یکی از مسائلی که به طور حتم ما بازیبازهای ایرانی در زندگی با آن روبرو بوده ایم و یا روبرو خواهیم شد مسئله ی موضع گرفتن والدین در برابر بازی کردن بازی های رایانه ای توسط فرزندانشان می باشد که بسته به سن والدین، سن فرزند و تعداد ساعت های بازی کردن در روز متفاوت است ولی به هر حال کم و بیش برای همه ی ما رخ داده است. چه بخواهیم و چه نخواهیم دیدگاه پدران و مادران ما نسبت به بازی های ویدئویی دیدگاه مثبتی نیست و اگر ما صدها تحقیق و مقاله و در مورد مفید بودن بازی های رایانه ای به آنها نشان دهیم کافی است تا در یک خبر و یا یک مورد بشنوند که “فلان نفر در فلان جای دنیا بر اثر بازی کردن زیاد بازی های ویدئویی به خود یا دیگران اسیب رسانده است” و یا “تحقیقی انجام شده است که طی شرایطی خاص بازی های ویدئویی را مضر دانسته است.”
همین کافیست تا همه چیز را فراموش کنند و شروع به بد گفتن و انتقاد کردن از بازی های ویدئویی کنند و ما را با جملاتی نظیر “خجالت نمی کشی با این سنت بازی می کنی؟”، “کی می خوای دست برداری از بازی کردن”، “بازی کردن برای بچه ها است” و… متهم می کنند. تازه این یک قسمت قضیه است و قسمت دیگر این است که حتی اگر بازی های ویدئویی را مضر نیز ندانند این گمان را دارند که این بازی ها تنها برای کودکان است چون اسمش بازی است!
این دیدگاهی است که لااقل در جامعه ی ما در مورد بازی های ویدئویی وجود دارد و نسل ما با آن روبرو بوده است. موضوع اینجاست که بازی های ویدئویی نیز مانند هر چیز دیگری در دنیا نسبی هستند و می توانند با استفادهی درست به یک ابزار مفید تبدیل شوند و یا با استفاده ی افراطی و غلط مسیر زندگی را منحرف کنند.
اگر بخواهیم در مورد افراط و اعتیاد حرف بزنیم که خب این فقط مختص بازیهای رایانهای نیست. افراط و اعتیاد حتی در مورد مسائل مثبت نیز مضر هستند و زندگی را از روند عادی خود خارج می کنند. چه فرقی میکند که یک شخص هر روز ۱۵ ساعت بازی رایانهای انجام دهد و یا مثلا مشغول تماشای فیلم باشد یا حتی ۱۵ ساعت از وقت تمام روزهای زندگی خود را کتاب (غیر درسی) بخواند و از تمام مسائل مختلف زندگی و روابط با خانواده و دوستان و…. غافل شود. باور کنید در تمام این موارد فرد از دیگر فعالیتهای زندگیاش باز می ماند و لطمه می خورد ولی در دیدگاه والدین ما اینطور نیست. بگذارید رک و پوست کنده همین ۳ مورد را با هم مقایسه کنیم. اگر روزی ۱۵ ساعت کتاب بخوانیم واقعا فرزند خوبی هستیم. اگر ۱۵ ساعت فیلم ببینیم می توان گذشت و ایراد نگرفت ولی اگر ۱۵ ساعت بازی کنیم ما قطعا از دیدگاه والدین مریض هستیم و مشکل جدی داریم! این طرز فکر منصفانه نیست ولی خواه ناخواه وجود دارد. منظور این نیست که ۱۵ ساعت بازی کردن ایراد ندارد بلکه خیلی هم بد است ولی نه بدتر از ۱۵ ساعت فیلم دیدن و شاید حتی ۱۵ ساعت کتاب خواندن و …..
در مورد مسئله ی سن مناسب بازی کردن نیز متاسفانه همین مشکلات و مسائل در کشورمان برای والدین وجود دارد. آخر چطور می شود یک بازی که تنها برای سن بالای ۱۸ سال ساخته شده است برای کودکان باشد؟ متاسفانه برای والدین ما بازی کردن عنوانی مثل GTA با کلی صحنه های نامناسب برای کودکان توسط یک کودک ۱۰ ساله بسیار قشنگ تر و منطقی تر از بازی کردن آن توسط یک فرد مثلا ۲۷ ساله است و با کمال میل حاضرند این بازی را برای کودک خود خریداری نمایند و در اختیارش قرار دهند ولی به دیگر فرزند خود که ۲۵ سال دارد و آن را بازی می کند ایراد بگیرند و او را بچه خطاب کنند و فکر کنند که دارند درست ترین کار دنیا را انجام می دهند و فرزندشان را از ورطهی خانمان سوز بازی های رایانه ای نجات می دهند. متاسفانه این مسئله تنها در کشور ما وجود دارد و نسل ما با آن درگیر بوده است و درگیر است و درگیر خواهد بود تا روزی که شاید خود ما در صدد از بین بردن آن برآییم.
به هر حال همه ی ما روزی پدر و مادرخواهیم شد و شاید همین مسئله را با فرزاندمان داشته باشیم. نکته اینجاست که ما چگونه با این مسئله برخورد خواهیم کرد؟ قطعا ما که خود در دنیای فوق العاده زیبای بازی های رایانه ای سیر و سفر کرده ایم نباید برخوردی مانند پدر و مادرانمان با بازی های ویدئویی داشته باشیم و در برابر آن موضعی کاملا خصمانه بگیریم. این تنها راهی است که می توان امیدوار بود تا نسل های آینده با مشکلی که ما با آن روبرو بوده ایم درگیر نشوند و یا لا اقل کمتر درگیر باشند.

” گیمر بودن من به این دلیل نیست که تصمیم گرفته ام زندگی نداشته باشم، بلکه به این دلیل گیمر هستم که تصمیم گرفته ام زندگی های زیادی داشته باشم “.
بگذارید کمی از جنبه ی تفریح به این مقوله نگاه کنیم. واقعا کدام سرگرمی و تفریح است که به ما اجازه دهد تا در غایت تخیل خود غوطه ور شویم و به دنیاهایی سفر کنیم که هر گز نمی توان در واقعیت در آن ها بود و در نقش شخصیت هایی قرار گیریم که شاید قهرمان تمام زندگی ما بوده اند. غیر از یک بازی رایانه ای چگونه می توان با اتوموبیلی رانندگی کرد که شاید در دنیای واقعی نمونه اش را حتی از نزدیک هم نبینیم. چگونه می توان طعم واقعی هدایت یک ارتش بزرگ را در یک نبرد هیجان انگیز در جریان جنگ جهانی چشید و با تمام وجود آن را حس کرد. چگونه می توانیم در قالب شوالیه ی تاریکی قرار بگیریم و مردم را از شر جوکر و دیگر دشمنان جامعه نجات دهیم؟ بازی های رایانه ای دنیایی هستند که به ما اجازه می دهند رویاهایمان را کنترل کنیم و آن ها را رقم بزنیم. مانند فیلم های سینمایی نیستند که فقط به تماشای آنها بنشینیم و کاری جز نگاه کردن نداشته باشیم. اینجا خود ما گردانندگان وقایع هستیم و به آن ها جهت می دهیم. اینجا ما تصمیم می گیریم و سپس با عواقب تصمیمان روبرو می شویم. اینجا ما نقش اول هستیم و همه چیز در کنترل ماست. راه می رویم ، اکتشاف می کنیم ، می کشیم ، کشته می شویم، عاشق می شویم، انتقام می گیریم، اشک می ریزیم ، می خنیدم، خواننده و نوازنده می شویم، در کالبد محبوب ترین ورزشکارانمان قرار می گیریم، در نقش ابر قهرمانان زندگیمان قرار می گیریم، تصمیمات مهم و حیاتی می گیریم، رانندگی می کنیم، تصادف می کنیم، بین خوبی و بدی انتخاب می کنیم، خیانت می بینیم و خیانت می کنیم و درس می گیریم، تاریخ را رقم می زنیم و صدها عمل دیگر که تنها و تنها در این دنیای شگفت انگیز ممکن می شوند. واقعا نگاهی به نکاتی که ذکر کردم بیاندازید و با خود فکر کنید که کجا می شود این همه تفریح و سرگرمی مختلف را با هم داشت و این تعداد تجربه را کسب کرد.
اگر فقط به جنبه های سرگرمی نگاه نکنیم و بخواهیم از جنبه های آموزشی نیز بازی های ویدئویی را بررسی کنیم حرف های بسیاری برای گفتن داریم. به راستی که همین بازی ها کلی اطلاعات عمومی ما را بالا برده اند. توسط همین بازی ها با کلی از وقایع مختلف تاریخی آشنا شده ایم. توسط همین بازی ها با فرهنگ و معماری و تاریخ بسیاری از شهرها و کشورهای دنیا در دوره های تاریخی مختلف آشنا شده ایم، استرتژی ها و نقشه های مختلف را به کار برده ایم و شکست خورده ایم و یاد گرفته ایم، با بازی های شبیه ساز بسیاری از مهارت ها را تا حدودی آموخته ایم و اگر روزی در واقعیت با آنها روبرو شویم قطعا مانند یک فرد صفر کیلومتر نیستیم، با زندگی و سرنوشت بسیاری از شخصیت های مهم تاریخ آشنا شده ایم و از آن ها درس گرفته ایم. در دنیای بازی های ویدئویی ما با مفهوم تیم و کار گروهی آشنا شده ایم، لذت همکاری با دوستان و حتی غریبه ها را چشیده ایم و دوستان جدید پیدا کرده ایم. مگر زندگی غیر از این است؟ مگر تمام ورزش ها و آموختنی ها قصدشان آموزش همین مسائل به ما نیست؟ بازی های ویدئویی با استفاده ی درست به ما درس هایی از زندگی می دهند. این بی انصافی است که از ریشه و پایه این صنعت را به مضر بودن متهم کنیم و همه چیز را به گردن آن بیاندازیم. بازی های رایانه ای به وضوح ذهن و دید ما را باز می کنند و ما را با مسائلی آشنا می کنند که هرگز نمی توان در جای دیگری جستجو کرد. آیا نباید به بازیباز بودن خود افتخار کنیم؟ وقتی بازی های رایانه ای این همه نکات مثبت و جذاب و آموزنده و سرگرم کننده را برای ما به ارمغان آورده اند، به ما چه که در فلان کشور یک شخص غیر نرمال ۴ روز در کافی نت پشت سر هم بازی کرده تا جان خود را از دست داده است. آیا اگر بازی رایانه ای نبود چنین فردی راه دیگری برای اعتیاد و از بین بردن خود پیدا نمی کرد؟ ایا این تقصیر بازی های ویدئویی است؟ خیر این طور نیست. این ما هستیم که با استفاده ی صحیح یا غلط، خوب و بد بودن یک حوزه را تعیین می کنیم و بر آن اساس هدف گذاری انجام میدهیم.
کاش والدین ما بدون تعصب این مسائل را می دیدند و درک می کردند. لا اقل کاش زمانی که ما خود در نقش والدین قرار بگیریم تمام این مسائل و لذت هایی را که در این دنیای بی انتها چشیده ایم فراموش نکنیم و فرزاندمان را از آن منع نکنیم. بالاخره باید روزی این دیدگاه در کشورمان اصلاح شود و شاید نسل ما که از این مسئله آسیب دیده است و متهم شده است و حرف شنیده است باید شروع کننده ی از بین بردن این تعصبات باشد. تعصباتی که هر کدام از ما را آزار داده است، کسانی را بیشتر و کسانی را کمتر. یادمان باشد که اگر روزی جایگاهمان از فرزند به والدین تغییر کرد یاد همین روزهای خود نیز باشیم و همه چیز را فراموش نکنیم. هر چیزی که به ما مربوط نباشد لا اقل این یکی به ما مربوط است و ما بیشترین صلاحیت را برای تغییر این دیدگاه و تعصبات داریم چون ما یک بازیباز هستیم.شخصی که دنیاهای بسیار بسیار بیشتری را از سایرین دیده است و تخیل قوی تری دارد. شخصی که سریع تر از دیگران تصمیم گیری می کند. شخصی باهوش و قابل احترام که تخیل خود را محدود نکرده است و در انواع و اقسام افسانه ها و واقعیت های تاریخی نقش آفرینی کرده است.ما از اشتباهات خود درس می گیریم و یاد گرفته ایم که هیچ مرحله ای را رها نکنیم حتی مراحل سخت و دشوار زندگی را. ما می توانیم تقلب کنیم ولی با درستی و عدالت بازی می کنیم. باید به خود افتخار کنیم که یک بازیباز هستیم و امیدوار باشیم روزی برسد که پدران و مادران نیز دیدگاه بهتری در این باره پیدا کنند. شاید بهترین جمله در مورد ما گیمرها این باشد:
” گیمر بودن من به این دلیل نیست که تصمیم گرفته ام زندگی نداشته باشم، بلکه به این دلیل گیمر هستم که تصمیم گرفته ام زندگی های زیادی داشته باشم “.
پس بیایید بازی کردن خود را پنهان نکنیم و افتخار کنیم که یک بازی باز هستیم. ما یک جامعه هستیم. جامعه ای که کسی نمی تواند به این راحتی پایه های آن را سست کند. حتی اگر در داخل این جامعه با هم درگیری هایی داشته باشیم اما با این حال در قدرت و سلامت جامعه ی خود شکی نداریم. به ما می گویند بازی باز. ما صبر و پشتکار را از مراحل Dark Souls آموخته ایم و خشم کریتوس را کنترل کرده ایم. بارها و بارها بشریت را نجات داده ایم. عاقبت ایده های آرمان گرایانه و آرمان شهرها را در بایوشاک و رپچر و کلمبیا دیده ایم. در سخت ترین ماموریت ها اسنیک بزرگ را همراهی کرده ایم و در واقع همه کاره ی او بوده ایم. فکر می کنید چه کسانی این شخصیت ها را تبدیل به افسانه کرده اند؟ بدون شک ما… بازی بازان…
نظرات
داداش فقط میتونم بگم ترکوندی واقعا ترکوندی این بحثی بود ک من همیشه با بابام داشتم و خواهم داشت من جوری بودم ک حتی لای کتاب درس روهم باز نمیکردم اما هرچی بود رو سر کلاس یاد میگرفتم یکی نیست بگه اگر گیم نبود این حافظه قوی رو ما از کجا میاوردیم من رشته کامپیوتر رو انتخاب کردم و میخوام بازی سازی بخونم و همچنان درس نمیخوندم و با پدرم سر همین مشکل داشتم اما با همین زبانی ک از بازی ها یادگرفتم بدون شرکت در هیچ کلاسی تونستم تا المپیاد کامپیوتر پیش برم نمیدونم چرا بعضی ها نمیخوان قبول کنند بازی کردن بد نیست ک هیچ خیلی ب همه چیز هم کمک میکنه و میتونه ب کل زندگی رو تغییر بده واقعا فقط میتونم بگم ترکوندی داداش
مقاله بسیار مفید و به جایی بود …چون این معضل خیلی از گیمر های جوان و خانواده هاشونه

با تشکر فراوان از ….آقای آقا بابایی
.
.
یه جایی از مقاله که نوشته شده بود :
بالاخره ما هم روزی پدر و مادر میشویم ….و الی آخر ….
.
.
نا خود آگاه خنده ام گرفت ….چون من الان یک ( پدر ) هستم ….پدر دو فرزند !!
ولی باز دست از سر گیم بر نمیدارم !!
چکار کنم ….دست خودم نیست ….عاشق گیمم
.
.
البته همسرم نقش والدین گیمر های مجرد رو به خوبی ایفا میکنه ….و بلکه خیلی قوی تر از اونا !
پس اگه گیمر ها ….پدر و مادر هم بشن …..باز کسی هست که بهشون غر بزنه ..
پس کنسول رو روشن کن و هدفون رو بذار تو گوشت و …. لذتش رو ببر….
.
.
چاکر همه…. کهنسال گیمر
مقاله واسه یه سال پیش
من و تو هم نظر دادیم الان
در یک جمله





.
زنده باد گیمر
خاک تو سر جاهل های گیم و گیمر نشناس
.
مرگ بر اونایی که میگن گوشی کامپیوتر و غیره….
ابزاره شیطانی هستند
.
به امید حذف بخش بررسی نظر
.
ممنگن بابت خبر
پدر و مادر من هم دقیقا همین حرفا هارو میزنن شاید حرفشون درست نباشه ولی چرا فهش میدی و مرگ بر میفرستی
حالا ابزار شیطانی گفتن خوبه باز از گفتن خر دجال به کامپیوتر و گوشی کنسول و …. بهتره
کسی به این چیزا خر دجال نمی گه
چرا نفرین میکنی مرد ناحسابی
خدا خیرت بده سعید خان
وقتی که خوندنم تموم شد دوتا حس خیلی خوب داشتم
اول اینکه واقعا به گیمر بودنم افتخار میکنم
و دوم احساس میکنم یه عقده کهنه خالی شد خداییش اگر اول خودمون و بعد جامعه ارزش ما گیمرها رو بفهمه اونموقع هیچکس این تصورات اشتباه رو نداره تشکر بی پایان از شما
Dark mirror چقدم ما گیمرها به درد جامعه خوردیم
من 21 سالمه ، شنبه دارم میرم برا یه شرکتی شروع به کار کنم ، حس های عجیبی دارم ، از اینکه زندگی داره جدی میشه ، بازی نیست ، الان پول میرسه دستم ولی شاید وقت نکنم دلی از عزای بازی در بیارم وقتی این همه بازی خوب داره امسال پاییز و زمستون میاد …
زندگیه دیگه ، هیشکی نمیدونه چی میشه
برو خ،دا پ،ش،ت پناهت

ممنون از مقاله فوقالعاده تون چیزی جز حقیقت نبود…
شما هم فقط کافیه درباره دنیایی که توی بازی هست توفضیح بدبد خودشون جذب میشن

من که تونستم بابامو رازی کنم بزاره گیم بزنم…داشتم جی تی ا وی بازی میکردم و دنبال راز هاش بودم و از این جور چیزا…اومد گفت تو نمیخوای کامپیوترو خاموش کنی منم گفتم دنبال راز بزرگ میگردم…گفت راز .چه رازی…منم قضیه راز جی تی ا رو واسش توضیح دادم … الان خودش میاد بم کمک میکنه رازو پیدا کنم
ایول
من بابام بهتر از خودم بتل بازی می کنه
لامصب اسنایپری تو خونشه تو مپ فلادزوون بابام با اسنایپ 23 تا رو کشت فقط 11 بار مرد
خخخخخخخخخخ
خخخخخخ بابا دم بابات گرم
خخخخخخخخخخخ
به نظر من همه ی این مشکلاتی که ما گیمر ها باهاش از طرف والدین مواجه هستیم مربوط میشه به فاضلابی تحت عنوان سیستم آموزشی کشور و از همه بدتر، کنکور.اصل مشکل پدر و مادر ها با بازی ها سر اینه که میگن مانع درس خوندن بچشون میشه و نمیذاره بچشون به عنوان nامین دکتر یا مهندس بیکار، وارد زندگی اجتماعی بشه.دانش آموز باید 12 سال از بهترین دوران زندگی خودشو صرف درس خوندن برای یه آزمون در پایان سال دوازدهم بکنن که از هیچ نظر استانداردی درش رعایت نمیشه.سوالات جوریه که طراح انگار با دانش آموز دشمنی خونی داره و اون چیز هایی که باید، مورد آزمون واقع نمیشه.12 سال رو کاملا صرف درس خوندن میکنه، بدون اینکه تعامل اجتماعی با دیگران و مفاهیم متعالی مثل عشق و محبت بهش آموخته بشه و بازی های ویدئویی هم که به عنوان راهی میانبر برای ارضای این نیازها هستند، توسط والدین منع می شوند؛ فقط و فقط به خاطر کنکور.
بچه روس،تامونو باخودم مقایسه کردم موتور داشت ماشین داشت ساله دیگه هم ز،ن میگیره فقط درسش تا س،ی،ک،ل بود شانسش از پهنا تو حلقم

یک دقیق میشینی
پای کامپیوتر خواهر نامردت از عمد شوروع میکنه سروصدا کردن!
شانس من خواهرم اینجوری نیس چون از خودم بزرگتره خخخخخ

ربطی به دنیای گیم داشت؟
اقا خيلي عالي واقعا دقيقا همينه
دمت گرم داداش.

حرف دل منو زدی
واقعا این بهترین مقاله ای بود که من تا به حال تو گیمفا کامل خوندمش و عالی بود…




من واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم و نمیدونم چی بگم.
به نظر من هر چقدر هم این صفحه رو بخونی بازم کمه.
به امید روزی که همه پدر مادر ها و تمام اشخاصی که فکر میکنند گیم و گیمر بودن خوب نیست و هیچ نفعی برای ما ندارد، ما را درک کنند و به این واقعیت برسند…
یک دنیا ممنون بابت این مقاله ی بسیار زیبا آقای آقا بابایی.
مرسی از این نظر زیبا و حمایتتون. یک دنیا متشکرم از شما.
خیلی جالب بود! واقعا با یک نگرش جدید به بازی های رایانه ای نگاه کردید و خیلی ایده نو و جالبی بود!
مرسی از شما امیر علی جان. لطف دارید.
ایلیا هستم یک حرفه ای پی سی و یک تازه کار کنسول
واقعا افتخار میکنم که گیمرم
ادم باید گیمر باشه تا لذت رانندگی تو کوچه های لوس سانتوسو بفهمه
ادم باید گیمر باشه تا لذت شکست شاهوکانو بفهمه
ادم باید گیمر باشه تا بتونه زیوسو بکشه
ادم باید گیمر باشه تا بتونه لذت زندگی و دویدن رو پشت بومای شهرو با اتزیو بفهمه
و بلاخره ادم باید گیمر باشه تابتونه غرق بزرگترین لذتا بشه
به افتخار هممون
ادم بايد گيمر باشه تا بتونه باگ هاي assassins creed رو ببينه(شوخيه)
ایول

حال کردم
انصافا خیلی مقاله خوبی بود!ممنون. خصوصا آخراش که خیلی حماسی شده بود!
چندتا جمله جدید هم برای دفاع از گیم یاد گرفتیم!
باید در هر چیزی حد و مرز قائل شد..
ولی در مورد بازی ها این نکته صدق نمی کنه =))
اول از همه ممنون بابت مقاله عالی بود.
البته خب فکر کنم شما نویسنده ی محترم دهه ی 60ی هستید وگرنه اگه مثل بنده دهه 70 بودید عمرا همچین حرفی رو میزنید چون پدر و مادرم جفتشون علاقه ی شدیدی به بازی دارن و یکی از عموهام که 50 سالشه که اونسری گفت فوتبال چیه نگاه میکنین قدیمی شد رفت بشینید بازی کنید!!!
اره دانیال جان درست میگی. همینطوره
داداش کی یه همچین حرفی زده؟؟اتفاقا خیلی از گیمر های عزیزهستن که متولد دهه ۷۰ ان و این مشکلات رو خیلی هم زیاد دارن.یکیش خود من که دقیقا پدر و مادر من هم همین حرف هارو میزنن که بازی برا بچه هاست و تو دیگه بزرگ شدی. تا کی بازی و از این صحبت ها.
یا خیلی از رفیقای هم سن و سال خودم که میبینم اونا هم همین مشکلات رو دارن.
حالا شما یکی از اون معدود نفراتی هستین که پدر و مادرتون با این قضیه مشکلی ندارن که خب چیبهتر از این ولی همه مثل شما نیستن
بهترین پست . بیش ترین امتیاز . بیش ترین نظر تو کمترین زمان . بهترین مطلب . کمترین منفی به نظرات
یکی از کوتاهترین و بهترین نظرات. ممنون ازشما دوست عزیز. لطف دارید
اقا سعيد دمت گرم خيلي مقاله خوبي بود خسته نباشيد ميگيم از اينكه اين همه وقت گذاشتيد و حرف ما ها رو زديد من خودم الان پيش دانشگاهيم همه بهم ميگن ١ سال همه چيزو بذا كنار همه چيزو ميشه گذاشت اما نميتونم گيمو كنار بذازم اونم ١ ساللل واسه كسايي كه همسنه منن وگيمر اند اميدوارم زودتر كنكورشون بدن و رتبه خوبي بيارن و بعد راحت به گيمشون ادامه بدن
اى کاش منم مثل شما يه سيستم توپ داشتم تا هر بازى که دلم ميخواست ميتونستم بازى کنم
واقعا هم همینطوره من پدر بشم در وقت های ازاد با بچه ام بازی میکنم گیمریم دیگه چه میشه کرد
هروقت بحث گیم و میشه میرسه ب دلیل مخالفت خانواده ها
اولین چیزی ک ب ذهنم میرسه سیستم مریض اموزشی و رسانه ایمونه
کسایی ک باید سرجاشون باشن، نیستن
اونی ک میاد از بازی و این چیزا بد میگه، خودش باید حداقل دو تا از بهترین بازی های هر سبکو بازی کرده باشه بعد بیاید تو تلویزیون و رسانه های دیگه بررسیش کنه.
ولی حیف ک معمولا تو کشورمون از این سوسول بازی ها (!) خبری نیست و هر کس اجازه داره تو هر زمینه ای اظهار فضل کنه…
در مورد پست هم باید بگم یکی از اساسی ترین و فوق العاده ترین پست های گیم فا بود، حرف دل خیلی از کسایی ک ب سایت سر میزنن بود
امیدوارم نویسنده این پست و کادر محشر گیم فا همیشه موفق و سربلند باشند