سیاحت غرب | نقد و بررسی نسخه PC بازی Enslaved: Oddyssey to west

پس از ۳ سال بالاخره Namco Bandai Games تصمیم گرفت تا بازی فاخر خود را برای پلتفرم PC نیز منتشر سازد. Enslaved: Odyssey to west نام بازی این استودیوی می باشد که در زمان انتشار خود توانست بازخوردهای خوبی را کسب کند و حرفی در میان بازی های هم تراز خود داشته باشد. بی انصافیست که نقدی از این بازی بر روی سایت گیمفا نباشد.

نام: Enslaved: Odyssey to the west

سازنده: Ninja Theory

ناشر: Namco Bandai Games

تاریخ انتشار جهانی : ۲۵ اکتبر ۲۰۱۳

سبک: اکشن ماجراجویانه- H&S

حالت ها:‌ تک نفره

موتور : Unreal engine 3

پلتفرم ها: PlayStation 3, Xbox 360, PC

بازی اسیر شده: اودیسه ای به غرب، در سبک H&S توسط استودیوی Ninja Theory ساخته شده است. این استودیو بازی های خوب دیگری در این سبک همچون Heavenly Sword و Devil may cry 2012 در کارنامه خود دارد و تبحر خود را در ساخت بازی H&S به همگان نشان داد. شاید در نگاه اول، بازیباز فکر کند که این بازی همانند دیگر بازی­ ها و بدون خلاقیت و نوآوری می باشد ولی بازی “اسیر شده” پس از گذشت ۳ سال همچنان تازگی خود را دارد.

به عظمت یک حماسه:

داستان بازی بر اساس رمان سیاحتی به غرب نوشته Wu Cheng’en توسط نویسنده ماهر و زبردست، آقای Alex Garland نوشته شده است. الکس در نگارش داستان DMC 2013 نیز به عنوان ناظر کیفی داستان حضور فعالی داشت. داستان بازی ” اسیر شده” فقط از قالب و فرمت رمان سیاحتی به غرب وام گرفته است. رمان در چین باستان روایت می شود ولی داستان بازی حوادثی را در آینده و در دنیای روباتیک به تصویر می کشد. فردی به نام میمون (Monkey) با کمک دختری به نام Trip می تواند از چنگال ربات ها که در بازی به آنها Mech گفته می شود فرار کند ولی Trip با کمک سربند مکانیکی، مانکی را اسیر و برده خود می کند و از وی می خواهد تا برای رسیدن به خانه و کاشانه خود حفاظت کند. اگر در این سفر، تریپ به هر نحوی کشته شود، مانکی نیز به خاطر مرگ اربابش به واسطه سر بند مکانیکی، کشته خواهد شد. هسته اصلی و محوریت داستانی در نیمه ابتدایی بازی بر پایه این قضیه پی ریزی شده است. این داستان در نگاه ظاهری بسیار پیش پا افتاده به نظر می رسد ولی بگذارید نگاه عمیق تری به این داستان داشته باشیم. کلا در طول داستان، با ۳ کاراکتر رو به رو خواهید شد. مانکی، تریپ و کاراکتر دیگری به نام Pigsy که به کمک آنها خواهد آمد. اسامی کاراکترها قابل تامل است و هر اتفاقی در طول بازی، به نوعی سمبلیک بوده و داستان خودشناسی و رسیدن به رستگاری را بیان می کند. مانکی( در زبان فارسی میمون معنی می شود) حافظه خود را در این دنیای اکالیپسه، از دست داده است و با زندگی در طبیعت تنها یک هدف تحت عنوان بقا برای خودش تعریف کرده بود تا اینکه توسط شخصی به نام Triptelon که خود را Trip معرفی می کند فراری داده می شود و در نهایت اسیر وی می شود. هم اکنون هدف و مسیر جدیدی برایش به اجبار تعریف می شود. در طول داستان خلق و خوی وی تغییر پیدا می کند و جهت دار می شود و در نهایت مانکی خودِ واقعیش را می شناسد. Trip در این داستان، سمبل راهنمای مسیر طریقت و رستگاری و کاراکتر Pigsy نماد افراد خوک صفت است که تا پایان بازی قابل تغییر نیستند و در نهایت شاید متحول شوند. متاسفانه تعاملی خوب و پیچیده ای میان این ۳ کاراکتر وجود نداشته و بازیباز نباید انتظار غافل گیری ویژه ای را داشته باشد.لازم به ذکر است که انیمیشن سازی و صداگذاری شخصیت مانکی را Andy Serkis و شخصیت تریپ را Lindsey Shaw  انجام داده است.

Andy serkis، هنرپیشه شخصیت مانکی

به کوچکی یک اقیانوس:

علی رغم اینکه بازی توسط Unreal engine 3 ساخته شده ولی از لحاظ تکنیکی و فنی بازی رنج می برد. البته در گوشه کنار محیط های بازی، جلوه های بصری در شکل گیری یک دورنمای هنری کمک شایانی کرده است ولی از لحاظ فریم گاها بازیباز با افت شدید فریم رو به رو خواهد بود. لوکشین های بازی نیز نسبتا در هر مرحله مشابه است و دشمنان نیز ظاهری شبیه به یکدیگر دارند. از لحاظ ظاهری شخصیت مانکی شباهت زیادی به کاراکتر دانته دارد با اینکه انیمیشن های وی با دانته از زمین تا آسمان متفاوت است. جزئیات در محیط های بازی بسیار خوب بوده و بافت های محیط به خصوص در مرحله موج سواری و همچنین مرحله نهایی، بسیار عالی کار شده است. در یک کلام می توان گفت نوسان فریم در نسخه PC لطمه اساسی بر پیکره این بازی زده است که اغلب در حین نبرد محسوس خواهد بود.

با نام و یاد خدا،
میریم که از وسط دو شقه کنیمش 😀

گذری بر آواهای یک حماسه:

آهنگ سازی این عنوان به دو رگه انگلیسی-هندی، Nitin Sawhney سپرده شد. به نوعی وی، با استودیوی نینجا تئوری همکاری داشته و پیش تر در ساخت موسیقی های بازی Heavenly sword نیز حضور برجسته و درخشانی داشته است. در بخش گیم پلی ذکر خواهد شد که بخش پلتفرمر نیز در بازی وجود دارد. این بخش با موسیقی های فرح بخش و دلچسبی همراه است. از این دسته موسیقی می توان به ترک Catch The Dragonspy اشاره کرد. در نبردها نیز موسیقی، وظیفه القای بار هیجان را ایفا خواهد کرد که از بهترین موسیقی در این بخش می توان به دو قطعه Pyramid و Protecting trip اشاره کرد که در نوع خود بسیار خوب از آب در آمده است.

یکی از چند دشمن احمق بازی که با چند تا مشت از پا در میاد 😐

شروع یک حماسه:

برای شروع یک حماسه به یک کاراکتر قدرتمند، ورزیده و در عین حال جان سخت نیاز است. تمام این ویژگی ها در فیزیک بدنی مانکی خلاصه می شود. مانکی در نبردهای تن به تن مهارت خاص خود را دارد و به همراه عصای خود می تواند در برابر خیل عظیمی از دشمنان مقاومت کند. مانکی از این عصا می تواند در نبردهای دور بُرد  (Range) نیز استفاده کرده و دشمنان خود را یکی پس از دیگری نابود سازد. برای نبردهای تن به تن همانند دیگر بازی های H&S، ضربات سبک و سنگین برای شخصیت مانکی تعریف شده است که انتظار می رود زنجیره کمبوهای زیادی برای وی تعریف شود که در نهایت تعجب کمبوهای مانکی کمتر از تعداد انگشتان یک دست است! سیستم بلوک کردن ضربات دشمنان توسط سپر مجازی مانکی تعبیه شده است. با این تفاوت که فقط چند ضربه را می توان توسط سپر مهار کرد و پس از آن باید چند ثانیه صبر کرد تا دوباره سپر مجازی شارژ شود. همین مسئله که شاید بسیار احمقانه برسد باعث چالش و هیجان در طول نبردها شده است. در نبردهای دور بُرد نیز این سپر می تواند شلیک های معنی در فاصله زمانی کوتاه دفع کند و پس از آن، مانکی آسیب فیزیکی خواهد دید. برای مبارزه در هر دو بخش، ارتقا در نظر گرفته شده و بسته به فکر و سلیقه بازیباز، کاراکتر مانکی می تواند پیشرفت دفاعی یا هجومی داشته باشد.در بخش دفاعی، بسته سلامتی و سپر مجازی مانکی بهینه و قوی تر و در قسمت هجومی، عصای مانکی دارای قدرت تخریب بیشتر و حمل بیشتر نارنجک ها خواهد بود.

طراحی هنری زیــــــــــــــــــبا که میگن همینه !

بازی صرفا یک کشت و کشتار بی هدف نیست و در هر مرحله حداقل یک معما انتظار بازیباز را می کشد. معماها به هیچ عنوان سخت نبوده و با چند بار آزمون و خطا، بازیباز راه درست را می یابد. برای پیشروی در طول مراحل بازی، بازیباز به همکاری تریپ نیاز خواهد داشت و بدون کمک وی، علنا مانکی کاری به پیش نمی برد. هر چند در اغلب موارد، تریپ خراب کاری می کند و مانکی باید با استفاده از وضعیت جسمانی خویش از وی مواظبت کند که گاها حرص بازیباز را از حماقت های وی در می آورد! بازیباز در طول نبرد همواره باید مراقب تریپ باشد. هر چند تریپ در رویارویی نخستین با دشمنان می تواند موج الکتریکی از خود ساطع کند و آنها را برای چند لحظه بی حرکت سازد. قابلیت مهم دیگری که برای پیش روی در مراحل الزامیست و هر دو کاراکتر این قابلیت را دارند، Decoy ( تله) نام دارد. این قابلیت بدین شکل است که برای منحرف ساختن شلیک های مداوم و رگباری دشمنان، کاراکتر مقابل با استفاده از ساخت یک تله، دشمنان را منحرف ساخته تا کاراکتر دوم بتواند پیشروی داشته باشد و دشمنان را از سوی دیگر نابود سازد. این قابلیت تا انتهای بازی حفظ می شود و در مبارزات استفاده می شود.

متاسفانه بازی پس از چندین مرحله، از جذابیتش کاسته شده و با اینکه بخش پلتفرمر یا سکوبازی بسیار خوب کار شده و جست و خیزهای مانکی بسیار نرم و روان اجرا می شود، همچنان جذابیت آنچنانی برای بازیباز به ارمغان نخواهد آورد. شاید اگر غول آخرهای هر مرحله، نوین تر بوده و شاید اگر تنوع دشمنان بیشتر می بود می توانست این خلا را پُر کند ولی متاسفانه گیم پلی این عنوان حماسی آغاز شده، معمولی ادامه یافته و ضعیف به پایان می رسد. سیر نزولی در گیم پلی این عنوان به شدت احساس می شود.

بازی Enslaved: Odyssey to west به تمام کسانی که می خواهند بازی H&S خوب با داستانی مخاطب پسند را تجربه کنند توصیه می شود. اگر بازیباز بتواند در طول ۱۴ ماموریت داستانی بازی احساس خستگی نکند، با یک بازی دلچسب رو به رو خواهد بود. این بازی چندی پیش برای PC و در ۳ سال پیش برای کنسول های Xbox 360 و PS3 منتشر شد.