افسانه Yharnam | نقد و بررسی Bloodborne
قبل از تعطیلات عید امسال بازی های فوق العاده ای به بازار آمد تا گیمر ها را در ایام تعطیلات عید سرگرم و همچنین جیب مبارکشان را خالی کند.از نسخه ی Remastered شده ی بازی نسل قبلی DMCگرفته تا Order ،Hardline و RE:revelations2.اما گویا یکی را از یاد برده ام؟ آیا حتی فقدان نام این بازی نیز حس می شود؟ آیا بدون توجه به تیتر این مطلب متوجه می شدید که جای این بازی خالی است؟ اگر جوابتان منفی است حق دارید. زیرا این بازی برخلاف سر و صدایی که پس از عرضه اش کرد، قبل از عرضه خیلی چنگ و دندان نشان نداد و روندی عادی در تبلیغاتش پیش گرفت و با این وجود که مستحق هایپ شدن بود نیز دچار مرض خود بزرگ بینی نشد؛ مشکلی که اکثر بازی های کنونی از آن رنج می برند.بازی هایی که حتی دوسال قبل از عرضه شان شروع به ساخت انواع و اقسام تریلر ها از زیر و بم بازی می کنند و وقتی که گیمر برای اولین بار دیسک را وارد دستگاه می کند و کنترل را دستش می گیرد با تک تک لحظات بازی آشناست و نه تنها هیچگونه غافلگیری خاصی در انتظارش نیست، بلکه با برآورده نشدن انتظارات و وعده وعید های کاذب شرکت سازنده مواجه می شود.واقعا هدف سازندگان از عرضه ی DLC Day one چیست؟
محتویاتی که حق گیمر می باشد اما از دیسک جدا و به صورت جداگانه به فروش می رسد.از این مسائل که بگذریم نیز به همان بازی ای می رسیم که گیمرها و منتقدان فراوانی را در سراسر جهان انگشت به دهان گذاشته است و برگ زرینی دیگر به دفتر افتخارات سونی افزوده است.بازی انحصاری قبلی سونی نتوانست همه ی گیمر ها را در هر طیفی راضی کند.The Order همان قدر که طرفدار پر و پا قرص داشت، مخالفانی هم به خود دید؛ اما اینبار با مسئه ای دیگر روبرو هستیم. Bloodborne سقف انتظارات را از یک بازی RPG بالا برد و به معیاری جدید برای مقایسه ی بازی های آینده در این سبک تبدیل گردید.تا قبل از عرضه ی این بازی تا حرف از بازی نقش آفرینی می شد نا خودآگاه گیمرها هم زبان اسم سری Souls را بر زبان می آوردند ( Dark souls و Demon Souls). سری بازی که از نظر سختی رقیبی نداشت و در هر بحثی که بین گیمر ها پیش می آمد برگ برنده ی آنها برای نشان دادن برتری و حرفه ای بودن نیز تمام کردن سری Souls بود و اگر در این بین گیمری ادعای بدست آوردن تمامی اچیومنت های این بازی ها را می کرد، همه سر تعظیم مقابلش فرود می آوردند.
اما این حرف ها برای گذشته است.الان که شما این متن را می خوانید بازی Bloodborne عرضه شده و ورق برگشته است. با تمام این اوصاف نمی شود گفت که Blooborne نیز سری souls را کنار زده بلکه ابتدا این Dark souls و Demon Souls بودند که انقلابی در این سبک ایجاد کردند و گیمر های حرفه ای و با صبر و حوصله را فراخواندند.حال ما با بازی مشتمل از تمامی ویژگی های souls به علاوه ی نوآوری های خود بازی روبرو هستیم. هرچه باشد این بازی ها همگی ساخت یک استودیو هستند پس انتظاری جز این نمی رفت.
Bloodborne یک بازی نقش آفرینی اکشن است که شما در آن برای یافتن سوالات خود در شهر افسانه ای و باستانی “یارنام” (Yharnam) به کشت و کشتار می پیدازید.شهری که با بیماری ایی مسری و واگیر دار که در کوچه به کوچه ی شهر را فراگرفته نیز طلسم شده است. خطر، مرگ و دیوانگی و جنون دنیای مرموز و تاریک بازی را آلوده کرده و شما موظف به پرده برداری از اسرار آن هستید که نیازمند است تا در سخت ترین شرایط بازی و وحشیانه ترین موجودات دست و پنجه نرم کنید و زنده بمانید؛ اما در این مسیر تنها نیستید و مردم دیگر به کمکتان می آیند.ب هتر بگویم، گیمر های دیگر شما را یاری خواهند نمود.
در Bloodborne قدرتی شگفت انگیز نهفته شده است. این قدرت و شکوه آن قدر هست که نمی تواند خود را در لایه های متعدد بازی مخفی نگه دارد و هر سوی که می نگریم این قدرت نمایان است. در تجربه ی درگیر کننده ی بازی در موسیقی های فوق العاده در گیم پلی و درگیری های لذت بخش و داستان و طراحی و گرافیک و….
این بازی چیزی بیشتر از شمشیر زنی و جاخالی دادن است که گاهی مرزهای توانایی گیمر را به چالش می کشد. با پشتکار، شکیبایی و عزمی جزم شده در کنار توانایی های لازم نیز به زیبایی این بازی پی می برید. گیمر پس از ۶۰ ساعت سر و کله زدن و غوطه ور شدن در ترس و وحشت و هیولاها و حتی محیط بازی، خود را مات و مبهوت میابد. مات و مبهوت از این همه انرژی و حس وابستگی صرف شده پای این بازی و اینکه Bloodborne توانسته حق مطلب را به عنوان یک بازی “نقش آفرینی” ادا کند. به گونه ای که نقش این بازی در سبک Action RPG برای ایجاد حس خشنودی مطلق و نا امیدی و یاس، هردو در کنار هم نیز به نحو احسن ایفا شده، نقشی که طی سفر و ماجراجویی های امید بخش به بالاترین قله های رضایت و عمیق ترین و تاریک ترین گودال های خستگی و یاس نیز شکل گرفته است.
شرکت سازنده یعنی From Software ترجیح می دهد اندکی توضیح و مختصر کمکی به ما بکند که از فراخوان مبارزه اش جان سالم به در ببریم؛ اما در مقابل از ما انتظار ترکیبی از پشتکار و هوشمندی در برابر درجه سختی بی رحمانه ی بازی دارد.
صفحات لودینگ طولانی پس از مرگ کاراکتر و یا Fast travelکردن به نقاط دیگر نقشه نیز به این تعادل رعایت نشده و ناجوانمردانه دامن میزند اما لذت کشتن یکی از چندیــــــــــــــــــــن Bossهای بازی کاملا حال شما را سر جا میاورد به طوری که به هیچ مسئله دیگری فکر می کنید.
محیط نیمه Open world بازی و پیشروی بسیار سخت بازی به طور واضح از بازی های Dark Souls و Demon Souls نشات گرفته – بازی هایی که شرکت From software را معروف کردند – اما شیوه ی خشن و مهاجمانه ی سیستم مبارزه ی بازی تمام و کمال از آن خودش است. مبارزات درگیر کننده ای که همراه با طیفی وسیع از Mele Weaponها و اسلحه های جانبی تاکتیکال می باشد که در مواقع خاص به کارتان میاید .جابجایی اسلحه ها بین حالت Heavy و Lightشان در متصل کردن کمبوها به یکدیگر بسیار کارآمد است و تطبیق پذیری نوینی را در مبارزات و موقعیت های مختلف ارائه می دهد، حتی اگر این موقعیت ها مبارزاتی محاسبه نشده و نا متعادل در درجه سختی باشد. مبارزاتی که پیش از این در بازی های قبلی From Software شاهد بودیم.
یکی از حرکات سخاوتمندانه ی سازندگان این بوده که به شما اجازه می دهند با counter attackهایی سریع جان از دست رفته ی خود را از دشمنتان همچو زالو بیرون بکشید و پس بگیرید و همچنین در کنار این ویژگی قابلیت stun کردن دشمنان با اسلحه ی ثانویه قرار گرفته است. هرچند این قابلیت ها بازی را برای گیمر آسان تر نمی کند اما مرهمی بر درد گیمر می باشد؛ زیرا در این سفر شما با طیف وسیع و خلاقانه دشمنانی ترسناک و وحشی مواجه هستید. از عابران پیاده ی روانی و دیوانه ی ساکن دهکده گرفته تا دشمنان وصله پینه شده و موقعیت های وحشتناک کیهانی.طراحی این مخلوقات طرق مختلفی همچون اسکلت هایی که تبر به دور سر خود می چرخانند,موجودات عجیب غریب نیمه کودک نما و یا ناله کردن نافذ گروهی از از عجوزه هایی مسلح به ساطور نیز ترس را به وجود گیمر تزریق می کند و در بین این همه کمیت در بین موجودات هر کدام نیز به شکلی عالی طراحی شده اند و به نوبه ی خود در موقعیت های لازم تهدید کننده می باشند. نمی توان موجودی را به کل ضعیف خواند و کشتنش را سبک شمارد.
این مسئله هنگام مواجه شدن با Bossها به بهترین شکل خود را نشان می دهد. Bossهایی که قدرت ترساندن، گیج کردن و خشمگین کردن شما را دارند. من به شخصه بسیاری از این Boss fight ها و مبارزات بزرگ را آسان تر از دست و پنجه نرم کردن با سختی و مرگ و اشتباهات رخ داده حین مبارزات کوچکتر با سیلی از دشمنانی که لازم به کشتن شان برای رسیدن به Boss بود نیز می دیدم. اما هر کدام از این پیروزی ها چه در نبرد با سیاهی لشکر پیش مرگ Boss و چه خود Boss نیز به نوبه ی خودشان لذت بخش بودند و هستند.حتی سیستم پاداش دهی و پیشروی بازی پس از مبارزات مذکور نیز با دقت برنامه ریزی شده و پس از صرف آن همه انرژی و اعصاب برای گذراندن Bossها و نوچه هایشان به خوبی از خجالت گیمر در می آید.
از طرفی یکی از مسائلی که به سختی بازی افزوده نیز کمیاب و نادر بودن چراغ های بنفش کم سو می باشد؛ چراغ هایی که در این بازی رسیدن به آنها به منزله ی رسیدن به چکپوینت است و این یعنی آرامش! در این بازی و با توجه به درجه سختی و نادر بودن این چراغ ها حتی دیدن کور سویی از نورشان برای گیمر همانند یک موهبت الهی است. زیرا نمی شود برای زنده ماندن تا رسیدن به چکپوینت بعدی حساب زیادی باز کرد. باید دل و جرئتش را داشته باشید تا از جای نرم و گرم خود کنار چراغ دوست داشتنی تان بیرون بیایید و راه میانبری برای رسیدن به چکپوینت بعدی نیز بیابید. متاسفانه برای جابجایی و به زبان دیگر Fast travelکردن میان این checkpointها همیشه ابتدا به منطقه ی Hunter’s Dream می روید- اینجا پایگاه و Homebase اصلی شما می باشد- و سپس از این قسمت به چکپوینت بعدی میروید و این امر اجتناب ناپذیر است که همین مساله در کنار لودینگ های طولانی نیز بر هیزم این آتش میافزاید و قوز بالا قوز می شود. پس از رسیدن به مقصد با هر قدم آغشته به خونی که در میان محیط تماما مبهوت کننده و شگفت انگیز بازی بر می دارید نیز اطلاعات و یافته دهای جدیدی در پیرامون اتمسفر مرموز و مبهم Bloodborne میابید. نجوا و ناله ها و صداهای مرموزانه و سر نخ های متعدد نیز در جای جای Yharnam انتظار می کشند تا توسط شما بررسی و تفحص شوند؛ به جز فریم ریتی که به ندرت در مواقع لود کردن مناطق جدید و هنگام درگیری و مبارزات شدید اندکی افت می کند. تاثیراتی همچون القای این حس به گیمر که در فلان مکان تاریک فقط یک غار، گودال و یا حفره وجود دارد، نیست؛ بلکه زنده است و ممکن است بوی دردسر بیاید.
با داستان کلی بازی همانطور که قبلا اشاره کردم آشنایی دارید و روندی از پیش تعیین شده دارد ولی داستان شخصی خودرا خودتان رقم میزنید.داستانی که در حین ماجراجویی از مسیر های تار عنکبوت بسته و مرموزانه ای که پس از گذراندن زمانی متوجه میشوید که شما را به دور دنیای زهرآگین و سمی Bloodborne میچرخاندند نیز رقم میخورد.همه چیز در بازی با معانی و مفهموماتی مخفیانه ترکیب شده است و صرف کردن وقت برای صحبت کردن با شهروندان فراموش شده ی شهر ترسناک و عجیب غریب Yharnam نیز روش های جدیدی برای ارتباط برقرار کردن با محیط بازی,معرفی میکند.برای مثال در نقطه ای از بازی بنده به یک قربانی برخوردم.شخصی که قربانی ماجراهای شهر Yharnam و موجودات و اتفاقات مرموزانه و تاریکش شده بود.این شخص وسیله ای را به من اهدا کرد که نسل اندر نسل در خانواده اش چرخیده بود و به او ارث رسیده بود.این وسیله کاملا بلااسفاده و بی کاربرد به نظرم آمد و مدتی گذشت تا توضیحات مربوط به این Itemرا مطالعه کردم و به کاربرد این وسیله پی بردم.وسیله ای که بعد ها به یک ابزار حیاتی در مبارزه ی آتی تبدیل شد.جوایز و پاداش های Bloodborne با جزییات و محاسبات بالایی اهدا میشوند و بدون مطالعه و اطلاع یافتن از توضیحات داده شده پیرامون آنها نیز ممکن است هرگز قادر به استفاده از rewardهایی که با عرق جبین به دست آورده اید، نباشید.
کارها و فعالیت های بسیار زیادی برای انجام دادن در بازی وجود دارد که گیمر معتاد میکند که تمامی secret های بازی را بیابد و دنبال کند که این کار به شدت در افزایش زمان گیم پلی بازی که به خودی خود زیاد است نیز، کمک می کند و این فقط یک نمونه بود بلکه با بازی کردن New game Plus +که در اکثر بازی ها ارائه میشود مجددا میتوانید ساعات گیم پلی را دوچندان کنید.همینطور بهتر است Chalice Dungeonsرا فراموش نکنیم.جایی که نه تنها تکراری نیست بلکه با آیتم هایی در گوشه و کنارش که میتوانید با خود به قسمت داستانی بازی بیاورید و استفاده کنید، اسلحه ها و Boss های انحصاری ای که فقط در این مکان میتوانید بیابید و محیطی PvP(بازیکن مقابل بازیکن) نیـــز ارزش بازی کردن دوباره و دوباره ای را به ارمغان آورده است که سری Souls از فقدانش رنج میبردند.
با این وجود که Bloodborne بیشتر تجربه ای فردی می باشد، قابلیت زیرکانه ی Co-op نیز این تجربه را با روش های شگفت انگیزی چندین برابر می کند. دیدن کاراکتر روح گونه ی – غیر قابل تماس و غیر Interactive – گیمر های دیگر در کوچه های خون آلود Yharnam که از کنارتان می گذرند، خواندن هشدار ها و نکاتی که گیمرهای دیگر قبلا پس از عبور از آن مکان نیز به جا گذاشتند تا امثال شما و گیمر های دیگر از آن استفاده کنند ,و باز بینی و مطالعه ی مرگ بازیکنان قبلی که در مکان مورد نظر مرده اند نیز ,همه و همه از ویژگی های فوق العاده ی بازی در تجربه ی آنلاین بازی می باشد. ویژگی ایی که شما را وادار میکند تا در هر محیط با توجه به اتفاقات رخ داده در گذشته اش، حساب کار خود را بکنید و با دقت بیشتری قدم بردارید. ویژگی ایی که به شدت در این بازی سخت کمک میکند تا از غافلگیری ها و سورپرایز های کشنده اجتناب کنید و مدت بیشتری زنده بمانید. اما اگر با این تفاسیر باز هم مردید,نگران نباشید بلکه مرگ شما درس عبرتی میشود برای گیمر بعدی ای که به همان مکان پای بگذارد.
هرچند که این ویژگی ها اکثرا برگرفته از بازی Drak souls می باشد، اما یک سری قابلیت های اضافه شده ای در Bloodborne به چشم میخورد که به خوبی به پیشرفت بازی کمک کرده است.بهترین این قابلیت ها نیز اضافه شدن Emoteها به سیستم پیام رسانی بازی (messaging) است که همچون یک هولوگرام زنده روبروی فردی که پیام را میخواند ظاهر میشود.برای آن دسته از دوستانی که از emoteها اطلاع ندارند باید بگویم در بعضی بازی ها یک سری حرکات برای کاراکتر بازی تعبیه شده است تا با انها به ابراز احساسات خود در چارچوب تعیین شده ی بازی بپردازد.حرکاتی همچون دست تکان دادن، رقصیدن، نشستن، اشاره کردن و بسیاری دیگر.باری مثال در یکی از پایین ترین و عمیق ترین مکان های Yharnam در گوشه ی کوچه ای چرک آلود و تاریک، بنده گزینه ی Pick and chose wordرا انتخاب کردم تا پیامی را در محل مذکور قرار دهم “کمی جلوتر آیتمی انتظارتان را میکشد اما مراقب حمله ی ناگهانی دشمن باشید”.سپس، پس از قرار دادن نوشتاری این پیام نیز کمی جلوتر رفتم و Emote اشاره کردن را دقیقا در محل رخ دادن حمله انجام دادم تا به صورت بصری محل دقیق حمله را برای گیمر های دیگری که بعد ها به این مکان می آیند نیز مشخص کنم. با توجه به سیستم رای دهی و Rating ایی که برای این پیام ها تعبیه شده میتوان گفت که این پیام بسیار مفید بوده و به گیمر های زیادی کمک کرده و توانسته ام جانشان را نجات دهم.
قابلیت Co opتجربه ای لذت بخش و تکرار نشدنی ای به بازی بخشیده است.Co opبهش ما اجازه میدهد زمانی که بیشتر از همه به کمک احتیاج دارید نیز از بازیکن های دیگر درخواست کمک کنید و صدای خود را به گوش انها برسانید. در موقعیت هایی همچون رویارویی با Boss ایی که همچون یک دیوار سیمانی عبور از آن غیر ممکن است و یا هنگام درگیر شدن با انبوهی از دشمنان که از تنهایی مبارزه کردن با آنها مطمئن نیستید و ترجیح میدهید شخص دیگری هم در جوار شما شمشیر بزند.
برای اینکار لازم است تا زنگ Beckoningیا Beckoning Bell را به صدا در بیاورید هر بازیکنی که در دنیای خودش زنگ پاسخ را به صدا در بیاورد به دنیای شما وارد میشود.در بازی Dark souls مشکل join شدن بازیکنان دیگر به بازی این بود که شما به محض قبول کردن دعوت و ورود به دنیای گیمر دعوت کننده نیز با انبوهی از بازیکنان فعال دیگر مواجه می شدید که سعی در کشتن hunter های دیگر همچون شما را داشتند.در یک حرکت دلسوزانه و با مروتانه از شرکت From softwareاین رخداد در Bloodborneبه فراموشی سپرده شد.بدین شکل که قابلیت Password-protection به سیستم join شدن اضافه شده بدین معنی که برای joinشدن به دنیای دیگر باید رمز ورود را وارد کنید .رمزی که هر دعوت کننده برای session خود قرار داده است و به این ترتیب شما و دوستانتان میتوانید با آسودگی خاطر به بازی کردن در session خود بپردازید، بدون نگرانی از افراد قاتل مزاحم.
سرتان را درد نمیاورم.فقط قبل از خرید بازی این سوال را از خود بپرسید که آیا سری Souls را دوست دارید یا خیر؟ اگــر هم هیچ آشنایی با بازی های Dark souls و Demon souls ندارید از خود بپرسی آیا از اینکه بار ها و بار ها توسط موجوداتی عجیب و غریب و وحشتناک در محیطی تاریک و مرموز که گوشه به گوشه اش با رمز و راز پر شده است، کشته شوید مشکلی ندارید؟ آیا از پس سختی بازی و Boss های آن برمیایید؟اگر جواب شما مثبت است پس بی درنگ bloodborne را بخرید.بازی ایی که تا ماه ها شمارا در کنار دوستانتان سرگرم می کند. در این بازی نه تنها از گیم پلی سختی که گفته شد به مرور زمان لذت می برید، بلکه توسط محیط پرجزییات و گرافیک و داستان بازی مسخ میشوید.تمام این ویژگی ها در کنار موسیقی های فوقالعاده ی بازی و صدا گذاری بی نقص آن می باشد. گویا شهر yharnam بدون پخش چنین موسیقی های در پس زمینه ی بازی نصف جذبه ای که دارد را از دست میدهد.Boss Fight های بازی با حظور موسیقی آدرنالین را به گیمر تزریق می کند و سبب می شود پس از هر بار کشته شدن مجددا با مشکلات روبرو شود. از آنجایی که این بازی انحصاری Ps4می باشد، می دانید که بایذ مبلغ بالایی را برای خرید این بازی بپردازید که از نظر اقتصادی نسبت به بازی هایی همچون Orderکه فقط شامل بخش داستانی بود، بسیار به صرفه تر است. زیرا علاوه بر زمان بالای ساعات گیم پلی نیز می توانید خود را سرگرم بخش چند نفره هم بکنید.اما در این کنار شما باید هزینه ی یک کنترلر جدید را هم کنار بگذارید؛ زیرا مطمئنم که بعد از گذشت کمتر از ۵ ساعت از بازی کنترلر خود را یا خرد شده زیر پایتان میابید یا از پنجره به بیرون پرت می کنید و یا لاشه اش را وسط تلوزیون مبارک می بینید.
Bloodborne بازی است که همه ی دارندگان Ps4بایـــد داشته باشند، زیرا از موهبتی برخوردار شده اند که کنسول های دیگر از آن بی بهره اند.
پر بحثترینها
- ۱۰ بازی ویدیویی با گیمپلی عالی و داستان ضعیف
- ویدیو: Marvel’s Spider-Man 2 در حالت Fidelity ویژه PS5 Pro با نرخ فریم ثابت ۶۰ اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- سونی از ۲۰۲۵ به بعد سالانه بازیهای انحصاری تکنفره بزرگی را برای PS5 عرضه خواهد کرد
- کار ساخت STALKER 2: Heart of Chornobyl به پایان رسید
- ۱۴ دقیقه از گیمپلی Indiana Jones and the Great Circle را مشاهده کنید
- گزارش: ایکس باکس درحال آمادهسازی پیشنمایشهای South of Midnight است
- مدیرعامل Take-Two نگران عملکرد GTA 6 روی Xbox Series S نیست
- آپدیت بهینهسازی Baldur’s Gate 3 برای PS5 Pro منتشر شد
- مدیر عامل Take-Two: فرنچایزهای محبوب در نهایت محو خواهند شد؛ برای موفقیت به IPهای جدید نیاز داریم
نظرات
در کنار watch dogs دومین بازیه که واقعا ازش خوشم اومد
من تازه گرفتمش . بنظرتون ویچر سه بهتره یا این؟ … ولی در کل بنظر من بازی فقط سری آنلاین زامبی های کال اف دیوتی .. لست اف از هم که افسانه قرن بود در کل.. ببینیم بلادبورن چی میگه… ایدی من هم اینه mohsen2gun خوشحال میشم ادد کنین…
اقا دمتون هم گرم سایتتون عالیه
این بازی به قدرت باید ۱۰ می گرفت به نظر من
تو این بازی باید هر چی از بازی های دیگه یاد گرفتی فراموش کنی
خیلی باید باخت تو این بازی تا راه برنده شدنو فهمید
اگه تو بازی طمع کنین که ی ضربه اضافه تر بزنین ممکنه ببازین
با تشکر