ارتش ربات ها | نقد و بررسی Xenoblade chronicles 3D
وقتی برای اولین بار بازی Xenoblade Chronicles در سال ۲۰۱۲ برای Wii منتشر شد همگان آن را عنوانی شگفتانگیز خواندند. در زمان عرضهی نسخهی ابتدایی این بازی، میتوانستیم آن را بهترین بازی نقشآفرینی ژاپنی نسل خودش بخوانیم. تنها نقطهضعفی که در آن زمان برای این بازی برمیشمردند نیز این بود که بازی از نصر بصری و گرافیکی مانند بازیهای همنسل خود نبود و اندکی از رقابت دورمانده بود بااینوجود حدومرزهای تکنیکی و فنی این بازی در کنار جهتگیری نوآورانه و رؤیایی طراحی و ساخت بازی، بهعلاوهی مبارزاتی خلاقانه و اعتیادآور همگی دستبهدست هم دادند تا آن نقطهضعف کوچک را بپوشانند. این ویژگیهای بازی شمارا به عصر باشکوه سبک نقشآفرینی میکشاند. اگر در زمان عرضهی نسخهی ابتدایی این بازی حس میکردید که کنسول Wii از کمبود بازیهایی پرمحتوا و حماسی و صدالبته انحصاری نیز رنج میبرد، میبایست Xenoblade Chronicles را تجربه میکردید.
اما حالا به خود عنوان این مطلب میرسیم، یعنی نسخهی پورت شده و بازسازیشدهی این بازی خوشساخت و دلچسب برای پلتفرم 3DS. آیا این نسخه در مقایسه با نسخهی اصلی کم میاورد یا از آن پیشی میگیرد؟
این نسخه همچنان همان ایدههای خلاقانه در گیم پلی را ارائه میدهد؛ گیرایی و جذابیت مبارزات هنوز در بازی پای برجاست و همچنان دنیایی فراخ و عظیم، پر شده با ماموریت هایی که یکی از دیگری جذابتر هستند پیش روی شماست و انتظارتان را میکشد تا به ماجراجویی در آن بپردازید؛ ماجراجوییای که تا بیش از ۶۰ ساعت به طول میانجامد.
شرکت Monster games که پیشازاین، پورت کردن عنوان Donkey kong را بر عهده داشت، با مسئولیتی سنگین و پورتی جدید برای 3DS که بیشازپیش به نسخهی اصلی خود وفادار مانده است، بازگشته است.
Monster Games با جای دادن دنیای وسیع و بسیار بزرگ Xenoblade بر روی یک کنسول دستی کوچک و تغییر به نسخهی کوچکشدهی آن، کار تحسینبرانگیزی انجام داده که تنها در این مسیر تکسچر ها از نقلمکان به یک صفحهنمایش کوچکتر با رزولوشن پایینتر، ناراضی میباشند و اندکی از نسخهی اصلی ضعیفترند. ازاینرو بعضی از بخشهای محیط بازی و برخی کاراکترها، چه در حالت زوم شده و چه در حالت زوم نشده نیز خیلی خوب به نظر نمیرسند. بااینوجود 3DS موفق شده تا تهمایه و روح اصلی و دنیای بزرگ Xenoblade را گرفته و در این نسخه جای دهد. این نسخه دقیقاً همان منظرهها و محیطهای زیبای نسخهی اصلی را دارد. هیچ فرقی نمیکند که شما چه در حال گشتوگذار در دشتهای باز و فراخ Guar plains باشید و چه در حال جستجو و انجام مأموریت در جنگلهای متراکم Makna Forest باشید. در هردو موقعیت با توجه به تلاشهای گروه سازنده در زمینه ی فنی، همچنان بازی با همان سرعتی که بر روی Wii اجرا میشد نیز بر روی 3DS-اجرا میشود. حرف از Guar Plains شد و این نکته لازم به ذکر است، که گویا در این نسخه چمنهای این دشت بهتازگی حرص شدهاند و لبههای تیز تکسچر آن از بین رفته و صیقلیتر به نظر میرسد که البته همهی اینها به دلیل این توفیق اجباری هست که صفحهنمایش در چند سانتیمتری صورت شما قرارگرفته است، که اندکی از افت کلی کیفیت تکسچری این بازی در این نسخه را جبران میکند، یا بهتر است بگویم میپوشاند.
این دنیای بازی و محیط زیبایش است که شمارا مجذوب خود میکند. یک محیط علمی تخیلی آرامشبخش که روباتهای عظیمالجثهای که طراحی، ساخت و نوآوری آنها بسیار سخاوتمندانه صورت گرفته است نیز در این دنیای خوش آب و رنگ به چشم میخورند. در دنیای Xenoblade Chronicles میتوانید بهراحتی غرق شوید و بعدازاینکه به خودتان آمدید متوجه شوید که ساعتها درگیر بازی بودید بدون اینکه متوجه شوید. دنیایی که میتوانید ساعتها در پستی بلندیها و مکانهای مخفی دشتهای وسیع بازی کنید، قبل از اینکه خود را وسط راههای مشخصی که توسط خط داستانی بازی انتخابشدهاند بیابید. فرق نمیکند چه Free Roam باشید و چه در حال انجام Questها، در هردو مورد ممکن است رشتهی افکارتان پاره شود و ناگهان متوجه شوید که وقت خود را صرف دنبال کردن مسیری دیگر کردهاید، آنهم فقط به خاطر اینکه برایتان تازگی داشته و حس کنجکاویتان اجازه نداده که راه خود را پیش بگیرید. گاهی خودتان را بیدلیل درگیر مبارزه با موجوداتی میکنید که levelشدن چندین برابر شماست و یک ضربهی سرپنجهی آنها مساوی است با شتافتن به دیار باقی و مجدد checkpoint. تعریف بنده از این مبارزات دال بر سختی بازی نیست، بلکه بازی با توجه به سطح و Level شما در مأموریتهای داستانی دشمنانی همسطح خودتان Spawn میکند ولی اگر شما هوس کردهاید که به یک منطقهی ناشناخته و خطرناک بروید که همهی NPCهای حاضر در آنجا levelای بالاتر از شما دارند، این به خودتان و حس ماجراجوییتان مربوط است و عواقب خود را در پی دارد.
سیستم کنترل بازی نیز بر روی 3DS بسیار مناسب به نظر میرسد و در شرایط سخت بازی هیچگونه احساس ناراحتیای نمیکنید و جابجایی بین C-stick و دکمههای Face (face buttons) بسیار راحت هست. دکمههای ZL و ZR باعث میشوند که ما باقابلیت زوم کردن و دور کردن دوربین و همچنین Fast travel کردن بهراحتی کنار بیاییم. تنها ضد حالی که در این وسط وجود دارد بلااستفاده بودن صفحه لمسی 3DS است، این در صورتی است که قابلیت تاچ میتوانست کار کردن با منوها را خیلی آسانتر بکند، ولی متأسفانه از این پتانسیل استفادهای نشده است.
باید به یاد داشته باشیم که چه بازی اساسی و مهمی برای این پلتفرم پورت شده است. یکی از درخشانترین بازیها در نسل گذشته و بدون شک یکی از بهترینها در سبک نقشآفرینی. میتوان حس کرد که Takahashi چگونه روحی جدید در ژانری دمید که سالها بلااستفاده مانده بود و اینکه وی چگونه سبک و سیاق یک بازی نقشآفرینی ژاپنی را با بازیهای غربی مشابه آن در همین ژانر، ادغام کرد تا چیز تازهای خلق کند، که نه حس کهنگی و قدیمی بودن بازیهای RPG اصیل ژاپنی را داشته باشد و نه کپیبرداریای از روی نمونههای غربی باشد. با تأکیدی بر روی بخش داستانی که کمک میکند تعادلی را در بازی برقرار کند که قابلقبولتر از بازیهای نقشآفرینی سنتی ژاپنی هست، به شکلی که مأموریتهای جانبی میتوانید بهراحتی و بنا به میل گیمر نادیده گرفته شوند و بازیکن بیشتر خود را مستقیماً درگیر داستان بازی و اکوسیستم ملموس بازی در دنیای نیمه Open world آن نیز بکند.
داستان بازی اینگونه خلاصه میشود که شما به همراه Bioniها که همراهان شما در این بازی هستند متحد میشوید تا در برابر حملهی ارتشی بیومکانیکی بایستید و از اسرار یک شمشیر افسانهای و مرموز به نام Monadoکه در Xenoblade مستقر است، پرده بردارید.
همانطور که اشاره کردم تمرکز سازندگان بر روی داستان بیشتر بوده هرچند که ممکن است داستان بسیار ناب و گیرایی نباشد و با یک نگاه اجمالی به آن ،جذبش نشوید. اما پس از گذشت زمان و به چشم دیدن پیچوتاب داستان بازی ، کمکم به شخصیتهای نهچندان قوی بازی بیشتر از آن چیزی که مستحقش هستند وابسته میشوید.
سیستم بازی و بهویژه مبارزات آن همانند داستان بازی ساده هست و با نگاه اول میتوانید به آن عادت کنید و با گذر اندکی زمان زیروبم آن را به دست بگیرید. باوجود زیاد بودن دستورات و جزییات بازی در این زمینه،در ساعات اولیه کاملاً مجذوب بازی میشوید.همانند Final Fantasy12که قبل از آن منتشرشده بود –لازم به ذکر است که Xenoblade chronicles اغلب با این بازی مقایسه میشد،حتی باوجوداینکه این بازی ازنظر وقار و کلاس در حد فاینال فانتزی نبود-این بازی هم بهسختی بهسان یک بازی Action RPG میماند.مبارزات دیگر حالت تمام نوبتی ندارند بلکه نیمهخودکار میباشند یعنی بعضی از بخشهای مبارزات در کنترل هوش مصنوعی است که به شما این فرصت را میدهد تا در این حین دستورات بعدی ازجمله حرکت کردن و یا حملات خاص را، به کاراکتر خود بدهید.ویژگیهای زیادی در مبارزات بازی گنجاندهشده است که شمارا درگیر خود میکند.برفرض مثال توسط اسلحهی مخصوص بازی یعنی شمشیر Monadoبه شما قابلیت پیشگویی و دیدن آینده اعطا میشود، به شکلی که میتوانید در بعضی درگیریها نگاه سریع و اجمالیای به آینده داشته باشید تا با توجه به آنها برنامه و دستورات خو د را تغییر دهید .این در حالی است که میشود قابلیت Chain linkکردن رابین ۳ کاراکتر از Partyایجاد کرد، و هنگامیکه نوار سه خط پر شد این قابلیت به شما اجازهی اجرای Combo های زنجیرهای مخربی را میدهد.
همچنین جای گیری و قرار گرفتن در موقعیت های مناسب حین درگیری ها نکته ی مهمی است که میتواند در درگیری های سنگین به کارتان بیاید.زیرا با Attack های خاصی می توانید Damageدو چندانی به دشمن خود وارد کنید و یا حتی بعضی از آنها را با توجه به نوع حرکت و سطح اسلحه تان، با یک ضربه خلاص کنید.گاهی اوقات در بحبوحه ی مبارزات و اوج درگیری ها، گیمر خودش را در میان این همه جزئیات و صفحه نمایشی که برای این مبارزات بهینه سازی نشده است،گم میکند.مبارزه کردن در Xenoblade Chronicles با توجه به سیستم بسیار سازمان بندی شده اش ،همیشه منظم بوده است که در این نسخه و بر روی 3Dsاندکی از این ویژگی دوری گرفته.
سیستم puzzling ای که Monster games برای این نسخه تعبیه کرده، مجدداً از ویژگیای مهم و بسیار کاربردی پشتیبانی نمیکند و آن صفحهنمایش دوم ۳DS هست؛ و با این کار جلوههای تصویری چپانده شده در یک صفحهی چند اینچی نیز بیشازپیش احساس خفقان میکنید.
اقتدار و عظمت و پیشینهی شرکت Monolith soft و وفاداری شگفتانگیز در بسیاری از بازیهای پورت شدهی Monster Games نیز، بازی Xenoblade chronicles را تبدیل به تلاش و زحمتی کرده است که ثمرهاش به چشم دیده میشود و ارزش این زحمات را داشته است، هرچند که غیرضروری به نظر میرسید. بااینوجود این بازی یک یادآور خوب از ساختهی دست Takahashi هست، و این در حالی است که به زمان عرضهی Xenoblade Chronicles X نزدیکتر میشویم که خوشبینانه میشود گفت که این نسخه برای عرضه در غرب در این سال آماده خواهد شد.
نهایتاً، این بازی به ما یادآوری میکند که اگر توانایی انجام کاری راداریم، حتماً نباید آن کار را انجام دهیم. بااینوجود Xenoblade Chronicles همچنان از بسیاری بازیهای نقشآفرینی موجود در بازار به تر هست اما منکر این امر نمیتوانیم بشویم که توانایی رقابت با بهترین هارا هم ندارد. اینگونه میشود گفت که این بازی و بهویژه این نسخه نیز راه خوبی برای لذت بردن از کارهای فوقالعادهی Monolit Softنیست.
پر بحثترینها
- ۱۰ بازی ویدیویی با گیمپلی عالی و داستان ضعیف
- ویدیو: Marvel’s Spider-Man 2 در حالت Fidelity ویژه PS5 Pro با نرخ فریم ثابت ۶۰ اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- کار ساخت بازی جدید ناتی داگ از سال ۲۰۲۰ آغاز شده است
- Red Dead Redemption 2: آیا آرتور مورگان رستگار شد؟
- بازی چندنفره Horizon احتمالاً در سال ۲۰۲۵ منتشر خواهد شد
- کار ساخت STALKER 2: Heart of Chornobyl به پایان رسید
- ۱۴ دقیقه از گیمپلی Indiana Jones and the Great Circle را مشاهده کنید
- گزارش: ایکس باکس درحال آمادهسازی پیشنمایشهای South of Midnight است
- مایکروسافت همچنان به دنبال خرید و تصاحب در گیمینگ است
نظرات
این جور بازی ها طرفدار خاصه خودشو تو بعضی از مناطق داره.
تو ایران فکر نکنم کسی به این جور بازی ها زیاد توجه داشته باشه از جمله خودم.
الان یه سری میان میگن گیمر نیستی.
گیمر نیستی 😐
بودن یا نبودنش نیازی به اثبات نداره پسر جان.
سبکش همه پسند نیست
نسبت به اکثر بازی های 3ds گرافیک خیلی خوبی داره
احتمالا می گیرمش
ممنون بابت نقد
DrKowi تایید حرف شما
بازی خوبی به نظر میاد :yes:
ممنون قبلا یه 3ds داشتم حالا فروختم میخوام هفته اینده یه wii u بخرم
ممنون بابت نقد