاردی با دو فیلم بعدی مد مکس، بازی در کنار Leonardo DiCaprio در فیلم The Revenant و البته کارنامهی کوتاه ولی درخشانش قطعا تا مدتی طولانی یکی از شاخصترین بازیگران دنیای هالیوود باقی خواهد ماند.
اولین تریلر از قسمت ویژه سریال Sherlock منتشر شد
پیش از این اعلام شده بود که قبل از آغاز پخش سری چهارم سریال Sherlock قرار است اپیزودی مخصوص کریسمس پخش شود. این اپیزود ویژه هیچ ارتباطی با سایر قسمتهای قبلی سریال Sherlock ندارد و یک قسمت مستقل محسوب میشود. این قسمت بیشتر برای این ساخته شده تا بینندگان بتوانند بندیکت کامبربچ و مارتین فریمن را در استایلهای سنتی و قدیمی نیز ببینند. در این اپیزود شرلوک و دکتر واتسون به قرن نوزدهم میلادی می روند تا معمایی ویکتوریایی را حل کنند.
تماشای تریلر به صورت آنلاین
[jwplayer mediaid=”274334″]
عوامل سریال قصد دارند این اپیزود ویژه را در سینماهای جهان به روی پرده ببرند. هنوز تاریخ دقیقی مشخص نشده اما احتمالا در تعطیلات کریسمس اکران خواهد شد.
این بازیگر در فیلمی از استفن گاگان با عنوان «طلا» با سری که جلویش طاس است دیده می شود و کلی اضافه وزن دارد.
این بازیگر که با تغییر بدنی برای ایفای نقشهای متفاوت بیگانه نیست، برای بازی در نقش یک بیمار مبتلا به ایدز در فیلم «باشگاه خریداران دالاس» کلی وزن کم کرد و خود را دو هفته در اتاق حبس نمود! برای بازی در فیلم «مجیک مایک» در سال ۲۰۱۲ کلی عضله ساخت. اما او برای فیلم جدید کارگردان «سیریانا» که پس از ۱۰ سال پشت دوربین قرار گرفته، چندین کیلو وزن اضافه کرده است.
این فیلم بر جنجال سال ۱۹۹۳ متمرکز است که در جریان آن یک کمپانی معدنی کانادایی به دروغ گزارش کشف یک توده عظیم طلا در سایت خودش در بوسانگ اندونزی را منتشر کرد. این کمپانی بعد دچار چنان ورشکستگی شد که به عنوان یکی از بزرگترین شکستها در تاریخ معدن ماند.
مک کاناهی در این فیلم در برابر برایس دالاس هاوارد و ادگار رامیرز بازی کرده است. این فیلم اکنون در حال فیلمبرداری در تایلند و نیویورک است.
در فیلم «پاپیون» محصول 1973 استیو مککویین ستاره فقید هالیوود دهه 1970 نقش اصلی این زندانی را بر عهده داشت که در دهه 1930 پس از چندین تلاش ناموفق توانست از زندان با اعمال شاقه در جزایر اطراف گویان فرانسه در اقیانوس اطلس فرار کند. داستین هافمن نیز در این فیلم نقش یک زندانی دیگر به نام لوییس دگا را داشت که به پاپیون در تدارک نقشه فرار کمک کرد و همکاری آنها به یک دوستی عمیق منجر شد. موسیقی متن مشهور این فیلم ساخته جری گلدسمیت در سال 1974 نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
فیلم «پاپیون» در سالهای پیش از انقلاب در سینماهای ایران مدتی طولانی روی پرده بود و بعد از انقلاب نیز نسخهای از آن در تلویزیون پخش شد.
به گزارش هالیوود ریپورترشرکت رد گرنایت بازسازی «پاپیون» را بر عهده گرفته که پیش از این آثاری مانند «گرگ والاستریت» مارتین اسکورسیزی را تهیه کرده است. مایکل نوئر فیلمساز 37 ساله دانمارکی از طرف این شرکت برای کارگردانی فیلم «پاپیون» انتخاب شده است.
فیلمنامه «پاپیون» را آرون گازیکوفسکی نوشته که فیلمنامه دلهرهآور «زندانیان» به کارگردانی دنی ویلنو اثر اوست.
هنوز در مورد بازیگران نسخه تازه «پاپیون» و زمان تولید آن خبری منتشر نشده است.
رابرت دنیرو عنوان کرد همکاریاش با مارتین اسکورسیزی در فیلم I Heard You Paint Houses قرار است سال آینده آغاز شده و وارد مرحلهی فیلمبرداری شود.
“ما در حال برنامه ریزی برای انجام این کار هستیم. تولید فیلم قرار است سال آینده آغاز شود. ما آرام آرام همه چیز را فراهم میکنیم.”
این میتواند یک خبر فوقالعاده برای طرفداران همکاریهای گذشتهی این دو هنرمند بزرگ باشد. شاهکارهایی مانند “Goodfellas”، “Taxi Driver”، “Cape Fear”، “Raging Bull”، “Casino” و فیلمی که نقطهی آغاز این همکاریها بود: “Mean Streets”
گفته میشود صحبتها با “آل پاچینو” و “جو پسکی” نیز برای اضافهشدن به پروژه انجام شده است. در اینصورت باید منتظر یک فیلم گانگستری تمام عیار از استاد بزرگ سینما، مارتین اسکورسیزی باشیم.
این پروژه که به نام “The Irishman” نیز شناخته میشود، اقتباسی است از کتاب پرفروش “I Heard You Paint Houses” نوشتهی چارلز برانت. داستان پیرامون ماجرای واقعی آدمکش حرفهای بدنام، فرانک شیران ملقب به مرد ایرلندی می باشد که قرار است نقش او را رابرت دنیرو ایفا کند.
“رنگ کردن یک خانه به معنای کشتن صاحب آن خانه است و رنگ همان خونی است که به دیوار و کف زمین میپاشد. بنا بر پنج سال گفتگوهای ضبط شده میان فرانک شیران و چارلز برانت، مرد ایرلندی اعتراف به کشتن بیشاز بیستوپنج نفر برای دارودستهاش کرده است.”
دنیرو اضافه کرد: “داستان راجعبه مردی هست که اعتراف به کشتن دو گانگستر بزرگ، جیمی هوفا و جو گالو میکنه. من قرار است نقش او را بازی کنم و بیصبرانه منتظر آن هستم.”
همانطور که دنیرو اشاره کرد مراحل تولید فیلم “آرام آرام” پیش میرود و تا کنون تاریخ اکران آن مشخص نشده است.
هماکنون رابرت دنیرو فیلم “The Intern” را آمادهی اکران دارد که در روزهای آتی در سراسر جهان اکران میشود. همچنین قرار است این هنرمند همبازی جنیفر انیستون در فیلم کمدی “The Comedian” به کارگردانی ” Taylor Hackford” باشد.
مخالفت همسر استیو جابز با فیلم ساخته شده درباره زندگی او
همسر استیو جابز – مدیرعامل فقید شرکت اپل – با پخش یک فیلم سینمایی درباره زندگی وی مخالفت کرد.در این فیلم مایکل فاسبندر نقش شخصیت استیو جابز را ایفا میکند. روزنامه وال استریت ژورنال گزارش داد که همسر استیو جابز تلاش کرده که مانع پخش یک فیلم جدید درباره همسر متوفی خود شود.
وال استریت ژورنال به نقل از منابع آگاه گزارش داد: لورن پاول جابز برای جلوگیری از پخش این فیلم جدید با عنوان “استیو جابز” با شرکتهای سونی پیکچرز و یونیورسال پیکچرز وارد مذاکره شده است. فیلمنامه این فیلم توسط آرون سورکین و براساس زندگینامه جابز که در سال 2011 توسط والتر ایزاکسون نوشته شد، نگارش شده است.
گزارشها حاکی از این است که مخالفت همسر جابز با کتاب ایزاکسون دلیل مخالفت وی با این فیلم بوده است اگرچه عوامل ساخت فیلم سعی داشتند از نظرات وی در ساخت فیلم استفاده کنند. اسکات رادین، تهیه کننده فیلم، به وال استریت ژورنال گفت:
او به رغم خواهشهای مکرر من با هرگونه مذاکره درباره فیلمنامه مخالفت کرد.
رادین افزود:
پاول جابز گفت بی نهایت از کتاب زندگینامه جابز متنفر است و هر فیلمی که براساس این کتاب ساخته شود دقیق نخواهد بود.
سخنگوی پاول جابز از اظهارنظر درباره این خبر خودداری کرد. شرکت اپل نیز به درخواستها درباره اظهارنظر درباره این موضوع پاسخ نداده است. این فیلم به کارگردانی دنی بویل و بازی مایکل فاسنبندر در نقش جابز روز جمعه در نیویورک و لس آنجلس اکران میشود و اکران گسترده آن در سراسر آمریکا 23 اکتبر خواهد بود. این فیلم همچنین 13 نوامبر در انگلیس اکران میشود.
استیو جابز در پنجم اکتبر 2011 در سن 56 سالگی بر اثر ایست تنفسی و پس از یک مبارزه طولانی با سرطان پانکراس درگذشت. ولی وی به دلیل انتشار چندین کتاب و فیلم که سعی دارند زندگی شخصی، شغل و شخصیت وی را به تصویر بکشند در کانون توجه بوده است.
جمعبندی
این هفته حرفها مختصر خواهند ماند! امیدوارم از خواندن این شماره نهایت لذت را برده باشید.
نظرات
مثل همیشه عالی دستتون درد نکنه
بیصبرانه منتظر عرضه قسمت ویژه سریال Sherlock هستم تریلرش عالی بود درمورد سریالشم هرچی بگم کم گفتم
من هنوز منتظر کیفیت بالای Black Mass هستم

مقاله ی خیلی خوبی بود ولی من نصفش رو خوندم
