نولان اینجا، نولان آنجا، نولان همه جا | ناگفته های نولان نورث از سری Uncharted

نولان نورث، هیچ کلمه به اندازه نام او توانایی توصیف او را ندارد. شخصی که با صدای خود تجربه بازی ها را برای ما جاودانه کرده. هنرمندی هزار چهره که صداپیشگی Nathan Drake، Black Hand و بسیاری از شخصیت های به یاد ماندنی را در کارنامه دارد. به بهانه انتشار Uncharted: The Nathan Drake Collection در ۹ اکتبر بر روی PS4، رو در روی نولان نورث نشستیم تا از خاطرات ناگفته اش برای ما بگوید. ویژگی جالب نولان نورث این است که او دقیقا کسی است که امیدوارید باشد. اجتماعی، مرموز و خوش طبع. بین او و Nathan Drake شباهت های فراوانی وجود دارد. در پایان مصاحبه بخش آیا می دانستید…؟ ویژه نولان نورث قرار داده شده.

اولین نکته ای که نولان می گوید این است که با شروع ساخت هر نسخه از Uncharted کمپانی Naughty Dog اتاق بزرگتری در اختیار بازیگران قرار داده تا بتوانند متن را آماده یا بدیهه سرایی کنند. در این زمان است که Drake, Sully, Elena براساس شخصیت بازیگران شکل می گیرند. Drake شوخ طبع است، زیرا نورث این اخلاق را دارد. نورث عادت دارد با خودش صحبت کند، در نتیجه Drake هم این عادت را به ارث می برد. نورث – که هزاران بار صداپیشگی کرده – از تمام زیر و بم های سری Uncharted اطلاع دارد. به قول خودش، “باید اطلاع داشته باشم. این خود من هستم. با این شخصیت زندگی کردم!”

بر طبق اخبار Sony در قالب مجموع ریمستر شده قصد دارد نسخه های اول تا سوم سری را در ۹ اکتبر دوباره عرضه کند. چه کسی بهتر از فردی که با این شخصیت زندگی کرده، می تواند به سوالات پاسخ دهد؟

Uncharted 2 – دهکده تبتی

زنجیره جالبی از اتفاقات. فرار از قطار در هم شکسته. حرکت بر روی برف و یخ و روایت داستان به بهترین نحو. Drake به دهکده تبتی می رسد و توسط شخصی هدایت می شود. پر از مردم محلی که قادر به ارتباط با آن ها نیست و کنجکاوی مشترکی نسبت به یکدیگر دارند. بدون هیچ هدفی جز دنبال کردن راهنما. چشم اندازه زیبا و خوش آمد گویی جالب.  این شگفتی تا پایان Uncharted 2 ادامه دارد.

نولان نورث: خب، دهکده، بسیار جالب بود. اینجا یکی از معدود بخش هایی بود که اجازه داشتم در حین حرکت بدیهه سرایی کنم. به یاد می آورم که در حین حرکت با مردم تعامل داشتم و سلام می کردم. مرغ ها به اطراف می دویدند … بسیار جالب بود. برای مثال حرکت می کردم و می گفتم “کسی انگلیسی صحبت می کند؟” – به عبارت دیگر هرچه می خواستم می گفتم.

البته باید بگویم که در طی این مدت گاهی هم کلمات نامناسبی از دهان من خارج می شد. کلماتی که رده سنی بازی را بالا می بردند. اما صادقانه بگویم رها شدن از صحنه های اکشن و کمی قدم زدن لذت بخش بود.

Uncharted 3 – سوزان CHÂTEAU

افکت های دود و آتش فوق العاده Naughty Dog فراتر از اینکه یک دمو فنی است – که مطمئنا هست – و این ویژگی عامل اصلی خاطره انگیز شدن بخش هفتم Uncharted 3 می باشد. انفجارها، جرقه ها و نابود کردن معماری قرن های قبل، تنها به دلیل این است که Drake  و  Talbot نمی توانند با هم کنار بیایند. Château سوزان نشانه ای بر استعداد طراح مراحل در فضاسازی – کافیست یکبار مراحل را مرور کنید. به یاد دارید که دیدن آسمان آبی چقدر شما را شاد کرد؟ – و مهارت بالای بازیگران و نویسندگان در زنده کردن مهلک ترین اتفاقات است.

نولان نورث: موردی که هنوز هم به یاد آوردنش مرا به خنده می اندازد، این است که افراد به جای فرار از ساختمان در حال سوختن ترجیح می دهند با من مبارزه کنند. در یک قسمت برای Sully تخته را می اندازم و او بر روی آن راه می رود، در واقع Richard McGonagle روی نوار راه می رود. مسلما از میله استفاده نشد. و بعد روال احمقانه اش را شروع می کند، بازوهای بزرگ، فوق العاده بود! توی اون لباس خیلی احمقانه به نظر می رسید. درست مثل یه میمون بزرگ بود که تنها می خواد رد شود و کار را تمام کند. اما صحنه جالبی بود. دشوار ترین بخش این بود که باید دائما حواسمان باشد که ساختمان در حال سوختن است. در نتیجه حین دویدن باید سرمان را خم می کردیم.

Uncharted 3 – سقوط هواپیما

مثالی دیگر برای تغییر پارامترهای مرسوم در نحوه طراحی مراحل و تغییر آنی در یک مرحله. دنبال کردن هواپیما باری و لحظه ورود به آن. لحظه هایی که هر ثانیه اش فوق العاده و به یاد ماندنی است. شلیک به اهداف در حین استفاده از جعبه به عنوان پوشش. صحنه ای که سریع از جلوی چشم شما می گذرد و لذت تجربه را به اوج می رساند، سناریو بقا در میان هوا که نمونه اش را هیچگاه مشاهده نکرده اید. صحرایی مرموز و وهم آزا که لحظات رویایی برای ما خلق کرد.

نولان نورث: روش ما به این صورت بود که یک بدل من را بالا نگه داشته بود. در واقع بالا نگه داشته و سپس می انداخت بر روی تشک ها. این نبرد در واقع توسط دو بدلکار انجام شد. مورد جالب این است که در زمان حقیقی شدن جهنم، معلق شدن در هوا، و زمانی که Drake از هواپیما بیرون می افتد – و در هوا معلق است – یک بدل به نام Reuben Langdon با سیم در هوا آویزان بود. قسمت مورد علاقه ام جایی است که فردی با یک دست آویزان شده، و نزدیک است که به دلیل بیرون افتادن از هواپیما بمیرد، اما همچنان اصرار دارد که به من شلیک کند. به این می گویند تعهد کاری خلاف کاران! تعهد کاری!

اما نه، آن ها با سیم او را نگه داشته بودند. یک سیم او را به اطراف کشیده، و سیم دیگر او را بالا و پایین می برد. دیگر خودتان تصور کنید اگر هر دو همزمان کشیده می شدند چه اتفاقی می افتاد. هشت ساعت! هشت ساعت او را در این حال نگه داشتند. تمام این کارها برای صحنه ای است – اگر به یاد داشته باشید – تنها چند لحظه به طول می انجامد. هشت ساعت تلاش مداوم.

نمی توان آمادگی او را تصور کنم. فوق العاده بود. سقوط از هواپیما به این صورت است: اگر یک جعبه که چتر نجات به آن متصل شده پیدا نکنید، بدون شک خواهید مرد.

Uncharted 2 – قطار

به احتمال زیاد به یاد ماندنی ترین لحظه Uncharted تا به امروز، همین بخش است. سنت شکنی که برای سبک اکش ماجرایی لازم بود. معلق در دنیایی گم شده. صحنه ابتدایی Uncharted 2 بدون شک حس های شما را به چالش می کشد. صعود از مسیری که خطر در هر قدم آن کمین کرده، شجاعتی می طلبد که تنها در Nathan Drake یافت می شود.

نولان نورث: آره، این خون من است … بخش زیادی از خون من. موضوع جالب این است که سال ها بعد از انتشار بازی، با  JJ Abrams کار کردم. در مورد Uncharted با هم صحبت کردیم. به همین دلیل او من را در  Star Trek Into Darkness قرار داد، و گفت که به اعتقاد او بخش ابتدایی Uncharted 2 در بین بازی ها، سریال های تلویزیونی و فیلم ها، بهترین شروعی است که تاکنون دیده. شاید دروغ گفته باشد، اما این جمله را به زبان آورد. به نظر او شروع بازی به شکلی که بیدار شده و متوجه می شوید که در برف به دام افتاده اید … شروع فوق العاده ای است. و حقیقتا مناسب بازی است، خصوصا اینکه قصد دارید اتفاقات را به یاد آورید.

موضوع دیگری که می توانم به آن اشاره کنم، این است که ما می توانستیم به صورت نشسته و خیلی عادی موشن کپچر را انجام دهیم. اما در نهایت به پشت خم شده و پاهایم را روی جعبه گذاشته بودم، تا در هنگام نگاه به اطراف در حرکت سرم سستی و گیجی داشته باشم. بعد به سمت راست نگاه کردم و تصور کردم که برف می بارد. اما فضای کاری ما تنها یک اتاق خالی و تاریک نبود.

در چنین کارهایی به امکانات و تجهیزات زیادی نیاز ندارید. یکی از موارد مورد علاقه من این است که در Drake’s Fortune، مسئولین یک جیپ آوردند که ما از آن استفاده کردیم. ما سریعا سوار شدین. این ماشین دارای فرمان و تمامی امکانات بود. در Uncharted 2 با بلوک های چوبی یک جیپ ساختند که دارای فرمان و امکانات متعددی بود. در Uncharted 3؟ تنها دو صندلی بود، زیرا تصور می شد که ما روند کار را یاد گرفته ایم، و از لحاظ روانی می توانیم در موقعیت قرار بگیریم. بنابراین، برای این صحنه قطار واقعی وجود نداشت! استودیو به اندازه کافی بزرگ نبود.

UNCHARTED 3 – کشتی

کمی متلاطم است، نه؟ هیچ دلیلی وجود ندارد به Nate که با غرق شدن مبارزه می کند، تیراندازی نکرد.  Rameses یمنی عیب های فراوانی دارد – دزد دریایی و رئیس بودن – اما او هم می تواند نیروی وفادار در اختیار داشته باشد. در جهنمی از کشتی ها، باری دیگر نظاره گر نبرد تا سرحد مرگ باشید. Drake باید سریع، قوی و باهوش باشد تا بتواند از این قبرستان دریایی فرار کند.

نولان نورث: در واقع کشتی یک محفظه ساخته شده از لوله PVC بود، اما در مقاطعی Nate باید نفسش را حبس می کرد و اعضای تیم به این دلیل که من حقیقتا نفسم را حبس می کرد به من می خندیدند. مجبور نبودم، اما نمی توانستم این کار را انجام ندهم. زمانی که کلمه “کات” به گوشم می خورد، نفسم را رها می کردم. در این لحظه به من می گفتند “داری غش می کنی!” اما موضوع جالبی در این مورد وجود دارد، این است که در هنگام انجام این بازی، منظورم این است تصور کنید در حال تماشای فیلم و همچنین چیزی هستید… من این داستان را تعریف کردم و مردم گفتند “ما هم همراه با تو نفسمان را حبس می کردیم.” و همچنین “زمانی که به زیر آب رفته و بالا می آمدید…” آن ها خود را در حال انجام بازی پیدا می کردند که به دلیل گیرایی این لحظات با آن ارتباط برقرار کرده و انجام بازی را ادامه می دهند. ما تلاش کردیم که حرکاتی مشابه زمانی که درون آب هستیم انجام دهیم. به این دلیل که نمی توانستیم سرعت ساخت را آرام کنیم تا حالتی مانند زیر آب داشته باشد، بنابراین با خود اندیشیدیم … که در زیر آب اوضاع چگونه است؟ در نتیجه حالت های چهره و همه چیز را به وجود آوردم. به یاد می آورم که با دوچرخه تصادف کرده بودم. در نتیجه جناغ و دنده های من دچار مشکل شدند. قسمتی که Drake  گیر کرده بود و تلاش می کرد خودش را نجات دهد، شدیدا دردناک بود. وانمود کردن به درد کار سختی نبود، زیرا حقیقتا درد داشتم! اما غلبه کردم. مدت زیادی است که آن را مشاهده نکرده ام، واقعا فوق العاده است! به احتمال فراوان یکی از بهترین تجربه های زیر آب. استفاده از آب به نوعی کابوس بازیسازان است و Naughty Dog به خوبی از پس آن برآمد.

اکنون زمان آن رسیده که ببینیم نولان نورث تا چه حد سری Uncharted را می شناسد.

راند اول: نقل قول

“عالی شد، برق رفت و یک دختر به دام افتاد.”

نولان نورث: برق رفت و یک دختر … اه! “عالی شد، برق رفت و یک دختر به دام افتاد. به خدا قسم، اگر یک زامبی آن گوشه باشد…” این جمله را به یاد دارم!

“مثل یک جیب بر توی کلیسا عرق می کنم.”

نولان نورث: و جواب من به این سوال؟ چه کسی جیب بر را به کلیسا می برد؟ بله این جمله از بداهه های من و  Richard McGonagle است.

“تمامی انسان ها رویا می بینند، اما نه مانند یکدیگر. کسانی که شب ها در گوشه تاریک و خاک گرفته ذهنشان مشغول رویا پردازی هستند، صبح که از خواب بیدار می شوند به دنبال اثبات پوچ نبودن آن ها هستند.”

نولان نورث: کسانی که در روز رویا می بینند انسان های خطرناک تری هستند، زیرا با چشمانی باز رویا را به حقیقت بدل می کنند. این جمله متعلق به  TE Lawrence است نه Nathan Drak.

“از یک تا ده…”

نولان نورث: “چهار!” یکی دیگر از بداهه های ما. ما یک پایان فیلمبرداری کردیم و مدیر نوآوری آن زمان Amy Hennig، به ما گفت “می خواهید فقط برای سرگرمی یک کار انجام دهید؟” ما جواب دادیم “بله، بهتر است بدیهه سرایی کنیم!” و Emily Rose دست من را گرفت و شروع به قدم زدن کردیم. او شروع کننده تمامی این قضایا بود و من “چهار!” را پیشنهاد دادم. او حقیقتا این ایده را زنده کرد. پس به افتخار Emily کف بزنید… او صحنه را زنده کرد. او فوق العاده است!

“مردم دائما به من می گویند که چقدر خوش شانس هستم، اما حقیقت این است …”

نولان نورت: “… هر چیزی رو که لمس می کنم نابود می شود.”

راند دو: حقایق

صداپیشه Nathan Drake در سری Uncharted کیست؟

نولان نورث: بگذارین ببینم … Steve Blum نیست… Troy Baker هم نیست … اوه صبر کنید، صداپیشه خود من هستم! نولان نورث. هرکس که به این سوال پاسخ اشتباه داده باید از دور مسابقات Uncharted حذف شود! باید مسابقه را ترک کند.

چه شیء Sully را از اصابت گلوله به سینه اش در Uncharted: Drake’s Fortune محافظت می کند؟

نولان نورث: اوه … دفتر وقایع Drake … دفتر وقایع Sir Francis Drake – توی جیب کت گذاشته بود.

در  Uncharted 2: Among Thieves، شخصیت Drake چراغ نفتی را از موزه می دزدد که زمانی متعلق به مارکو پولو بود. این اتفاق در کدام یک از شهرهای اروپایی به وقوع می پیوندد.

نولان نورث: کدام شهر؟ استانبول. من این بازی را زندگی کردم، زندگی کردم! ساخت هر یک از این بازی ها دو سال به طول انجامید.

Drake از چه چیز ترسیده و Elena چه چیز را نگهداری می کند؟

نولان نورث: اجازه دهید دوبار بگویم – یک بدیهه در پایان  Uncharted 2. او با من [مشغول قدم زدن] بود. “چقدر ترسیدی؟” “چهار” “چهار؟” “آره، چهار!” “نه، حداقل هشت بودی!” “هشت؟ امکان ندارد – اون نگهبان ها هشت بودند!” “خیلی خوب، پس چی ده هست؟” “دلقک ها” “دلقک ها؟” “دلقک ها! از دلقک ها متنفرم!” “دلقک ها؟ تو داشتی گریه می کردی!” “نه باران می بارید!” باران که نمی بارید.” “باران می بارید.” “اشک بودند، من از اون ها نگهداری می کنم.” این صحنه را به یاد دارم!

در ابتدای Uncharted: Drake’s Fortune شخصیت های  Drake و Elena چه چیزی را هل می دهند؟

نولان نورث: تابوت Sir Francis Drake … که خالی بود! اما دفتر نجات بخش Sully را پیدا کردیم.

راند آخر: متن و داستان

دیگر زمان آن رسیده که سوالات را سخت تر کنیم. به همین منظور می رویم سراغ سوالات مربوط به داستان و متن.

نولان نورث: خوبه، خوبه! صادقانه بگویم – نگران بودم بحث به جایی برسد که آبروی من برود اما …

مثلا ما یک کلمه انتخاب کنیم، سپس شما جمله را کامل کنید؟

نولان نورث: اینکه چگونه چیزهای مختلف، حتی جملات فی البداهه را به یاد می آوریم کمی عجیب است. پایان Uncharted 2: Among Thieves را کاملا به یاد دارم، بنابراین خوش حال می شوم اگر در این باره سوال کنید.

برای ما واضح است که بسیاری از لحظات احساسی این سری بداهه هستند. نسخه اول Uncharted همواره براساس اصول و متن پیش می رفت، یا این اعتماد به بازیگران است که بازی را شکل داده؟

نولان نورث: من فکر می کنم راز بدست آوردن چنین محبوبیتی در بین طرفداران – بارها این را گفته ام – روح همکاری است که تمامی اعضا بروز دادند. ما مانند یک خانواده واقعی بودیم. بله، کلمه مناسبی است، “اعتماد”. با همه چنین ارتباطی دارید. داستان به زیبایی هر چه تمام تر نوشته شده بود، و زمانی که داستانی چنین غنی در اختیار دارید و نویسنده با رضایت می گوید، “آره، این کار را امتحان کنید، الان دیگر از این روش استفاده می کنیم.” – و شرایط همواره به این شکل بود – انجام کارهای فی البداهه آسان است. و زمانی که می گوییم “بداهه” – یعنی باید کاری را ماهرانه و در زمان درست انجام دهید. در اکثر بخش ها، صحنه های سینماتیک بر طبق متن جلو می روند. ممکن بود در روز تمرین بخش هایی را تغییر دهیم. اکثر بداهه ها در گیم پلی رخ داده اند. اغلب اوقات ما “تعقیب کردن تصویر” انجام می دهیم. در این روش بازیسازان Naughty Dog، انیماتورها و طراحان بازی را انجام می دهند.

آن ها تمام مرحله را بازی کرده و به اطراف حرکت و به بخش ها و اشیای مختلف نگاه می کنند. بالا و پایین می پرند و من نشسته بر روی صندلی، نظاره گر این اتفاقات بوده و واکنش نشان می دهم. برای مثال اگر او بپرد، من می گویم  ‘Huuhhh-ayeeeh’ و اگر به زمین برسد می گویم ‘Ugh’. روش کاری ما دقیقا به این شکل است. آن ها اجازه استفاده از هریک از ذهنیات من را می دادند. من نام این کار را “حفاری برای طلا” گذاشته بودم، زیرا در اغلب اوقات کلامی بی ارزش بود، و آن ها یک شمش طلا بین تمامی آن ها پیدا می کردند و در بازی لحاظ می شد. به یاد می آورم در روند صداگذاری مرحله Château، قهوه می خوردم، یکدفعه گفتم “هاه، یک ماشین پاپ کورن!” به طور عادی به این ماشین توجهی نمی شود، تعاملی با آن ندارید و هیچ ارتباطی به بازی ندارد … اما برای من موضوع جالبی بود، و آن ها این دیالوگ را در بازی قرار دادند. من فکر می کنم این ویژگی ها باعث محبوبیت Drake بین طرفداران شده است، زیرا به مانند همه ما عمل می کند. او اولین قهرمان صنعت بازی های ویدیویی است که بعد از مشت زدن به کسی دست خود را می گیرد زیرا درد بسیار زیادی دارد. اگر تاکنون به کسی مشت زده باشید می دانید که چقدر درد دارد. زمانی به زمین می افتد سریعا از جا برنمی خیزد بلکه با گفتن  “Urgh…” به آرامی بلند می شود. او آسیب می بیند، مثل ما. یکی دیگر از این ویژگی ها، اظهار نظر او در باب موارد مختلف است. بسیاری از ما نیز این کار را انجام می دهیم، و اینجاست که شخصیت من نمود بیشتری پیدا می کند; من همسرم را عصبانی می کنم زیرا در مورد هرچیز و هرکس اظهار نظر می کنم.

پس می گویید که بسیاری از جنبه های شخصیتی Nolan North وارد Nathan Drake شده اند؟

نولان نورث: فقط از لحاظ شخصیتی.آرزو دارم که می تونستم مانند او از مکان های مختلف بالا بروم، اما نمی توانم. بسیاری از جنبه های هوشی او مانند من است. نمی دانم این ویژگی خوب است یا بد اما حقیقت دارد.

روش یا متد خاصی برای طبیعی جلوه کردن صحنه های مبارزه دارید؟

نولان نورث: نه ندارم. ای کاش داشتم. ای کاش چیزی داشتم که با گفتن آن احساس فوق العاده بودن به شما دست دهد، مانند درس یک بازیگر. بارها این را گفته ام، نحوه عملکرد ما به مانند دسته ای از کودکان ۱۰ ساله است که دزد دریایی بازی می کنند. “اجازه دهید چیزی را از شما سوال کنم … انگیزه شما از شمشیر کشیدن بر علیه Billy چیست؟ فکر می کنید که آدم بدی است …؟ نه، ما فقط بازی می کنیم.” من فکر می کنم اگر استعدادی وجود دارد، توانایی “بازی کردن!” است. شاید احمقانه به نظر برسد، اما فقط وارد شوید! این توانایی و استعداد، انجام یک کار بدون بیش از اندازه فکر کردن است. اگر بر روی موضوعی بیش از اندازه فکر کنم، بدون شک خراب می شود. گلف بازی کردن را دوست دارم، و اگر زیادی بر روی ضربه فکر کنید، نمی توانید مستقیم ضربه بزنید. اما اگر تنها به هدف نگاه کنید و تنها چوب را به عقب برده و ضربه بزنید، از هر ده ضربه نه بار نتیجه بهتری نسبت به زمانی که زیادی فکر کردید خواهید گرفت. تجزیه و تحلیل به شکست منجر می شود.

جمله جالبی گفتید.

نولان نورث: بله – متعلق به من نیست! خیلی دوست دارم که حقوق مادی و معنوی این جمله را به نام خودم ثبت کنم اما نه … من آنقدر باهوش نیستم که در مورد چیزهای مختلف بیش از اندازه فکر کنم بنابراین حتی تلاش هم نمی کنم!

شما و Emily Rose در سریال تلویزیونی Haven ساخته کشور کانادا حضور داشتید. ایفای نقش به جای شخصیت هایی که در سطح پویایی متفاوتی نسبت به Nate و Elena قرار دارند، چگونه بود؟

نولان نورث: تعدادی از نویسندگان سریال طرفدار Uncharted بودند، و به نظر آن ها فرصت فوق العاده ای بود که ما در کنار هم باشیم. سریال غیرقابل پیش بینی و بسیار لذت بخش بود. رفتن به  Nova Scotia و فیلمبرداری با Emily Rose در آنجا فوق العاده بود. همه با شخص خاصی احساس راحتی می کنند، من هم زمانی که با او بر روی صحنه می روم همین احساس را دارم. تعداد زیادی از اعضای تیم سازنده نمی دانستند که قدم زدن با همدیگر روش خاص صحبت ما است. برخی از لحظات مورد علاقه من در جلوی دوربین، در آن زمان رخ دادند. هوای خیلی خوب، به ما می گفتند که معمولا در Nova Scotia باران می بارد اما آن زمان هوا فوق العاده بود.

ملاقات شما و Troy Baker در Uncharted 4 مانند همراه شدن De Niro با Pacino در Heat است. اکنون که با همدیگر بر روی یک پروژه کار می کنید، آیا حس رقابت بین شما وجود دارد؟

نولان نورث: نه. ما تمام مدت این را می شنویم، اما همیشه به این صحبت ها می خندیم. این شغل ما بوده و برای هردو ما موقعیت فوق العاده ای است. نیروی محرکه و انرژی فراوانی در این پروژه وجود دارد. خدای من، ما سابقا با هم بر روی پروژه های زیادی کار کرده ایم، و مردم متوجه نشده اند. Transformers – ما در تمامی مراحل کنار هم بودیم. و همینطور در Saints Row IV. این موضوع بسیار جالب است، زیرا من تجربه کار بر روی Uncharted را دارم و او با The Last Of Us موفقیت های زیادی بدست آورده. بنابراین هردوی ما نقش اصلی بازی های Naughty Dog هستیم. در زمان درست، او مناسب ترین فرد است. سازندگان این را حس کرده اند. جو بین ما بسیار صمیمی بوده، و فکر می کنم بهترین تصمیم گرفته شده و همکاری خوبی خواهین داشت. کنار او بودن و بازی کردن صحنه ها، بسیار لذت بخش است. زمانی که در کنار هم بداهه می گویم، لحظات بسیار خوبی هستند.

از اینکه تا انتهای این مصاحبه با ما همراه بودید، از شما خوانندگان عزیز تشکر کرده، و همانطور که در ابتدا اعلام شد، به عنوان پایان بخش آیا می دانستید ویژه نولان نورث را به پیشگاه شما تقدیم می کنیم.

– او می توانید صدای  Al Pacino و Christopher Walken را تقلید کند.

– در The Last of Us صداپیشگی David را به عهده داشته، و نام او جدا از دیگر بازیگران در تیتراژ آمده است.

– نولان اعلام کرده که بازی های Uncharted را انجام نمی دهد، اما فرزندانش بدین گونه نیستند.

–  او تقریبا جایگزین Wayne Allwine به عنوان صداپیشه Mickey Mouse شده بود، اما کمپانی دیسنی احساس کرد که یکی از کارمندان این کمپانی عملکرد بهتری خواهد داشت.

– مجموعا او در ۶۰۱ عنوان اعم از سریال تلویزیونی، بازی ویدیویی، فیلم و غیره حضور داشته است. از این تعداد ۳۵۳ عنوان در سبک اکشن و تنها یک عنوان در سبک وسترن بوده اند.

– او تاکنون نامزد دریافت ۱۳ جایزه شده. تعداد بردهای او به عدد دو خلاصه می شود.

– بر طبق اطلاعات درج شده در ویکی پدیا، صداگذاری شخصیت ابوبکر در دوبله انگلیسی فیلم محمد (ص) ساخته مجید مجیدی بر عهده نولان نورث می باشد.